زی زی فایل

دانلود فایل

زی زی فایل

دانلود فایل

آتش در زرتشت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

بنام اهورای فروغ بخش

«مقدمه»

زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست

گر بیفروزیش

رقص شعله اش از هر کران پیداست

ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست

« نماز به تو آتش ، ای بزرگترین آفرید : آهورا مزدا و سزاوار ستایش »

گرد زمان و تاراج و چپاول ، افکار و دیدگان و دلهایمان را پوشانده و مات و مبهوت چشم به زبانه های فروزان و گرمابخشی دوخته ایم که در آیینه چشمانمان

انعکاس یافته. بی اختیار دستها دراز می کنیم و بالای سرش قرار می دهیم و از آرامش حاصل از گرما و حرارتی که زیر پوستمان دویده آیینه چشمانمان بسته می شود.

مدتی در هیمن حالت سپری می شود و دو مرتبه دستها را از روی زبانه های آتش به سوی چهره مةی بریم و با کشیدن دستها به صورت گرمائی را که دستهایمان از آتش هدیه گرفته به چهره تقسیم می کنیم.

شاید باز هم بایستیم و از گرما لذت ببریم ، شاید هم برویم و به دنبال حل مشکلاتی که مجل لذت بردن بیشتر را به ما نمی دهند بدون اینکه لحظه ای بیاندیشیم چرا و از روی کدامین حس و غریزه و عادت دست به صورت کشیدیم ؟

چرا ؟

علت این « چرا » چیزی است که باید آن را با زدودن گرد و غباری که بر چهرۀ فرهنگ کهنمان نشسته به صورت آوریم.

آتش در فارسی امروزه فارسی نو و لحجه های گوناگون به زبان می آید.

آتش ، آتیش ، آذیش ، آذر ، آگِر ، آیر و ...

در زبان اوستایی این واژه براب ر با آترش بوده و همچنین آذر بازمانده آتور یا آدور پهلوی است. آتیش که تلفظ آمیانه امروزی آتش است ، در پهلوی آدیش و در فارسی دری نیز آذیش تلفظ می شده.

به نام بندهش آتش هفتمین آفریننده هرمزد ، هنگام آفرینش جهان مادی بود.

هرمزد آتش را از بهترین و بالاترین ویژگی خود آفریده است . در بندهش آمده :

« آتش برترین آفریده مادی او و نور بخش و روشنایی دهنده جهانیان است. فروغ و نور آتش از روشنایی بی پایان یعنةی جاگیاه هرمزد مایه می گیرد. لاین فروغ ذره است که نور جاویدان و پایان ناپذیر پاک خداوندی ، پس آفریده شدن آتش ، فروغ و روشنایی بیکران ایزدی به او پیوست»

همان گونه که اهورا مزدا با نیروی ناتوان انسانها و موجودات مادی قابل لمس نیست و ما فقط می توانیم وجودش را به وسیله آنچه به وجود آورده احساس کنیم، آتش را هم نمی توانیم لمس کنیم بلکه به واسطه گرما و روشنایی که پدید می آورد احساسش

می کنیم نمی توانیم دست را درون آتش کنیم و لمسش کنیم زیرا فروغ و ذره ایزدی که پروردگار در آن قرار داده دستمان را خواهد سوزاند. مگر آنکه سیاوشی باشیم پاک و راست و مظلوم آنقدر که وقتی پا درون آتشی بزرگ نهادیم قلعه هاظی سوزان به احترام آن راه را باز کنند.

« ای خدای هستی بخش، دانای بی همتا ، ما در برابر این دو که پرتو از انوار توست به نماز و نیایش تو می پردازیم»

کسی که از سوی اهورا پاک شایستۀ کشف و پی بردن به این عنصر دربردارندۀ فروغ ایزدی گشت بنابه گفته فردوسی در شاهنامه هوشنگ پیشدادی است .

روزی هوشنگ به همراه گروهی از افرادش برای گردش به کوه فت ، ناچار ماری سیاه رنگ و تیره ای دید. سنگی برداشت و به سویش پرتاب کرد . سنگ به مار نخورد و با سنگ دیگری برخورد کرد.

« فروغی پدید آمداز هر دو سنگ دل سنگ گشت از گروه آذرنگ

نشد مار کشته ولیکن زراز ازین طبع سنگ آتش آمد فراز »

هوشنگ شادان از پی بردن به وجود وجودی فروزنده به شکرگزاری و بزرگداشت نیایش کرده و جشنی برپا می کند:

« جهان دار بیش جهان آفرید نیایش همی کرد و خواند آفرین

که او را فروغی چنین هدیه داد همان آتش آنگاه قبله نهاد



خرید و دانلود  آتش در زرتشت


تحقیق در مورد فروغ و سهراب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 98 صفحه

 قسمتی از متن .DOC : 

 

