لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 241
نقد جامعه شناختی سووشون
پیش درآمد
میراث روایی فرهنگ ما عملاً محدود به انواع قصه است. در همهی گونههای قصهی کهن از حماسهها و ماجراهای عاشقانه گرفته تا روایتهای تعلیمی و عرفانی و حتی حکایتهای عامیانه بیش و کم سایه روشنی از احوال زمانه و مناسبات اجتماعی یافتنی است اما نسبت جامعه و روایت همواره در هالهای از ابهام میماند. دست کم برای مخاطب ناآشنا، قصهی کهن در نگاه نخست تصویر و تصوری روشن از جامعه نمیآفریند.
آشنایی با روایت داستانی فرنگی در روزگار معاصر قلمرو یکسره تازهای در ادب روایی ایران گشود. اثرپذیری گسترده و آشکار از جامعه اساساً یکی از شاخصههای ادبیات پس از مشروطه قلمداد میشود. رمان و داستان کوتاه فارسی غالباً به شکلی روشن و آشکار آیینهدار جامعه میشود. این البته تا حدود زیادی همسو با روح زمانه در جهانیترین مفهوم آن است. از پایان سدهی نوزدهم و به ویژه از سده بیستم به این سو جامعه در مرکز توجه قرار گرفت و آدمی شناختی خود آگاه به جنبهی اجتماعی خویشتن یافته است. غالباً آثار ادبی حتی پژوهشهای نقد ابدی از منظری اجتماعی نگاشته و ارزیابی میشوند در این زمینه ادبیات داستانی و به ویژه رمان جایگاهی بیبدیل دارند.
گزافه نیست اگر رمان را اجتماعیترین قالب ادبی و حتی هنری به شمار آوریم. رمان فارسی نیز با آنکه سابقهای دیرپای ندارد از چشمانداز جامعه شناختی بسیار تأمل برانگیز است. سووشون که بیتردید یکی از کامیابترین رمانهای معاصر است از اجتماعیترین رمانهای فارسی نیز به شمار میرود.
در این فصل میکوشیم جوانب پیوند سووشون و جامعه را بررسی کنیم. در مرحلهی نخست در گردشی کوتاه، چشماندازی عمومی از فضای جامعهی سووشون به دست میدهیم. به دور از هرگونه داوری و تأمل. کار ما در این مرحله شبیه به نقشهبرداری از فراز آسمان است و به عبارتی معرفی یک جامعه به روایت دو بعدی عکس. در اینجا ما با شیراز و پیرامون آن و سالهایی که وقایع رمان ظاهراً به آن تعلق دارد سروکار داریم. عناصر متنوع جامعه اعم از طبقات و گروههای انسانی یا نهادهای اجتماعی، فارغ از هرگونه داوری و ارزشگذاری جستجو میشوند. در مرحلهی بعد به تعامل و تحول این عناصر توجه میشود و جامعه را از چشماندازی تحولی ـ و نه ایستا ـ بررسی میکنیم و از عکاسی به فیلمبرداری میرسیم. در حقیقت مظاهر تغییر و تضاد مورد توجه قرار میگیرند و به ویژه جامعه به عنوان ساختاری در حال گذار و دیگرگونی مینگریم. جامعهای که با تعلیق و بیثباتی دست به گریبان است. جامعهای که از هنجارها و نظام ثابت پیشین گسسته و در جستجوی وضعیت تعادلی تازه است. پس از آن به راوی نزدیک میشویم. میکوشیم دریابیم چه چیزهایی توجه نویسنده ـ راوی را جلب کرده است و او با کدام چشم و نگاه جامعه را مینگرد. میخواهیم روایت راوی را روایت کنیم. در نسبت راوی با جامعه و تأثیری که این نسبت بر نسبت روایت و جامعه مینهد درنگ کنیم. شخصیتپردازی و داروی آشکار و پنهان راوی نسبت به شخصیتها و طبقات و جریانها را تحلیل کنیم و مخصوصاً نیک بنگریم که راوی در باب تحول جامعه ایران که جان مایهی روایت است چگونه میاندیشد. در نوبت بعدی روایت راوی از منظری تحلیلی و بیش و کم نقادانه ارزیابی میشود. پرسش مرکزی این بخش آن است که روایت چه مایه آیندی واقعنما و تمام نمای جامعه است. آیا روایت بازتاب جامعهای معین از یک مقطع تاریخی. جغرافیایی مشخص است یا احیاناً در آن جابهجاییها و تصرفاتی نیز راه یافته است؟ آیا روایت چند لایه است؟ به ویژه برسر نمادپردازیهای روایت و ارجاعات تاریخی ـ افسانهای آن درنگ میکنیم. سرانجام در نسبت ساختار روایی سووشون و ساختار جامعه تأمل میکنیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
جستاری جامعه شناختی پیرامون هویت ملی ایرانیان در قرن چهارم هجری
مقدمه
یکی از مباحث مهم جامعه شناسی فرهنگی(Cultural sociology) بحث هویت است اینکه هویت چه معنایی دارد؟ چه ساختاری دارد؟ عناصر شکل دهنده آن کدامند نقش آن در جامعه و تاریخ چیست؟ چه انواعی دارد؟ جامعه بی هویت چه خصوصیاتی دارد؟ بحران هویت چیست؟ چه رابطهای است میان هویت و ساختار اجتماعی، فرهنگی، دینی، تاریخی و سیاسی؟ و سؤالاتی از این قبیل در این مقوله قابل تقسیم بندی است.
