زی زی فایل

دانلود فایل

زی زی فایل

دانلود فایل

واقعه کربلا از دیدن گرافیک و هنر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

پیشگفتار:

در دنیای گرافیک کشورمان همواره جای بررسی نمادهایی که بیش از صدها سال سابقه کاربرد در مراسم و آئین های مذهبی وملی را دارند خالی بوده است. و نیاز نیز احساس می شود که این کمبود باید برطرف شود. از عمده ترین محورهای تمرکز اینگونه سمبولها همانا علامات به کار برده شده در مراسم مذهبی عاشورا است که علی رغم تفاوت اقوام و پراکندگی آنها در نقاط مختلف کشورمان طی یک دوره تناوب یک ساله توسط مردم استفاده شده وهمنوایی مردم به آن اصالتی ملی نیز داده است. همین طور که در اکثر پوسترهای مربوط به عاشورا دیده می شود از این سمبل ها استفاده های زیادی شده است. که مختصرا در این تحقیق به بعضی نمادها اشاره می شود.

مقدمه:

واقعه کربلا حکایت از رودرویی حق با طل است که نقل عظیم حمایت از حقانیت را با خود می کشد. پس از این مسئله ی مهم اسلامی حق خواهان آنرا آئین قرار دادند و برای بیان آرمان خود این مهم را به گذشته و آینده پیوند دادند.

اول از زبان حضرت آدم وبعد بر تخته پاره های کشتی نوح وتا معراج رسول و بعد از آن به همراه امام عصر(عج)وحتی نوشته های درب بهشت نیز این پیوند حاصل می شود هر کس به فراخورد حال خود در این قضیه شریک می شود، به این ایمان قلبی که شفاعت می شود در حالی که بی خبر از این موضوع که چون حرکت آغاز شده ودل او صافی شده اکنون قابلیت شدن را پیدا کرده است چون کتاب رسول حق نیز این بشارت را داده است «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی بغیر و ما بانفسهم»

اما در گذر زمان مکارانی نیز از این شور حسینی سود برده اند و لباس زهد را بر شهوات دنیوی پوشیده اند. آنانی که در حرمسراها به باده گساری بودند در محرم دستار برگردن آویزان می کردند و روز را شبی کردند وپرده تغافل را می گشودند.

وارد شدن خرافات گرفتن حرکت و جوشش، عدم ایجاد بینش برای شناسایی دشمنان واقعی دین جهت ندادن به مراسم عزاداری که بعضاً به خود آزاری تبدیل شده ومسائل متعدد دیگر هم بیانگر این مهم هستند در عین حال این نهضت باز نایستاده، حرکت خود را از جوهره اصلی گرفته، حفظ نموده است و به گرمایش افزوده وبیشتر وبیشتر برنده راه می پیماید. در حول وحوش این رویداد نمادهای گوناگونی در دوران مختلف برا ی عظمت دادن به مسئله ویا بیان تصویر بهتر وارد می شوند که همه حالت روایتگری دارند.

این مراسم که ابتدا از قرن چهارم هجری رسمیت پیدا کرد سیاه دیلمیان را رنگ عزا نوشت. روضه خوانی ونوحه خوانی که روایت گونه هایی بود از عاشورا که با بیان واقعه مردم را به تفکر تصویر می کشاند. این گرم چانگان از فصاحت وبلاغت بهره می گرفتند با قیض و بسط سخن واستفاده از ایما واشاره و میمیک چهره وحرکات به سخن هیجان می بخشیدند و مردم را هدایت می کردند تا در عالم تصور خود ناظر کربلا باشند و بر آن واقعه بگریند. جامه چاک کردن پوشش های خشن،زنجیر زدن،قمه زدن، سینه زدن، سنگ زدن،گل مال کردن ،انواع خودآزاری بود که عوام با انجام آن خود را حامی حسین بن علی تصور می کردند البته هدایت این جریان جای بحث کافی دارد که مربوط به متخصصین امر است وبنده فقیر در این مسائل در ایران از صفویه شیعه رسمیت می یابد و به عاشورا اهمیت قابل توجه ای داده می شود. صنعتگران نیز از هنر خود در این راستا بهره می برند و به تصویر کردن داستان عاشورا می پردازند مار غاشیه، کبوتر پیغام بر، شیر،کشکول،آهو و.. بر علامت های سینه زنی می نشیند وپنجه به عنوان دست بریده ابوالفضل عباس بر سر بیرق ها می گذارند.