بیوگرافی فروغ فرخزادشاعری نوپرداز و با احساس، هنرمند نقاش، فیلمساز، تهیه کننده فیلم "خانه سیاه" در مورد جذامیان و همچنین فعالیت در امور سینمایی.اشعار فروغ به زبانهای زنده دنیا ترجمه شده و حتی در کشور لیتوانی آثار او ترجمه گردیده است. آثار فروغ فرخزاد هم اکنون هم مورد توجه اغلب جوانها و علاقمندان به شعر نو می باشد.فروغ فرخزاد در دیماه سال 1313 در محله امیریه تهران از پدر و مادری تفرشی پا به عرصه وجود نهاد. پدرش محمد فرخ زاد یک نظامی سختگیر بود و مادرش زنی ساده و خوش باور.او فرزند چهارم یک خانواده نه نفری بود. چهار برادر به نامهای امیر مسعود، مهرداد و فریدون و دو خواهر به نامهای پوران و گلوریا.پس از اتمام دوران دبستان به دبیرستان خسروخاور رفت. در همین زمان تحت تاثیر پدرش که علاقمند به شعر و ادبیات بود. کم کم به شعر روی آورد. و دیری نپائید که خود نیز به سرودن پرداخت. خودش می گوید که " در سیزده چهارده سالگی خیلی غزل می ساختم ولی هیچگاه آنها را به چاپ نرساندم. "در سال 1329 در حالی که 16 سال بیشتر نداشت با نوه خاله مادرش پرویز شاپور که 15 سال از او بزرگتر بود ازدواج کرد. این عشق و ازدواج ناگهانی بخاطر نیاز فروغ به محبت و مهربانی بود. چیزی که در خانه پدری نیافته بود. پس از پایان کلاس سوم دبیرستان به هنرستان بانوان می رود و به آموختن خیاطی و نقاشی می پردازد. از ادامه تحصیلاتش اطلاعاتی در دست نیست.می گویند که او تحصیلات را قبل از گرفتن دیپلم رها می کنداولین مجموعه شعر او به نام " اسیر " در سال 1331 در سن 17 سالگی منتشر می گردد. کم و بیش اشعاری از او در مجلات به چاپ می رسد.با به چاپ رسیدن شعر " گنه کردم گناهی پر ز لذت" در یکی از مجلات هیاهوی عظیمی بپا می شود و فروغ را بدکاره می خوانند و از آن پس مورد نا مهربانی های فراوان قرار می گیرد.

" گریزانم از این مردم که با من به ظاهر همدم و یکرنگ هستندولی در باطن از فرط حقارت به دامانم دو صد پیرانه بستند "

در سال 1332 با شوهرش به اهواز می رود. دیری نمی پاید که اختلافات زناشوئی باعث برگشت فروغ به تهران می شودحتی تولد کامیار پسرشان نیز نمی تواند پایه های این زندگی را محکم سازد. سرانجام فروغ در سال 1334 از شوهرش جدا می شودقانون فرزندش را از او می گیرد. حتی حق دیدنش را. فروغ  16 سال تمام و تا آخر عمرش هرگز فرزندش را ندید

وقتی اعتماد من از ریسمان سست عدالت آویزان بود و در تمام شهرقلب چراغ های مرا تکه تکه می کردندوقتی که چشم های کودکانه عشق مرابا دستمال تیره قانون می بستند و از شقیقه های مضطرب آرزوی من فواره های خون به بیرون می پاشیدچیزی نبود. هیچ چیز بجز تیک تاک ساعت دیواری دریافتم : باید، باید، بایددیوانه وار دوست بدارم

مجموعه های از کارهای فروغ فرخزاد الف : مجموعه شعر ـ اسیر 1331 ـ دیوار 1336 ـ عصیان 1338 ـ تولدی دیگر 1341 و مجموعه نا تمام ( ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد)ب : در حوزه سینما ـ پیوندفیلم (یک آتش) که در سال 1341 در دوازدهمین جشنواره فیلم های کوتاه و مستند ونیز در ایتالیا شایسته دریافت مدال طلا و نشان برنز شد.ـ بازی در فیلمی از مراسم خواستگاری در ایران. سفارش موسسه ملی کانادا به گلستان فیلم بود.ـ همکاری در ساختن بخش سوم فیلم ( آب و گرما)ـ مدیر تهیه فیلم مستند ( موج و مرجان و خارا ) به کارگردانی ابراهیم گلستانـ مدیر و تهیه و بازی در فیلم نیمه کاره ( دریا ) محصول گلستان فیلمـ ساختن فیلم مستند ( خانه سیاه است ) از زندگی جذامیان که در زمستان سال 1342 برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره ( اوبرهاوزن ) آلمان شد.ـ بازی در نمایشنامه ( شش شخصیت در جستجوی نویسنده ) اثر لوئیچی پیراندلو در سال 1342ـ و در سال 1344 از طرف یونسکو فیلمی نیم ساعته و از برناردو برتولوچی فیلمی پانزده دقیقه ای . در رابطه با زندگی فروغ ساخته شد. دهمین جشنواره فیلم ( اوبرهاوزن) آلمان جایزه بزرگ خود را برای فیلم های مستند به یاد فروغ نام گذاری کرد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد فروغ و سهراب


موسسه توانبخشی فروغ عصر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

پیشگفتار

گزارش کارآموزی خود را موسسه توانبخشی فروغ عصر واقع در شیراز , خیابان قصرالدشت , روبروی دانشکده دندانپزشکی , پلاک 224 گذرانده ام .