همانگونه که افراد هویت خاص دارند جامعه هم هویت خاص خودش را دارد. هویت فردی ناظر به خصوصیات و ویژگیهای یک فرد است که جهت گیری وی را در عرصه زندگی جمعی رقم می زند و هویت جمعی ناظر است به خصوصیات و ساختار یک ملت که جهت گیری اجتماعی، سیاسی، دینی، فرهنگی و تاریخی آن ملت را تعین می بخشد. جامعه ای که هویت ندارد دچار بحران، سردرگمی، اغتشاش فرهنگی و بهت زدگی است بدیهی است چنین جامعهای هیچگاه تعین تاریخی نخواهد داشت. هویت یکی از اجزای اصلی واقعیت ذهنی است و مانند هرگونه واقعیت ذهنی در رابطهای دیالیتکی با جامعه قرار دارد ....انواع هویت از سوی دیگر، فرآورده هایی هستند اجتماعی که عناصر نسبتاً ثابت واقعیت اجتماعی عینی به شمار می روند و به همین نحو آنها موضوعی نوعی از نظریه پردازی در هر جامعهای هستند. (برگر و لوکمان، 1375، صص37_ 236) .
در این نوشته پس از تعریف و تبیین هویت ملی، هویت ملی ایرانیان در سه قرن اول هجری را توضیح می دهیم و سپس نحوه شکل گیری هویت ملی ایرانیان (هویت ایرانی _ اسلامی) در قرن چهارم را بیان نموده و تأثیر زبان و ادبیات فارسی و تاریخ ایران را در سامان یابی این هویت تشریح می نماییم و در پایان نوشته ضمن جمعبندی مباحث، توصیه های کاربردی را ارائه خواهیم نمود.
تعریف و تبیین هویت ملی
هویت ملی(Netional identity) یا هویت جمعی (Collective identity) عبارت است از: مجموعه عناصر و عوامل اجتماعی، فرهنگی و تاریخی که جامعه ای را از سایر جوامع متمایز می نماید. هنگامی که ما خود را مسلمان ایرانی، آسیایی و شرقی می دانیم در حقیقت خود را از سایر جوامع متمایز نموده و انتساب خود را به این هویت ملی خاص اعلام نموده ایم . به قول موریس روزنبرگ (Mrosenberg) هویتهای اجتماعی عبارتند از: گروهها، پایگاهها، یا دسته هایی که فرد خودش را از نظر اجتماعی متعلق به آنها می داند. به عنوان مثال: تشخیص دادن خود به عنوان یک فرد دموکرات، طبقه متوسط، سیاه پوست یا مرد.1هویت ملی زمانی شکل می گیرد که تک تک افراد خود را در قبال جامعه و فرهنگشان متعهد و مکلف بدانند.
هویت ملی در بستر زمان و در عرصه حیات اجتماعی سامان می یابد ودر طول تاریخ دچار فراز و نشیب و تغییر و تحول می گردد. تغییر و تحول ملی در طول تاریخ و در گذر حوادث امری طبیعی است. اما بحران هویت جامعه را دچار مشکل می سازد هنگامی که افراد هویت قبلی خود را به نوعی رها کرده باشند و هویت جدیدی را جایگزین نکرده باشند دچار سردرگمی، تعارض و بحران هویت می شوند یا به تعبیر امیل دورکیم(E.durkheim) جامعه شناس برجسته فرانسوی: هنگامی که جامعه هنجارهای(norms) تثبیت شده گذشته را رها می کند و در ایجاد هنجارهای جدید ناتوان است جامعه و فرهنگ دچار بحران می شود. در این هنگام برای افراد پرسشهای جدیدی از قبیل: ما که بوده ایم؟ چه ریشه هایی داشته ایم؟ چرا چنین وضعیتی ایجاد شده است؟ چگونه باید باشیم؟ و به کجا خواهیم رفت؟ مطرح خواهد شد که نحوه پاسخگویی افراد به این پرسشها هویت جدید آنان را سامان خواهد داد.