فصل اول



خرید و دانلود  واقعه کربلا از دیدن گرافیک و هنر


دانلود سوره واقعه آیه 1 تا10

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

«بسم الله الرحمن الرحیم»

اذا وقعت الواقعة (1) لیس لوقعتها کاذبة (2) خافضة رافعة (3) اذا رجت الارض رجا (4) و بست الجبال بسا (5) فکانت هباء منبثا (6) و کنتم ازواجا ثلاثة (7) فاصحاب المیمنة مااصحاب المیمنة (8) و اصحاب المشئمة ما اصحاب المشئمة (9) و السابقون السابقون (10)

تقریبا مى‏توان گفت که تمام این سوره مربوط به قیامت است.اینچنین‏شروع مى‏شود: «اذا وقعت الواقعة‏» آنگاه که واقع شد«واقع شده‏».کلمه‏«وقوع‏»،ظاهرا کلمه دیگرى وجود نداشته باشد که معنایش از خودش‏روشنتر باشد.با هر کلمه دیگرى بخواهیم آن را تفسیر کنیم باز به اندازه‏خودش یا بیشتر از خودش روشن نیست.گاهى مى‏گویند وقوع یعنى‏حدوث.ولى وقوع با حدوث متفاوت است.هر وقت‏«حدوث‏»گفته‏شود عنایت به این است که یک چیزى که نبود بعد وجود پیدا کرد.

مى‏گویند حدوث یعنى وجود بعد از عدم.ولى در«وقوع‏»این جهت قیدنشده یعنى شى‏ء اگر وجود بعد از عدم پیدا کند وقوع پیدا کرده است واگر وجودش بعد از عدم هم نباشد باز واقعیت و واقع است.در اصطلاح‏قدیم خودمان و مخصوصا در اصطلاح جدید، کلمه‏«واقعیت‏»زیاداستعمال مى‏شود،مى‏گویند واقعیت‏یعنى حقیقت قطع نظر از تصور وفکر ما یعنى قطع نظر از اینکه ما بدانیم که آن هست‏یا نیست،آن رامى‏گوییم واقعیتى است،یعنى خودش فى حد ذاته وجود دارد،حقیقت‏دارد.اینجا که راجع به قیامت،تعبیر به‏«واقعه‏»مى‏شود یعنى امرى‏محقق و امرى موجود، کما اینکه در آیه دیگر تعبیر به ‏«حاقه‏» شده است:

«الحاقة ما الحاقة‏» .مى‏شود گفت که در این تعبیرات این معنا نهفته است که‏شما به قیامت به چشم یک امرى که واقع نشده است و در آینده بایدواقع شود نگاه نکنید،آن را یک امر واقع شده بدانید،حال یا از آن جهت‏که به تعبیر بعضى آنچنان قطعى الوقوع است که باید آن را واقع شده‏فرض کنید و یا از آن جهت که مساله قیامت،مساله زمان نیست که درزمان آینده‏اى مى‏خواهد رخ بدهد،مساله به اصطلاح‏«اطوار»است واینکه الآن هم آن عالمى که نامش‏«عالم قیامت‏»است به یک معنا وجوددارد،آن یک واقعیتى است که وجود دارد.عجیب این است که در سوره‏واقعه وقتى که راجع به دنیا صحبت مى‏کند گویى از امر گذشته صحبت مى‏کند.مثلا: «و لقد علمتم النشاة الاولى‏» نشئه اولى را قبلا مى‏دانستید.یاراجع به اصحاب الشمال مى‏فرماید(این خیلى صریح است): «و اصحاب‏الشمال ما اصحاب الشمال فى سموم و حمیم و ظل من یحموم لا بارد و لا کریم انهم کانواقبل ذلک مترفین‏» .مثل اینکه الآن ما در قیامت واقع هستیم بعد مى‏گویدکه چرا اصحاب الشمال اینچنین سرنوشت‏شومى دارند و چرا اینقدرمعذبند؟[مى‏فرماید]اینها قبلا مترف بودند.آیه مطلب را به گونه‏اى بیان‏مى‏کند که[گویى]دنیا در مرحله گذشته است. «انهم کانوا قبل ذلک مترفین‏و کانوا(و چنین بودند نه چنین هستند)یصرون على الحنث العظیم و کانوایقولون (چنین مى‏گفتند)...» .تعبیرات، این گونه است.