این پروژه شامل گزارش ها ، و تجربیاتی است که در موسسه توانبخشی فروغ عصر به مدت 240 ساعت کارآموزی ، ثبت شده است و مقایسه اطلاعات و تئوری های مختلف صورت گرفته است. ودر پایان از زحمات مسئولین موسسه توانبخشی فروغ عصر کمال تشکر رادارم .

مقدمه:

دانشجویان در پایان هر دوره تحصیلی احتیاج به گذراندن یک دوره کارآموزی جهت آشنایی بیشتر با نحوه کار وهمچنین آموزش آموخته های تئوری خود دارند.کارآموزی در نحوه یادگیری تاثیر بسیاری دارد به طوریکه بسیاری از دانشجویان در دوره کارآموزی نکاتی را می آموزند که در طول دوره تحصیلی حتی با آن برخورد نکرده اند.

اگر دانشجو دوره کارآموزی خود را در مکانی مناسب و با امکانات فراوان بگذارند به طوریکه آن مکان طوری باشد که بتوان از تجربه های افراد متخصص و فنی در زمینه آن شغل استفاده بهینه را کرد خیلی سریعتر وبهتر درباره آینده کاری خود می تواند تصمیم بگیرد و همچنین مواردی را آموزش دیده وتجربه هایی کسب میکند که بعدا در زمینه شغلی که انتخاب می کند برای او مفید می باشد پس باید در زمینه انتخاب مکان کارآموزی و استفاده درست و بهینه از تجربه افراد متخصص در آن مکان دقت داشت.

میزان رضایت دانشجو از این دوره

این دوره بسیار مفید و برای دانشجوحاعز اهمیت می باشد وهدف آشنایی با محیط کارگاهی ، کسب تجربه ، ایجاد و درک روابط بین مفاهیم و اندوخته های تئوری با روشها و کاربردهای عملی و اجرایی ، ایجاد ارتباط با محیط کار و تعیین میزان کاربرد تئوری در عمل بوده است.

فصل اول

( آشنایی کلی با مکان کارآموزی )



خرید و دانلود  موسسه توانبخشی فروغ عصر


فروغ ابدیت1

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

پیامبر رسالت جهانی خود را اعلام می کند

پیمان حدیبیه فکر رسول خدا را از ناحیه جنوب مکه آسوده ساخت و در پرتو این آرامش گروهی از سران عرب به آئین اسلام گرویدند در این هنگام رهبر گرامی مسلمانان فرصت را مغتنم شمرده و با زمامداران وقت و روسا و قبایل و رهبران مذهبی مسیحی آن روز باب مکاتبه را باز نمود و آئین خود را (که آن روز از دائره یک عقیده ساده گام فراتر نهاده و به صورت یک آئین جهانی درآمده بود و می توانست همه بسر را زیر لوای توحید و تعالیم عالی اجتماعی و اخلاقی خود گرد آورد ) به ملل زند جهان آن روز عرضه داشت

این نخستین گامی بود که پیامبر پس از 19 سال کشمکش با قریش لجوج برداشت و اگر دشمنان داخلی او را با نبردهای خونین خود مشغول نمی ساختند او پیش از این دست به دعوت ملل دوردست می زد ولی حملات ناجوانمردانه عرب او را مجبور ساخته بود که قسمت هم از وقت خود را به امر دفاع از حوزه اسلام صرف نماید

نامه هائی که پیامبر اکرم به عنوان دعوت اسلام به امرا و سلاطین و روسا قبایل و شخصیتهای برجسته معنوی و سیاسی نوشته است و از ریش دعوت او حکایت می کند اکنون 185 نامه از متون نامه های پیامبر که برای تبلیغ و دعوت به اسلام و یا به عنوان میثاق و پیمان نوشته است در دست داریم و محدثان و تاریخ نویسان آنها را ضبط کرده اند همه این نامه ها حاکی است که روش اسلام در دعوت و تبلیغ منطق و برهان بوده نه بر جنگ و شمشیر روزی که پیامبر از حملات قریش مطمئن گردید با فرستادن نامه و اعزام مبلغان ندای خود را به گوش جهانیان رسانید . متون این نامه ها و حقایق و دلایل و اشاراتی که در لابلای آنها نهفته است و نصایح و اندرز ها و تسهیلات و نرمشهائی که پیامبر در موقع بستن پیمان با ملل بیگانه از خود نشان داده و همه و همه گواه زنده بر ضد نظریه خاور شناسایی است که چهره اسلام را با تهمتها ناروای خود پوشانیده و پیشرفت اسلام را زائیده نیزه و شمشیر می دانند .

