لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
بررسی علل پرخاشگری و مسائل مربوط به آن
پرخاشگری:
همه جوامع باید راههای بیابند تا مانع از آن شوند که اعضای آن یکدیگر را بکشند یا به هم آسیب برسانند. همه مردم رفتار پرخاشگرانه را تا اندازه ای کنترل می کنند ولی از لحاظ ارزشی که برای آن قایلنددو میزان محدود کردن آن باهم فرق دارند برای مثال قبایل سرخپوست امریکایی کومانچی ها و آپاچی ها کودکانشان را جنگجو بار می آورند و حال آنکه هوپیها و زونی ها به فرزندانشان صلحجویی و رفتار غیر پرخاشگرانه می آموزند در امریکای معاصر جوامع هوتری بر صلحجویی به عنوان شیوه ای از زندگی تاکید می کنند و فرزندانشان را طوری تربیت می کنند که پرخاشگر نباشند . اصولا در فرهنگ امخریکایی برای پرخاشگری و سر سختی ارزش قایلند.
تعاریف پرخاشگری :
روان شناسانی که اعتقادات نظری متفاوتی دارند در مورد چگونگی تعریف پرخاشگری اساسا باهم توافق ندارند.موضوع اصلی این است که آیا باید پرخاشگری را بر اساس پیامدهای قابل دیدن آن تعریف کنیم یا بر اساس مقاصد شخصی که آن را نشان می دهد (بعضی پرخاشگری را رفتاری می دانند که به دیگران آسیب می رساند یا بالقوه می تواند آسیب برساند. پرخاشگری ممکن است . بدنی باشد (زدن لگد زدن ، گاز گرفتن ) یا لفظی (فریاد زدن رنجاندن یا به صورت تجاوز به حقوق دیگری (مانند چیزی را بزور گرفتن ) . نقطه قوت این تعاریف عینی بودن آن است رفتار قابل مشاهده اطلاق می شود نقطه ضعف ان این است که شامل بسیاری از رفتارهایی است که ممکن است به طور معمول پرخاشگری تلقی نشود. اگر کودکی در را با لگد باز کند و با این کار به شخصی که پشت در ایستاده آسیب برساند معمولا به این کار پرخاشگری نمی گوویم مگر اینکه کودک از پیش بداندد که کسی پشت در ایستاده است .
بر طبق یک تعریف دیگر پرخاشگری رفتاری است که به قصد آزار کسی یا آسیب رساندن ب چیزی ابراز می شود . در این تعریف نیست فرد پرخاشگر مستتر است ولی شاید این تعریف کمتر باشد زیرا می توان از نیات فرد استنباطات مختلفی کرد علاوه بر این تعریف شامل رفتارهایی نمی شود که به آن معمولا پرخاشگری می گوییمن . کودکی که کودک دیگر را از تاب به کودک دیگر را ندارد ولی دیگران رفتارش را پرخاشگرانه می دانند . در عمل بسیاری از محققان ترکیبی از این دو تعریف را به کار می برند . رفتاری که به دیگران آسیب می رساند پرخاشگری تلقی می شود. بخصوص وقتی که کودک بداند که رفتارش به دیگری آسیب می رساند . اعمال خصمانه ای که از روی قصد باشد نیز پرخاشگری تلقی می شود .
بعضی از نظریه پردازان پرخاشگری وسیله ای را از پرخاشگری خصمانه جدا می کنند . پرخاشگری وسیله ای رفتاری است در جهت آسیب رساندن به دیگری بیشتر پرخاشگریهای بین کودکان کوچک از نوع وسیله ای است این نوع پرخاشگری به خاطر متعلقات است کودکان از یکدیگر اسباب بازی می قاپند یکدیگر را هل می دهند تا با اسباب بازی ای که می خواهن بازی کنند
به ندرت اتفاق می افتد که بخواهند به کسی آسیب برسانند یا از روی عصبانیت دست به پرخاشگری بزنند پرخاشگری را باید از جرات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
اختلالات مربوط به کروموزوم های جنسی
سندرم های زیر شناخته شده ترین سندرم های همراه با اختلالات کروموزوم های جنسی هستند.
