لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
نقش و نگار فرش ایرانی
اساس تقسیم بندی شرکت سهامی فرش ایران، نقشه های فرش ایران به 19 گروه اصلی و تعداد زیادی طرح های فرعی تقسیم می شوند.
گروه 1
طرحهای آثار باستانی و ابنیه اسلامی: این طرحها از ساختمانها و کاشیکاری ها و اشکال هندسی و تزئینی بناها الهام گرفته شده است. در طول تاریخ طراحان فرش در طرحهای اصلی دخل و تصرفاتی کرده و طرحهای فرعی را بوجود آورده اند. معروفترین این آثار عبارتند از مسجد شیخ لطف الله، محرابی کوفی، مسجد کبود، مقبره شیخ صفی، سردر امامزاده محروق، گنبد قابوس، مسجد شاه اصفهان، تخت جمشید، طاق بستان، طاق کسری(ایوان مدائن)، و زیرخاکی.
گروه 2
طرحهای شاه عباسی: اساس این طرح را گلهای طراحی شده خاصی تشکیل می دهند که به نام شاه عباسی مشهور شده است. این گلهای تجرید یافته، ضمن شاخه و برگها و گاه اسلیمی ها و ختائی ها در متن و حاشیه فرش، نقشه اصلی را تشکیل می دهند. به گروه های فرعی طرح اصلی نامهای، افشان، لچک ترنج، ترنجدار، درختی، جانوری، شیخ صفی، طره دار سلسله ای، شاه عباسی تصرفی، ترنجی طره دار، بوته ای و لچک ترنج کف ساده، داده شده است.
گروه 3
طرحهای اسلیمی: شکل اصلی این طرح را شاخه های دورانی در میان برگها تشکیل می دهد. این شاخه ها، تجرید یافته طرح درخت می باشند. اسلیمی انواع بسیار زیاد دارد و معمولا در بیشتر قالبها این طرح تکرار می گردد اما در بعضی فرشها این طرح مسلط است.معروفترین اسلیمی ها ، اسلیمی دهن اژدر است. در این نوع اسلیمی انتهای هر شاخه به دو بخش متقارن منشعب می گردد و بصورت فکین اژدها نشان داده می شود و روی ساقه شاخه ها جوانه هایی در نقاط مختلف تزئین شده است که بیشتر این جوانه ها را اسلیم می نامند. شاید کلمه اسلیمی از اسلیم به معنای جوانه باشد و شاید هم این لغت مصغر اسلامی باشد و می دانیم که در هنرهای اسلامی از این طرح بسیار استفاده شده است. این طرح نیز به لحاظ تغییرات و دخل و تصرف ها به گروههای فرعی بسیار تقسیم شده است. مانند اسلیمی، اسلیمی بندی، اسلیمی شکسته، اسلیمی دهان اژدر، اسلیمی لچک ترنج، اسلیمی ترنجدار و اسلیمی ماری.
گروه 4
افشان: با آنکه در طرحهای فرش معمولا کلیه اجزا و اشکال، به هم پیوسته و مرتبط هستند، گفتی قلم نقاش از هنگام شروع طرح تا پایان آن تحرک و ارتباط خود را قطع نساخته است ولی طرح افشان به این صورت است که گل وبرگها و شاخه ها بطور پراکنده و بدون پیوستگی با یکدیگر در متن فرش افشانده شده اند. به همین علت است که اصل چنین طرحی را افشان نامیده اند. اما در طرح افشان نیز تنوع و تغییر زیادی داده شده است و طرحهای فرعی بسیاری از آن منشعب گشته است. مانند افشان اسلیمی، افشان ختائی، افشان بندی، افشان شکسته، افشان گل اناری، افشان شاه عباسی، افشان شاخه پیچ، افشان دسته گل، افشان حیوان دار و افشان ترنجدار.
گروه 5
اقتباسی: بعضی از این طرحها به نقشه های محلی و بومی مناطق مرزی ایران مربوط می باشد.
گروه 6
بندی: منظور از استعمال واژه بندی این است که یک قطعه کوچک از یک طرح در سرتاسر فرش چه از جهت طول و چه از سمت عرض تکرار گردد. چون این قطعات در مرحله تکرار به هم می پیوندند، آنرا «بند بندی» یا واگره می نامند.
نامهای فرعی این گروه عبارتند از بندی اسلیمی، بندی پیچک، بندی شکسته، بندی کتیبه ای، بندی مستوفی، بندی ورامین یا میناخانی، بندی قالب خشتی یا لوزی، بندی ترنجدار، بندی درختی، بندی قابقابی، بندی شیر شکری یا بازوبندی، بندی سروی ، بندی آدمکی یا ملانصرالدین، بندی بختیاری، بندی مجلسی، بندی خوشه انگوری، بندی شاخه گوزن حیواندار، بندی خاتم شیرازی و بندی دسته گل.
گروه 7
بته ای: طرح بته ای تجرید یافته درخت سرو است. بته های سرکج فرش ایران که به بته جقه شهرت یافته است. در طرحهای بته ای به اندازه و اشکال مختلف به چشم می خورد. معروفترین طرحهای بته ای عبارتند از بته جقه، بته شاخ گوزن، بته ترمه، بته سرابندی، بته خرقه ای، بته قلمکار اصفهان، هشت گل، بته کردستانی یا هشت بته، بته میر شکسته، بته لچک ترنج ، بته سنندج، بته افشاری و بته بازوبندی و بته بادامی.
گروه 8
درختی: با وجودی که در طراحی فرش اساس کار را شاخه و برگها تشکیل می دهند ولی در طرحهای درختی سعی شده است تا وجه تشابه زیاد با طبیعت حفظ گردد. طرحهای معروف درختی اینطور نامگذاری شده اند: درختی جانوری یا حیوان دار، درختی سبزیکار یا آب نما، درختی ترنجدار، درختی سروی و درختی گلدانی.
گروه 9
ترکمن یا بخارا : طرح فرشهای ترکمن از لحاظ هندسی و شکستگی خطوط در ردیف طرحهای ایلی و خاص مردم کوچ نشین است که بطور ذهنی و بدون نقشه بافته می شود. ترکمنی قاب یمونی ، ترکمنی شانه ای، ترکمنی غزال گز(چشم آهو)، ترکمنی آخال، ترکمنی چهار قاب، ترکمنی خورجینی و ترکمنی قاشقی، طرحهای فرعی این طرح را تشکیل می دهند.
گروه10
شکارگاه: مشخصاتی که در مورد طرحهای درختی ذکر شده در طرحهای شکارگاه نیز وجود دارد، اما در اغلب طرحهای شکارگاه، حیوانات وحشی در حال شکار نقش بسته شده است. گروه های فرعی این طرح عبارتند از : شکارگاه درختی، شکارگاه ترنجدار، شکارگاه قابی، شکارگاه لچک ترنج و شکارگاه سراسری.
گروه 11
قابی: این طرح از قابهای چند ضلعی به وجود آمده است و از گروه های فرعی آن قابی اسلیمی، قابی قرآنی کرمان یا ستونی را می توان نام برد.
طرح محرمات
فرش ایرانی را میتوان از نظر طرح و نقش به دو گروه کلی تقسیم نمود، فرشهایی با طرح هندسی و فرشهایی با نقوش منحنی که به نام فرشهای گلدار هم شناخته میشوند.