رسالت پیامبر جهانی بود

گروهی از بی خردان به رسالت جهانی پیامبر اسلام دریچه تردید و شک می نگرند و در این تردید از یک سلسله نغمه هائی که برخی از نویسندگان مزدور سر می دهند پیروی می نمایند و سردسته آنها خاور شناسی مانند سرویلیام مویر است که می گوید موضوع عمومیت رسالت محمد بعد ها به وجود آمد و محمد از هنگام بعثت تا زمان وفات خود فقط عربها را به اسلام دعوت می کرد و محمد جز عربستان جائی را نمی شناخت .

این نویسنده انگلیسی از شیوه خاص انگلیسیها پیروی کرده و در برابر آیات زیادی که گواهی می دهند که او عموم جهانیان را دعوت به توحید و رسالت خود می کرد پرده بر روی حقایق افکنده و می گوید : او فقط عربها را دعوت می کرد و مادر اینجا برخی از آیات شهادت می دهد که رسالت پیامبر اسلام بر اساس دعوت جهانیان استوار بوده می آوریم و شما می توانید مشروح این قسمت را در کتابهای عقائد مطالعه بفرمائید , اینک متون و ترجمه ‌آیات :

ای مردم (دقت کنید که نمی گوید ای عربها ) من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم و طرف خطاب در آیه همه مردم است چنانکه می فرماید : قل یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعا

ای محمد (ص) ما ترا برای همه مردم مبشر و منذر (بشارت دهنده و بیم دهنده ) فرستاده ایم

ما کتاب ترا وسیله یادآوری برای جهانیان قرار داده ایم

هر کس آئینی جز اسلام بپذیرد از او پذیرفته نخواهد شد این آیه تمام ادیان جز اسلام را از رسمیت انداخته و همه مردم را موظف می سازد که پس از نزول این آیه از آئین اسلام (آئین پیامبر ما ) پیروی نمایند .

تو ای محمد باد هر انسانی را از خشم خداوند بترسانی

اوست که پیامبر خود را با هدایت و دین پایداری فرستاد تا پیامبر خود و آئین پایدار او را بر تمام ادیان غالب سازد و اگر چه مشرکان نخواهند

اکنون ما از نویسنده انگلیسی سوال می کنیم : با این دعوتهای جهانی بعد ها پیش آمده است ! آیا با وجود این آیات و آیه های دیگر و با بودن پیکهای اسلام در سرزمینهای دوردست و متون نامه های آن حضرت که در صفحات تاریخ ضبط است باز جا دارد که انسان در جهانی بودن رسالت او تردید کند ؟

پیک رسالت در نقاط دوردست

پیامبر اسلام مساله دعوت زمامداران را مانند سایر مسائل مهم در یک شورای

بزرگ مطرح ساخت . روزی به یاران خود چنین فرمود : بامدادان همگی حاضر شوید تا درباره امر خطیری با شما مشورت کنم ، فردای آن روز پس از ادای فریضه صبح پیامبر به یاران خود چنین فرمود :

بندگان خدا را نصیحت کنید کسی که سرپرست امور مردم شد و در هدایت و راهنمائی آنان کوشید خدا بهشت را بر اوحرام کرده است شما برخیزید پیک رسالت در نقاط دور دست شوید و ندای توحیدرا به سمع جهانیان برسانید .

سپس پیامبر شش نفر از ورزیده ترین افراد را طی نامه هائی که رسالت جهانی آن حضرت در آنها منعکس بود به نقاط مختلف روانه کرد و سفیران هدایت در یک روز رهسپار سرزمینهای ایران ، روم ، حبشه ، مصر ، یمامه ، بحرین و حیره ( اردن) شدندو مشروح جریان از نامه ها را در آینده خواهیدخواند

وقتی نامه های رسول خدا وسیله نویسندگان مخصوص آنحضرت تنظیم گردید، افرادی که از وضع در بارهای آن روز اطلاع داشتند به پیامبر عرض کردند که باید نامه ها را مهر بفرمائید زیرا زمامداران جهان نامه بی امضا را ( امضا آن روز بوسیله مهر بود) نمیخوانند از این نظریه دستور خود پیامبر انگشتری از نقره برای او تهیه گردید و جمله محمد رسول الله در سه سطر بر آن حک شده بود و طرز حکاکی آن از این قرار بود که لفظ الله در بالا و رسول در وسط و محمد در زیر قرار گرفته بود ، و این ترتیب و دقت برای حفظ از جعل و تزویر بود و خواننده باید امضا را از پائین شروع کرده به لفظ الله برسد ( محمد رسول الله ) حتی باین اکتفا نکرد ، پاکت نامه را بوسیله موم خاصی ( بجای لاک امروز) چسبانید و روی آن را مهر زد

اوضاع جهان در روز ابلاغ رسالت جهانی

قدرت جهان در آنروز در قبضه دو امپراطوری بزرگ جهان بود، و رقبت و جنگ میان این دوقطب سابقه ممتدی داشت نبرد و ستیزه میان ایران و روم از دوره هخامنشیان آغاز گردیده و تا عهد ساسانیان ادامه داشت ، خاور زمین زیر سیطره امپراتوری ایران بود و سرزمین عراق و یمن و بخشی از آسیای صغیر از اقمار و مستمرات دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفت دولت روم در آنروز به دو بلوک شرقی و غربی تقسیم شده بود .