به هر حال:آنگاه که امر واقع شده واقع شد،یعنى قیامت. «لیس‏لوقعتها کاذبة‏» .این آیه را مفسرین دو جور تفسیر کرده‏اند:یکى اینکه‏«کاذبة‏»را مصدر گرفته‏اند به معنى کذب.در زبان عربى گاهى این وزن به‏معنى مصدر هم مى‏آید،مثل‏«عافیة‏».گفته‏اند که «لیس لوقعتها کاذبة‏»

جمله‏اى است مستقل از «اذا وقعت الواقعة‏» ،آن،جزایش محذوف است:

آنگاه که واقع شد امر واقع شده.«آنگاه چه‏»یعنى دیگر نمى‏گوییم که چه‏شد؟خودت دیگر فکرهایش را بکن که چه شد.به عقیده بعضى ازمفسرین «لیس لوقعتها کاذبة‏» جمله‏اى است مستقل که معنایش این است‏که در وقوع این قضیه هیچ گونه دروغى وجود ندارد یعنى حقى است که‏هیچ گونه احتمال خلافى در آن نیست.ولى این کمى خلاف ظاهر جمله‏است چون باید «کاذبة‏» را که به صیغه اسم فاعل است به معنى مصدربگیریم و لام «فى وقعتها» را هم به

معنى‏«فى‏»بگیریم یعنى لیس فی وقعتها بعضى دیگر از مفسرین به همان ظاهرش گرفته‏اند و آن به نظر مادرست‏تر است.کاذبة یعنى تکذیب کننده،کسى که بتواند درباره آن‏دروغى بگوید.مقصود این است که در ظرف قیامت و در مرحله قیامت‏دیگر تکذیب و دروغ گفتنى یعنى دروغگویى وجود ندارد چون در ن‏وقت‏حقایق همه مکشوف است (فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم‏حدید).تکذیب مربوط به مرحله دنیا و ظرف دنیاست.در آنجا حتى‏کافرترین کافرها هم دیگر نمى‏تواند تکذیب کند چون واقع شده.آنجاهر کسى به راى العین شهود مى‏کند و مى‏بیند.

«خافضة رافعة‏» پایین برنده است و بالا برنده،پست کننده است وبلند کننده.یک مصداق واضح از پست کردن و بلند کردن این است که‏خیلى از بلندهاى در دنیا،آنهایى که در دنیا در مقامات رفیع قرار گرفته‏اندآنجا پستند و خیلى افرادى که در دنیا پست و حقیر و کوچک شمرده‏مى‏شوند آنجا بالا هستند.در آنجا بالاهاى دنیا پست‏خواهند شد وپستهاى دنیا بالا خواهند شد.نه مقصود این است که هر بالایى پست‏مى‏شود و هر پستى بالا،بالاهایى از بالا به پایین خواهند آمد و پایینهایى‏از پایین به بالا خواهند رفت.البته بدون شک این یک مصداقش است،ولى همان طور که بسیارى یا همه مفسرین گفته‏اند مقصود این است که‏تمام شؤون دنیا در آنجا زیر و رو مى‏شود یعنى اصلا عالم زیر و رومى‏شود،باطنهایى ظاهر مى‏شود و ظاهرهایى باطن.البته آن تعبیرامیر المؤمنین در مقام امتحانهاست ولى در آنجا هم صادق است:مثل‏دیگى که وقتى به جوش مى‏آید آن چیزهایى که در زیر است مى‏آید رو وآنهایى که در رو هست مى‏رود زیر:«لتبلبلن بلبلة و لتغربلن غربلة و لتساطن‏سوط القدر حتى یعود اسفلکم اعلاکم و اعلاکم اسفلکم‏» مى‏فرماید در آینده‏امتحاناتى پیش خواهد آمد،مورد ابتلا قرار خواهید گرفت چگونه،وغربال خواهید شد چگونه.مثل غربالى که به دست‏یک-در خراسان‏مى‏گویند-«رهواردار»است که وقتى تکان مى‏دهد این دانه‏ها پایین[و]بالا مى‏روند، ریزها در مى‏روند و درشتها باقى مى‏مانند،همین‏طورتکانهاى سختى بر شما مسلمین وارد خواهد شد و مانند غربال عده‏اى‏خارج خواهید شد،و آنچنان که دیگ[حاوى آب و مواد دیگر] وقتى که‏زیرش آتش و حرارتى نباشد یک حالت آرامشى دارد،جسمهایى که‏سنگین‏تر



خرید و دانلود دانلود سوره واقعه آیه 1 تا10


تحریفات در واقعه تاریخی کربلا2

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

مقدمه :