• طرحهای هندسی
تمام فرشهای این گروه با خطوط افقی، عمودی و موربی که در اندازه های مختلف و نقشهای تکرار شونده در سراسر فرش قرار میگیرند تزئین می شوند.این قالیها توسط ایلهای چادرنشین بافته میشود که هر یک نقوش و موتیفهای خاص خود را دارند. یک روش مهم تشخیص اینکه فرش مورد نظر حاصل دست چه ایلی و در چه منطقه ای است، از طریق همین نقوش ویژه میسر میشود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
مقدمه
دستاوردها و اندوختههای با ارزش تجربه شده در هر فعالیتی، دستمایه بسیار مناسبی برای استفادههای حال و آینده است. این موضوع در مورد محصولات و تولیداتی که به پشتوانههای ملی و بومیو توسط توده مردم وعوام از گذشتههای دور رواج پیدا کرده و به مرور توسعه پیدا کرده و سیر تکامل پیموده، بسیار حائز اهمیت است. به خصوص اگر آن پشتوانهها در فرهنگ مردم ریشه داشته باشد. با توجه به این که پشتوانههای فرهنگی هر محصولی اساساً هویت یک محصول را رقم میزند، بنابراین شناخت عمیق و همه جانبه تجارب، اهمیت بیشتری هم پیدا میکند.
البته تجارب بومی و عامیانه و دستمایههای آن که در طول زمان سینه به سینه از نسلی به نسلی دیگر انتقال یافته است، به ندرت ثبت شده و به مجموعه درآمده است. محصولات و تولیدات آن هم به خاطر این که واجد ارزشهای فرهنگی و هنری و کاربردی و بیشتر منحصر بوده، دست به دست گشته، متفرق شده و تعداد کثیر و بیشماری نابود شده است. این مسئله مخصوصاً آثار هنرهای بومیو سنتی، به ویژه دستبافتهای سنتی از جمله فرش را بسیار شامل میشود. چه، مسلم است که فراگیرترین محصول دستی که واجد ارزشهای فرهنگی و هنری و کاربردی، هم به لحاظ خالقان و دست اندرکاران تولید و هم به لحاظ استفادهکنندگان، فرش دستباف است. در این باره انواع پارچهها و عموماً پوشاک با وجود فراگیری فراوان نمیتواند مورد نظر باشد، زیرا سالهاست که اینگونه محصولات به طور عمده از چرخه تولید دستی خارج شده است.
طرحها و نقشمایهها و رنگ فرش دستباف ایران از مؤلفههایی است که سهم عمده و اساسی در شکلگیری هویت فرهنگی و هنری فرش ایران داشته و دارد. جایگاه طرح و نقش و رنگ در کنار سایر جنبهای کیفی فرش که آن را از لحاظ مادی و معنوی ارزشمند میسازد، از همه مهمتر است. آنچه باعث تنوع و گوناگونی بیش از حد تصور فرش است همان طرح و نقش و رنگ است که به تعداد تولیدکنندگان (بافنده، طراح) میتوان انتظار تنوع داشت. در واقع طرح و نقش و رنگ جریان دائم و تحول پذیر فرش است و در طول حیات خود تحولات بسیاری به خود دیده است. از این چرخة دائم در حرکت، همواره تعدادی از طرحها خارج شده و گاه به فراموشی سپرده شده است و شماری دیگر اقبال بیشتری پیدا کرده و زمان و وسعت بیشتری را برای تجلی یافتن به خود اختصاص داده است.
به جز عوامل ذاتی که اوج و حضیض طرح و نقشمایهها را رقم زده، عوامل بیرونی دیگری نیز تکامل و فراگیری طرحها و عکس آن یعنی فراموشی و خروج از گردونه تولید را باعث شده است. از آن جمله جایگاه یافتن فرش در اقتصاد کشور و به دنبال آن سلیقهها و انتظارات خریدران است. درخصوص عوامل ذاتی و درونی که باعث به اوج یا حضیض رفتن طرح یا نقشمایه یا رنگبندی میشود، ویژگیهای ظاهری و باطنی طرح و امکان تجلی یافتن به واسطه فنون بافت و مواد اولیه فرشبافی است. بدین معنا که اگر طرح یا نقشمایهای در جلوهای از رنگبندی، ظاهری خوشایند نداشته باشد و از مفهوم و معنا تهی باشد، به مرور به کار گرفته نمیشود. اگر هم گرفته شود چندی نپاییده و از رواج میافتد. مثال بارز آن بسیاری از طرحهای ابداعی دهههای گذشته و امروز است که بعضی شاید یک بار هم شانس به تجلی درآمدن بر بستر فرش نیافته است و بعضی یک یا چند بار، آن هم در یک دوره و با یک ذهنیت خاص. گروهی دیگر از طرحها که تناسبی با امکانات تولید و فنون بافت و مواد اولیه ندارند نیز قابل ذکرند. گروه عمده فرشهای به اصطلاح «تابلویی» از این دست نقشههاست که مسلماً به ترفند مضاعف نمودن رجشمار و تغییر شیوه پودکشی و نوع گره و رنگرزی پرمشغله و نازک نمودن هر چه بیشتر تار و پود ممکن شده و قبل از اینکه فرش باشد تصویری است از یک موضوع در تابلو که از ابتدا به نیت بافته شدن به وجود نیامده است.
البته مجموعه دلایل ذاتی ذکر شده خود میدان و وسعت چنین طرحهایی را تعیین میکند تا مسیر معلوم خود را طی نماید. اما گروه کثیری از طرحهای فرش ایران کههمه ویژگیهای ذاتی تداوم و رواج را داشته است، گاه بر اثر عوامل بیرونی ازرواج میافتد. از جمله دلایل، به جز جنبه اقتصادی یافتن فرش، تغییر شرایط زندگی بافندگان و یا تغییر دیدگاه تولیدکنندگان و یا اساساً ضعف اندیشه و دیدگاه دست اندرکاران است.
کم نیستند طرحهایی که سالها دستمایه بافت فرشهای متعدد شده اما به دلیل ضعف بنیه مالی بافنده و یا تغییر شرایط زندگی وی به مررو با همان نسل به خاک سپرده و فقط آثار آن در فرشها به جا مانده و آن هم، همان گونه که ذکر شد، آنقدر دست به دست گشته و متفرق شده که مهجور شده و به دید نمیآید.
با این وضع معلوم میشود که به مجموعه درآوردن و مدون کردن اطلاعات دربارههنرهای بومی، ضروری و با اهمیت است و با توصیف فوق مسلم است که در مورد طرحها و نقوش و رنگبندی فرش این کار بههمان بزرگی و عظمت، سخت و دشوار و حساس است. با این حال یکی از ضرورتهای اجتناب ناپذیر برای انتقال تجارب گذشته، مجموعه کردن طرحها و نقشمایههای فرش دستباف است و نتایج ویژهای هم به دنبال خواهد داشت که بعضی از مهمترین آنها عبارت است از:
1- مشاهده مجموعهای از طرحهای فرش ایران با تنوع و تفکیک منطقهای، زمینه مطالعه، بررسی و تطبیق و الهام پذیری را فراهم میکند.