هویت ملی و نقش آن در پویایی جوامع بشری یکی از مفاهیم اساسی اکثر مکاتب جامعه شناسی (چه آنان که در حوزه نظم اجتماعی مطالعه کرده اند و چه آنهایی که در حوزه تحول اجتماعی قلم زده اند)است صاجب نظران این علم چه در بحث نظم و ثبات و چه در بحث تحول و تغییر بصورت ضمنی یا صریح، هویت ملی و جمعی را مورد تعمق قرار داده اند. از نظر جامعه شناسی هویت داشتن یعنی خود بودن و خودآگاهی داشتن به جایگاه اجتماعی، فرهنگی و تاریخی خویشتن بطور کلی می توان گفت که سه عنصر دین (Religion) زبان(Language) و تاریخ (history) ارکان اساسی هویت ملی محسوب می شوند. در طول تاریخ اکثر مبارزات فکری -فرهنگی و حتی نظامی جوامع بشری – چه در زمان گذشته و چه در عصر جدید – به نوعی پیرامون دین و مذهب و یا پیرامون زبان و ادبیات بوده است. به تعبیر دیگر می توان گفت که تاریخ ظرف است و دین و زبان مظروف، اگر آن ظرف از این مظروف تهی شود با جامعه ای از خود بیگانه (Self Alienation) و بحران زده مواجه خواهیم بود.
جان کلام آنکه، در گذر زمان هویت ملی ایرانیان حول همین سه محور شکل گرفته است. اما هویت ملی ما(ایرانی ـ اسلامی) در قرن چهاره عمدتاً تحت تأثیر زبان و ادبیات فارسی شکل گرفت در این راستا تلاش خستگی ناپذیر بزرگان مسلمان ایرانی در حوزه های متنوع علمی و فرهنگی جهت زنده نگه داشتن غنی سازی و پالایش زبان و ادبیات فارسی و تلفیق آن با مکتب اسلام در قرون چهارم و پنجم هجری ستودنی و خاطره انگیز است.
هویت ملی ایرانیان در سه قرن اول هجری
پس از فتح ایران توسط مسلمانان و پذیرش اسلام از طرف ایرانیان، حداقل بمدت دویست سال، ملت ایران دچار نوعی بهت، حیرت، سردرگمی و به تعبیر جامعه شناختی دچار بحران هویت شد.2 البته بروز چنین وضعیتی کاملاً طبیعی بود، چرا که جامعه ایران هنجارها و ارزشهای گذشته را رها کرده بود و هنوز هنجارهای جدی تثبیت نشده بودند و تثبیت و نهادینه شدن فرهنگ جدید دینی و ارزشی نیاز به زمان داشت اهمیت این بحران زمانی دو چندان می شود که بدانیم فتح ایران توسط لشکر کشی آنهم بوسیله قومی غیر ایرانی صورت پذیرفت البته نیاز به تأکید ندارد که منظور ما از ایراینان بعنوان یک ملت با هویت مشخص ایرانی قبل از اسلام است وگرنه از همان آغاز بسیاری از ایرانیان بصورت گروهها و یا افراد پراکنده در گسترش مکتب اسلام، زبان و فرهنگ عربی مشارکت جستند و سهم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 47
بررسی علل و عوامل موجه شورش ها:
زمانیکه عده ای بر می آشوبند و موضوعی را مورد شورش خود کرده، دست به اقدامات مختلف خشونت آمیز می زنند به فاصله های کوتاه اما متفاوت نیروی انتظامی، اطلاعاتی و امنیتی شهر به محل حادثه میروند و تمام مساعی خود را بکار می گیرند تا آتش آشوب و فتنه را به طرق مسالمت آمیز و در صورت عدم کارآیی چنین شیوه هایی، با توسل به هر طریق ممکن، کنترل و نهایتا خاموش کنند. بنابراین امکان اندازه گیری دقیق متغیرهای مربوط به علل و عوامل پیدایش حادثه توسط مامورین بسیار ناچیز است و تنها طریقی که باقی می ماند پرس و جو از اهالی محل، ناظرین واقعه و یا دستگیر و بازداشت شدن متهم به شرکت در آشوب و بلواست. به بیان دیگر تنها را ه جمع آوری اطلاعات دست دوم از شاهدان عینی و بازداشت شدگان است. مجموعه ای از اطلاعات و داده های جمع آوری شده از این چند طریق – باز هم با ضریبی از خطا و خلاف – تا حدودی علل و عوامل پیدایش آشوب را مشخص می سازد. خطا و خلاف از این بابت که اظهارات اهالی محل، ناظرین واقعه و بازداشت شدگان پایانی ندارد و هر یک از این سه گروه طوری به توصیف و مخصوصا تبیین واقعه میپردازند که با گفته های دو گروه دیگر متفاوت و حتی احتمالا مخالف است اختلاف – گاه کاملا آشکار – بین گزارش های مامورین از یک واقعه مساوی نیز ناشی از همین مسئله است.بنابراین باید پذیرفت که دست یافتن به اصل ریشه ها و علل و عوامل موجه یک شورش شهری نه تنها ساده نیست بلکه تقریبا غیرممکن است و اظهارات هیچ یک از سه گروهی که نام بردیم بخصوص بازداشت شدگان چندان اعتباری ندارد و مجموعه اظهارات سه گروه دیگر نیز از پایایی کافی برخوردار نیست اما چاره ای جز اکتفاکردن به اطلاعاتی که کمابیش سیمای واقعیت را ترسیم می کند نیست و کاستی های تحقیق در این قسمت را باید با دقت بیشتری در سایر بخش ها جبران کرد.