حادثه عاشورا و تاریخچه کربلا دو صفحه دارد : یک صفحه سفید و نورانی و یک صفحه تاریک ، سیاه و ظلمانی که هر دو صفحه اش یا بی نظیراست و یا کم نظیر . اما صفحه سیاه و تاریکش از آن نظر سیاه و تاریک است که در آن فقط جنایت بی نظیر و یا کم نظیر می بینیم . یک وقت حساب کردم و ظاهرا در حدود بیست و یک نوع پستی ولئامت در این جنایت دیدم و خیال هم نمی کنم در دنیا چنین جنایتی پیدات بشود که تا این اندازه تنوع داشته باشد . البته در تاریخچه جنگهای صلیبی ، جنایتهای اروپاییها خیلی عجیب است و اینکه جرات نمی کنم که بگویم حادثه کربلا از نظر زیادی جنایت نظیر ندارد چون توجه من یکی به جنگهای صلیبی و جنایتهایی است که مسیحیها در ان مرتکب شدند وی کی هم به جنایتهایی است که همین اروپاییها در اندلس اسلامی مرتکب شدند که آن هم عجیب است . به هر حال این صد هزار نفر را کشتند و سربریدند .

معنی تحریف :

اما بحث اول درباره معنی تحریف که تحریف یعنی چه ؟ تحریف که از ماده « حرف» در زبان عربی است ، یعنی متمایل کردن یک چیز از آن مسیر اصلی و وضعه اصلی که داشته است یا باید داشته باشد . به عبارت دیگر ، تحریف نوعی تغییر و تبدیل است ، ولی تحریف مشتمل بر چیزی است که کلمه «تغییر» و «تبدیل» نیست . شما اگر کاری بکنید که یک جمله ای ، یک نامه ای ، یک شعری ، یک عبارتی آن مقصودی را که باید بفهماند نفهماند ، یک مقصود دیگری را بفهماند ، اینجا می گویند شما این عبارت را تحریف کرده اید . مثلا شما گاهی یک مطلبی را به یک نفر می گویید بعد آن شخص سخن شما را در جای دیگری نقل می کند ، بعد کسی به شما می گوید که فلانی از قول تو چنین چیزی نقل کرد ؛ شما می بینید که آنچه که شما گفته اید با آنچه که او نقل کرده خیلی متفاوت است او در سخنهای شما کم وزیاد کرده است قسمتی از گفته های شما را که مفید مقصود شما بوده حذف کرده است و یک قسمتهایی از خودش بر آنها افزوده است . و درنتیجه سخن شما مسخ شده و چیز دیگری از آب در آمده است . آن وقت شما می گویید : خیر ، من گفته ام ، اما این آدم حرف مرا تحریف کرده است . مخصوصا اگر کسی در سندهای رسمی قلم ببرد ، دست ببرد ، می گویند که تحریف کرده است . کلمه «تحریف» بیش از این احتیاج به توضیح ندارد.

انواع تحریف :

تحریف انواعی دارد و از همه مهمتر این است که تحریف یا لفظی است و یا معنوی . تحریف لفظی این است که ظاهر یک چیز را عوض کنند مثلا شخصی سخنی به شما گفته است ، شما یک چیزی از گفته او کم کنید ، یا یک چیزی روی گفته او بگذارید ، و یا جمله های او را پس و پیش کنید که معنی اش فرق کند . بالاخره گفته او بگذارید ، و یا جمله های او را پس و پیش کنید ؛ این را می گویند « تحریف لفظی ».

اما تحریف معنوی این است که شما در لفظ تصرف نمی کنید ، لفظ همین است که هست، ولی این لفظ را طوری می شود معنی کرد که همان معنی صاف و راست و مستقیم آن است، مقصود گوینده هم همین بوده است و طور دیگری می توان معنی کرد که خلافق مقصد و مقصود گوینده است . وقتی که می خواهید این کلام را برای او شرح دهید آن را طوری معنی کنید که مطابق مقصود شما باشد نه مطابق مقصد اصلی گوینده . این را می گویند «تحریف معنوی ».

عوامل تحریف :

اغراض دشمنان

تمایل بشر به اسطوره سازی

عامل خصوصی .

معنی «تحریف معنوی » :

تحریف معنوی یعنی چه ؟ مثلا در یک جمله ممکن است ما از لفظ نه کم کنیم و نه زیاد ، ولی آنجا که می خواهیم توجیه و تفسیر کنیم طوری آن را توجیه و تفسیر کنیم که درست برخلاف و برضد معنی واقعی این جمله باشد .

