لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 67
فهرست
عنوان
صفحه
1- پیشگفتار
1
2- مقدمه
2
3- تاریخچه
7
4- ساسانیان
12
5- دوران اسلامی
15
7- سلجوقیان
20
8- مغول و تیموریان
22
9- صفویان
25
10- عصر جدید (افشار – قاجار – پهلوی)
29
11- دوران معاصر
34
پیشگفتار:
با سپاس از خدای مهربان که همیشه در کنارم بوده و بنده را مورد لطف و عنایت قرار داده است؛ جمع شدن این مطالب و نوشتن این کتاب با کمک های عظیم پروردگار میسر شده است.
باز از پروردگارم کمال تشکر را دارم که مردی بزرگوار را در جلوی راهم قرار داد، تا بتوانم بعد از کمک از او از این مرد نازنین کمک بخواهم.
با تشکر و قدردانی از استاد بزرگوارم جناب آقای امیر احمد ذریه زهرا.
در آخر از کلیه کسانیکه در این تحقیق مرا یاری دادند کمال تشکر را دارم.
مقدمه
می توان ایران و روح ایران را در سه چیز کلی بشناسیم
1) در هنر ( قالی بافی
2) در صنعت ( کاشی
3) در شعر ( رباعی
اما این را هم می دانیم که همیشه و در همة ادوار مختلف ایرانیان ذوق و سلیقه قابل ستایشی را داشته اند که تنها این سه گزینه بلکه بسیاری از هنرهای دیگر معرف این سخن است.
البته آن چیزی که همه ما ایرانیان به آن بالیده و آن را شناسنامة این سرزمین نازنین می دانیم چیزی جز قالی و فرش های ما نمی تواند باشد.
قالی، میراث گرانقدری است که از دیرباز به جا مانده و در شناسنامه ملت ما، مهر تأیید خورده است. از این رو حفظ و بالندگی به این میراث نه یک «تفنن» بلکه یک «وظیفه» است.
ما مردم ایران زمین باید در جهت رشد و ارتقاء این میراث گرانقدر همیشه کوشا باشیم.
یکی از بزرگترین آثار فعالیت بشری، هنر و هنرمند بودن است. هنر و هنرمندان ایران زمین یکی از بزرگترین و شایسته ترین سرمایه ها و افتخارات این کشور بوده اند. زیرا نه فقط ثروت بلکه حیثیت برای آن به وجود آورده و دوستان بسیاری و خواهان زیادی در همه ادوار برای ایرانیان به وجود آورده اند و امروزه همة کشورهای جهان که از تمدن خوبی برخوردارند از مجموعه آثار این مردم هنرمند و کارهای هنری ایران در مجموعه آثار هنری خود استفاده می برند.
قالی بر کف سنگها و مرمرهای تالار کاخها.
قالی بر کف کاهگل کلبه ها و کومه ها
همه جا به شکل باغی نمایان است که گل ها و درختان و ... خود را می آراید و همة دلها و چشم ها را به دنیایی دگر کشانده و به سمت تفرج گاه سوق می دهد.
منظرة این تفرج گاه ها که برروی قالی نشسته و نمایان است تا حدی برای مردم این مرز و بوم آشناست. زیرا فرهنگ و تمدن ما ایرانیان با اینگونه طرحها و نقش ها عجین شده است.
هر گلی و هر طرحی از این تفرج گاه، انعکاسی از گل های آن باغی است که در آبادی های سرسبز روئیده اتند.
انعکاس این طرحها تا ژرفای جان آدمی خطور می کند.
از قلب و جان و روح آدمی می گذرد و در بطن و سرشت او می نشیند و جای دل انگیزی باز می کند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
فصلنامه یاپراق / شماره ی 29-27 / سال 1384
ویژه نامه ی هنرهای سنتی ترکمن ها
نگاهی به تاریخچه فرش ترکمن
صفحه 36
رحیم کاکایی در دنیای کشفیات پیشرفته هنردست بشریت،تکنیک تولید فرش جایگاه ویژه ای دارد. درگستره تاریخ،تکامل و توسعه فرش یکی از نشانه های هنر دست شرق شد. در شرق هیچ فرآوردهً دیگری جز فرش این چنین با این شدت بر غرب تسلط نیافت. امروزه این فرش در محیط جغرافیایی گسترده ای بافته می شود. دراین عرصه اگر شرق آسیا را مستثنی کنیم، تولید آن از آسیای صغیر شروع و تا سمرقند و مرزهای چین پایان می یابد. تعیین دقیق اینکه تولید فرش در شرق درچه زمانی، کجا و به دست چه کسی برای نخستین بار بافته شده یا در حقیقت اختراع شده، معلوم نیست.