زیرا در سال 395 میلادی ( تئودوز کبیر ) امپراتور روم ، کشور خودرا میان دو پسرش تقسیم کرد و دوکشور بنام روم شرقی و غربی بوجود اوردو روم غربی در سال 476 به دست وحشیان و بربرهای شمال اروپا منقرض گرید .ولی روم شرقی که مرکز آن قسطنطیه بود و شام و مصر را نیز در اختیار داشت در زمان ظهور اسلام رشته سیاست جهان را در دست داشت .

پیک اسلام در سرزمین روم

قیصر پادشاه روم با خدا پیمان بسته بود که هر گاه در نبرد با ایران پیروز گردد به شکرانه این پیروزی بزرگ از مقر حکومت خود ( قسطنطنیه ) به زیارت بیت المقدس پیاده برود او پس از پیروزی به نذر خودجامه عمل پوشانید و پیاده رهسپار بین المقدس گردید .

دحیه کلبیه مامور شد که نامه رسولخدا را به قیصر برساند او سفرهای متعددی بشام داشت و به نقاط مختلف شام کاملا آشنا بود قیافه گیرا و صورت زیبا وسیرت نکوی وی شایستگی همه جانبه ی او را برای انجام این وظیفه خطیر ایجاب می نمود وی پیش از آنکه شام را ، به قسطنطنیه ترک کند در یکی از از شهرهای شام عین بصری اطلاع یافت که قیصر عازم بیت المقدس است لذا فورا با استاندار بصری ( حارث بن ابی شمر ) تماس گرفت و ماموریت خطیر و پراهمیت خود را به او ابلاغ کرد .

استاندار عدی بن خام را خواست و او را مامور کرد تا همراه سفیر پیامبر به سوی بیت المقدس بروند و پیام ونامه پیامبر را بحضور قیصر برسانند .

یک نفر از درباریان خیر اندیش به دخیه گفت شما می توانی نامه را روی میز مخصوص سلطان بگذاری و برگردی و کسی جز قیصر دست به نامه های روی میز نمیزند و در موقع قیصر نامه را خواند شما را به حضور می طلبد دحیه از راهنمائی آن مرد تشکر کرد ونامه را روی میز گذارد و بازگشت .

قیصر نامه را گشود ابتدا نامه که با بسم الله شروع شده بود توجه قیصر را جلب کرد و گفت من از غیر سلیمان (ع) تا کنون چنین نامه ای ندیده ام سپس مترجم ویژه عربی خود را خواست تا نامه را بخواند و ترجمه کند ، اونامه پیامبر را چنین ترجمه کرد:

نامه ایست (1) از محمد فرزند عبد الله به هرقل بزرگ روم ، درود بر پیروان هدایت من ترا به آئین اسلام دعوت می کنم اسلام آور تا در امان باشی خداوند بتو دو پاداش می دهد ( پاداش ایمان خودو پاداش ایمان کسانی که زیر دست تو هستند .

اگر از آئین اسلام روی گردانی گناه اریسیان نیز بر تواست ای اهل کتاب ما شما را به یک اصل مشترک دعوت می کنیم غیر خدا را نپرستیم ، کسی را انباز او قرار ندهیم ، بعضی از ما بعضی دیگر را به خدائی نپذیرد ( هر گاه ای محمد ) آنان از آئین حق سربرتافتند بگو : گواه باشید که ما مسلمانیم .

قیصر از حالات پیامبر تحقیق می کند

زمامدار خردمند روم احتمال داد که نویسنده نامه همان محمد موعود انجیل و تورات باشد – لذا – در صدد بر آمد که از خصوصیات زندگی وی اطلاعات دقیق به دست آورد فورا رئیس نیروهای انتظامی را به حضور طلبید و گفت : سراسر شام را زیر پا بگذار شاید از خویشاوندان و نزدیکان محمد و یا از کسانی که از اوضاع وی اطلاع دارند افرادی را پیدا کنی تا من وسیله آنها یک سلسله اطلاعاتی به دست آورم از حسن تصادف مقارن همان ایام ابی سفیان و دسته ای از قریش برای بازرگانی با شام آمده بودند مامور قیصر با آنان تماس گرفت و همه را به بیت المقدس برد و به حضور او بار یافتند قیصر از آنها پرسید ایا در میان شما کسی هست با محمد پیوند خویشاوندی داشته باشد ؟ ابوسفیان به خود اشاره کرد و گفت ما با او از یک طایفه هستیم و در جد چهارم ( عبدمناف ) بهم می رسیم )

قیصر از ابوسفیان سوالات زیر را کرد و ابوسفیان نیز بترتیب جواب داد.