میدانیم یکی از علتهای رکود فرش ایران به علت استفاده از نقشههای تکراری یا نسبتاً مشابه است. این در حالی است که در فرش ایران با همین وضع تعداد قابل توجهی نقشه مورد استفاده قرار میگیرد. مسلم است که اکتفا به ذهن و حافظه طبیعی برای ثبت و یادآوری نمونهها و استفاده و الهام و بازنگری بر پایه این اندوختههای ذهنی، کافی نیست. همان طور که پیش از این ذکر شد، در هر دوره و در هر وضعیت اجتماعی گروهی از طرحها استفاده بیشتری پیدا کرده است و در این میان موارد قابل توجهی از دیده و ذهن طراحان و تولید کنندگان دور شده است. و قطعاً پیش از نابودی، به واسطه دست به دست گشتن از ذهن طراحان یا (بافندگان ) فراموش شده است آن چنان که معرفی دوباره آنها برای بعضی از طراحان یا تولید کنندگان نسل جدید، غریبست و تازه مینماید. این حکایت همان فراموشی است. بنابراین با وجود چنین مجموعهای از طرح فرش:
الف) در صورت لزوم میتوان بعضی از نمونها را با طراحی و بازسازی مجدد نقشه، تکرار یا احیاء کرد.
ب) میتوان با مطالعه و بررسی نمونههای مختلف، در بعضی از طرحها بازنگری کرد.
ج) در نهایت میتوان با شناخت ضرورتها و نیازهای امروز و مطالعه و دقت و بهرهگیری از قوه خلاقه، به نوآوری طرحهایی دست زد.
2- وجود مجموعهای از طرحهای فرش و اطلاعات مربوط شامل رجشمار، ابعاد، قدمت و محل بافت، زمینه مطالعه سبکشناسانه را برای علاقمندان فراهم میکند. با توجه به اینکه شناخت سبک، مکتب و شیوه در فرش ایران الزماً با شناخت طرحها و نقشمایهها و جلوههای رنگ کامل میشود، بنابراین با دیدن تصاویر فرشها امکان مطالعة ساختار طرحهای فرش، تناسبات - با توجه به ابعاد فرش - و نقشمایهها و جلوههای رنگ در هر طرح به خودی خود یا نسبت به طرحهای مشابه و یا غیر میسر میشود.
3- استفادهکنندگان فرش دستباف با مشاهدة نمونههای فراوان طرحها، نمونههای مورد علاقه خود را انتخاب کرده و در صورت تمایل به تولیدکنندگان سفارش میدهند. بدین ترتیب حوزة سفارشپذیری و انتخاب، معلومتر و حتی رونق هم خواهد گرفت.
4- تدبیرکنندگان در مواجهه با موضوع طرح و نقش و وسعت آن، به نسبتی آگاهتر خواهند شد و ممکن است در گرفتن تصمیمات صحیحتر نیز مجموعه به آنها کمک نماید.
5- حفظ و انتقال و انتشار تجارب به نحو موثرتری قابل انجام است.
درباره مجموعه طرحهای قالی ایران
گردآورنده مجموعه طرحهای قالی ایران با مشاورهها و مطالعات کارشناسی و با در نظرداشتن توضیحات فوقالذکر و اعمال حساسیت فراوان، اقدام به تدوین و ارائه این مجموعه نموده است. در سادهترین حالت، مجموعه حاضر آلبومیاست حاوی تعدادی تصویر فرش از مناطق مختلف ایران که اطلاعات آن محدود است و البته در حدود وسعت بیکران فرش ایران و عظمت آن نیست. قطعاً لازم است در مراحل بعد با به دست آوردن منابع تصویری دیگر تکمیل و غنیتر شود. با این حال که در همین حد، تلاش و حساسیت زیادی به خرج داده است لازم میداند مواردی برای آگاهی استفادهکنندگان این مجموعه مرور شود.
الف- در اولین مرتبه شاید این سؤال پیش آید که چرا اطلاعات مختلف درباره فرشها در کنار تصویر ارائه نشده است؟ از جمله رجمشار فرش، نوع گره، تعداد پود، نوع مواد اولیه، نوع رنگرزی و از این دست که البته برای مطالعه فرش و نقشه آن کاملاً ضروری است.
پاسخ این است که اساساً منابع این مجموعه در این مرحله عموماً از جمله منابع مکتوب شامل کتب، مجلات و ویژهنامهها بوده است و ثبت اطلاعات با مشاهده مستقیم فرش مورد نظر صورت نگرفته است. میدانیم در منابع مختلف به شیوههای متفاوت فرشها توصیف شده و اطلاعات آن درج شده است و هر نویسنده، صاحبنظر یا تدوینگری از جنبهای خاص به فرش نگریسته و برپایه محتوای مطلوب نظر، اطلاعات را درج نموده است. از سوی دیگر حتی تهیهکنندگانی چند از منابع اشاره شدههم، خود به طور مستقیم تصاویر لازم را عکاسی و ثبت مشخصات نکردهاند و به ناچار یا ندیدن ضرورت از تصاویر آماده استفاده کردهاند. بههمین دلایل نیز بعضی از تصاویر از کیفیت و وضوح مناسبی برخوردار نیست.
البته بهتر و پر فایدهتر آن است که تصاویر به طور مستقیم با امکانات خوب عکاسی شود و مشخصات هر دستبافتهای با مشاهده مستقیم توسط متخصص از جمیع جهات تا حد ممکن، دقیق ثبت و در کنار تصویر ارائه شود.
ب- همچنین در این مجموعه بیشتر قالیهای قدیمی معرفی شده است و از قالیهای دو سه دهه معاصر کمتر مواردی به چشم میخورد.این خود حاوی دو ویژگی است: اول این که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
«جهاد دانشگاهی یزد واحد اردکان»
درس مربوطه: تاریخ فرش (1)
موضوع تحقیق:
نقش اسطوره در فرش
استاد مربوطه:
جناب آقای اشعاری
تهیه و تنظیم:
سجاد فرخی فیروزآبادی
سید کمال الدین مهاجری
بهار 87
نقش اسطوره در فرش
چکیده و هدف
پرسش اساسی این است که نقوش فرشی که به ما رسیده چه ماهیتی دارد؟ آیا تصادفی بوده یا در پس صورت زیبا معانی دیگری هم وجود دارد؟
بنابراین ما در این تحقیق بر آن شدیم که به این مسئله، هر چند مختصر بپردازیم و ابتدا توضیحاتی دربارۀ اسطوره و فرش بیان شده و سپس به توضیح چند نمونه از از نقوش قالی پرداخته ایم. باشد این تحقیق روزنه ای هرچند کوچک پیش روی طراحان عزیز کشور مان باشد.
مقدمه
در باب معنای اسطوره تعاریف بسیاری از قول بزرگترین اسطوره شناسان مطرح و ارایه گردیده است. در این میان می توان بعضی اشتراکات تفسیری این محققین را به عنوان بنیان های اسطوره شناسی در نظر گرفت . از جمله اینکه اسطوره ها ارزشهای فرهنگی هر جامعه هستند که به همین نسبت نیز می توان آنها را در فرهنگ های مختلف مورد قضاوت قرار داد. عجیب است کـه قـدرت و نـیرومندی نفـوذ انـدیشه های اسطوره ای به قدری اعجاب بر انگیز است که حتی در لابلای نقوش هنر صنعت فرشبافی ایرانی نیز خود را نشان داده و پرده از رازهایی بر می دارد .