سندرم ترنر
شایعترین اختلال کروموزومی در انسان می باشد. اما حدود 98% از تخم های گشنیده شده با این اختلال سقط خواهند شد و 2% باقی مانده که متولد می شوند، حدود یک در 10000 تولد زنده دختر هستند. این نوزادان در معرض خطر بالائی برای مرگ در دوران نوزادی می باشند. بیمارانی که از این سندرم رنج می برند دخترانی هستند با غدد جنسی رشد نکرده که به جای 46 کروموزوم 45 کروموزوم دارند. کروموزوم جنسی آن ها به جای xx به شکل xo است (در اینجا O نشان دهنده کروموزوم غایب است). چنین وضعیتی حاصل جدا نشدن (Non-disjunctive) کروموزوم جنسی است. از نظر بالینی بیماران کوتاه قد و نازا بوده، آمنوره اولیه دارند و اغلب به سایر ناهنجاری های مادرزادی شامل کوارکتاسیون آئورت، انسداد شریان ریوی، ناهنجاری های کلیوی و عقب ماندگی ذهنی مبتلا هستند. احتمال بروز سندرم ترنر با افزایش سن مادر، افزوده نمی شود.
/
سندرم کِلاین فِلتر
یکی از آناپلوئیدی های شایع کروموزوم های جنسی است. شیوع آن یک در هزار تولد زنده نوزادان پسر می باشد و ظاهراً با افزایش سن مادر برمیزان بروز آن افزوده می شود. بیماران مردان غیرطبیعی هستند که یک کروموزوم y و تعداد بیشتری کروموزوم x دارند (xxxy , xxy) ولی 22 جفت کروموزوم اتوزومالشان عادی است. تظاهرات اصلی این بیماری به صورت زیر است : مردان خواجه ای هستند که بیضه آن ها غیرفعال است. در مایع منی، اسپرمی وجود ندارد و موهای صورت، زیربغل و زهار بسیار کم هستند این بیماران مبتلا به ژینکوماستی و عقب ماندگی ذهنی می باشند.
سندرم (xyy)
مردانی هستند که یک کروموزوم y اضافه دارند. گزارش شده است که این مردان رفتارهای ضد اجتماعی بیشتری خواهند داشت. این مردان بلند قد (بیشتر از 185 سانتی متر) و اغلب دارای اختلال شخصیتی شدید هستند. وقوع این سندرم یک در هزار تولد زنده پسر است. این اختلال با افزایش سن مادر افزایش می یابد.
سندرم xxx
زنانی هستند که یک x اضافه دارند. این زنان نازا نبوده و فنوتیپ خاصی را از خود نشان نمی دهند. اما هر چه مقدار کروموزوم های x اضافی بیشتر شود احتمال عقب ماندگی ذهنی و ناهنجاری های مادرزادی مثل دستگاه تناسلی غیرطبیعی، رحم و واژن خوب رشد نکرده هم بیشتر می شود. میزان بروز این اختلال با افزایش سن مادر افزوده می شود.
بیماری های مندلی (Mendelian Disease)
به نام های اختلالات تک ژنی یا اختلالات تک مولکولی هم نامیده می شوند. گروهی از بیماری ها هستند که به واسطه حضور ژن جهش یافته ایجاد می شوند. جهش ژنی باعث می شود که اطلاعات مربوط به آن ژن تغییر کند. در این صورت آن ژن، یا پروتئین های ناقص تولید می کند و یا اصلاً پروتئینی تولید نمی کند و کمبود همین پروتئین باعث ایجاد علائم بیماری خواهد شد. جهش ژنی ممکن است از نسلی به نسل دیگر منتقل گردد و یا به صورت خود بخود در سلول زایا (اسپرم یا تخمک) ایجاد شود که در این صورت جهشی که در سلول زایای پدر یا مادر رخ داده است خود را در تمام سلول های بدن فرزند بروز می دهد.
اختلالات تک ژنی از پدر و مادر به فرزندان قابل انتقال هستند. سه الگوی وراثت ممکن است رخ دهد. اتوزومال غالب، اتوزومال مغلوب و وابسته به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
بررسی فرضیه های مربوط به تحقیق:
فرض شماره 1) 15% از افراد نمونه ،قادر به تصمیم گیری نیستند و35% فکر می کنند نمی توانند همانند گذشته برای کارهای خود تصمیم بگیرند پس این فرض هم پذیرفته می شود.