تاریخ آشکار و روشن فرش دستباف درپانصد سال پیش از میلاد آغاز می شود. فرش پازیریک که کهن ترین فرش بافته شده ازنخ و پشم شتر است، به این دوره تعلق دارد. این فرش درگور پادشاه اسکیت ها ، مردم منطقه بخش جنوبی سیبری یافت شد. طرح و نقش ونگار این فرش سنجیده شده ودارای تنوع رنگ و تراکم گره ها درهرمتر مربع سه هزارودویست گره بوده است. ساختمان طرح ونقش این فرش آن علامت مشخصه ای را نشان می دهد که خود را پیش ازهرچیز دیرتر در فرش ایرانی پیدا شدند. زمینه این فرش سرخ و حاشیه های باریک دورتادور آن باطرح هندسی هشت ضلعی پرشده که دیرتردرفرش های ترکمنی به طرح گؤل (Göl) ترکمن شبیه است. دراین حاشیه های باریک که با جانوران افسانه ای بالدار در چهارضلعی های کوچک و گل های ستاره مانند کوچک نیز نقش بسته، به یک حاشیه عریض با طرح گوزن های پشت سرهم ودرحال حرکت ختم می شود. حاشیه اصلی را سوارکاران سوار براسب پرکرده و زیر زین های اسب این سوارکاران در رنگ های متنوع طرح شده و کناره های بیرونی فرش با حاشیه بافت باریک شبیه میانهً فرش نقش شده است. رنگ های به کاربرده شده دراین فرش ، سرخ، آبی روشن، زرد متمایل به سبز و نارنجی است. نوع گره آن گره ترکی است. عقیده براین است که اسب و سوارکاران آن یادآور نقش های تخته سنگ نینوا و تخت جمشید ایران قدیم است. اما شماری از پژوهشگران در این فرش ارتباط بلافصلی را بین کورگانِ پازیریک با فرهنگ ترکی کهن می بینند.
تاریخ بافت فرش به دلیل اینکه به گونه ای ناکامل برای ما از نسلی به نسل دیگر رسیده ، برای همین نمی توان داده های دقیق درباره آن گفت. البته برای تعدادی گروه خاص از فرش ها می توان تقریبا به طور مطمًن منشاء و تکامل نقش ها را تعیین کرد.بدون شک منشاء فرش در مشرق زمین است. احتمالا پیدایش آن از ضرورت گرم کردن چادر (یورت) که ازسوی شبانان چادرنشین اختراع شده، سرچشمه می گیرد.
در بارة این مسئله که فرش پازیریک درکجا بافته شده ، نظر واحدی بین پژوهشگران نیست و تا به امروز هم بطور قطع و یقین روشن نشده است. پژوهشگر م. دیماند (M.Dimand) دراین فرش محصول و فرآورده های ایران را می بیند، که درآن موتیف های آشوری های بابل، هخامنشی واسکیت های منطقه جنوب سیبری آمیخته شده اند.
پژوهشگر یو. شورمان (U. Schürman) بر این عقیده است که این فرش در مناطق آذربایجان و ایران آن زمان بافته شده است. عقیده دیگری را ج. بِنِت (J.Bennet) نمایندگی می کند. وی در فرش پازیریک کار ومحصول اسکیت های مغول را می بیندکه درآن هنر سبک حیوانات نقش بسته است. وی معتقد نیست که این فرش درایران تولید شده باشد و عقیده خود را چنین مدلل می سازد که اسکیت ها خود یکی ازخلق هایی بودندکه خود را دایم در مهاجرت به سوی غرب می دیدند. به نظر می رسد چنین چیزی غیرممکن است که این خلق فرشی را بیش ازسه هزارکیلو متر به منطقه خودحمل کرده باشند تا با آن بخواهد گورِ یک حکمران یا اشراف را زینت بخشد. برخی از پژوهشگران آن را اثر ترک های قدیمی آسیای مرکزی به حساب می آورند.ج. بِنِت(J.Bennet) با این تزکه مهد وگهواره فرش شرق درترکستان شرقی ومغولستان قرارداشتند به برهان می نشاند. در بافت فرش پازیریک هیچ اشاره ای به محل تولید آن نیست.گرهً این فرش گرچه گرهً فرش Ghiord ( یکی از شهرهای ترکیه) را نشان می دهد، اما درگور شبیه آن باقی مانده های فرشی یافت شدند که گره های آن به صورت گره های Senneh بافت (درکردستان ) هستند. به هرحال این قدیمی ترین فرش شناخته شده, نشان می دهدکه چگونه تعیین محل دقیق باقی مانده های منسوجات آن دوران که کجا ویا درچه زمانی بافته شده اند دشوار است.
آخرین نظر و عقیده درباره منطقه پیدایش بافت فرش توسط اکتشافات سِرآورل شتاینSir Aurel Stei ارائه می شود. وی درسال 1920 درکاوش های خود درشهرکهن و قدیمی تجاری لولان Loulan در ترکستان شرقی باقیمانده های فراوان فرشی را پیدا می کند که درگره های Ghiord و اسپانیایی بافته شده بودند. این فرش ها متعلق به دویست تا سیصد سال پیش از میلاد بودند. همین جا این پرسش پیش می آید که آیا این فرش ها درترکستان شرقی بافته شده یا اینکه ازغرب ایران بمثابه کالای تجاری آورده شده بوده اند.