حسب محمد چگونه است ؟

گفت از خانواده شریف و بزرگ .

2-در نیاکنونی کسی هست که بر مردم سلطنت کرده باشد

گفت : نه

3-ایا پیش از آنکه ادعایی نبوت کند از دورغ پرهیزداشت یا نه ؟

گفت : بلی محمد مرد راستگوئی بود .

4-چه طبقه ای از مردم از وی طرفداری می کنند و به آئین او می گروند ؟

گفت : اشراف با او مخالفند و افراد عادی و متوسط هوادار جدی او هستند .

5-پیروان وی رو بفزونی است ؟

گفت : بلی.

6-کسی از پیروان او تا حال مرتد شده است ؟

گفت نه .

7-آیا او در نبرد با مخالفان پیروز است یا مغلوب؟

گفت : گاهی غالب و گاهی با شکست روبرو است .

قیصر به مترجم گفت که به ابوسفیان و رفقا وی بگوید که اگر این گزارشها دقیق و صحیح باشدحتما او پیامبر موعود آخر الزمان است و در پایان افزود که من اطلاع داشتم که چنین پیامبری ظهور خواهد کرد ولی نمی دانستم که از قوم قریش خواهد بود ولی من حاضرم در برابر او خضوع کنم و به عنوان احترام پاهای او را شستشو دهم،

و در همین نزدیکیها قدرت و شوکت او سرزمین روم را خواهد گرفت .

نامه پیامبر در قیصر اثر می گذارد

قیصر به گزارشهای کسب شده از ناحیه ابوسفیان اکتفا نکرده موضوع را با یکی از دانشمندان روم از طریق نامه در میان گذراد وی در جواب نوشت این همان پیامبر است که جهان در انتظار او است قیصر برای به دست آوردن طرز تفکر سران روم اجتماع عظیمی در یکی از صومعه ها تشکیل داد ، و نامه پیامبر را بر آنها خواند و گفت : آیا حاضرید با برنامه و آئین او موافقت کنیم ؟! چیزی نگذشت که تشنج بزرگی در مجلس به وجود آمد به طریقیکه قیصر از اختلاف و مخالفت آنان برجان خود ترسید فورا از جایگاه خود که نقطه بلندی بود رو به مردم کرد و گفت : نظر من از این پیشنهاد ازمایش شما بود ، صلابت واستقامت شما در آئین مسیح مورد اعجاب و تقدیر من قرار گرفت .

قیصر دحیه را خواست و او را احترام کرد و پاسخ نامه پیامبر را نوشت و هدیه ای نیز به وسیله دحیه ارسال کرد و مراتب ایمان و اخلاص خود را در آن منعکس نمود .

سفیر پیامر اسلام در دربار ایران نامه های پیامبر

روزی که سفیر پیامبر اسلام عازم دربار ایران گردید زمامدار این سرزمین وسیع خسرو پرویز بود وی دومین زمامدار ایران پس از انوشیروان بود که 32 سال پیش از هجرت پیامبر بر تخت سلطنت نشست .

در آغاز سال هفتم هجرت پیامبر یک از افسران ارشد خود یعنی عبد الله حذافه سهمی قریشی را مامور کرد که نامه وی را به دربار ایران ببرد و ان را به دست خود خسرو پرویز برسند .

اینک ترجمه آن :

بنام خداوند بخشنده مهربان

از محمد فرستاده خداوند به کسری بزرگ ایران درود بر آنکس که حقیقت جوید و به خدا و پیامبر او ایمان آورد و گواهی دهد که جز اوخدائی نیست و شریک وهمتائی ندارد ومعتقد باشد که محمد بنده و پیامبر او است . من به فرمان خداوند ترا به سوی او می خوانم او مرا به هدایت همه مردم فرستاده است تا همه مردم را از خشم او بترسانم و حجت را بر کافران تمام کنم اسلام بیاور تا در امان باشی و اگر از ایمان و اسلام سر بر تافتی گناه ملت مجوس بر گردن تو است .

سفیر پیامبر وارد دربار گردید خسرو پرویز دستور داد تا نامه را از او بگیرند ولی او گفت : باید نامه را شخصا خودم برسانم و مامه پیامبر را بخسرو تسلیم کرد خسرو پرویز مترجم خواست مترجم نامه را باز کرد و چنین ترجمه نمود نامه ایست از محمد رسولخدا به کسری بزرگ ایران هنوز مترجم از خواندن نامه فارغ نشده بود که زمامدار ایران سخت بآشفت و داد زد و نامه را از مترجم گرفت و پاره کرد و فریاد کشید این مرد را ببینید که نام خود را جلو نام من نوشته است .

فورا دستور داد که عبد الله را از قصر بیرون کنند . عبدالله از قصر بیرون آمد و بر مرکب خود سوار شد و راه مدینه را پیش گرفت او جریان کار خود را گزارش داد پیامبر از بی احترامی خسرو سخت ناراحت گردید و آثار خشم در چهره او پدیدار گشت و در حق وی چنین نفرین کرد اللهم مزق ملکه : خداوند رشته سلطنت او را پاره کن .