از سوی دیگر تئوریهای موجود در حوزه های جامعه شناسی سیاسی و روانشناسی اجتماعی به پژوهشگران کمک خواهد کرد تا به تبیین کلی و کلان اغتشاشات و شورش های مختلف بپردازند. فرض اصلی چنین تئوری هایی این است که ناکامی در دستیابی به اهداف، تبعیض و نابرابری و سرکوب شدن خواسته های مشروع افراد و آنچه در جامعه برای تحقیق چنین انتظارات وجود دارد، موجب بروز رفتارهای ناهنجار می شود و اگر چنین مشکلی فراگیر باشد، رفتارهای ناهنجار نیز دامنه وسیع و گسترده ای خواهد داشت که به آشوب و اغتشاش می انجامد.
بدین ترتیب می توان گفت که پژوهشگران در تحلیل ریشه های اصلی آشوبها و اغتشاشات علاوه بر پرسش و پاسخ با شاهدان عینی جریان و منابعی که قبلا متذکر شدیم باید تئوریهای مربوطه را نیز مد نظر داشته باشد. البته تئوریها لزوما هیچ یک، علل موجه واقعه خاصی را تبیین نمی کند و به بیان دیگر هیچ تئوری خاصی نمی تواند واقعه معینی را کاملا تحلیل کند، بلکه تنها می توان کلیاتی از چرایی وقوع یک حادثه و یا بروز یک آشوب را از آن درک کرده، مبنای رفتارهای جمعی خشونی خاصی را دریافت. اما به هر حال توسل به چنین شیوه هایی همیشه ضروری است و پژوهشگر را در اندازه گیری متغیرهای مورد مطالعه خود یاری می دهد.
از شیوه دیگری نیز نباید غفلت کرد و آن مقایسه یک واقعه خاص با سایر وقایع مشابه در زمانها و مکانهای متفاوت و مطالعه تطبیقی واقعه موردنظر با سایر وقایع مشابه و کند و کاو در علل و عوامل بروز و ظهور آن است. چنین شیوه ای در عین مقایسه ای بودن، وجوه تاریخی و پیشینه های وقایع مشابه را در نظر می گیرد و به پژوهشگر فرصت میدهد تا ویژگیهای تاریخی حوادث خشونی را وارسی کرده و از این طریق حتی حلقه های گمشده واقعه مورد مطالعه را نیز به نحوی بازسازی کند.
بخش اول: رفتار جمعی
رفتار جمعی Collective Behavior : حاصل کنشهای جماعت و جمع است براساس این تعریف جماعتها می توانند همچنان به شکل توده و انبوهه باقی بمانند، پراکنده، مضمحل شوند و نیز می توانند در صورت استمرار و وجود ضرورتها و نیازهای اجتماعی بالقوه مبنای یک گروهبندی قرار گیرند در این روند جماعت ممکن است تبدیل به دسته شود و از آنجا نوعی خرده فرهنگ ساخته و پرداخته گردد و سپس به ایجاد گروههای گسترده تری تبدیل گردد و خود را پیوسته در جنبش و حرکتهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی سازمان دهد(Encyc Lopedia Of The Social Science p.) رفتار جمعی از ابتدائی ترین رفتارهای گروهی است که در قالب هم کنشهای مندرج در بطن جماعتها زمینه بروز می یابد.
رفتار جمعی آن شکل از رفتار گروهی است که در موقعیتهای تعریف نشده و عاطفی ایجاد می شود و توسعه می یابد و توسط فرآیندی از کنش متقابل مشخص میگردد. که در آن امیال و خلقیات درباره موضوعات خاص کنش متقابل برانگیخته می شوند، گسترش می یابند، سازماندهی میشوند بسیج میگردند، رفتار جمعی را از آن شکل از رفتار گروهی که بر حسب هنجارها و خطوط فرهنگ تثبیت شده ساخت اجتماعی سازماندهی می شوند بایستی متمایز کرد.