پژوهشگر روسی رودنکو در کورگانِ باسادای، واقع در180 کیلومتری غرب پازیریک، زین اسبی را که از یک قطعه فرش درست شده است، پیدا می کند. گره موجود دراین قطعه فرش به صورت گره Senneh بوده که دریک مترمربع هفت هزاروپانصد گره وجود داشتند. برخی کشف فرش و باقیمانده زین اسب درپازیریک را تاییدی بر سنت نه اتفاقی هنر اسکیت ها دراین منطقه می دانند، که زین اسب بمثابه کالای صادراتی می توانسته باشد.
باقی مانده های کوچکی از پانصد تا ششصد سال پیش ازمیلاد توسط آلمانی ها درسال 1906 میلادی کشف شد، که درآن طرح "سگی در حال حرکت" و اشکال لوزی های کوچک ردیف شده قابل شناخت است. این فرش پانصد گره دریک مترمربع دارد. برای سده های متعاقب تاکنون دلایل ومدارک روشن تکامل سپسین وگسترش فرش شرق وجود ندارد. بجز منابع نوشتاری وگزارش تاریخی درمورد فرش دوران ساسانیان (642- 224 ) پیش ازمیلاد وجود نداردکه درقصر خسروشاه وجود داشته است.
تاریخ نویس ایرانی خواجه رشیدالدین (1247 – 1318) درکتاب تاریخ جهان گزارش می دهد که در شش زیرگروه قبایل اوغوز، هرقبیله توتم حیوانی خود را داشته است. وی از شتر، سگ، گرگ،گوسفند، گوزن و روباه نام می برد. تقسیم به شش گروه یک معیار گیتی شناسی (Kosmologie ) را به دنبال دارد. زیرا خورشید، ماه، آسمان ، ستاره ها، دریا و کوه وجود دارند.
مدارک و دلایل آشکاری برای وجود فرش مربوط به دوران دودمان سلجوقیان است. سلجوق ها در ترکستان غربی ساکن بودند. در مهاجرت خود به سمت غرب ، درسال 1038 میلادی بر ایران حاکم شدند. دراین دوره بود که قبایل ترک مهاجرت خود را به سمت ایران آغاز کردند و در نواحی آذربایجان و همدان سکنی گزیدند وبه همراه خود نقش و نگار فرش های خود را آوردند. اما اینکه گفته شود، نوع گره های فرش را هم درهمین زمان با خود به همراه آورده اند، می توان گفت که این سخن خلاف واقع است. زیرا گره Ghiord ( ترکیه) دراین منطقه از سیصد سال پیش ازمیلاد شناخته شده بود. تحت سلطه سلجوقیان فرش بافی یا تولید فرش در تمامی آسیای صغیر گسترش یافت. در فرش های سلجوقیان موتیف های ترکمنی با شرق دور یکی می شوند. درقرن دوازدهم میلادی نخستین فرش سلجوق از ترکیه به شهر ونیز ایتالیا وارد می شود. این فرش در اصل دارای طرح و نقش گوً ل Göl ترکمنی را داشت. بعدا به این طرح و نقش موتیف حیوانات نیز وارد می شوند. می توان گفت که درموزه های کنونی اروپا تاریخ فرش نخست از قرن سیزده است، مانندفرش های سلجوق قرن سیزده از قونیه یا Beyshehr ترکیه یا فرش هایی که ازقرن چهارده شناخته شده اند. باتشکیل امپراطوری عثمانی درسال 1453 میلادی تصرف کنستانتینپول بیزانس و 1517 میلادی فتح مملوک قاهره، فرش ترکی با تولید در مانوفاکتور های بزرگ ظاهر می شود.ترکیه دارای یک سنت فرش به ارث رسیده از دوران سلجوق ها ، ازقرن یازده تا سیزده است که تا امروز نیز محسوس است.
از سوی دیگر در ترکیه درفرش منطقه برگاماBergama که در موزه لندن قراردارد، می توان تاثیر موتیف های فرش ترکمن را به ویژه در فرش Kiz- Bergama از سده هیجده مشاهده کرد. فرش دیگری از این منطقه از قرن نوزده در موزه شهر مونیخ وجود دارد، که می توان آن را نوعی اثر ترک- ترکمنی نامید. فرش مشهور ابریشمی مملوک های قاهره ،که مربوط به نیمه اول قرن شانزده و در گره ایرانی و به رنگ قرمز، سبز و آبی است ، در موزه وین قراردارد. در این فرش طرح اشکال هندسی فرش ترکمن را می توان دید.