اگر بخواهیم حوادث و قضایا را تحریف معنوی کنیم چگونه تحریف می کنیم ؟ حوادث و قضایای تاریخی از یک طرف علل و انگیزه ها دارد ، از طرف دیگر منظور و هدفها دارد . تحریف یک حادثه تاریخی به این است که یا علل و انگیزه های آن حادثه را چیزی بگوییم غیر از آنچه که بوده است و یاهدف و منظور را طوری تفسیر کنیم غیر از آنچه که بوده است . باز یک مثال کوچک : شما به منزل کسی می روید به عنوان اینکه از مکه آمده است . انگیزه شما این است که زیارت کردن حاجی مستحب است . فردی می گوید میدانی فلان کس چرا به خانه فلان شخص رفت ؟ می گوییم چرا ؟ می گوید او فلان منظور را دارد ؛ می خواهد دختر او را برای پسرش خواستگاری کند یا می خواهد دخترش را به بال پسر فلان کس بچسباند . موضوع مکه را بهانه کرده است . این طور منظور شما را تحریف می کنند. این را می گویند تحریف معنوی .

درحادثه تاریخی عاشورا که از یک طرف علل و انگیزه هایی دارد و از طرف دیگر هدفها و منظورهای عالی ما مسلمانها ، ما شیعیان حسین بن علی تحریف کردیم ، همان طور که معاویه بن ابی سفیان جمله پیغمبر را که درباره عمار فرمود : « تقتلک الفئه الباغیه » تحریف کرد ؛ یعنی حسین یک انگیزه ای داشت ، ما چیز دیگری برایش تراشیدیم ؛ حسین هدف و منظور خاصی داشت ، ما یک هدف و منظور دیگری برای او تراشیدیم . اباعبدالله نهضتی کرده است فوق العاده باعظمت و مقدسم . تمام شرایط تقدس یک نهضت اباعبدالله هست که نظیرش در دنیا وجود ندارد . آن شرایط چیست ؟

شرایط تقدس یک نهضت :

اولین شرط تقدس یک نهضت این است که منظور و هدف آن نهضت ، شخصی و فردی نباشد ، بلکه کلی ، نوعی ، انسانی باشد . یک وقت یک کسی نهضت می کند به خاطر شخص خودش . یک وقت کسی نهضت می کند به خاطر اجتماع . به خاطر انسانیت به خاطر حقیقت ، به خاطر حق ، به خاطر توحید ، به خاطر عدالت و مساوات ، نه به خاطر



خرید و دانلود  تحریفات در واقعه تاریخی کربلا2


واقعه عاشورا در میان غیر مسلامانان 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

واقعه عاشورا در میان غیر مسلامانان

غریب کربلا

همه ی عالم دیوانه ی اوست

نگرش اهل سنت

اغلب تاریخ نگاران اهل سنت از جمله محمد بن جریر طبری، بلاذری، ابن سعد، ابن قتیبه دینوری، احمد بن داوود دینوری و ابن اثیر واقعه کربلا را به تفصیل و بر اساس روایت ابومخنف بیان کرده اند، که تا حد زیادی با بیان تاریخ نگاران شیعه مشابه است.

همچنین عالمان اهل سنت مقام حسین بن علی را بسیار بزرگ می شمارند و او را از جمله اهل بیت پیامبر می دانند. با این حال رویکردهای مختلفی در خصوص قیام و شهادت و سوگئاری بر او دارند. برخی چون غزالی قیام وی علیه خلیفه زمان را ناروا می دانند. برخی چون ابن تیمیه و سلفی ها سوگواری برای او را بیعت می دانند. با این حال برخی نیز سوگواری برای او را جایز می دانند. اهل سنت سرزمین های شرقی شامل کشورهای آسیای جنوبی و جنوب شرقی در مقایسه با کشورهای عربی دیدگاه بسیار مثبت تری درخصوص عزاداری دارند.

البته اهل سنت سینه زنی، علم کشی، زنجیر زنی و سایر رسومات عزاداری عاشورا را حرام می دانند.

رسوم مردمی

در ماه محرم و بویژه روز عاشورا شیعیان و بسیاری از اهل سنت به سوگواری برای امام حسین می پردازند و بر مصائب وی و خانواده اش می گریند. هر چند سنت سوگواری از زمان امامان مرسوم بوده است، اما بتدریج تبدیل یک رسم اجتماعی گشته است و بسیاری از جنبه های عزاداری های عربی، ایرانی، ترکی، هندی و حتی مسیحی را جذب نموده است. این سوگواری در مناطق مختلف به صورت یک آیین مردمی درآمده است و شامل مراسم مختلفی می باشد.

