لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
حکومت امام مهدی (عج)
خداوند می فرماید : سرانجام نیک از آن پرهیزگاران است.
در این حدیث دو نکته قابل توجه وجود دارد یکی تصریح به این که پس از حکومت اهل حکومت دیگری وجود نخواهد داشت و دیگری این آنها به آیه شریفه « والعافیه للمتقین » « از این استناد تفسیر آیه شریفه نیز به دست می آید و با تکیه بر آن گذشته از حدیث آیه نیز می توان آخر بودن زمانی را گواهی دهد.
جالب این که این جمله از قرآن کریم قرار پایانی آیه ای است که در آغار آن چنین آمده است:
اِن الارض لله یورثها من یشاء من عباده
زمین از آن خداست و به هر کس از بندگانش که بخواهد آن را به میراث می دهد .
همانگونه که می دانید این فراز از آیه نیز مربوط به حکومت حضرت مهدی (عج) است و لذا تاییدی است بر این که فراز و العافیه للمتقین « هم مربوط به حکومت حضرت مهدی (عج) است و با تفسیر معصوم (ع) مفهوم آن اینست که پس از دولت مهدوی دولت دیگری وجود ندارد.
امام باقر می فرمایند:
وجدنا فی کتاب علی علیه السلام « اِن الارض لله یورثها من یشا من عباده و العاقبه للمتقین » انا و اهل بیتی الذین اورثتنا الله الارض و نحن المتقون و الارض کلها لنا
در کتاب علی که بر او درود باد (در ذیل آیه ) زمین از آن خداست و به هر کس از بندگانش که بخواهد آن را به میزاث میدهد و سرانجام نیک از آن پرهیزگاران است چنین یافتیم که:
من و اهل بیتم همان کسانی هستیم که خداوند زمین را به ما ارث می دهد و مائیم پرهیزگاران و زمین تماما از آن ماست.
در حدیث دیگری از امام باقر (ع) که پیش از این فرازی از آن را نقل کردیم باز استشهاد به آیه شریفه «والعاقبه للمتقین» وجود دارد:
دولتنا آخر الدول و لم بیت لهم دوله الا ملکوا قتلنا ... و هو قوال الله عز و جل و العاقبه للمتقین.
دولت ما آخر دولت است و هیچ خاندان صاحب دولتی نیست مگر اینکه پیش از ما به حکومت می رسد و پس از آن ما به حکومت می رسم! ... و این همان سخن خداوند است که می فرماید سرانجام نیک از آن پرهیزگاران است.
پیش از این گفتیم که فراز نخست حدیث اشاره دارد که هر صاحب ایده و نظریه ای قبل از دولت اهل بیت (ع) به حکومت می رسد و سپس ایده امامت به حکومت می رسد حال اگر این را اضافه کنیم که مراد از عافیت مفهوم زمانی است نتیجه می گیریم که دولت اهل بیت (ع) و یا به بیان دیگر دولت امام مهدی (ع) هم از نظر اندیشه ای و هم از نظر زمانی آخرین دولت است.
حال باید به این پرسش پرداخت که چرا این دولت آخرین دولت است؟
3- چرا پس آخرین دولت
در برخی از روایاتی که در آنها مساله آخرین دولت بودن حکومت امام مهدی (ع) مطرح شده علت آن نیز تبیین شده است مثلا امام باقر (ع) پس از آن که می فرماید دولت ما آخرین دولت است و پیش از آن همه صاحبان قدرت و اندیشه به حکومت می رسد در بیان علت آن می فرماید:
بقولوا اذا راوا سیرتنا : اذا ملکنا سرنا مثل سیره هولاء!
تا وقتی شیوه حکومت ما را دیدند بگویند اگر ما هم به حکومت می رسیدیم به شیوه اینان رفتار می کردیم.
همچنی امام صادق (ع) پس از آن که می فرمایند پس از برقراری دولت ما همه گروه ها به حکومت می رسد علت این تقدم و تاخر را چنین بیان می دارند:
حتی لا تقول قاتل : « انا لو ولینا لعدلنا » ثم یقول قائم بالحق و والعدل.
با کسی بگوید اگر ما هم به حکومت می رسیدیم به عدالت رفتار می کردیم پس از آن بر پا کنندۀ حق و عدل قیام می کند .
از مجموع این دو حدیث چنین بر می اید که علت تاخر دولت امامت اتمام حجت تاریخی و عملی است باید برقراری عدالت جز به دست مردان عدالت و امامان معصوم ممکن نیست.
حقیقت در گرو توجه به این سه افراد است.
نخست عدالت مهمترین نیاز بشریت است و امور دیگری فرعی و غیر اصولی است سامان جامعه بشری به برقراری عدل و داد است و بدون آن نظام زندگی اجتماعی از هر می باشد.
دوم: اجرای عدالت نیاز به مردان عادل دارد هر دستی توان عدالت گستری ندارد .