رفتار جمعی به فعالیتی اجتماعی اطلاق میشود که تحت شرایط زودگذر بدون ساختار و بی ثبات به دلیل فقدان آشکار هنجارهای پذیرفته شده رخ میدهد. رفتار جمعی غالبا عاطفی، غیرقابل پیش بینی و اتفاقی است و معمولا خارج از محدوده فعالیتهای اجتماعی روزمره به وقوع می پیوندد. اگر چه فقدان ساختار متعارف رفتارهای جمعی مانع مطالعه آنها نمی شود ولی می تواند این مطالعه را بامشکل روبرو کند. بنابر آنچه از مجموع تعاریف فوق برداشت میشود می توان رفتار جمعی را رفتاری بدون ساختار عاطفی یا غیرمنطقی، غیرقابل پیش بینی، بی ثبات دانست، در ترکیب و تعامل رفتار جمعی با بحران شهری از آنجا که علل وقوع بحران شهری موضوعی مهم و پیچیده است، در این زمینه علل جامعه شناسی، روان شناسی و روان شناسی اجتماعی را باید مدنظر قرار داد. نظریه های انگیزشی از نظر تجربی و آزمایشی تا محدودة خاصی مورد تائید قرار گرفته اند و برای اثبات سه نظریه ذیل، دلایل کافی وجود ندارد.
الف – نظریه سیر قحقرایی زیست شناسی جنایی بر مبنای غریزه تهاجمی بنا گردیده و بحران شهری را پس رفتی به سمت رفتار حیوانی میداند.
ب – براساس نگرش سرایت اجتماعی روانکاوی، شرکت کنندگان در بحران شهری به وسیلة ضمیر ناخودآگاه، احساسات یا غرایز خود، هدایت میشوند.
ج - بر طبق نگاه آسیب شناسی روانی، اشخاصی که دارای ویژگیهای مشابه یا شخصیت غیرعادی و رفتار آماده بوده و یا گروههایی که در حاشیه جامعه قرار دارند، در شورشها شرکت می کنند این سه نظریه بر فرد متمرکز میگردند و تنوع رفتار و انگیزه های شورشیان را مورد توجه قرار میدهند به طور مثال برخی از وضعیت هرج و مرج پیش آمده استفاده می کنند و بعضی تماشاگر صحنه باقی می ماند. اگر نگرشهای جامعه شناختی، روان شناختی و روان شناسی اجتماعی به طور مستقل مورد استفاده قرار گیرند. تنها جنبه های خاصی از شورش را تبیین می کنند. چند گانگی علل شورش و روش مدیریت و جلوگیری از آن در حوزه این نظریه ها واقع نمی شوند مگر اینکه با یکدیگر ترکیب گردند.
پس از پدیداری یک رخداد اولیه، یک درگیری درون گروهی میان آشوبگران و پلیس در می گیرد که به ایجاد دو قطب خودی و خارجی می انجامد. در گروه خودی ثبات بین اعضاء به وجود می آید اعضای این گروه به آن می بالند و در مورد آن مبالغه می کنند و سرانجام فاصله و خصومت اجتماعی با گروه خارجی تشدید می شود. در طول یک شورش جریان و روند سازنده، مسیر خود را طی می کند بنا بر نظریه کنش متقابل نهادین، گروههای درگیر نه تنها در برابر یکدیگر واکنش نشان میدهند بلکه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .doc :
درمان شناختی رفتاری اضطراب ( 2 )
علی بیات
جلسه چهارم
در ابتدای جلسه چهارم به بررسی تکالیف جلسه گذشته پرداخته شد و میزان موفقیت وی، کاهش نسبی علائم اضطراب و انجام صحیح تکالیف باز خورد داده شده.
از میان مطالب جدید مراجع مهمترین موضوعات با استفاده یکسری تکنیکهای شناختی از جمله فهم معانی ویژه، تکنیک سه سؤالی، کشف تجربه آها، تقویت اظهارات مثبت مراجع، مبارزه با بایدها و افکار دو قطبی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
در پایان جلسه تکنیک توقف فکر آموزش داده شد و سپس ضمن توجه و شناسایی باورهای تحریف شده از وی خواسته شد به منظور خارج شدن از موقعیتهای همه یا هیچ و مبارزه با افکار دو قطبی مزایا و معایب باورها را در دو ستون بصورت 100-0 مشخص نماید.1
جلسه پنجم:
ابتدای جلسه به بررسی تکالیف جلسه پرداخته شد سپس از وی آزمون اضطراب بعمل آمد در نمره آزمون کاهش محسوسی ملاحظه شد که میزان موفقیت به مراجع بازخورد داده شد. سپس مهمترین مطالب و موضوعات جدید تکالیف گذشته انتخاب گردید و با استفاده از تکنیک دکمه فشار و مرور ذهنی به منظور روبرو شدن با موقعیتهای درجهبندی شده جلسات گذشته و نشان دادن توان تغییر احساسات توسط خود فرد و تکنیک فاجعهآمیز دانستن و عمل کردن با اگر، مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار گرفت.