در این روز مردان و زنان در بخش های جداگانه در حسینیه ها و مساجد گرد آمده و به سخنرانی های مذهبی، اشعار محزون، نوحه و سوز گوش داده و به گریه و ماتم می پردازند. در کشورهای عربی رسم مقتل خوانی نیز وجود دارد. در این روز مساجد و بسیاری از خانه ها غذای نذری می دهند.

تعزیه یا شبیه خوانی یکی دیگر از سنت های این روز است، که نوعی تئاتر خیابانی است و تعزیه خوانان با ایفای نقش شخصیت های واقعه کربلا آن را برای مردم بازآفرینی می کنند.

از جمله این مراسم دسته های عزاداری است که در آن مردان به سینه زنی و زنجیر زنی می پردازند و با خود علامت و علم حمل می کنند. از دیگر مراسم این روز در شهرهای کویری ایران «نخل برداری» است. نخل یک دست ساخته چوبی است که بسیار بزرگ و با عظمت می باشد و در ماه محرم با پارچه های مشکی و متفاوت تزیین می گردد و در عصر روز عاشورا این نخل توسط جمعیت بسیار زیادی از زمین بلند می شود و سه دور در حسینیه گردانده می شود و پس از آن مردم به عزاداری و سینه زنی و نوحه سرایی می پردازند.

گاه این رسوم صورتی غیر اسلامی پیدا کرده و علی رغم فتوای مراجع دینیو عزاداران با قمه و زنجیر به بدن خود آسیب می زنند.

سوگواری در میان غیر مسلمانان

سوگواری عاشورا مختص مسلمانان نیست. در ایران ارمنی ها نیز دستجات عزاداری دارند.

در ترینیداد و توباگو و جامائیکا تمامی گروه های قومی و مذهبی در مراسمی که به زبان محلی «هوسِی» خوانده می شود شرکت می کنند و به سوگواری می پردازند.

شاید یکی از نکات اصلی برای بحث و بررسی پیرامون قیام کربلا، چرایی و چگونگی بروز آن باشد. بی گمان هر واقعه دلایل تاریخی و جامعه شناسی دارد و برای پی بردن به علت اصلی بروز آن می بایست یک حادثه را در جغرافیای خاص زمانی و مکانی آن بررسی کرد. نگارنده در این نوشتار به بیان شرایط اجتماعی سرزمین خلافت اسلامی پرداخته است.

واقعه عاشورا صرف نظر از نگاه حسی و عاطفی شیعیان، از مقاطع حساس تاریخ اسلام به شمار می آید. این پدیده در طول سالیان سال، همواره مورد توجه بسیاری از نهضت ها، جریان ها، قیامها و جنبشهایی بوده است که عدالت خواهی و عدالت جویی را شعار اصلی خود قرار داده اند. بنابراین بجاست که از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد. نگارنده بر آن است که داستان عاشورا، حکایت پر رمز و رازی است که تا به امروز، تنها برخی از جنبه های آن برای ما آشکار شده است.

شاید یکی از نکات اصلی برای بحث و بررسی پیرامون قیام کربلا، چرایی و چگونگی بروز آن باشد. بی گمان هر واقعه دلایل تاریخی و جامعه شناسی دارد و برای پی بردن به علت اصلی بروز آن می بایست یک حادثه را در جغرافیای خاص زمانی و مکانی آن بررسی کرد.

نگارنده در این نوشتار قصد دارد، در حد بضاعت اندک خود و با تکیه بر متون و منابع تاریخی، شرایط اجتماعی سرزمین های خلافت اسلامی را توصیف کند.

می دانیم که اوضاع و احوال سیاسی جامعه مسلمین، بعد از رحلت پیامبر (ص) دگرگون شد. گردش برخی از گروه های قبیله ای که صرفا مبتنی بر جنبه های احساسی و عاطفی نسبت به شعارهای اخلاقی اسلام بود و از تعمق و آگاهی مکتبی بهره کمتری داشت، در زمان جانشینان پیامبر دستخوش تزلزل شد. به همین خاطر با عنایت به اینکه ویژگی های دوره جاهلی و عصبیت های مناسبت های اجتماعی آن هنوز هم برای قبایل عرب جذابیت داشت طبیعی بود که در مواجهه با مسایل روزمره که به حد امکان، منافع مادی و اقتصادی آنان را تامین یا تضعیف می کرد، برخورد متفاوت داشته باشند.