اسطوره بخشی از ارزش های فرهنگی هر جامعه هستند چه به قول الیاده نمادها اسطوره وآیین را باید به مثابه ارزش های فرهنگی داوری کرد. اسطوره در زبان مرسوم قرن ۱۹ هر آنچه بود که با واقعیت تضاد داشت . در جوامع ابتدایی اسطوره بازیگر حقیقت مطلق است زیرا تاریخ مقدسی را بیان می کند پس اسطوره در اینجا واقعی و مقدس و تکرار پذیر است. آفرینش اسطوره به شرایط خاصی نیاز دارد . اندیشیدن ما دوباره اسطوره به مثابه عنصری از تمـدن است . در واقــع اسطـوره و رفتار اسطوره ای سر مشق گسستن از زمان نا مقدس و یکپارچه شدن با خاستگاه است . خلق الگو برای کل جامعه از مشخصات اسطوره است . شاید کوشش برای رها سازی انسان نوین از سر منشأ تاریخ خود، همان بازگشت به شیوه اسطوره ای زندگی محسوب شود . تنها در جوامع نوین است که انسان خــود را دست کــار روزانـه که هرگز گریزی از آن نیست اسیر می یابد و چون دیگر نمی تــواند در ســاعات بیکاری از زمـان بگریزد. دفاع در برابر زمان که هر نگرش اسطوره ای ظاهر می شود در واقع از شرایط انسانی جدایی نا پذیر بوده و به طر یق گوناگون و تغییر شکل یا فته ای در جهان نو پدیدار میشود . لیکن بیش از هر چیز این موضوع در دل مشغولی ها و سرگرمی های انسانی خود را نشان می دهد .لذا این نگرش اسطوره ای را می توان در سرگرمی ها و فعـالیت های نا خود آگـاه روانـی آدمیـان نظیـر رویا ها وخیالبافی های انسانی دریافت.
با توجه به کلیه مفاهیم و تعاریفی که در حوزه اسطوره ارایه می شود ،بایستی اذعان داشت که دامنه کاربرد اسطوره درتمامی حیطه های زندگی اجتماعی وانفرادی واردشده است مصداق این کاربرد را میتوان در ورود اسطوره به ادبیات ،فلسفه ،دین ومذهب،جامعه شناسی وهنر جستجو کرد ،آمیختگی هنر و اسطوره آنگاه اهمیت خود را جلوه می دهد که پس از دانستن وشناختن اسطوره های مختلف در می یابیم که این مفاهیم جای پای خود را در راکان ومبانی واصول کارکردهای هنری محکم نموده اند. بحث فرش دستباف ایرانی و اسطوره تداعی بارزخود را درنقش فرش یادآور می سازد . هر چنددر این مختصر مجال نیست تا با بررسی اساس نقوش فرش های ایرانی که تعداد آنها متجاوز از صدها نقش در کل کشور است .ارتباط آنها را با اسطوره ها مورد کنکاش قرار دهیم .
ارتباط طرح و نقش فرش با اسطوره
شاید بتوان به صرا حت راجع به هنر ایران این نظر را داد که هنری است نمادگرا و کارکرد نماد را در رشته های متفاوت هنـری ایـران به وضـوح می توان دیـد .ایـن وجه و مشخصـه هنر ایرانی از سویی ارتباط آن را با اسطوره و مفاهیم اسطوره ای تقـویت نموده است. چـه نـماد سـه خـصوصیـت بـارز دارد: در طبـیعـت اسـت، قـراردادی تکـرار پذیـر اسـت. اسطوره بـا مشخصات کاربردی نماد مطابقت داشته و به گونه ای پس از زمـانی که بشر زندگی هوشمندانه خویش را باز می یابد همراه با نماد و مذهب و سایر عـوامل زندگی اجتماعی،به نظام زندگی افرادقدم می گذارد. در اینجـا تعابــیر قـدیــمی یـونانی یکی (agathos)، سودمندی (chresimon)، فن (tekhne)، عشق (eros)، تقلید(mimetis)، جاودانگی (eternity)، زیبایی (kalon) به دنبال شیوه تفکر اساطیری که در آن روح از تن جدا نیست و جسم، جسم اثیری است در قالب نماد اسطوره ای، تداعی گر اندیشه های درونی آدمیان می شود. در مرور تاریخ هنر های زیبا در دوران رنسانس شاهد ورود هنر عقلانی وکنش عقلی (liberal art)به عرصه فعالیت های فرهنگی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
نگاهی به تاریخچه فرش ترکمن(رحیم کاکایی)
تاریخ ۲۲:۰۰:۰۰ پنجشنبه ۷ دی ۱۳۸۵ | عنوان: اطلاعاتی درباره فرش ترکمن
در دنیای کشفیات پیشرفته هنردست بشریت،تکنیک تولید فرش جایگاه ویژه ای دارد. درگستره تاریخ،تکامل و توسعه فرش یکی از نشانه های هنر دست شرق شد. در شرق هیچ فرآوردهً دیگری جز فرش این چنین با این شدت بر غرب تسلط نیافت. امروزه این فرش در محیط جغرافیایی گسترده ای بافته می شود. دراین عرصه اگر شرق آسیا را مستثنی کنیم، تولید آن از آسیای صغیر شروع و تا سمرقند و مرزهای چین پایان می یابد. تعیین دقیق اینکه تولید فرش در شرق درچه زمانی، کجا و به دست چه کسی برای نخستین بار بافته شده یا در حقیقت اختراع شده، معلوم نیست.تاریخ آشکار و روشن فرش دستباف درپانصد سال پیش از میلاد آغاز می شود. فرش پازیریک که کهن ترین فرش بافته شده ازنخ و پشم شتر است، به این دوره تعلق دارد. این فرش درگور پادشاه اسکیت ها ، مردم منطقه بخش جنوبی سیبری یافت شد. طرح و نقش ونگار این فرش سنجیده شده ودارای تنوع رنگ و تراکم گره ها درهرمتر مربع سه هزارودویست گره بوده است. ساختمان طرح ونقش این فرش آن علامت مشخصه ای را نشان می دهد که خود را پیش ازهرچیز دیرتر در فرش ایرانی پیدا شدند. زمینه این فرش سرخ و حاشیه های باریک دورتادور آن باطرح هندسی هشت ضلعی پرشده که دیرتردرفرش های ترکمنی به طرح گؤل (Göl) ترکمن شبیه است. دراین حاشیه های باریک که با جانوران افسانه ای بالدار در چهارضلعی های کوچک و گل های ستاره مانند کوچک نیز نقش بسته، به یک حاشیه عریض با طرح گوزن های پشت سرهم ودرحال حرکت ختم می شود. حاشیه اصلی را سوارکاران سوار براسب پرکرده و زیر زین های اسب این سوارکاران در رنگ های متنوع طرح شده و کناره های بیرونی فرش با حاشیه بافت باریک شبیه میانهً فرش نقش شده است. رنگ های به کاربرده شده دراین فرش ، سرخ، آبی روشن، زرد متمایل به سبز و نارنجی است. نوع گره آن گره ترکی است. عقیده براین است که اسب و سوارکاران آن یادآور نقش های تخته سنگ نینوا و تخت جمشید ایران قدیم است. اما شماری از پژوهشگران در این فرش ارتباط بلافصلی را بین کورگانِ پازیریک با فرهنگ ترکی کهن می بینند.تاریخ بافت فرش به دلیل اینکه به گونه ای ناکامل برای ما از نسلی به نسل دیگر رسیده ، برای همین نمی توان داده های دقیق درباره آن گفت. البته برای تعدادی گروه خاص از فرش ها می توان تقریبا به طور مطمًن منشاء و تکامل نقش ها را تعیین کرد.