در پایان جلسه ضمن تأکید بر شناسایی باورهای تحریف شده با آموزش تکنیک مواجهه تدریجی از وی خواسته شد تا خود را در موقعیتهای اضطرابآوری که قبلاً ازآنها اجتناب میکرده است قرار دهد. و نتیجه را برای جلسه آینده ثبت نماید.
جلسه ششم:
این جلسه دو هفته بعد تشکیل شد، دستور کار این جلسه ضمن مرور تکلیف جلسه گذشته بررسی میزان پیشرفت درمان در طول تمام جلسات گذشته بود.
درجهبندی اضطراب در طول این جلسه نشان میدهد که بطور کلی اضطراب او نسبت به قبل کمتر شده است با بازخورد این نتیجه از وی سؤال شد که کدام تکنیکها توانسته است سطح اضطراب را کاهش دهد، بنا به گفته مراجع به شناسایی باور تحریف شده و افکار اتوماتیک و کنترل تنفس توانسته است موفقیت های چشمگیری داشته باشد.
جلسه هفتم:
در این جلسه علائم کمی از اضطراب ظاهر شده بود، بار دیگر به ادامه تکنیکهای آرامیدگی و آرامسازی و کاربرد آنها در موفقیتههای اضطرابآور تاکید شد و سپس تفاوت بین اضطراب طبیعی و اضطراب غیرطبیعی یادآوری شد. تکنیک اصلی این جلسه مبارزه با افکار اضطرابزا بود.
جلسه هشتم:
به عنوان جلسه کنترل و بررسی نتایج دو ماه بعد برگزار شد و نتایج نشان میدهد که اضطراب برای مراجع قابل کنترل است.
بعضی تکنیکهای شناختی مورد استفاده
بعضی تکنیکهای رفتاری مورد استفاده
1ـ گفتگوی سقراطی برای کشف «تجربه آها»
2ـ تکنیک سه سؤالی
ـ چه مدرکی
ـ چه تغییر دیگری وجود دارد
ـ اگر درست است چکار میتواند کرد
3ـ شناسایی افکار اتوماتیک
4ـ تعیین تکلیف
5ـ فهم معانی ویژه به منظور تشخیص بعضی مفاهیم مراجع
6ـ چارچوب جلسه درمان
7ـ مبارزه با بایدها، همه، همیشه، هیچ، اکثر اوقات…
8ـ فاجعهآمیز بودن (درنظر گرفتن آخرین وضع با سؤال چه میشد اگر)
9ـ آزمون عملی باورها، برو امتحان کن
10ـ تقویت اظهارات مثبت مراجع
11ـ مبارزه با تفکر دو قطبی
12ـ فهرست کردن مزایا و معایب باورها به منظور خارج شدن از قانون همه یاهیچ
13ـ تمرین شناختی
14ـ مرور ذهنی با تصویرسازی ذهنی برای روبروشدن با موقعیت
15ـ ایفای نقش
16ـ توقف فکر
17ـ اسناد مجدد
18ـ آموزش حل مسئله
19ـ سؤال کردن با اگر آدلر به منظور تعیین نوع مشکل
20ـ عمل کردن با اگر، با دادن نقش جدید همراه با احساس اطمینان
21ـ تف انداختن در سوپ با نامطبوع کردن رفتار برای مراجع
22ـ اجتناب از کودک به ستوه آمده به منظور جلوگیری از تائید گرفتن مراجع از مشاور
23ـ تکنیک دکمه فشار به منظور تغییر احساسات
حساسیتزدایی تدریجی
کنترل تنفس به منظور جلوگیری از حملات وحشتزدگی
آموزش کنترل خشم
آموزش آرامیدگی
الگوبرداری
مواجهه تدریجی
درگیری، وظایف رفتاری، استفاده از فعالیتها برنامهریزی شده
فعالیتهای برنامهریزی شده و درجهبندی کردن موقعیتها
تسلط لذت (بروکیف کن، هرچه پیش آید خوش آید).