عدالت گستری نیاز به مردانی دارد که معصوم و از هر گونه هوس به دور باشند مردان آلوده هوس به هوس رفتار می کنند نه به عدالت آن که به هوس رفتار می کند و پیرو هوای نفس خویش است توان اجرای عدالت را ندارد به همین جهت در اندیشه شیعی یکی از شرایط امامت عصمت است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
در راستای انتظار حضرت مهدی (عج) واپسین بخش
معنای انتظار
اشاره: در شماره قبل، بخش نخست مقاله «قدر اصغر و قدر اکبر»، که در آن به ارزش و اهمیت نیمه شعبان از زوایای مختلف پرداخته شد از نظر خوانندگان گرامی گذشت، واپسین بخش این مبحث به فلسفه انتظار اختصاص دارد.گروه اندیشهآیت الله محمدرضا مهدوی کنیامروزه برخی از علمای علوم سیاسی قائل اند که مردم خودشان حکومت را انتخاب می کنند و به آن مشروعیت می بخشند. اما در مورد ولایت امیرالمؤمنین و ائمه معصومین علیهم السلام چنین نمی گوییم. گرچه برخی چنین پنداشته اند، ولی این مطالب درباره ولایت ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین قطعاً نادرست است. لذا شما ملاحظه کنید تعبیر روایت را که می فرماید:«بنی الاسلام علی خمس: الصلاه و الزکوه و الحج و الصوم و الولایه و لم یناد احد بشی کمانودی بالولایه»(۹)این ولایت دایر مدار ضرورت اجتماعی و نشأت گرفته از خواست مردم نیست تا مردم تأسیسش کنند و به آن مشروعیت ببخشند.شگفت تر آن که برخی اشتباه بزرگتری مرتکب شده اند و گفته اند که مشروعیت ولایت الله هم به پذیرش مردم است! و به آیه «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا»(۱۰) استناد جسته اند، که ما راه را به انسان نشان داده ایم، می خواهد بپذیرد یا نپذیرد. یعنی این مردم اند که می توانند به اختیار خود ولایت خود را بپذیرند و یا نپذیرند. پس ولایت خدا نیز وابسته به اراده مردم است، ولی بطلان این استدلال روشن است. زیرا آیه شریفه در مقام نفی جبر است نه در مقام نفی تکلیف و الزام. یعنی انسان در عین حال که مختار آفریده شده، ولی شرعاً ملزم است که راه راست را اختیار کند و ولایت خدا را بر ولایت دیگران مقدم بدارد. این آیه هیچ ربطی به تغییر تشریعی و مشروعیت ندارد، بلکه اشاره بر یک واقعیت عینی و خارجی است که انسان تکویناً با اراده و اختیار آفریده شده است. لذا در آیه بعد می فرماید: «انا اعتدنا للکافرین سلاسل و...» یعنی ما برای کافران غل ها و زنجیرها در دوزخ آماده کردیم. انسان بالطبع آزاد است، ولی شرعاً مکلف است. اصولاً تا انسان دارای اختیار نباشد تکلیف معنی ندارد. یعنی چون قادر به انجام کارهای خوب و بد است، خداوند او را مکلف به کارهای نیک کرده و از کارهای زشت بازداشته است، تا با اختیار به خوبی ها عمل و از بدی ها پرهیز کند.تأسف حقیر از این است که این مطالب در مرکز تشیع و در مرکز حکومت اسلامی گفته می شود. آنگاه که ما اعلام خطر می کنیم، متوسل به مسأله آزادی بیان می شوند و بانگ و فریاد برآرند که مسلمانی نیست. بحث بر سر این نیست که نظریات طرح نشود. بحث بر سر این است که بی پایه ترین مطالب و پایین ترین مطالب از لحاظ سطح علمی، به عنوان مطالب باارزش علمی به مخاطبی که در این امور آگاهی کافی ندارد، ارائه می شود. این نوعی خیانت به مخاطب و تضییع حقوق آنان است. مقصود ما احساس خطر از شخص یا افراد یا اصل طرح یک مطلب نیست. مقصود ما احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت مردم است.اولین اصلی که در طرح مطالب علمی باید رعایت شود، رعایت حق مخاطب است. مخاطب باید بداند که این مطلبی که ارائه شده، تا چه حد از سطح علمی قابل قبول برخوردار است. طرح هر مسأله علمی نیاز به اصول موضوعه و مشترکی دارد که مورد قبول باشد. بدون آن اصول، ایراد این گونه مباحث به سفسطه و مغالطه نزدیک تر است. شما امروز با نمونه هایی از آن آشنا شدید. مطالب به گونه ای مطرح می شود که گویی مطالب ارائه شده از بدیهیات است! لذا ما نسبت به این مخاطب و این مردم احساس مسئولیت می کنیم. والا مسأله مخالفت با شخص یا گروه مطرح نیست. این گونه افراد، هر زمان که با واکنش عمومی روبه رو می شوند و از پاسخ منطقی در می مانند، اعتراض و انتقادها را سیاسی و یا گروهی جلوه می دهند!نکته آخر، مسأله «انتظار» است. «انتظار» به معنای امید خام نیست. بلکه مفهوم درست آن «چشم به راه بودن» است. حالا ببینیم چشم به راه بودن چه آثاری دارد؟آیا ما در حکومت حضرت مهدی علیه السلام نیازی به عالم، حوزه و دانشگاه نداریم؟! آیا در زمان آن حضرت تمام حوزه ها و دانشگاه ها بسته می شود؟ خیر این گونه نیست. گرچه در حدیث آمده است:(۱۱) «هنگامی که قائم آل محمد صلی الله علیه وآله و سلم ظهور کند، خداوند دست عنایت بر سر بندگانش می نهد تا عقول آنها مجتمع و رشدشان به کمال برسد.»