بدون شک منشاء فرش در مشرق زمین است. احتمالا پیدایش آن از ضرورت گرم کردن چادر (یورت) که ازسوی شبانان چادرنشین اختراع شده، سرچشمه می گیرد.در بارة این مسئله که فرش پازیریک درکجا بافته شده ، نظر واحدی بین پژوهشگران نیست و تا به امروز هم بطور قطع و یقین روشن نشده است. پژوهشگر م. دیماند (M.Dimand) دراین فرش محصول و فرآورده های ایران را می بیند، که درآن موتیف های آشوری های بابل، هخامنشی واسکیت های منطقه جنوب سیبری آمیخته شده اند.پژوهشگر یو. شورمان (U. Schürman) بر این عقیده است که این فرش در مناطق آذربایجان و ایران آن زمان بافته شده است. عقیده دیگری را ج. بِنِت (J.Bennet) نمایندگی می کند. وی در فرش پازیریک کار ومحصول اسکیت های مغول را می بیندکه درآن هنر سبک حیوانات نقش بسته است. وی معتقد نیست که این فرش درایران تولید شده باشد و عقیده خود را چنین مدلل می سازد که اسکیت ها خود یکی ازخلق هایی بودندکه خود را دایم در مهاجرت به سوی غرب می دیدند. به نظر می رسد چنین چیزی غیرممکن است که این خلق فرشی را بیش ازسه هزارکیلو متر به منطقه خودحمل کرده باشند تا با آن بخواهد گورِ یک حکمران یا اشراف را زینت بخشد. برخی از پژوهشگران آن را اثر ترک های قدیمی آسیای مرکزی به حساب می آورند.ج. بِنِت(J.Bennet) با این تزکه مهد وگهواره فرش شرق درترکستان شرقی ومغولستان قرارداشتند به برهان می نشاند. در بافت فرش پازیریک هیچ اشاره ای به محل تولید آن نیست.گرهً این فرش گرچه گرهً فرش Ghiord ( یکی از شهرهای ترکیه) را نشان می دهد، اما درگور شبیه آن باقی مانده های فرشی یافت شدند که گره های آن به صورت گره های Senneh بافت (درکردستان ) هستند. به هرحال این قدیمی ترین فرش شناخته شده, نشان می دهدکه چگونه تعیین محل دقیق باقی مانده های منسوجات آن دوران که کجا ویا درچه زمانی بافته شده اند دشوار است.آخرین نظر و عقیده درباره منطقه پیدایش بافت فرش توسط اکتشافات سِرآورل شتاینSir Aurel Stei ارائه می شود. وی درسال 1920 درکاوش های خود درشهرکهن و قدیمی تجاری لولان Loulan در ترکستان شرقی باقیمانده های فراوان فرشی را پیدا می کند که درگره های Ghiord و اسپانیایی بافته شده بودند. این فرش ها متعلق به دویست تا سیصد سال پیش از میلاد بودند. همین جا این پرسش پیش می آید که آیا این فرش ها درترکستان شرقی بافته شده یا اینکه ازغرب ایران بمثابه کالای تجاری آورده شده بوده اند.پژوهشگر روسی رودنکو در کورگانِ باسادای، واقع در180 کیلومتری غرب پازیریک، زین اسبی را که از یک قطعه فرش درست شده است، پیدا می کند. گره موجود دراین قطعه فرش به صورت گره Senneh بوده که دریک مترمربع هفت هزاروپانصد گره وجود داشتند. برخی کشف فرش و باقیمانده زین اسب درپازیریک را تاییدی بر سنت نه اتفاقی هنر اسکیت ها دراین منطقه می دانند، که زین اسب بمثابه کالای صادراتی می توانسته باشد.باقی مانده های کوچکی از پانصد تا ششصد سال پیش ازمیلاد توسط آلمانی ها درسال 1906 میلادی کشف شد، که درآن طرح "سگی در حال حرکت" و اشکال لوزی های کوچک ردیف شده قابل شناخت است. این فرش پانصد گره دریک مترمربع دارد. برای سده های متعاقب تاکنون دلایل ومدارک روشن تکامل سپسین وگسترش فرش شرق وجود ندارد. بجز منابع نوشتاری وگزارش تاریخی درمورد فرش دوران ساسانیان (642- 224 ) پیش ازمیلاد وجود نداردکه درقصر خسروشاه وجود داشته است. تاریخ نویس ایرانی خواجه رشیدالدین (1247 – 1318) درکتاب تاریخ جهان گزارش می دهد که در شش زیرگروه قبایل اوغوز، هرقبیله توتم حیوانی خود را داشته است. وی از شتر، سگ، گرگ،گوسفند، گوزن و روباه نام می برد. تقسیم به شش گروه یک معیار گیتی شناسی (Kosmologie ) را به دنبال دارد. زیرا خورشید، ماه، آسمان ، ستاره ها، دریا و کوه وجود دارند.مدارک و دلایل آشکاری برای وجود فرش مربوط به دوران دودمان سلجوقیان است. سلجوق ها در ترکستان غربی ساکن بودند. در مهاجرت خود به سمت غرب ، درسال 1038 میلادی بر ایران حاکم شدند. دراین دوره بود که قبایل ترک مهاجرت خود را به سمت ایران آغاز کردند و در نواحی آذربایجان و همدان سکنی گزیدند وبه همراه خود نقش و نگار فرش های خود را آوردند. اما اینکه گفته شود، نوع گره های فرش را هم درهمین زمان با خود به همراه آورده اند، می توان گفت که این سخن خلاف واقع است. زیرا گره Ghiord ( ترکیه) دراین منطقه از سیصد سال پیش ازمیلاد شناخته شده بود. تحت سلطه سلجوقیان فرش بافی یا تولید فرش در تمامی آسیای صغیر گسترش یافت. در فرش های سلجوقیان موتیف های ترکمنی با شرق دور یکی می شوند. درقرن دوازدهم میلادی نخستین فرش سلجوق از ترکیه به شهر ونیز ایتالیا وارد می شود. این فرش در اصل دارای طرح و نقش گوً ل Göl ترکمنی را داشت. بعدا به این طرح و نقش موتیف حیوانات نیز وارد می شوند. می توان گفت که درموزه های کنونی اروپا تاریخ فرش نخست از قرن سیزده است، مانندفرش های سلجوق قرن سیزده از قونیه یا Beyshehr ترکیه یا فرش هایی که ازقرن چهارده شناخته شده اند. باتشکیل امپراطوری عثمانی درسال 1453 میلادی تصرف کنستانتینپول بیزانس و 1517 میلادی فتح مملوک قاهره، فرش ترکی با تولید در مانوفاکتور های بزرگ ظاهر می شود.ترکیه دارای یک سنت فرش به ارث رسیده از دوران سلجوق ها ، ازقرن یازده تا سیزده است که تا امروز نیز محسوس است.از سوی دیگر در ترکیه درفرش منطقه برگاماBergama که در موزه لندن قراردارد، می توان تاثیر موتیف های فرش ترکمن را به ویژه در فرش Kiz- Bergama از سده هیجده مشاهده کرد. فرش دیگری از این منطقه از قرن نوزده در موزه شهر مونیخ وجود دارد، که می توان آن را نوعی اثر ترک- ترکمنی نامید. فرش مشهور ابریشمی مملوک های قاهره ،که مربوط به نیمه اول قرن شانزده و در گره ایرانی و به رنگ قرمز، سبز و آبی است ، در موزه وین قراردارد. در این فرش طرح اشکال هندسی فرش ترکمن را می توان دید.