فرض شماره 2) حدود 14 نفر از 20 نفر همیشه احساس تقصیر دارند و انتظاری بزرگ دارند و احساس گناه می کنند و فکر می کنند جذابیت ندارند پس این فرض هم که اکثر افراد در اثر عدم اعتماد به نفس و احساس گناه افسرده می شوند نیز درست است.
فرض شماره 3) از آنجا که 60% به خاطر مسئله ازدواج دچار افسردگی شده اند پس این فرضیه درست بوده است و پذیرفته می شود .
فرض شماره 4) 40% از نمونه و طبق نظر مددکار بیشترین مراجعین دارای فقر و مشکلات مالی شدید هستند .پس فرض شماره 4 هم اثبات شد.
فرض شماره 5) 20%به شدت نگران سلامتی و ظاهر خود هستند و 10% وزن کمی نسبت به سن خود دارند و فکر میکنند هیکل شان زشت است. پس این فرضیه هم به اثبات می رسد.
فرض شماره 6)تقریباَ15 تا 20% به خاطر درگیری و مشکلات خانوادگی از زندگی لذت نمی برند و خود را ناکام می دانند و رضایت واقعی را از زندگی ندارند .در نتیجه این فرض هم پذیرفته می شود.
جدول مربوط به نتایج حاصل شده از فرضیه ها:
فرضیه ها
درصد تایید فرضیه
(1)
15تا35%
(2)
70%
(3)
60%
(4)
40%
(5)
حدود20%
(6)
15تا20%
آمار کلی:افسردگی از جمله بیمریهایی است که به خوبی می توانه شیوع و گسترش آن را در میان برخی از خانواده ها مشاهده کرد. از طرف دیگر افسردگی امروزه یکی ازشایع ترین اختلالات روانی و معضل عمومی زندگی بشر است. آمار و ارقام منتشر شده از سوی منابع علمی نمایانگر آن است که هر سال در دنیا حداقل یکصثد میلیون بیمار مبتلا به افسیردگی تشخیص داده می شوند با اینکه در مورد کشور ما نیز آمار دقیقی نمی توان ارائه کرد ،در کشور ما نیز افسردگی 35تا 45 درصد بیماریهای روانی را تشکیل می دهد ،که متاسفانه این رقم روز به روز بیشتر می شود.
فصل سوم :نتایج و بحث در مورد یافته ها
آمار مراجعین نوجوان به کلینیک اعصاب و روان در گچساران(بیمارستان شرکت نفت)
طبق نظر دکتر حبیبی متخص اعصاب و روان و با همکاری منشی ایشان فهمیدم که از بین 20 نفری که ممکن است در یک روز به واحد مددکاری مراجعه کنند :
4نفر افسردگی شدید و بسیار شدید و 2 نفر به نسبت افسرده ،4 نفر نیاز به مشاوره و حدود 6 نفر کمی افسرده اند . یعنی 100% افراد مراجعه کننده افسرده نیستند.
و از بین این 20 نفر ممکن است60 نفر افسرده باشند و نیاز به مشاوره داشته باشند ،و بقیه یا غمگین اند و یا طی مشکلات خانوادگی ،مالی،و……….. که طی چند روز گذشته بر ایشان پیش آمده اند احساس افسردگی دارند در صورتی که واقعاَ سالم اند.
بر اساس تحقیق انجام شده صرف نظر از آمار خود کشی به علت بیماری و افسردگی ،آمار مرگ و میر ناشی از این بیماری با آمار مرگ و میر ناشی از بیماری دیابت ،بیماری قلب و سرطان یکسان و برابر است و این نشان می دهد که بدن مردان افسرده،سریعتر فرسوده و پیرمی شود،اگر فکر خود کشی در مردان پدید آید ،احتما دست زدن به این کار در آنان بیش از زنان است.
افسردگی در افراد مجرد بیشتر از افراد متاُهل است.
مصاحبه:نظر دکتر حبیبی (متخصص اعصاب و روان )و خانم فاطمی مشاور بیمارستان
طی جلسات محدودی که با خانم فاطمی داشتم ایشان اظهار داشتند :بیشتر مراجعین ما از 18 تا 22 ساله هستند که دچار افسردگی بودند و حتی بیشتر آنان دست به خود کشی زده اند ولی ناموفق بوده اند و ما طبق تمایل خودشان بعد از بهبود ،جلساتی را به مدت حداکثر 45 دقیقه با آنها صحبت می کنیم و به حرفهایشان گوش می دهیم،ایشان می گویند:ما اول به بیمار اطمینان می دهیم که محرم اسرار او هستیم تا ا اعتماد به نفس خود را تقویت کند و با صراحت مشکلاتش را بگوید .