یعنی: موانع از سر راه برداشته و استعدادها شکوفا می شود، ولی این مطلب ظاهراً از طریق اعجاز و خرق عادت رخ نمی دهد که مدرسه و دانشگاه ها را ببندند و مردم دست از کار و کوشش بکشند. پس معنی انتظار آن نیست که دست روی دست بگذارید و هیچ گونه آمادگی نداشته باشید و آن حضرت بیاید و همه چیز را یک دفعه درست کند. چنین نیست. این انتظار برای ما آنقدر جدی و مهم است که در دعای عهد از خدا می خواهیم: اگر «مرگ» میان من و آن حضرت جدایی افکند، خدایا مرا از آرامگاهم برانگیز، در حالی که شمشیر و نیزه ام در دستم باشد، (۱۲) یعنی کاملاً آماده باشم.در حدیث آمده: «ولیعد احدکم لخروج القائم و لو سهماً».(۱۳) یعنی با فراهم کردن یک تیر هم که شده، برای ظهور آن حضرت آماده باشید. پس جوانها باید از لحاظ علمی و فنی و نظامی آموزش ببینند و مهمتر از همه، تقوا داشته باشند، تقوا از همه امور بالاتر است. این معنای «انتظار» است که فرمود:«افضل اعمال امتی، انتظار الفرج«(۱۴)من روایات «افضل الاعمال» را در معجم بحارالانوار مرحوم علامه مجلسی بررسی کردم. در میان عبادات، اعمال بسیاری است که افضل شمرده شده است. ولی تفاوت اساسی آن اعمال با مسأله انتظار فرج در این است که همه آن اعمال جنبه فردی دارد. ولی مسأله انتظار، انتظار جمعی است. یعنی انتظار امت برای امر مهمی که مربوط به امت است. حدیثی که من دیدم، دنباله ای هم دارد:«افضل اعمال امتی، انتظار الفرح من الله» (۱۵)لذا ما باید این انتظار را از جنبه فردی فراتر بدانیم و جنبه امتی و جمعی به آن بدهیم تا «انتظار الامه» محقق شود.پس آن چه برخی گفته اند که همه کارها را باید به حضرت حواله دهیم تا تشریف بیاورند و اصلاح کنند، سخن درستی نیست. این گونه انتظار و این گونه حوالت دادن راحت ترین اعمال است، نه افضل اعمال. که فرموده اند: «افضل الاعمال، احمزها» (۱۶)«بالاترین عمل آن است که سخت باشد.»پس باید برای این امر مهم، انتظار سختی کشید و ضررها مادی و جانی را تحمل کرد تا افضل الاعمال صدق کند.جمله آخر من به شما طلاب و دانشجویان عزیز این است که جامعه اسلامی به عالم متقی نیاز مبرم دارد. لذا شما باید خود را برای رفع این نیازها آماده کنید. دانشگاهها، قوه قضاییه، مردم، نیروهای انتظامی و نظامی، کشورهای خارج از لحاظ درک معارف دینی، همه و همه به عالم متقی نیازمندند. امروز باید به یک یا چند زبان خارجی مسلط شد. غفلت نکنید و فرصت ها را غنیمت بشمارید. من به عنوان کسی که بیش از پنجاه سال تجربه دارم می گویم که اگر درست درس بخوانید و تقوا داشته باشید و خود را در مسیر خدمت به قرآن و اهل بیت علیهم السلام و مردم قرار بدهید، زندگانی دنیای شما نیز بهترین زندگانی خواهد بود. غصه دنیا را نخورید که در دنیا و آخرت آبرومند خواهید بود.یثبت الله الذین امنوا بالقول الثابت فی الحیوه الدنیا و فی الاخره (۱۷)خداوند مؤمنان را با قول ثابت در دنیا و آخرت استوار می دارد.حضرت مهدی روحی له الفدا خادمان خود را رها نمی کند. به شرط این که ما در خادم بودن صادق باشیم. البته ممکن است که نوسانات و مشکلاتی در زندگی هر کس پیدا شود که برای امتحان است. خداوند فرموده است:«احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لایفتنون (۱۸)آیا مردم گمان دارند همین که بگویند ما ایمان آورده ایم آنها را رها می کنیم و آنها مورد آزمایش قرار نمی گیرند.این آزمایش های الهی برای ساخته شدن ما لازم است. اگر در زندگی مشکلات نداشته باشیم و همواره در رفاه و آسایش باشیم، در آینده نمی توانیم با مسائل و مشکلاتی که در جهان هست، مبارزه کنیم. قهراً باید طعم سختی ها را بچشیم. اما اگر در این راه ثابت قدم باشیم، یقین داشته باشیم که آبرومند و سربلند خواهیم بود.برادران من، هوشیار باشید. ما باید بیش از دیگران مراقب اعمال خود باشیم و مواظبت کنیم. مبادا یک قلم خطا، یک قدم، یک سخن خطا و یک نگاه خطا موجب سقوطمان بشود. امید است که همه ما از یاران صادق و منتظران واقعی امام منتظر علیه السلام باشیم. ان شاءالله تعالی.پانوشتها:۹- بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۶۸، ص ۳۳۱.۱۰- سوره انسان، آیه ۳. ۱۱. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۵۱، ص ۳۵.۱۲. مفاتیح الجنان، فرازی از دعای عهد. متن عربی آن چنین است:«اللهم ان حال بینی و بینه الموت الذی جعلته علی عبادک حتماً مقضیاً فاخرجنی من قبری مؤتزراً کفنی شاهراً سیفی مجرداً.»۱۳. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۵۲، ص ۳۶۶.۱۴. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۵۲، ص۱۲۸.۱۵. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۵۲، ص۱۲۸.۱۶. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۷۰، ص۲۳۷؛ میزان الحکمه، ج ۳، ص ۲۱۲۶، حدیث ۱۴۳۱۲، حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است.۱۷. سوره ابراهیم، آیه ۲۷.۱۸. سوره عنکبوت، آیه ۲.