خسرو پرویز به فرماندار یمن چه دستور داد؟

فرمانروای سرزمین حاصلخیز یمن که در جنوب مکه قرار دارد و حکمران آنجا همواره به طور دست نشاندگی از طرف شاهان ساسانی حکومت داشتند در آنروز باذان حکمران آنجا بود شاه ساسان از شدت غرور نامه ای به فرماندار یمن به شرح زیر نوشت :

بمن گزارش رسیده است که مردی از قریش در مکه مدی نبوت است دونفر از افسران ارشد خود را به سوی او اعزام کن تا او را دستگیر کرده بسوی من بیاورند . و بنا بنقل ابن حجر در الاصابه در ترجمه باذان دستور داد که این دو افسر او را وادار کنند تا به آئین نیاکان خود برگردد ، و اگر نپذیرفت سر او را از تن جدا کرده برای او بفرستید .

این نامه حاکی از بی اطلاعی زمامدار وقت است ، او به قدری بی اطلاع بود که نمی دانست که این شخص مدعی نبوت بیش از شش سال است که از مکه به مدینه مهاجرت نموده است وانگهی شخصی را که در نقطه ای داعیه نبوت دارد و نفوذ او بقدری گسترش یافته که پیک برای دربار شاهان جهان می فرسند نمی توان با اعزام دو افسر دستگیر کرد و یا لااقل او را به یمن احضار نمود .

فرماندار یمن طبق دستور مرکز دو افسر ارشد و نیرومندخود را به نامهای فیروز و خرخسره روانه حجاز کرد این دو مامور نخست در طائف با یک مرد قرشی تماس گرفتند وی آنها را راهنمائی کرد و گفت : شخصی که مورد نظر شما است اکنون در مدینه است آنان راه مدینه را پیش گرفتند و شرفیاب محضر پیامبر شدند نامه به اذن را تقدیم کرده و چنین گفتند : ما به دستور مرکز از طرف فرماندار یمن ماموریم شما را به یمن جلب کنیم و تصور می کنیم که باذان در خصوص کار شما با خسروپرویز مکاتبه کند و موجبات رضایت او را جلب نماید و در غیر این صورت اتش جنگ میان ما و شما روشن می شود و قدرت ساسان خانه های شما را ویران می سازد و مردان شما را می کشد . ..

پیامبر اکرم با کمال خونسردی سخنان آنها را گوش کرد ، پیش از آنکه به پاسخ گفتار آنها بپردازد نخست آنها را به اسلام دعوت نمود .

سپس به آنها فرمود امروز بروید فردا من نظر خود را به شما می گویم در این هنگام وحی آسمانی نازل گردید و فرشته وحی پیامبر را از کشته شدن خسرو پرویز آگاه ساخت فردای آنروز که افسران ( فرماندار ) یمن برای گرفتن جواب به حضور پیامبر رسیدند پیامبر فرمود پروردگار جهان مرا مطلع ساخت که دیشب هفت ساعت از شب گذشته خسرو پرویز وسیله پسرش شیرویه کشته شده و پسر بر تخت سلطنت نشست.

ماموران باذان از شنیدن این خبر سخت وحشت زده شده گفتند : مسئولیت این گفتار شما بمراتب بالاتر از ادعا نبوت است که شاه ساسان را به خشم در آورده است ما



خرید و دانلود  فروغ ابدیت1


پدیده ای به نام فروغ 23 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

پدیده ای به نام فروغ

فروغ در عرصه ی ادبیات ایران یک پدیده بود . نه تنها بود که هنوز هم هست و همیشه هم خواهد ماند . به قول یکی از معاصرین : " فروغ بدون هیچ گونه ادعای طلبی خواننده ی شعر فارسی بعد از خود را بدهکار کرد و رفت ، چون میوه ی کال بر شاخه ماند تا به رسیدگی رسید و با مرگ ناگهانیش خدا می داند چه مایه از شعر ناگفته به خاک سپرده شد و چه مضامین بسیاری که می توانست در خواننده اش صد ها احساس که یکی از آن ها حس اندیشیدن بود ایجاد کند دریغا نگافته ماند و ماند . "

از یورش توفان مرگ که سرو قامتش را بی هنگام شکست و گرچه از ریشه های کلامش سرود های دیگری به بلندای ماندن در تاریخ قد کشیده است ؛ چهل سال می گذرد .