خانم فاطمی کارشناس ارشد علوم تربیتی و مشاور بیمارستان می فرمایند:بعضی از این افراد با عوامل بسیار جزئی که به نظر شاید خنده دار باشد دچار افسردگی می شود،مثلا مادری دختر نوجوان خود را نزد من آورد او می گوید قیافه ام زشت است ،دماغم ایراد دارد،و یا خانم با سن و سال پایین به خاطر نازائی افسرده شده و در معرض خودکشی قرار گرفته است،دختر خانم جوانی به خاطر خود فروشی احساس بی ارزش بودن می کند ،اما تحقیقات نشان داد که در گچساران بیشتر اقسردگی هاو در واقع کسانی که به ایشان مراجعه می کنند در اثر اعتیاد و فقر است و همچنین خانم فاطمی میگوید :بعضا از مراجعین فقط به خاطر اینکه یکی از اعضای خانواده شان مثلا مادر خانواده افسرده است آنها نیز تحت تاُثیر قرار می گیرند ،پس این مسئله می تواند به صورت وراثت باشد.
دکتر حبیبی می گوید ((99% ما افرده ایم و خود بی خبریم ))
ایشان می گوید خانواده ها باید نظارت کامل روی فرزندان خود داشته باشند شاید یکی از عوامل اختلالات روانی دوستان ناباب برای فرزندان ما باشد.
روان درمانی:
روان درمانی یکی از راه هایی است که افراد با دقت بیشتری به خود توجه می کنند و توانایی های خود را کشف می نمایند .روان در مانی قادر است مردم را به چنان بینشی از زندگی نایل سازد که آنها ضمنو بر زمین نهادن بار توهمات ،از پرتگاه گسستگیها عبور کرده و به تاُثیرات منفی آن بر دیدگاهشان خاتمه دهند.
محدودیت های پژوهش:
1-زمان کوتاه برای ارائه یک تحقیق در ترم تابستان و حجم بالای کار
2-یکی دیگر از محدودیتهای تحقیق اینکه افراد افسرده حاضر به همکاری و مصاحبه نمی شدند و ما مجبور شدیم از مشاوره کمک بگیریم .
3-عدم همکاری دکتر به خاطر مشغله کاری
4-قابل دسترس نبودن اطلاعات و آمار مربوط به این افراد افسرده چرا که به صورت محرمانه بایگانی می شوند . با تشکر
پیشنهادات و کاربردها :اگر فردی تصمیم به انجام مجدداین تحقیق و این موضوع گرفت همه جوانب را مد نظر قرار دهد ،زمان و شرایط را بسنجد،محدودیت ها و موانعی که ممکن است در بیمارستان و برخورد با بیماران داشته باشد را مدنظر قرار بدهد .در تحقیق خود صادقانه موضوع را بررسی تا ان شاء الله خوانندگان بتوانند بهره کافی را ببرند .
با تشکر ((مریم بویری))
بخش چهارم خلاصه و نتیجه گیری:
اگر افراد بشر در زمان حیات مادی بتوانند خود را به بی نیازی روحی برسانند و بر امیال نفسانی غلبه نمایند مشاهده خواهند کرد که زندگانی جلوه خاصی پیدا می کند و از رویدادهای خوب و بد آن از حد معمول خوشحال یا ناراحت نخواهد شد زیرا آنها توانسته اند خود را در مسیر حقایق حیات قرار دهنتد و با شناختی که از زندگانی بدست آورده اند ،هیچ عاملی نمی تواند آنها را از مسیر صحیح زندگی خارج نماد و یا تحت نفوذ خود قرار دهد .
مسیر زندگی بشر را در حقیقت دو عامل اصلی تعیین می کند که گذشتن صحیح و سالم از این مسیر ها باعث تکامل و برقراری فرد ،نسبت به دیگری خواهد شد که آن دو عامل عبارتند از :
1-شناخت وجود ذات خدای متعال
2-شناخت وجود ذات.