ظهورت روشنی بخش نظرباد...
موعود مقدس فرهنگ ساز است چراکه همه فضایل عالی انسانی را در خود مجتمع می سازد فضایلی که در همه ادوار مورد تقدیس مردان و زنان ایرانی بوده است. شجاعت، سخاوت، جوانمردی، عدالت، صفا، رحمت، شفقت و ماندن بر سر عهد و پیمان، بی گمان رمز ماندگاری آثاری چون شاهنامه، خمسه نظامی، الهی نامه عطار، فتوت نامه ها، داستان های عامیانه سمک عیار، گلستان و بوستان، مثنوی، بهارستان جامی و حتی آثار عبید زاکانی در این است که جملگی آئینه مرام و سنتی هستند که مردم این سرزمین در طول تاریخ، حافظ آن بوده اند؛ به همان سان که همه این آثار نامردی، جبن، ریا، زهدفروشی و دروغ را در زمره لشکریان اهریمن معرفی می کنند و با همه توان و با زبان و عمل قهرمانان با آن می ستیزند.این مردم، رسم فتوت را در سینه داشتند و خاطره اش را در ضمیر ناخودآگاه و یادش را در حضور پهلوانان، تا آن که، جملگی را در سنت و سیره علی و فرزندان او یافتند و اهل بیت را از خود دانسته و با جان در خدمتش درآمدند؛ در سوگشان به سوگ نشستند و با سورشان به شادی برخاستند تا شیعه باشند و پیرو.شیعگی، مترادف با جوانمردی شد و از شیعه بودن علی وار زیستن و حسین وار بودن و زینب وار پای در رکاب مردی گذاردن را فهمیدند تا به امروز که مهدی(ع)، موعود ادیان، فرزند علی، تمثال سوشیانت، نماد اسم رحمت، فتی و جوانمرد اهل بیت با شمشیر آخته علی، اسب محمد، منتقم خون حسین، هادم ابنیه شرک و نفاق، گریزان از دروغ و نیرنگ و ریا، چونان شهاب ثاقب می آید تا آرزوهای مانده در سینه ها را مبدل به واقعیتی انکارناپذیر کند؛ او که عموم یارانش جوانند و مشاورانش از ایرانیان اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
حکومت امام مهدی (عج)
خداوند می فرماید : سرانجام نیک از آن پرهیزگاران است.
در این حدیث دو نکته قابل توجه وجود دارد یکی تصریح به این که پس از حکومت اهل حکومت دیگری وجود نخواهد داشت و دیگری این آنها به آیه شریفه « والعافیه للمتقین » « از این استناد تفسیر آیه شریفه نیز به دست می آید و با تکیه بر آن گذشته از حدیث آیه نیز می توان آخر بودن زمانی را گواهی دهد.
جالب این که این جمله از قرآن کریم قرار پایانی آیه ای است که در آغار آن چنین آمده است:
اِن الارض لله یورثها من یشاء من عباده
زمین از آن خداست و به هر کس از بندگانش که بخواهد آن را به میراث می دهد .
همانگونه که می دانید این فراز از آیه نیز مربوط به حکومت حضرت مهدی (عج) است و لذا تاییدی است بر این که فراز و العافیه للمتقین « هم مربوط به حکومت حضرت مهدی (عج) است و با تفسیر معصوم (ع) مفهوم آن اینست که پس از دولت مهدوی دولت دیگری وجود ندارد.
امام باقر می فرمایند:
وجدنا فی کتاب علی علیه السلام « اِن الارض لله یورثها من یشا من عباده و العاقبه للمتقین » انا و اهل بیتی الذین اورثتنا الله الارض و نحن المتقون و الارض کلها لنا
در کتاب علی که بر او درود باد (در ذیل آیه ) زمین از آن خداست و به هر کس از بندگانش که بخواهد آن را به میزاث میدهد و سرانجام نیک از آن پرهیزگاران است چنین یافتیم که:
من و اهل بیتم همان کسانی هستیم که خداوند زمین را به ما ارث می دهد و مائیم پرهیزگاران و زمین تماما از آن ماست.
در حدیث دیگری از امام باقر (ع) که پیش از این فرازی از آن را نقل کردیم باز استشهاد به آیه شریفه «والعاقبه للمتقین» وجود دارد:
دولتنا آخر الدول و لم بیت لهم دوله الا ملکوا قتلنا ... و هو قوال الله عز و جل و العاقبه للمتقین.