نوع تعامل قبایل عرب با بسیاری از حاکمیتها در دوره مورد نظر، بیانگر همین نگاه متفاوت است؛ به خصوص حوادث دوران امامت و خلافت امام علی(ع)، صلح امام حسن(ع) و قیام امام حسین(ع) از همین منظر قابل بررسی است برخی با توجه به گسترش امکانات اقتصادی جامعه اسلامی، نگاهی عافیت طلبانه به زندگی دارند و در مقابل اتفاقاتی که از نگاه آنان بر هم زدن آرامش جامعه اسلامی تلقی می شود، شدیدا واکنش نشان می دهند. گروهی دیگر تزاحم و تداخل منافع گروه های سیاسی را مضر و مخل حیات اجتماعی جامعه اسلامی تشخیص داده و به جای اینکه از حق پیروی کنند و متجاوز به حقوق را بر سر جای خود بنشانند، گوشه عزلتی اختیار کرده و بر حال و روز مسلمین تاسف می خورند.

گروه دیگر که جزو عمال هستند، بقا و دوام خود را در حمایت از حاکمیت سلطه می دانند و برای استمرار وضعیت خود، هر ناله حق طلبانه ای را در گلو خفه می کنند.

در این میان، راست قامتانی نیز هستند که به هیچ وجه ظلم و ستم را بر نمی تابند و پرشور و مقاوم در مقابل بی عدالتی مردانه می ایستند؛ گر چه از عده و وعده لازم برخوردار نیستند. این مرزبندی های اجتماعی تا زمان صلح امام حسن(ع) بر جامعه اسلامی حاکم بود.



خرید و دانلود  واقعه عاشورا در میان غیر مسلامانان 15 ص


تحریفات در واقعه تاریخی کربلا2

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

مقدمه :

حادثه عاشورا و تاریخچه کربلا دو صفحه دارد : یک صفحه سفید و نورانی و یک صفحه تاریک ، سیاه و ظلمانی که هر دو صفحه اش یا بی نظیراست و یا کم نظیر . اما صفحه سیاه و تاریکش از آن نظر سیاه و تاریک است که در آن فقط جنایت بی نظیر و یا کم نظیر می بینیم . یک وقت حساب کردم و ظاهرا در حدود بیست و یک نوع پستی ولئامت در این جنایت دیدم و خیال هم نمی کنم در دنیا چنین جنایتی پیدات بشود که تا این اندازه تنوع داشته باشد . البته در تاریخچه جنگهای صلیبی ، جنایتهای اروپاییها خیلی عجیب است و اینکه جرات نمی کنم که بگویم حادثه کربلا از نظر زیادی جنایت نظیر ندارد چون توجه من یکی به جنگهای صلیبی و جنایتهایی است که مسیحیها در ان مرتکب شدند وی کی هم به جنایتهایی است که همین اروپاییها در اندلس اسلامی مرتکب شدند که آن هم عجیب است . به هر حال این صد هزار نفر را کشتند و سربریدند .

معنی تحریف :

اما بحث اول درباره معنی تحریف که تحریف یعنی چه ؟ تحریف که از ماده « حرف» در زبان عربی است ، یعنی متمایل کردن یک چیز از آن مسیر اصلی و وضعه اصلی که داشته است یا باید داشته باشد . به عبارت دیگر ، تحریف نوعی تغییر و تبدیل است ، ولی تحریف مشتمل بر چیزی است که کلمه «تغییر» و «تبدیل» نیست . شما اگر کاری بکنید که یک جمله ای ، یک نامه ای ، یک شعری ، یک عبارتی آن مقصودی را که باید بفهماند نفهماند ، یک مقصود دیگری را بفهماند ، اینجا می گویند شما این عبارت را تحریف کرده اید . مثلا شما گاهی یک مطلبی را به یک نفر می گویید بعد آن شخص سخن شما را در جای دیگری نقل می کند ، بعد کسی به شما می گوید که فلانی از قول تو چنین چیزی نقل کرد ؛ شما می بینید که آنچه که شما گفته اید با آنچه که او نقل کرده خیلی متفاوت است او در سخنهای شما کم وزیاد کرده است قسمتی از گفته های شما را که مفید مقصود شما بوده حذف کرده است و یک قسمتهایی از خودش بر آنها افزوده است . و درنتیجه سخن شما مسخ شده و چیز دیگری از آب در آمده است . آن وقت شما می گویید : خیر ، من گفته ام ، اما این آدم حرف مرا تحریف کرده است . مخصوصا اگر کسی در سندهای رسمی قلم ببرد ، دست ببرد ، می گویند که تحریف کرده است . کلمه «تحریف» بیش از این احتیاج به توضیح ندارد.