درقرن سیزده پس ازحمله مغول به ایران وتسلط برآن، مغول ها تاثیر خود را به صورت هنر نو بر ایران به جا می گذارند که آن را می توان ناتورالیسم شرق دور نامید که بعد ها هنرایرانی آن را بسیار غنی کرد. فرش ایرانی که بی شک از صدها سال پیش تولید می شده ، نخست در قرن شانزده است که ظاهر می شود. یعنی تکامل و توسعه جامع فرش ایرانی نخست با آغاز دوران صفویان شروع وبا مرگ شاه عباس دوم درسال 1674 میلادی دوران طلایی هنر ایرانی و با آن دوران شکوفایی فرش ایرانی افول می کند. ( فرش شرق. نویسنده هاینس اِ . و ر. مارتین .) دردوران نوین فرش ایران بمثابه مرغوب ترین و مشهورترین فرش شرق به حساب می آید.تحت حکومت صفویان بود که کارگاه های سلطنتی تولید فرش در شهرهای تبریز، کاشان، کرمان، اصفهان، شیراز و هرات به وجود آمدند.کمی دیرتر نخستین فرش مناطق چند خلقی قفقاز ظاهرمی شود،که درآن تاثیر فرهنگ فرش جنوب ایران، شرق دور وترک آشکار و این سبک شناسی قالب است. دین اسلام پس از تسلط برایران و آسیای مرکزی، نه تنها تاثیر خود را بر فرهنگ وهنر ایران گذاشت، بلکه درطرح برخی فرش های ترکمن مانند، نمازلیق( سجاده) برای عبادت و اجرای نماز البته با طرح ونقش خاص هندسی، نیز گذاشت. درقرن های بعدی که منطقه آسیای مرکزی منطقه تحولات سیاسی خلق ها شد، همچنان طرح و نقش ونگار فرش های ایرانی، ترکمنی و چینی تاثیرات خود را بر فرش های تولید شده می گذاشتند. مثلا فرش آنتیک سمرقند که درآن طرح و نقش ها ی فرش مربوط به موتیف های شرق نزدیک است، اسلوب و طرازی شکوفه های گل با زمینه سرخ ، سمبول خوشبختی چینی است . درحاشیه آن موتیف شاخ قوچ ترکمنی وجود دارد.چادرنشینان ترکمن در طرح و نقش و نگار فرش های خود به دو سمبول اصلی گول Gül و گوًل Göl که به نادرست اغلب به یک معنی و مفهوم بکار می روند ، اکتفاء می کردند. گول Gül ، واژه ای است فارسی و به معنای گُل است. فرش های ترکمن گرچه می توانند گول Gül (گُل) شبیه هم داشته باشند ، اما در سمبول گوًل Göl ، مشخصه ویژه و اصلی فرش قبایل ترکمن ، تفاوت خود را نشان می دهند که هرفرش ازسوی قبیله خاصی بافته شده است. مانند، تکه، یموت، ساریق، قیزیل آیاق ،پنده/ سالور وکِرکی .فرش ترکمنچادرنشینان ترکمن ازگذشته های دور در منطقه ای از افغانستان تا مرزهای ایران و در امتداد ترکستان که تا دریای مازندران وسعت داشت، سکنی گزیدند. هسته اصلی این خلق در دوران نوین درجمهوری ترکمنستان ، ازبکستان ، جمهوری های خودمختارسابق قاراقالپاق ، منطقه جنوبی دریای آرال و بخش دیگری درایران زندگی می کنند.ترکمن ها در منطقه بسیار گسترده آرال زیست داشتند. این منطقه شامل فلات وسیع و مناطق کوهستانی که ارتفاع آن تا هشتصد متر نیزمی رسیده بود. دراین دوران تنها درکناره های رودخانه ها وجود یک اقتصاد ساده شبانی امکان پذیر بود که با مهاجرت ازچراگاهی به چراگاه دیگرعملی می شد. پایه وزمینه تغذیه ترکمن ها را ،که گوسفندان دنبه دار و درکنار آنها تعدادی شتر و اسب تشکیل می داد، اما زیست آنان با یک جنگ مداوم با طبیعت و قهر آن تعیین شده بودند.ترکمن ها نه تنها می بایست خودرا علیه تاثیر وقهر طبیعت حفظ می کردند، بلکه همچنین براثر این عوامل از مناطقی که به عنوان چراگاه آنان بود، باید همواره دفاع کرده وگسترش داده می شد. به این صورت شد که این خلق چادرنشین به یک خلق جنگجو تبدیل گشت،که تا آغاز سدهً بیستم می بایست اشکال زندگی خود راحفظ وازآن دفاع کند. اما بعدها برخی ازآنان به کشاورزی روی آورده واز یورت نشینی بیرون آمده و درشهرها و دهات اسکان یافتند و با شهرهای بزرگ و مناطق وسیع چون بخارا، مرو، پنده و خیوه که مراکز تجاری بودند، ارتباط پیداکردند و شروع به تبادل کالای خود یعنی فرش دربرابر نمک، غله، شکر، چای و . . . کردند. این فرش های تعویض شده از طریق کاروان ها به شهرهای قدیمی و بزرگ روسیه و از آنجا به اروپا نفوذ می کردند. در مناطق دیگر شرق که بافت فرش توسط مردان و زنان انجام می شد، در نزد ترکمن ها تنها زنان بودندکه به تولید فرش می پرداختند. مردان ترکمن به گله و رمه ها رسیدگی می کردند و زنان بمثابه حاکمان یورت (چادر) به امور یورت ، خانه داری و رسیدگی به فرزندان و درکنارآن به تولید فرش پرداخته و تمام کارهای اولیه فرش اعم از تهیه و تدارک پشم و افکندن طرح فرش را انجام می دادند. فرش بافی در نزد ترکمن ها که توسط زنان انجام می گرفت، فاکتور مرکزی وعمده زندگی اجتماعی _ اقتصادی آنان بود،که از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. بویژه دراین عرصه برای بافت زین اسب که بمثابه سمبول قدرت ارزش داشت، دقت بیشتری به کاربرده می شد.کار زنان دراین راستا تنها به تولید فرش پایان نمی یافت، بلکه آنان بایستی نمد هم تولید می کردند، که دربرابر سرما مقاومت وهم کف پوشی داشته باشند. در شرق نزد هیچ خلق دیگری بجز ترکمن ها ، فرش و سایر موارد نساجی چنین هدفمند به گونه ای سنتی تولید نشده است.اینکه ترکمن ها چه زمانی آغاز به بافتن فرش کرده اند، تعیین دقیق دوره آن دشوار است و نقطه نظر کاوشگران دراین مورد نیز بسیار متفاوت است. واقعیت این است که کهن ترین فرش ترکمنِ شناخته شده کمتر از هزار و هشتصد سال نیست، اما این به آن معنی نیست که پیش از این زمان هم نزد ترکمن ها فرش وجود نداشته است. زیرا دلیل آن وجود موتیف ها و طرح فرش هایی مانند، هشت ضلعی ها ی ترکمنی است که خود را در فرش های صد ها سال پیش از میلاد نشان می دهند.