درقرن سیزده پس ازحمله مغول به ایران وتسلط برآن، مغول ها تاثیر خود را به صورت هنر نو بر ایران به جا می گذارند که آن را می توان ناتورالیسم شرق دور نامید که بعد ها هنرایرانی آن را بسیار غنی کرد. فرش ایرانی که بی شک از صدها سال پیش تولید می شده ، نخست در قرن شانزده است که ظاهر می شود. یعنی تکامل و توسعه جامع فرش ایرانی نخست با آغاز دوران صفویان شروع وبا مرگ شاه عباس دوم درسال 1674 میلادی دوران طلایی هنر ایرانی و با آن دوران شکوفایی فرش ایرانی افول می کند. ( فرش شرق. نویسنده هاینس اِ . و ر. مارتین .) دردوران نوین فرش ایران بمثابه مرغوب ترین و مشهورترین فرش شرق به حساب می آید.
تحت حکومت صفویان بود که کارگاه های سلطنتی تولید فرش در شهرهای تبریز، کاشان، کرمان، اصفهان، شیراز و هرات به وجود آمدند.کمی دیرتر نخستین فرش مناطق چند خلقی قفقاز ظاهرمی شود،که درآن تاثیر فرهنگ فرش جنوب ایران، شرق دور وترک آشکار و این سبک شناسی قالب است. دین اسلام پس از تسلط برایران و آسیای مرکزی، نه تنها تاثیر خود را بر فرهنگ وهنر ایران گذاشت، بلکه درطرح برخی فرش های ترکمن مانند، نمازلیق( سجاده) برای عبادت و اجرای نماز البته با طرح ونقش خاص هندسی، نیز گذاشت. درقرن های بعدی که منطقه آسیای مرکزی منطقه تحولات سیاسی خلق ها شد، همچنان طرح و نقش ونگار فرش های ایرانی، ترکمنی و چینی تاثیرات خود را بر فرش های تولید شده می گذاشتند. مثلا فرش آنتیک سمرقند که درآن طرح و نقش ها ی فرش مربوط به موتیف های شرق نزدیک است، اسلوب و طرازی شکوفه های گل با زمینه سرخ ، سمبول خوشبختی چینی است . درحاشیه آن موتیف شاخ قوچ ترکمنی وجود دارد.
چادرنشینان ترکمن در طرح و نقش و نگار فرش های خود به دو سمبول اصلی گول Gül و گوًل Göl که به نادرست اغلب به یک معنی و مفهوم بکار می روند ، اکتفاء می کردند. گول Gül ، واژه ای است فارسی و به معنای گُل است. فرش های ترکمن گرچه می توانند گول Gül (گُل) شبیه هم داشته باشند ، اما در سمبول گوًل Göl ، مشخصه ویژه و اصلی فرش قبایل ترکمن ، تفاوت خود را نشان می دهند که هرفرش ازسوی قبیله خاصی بافته شده است. مانند، تکه، یموت، ساریق، قیزیل آیاق ،پنده/ سالور وکِرکی .
فرش ترکمن
چادرنشینان ترکمن ازگذشته های دور در منطقه ای از افغانستان تا مرزهای ایران و در امتداد ترکستان که تا دریای مازندران وسعت داشت، سکنی گزیدند. هسته اصلی این خلق در دوران نوین درجمهوری ترکمنستان ، ازبکستان ، جمهوری های خودمختارسابق قاراقالپاق ، منطقه جنوبی دریای آرال و بخش دیگری درایران زندگی می کنند.
ترکمن ها در منطقه بسیار گسترده آرال زیست داشتند. این منطقه شامل فلات وسیع و مناطق کوهستانی که ارتفاع آن تا هشتصد متر نیزمی رسیده بود. دراین دوران تنها درکناره های رودخانه ها وجود یک اقتصاد ساده شبانی امکان پذیر بود که با مهاجرت ازچراگاهی به چراگاه دیگرعملی می شد. پایه وزمینه تغذیه ترکمن ها را ،که گوسفندان دنبه دار و درکنار آنها تعدادی شتر و اسب تشکیل می داد، اما زیست آنان با یک جنگ مداوم با طبیعت و قهر آن تعیین شده بودند.ترکمن ها نه تنها می بایست خودرا علیه تاثیر وقهر طبیعت حفظ می کردند، بلکه همچنین براثر این عوامل از مناطقی که به عنوان چراگاه آنان بود، باید همواره دفاع کرده وگسترش داده می شد. به این صورت شد که این خلق چادرنشین به یک خلق جنگجو تبدیل گشت،که تا آغاز سدهً بیستم می بایست اشکال زندگی خود راحفظ وازآن دفاع کند. اما بعدها برخی ازآنان به کشاورزی روی آورده واز یورت نشینی بیرون آمده و درشهرها و دهات اسکان یافتند و با شهرهای بزرگ و مناطق وسیع چون بخارا، مرو، پنده و خیوه که مراکز تجاری بودند، ارتباط پیداکردند و شروع به تبادل کالای خود یعنی فرش دربرابر نمک، غله، شکر، چای و . . . کردند.