هدفهای کوتاهمدت درمان
مداخلههای درمانی
1ـ توصیف علائم و نشانههای اضطراب منتشر
2ـ تجربه مجدد علائم اضطرابزا در جلسه مشاوره
3ـ استفاده از آزمونهای روانشناختی به منظور تشخیص
4ـ شناسایی خودگویی شناختی اضطراب
5ـ شناسایی افکار ناسالم درهر موقعیت
6ـ ایجاد بینش نسبت به باورهای شرطی و باورهای اساسی
7ـ پاداش تجارت و افکار و احساسات مثبت
8ـ مطالعه کتابهای مفید در این زمینه
9ـ انجام تکنیکهای شناختی و رفتاری
10ـ کاهش علائم روانشناختی اضطراب
11ـ ایجاد بینش نسبت به علل اضطراب
1ـ مفهوم اضطراب تجربه شده در زندگی روزانه مشخص شود
2ـ تهیه فهرستی از عوامل اضطراب توسط مراجع
3ـ افزایش آگاهی نسبت به علل عوامل اضطراب با انجام تشویق
4ـ معرفی به پزشک جهت بررسی عوامل فیریولوژیکی
5ـ استفاده از آزمونهای شناختی عینی به منظور تشخیص
6ـ بارخورد مثبت از میزان پیشرفت
7ـ بار خورد و تقویت پیامهای مثبت شناختی
8ـ معرفی کتاب حال بد به حال خوب، راهنمای حال خوب و…
9ـ به بینش رسانیدن مراجع جهت برخورد با موقعیت اضطرابزا
10ـ پذیرش وجود کمی اضطراب به عنوان متغیر طبیعی احساس
11ـ استفاده از تکنیکهای شناختی و رفتاری.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
وزارت آموزش و پرورش
سازمان آموزش و پرورش شهر تهران
فراخـوان مقـاله
مـوضـوع:
مباحث تئوری و شناختی کلاس درس تربیت بدنی و روش تدریس آن
پژوهشگر:
میترا حاتمی برزیان
سمت:
معاون دبستان امید انقلاب دختران منطقه 13 تهرانسال تحصیلی 86-1385
فـهرست مطالـب
عنوان.................................................................. صفحه
کلید واژه ها............................................................... 1
مقدمه...................................................................... 3
1- هنرتدریس............................................................ 4
2- تعیین و طبقه بندی اهداف تدریس.............................. 4
3- روشهای تدریس..................................................... 5
4- محسنات و معایب روشها......................................... 8
5- انتخاب یک شیوه تدریس.......................................... 10
6- بررسی وضعیت موجود درس تربیت بدنی در کشور......... 10
7- پیشنهادات........................................................... 12
منابع........................................................................ 14
کلید واژه ها
1- آموزش و پرورش، تعلیم و تربیت
عبارت است از تمام کنش ها، اثرات، راه ها و روش هایی که برای رشد و تکامل توانایی های مغزی، معرفتی و همچنین مهارت ها ، نگرش ها و رفتار انسان به کار می روند.
2- برنامه درسی
- یک سلسله وقایع آموزشی طراحی شده که به قصد تحقق نتایج آموزشی برای یک یا چند دانش آموز پیش بینی می شود.
- برنامه درسی به محتوای رسمی و غیر رسمی فرایند آموزش های آشکار و پنهان اطلاق می شود که از طریق آنها، فراگیرنده تحت هدایت مدرسه، دانش لازم را به دست آورده مهارت ها را کسب می کند و گرایش ها، قدر شناسی و ارزش ها را در خود تغییر می دهد.
- برنامه درسی « یک چهار چوب سازمان یافته است که از طریق آن کودکان به اهداف مشخص شده در برنامه دست می یابند. کاری است که معلمان برای کمک به تحقق و دست یابی اهداف انجام می دهند و نیز زمینه ای است که در آن، تدریس و یادگیری اتفاق می افتد.»
3- روش تدریس
یکی از عناصر مهم برنامه درسی و طراحی آموزشی، انتخاب و اجرای روش مناسب در امر تدریس است. زیرا محتوا، رسانه ها و ارزشیابی و کلیه مراحل تدریس در جای جای روش و الگوی تدریس قرار می گیرند تا ما را به اهداف مد نظر برسانند. هنر معلم نیز در چگونگی انتخاب و اجرای روش های تدریس نمایان می شود.
4- طراحی برنامه تدریس
فرایندی است که طی آن، برنامه کار معلم در طول سال تحصیلی مشخص می شود.
5- طرح درس
عبارت است از طراحی و تدوین یک برنامه دقیق علمی و مدبرانه که هم با رویکرد و اهداف آموزشی رشته مطابقت داشته و هم این که در شرایط موجود قابلیت اجرایی دارد و مارا به سمت هدف نهایی تربیت بدنی هدایت می نماید.
6- طرح درس سالانه
برای برنامه ریزی سالانه هر کلاسی، بر ا ساس هدف های کلی تربیت بدنی باید هدفهای اختصاصی آن کلاس و فعالیت های ورزشی متناسب و مربوط به آن هدف های اختصاصی را تعیین کرد و در برنامه طرح درس سالانه گنجاند.
7- طرح درس روزانه
آخرین قدم اساسی و لازم، طرح برنامه عملی روزانه است. برنامه روزانه تحلیل جزئیات اعمالی است که درطول ساعت درس تربیت بدنی باید دنبال شوند.