دولت ما آخر دولت است و هیچ خاندان صاحب دولتی نیست مگر اینکه پیش از ما به حکومت می رسد و پس از آن ما به حکومت می رسم! ... و این همان سخن خداوند است که می فرماید سرانجام نیک از آن پرهیزگاران است.
پیش از این گفتیم که فراز نخست حدیث اشاره دارد که هر صاحب ایده و نظریه ای قبل از دولت اهل بیت (ع) به حکومت می رسد و سپس ایده امامت به حکومت می رسد حال اگر این را اضافه کنیم که مراد از عافیت مفهوم زمانی است نتیجه می گیریم که دولت اهل بیت (ع) و یا به بیان دیگر دولت امام مهدی (ع) هم از نظر اندیشه ای و هم از نظر زمانی آخرین دولت است.
حال باید به این پرسش پرداخت که چرا این دولت آخرین دولت است؟
3- چرا پس آخرین دولت
در برخی از روایاتی که در آنها مساله آخرین دولت بودن حکومت امام مهدی (ع) مطرح شده علت آن نیز تبیین شده است مثلا امام باقر (ع) پس از آن که می فرماید دولت ما آخرین دولت است و پیش از آن همه صاحبان قدرت و اندیشه به حکومت می رسد در بیان علت آن می فرماید:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
در راستای انتظار حضرت مهدی (عج) واپسین بخش
معنای انتظار
اشاره: در شماره قبل، بخش نخست مقاله «قدر اصغر و قدر اکبر»، که در آن به ارزش و اهمیت نیمه شعبان از زوایای مختلف پرداخته شد از نظر خوانندگان گرامی گذشت، واپسین بخش این مبحث به فلسفه انتظار اختصاص دارد.گروه اندیشهآیت الله محمدرضا مهدوی کنیامروزه برخی از علمای علوم سیاسی قائل اند که مردم خودشان حکومت را انتخاب می کنند و به آن مشروعیت می بخشند. اما در مورد ولایت امیرالمؤمنین و ائمه معصومین علیهم السلام چنین نمی گوییم. گرچه برخی چنین پنداشته اند، ولی این مطالب درباره ولایت ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین قطعاً نادرست است. لذا شما ملاحظه کنید تعبیر روایت را که می فرماید:«بنی الاسلام علی خمس: الصلاه و الزکوه و الحج و الصوم و الولایه و لم یناد احد بشی کمانودی بالولایه»(۹)این ولایت دایر مدار ضرورت اجتماعی و نشأت گرفته از خواست مردم نیست تا مردم تأسیسش کنند و به آن مشروعیت ببخشند.شگفت تر آن که برخی اشتباه بزرگتری مرتکب شده اند و گفته اند که مشروعیت ولایت الله هم به پذیرش مردم است! و به آیه «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا»(۱۰) استناد جسته اند، که ما راه را به انسان نشان داده ایم، می خواهد بپذیرد یا نپذیرد. یعنی این مردم اند که می توانند به اختیار خود ولایت خود را بپذیرند و یا نپذیرند. پس ولایت خدا نیز وابسته به اراده مردم است، ولی بطلان این استدلال روشن است. زیرا آیه شریفه در مقام نفی جبر است نه در مقام نفی تکلیف و الزام. یعنی انسان در عین حال که مختار آفریده شده، ولی شرعاً ملزم است که راه راست را اختیار کند و ولایت خدا را بر ولایت دیگران مقدم بدارد. این آیه هیچ ربطی به تغییر تشریعی و مشروعیت ندارد، بلکه اشاره بر یک واقعیت عینی و خارجی است که انسان تکویناً با اراده و اختیار آفریده شده است. لذا در آیه بعد می فرماید: «انا اعتدنا للکافرین سلاسل و...» یعنی ما برای کافران غل ها و زنجیرها در دوزخ آماده کردیم. انسان بالطبع آزاد است، ولی شرعاً مکلف است. اصولاً تا انسان دارای اختیار نباشد تکلیف معنی ندارد. یعنی چون قادر به انجام کارهای خوب و بد است، خداوند او را مکلف به کارهای نیک کرده و از کارهای زشت بازداشته است، تا با اختیار به خوبی ها عمل و از بدی ها پرهیز کند.تأسف حقیر از این است که این مطالب در مرکز تشیع و در مرکز حکومت اسلامی گفته می شود. آنگاه که ما اعلام خطر می کنیم، متوسل به مسأله آزادی بیان می شوند و بانگ و فریاد برآرند که مسلمانی نیست. بحث بر سر این نیست که نظریات طرح نشود. بحث بر سر این است که بی پایه ترین مطالب و پایین ترین مطالب از لحاظ سطح علمی، به عنوان مطالب باارزش علمی به مخاطبی که در این امور آگاهی کافی ندارد، ارائه می شود. این نوعی خیانت به مخاطب و تضییع حقوق آنان است. مقصود ما احساس خطر از شخص یا افراد یا اصل طرح یک مطلب نیست. مقصود ما احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت مردم است.