×سلامت روانی و تعادل ،هنگامی به وجود می آید که انگیزه های شهوانی توسط جریان مشترک عقل تجربی و فطرت کنترل می شوند.(تقوی)در این حالت نیازهای غریزی به صورت قابل قبول جریان مشترک عقل تجربی و فطرت ارضاء خواهند شد،و خود به نکامل نیروهای روانی کمک می نمایند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بررسی نظریه های مربوط به پیدایش شهرها :
نظریه های مربوط به پیدایش شهرها در تاریخ علوم سابقه ی طولانی دارد. حتی قبل از به وجود آمدن رشته ی جغرافیایی شهری نظام یافته (سیستماتیک)، این موضوع همواره مورد تاکید جغرافیدانان بوده است و بیشتر در نوشته های جغرافیایی قرن نوزدهم و اوایل بیستم دیده می شود.
اولین پایگاه تفکر در منشا پیدایش شهرها "مکتب جبر جغرافیایی" است که فردریک را تزل از پایه گذاران آن به شما می رود. در دوره ی توجه به جبر جغرافیایی و قبول نقش قاطع و تعیین کننده ی عوامل طبیعی در رویدادها و پدیده های جغرافیایی و تاریخی، شهر و تمدن شهری نیز حاصل عوامل ویژه ی طبیعی قلمداد می شد.
دومین پایگاه تفکر در زمینه ی پیدایش شهرها، به موازات جبر جغرافیایی، نظریه ی "پخش گرایی" است که در علوم اجتماعی، بویژه در مردم شناسی و جغرافیا مورد تاکید قرار گرفته است و ارتباط نزدیکی با محیط گرایی دارد. در نظریه ی پخش گرایی، سیر مدنیت و گسترش تمدنهای شهری به وضعیت مساعد طبیعی بستگی دارد. این سیر مدنیت، ابتدا از کانون اصلی خود به قلمروهای ویژه ای در نواحی مجاور گسترش می یابد، سپس با وجود آمدن شرایط خاصی، فاصله های طولانی را می پیماید و به نواحی مختلف جغرافیایی می رسد. براساس این نظریه، تمدن شهری، ابتدا بصورت دولتشهر یا واحدهای نسبتاً مستقل دردشتهای جنوب غربی آسیا ظاهر می شود، سپس به سوی مشرق یعنی حوزه ی سند و به سوی مغرب یعنی ناحیه ی کرت گسترش می یابد ودر این مسیریابی به یونان و روم می رسد. با تسلط یونان بر بعضی از شهرها (مستعمرات) و توسعه ی امپراطوری روم، زندگی شهری به اروپا می رسد سومین تفکر جغرافیایی که در قرن نوزدهم که مورد توجه قرار می گیرد، پایگاه انقلاب و تکامل، است. بر اساس این نظریه، سیر تمدن از ساده ترین شکل آن شروع می شود و در نهایت به تمدن شهری می انجامد. در همه ی دوره های تحول، اوضاع جغرافیایی محیط نیز در نظر گرفته می شود. از سکونتگاههای موقتی گرفته تا زندگی راه شکار و تا تهیه ی الوار برای ساختن مسکن، همچنین از روستاهای کشاورزی تا ایجاد شهرها و مطرح شدن تقسیم کار و شغلهای تخصصی همه و همه بررسی می گردد.
از آنچه گفتیم می توان نتیجه حاصل کرد که در پیدایش شهرها سه پایگاه فکری ایجاد، تکامل و پخش، نزدیک به هم و تقریباً شبیه به هم عمل می کنند و به قطعاتی می مانند که در برریهای علمی با پیوند آنها به هم می توان به یک بررسی منطقی دست یافت؛ البته برخی از محققان در شناخت شهر از روستا هنگام آغاز تمدن انسانی، بیشتر بر ارتباطات تجاری به همراه پنج عامل تاکید می کنند:
برج و بارو و استحکامات
وجود یک بازار
دارا بودن یک دادگاه با بعضی قوانین ویژه
وجود شیوه ای از تعاون و همکاری
حاکمیت شیوه ای دولتشهری، یا دارا بودن یک نقش نسبتاً مستقل
همه ی ویژگیهای مذکور را نمی توان به منزله ی یک الگوی جهانی در شهرهای نواحی مختلف جغرافیایی به کار گرفت؛ اما بیشتر این عوامل، شیوه ی زندگی شهری را در شناخت شهر از روستا بخوبی نشان می دهد.