این فرش های تعویض شده از طریق کاروان ها به شهرهای قدیمی و بزرگ روسیه و از آنجا به اروپا نفوذ می کردند. در مناطق دیگر شرق که بافت فرش توسط مردان و زنان انجام می شد، در نزد ترکمن ها تنها زنان بودندکه به تولید فرش می پرداختند. مردان ترکمن به گله و رمه ها رسیدگی می کردند و زنان بمثابه حاکمان یورت (چادر) به امور یورت ، خانه داری و رسیدگی به فرزندان و درکنارآن به تولید فرش پرداخته و تمام کارهای اولیه فرش اعم از تهیه و تدارک پشم و افکندن طرح فرش را انجام می دادند. فرش بافی در نزد ترکمن ها که توسط زنان انجام می گرفت، فاکتور مرکزی وعمده زندگی اجتماعی _ اقتصادی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
تاریخ فرش ترکمن
فرآیند و گسترهً تحول تاریخی این هنر در نزد ترکمن ها
در دنیای کشفیات پیشرفته هنردست بشریت،تکنیک تولید فرش جایگاه ویژه ای دارد. درگستره تاریخ،تکامل و توسعه فرش یکی از نشانه های هنر دست شرق شد. در شرق هیچ فرآوردهً دیگری جز فرش این چنین با این شدت بر غرب تسلط نیافت. امروزه این فرش درمحیط جغرافیایی گسترده ای بافته می شود. دراین عرصه اگرشرق آسیا را مستثنی کنیم، تولید آن از آسیای صغیر شروع و تا سمرقند و مرزهای چین پایان می یابد. تعیین دقیق اینکه تولید فرش در شرق درچه زمانی، کجا و به دست چه کسی برای نخستین بار بافته شده یا درحقیقت اختراع شده، معلوم نیست.
تاریخ آشکار وروشن فرش دستباف درپانصد سال پیش از میلاد آغاز می شود. فرش پازیریک که کهن ترین فرش بافته شده ازنخ و پشم شتر است، به این دوره تعلق دارد. این فرش درگور پادشاه اسکیت ها ، مردم منطقه بخش جنوبی سیبری یافت شد. طرح و نقش ونگار این فرش سنجیده شده ودارای تنوع رنگ و تراکم گره ها درهرمتر مربع سه هزارودویست گره بوده است. ساختمان طرح ونقش این فرش آن علامت مشخصه ای را نشان می دهد که خود را پیش ازهرچیز دیرتر در فرش ایرانی پیدا شدند. زمینه این فرش سرخ و حاشیه های باریک دورتادور آن باطرح هندسی هشت ضلعی پرشده که دیرتردرفرش های ترکمنی به طرح گؤل (Göl) ترکمن شبیه است. دراین حاشیه های باریک که با جانوران افسانه ای بالدار در چهارضلعی های کوچک و گل های ستاره مانند کوچک نیز نقش بسته، به یک حاشیه عریض با طرح گوزن های پشت سرهم ودرحال حرکت ختم می شود. حاشیه اصلی را سوارکاران سوار براسب پرکرده و زیر زین های اسب این سوارکاران در رنگ های متنوع طرح شده و کناره های بیرونی فرش با حاشیه بافت باریک شبیه میانهً فرش نقش شده است. رنگ های به کاربرده شده دراین فرش ، سرخ، آبی روشن، زرد متمایل به سبز و نارنجی است. نوع گره آن گره ترکی است. عقیده براین است که اسب و سوارکاران آن یادآور نقش های تخته سنگ نینوا و تخت جمشید ایران قدیم است. اما شماری از پژوهشگران در این فرش ارتباط بلافصلی را بین کورگانِ پازیریک با فرهنگ ترکی کهن می بینند.
تاریخ بافت فرش به دلیل اینکه به گونه ای ناکامل برای ما از نسلی به نسل دیگر رسیده ، برای همین نمی توان داده های دقیق درباره آن گفت. البته برای تعدادی گروه خاص از فرش ها می توان تقریبا به طور مطمًن منشاء و تکامل نقش ها را تعیین کرد.بدون شک منشاء فرش در مشرق زمین است. احتمالا پیدایش آن از ضرورت گرم کردن چادر (یورت) که ازسوی شبانان چادرنشین اختراع شده، شرچشمه می گیرد.
این مسئله که فرش پازیریک درکجا بافته شده نظر واحدی بین پژوهشگران نیست وتا به امروز هم بطور قطع ویقین روشن نشده است. پژوهشگر م. دیماند (M.Dimand) دراین فرش محصول و فرآورده های ایران را می بیند، که درآن موتیف های آشوری های بابل، هخامنشی واسکیت های منطقه جنوب سیبری آمیخته شده اند.