نظریه ای که مدتها است تایید شده این است که ترکمن ها درآغاز به فرش های خود بمثابه اشیایی دارای کاربرد ناب ، بدون ارزش هنری می نگریستند. اما بعدها دراین نگرش تجدید نظر شد. دوره ای آغاز شد که ترکمن ها به ارزش هنری کاردست خود آگاه شدند وآنگاه این هنر ارزشمند بمثابه کالای قابل تعویض شناخته شد. اینکه چرا هیچ فرش آنتیک مخصوص ترکمن وجود ندارد ، پیش ازهرچیز به این دلیل است که منطقه زیستگاه ترکمن ها ، نخست درقرن نوزده میلادی بود که درارتباط تنگاتنگ با دنیای مدرن قرارگرفت.پس از اینکه روسیه تزاری این منطقه را غصب کرد، به همراه آن نیزساختمان راه آهن آسیای مرکزی آغاز بکار کرد، که مسیرآن از راه کاروانی قدیم تاشکند به دریای خزر بود. فرش های ترکمن که در حکومت تزار مورد استفاده گرفت، اشرافیت روس را به سرعت شیفته خود کرد. فرش ترکمن توسط تجار روس که اکنون به این منطقه رفت وآمد می کردند به روسیه برده شد. اروپایی ها نیز که این فرش را در روسیه شناخته بودند، کمتر از اشراف روس شیفته فرش ترکمن نبودند. در این منطقه بزودی فرش ترکمن تبدیل به یک مسئله سیاسی شد. روسیه امکاناتی را می شناخت که این فرش را بصورت درجه یک با کیفیت بالا صادرکند و بخاطر مسائل سیاسی با ایران درآن دوران ، مرز ایران و هند را بست.آنچه که ترکمن ها با سرزمین های همجوارخود معاوضه می کردند، ماده رنگی بود که خود تولید نمی کردند. اما بعدها دولت روسیه ازطریق راه حل دولتی، رنگ های موردکاربرد فرش را از اروپا به روسیه وارد کرد وتجار روس این رنگ ها را در قبال تعداد معین فرش ترکمن تعویض می کردند. قبل از این پدیده ، ترکمن ها رنگ های مورد نیاز خودرا ازگیاهان می گرفتند. پس از انقلاب اکتبر در روسیه و سال های پس ازآن، تحول بزرگی درفرش بافی ترکمن رخ داد. این تحول به نقش ونگار و کیفیت آن لطمه ای نزد. دراین دوران مانوفاکتورها و صنایع فرش بافی ایجاد شد که درآن فرش ترکمن با هدف صادرکردن آن بافته شد. تنها تفاوتی که این فرش های جدید داشت ، اندازه آنها بودکه با فرش های قدیمی ترکمن ، آنهم به علت تقاضای بازار فرش،اختلاف داشت. نام فرش های ترکمن ، نام قبایلی است که درآنجا بافته می شود. البته فرش هایی هم وجود داشت که خارج ازاین چارچوب بود، مانند فرش بخارا که آنهم می بایست به صورت استاندارد بافته می شد. درفرش ترکمن مشخصه های ویژه ای وجود دارندکه برای کاربرد مخصوص فرش خوانده می شوند مانند، اِنگسی Engsi یا اِنِسی Enessy ویا تکه اِنگسی جهت پردهً درِ ورودی یورت (چادر) به کار می رود، یا اُسمولدوق Osmolduk فرش پنج ضلعی زینتی که در عروسی ها روی شتر انداخته می شد، یا اینکه وارد یورت (چادر) میشدی اِنگسی آویزان بود یا هاچلو (هاچلی _ خاج لی ) روی زمین قرارداشت. گِرمِچ که برای پادری بود یا گهواره کودک که از فرش به این منظور تهیه شده بود. ترکمن ها که ازقبایل گوناگون متشکل شده بودند، هرکدام موتیف های فرش خودرا داشتند که ازذوق و استعداد آنان برمی آمد. بزرگترین قبیلهً ترکمن، تکه های یورت نشین (چادرنشین ) بودند که درجنوب ترکستان ودر ایالت خراسان زیست داشتند، سپس یمود ها که درگروه های کوچک درچراگاه های وسیع زندگی می کردند. به قبایل کوچک دیگر سالورها ، پنده ها، آراباچی ها ، بوساچلی ها، چوودور ها و ساریق ها و همچنین قیزیل آیاق، اُغورچلی، بشیر، ایگدر، گوگلان ، جعفر بای و. . . تعلق داشتند. ارساری خود یک قبیله بود. فرش های ارساری همواره دارای علامتی است که نشانگر ممیزه ویژه ارساری ها هست. مانند، بافت بشیر که دارای موتیف اصلی هشت ضلعی نیست. ولی چیزی که می توان گفت این است که همه فرش های ترکمن دارای رنگ استاندارد سرخ هستند، گرچه درآن رنگ قهوه ای یا آبی به کاربرده باشند. رنگ شنی و قهوه ای تیره برای گوُل Gül و موتیف های گوًل Göl به کار می روند.در شهر لندن در House of Perez Ltd نیز فرشی کوچک از واحه پنده که متعلق به طایفه آراباچی (یمود) مربوط به پایان قرن نوزده است، وجود دارد.و.گ. موشکووا پژوهشگر و فرش شناس روس در رده بندی فرش های ترکمن ، وجود دو مفهوم گوُلGül و گوًل Göl را کشف کرد. گوًل Göl نشان قبیله وبمثابه نوعی آرم برای ارزش گذاری است، کاربرد و سنت آن برای وابستگان این قبیله حفظ می شود. گوًل Göl به موتیف هایی گفته می شود که درطرح هندسی هشت ضلعی تمرکز یافته و تا قرن پانزده نیز به خلق های ترک تعلق داشت. گوُل Gül (گُل ) که خود واژه ای فارسی است، طرح هندسی ای است برای شکوفه های گل. گوُل Gül درفرش های مختلف قبایل گوناگون ترکمن به کاربرده می شود.زنان ترکمن چنان که گفته شد، نه تنها فرش بافان با ذوق و هنرمندان ماهر بودند، بلکه گلیم نیز می بافتند. گلیم در نزد ترکمن ها برای برپا داشتن یورت (چادر) ، برای شتر و زین وبرگ اسب نقش برزگی را داشت.سالور ها ،که گرچه درباره این قبیله منابع کتبی مدللی نیست، تقریبا قدیمی ترین و سابقا با اهمیت ترین قبیله ترکمن بود، کاربرد موتیف گوًل Göl خودرا دوباره سازی کرد. گوًل Göl سالورها شناخته شده ترین و مشهورترین نشان قبیله ترکمن ها است. این موتیف تورم گوًل Turmgöl نیزقلمداد می شود و در درون همین گوًل ها که به صورت قلاب های دندانه دار ستاره ای شکل هستند، موتیف خاج شکل وجود دارد که آن را آینا قوشاق می خوانند. اما موتیف گوًل Göl سالورمتعلق به اواسط قرن نوزده توسط قبیله تکه بافته شده اند و آنهم به این دلیل که بلحاظ تاریخی چنین گزارش می شود که سالور ها درسال 1831 ازسوی تکه ها تحت رهبری عباس میرزا بصورت گسترده ای قلع وقمع شدند و باقی مانده قبیله سالور جزو قبیله تکه شدند واز این افراد باقی مانده موتیف سالورگوًل پیشین از سوی تکه ها گرفته شد. بلحاظ تئوریک همه فرش های نشان شده با سالورگوًل که پس از 1831 تولید شده اند، باید به حساب تکه ها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
نقش و نگار فرش ایرانی
اساس تقسیم بندی شرکت سهامی فرش ایران، نقشه های فرش ایران به 19 گروه اصلی و تعداد زیادی طرح های فرعی تقسیم می شوند.