در اینجا با توجه به اهمیت و نقش شیوه ی دولتشهری، این موضوع را کمی روشنتر بیان کرده، از دولتشهرهای سومری یاد می کنیم:
دولتشهرهای سومری، واحدهای سیاسی کوچک و خود گردانی بودند که زبان و مذهب مشترک داشتند و از نظر اقتصادی نیز به یکدیگر وابسته بودند. هر واحد شهری، شهر و مزمینهای زراعتی حومه ی آن و گاهی چند شهر کوچک روستا و آبادی را شامل می شد. مرکز هر واحد، خود شهر بود و مورفولوژی آن را بندر، کانال، معبد، واحدهای مسکونی، کارگاهها، مغازه ها و مراتع اطراف تشکیل می داد. در دولتشهرهای سومری، با پیشرفت اقتصاد شهری، تقسیم کار صورت می گرفت و طبقه ی متوسط شهری پدید می آمد. تجارت در اختیار گروه بازرگانان بود. مدار امور در دولتشهرها بر تعاون و همکاری اجتماعی استوار بود. شعر، هنر و ادبیات به کمال رسیده بود. تجارت زمینی، دریایی و رودخانه ای پایه اقتصاد دولتشهرها را تشکیل می داد. طرحهای وسیع آبیاری، زهکشی و خشکاندن باتلاقاه و تبدیل آن به زمینهای آباد، با کار دسته جمعی و تعاون انجام می گرفت. علم ریاضی، خط و هندسه پایه گذاری شد و معماری، تکامل یافت. نظام سیاسی دولتشهرهای سومری را دموکراسی بدوی گفته اند؛ نظامی که بنیاد آن بر سه دستگاه استوار بود:
مجمع عمومی شهر که قدرت سیاسی را در اختیار داشت.
شورای معمرین که امور روزمره ی جامعه ی شهری را اداره می کرد.
حاکم شهر که هیچگاه قدرت مطلق و فطذت استبدادی نداشت.
ویژگیهای شهرها در سیر مدنیت :
گوردن چایلد در مقاله ای که در سال 1950، با عنوان (انقلاب شهری) منتشر ساخت، هنگام شناخت شهرها از روستاهای دوره ی نئولیتیک، به ده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بررسی نظریه های مربوط به پیدایش شهرها :
نظریه های مربوط به پیدایش شهرها در تاریخ علوم سابقه ی طولانی دارد. حتی قبل از به وجود آمدن رشته ی جغرافیایی شهری نظام یافته (سیستماتیک)، این موضوع همواره مورد تاکید جغرافیدانان بوده است و بیشتر در نوشته های جغرافیایی قرن نوزدهم و اوایل بیستم دیده می شود.
اولین پایگاه تفکر در منشا پیدایش شهرها "مکتب جبر جغرافیایی" است که فردریک را تزل از پایه گذاران آن به شما می رود. در دوره ی توجه به جبر جغرافیایی و قبول نقش قاطع و تعیین کننده ی عوامل طبیعی در رویدادها و پدیده های جغرافیایی و تاریخی، شهر و تمدن شهری نیز حاصل عوامل ویژه ی طبیعی قلمداد می شد.
دومین پایگاه تفکر در زمینه ی پیدایش شهرها، به موازات جبر جغرافیایی، نظریه ی "پخش گرایی" است که در علوم اجتماعی، بویژه در مردم شناسی و جغرافیا مورد تاکید قرار گرفته است و ارتباط نزدیکی با محیط گرایی دارد. در نظریه ی پخش گرایی، سیر مدنیت و گسترش تمدنهای شهری به وضعیت مساعد طبیعی بستگی دارد. این سیر مدنیت، ابتدا از کانون اصلی خود به قلمروهای ویژه ای در نواحی مجاور گسترش می یابد، سپس با وجود آمدن شرایط خاصی، فاصله های طولانی را می پیماید و به نواحی مختلف جغرافیایی می رسد. براساس این نظریه، تمدن شهری، ابتدا بصورت دولتشهر یا واحدهای نسبتاً مستقل دردشتهای جنوب غربی آسیا ظاهر می شود، سپس به سوی مشرق یعنی حوزه ی سند و به سوی مغرب یعنی ناحیه ی کرت گسترش می یابد ودر این مسیریابی به یونان و روم می رسد. با تسلط یونان بر بعضی از شهرها (مستعمرات) و توسعه ی امپراطوری روم، زندگی شهری به اروپا می رسد سومین تفکر جغرافیایی که در قرن نوزدهم که مورد توجه قرار می گیرد، پایگاه انقلاب و تکامل، است. بر اساس این نظریه، سیر تمدن از ساده ترین شکل آن شروع می شود و در نهایت به تمدن شهری می انجامد. در همه ی دوره های تحول، اوضاع جغرافیایی محیط نیز در نظر گرفته می شود. از سکونتگاههای موقتی گرفته تا زندگی راه شکار و تا تهیه ی الوار برای ساختن مسکن، همچنین از روستاهای کشاورزی تا ایجاد شهرها و مطرح شدن تقسیم کار و شغلهای تخصصی همه و همه بررسی می گردد.