پژوهشگر یو. شورمان (U. Schürman) بر این عقیده است که این فرش در مناطق آذربایجان و ایران آن زمان بافته شده است. عقیده دیگری را ج. بِنِت (J.Bennet) نمایندگی می کند. وی در فرش پازیریک کار ومحصول اسکیت های مغول را می بیندکه درآن هنر سبک حیوانات نقش بسته است. وی معتقد نیست که این فرش درایران تولید شده باشد و عقیده خود را چنین مدلل می سازد که اسکیت ها خود یکی ازخلق هایی بودندکه خود را دایم در مهاجرت به سوی غرب می دیدند. به نظر می رسد چنین چیزی غیرممکن است که این خلق فرشی را بیش ازسه هزارکیلو متر به منطقه خودحمل کرده باشند تا با آن بخواهد گورِ یک حکمران یا اشراف را زینت بخشد. برخی از پژوهشگران آن را اثر ترک های قدیمی آسیای مرکزی به حساب می آورند.ج. بِنِت(J.Bennet) با این تزکه مهد وگهواره فرش شرق درترکستان شرقی ومغولستان قرارداشتند به برهان می نشاند. دربافت فرش پازیریک هیچ اشاره ای به محل تولید آن نیست.گرهً این فرش گرچه گرهً فرش Ghiord ( یکی از شهرهای ترکیه) را نشان می دهد، اما درگور شبیه آن باقی مانده های فرشی یافت شدند که گره های آن به صورت گره های Senneh بافت (درکردستان ) هستند. به هرحال این قدیمی ترین فرش شناخته شده, نشان می دهدکه چگونه تعیین محل دقیق باقی مانده های منسوجات آن دوران که کجا ویا درچه زمانی بافته شده اند دشوار است.
آخرین نظروعقیده درباره منطقه پیدایش بافت فرش توسط اکتشافات سِرآورل شتاین( ( Sir Aurel Stei ارائه می شود. وی درسال 1920 درکاوش های خود درشهرکهن و قدیمی تجاری لولان Loulan در ترکستان شرقی باقیمانده های فراوان فرشی را پیدا می کند که درگره های Ghiord و اسپانیایی بافته شده بودند. این فرش ها متعلق به دویست تا سیصد سال پیش از میلاد بودند. همین جا این پرسش پیش می آید که آیا این فرش ها درترکستان شرقی بافته شده یا اینکه ازغرب ایران بمثابه کالای تجاری آورده شده بوده اند.
پژوهشگر روسی رودنکو در کورگانِ باسادای، واقع در180 کیلومتری غرب پازیریک، زین اسبی را که از یک قطعه فرش درست شده است، پیدا می کند. گره موجود دراین قطعه فرش به صورت گره Senneh بوده که دریک مترمربع هفت هزاروپانصد گره وجود داشتند. برخی کشف فرش و باقیمانده زین اسب درپازیریک را تاییدی بر سنت نه اتفاقی هنر اسکیت ها دراین منطقه می دانند، که زین اسب بمثابه کالای صادراتی می توانسته باشد.
باقی مانده های کوچکی ازپانصد تا ششصد سال پیش ازمیلاد توسط آلمانی ها درسال 1906 میلادی کشف شد، که درآن طرح "سگی در حال حرکت" و اشکال لوزی های کوچک ردیف شده قابل شناخت است. این فرش پانصد گره دریک مترمربع دارد. برای سده های متعاقب تاکنون دلایل ومدارک روشن تکامل سپسین وگسترش فرش شرق وجود ندارد. بجز منابع نوشتاری وگزارش تاریخی درمورد فرش دوران ساسانیان (642- 224 ) پیش ازمیلاد وجود نداردکه درقصر خسروشاه وجود داشته است.
تاریخ نویس ایرانی خواجه رشیدالدین (1247 – 1318) درکتاب تاریخ جهان گزارش می دهد که در شش زیرگروه قبایل اوغوز، هرقبیله توتم حیوانی خود را داشته است. وی از شتر، سگ، گرگ،گوسفند، گوزن و روباه نام می برد. تقسیم به شش گروه یک معیار گیتی شناسی (Kosmologie ) را به دنبال دارد. زیرا خورشید، ماه، آسمان ، ستاره ها، دریا و کوه وجود دارند.مدارک و دلایل آشکاری برای وجود فرش مربوط به دوران دودمان سلجوقیان است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
«جهاد دانشگاهی یزد واحد اردکان»
نام درس: پژوهش در نقش و رنگ آمیزی
موضوع تحقیق:
بررسی و شناخت طرح های فرش اراک با تأکید بر طرح های بته میر و بند ریحان
نام و نام خانوادگی: اعظم کهنی شماره دانشجویی: 83138291
رشته تحصیلی: فرش
عنوان تحقیق:
به فارسی: بررسی و شناخت طرح های فرش شهر اراک با تأکید به طرح های بته میر و بندر ریحان
نوع تحقیق: کاربردی
واژگان کلیدی: شهر اراک، طرح های فرش، بته میر، بندرریحان
مسئله تحقیق: شهر اراک یکی از مناطق بزرگ و اصلی قالیبافی ایران است که از نقاط مختلف جغرافیایی به همسایگانی می رسد که آن ها در بافت فرش گوی سبقت را از هم می ربودند. اراک دارای مناطق مختلف قالی بافی است و کیفیت قالی های اراک توسط مناطق تفکیک شده این شهر می شناسند. بالطبع این مسئله بر روی طرح این مناطق جداگانه نیز تأثیری می گذارد. اما شهر اراک که به عنوان مرکز این مناطق شناخته شده است دارای طرح ها یمختلفی است که به نظر می رسد برخی از آن ها از اصالت خاصی برخوردارند. پژوهش در مورد شناخت این طرح ها و نقوش می تواند از سوالات مبهمی را که نسبت به اصالت و خواستگاه این نقوش دارد برطرف نماید.