اولین اصلی که در طرح مطالب علمی باید رعایت شود، رعایت حق مخاطب است. مخاطب باید بداند که این مطلبی که ارائه شده، تا چه حد از سطح علمی قابل قبول برخوردار است. طرح هر مسأله علمی نیاز به اصول موضوعه و مشترکی دارد که مورد قبول باشد. بدون آن اصول، ایراد این گونه مباحث به سفسطه و مغالطه نزدیک تر است. شما امروز با نمونه هایی از آن آشنا شدید. مطالب به گونه ای مطرح می شود که گویی مطالب ارائه شده از بدیهیات است! لذا ما نسبت به این مخاطب و این مردم احساس مسئولیت می کنیم. والا مسأله مخالفت با شخص یا گروه مطرح نیست. این گونه افراد، هر زمان که با واکنش عمومی روبه رو می شوند و از پاسخ منطقی در می مانند، اعتراض و انتقادها را سیاسی و یا گروهی جلوه می دهند!نکته آخر، مسأله «انتظار» است. «انتظار» به معنای امید خام نیست. بلکه مفهوم درست آن «چشم به راه بودن» است. حالا ببینیم چشم به راه بودن چه آثاری دارد؟آیا ما در حکومت حضرت مهدی علیه السلام نیازی به عالم، حوزه و دانشگاه نداریم؟! آیا در زمان آن حضرت تمام حوزه ها و دانشگاه ها بسته می شود؟ خیر این گونه نیست. گرچه در حدیث آمده است:(۱۱) «هنگامی که قائم آل محمد صلی الله علیه وآله و سلم ظهور کند، خداوند دست عنایت بر سر بندگانش می نهد تا عقول آنها مجتمع و رشدشان به کمال برسد.»یعنی: موانع از سر راه برداشته و استعدادها شکوفا می شود، ولی این مطلب ظاهراً از طریق اعجاز و خرق عادت رخ نمی دهد که مدرسه و دانشگاه ها را ببندند و مردم دست از کار و کوشش بکشند. پس معنی انتظار آن نیست که دست روی دست بگذارید و هیچ گونه آمادگی نداشته باشید و آن حضرت بیاید و همه چیز را یک دفعه درست کند. چنین نیست. این انتظار برای ما آنقدر جدی و مهم است که در دعای عهد از خدا می خواهیم: اگر «مرگ» میان من و آن حضرت جدایی افکند، خدایا مرا از آرامگاهم برانگیز، در حالی که شمشیر و نیزه ام در دستم باشد، (۱۲) یعنی کاملاً آماده باشم.در حدیث آمده: «ولیعد احدکم لخروج القائم و لو سهماً».(۱۳) یعنی با فراهم کردن یک تیر هم که شده، برای ظهور آن حضرت آماده باشید. پس جوانها باید از لحاظ علمی و فنی و نظامی آموزش ببینند و مهمتر از همه، تقوا داشته باشند، تقوا از همه امور بالاتر است. این معنای «انتظار» است که فرمود:«افضل اعمال امتی، انتظار الفرج«(۱۴)من روایات «افضل الاعمال» را در معجم بحارالانوار مرحوم علامه مجلسی بررسی کردم. در میان عبادات، اعمال بسیاری است که افضل شمرده شده است. ولی تفاوت اساسی آن اعمال با مسأله انتظار فرج در این است که همه آن اعمال جنبه فردی دارد. ولی مسأله انتظار، انتظار جمعی است. یعنی انتظار امت برای امر مهمی که مربوط به امت است. حدیثی که من دیدم، دنباله ای هم دارد:«افضل اعمال امتی، انتظار الفرح من الله» (۱۵)لذا ما باید این انتظار را از جنبه فردی فراتر بدانیم و جنبه امتی و جمعی به آن بدهیم تا «انتظار الامه» محقق شود.پس آن چه برخی گفته اند که همه کارها را باید به حضرت حواله دهیم تا تشریف بیاورند و اصلاح کنند، سخن درستی نیست. این گونه انتظار و این گونه حوالت دادن راحت ترین اعمال است، نه افضل اعمال. که فرموده اند: «افضل الاعمال، احمزها» (۱۶)«بالاترین عمل آن است که سخت باشد.»پس باید برای این امر مهم، انتظار سختی کشید و ضررها مادی و جانی را تحمل کرد تا افضل الاعمال صدق کند.جمله آخر من به شما طلاب و دانشجویان عزیز این است که جامعه اسلامی به عالم متقی نیاز مبرم دارد. لذا شما باید خود را برای رفع این نیازها آماده کنید. دانشگاهها، قوه قضاییه، مردم، نیروهای انتظامی و نظامی، کشورهای خارج از لحاظ درک معارف دینی، همه و همه به عالم متقی نیازمندند. امروز باید به یک یا چند زبان خارجی مسلط شد. غفلت نکنید و فرصت ها را غنیمت بشمارید. من به عنوان کسی که بیش از پنجاه سال تجربه دارم می گویم که اگر درست درس بخوانید و تقوا داشته باشید و خود را در مسیر خدمت به قرآن و اهل بیت علیهم السلام و مردم قرار بدهید، زندگانی دنیای شما نیز بهترین زندگانی خواهد بود. غصه دنیا را نخورید که در دنیا و آخرت آبرومند خواهید بود.یثبت الله الذین امنوا بالقول الثابت فی الحیوه الدنیا و فی الاخره (۱۷)خداوند مؤمنان را با قول ثابت در دنیا و آخرت استوار می دارد.