8- آموزش
عبارت است از تشریک، ارشاد، تعلیم ، تغییر دادن رفتار، اثر بخشی ، منضبط سازی، مشاوره، توسعه و پرورش، جهت دادن و القاء.
9- برنامه آموزشی تربیت بدنی
یک برنامه همه جانبه، شامل اصول و مبانی علمی و عملی است و به شکلی برنامه ریزی می شود که از نظر آموزش و پرورش در رشد و پرورش کودکان رسا و موثر باشد.
مقدمه
تدریس (TEACHING) ترکیبی از علم و هنر است. علم یا دانش تدریس را می توان با مطالعه اصول یادگیری، مدل ها و روش های آموزش، آشنایی با استراتژی ها و فنون تدریس و سایر یافته های آموزشی به دست آورد. اما هنر تدریس یک مهارت عاطفی، اجتماعی و اخلاقی است که ارتباط زیادی با ویژگی های فردی یا شخصی معلم دارد. هنر تدریس فقط از طریق مطالعه کتب و منابع علمی حاصل نمی شود، بلکه به علائق شخصی معلم، حساسیت شغلی و بازبینی مستمر (خود ارزیابی) از نتایج کار خود بستگی دارد.
تدریس، فرایندی است که در آن معلم واسطه یادگیری می شود، بنابراین حضور مستقیم معلم در کلاس تربیت بدنی و تعامل با دانش آموز ضروری است. چون برخلاف بسیاری از فعالیت های آموزشی در مدرسه، یادگیری با عمل و تمرین، تعامل نزدیک عاطفی – اجتماعی و ارائه بازخودرهای مستمر آموزشی برای اصلاح حرکات تمرین در کلاس تربیت بدنی حیاتی است، علاوه بر آن، منابع آموزشی زیادی در دسترس دانش آموز قرار ندارند تا مهارت های آموخته شده را تکرار یا مرور کند. با توجه به اهمیت کار معلم تربیت بدنی در زنگ ورزش در این مقاله سعی بر آن است که به ذکر یکسری از موارد مثل هنر تدریس- روشهای تدریس – انتخاب شیوه تدریس و یکسری اصول جهت کار مربیان تربیت بدنی بصورت پیشنهادی با استفاده از تحقیقات مجله ای و پایان نامه ها ذکر شود.
1- هنر تدریس
مواد و موضوع اصلی درس تربیت بدنی (محتوای آموزشی) به گونه ای است که نمی توان از روش های آموزشی و تدریس متداول در سایر کلاس های درسی استفاده نمود. این موضوع خلاقیت و هنرمندی معلم تربیت بدنی را مهم تر می سازد که چگونه باید محتوای برنامه خود را با نیازهای متنوع و متغیر دانش آموزان، امکانات آموزشی مدرسه و به ویژه در یک فضای کاملا آزاد و بار هماهنگ سازد. دانش آموزانی که از میز و نیمکت جدا شده اند و اکنون می خواهند در این فضای باز مهارت های ورزشی را یادبگیرند، تفریح کنند و لذت ببرند، رقابت و مسابقه دهند، و هم از کلاس راضی و خشنود گردند، برآوردن این خواسته های متنوع در کلاس، هنر تدریس معلم تربیت بدنی را آشکار می سازد. به ویژه این که دانش آموزان فکر می کنند که در کلاس تربیت بدنی باید حداقل نظم و حداکثر آزادی برخوردار شوند، هر لحظه که خواستند بازی و آموزش را ترک کنند یا می توانند هر نوع رفتار غیر آموزشی را به نمایش بگذارند.
هنر تدریس هر معلم از سه جزء شخصیت فردی، شهود یا اشراق و خود باز بینی تشکیل شده است. از نظر شخصیتی معلم باید بتواند علاقه و صداقت خود را به دانش آموز نشان دهد و به رشد حرکتی و ورزشی او حساس باشد. از نظر رفتاری، برقراری ارتباط درست، درک احساس و اندیشه های دانش آموز در دسترس بودن معلم برای دانش آموز، جدیت و اشتیاق در تدریس توسط معلم ضروری است. رفتار درست معلم موجب افزایش اعتبار می شود و اعتبار او مانند پولی است که در بانک ذخیره می شود. شهود یا اشراق، توانایی پیش بینی موارد و اتفاقاتی است که ممکن است در طول تدریس و مدیریت کلاس به وجود آید. این توانایی یک حس درونی و دور اندیشی است که معلم می تواند با استفاده از نشانه های اولیه ای که در ابتدای کلاس ظاهر می شود، با استفاده از تجارب گذشته، انعطاف پذیری و دقت و خلاقیت به آن دست یابد. معلمی که از نظر روانی خود را با برخی از اختلالات یا