طرحهای بته میر، بندر ریحان از جمله طرح هایی هستند که در شهر اراک به عنوان طرح های اصلی بافته می شوند.
سوال اصلی تحقیق:
آیا طرح بته میر، بندر ریحان که در شهر اراک بافته می شوند از اصالت برخوردارند یا خیر؟
سوال فرعی تحقیق:
آیا این طرح های بته میر و بندر ریحان از جایگاه اسطوره ای برخوردارند؟
هدف: بررسی و شناخت نقوش طرح بته میر و بندر ریحان در شهر اراک.
ضرورت انجام تحقیق:
احیا و بازسازی طرح های اصیل و خاص مناطق مختلف ایرانی به ویژه اراک.
ادبیات پیشینه تحقیق:
کتاب سیسل ادوارز صفحه 153 پاراگراف اول
" اگر بتوان فقدان سوابق تاریخی را در خطه ای نشانه ی رفاه مردم آن دانست، باید ساکنان شهرستان اراک را نیک بخت بدانیم زیرا از بسیاری از پیروزیها و مصائبی که موجب پریشانی همسایگان نگون بخت آنان شد برکنار بودند."
کتاب سیسیل ادواردز صفحه 153 پاراگراف دوم
"شهر اراک یکی از چهرا مرکز مهم قالیبافی ایران است. همدان تهیه کننده قالیهایی است که قالیهایی با بهایی متوسط دارد. در حالی که اراک را می توان مرکز قالیبافی ارزان نامید مدرکی دال بر این سابقه صفت قالیبافی در شهرستان اراک بیش از یک قرن باشد در دست نیست."
کتاب سیسیل ادواردز صفحه 156 پاراگراف اول:
"ناحیه قالبی بافی اراک: ناحیه قالیبافی اراک که در نقشه صفحه 157 دیده می شود، مانند نواحی قالیبافی همدان نمی توان بر حسب بخشی مورد بررسی قرار داد، زیرا همدان قالی یا قالیچه هایی که در یک روستا تهیه می شود از چندین لحاظ با فراورده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
بررسی نماد « شاخ قوچ » (قوچوق) در فرش های ترکمنی
چکیدهقوچوق یا شاخ قوچ یکی از رایج ترین نقوش مورد استفاده در هنرهای سنتی ترکمنها است ، شاخ قوچ نقشیست که در آن اوج نماد پردازی قوم ترکمن را می توان مشاهده نمود . این نماد ، نه تنها در میان قبایل ترکمن مورد استفاده قرار میگیرد بلکه نمادیست که شهرت جهانی دارد . ابتدا سخن را با بحثی در مورد نماد و نمادپردازی آغاز میکنیم سپس در مورد قوچ ، شاخ قوچ و نمود آن در تمدنهای کهن سخن میگوییم و کاربردهای این نقش را در زندگی اقوام ترکمن بررسی نموده به انواع فرم موجود این نقش در وسایل و ابزار زندگی روزمره ترکمنها به خصوص فرش ها و دستبافته های آنان خواهیم پرداخت و با تحلیل شکل های گوناگون این نقش در فرش هایشان به آیینی - مذهبی بودن این نماد اشاره خواهد شد.
مقدمهنمادگرایی و رمزپردازی ابزاریست کهن در جهت بیان مفاهیم ؛ نماد اندیشه را بر می انگیزد و انسان را به گستره تفکر بدون گفتار رهنمون می شود .(هال،1380، چهارده) نماد چیزیست که به جای چیز دیگر به کار می رود و نشانه آن است و بر آن دلالت دارد.(هال،1380، پانزده) شاید اولین نمادها ، نمادهایی بوده که بر اساس پرستش و تقدیس طبیعت توسط انسان پا به عرصه ظهور نهادهاند: آسمان و زمین ، نماد زایش و رحمت ، حیوانات و گیاهان . اولین نمادها با زایش اولین اسطورهها به وجود آمدهاند . به نظر جوزف کمپبل « کلید دسترسی به نیروی بالقوه روحی نوع بشر اسطوره می باشد ، جستجویی برای معنا و تجربه » (کیتسی، 1378، 19) در بسیاری از موارد ، هنگامی که فاقد معلومات کلامی صحیح برای توضیح یک پدیده باشیم ، به اسطورهسازی روی می آوریم ، به طوری که قادر خواهیم بود با استفاده از زبان رایج ، تجربهای معنوی را به دیگران منتقل کنیم . اسطورهها و افسانهها طرح شدند تا تن و روان را ، با یکدیگر همراه سازند . آنها ابزاری برای کمک به روان انسان در مشارکت برای گذر ضروری زندگانی هستند . اسطوره هر گناهی که به شکار و کشتن حیوانات ربط داشت را پاک می کرد . در نتیجه اولین اسطورهها ، به دنیای حیوانات مربوط می شدند می توان سیر