از آنچه گفتیم می توان نتیجه حاصل کرد که در پیدایش شهرها سه پایگاه فکری ایجاد، تکامل و پخش، نزدیک به هم و تقریباً شبیه به هم عمل می کنند و به قطعاتی می مانند که در برریهای علمی با پیوند آنها به هم می توان به یک بررسی منطقی دست یافت؛ البته برخی از محققان در شناخت شهر از روستا هنگام آغاز تمدن انسانی، بیشتر بر ارتباطات تجاری به همراه پنج عامل تاکید می کنند:
برج و بارو و استحکامات
وجود یک بازار
دارا بودن یک دادگاه با بعضی قوانین ویژه
وجود شیوه ای از تعاون و همکاری
حاکمیت شیوه ای دولتشهری، یا دارا بودن یک نقش نسبتاً مستقل
همه ی ویژگیهای مذکور را نمی توان به منزله ی یک الگوی جهانی در شهرهای نواحی مختلف جغرافیایی به کار گرفت؛ اما بیشتر این عوامل، شیوه ی زندگی شهری را در شناخت شهر از روستا بخوبی نشان می دهد.
در اینجا با توجه به اهمیت و نقش شیوه ی دولتشهری، این موضوع را کمی روشنتر بیان کرده، از دولتشهرهای سومری یاد می کنیم:
دولتشهرهای سومری، واحدهای سیاسی کوچک و خود گردانی بودند که زبان و مذهب مشترک داشتند و از نظر اقتصادی نیز به یکدیگر وابسته بودند. هر واحد شهری، شهر و مزمینهای زراعتی حومه ی آن و گاهی چند شهر کوچک روستا و آبادی را شامل می شد. مرکز هر واحد، خود شهر بود و مورفولوژی آن را بندر، کانال، معبد، واحدهای مسکونی، کارگاهها، مغازه ها و مراتع اطراف تشکیل می داد. در دولتشهرهای سومری، با پیشرفت اقتصاد شهری، تقسیم کار صورت می گرفت و طبقه ی متوسط شهری پدید می آمد. تجارت در اختیار گروه بازرگانان بود. مدار امور در دولتشهرها بر تعاون و همکاری اجتماعی استوار بود. شعر، هنر و ادبیات به کمال رسیده بود. تجارت زمینی، دریایی و رودخانه ای پایه اقتصاد دولتشهرها را تشکیل می داد. طرحهای وسیع آبیاری، زهکشی و خشکاندن باتلاقاه و تبدیل آن به زمینهای آباد، با کار دسته جمعی و تعاون انجام می گرفت. علم ریاضی، خط و هندسه پایه گذاری شد و معماری، تکامل یافت. نظام سیاسی دولتشهرهای سومری را دموکراسی بدوی گفته اند؛ نظامی که بنیاد آن بر سه دستگاه استوار بود:
مجمع عمومی شهر که قدرت سیاسی را در اختیار داشت.
شورای معمرین که امور روزمره ی جامعه ی شهری را اداره می کرد.
حاکم شهر که هیچگاه قدرت مطلق و فطذت استبدادی نداشت.
ویژگیهای شهرها در سیر مدنیت :
گوردن چایلد در مقاله ای که در سال 1950، با عنوان (انقلاب شهری) منتشر ساخت، هنگام شناخت شهرها از روستاهای دوره ی نئولیتیک، به ده