حضرت مهدی روحی له الفدا خادمان خود را رها نمی کند. به شرط این که ما در خادم بودن صادق باشیم. البته ممکن است که نوسانات و مشکلاتی در زندگی هر کس پیدا شود که برای امتحان است. خداوند فرموده است:«احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لایفتنون (۱۸)آیا مردم گمان دارند همین که بگویند ما ایمان آورده ایم آنها را رها می کنیم و آنها مورد آزمایش قرار نمی گیرند.این آزمایش های الهی برای ساخته شدن ما لازم است. اگر در زندگی مشکلات نداشته باشیم و همواره در رفاه و آسایش باشیم، در آینده نمی توانیم با مسائل و مشکلاتی که در جهان هست، مبارزه کنیم. قهراً باید طعم سختی ها را بچشیم. اما اگر در این راه ثابت قدم باشیم، یقین داشته باشیم که آبرومند و سربلند خواهیم بود.برادران من، هوشیار باشید. ما باید بیش از دیگران مراقب اعمال خود باشیم و مواظبت کنیم. مبادا یک قلم خطا، یک قدم، یک سخن خطا و یک نگاه خطا موجب سقوطمان بشود. امید است که همه ما از یاران صادق و منتظران واقعی امام منتظر علیه السلام باشیم. ان شاءالله تعالی.پانوشتها:۹- بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۶۸، ص ۳۳۱.۱۰- سوره انسان، آیه ۳. ۱۱. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۵۱، ص ۳۵.۱۲. مفاتیح الجنان، فرازی از دعای عهد. متن عربی آن چنین است:«اللهم ان حال بینی و بینه الموت الذی جعلته علی عبادک حتماً مقضیاً فاخرجنی من قبری مؤتزراً کفنی شاهراً سیفی مجرداً.»۱۳. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۵۲، ص ۳۶۶.۱۴. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۵۲، ص۱۲۸.۱۵. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۵۲، ص۱۲۸.۱۶. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۷۰، ص۲۳۷؛ میزان الحکمه، ج ۳، ص ۲۱۲۶، حدیث ۱۴۳۱۲، حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است.۱۷. سوره ابراهیم، آیه ۲۷.۱۸. سوره عنکبوت، آیه ۲.
ظهورت روشنی بخش نظرباد...
موعود مقدس فرهنگ ساز است چراکه همه فضایل عالی انسانی را در خود مجتمع می سازد فضایلی که در همه ادوار مورد تقدیس مردان و زنان ایرانی بوده است. شجاعت، سخاوت، جوانمردی، عدالت، صفا، رحمت، شفقت و ماندن بر سر عهد و پیمان، بی گمان رمز ماندگاری آثاری چون شاهنامه، خمسه نظامی، الهی نامه عطار، فتوت نامه ها، داستان های عامیانه سمک عیار، گلستان و بوستان، مثنوی، بهارستان جامی و حتی آثار عبید زاکانی در این است که جملگی آئینه مرام و سنتی هستند که مردم این سرزمین در طول تاریخ، حافظ آن بوده اند؛ به همان سان که همه این آثار نامردی، جبن، ریا، زهدفروشی و دروغ را در زمره لشکریان اهریمن معرفی می کنند و با همه توان و با زبان و عمل قهرمانان با آن می ستیزند.این مردم، رسم فتوت را در سینه داشتند و خاطره اش را در ضمیر ناخودآگاه و یادش را در حضور پهلوانان، تا آن که، جملگی را در سنت و سیره علی و فرزندان او یافتند و اهل بیت را از خود دانسته و با جان در خدمتش درآمدند؛ در سوگشان به سوگ نشستند و با سورشان به شادی برخاستند تا شیعه باشند و پیرو.شیعگی، مترادف با جوانمردی شد و از شیعه بودن علی وار زیستن و حسین وار بودن و زینب وار پای در رکاب مردی گذاردن را فهمیدند تا به امروز که مهدی(ع)، موعود ادیان، فرزند علی، تمثال سوشیانت، نماد اسم رحمت، فتی و جوانمرد اهل بیت با شمشیر آخته علی، اسب محمد، منتقم خون حسین، هادم ابنیه شرک و نفاق، گریزان از دروغ و نیرنگ و ریا، چونان شهاب ثاقب می آید تا آرزوهای مانده در سینه ها را مبدل به واقعیتی انکارناپذیر کند؛ او که عموم یارانش جوانند و مشاورانش از ایرانیان اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
ویژگیهاى یاران امام زمان (عج) در قرآن
در قرآن این کتاب انسان ساز و حرکت آفرین در رابطه با یاران نمونه حضرت مهدى (عج) یک آیه است که بسیار امید بخش و سازنده است ، این آیه در حقیقت بیانگر حقائق و واقعیت هائى است که اگر به طور جدى و همه جانبه تعقیب گردد، موانع سر راه را برمى دارد و جهان را به استقبال مصلح جهانى حرکت مى دهد .