تحول اسطوره را بدین صورت بیان نمود که در وهله اول بشر تحت تاثیر راز و رمز و خصوصیات ظاهری برخی حیوانات به تقلید از آنها پرداخت سپس با دنیای گیاهان و معجزه زمین حاصلخیز آشنا شد و عاقبت کانون توجه به سوی آسمانها و جهان افلاک چرخید ، اما مفهوم اسطوره همچنان از نسلی به نسل دیگر به ویژه در اشکال هنری مختلف از جمله معماری و پوشاک ، اسباب سوارکاری و... منتقل شد . لروی گورهان عقیده دارد که مردمان بادیه نشین با فرض قرار دادن مداخله ای " مرموز " از دل قلمرو حیوانات و گیاهان سمبلهایی را بیرون می کشیدند ، اعقاب آنها که به زندگانی شبانی و کشاورزی )یکجانشینی روی آورده بودند همین علائم و نشانها را از طریق سبک دادن به آنها و « خطی نمودن » این نشانها دگرگون نمودند ،کاری که در مورد حروف الفبا و اعداد نیز انجام داده بودند . این دگرگونی نشانه افول تدریجی تفکر اسطورهسازی و مداخله " مرموز " طبیعت و سرآغاز تمدن شهرنشینی کلان بود ما همچنین به از یاد بردن منشاء معنا و اهمیت نشانها و سمبلهای خود تمایل داریم . (کیتسی، 1378، 20) این تغییر و تحول را در عرصه هنرهای سنتی ترکمن ها می توان در هنر فرش بافی ایشان مشاهده کرد . پس از گذشت سالیان نمادهایی که روزگاری معنی خاصی در میان مردم داشته اند و بر روی فرش ها بافته می شده اند امروزه معانی خود را از دست داده اند و میزان آگاهی ما از آنها کاهش یافته است . این جستار بر آن است تا با نگاه به شکل نقش مورد بحث در فرش های ترکمنی به محتوای فراموش شده این نقش و کارکرد آیینی - مذهبی آن در میان قوم ترکمن بپردازد.
قوچ و شاخ قوچ در فرهنگ های باستانی
جاتین کیستی عقیده دارد تجربه و شناختی که از یک حیوان نزد قبیله وجود دارد ، تجسم و روح حیوان یا پرنده برگزیده شده ، به شکل یک نشانه یا سمبل پالایش شدهتر مثل سر یک حیوان ، شناخته می شود و امکان پالایش باز هم بیشتر وجود دارد . (کیتسی، 1378، 20) آپی می گوید:«برخی از اشکال و مایههای اصلی به کار گرفته شده در طراحی های بافندگان عشایری ، جنبههایی از یک سبک هنری کهن را در خود محفوظ دارند ، در این سبک طراحی ، به طور متناوب از حیوانات و پرندگان واقعی یا اساطیری و قسمتهایی از بدن این مخلوقات همچون سر و شاخ آنها استفاده می شود » .(Opie, 1992, 20) قوچ از اشکال جانوری عمدهایست که در آنها ، خدایان وابسته به زایش و باروری در خاورمیانه ، یونان و مصر باستان مورد پرستش بود. (هال،1380، 134)
قوچ در اغلب فرهنگ ها و تمدن ها نمادیست که به قوه مردی و قوه مولد مذکر اشاره دارد ، یکی از شکل های جانوری عمده که در آن ها خدایان وابسته به زایش و باروری در خاورمیانه ، یونان،مصر باستان مورد پرستش بود . تصاویر قوچ از 3500 – 3000 پیش از میلاد ، در پرستشگاه های مادر – الهه سومری و همچنین ساخته شده از فلزات گرانبها ، در گورهای سلطنتی در اور ، حدود 2500 پیش از میلاد ، یافت شده است.
قوچ در فرهنگ اسلامی
در فرهنگ اسلامی قوچ حیوان قربانیست ، در تمدن سومری ، سامی سر قوچ بر فراز یک ستون همان اِئا ، سرور اقیانوس و سرنوشت است (کوپر، 1379، 145) بعل / هامون ایزد فینیقی آسمان و باروری با شاخ قوچ بر سرش تصویر می شد مسیح که رمه را رهبری می کند ؛ ضمنا ٌ چون قوچ به هنگام قربانی جانشین اسحق (= اسماعیل ) شد ، بر قربانی نیز دلالت می کند.در مصر قوچ نماد تکوین ، گرمای آفریننده و تجدید سالانه انرژی شمسی و ... بوده (هال،1380، 135) در هنر شرقی ، تصویر قوچ نسبتا ٌ نادر است .
قوچ در فرهنگ ترکمنی
قوچ در زندگی دامداری اولیه اقوام ترکمن نقش مهمی را ایفا نموده است . ترکمنها کاملا ً به این امر واقف بودهاند که قوچ یکی از عوامل مؤثر گرداننده زندگی آنهاست . این حیوان