انواع تحریف :

تحریف انواعی دارد و از همه مهمتر این است که تحریف یا لفظی است و یا معنوی . تحریف لفظی این است که ظاهر یک چیز را عوض کنند مثلا شخصی سخنی به شما گفته است ، شما یک چیزی از گفته او کم کنید ، یا یک چیزی روی گفته او بگذارید ، و یا جمله های او را پس و پیش کنید که معنی اش فرق کند . بالاخره گفته او بگذارید ، و یا جمله های او را پس و پیش کنید ؛ این را می گویند « تحریف لفظی ».

اما تحریف معنوی این است که شما در لفظ تصرف نمی کنید ، لفظ همین است که هست، ولی این لفظ را طوری می شود معنی کرد که همان معنی صاف و راست و مستقیم آن است، مقصود گوینده هم همین بوده است و طور دیگری می توان معنی کرد که خلافق مقصد و مقصود گوینده است . وقتی که می خواهید این کلام را برای او شرح دهید آن را طوری معنی کنید که مطابق مقصود شما باشد نه مطابق مقصد اصلی گوینده . این را می گویند «تحریف معنوی ».

عوامل تحریف :

اغراض دشمنان

تمایل بشر به اسطوره سازی

عامل خصوصی .

معنی «تحریف معنوی » :

تحریف معنوی یعنی چه ؟ مثلا در یک جمله ممکن است ما از لفظ نه کم کنیم و نه زیاد ، ولی آنجا که می خواهیم توجیه و تفسیر کنیم طوری آن را توجیه و تفسیر کنیم که درست برخلاف و برضد معنی واقعی این جمله باشد .

اگر بخواهیم حوادث و قضایا را تحریف معنوی کنیم چگونه تحریف می کنیم ؟ حوادث و قضایای تاریخی از یک طرف علل و انگیزه ها دارد ، از طرف دیگر منظور و هدفها دارد . تحریف یک حادثه تاریخی به این است که یا علل و انگیزه های آن حادثه را چیزی بگوییم غیر از آنچه که بوده است و یاهدف و منظور را طوری تفسیر کنیم غیر از آنچه که بوده است . باز یک مثال کوچک : شما به منزل کسی می روید به عنوان اینکه از مکه آمده است . انگیزه شما این است که زیارت کردن حاجی مستحب است . فردی می گوید میدانی فلان کس چرا به خانه فلان شخص رفت ؟ می گوییم چرا ؟ می گوید او فلان منظور را دارد ؛ می خواهد دختر او را برای پسرش خواستگاری کند یا می خواهد دخترش را به بال پسر فلان کس بچسباند . موضوع مکه را بهانه کرده است . این طور منظور شما را تحریف می کنند. این را می گویند تحریف معنوی .

درحادثه تاریخی عاشورا که از یک طرف علل و انگیزه هایی دارد و از طرف دیگر هدفها و منظورهای عالی ما مسلمانها ، ما شیعیان حسین بن علی تحریف کردیم ، همان طور که معاویه بن ابی سفیان جمله پیغمبر را که درباره عمار فرمود : « تقتلک الفئه الباغیه » تحریف کرد ؛ یعنی حسین یک انگیزه ای داشت ، ما چیز دیگری برایش تراشیدیم ؛ حسین هدف و منظور خاصی داشت ، ما یک هدف و منظور دیگری برای او تراشیدیم . اباعبدالله نهضتی کرده است فوق العاده باعظمت و مقدسم . تمام شرایط تقدس یک نهضت اباعبدالله هست که نظیرش در دنیا وجود ندارد . آن شرایط چیست ؟

شرایط تقدس یک نهضت :

اولین شرط تقدس یک نهضت این است که منظور و هدف آن نهضت ، شخصی و فردی نباشد ، بلکه کلی ، نوعی ، انسانی باشد . یک وقت یک کسی نهضت می کند به خاطر شخص خودش . یک وقت کسی نهضت می کند به خاطر اجتماع . به خاطر انسانیت به خاطر حقیقت ، به خاطر حق ، به خاطر توحید ، به خاطر عدالت و مساوات ، نه به خاطر



خرید و دانلود  تحریفات در واقعه تاریخی کربلا2