در سوره مائده آیه 59 خداوند به طور مستقیم ، مؤمنان را مورد خطاب قرار داده و مى فرماید :اى مؤمنان هر کس از شما مرتد شد و از اسلام بیرون رفت ، خداوند در آینده جمعیتى را مى آورد که داراى این چنج امتیاز هستند :1- هم خداوند آنها را دوست دارد و هم آنها خدا را دوست دارند .2- در برابر مؤمنان خاضع و مهربانند .3- در برابر مشرکان و دشمنان ، سرسخت و نیرومندند .4- به طور پى گیرى در راه خدا جهاد و تلاش مى کنند .5- در مسیر انجام وظیفه از سرزنش هیچ سرزنش کننده اى نمى هراسند .این فضل خدا است که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) مى دهد، فضل و رحمت خدا وسیع است و او بر همه چیز آگاه است .
در روایات براى این آیه مصادیق مختلفى بیان شده از جمله اینکه :این آیه در مورد یاران حضرت مهدى (عج) است که با این ویژگیها با تمام قدرت ، در مقابل مرتدین و کارشکنان مى ایستند، و براى برقرارى حکومت عدل امام قائم (عج) و برقرارى عدالت در کل جهان تلاش مى کنند .
و در عبارتى امام صادق علیه السلام فرمود :صاحب این امر حضرت مهدى عج در پرتو این آیه در حمایت چنین یاران آگاه و دلاورمحفوظ است .
ویژگى اول :
به عشق آن یاران به خدا اشاره مى کند، آنها که جز به خدا نمى اندیشند، در حدى که خداوند نیز آنها را دوست دارد.روشن است که چنین روحیه اى که در پرتو ایمان و توکل بدست مى آید، بزرگترین عامل خیزش و پرواز و اراده و تقوى است که نقش آن در حماسه آفرینى اعجازآمیز و شگفت انگیز مى باشد .
ویژگى دوم :
به پیوند اخلاقى و وحدیت و یکپارچگى با مؤمنان اشاره مى کند که نقش آن در پیشبرد کار بسیار مهم و چشمگیر است .
ویژگى سوم :
حاکى از سازش ناپذیرى مؤمنان در برابر کافران ، و نه شرقى بودن و نه غربى بودن آنها است که در پرتو آن هر گونه تلاش و شگرد دشمن خنثى مى گردد ....
ویژگى چهارم :
جهاد و مبارزه پى گیر با کفار و دشمنان اسلام است .
بالاخره ویژگى پنجم :
که بسیار مهم است ، قاطعیت و پایمردى مؤمنان را بیان مى کند که روح محافظه کارى و مجامله در آنها نیست ، از عوام زدگى و محیط زدگى و غوغاى اکثریت منحرف و استهزاء آنها نمى هراسند، و با گامهاى استوار در صراط مستقیم حرکت مى کنند و یاوه هاى چپ و راست در حرکت آنها اثر ندارد .و باید به آغاز آیه نیز توجه داشت که ارتداد و بیعت شکنى عده اى وجیه المله ، آنها را سست و نگران نمى کند، آنها شرایط سخت حاضر را معیار قرار نمى دهند امید به آینده دارند، چرا که خود آینده سازند و کمبودها آنها را سست و لرزان نمى کند .
در میان این ویژگیها هر چند همه در جاى خود از اهمیت بسیار برخوردارند ولى این ویژگى پنجم از همه مهمتر به نظر مى رسد ابوذر غفارى ، آن مرد نستوه و قاطع را در تاریخ با این لقب : لا یخاف فى اللّه لومة لائم مى خوانند، و خود مى گوید :پیامبر صلى اللّه علیه و آله به من سفارش کرد که در راه خدا از یاوه سرائى یاوه سرایان و سرزنش کنندگان نهراسم .
وقتى که حجر بن عدى آن بزرگمرد خدا با یارانش به فرمان معاویه به شهادت رسیدند، امام حسین علیه السلام بزرگترین چهره انقلابى تاریخ به عنوان اعتراض به معاویه نوشت و در آن نامه بخصوص این ویژگى حجر و یارانش را تذکر داد و نوشت :تو کسانى را کشته اى که امر به معروف و نهى از منکر مى کردند، گناه را بزرگ مى شمردند و لا یخافون فى اللّه لومة لائم و در راه خدا از ملامت ، ملامت کنندگان نمى هراسیدند .
بسیارى هستند از یاوه سرائیهاى رسانه هاى همگانى شرق و غرب تحت تاءثیر قرار مى گیرند و خود را مى بازند، ولى اگر داراى این ویژگى بودند، هیچگونه تحت تاثیر قرار نمى گرفتند بلکه بیشتر به راه خود ادامه مى دادند .
نکته :: سایت مناجات :: امروزه در بعضی نوشتارها ، طوری وانمود می شود که گویی فقط در جهان فقط مستکبرین شرق و غرب هستند که عامل شرارت و بی دینی و ظلم و ستم هستند و در کشور اسلامی ما ! این مشکلات وجود ندارد ، رویه سایت مناجات عدم درج اینگونه مقالات می باشد که عامل تنگ نظری در آن ها موجب چنین نوشته ایی شده است. اما در هر حال همه خوب می دانیم که در کشورما نیز این موضوع به شکلی در قالب اسلام در جریان است ، که گواه آن عدم اجرای فرامین همه گیر الهی در جامعه است ، با چنین اوضاعی خیلی دوراز مسلمانی است که ما عیب شرق و غرب را ببینیم اما عیب خود را نه !