آری از بهمن سردی که جسم فروغ را به سرمای خاک سپردند ، هزاران دل گرم به یادش تپیده است و صدها قلم با گفتن از او به روی کاغذ پر خیده است ، هر صاحب اندیشه ، شعر فروغ را به نوعی بررسی کرده و در قلمرو نقد با توجه به نکاتی از آن به کندوکاوی علاقه مندانه و موشکافانه پرداخته است که همه این سنجدین ها مُهری بر جاودانه شدن اوست ، اما براستی چرا ؟و چگونه او این چنین دارای جایگاه خاص در ادبیات شعری ایران است ، شاید هیچ کس به خوبی و واقع نگری خودش این حس و بیان نکرده باشد که می گوید :

" من آدم ساده ای هستم ، بخصوص وقتی می خواهمم حرف بزنم ، این مساله را بیش تر حس می کنم . من هیچ وقت آوزان عروضی را نخواندم اما آن ها را در شعر هایی که می خواندم پیدا کردم . بنابر این برای من حکم نبودند ، راه هایی بودند که دیگران رفته بودند . یکی از خوشبختی های من این است که نه زیاد خود را در ادبیات کلاسیک سرزمین خودمان غرق کرده ام و نه خیلی زیاد مجذوب ادبیات فرنگی شده ام ، من بدنبال چیزی در درون خود م و در اطراف خود هستم . در یک دوره ی مشخص که از لحاظ زندگی اجتماعی و فکری آهنگ خودش را دارد . راز کار در این است که این خصوصیات را درک و آن را به شعر وارد نماییم . برای من کلمات خیلی مهم هستند . چون آن ها را صاحب جان و روحیه می دانم و همچنین اشیاء را ، من به سابقه ی شعری کلمات و اشیاء کاری ندارم گیرم کسی کلمه ی انفجار را هرگز در شعر نیاورده است . من از صبح تا شب به هر سو می نگرم همه چیز در حال انفجار می بینم ، چه گونه شعری بگویم که از این احساس تهی باشد . من فکر می کنم کار هنری یک جور بیان کردن و ساختن زندگی ست ، زندگی هم چیزی ست که یک ماهیت متغیر دارد . جریانی است که مرتب در حال شکل عوض کردن و توسعه است و به همین دلیل هنر هر دوره روحیه خودش را دارد و غیر این اگر باشد ، تقلب است . من در مورد شعر خودم باید بگویم چیزی را در آن جستجو نمی کنم بلکه در شعر هایم یا شعر های دیگران تازه خودم را پیدا می کنم . می دانید بعضی ها مثل درهای باز بسته ای هستند که وقتی بازشان می کنی می بینی ارزش باز کردن را نداشته اند . اما بعضی شعر ها اصلا" در چهار چوب نیستند که باز و بسته باشند . جاده های هستند کوتاه و بلند و بلند که همچنان می توان در آن ها رفت و به رفتن ادامه داد و اگر گاهی توقف می کنیم برای دیدن چیز هایی است که در رفت و برگشت های گذشته ندیده بودیم . "

به درستی همین است . شعر فروغ همان جاده ای است که می توان با همه ی فراز و نشیب هایش سال ها در آن رفت و خسته نشد . جاده ای ست بی شباهت و بی تکرار که می توان هزاران تازگی را در آن دید و کشف کرد . ارتباطات ، آدم ها ، عواطف ، اشیاء و اجسام در شعر او دیگر گونه است . یک نگاه تازه که به بطن حقیقی هر چیز را بیش از ایهام و مجاز می بیند و این نوع دیدن برترین عامل نزدیکی ذهنیت او با تصورات خواننده است . شعر فروغ خواننده اش را با اشکال عجیب و بیان های غیر مفهوم نمی هراساند و عدم آگاهی و نفهمیدن را بر او تحمیل نمی کند . شاید نه همه ولی خیلی ها در هنگام خواندن شعر او می توانند برای لحظاتی خود را در جایگاه حسی قرار دهند و در پیچ و خم های اندیشه اش هم مسیر گردند .

در ظهر گرم و دود آلود

ما عشق مان را در نیاز کوچه می خواندیم ،

ما قلب هایمان را به باغر مهربانی های معصومانه ، می بردیم

و به درختان قرض می دادیم

و توپ با پیغام بوسه در دستان ما می گشت .

" آن روز ها " تولدی دیگر

در انتظار دره رازیست

این را به روی قله های کوه

بر سنگ های سهمگین کندند

آن ها که خط به خط سقوط خویش

یک شب سکوت کوهساران را

از التماس تلخ آکندند

" در آب های سبز تابستان " تولدی دیگر

زندگی شاید یک خیابان درازیست که هر روز زنی

به زنبیلی از آن می گذرد

هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی می ریزد

مرواریدی صید نخواهد کرد

" تولدی دیگر " تولدی دیگر

و هزاران مثال دیگر و یا در حقیقت تمام جمله ها و خطوط شعر فروغ که واگوی آهنگین روز مرگی خای انسان امروز است . در واقع تمام احساساتی است که مبنای پدید آمدن شعر فروغ است ، تکیه بر دیوار واقعیت ها دارد و این امر نه تنها در دو کتاب تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد به چشم می خورد . که در سایر اشعار سه کتاب اسیر و دیوار و عصیان نیز بارها دیده می شود .



خرید و دانلود  پدیده ای به نام فروغ 23 ص