گروه 1
طرحهای آثار باستانی و ابنیه اسلامی: این طرحها از ساختمانها و کاشیکاری ها و اشکال هندسی و تزئینی بناها الهام گرفته شده است. در طول تاریخ طراحان فرش در طرحهای اصلی دخل و تصرفاتی کرده و طرحهای فرعی را بوجود آورده اند. معروفترین این آثار عبارتند از مسجد شیخ لطف الله، محرابی کوفی، مسجد کبود، مقبره شیخ صفی، سردر امامزاده محروق، گنبد قابوس، مسجد شاه اصفهان، تخت جمشید، طاق بستان، طاق کسری(ایوان مدائن)، و زیرخاکی.
گروه 2
طرحهای شاه عباسی: اساس این طرح را گلهای طراحی شده خاصی تشکیل می دهند که به نام شاه عباسی مشهور شده است. این گلهای تجرید یافته، ضمن شاخه و برگها و گاه اسلیمی ها و ختائی ها در متن و حاشیه فرش، نقشه اصلی را تشکیل می دهند. به گروه های فرعی طرح اصلی نامهای، افشان، لچک ترنج، ترنجدار، درختی، جانوری، شیخ صفی، طره دار سلسله ای، شاه عباسی تصرفی، ترنجی طره دار، بوته ای و لچک ترنج کف ساده، داده شده است.
گروه 3
طرحهای اسلیمی: شکل اصلی این طرح را شاخه های دورانی در میان برگها تشکیل می دهد. این شاخه ها، تجرید یافته طرح درخت می باشند. اسلیمی انواع بسیار زیاد دارد و معمولا در بیشتر قالبها این طرح تکرار می گردد اما در بعضی فرشها این طرح مسلط است.معروفترین اسلیمی ها ، اسلیمی دهن اژدر است. در این نوع اسلیمی انتهای هر شاخه به دو بخش متقارن منشعب می گردد و بصورت فکین اژدها نشان داده می شود و روی ساقه شاخه ها جوانه هایی در نقاط مختلف تزئین شده است که بیشتر این جوانه ها را اسلیم می نامند. شاید کلمه اسلیمی از اسلیم به معنای جوانه باشد و شاید هم این لغت مصغر اسلامی باشد و می دانیم که در هنرهای اسلامی از این طرح بسیار استفاده شده است. این طرح نیز به لحاظ تغییرات و دخل و تصرف ها به گروههای فرعی بسیار تقسیم شده است. مانند اسلیمی، اسلیمی بندی، اسلیمی شکسته، اسلیمی دهان اژدر، اسلیمی لچک ترنج، اسلیمی ترنجدار و اسلیمی ماری.
گروه 4
افشان: با آنکه در طرحهای فرش معمولا کلیه اجزا و اشکال، به هم پیوسته و مرتبط هستند، گفتی قلم نقاش از هنگام شروع طرح تا پایان آن تحرک و ارتباط خود را قطع نساخته است ولی طرح افشان به این صورت است که گل وبرگها و شاخه ها بطور پراکنده و بدون پیوستگی با یکدیگر در متن فرش افشانده شده اند. به همین علت است که اصل چنین طرحی را افشان نامیده اند. اما در طرح افشان نیز تنوع و تغییر زیادی داده شده است و طرحهای فرعی بسیاری از آن منشعب گشته است. مانند افشان اسلیمی، افشان ختائی، افشان بندی، افشان شکسته، افشان گل اناری، افشان شاه عباسی، افشان شاخه پیچ، افشان دسته گل، افشان حیوان دار و افشان ترنجدار.
گروه 5
اقتباسی: بعضی از این طرحها به نقشه های محلی و بومی مناطق مرزی ایران مربوط می باشد.
گروه 6
بندی: منظور از استعمال واژه بندی این است که یک قطعه کوچک از یک طرح در سرتاسر فرش چه از جهت طول و چه از سمت عرض تکرار گردد. چون این قطعات در مرحله تکرار به هم می پیوندند، آنرا «بند بندی» یا واگره می نامند.
نامهای فرعی این گروه عبارتند از بندی اسلیمی، بندی پیچک، بندی شکسته، بندی کتیبه ای، بندی مستوفی، بندی ورامین یا میناخانی، بندی قالب خشتی یا لوزی، بندی ترنجدار، بندی درختی، بندی قابقابی، بندی شیر شکری یا بازوبندی، بندی سروی ، بندی آدمکی یا ملانصرالدین، بندی بختیاری، بندی مجلسی، بندی خوشه انگوری، بندی شاخه گوزن حیواندار، بندی خاتم شیرازی و بندی دسته گل.
گروه 7
بته ای: طرح بته ای تجرید یافته درخت سرو است. بته های سرکج فرش ایران که به بته جقه شهرت یافته است. در طرحهای بته ای به اندازه و اشکال مختلف به چشم می خورد. معروفترین طرحهای بته ای عبارتند از بته جقه، بته شاخ گوزن، بته ترمه، بته سرابندی، بته خرقه ای، بته قلمکار اصفهان، هشت گل، بته کردستانی یا هشت بته، بته میر شکسته، بته لچک ترنج ، بته سنندج، بته افشاری و بته بازوبندی و بته بادامی.
گروه 8
درختی: با وجودی که در طراحی فرش اساس کار را شاخه و برگها تشکیل می دهند ولی در طرحهای درختی سعی شده است تا وجه تشابه زیاد با طبیعت حفظ گردد. طرحهای معروف درختی اینطور نامگذاری شده اند: درختی جانوری یا حیوان دار، درختی سبزیکار یا آب نما، درختی ترنجدار، درختی سروی و درختی گلدانی.
گروه 9
ترکمن یا بخارا : طرح فرشهای ترکمن از لحاظ هندسی و شکستگی خطوط در ردیف طرحهای ایلی و خاص مردم کوچ نشین است که بطور ذهنی و بدون نقشه بافته می شود. ترکمنی قاب یمونی ، ترکمنی شانه ای، ترکمنی غزال گز(چشم آهو)، ترکمنی آخال، ترکمنی چهار قاب، ترکمنی خورجینی و ترکمنی قاشقی، طرحهای فرعی این طرح را تشکیل می دهند.
گروه10
شکارگاه: مشخصاتی که در مورد طرحهای درختی ذکر شده در طرحهای شکارگاه نیز وجود دارد، اما در اغلب طرحهای شکارگاه، حیوانات وحشی در حال شکار نقش بسته شده است. گروه های فرعی این طرح عبارتند از : شکارگاه درختی، شکارگاه ترنجدار، شکارگاه قابی، شکارگاه لچک ترنج و شکارگاه سراسری.
گروه 11
قابی: این طرح از قابهای چند ضلعی به وجود آمده است و از گروه های فرعی آن قابی اسلیمی، قابی قرآنی کرمان یا ستونی را می توان نام برد.
طرح محرمات
فرش ایرانی را میتوان از نظر طرح و نقش به دو گروه کلی تقسیم نمود، فرشهایی با طرح هندسی و فرشهایی با نقوش منحنی که به نام فرشهای گلدار هم شناخته میشوند.
• طرحهای هندسی
تمام فرشهای این گروه با خطوط افقی، عمودی و موربی که در اندازه های مختلف و نقشهای تکرار شونده در سراسر فرش قرار میگیرند تزئین می شوند.این قالیها توسط ایلهای چادرنشین بافته میشود که هر یک نقوش و موتیفهای خاص خود را دارند. یک روش مهم تشخیص اینکه فرش مورد نظر حاصل دست چه ایلی و در چه منطقه ای است، از طریق همین نقوش ویژه میسر میشود.