لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
6-3 قواعد استنتاج
اگرچه نمودارهای ون از جمله روشهای تصمیم گیری برای قیاسهای صوری محسوب می شوند ولی این نمودارها برای استدلالات پیچیده تر مناسب نیستند، زیرا خواندن این نمودارها مشکل است. قیاس صوری مشکل اساسی تر دیگری دارد و آن این است که فقط بخش کوچکی از عبارات منطقی را می توان به وسیله قیاس صوری بیان کرد. در واقع قیاس صوری طبقه بندی شده فقط شامل عبارات گروه بندی شده I,E,A وO می باشد. منطق گزاره ای، ابزار دیگری را برای توصیف استدلال ارائه می دهد. در حقیقت ما غالبا بدون آنکه بدانیم از منطق گزاره ای استفاده می کنیم. به عنوان مثال استدلال گزاره ای زیر را در نظر بگیرید :
اگر برق باشد، کامپیوتر کار خواهد کرد
برق هست
.. کامپیوتر کار خواهد کرد
می توان این استدلال را با استفاده از حروف انگلیسی به شکل رسمی زیر بیان نمود.
A = برق هست
B = کامپیوتر کار خواهد کرد
بنابراین استدلال فوق را می توان به این صورت نوشت :
استدلالات زیادی به این شکل وجود دارند. صورت کلی نمایش استدلالی از این نوع، به این صورت است :
P → q
P
q
که در آن p و q متغیرهای منطقی بوده و می توانند هر عبارتی را نشان دهند. استفاده از متغیرهای منطقی در منطق گزاره ای این اجازه را به ما می دهد که عباراتی پیچیده تر از چهارچوب عبارت قیاس صوری یعنی I,E,A و O داشته باشیم. این نوع استنتاج در منطق گزاره ای نامهای مختلفی دارد، از جمله : استدلال مستقیم، انتزاع، قانون انفصال و فرض مقدم. توجه کنید که این مثال را به صورت قیاس صوری نیز می توان بیان کرد.
همه کامپیوترها با داشتن برق کار خواهند کرد
این کامپیوتر برق دارد
این کامپیوتر کار خواهد کرد
که نشان می دهد انتزاع یک حالت خاص از قیاس صوری است. قانون انتزاع از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا پایه و اساس سیستمهای خبره مبتنی بر قاعده را تشکیل می دهد. گزاره مرکب P →q نشان دهنده یک قاعده است و p نشان دهنده الگویی است که باید بر مقدم منطبق شود تا این قاعده ارضاء گردد. ولی همان طور که در فصل دوم مطرح شد، عبارت شرطی P →q دقیقاً معادل با یک قاعده نیست زیرا عبارت شرطی، یک تعریف منطقی است که توسط جدول درستی تعریف می شود و برای هر عبارت شرطی تعاریف زیادی می تواند وجود داشته باشد.
ما به طور قراردادی برای نشان دادن گزاره های ثابت نظیر " برق وجود دارد " از حروف بزرگ مانند C,B,A و ... استفاده می کنیم و با حروف کوچک از قبیل r,q,p و ... متغیرهای منطقی را نشان می دهیم که می توانند بجای گزاره های ثابت مختلفی قرار بگیرند. توجه باشید که این قرارداد برخلاف قرارداد موجود در پرولوگ است که از حروف بزرگ به عنوان متغیر استفاده می کند.
این شکل قانون انتزاع را می توانیم با متغیرهای منطقی دیگری نیز بنویسیم :
که این شکل نیز همان مفهوم قبلی را دارد.
توصیف دیگری برای شکل فوق می تواند به این صورت باشد :
علامت کاما در اینجا برای جدا کردن یک مقدمه از مقدمه دیگر بکار می رود و علامت کاما – نقطه ( سمی کالون) پایان مقدمات را نشان میدهد. اگر چه تا به حال فقط با استدلالاتی سروکار داشته باشیم که دو مقدمه داشته اند، ولی شکل کلی تر یک استدلال به این صورت است :
P1 , P2 , … PNi .. C
هدف p در صورتی ارضاء می شود که همه اهداف فرعی P1 , P2 , … PNi ارضاء شده باشند. یک استدلال مشابه با عبارت فوق را برای قواعد تولید می توان به شکل کلی زیر نوشت :
C1 ^ C2 ^ … CN →A
و به این معناست که اگر همه شروط Ci یک قاعده ارضاء شوند در این صورت اقدام A آن قاعده اجراء خواهد شد. همانطور که قبلا نیز مطرح شد، هر عبارت منطقی به شکل فوق دقیقاً معادل یک قاعده نیست زیرا تعریف منطقی عبارات شرطی دقیقا معادل قاعده تولید نمی باشد. ولی به هر حال این شکل منطقی به فهم قواعد کمک مستقیم و مفیدی خواهد کرد.
عملگرهای منطقی AND و OR در پرولوگ، شکلی متفاوت با شکل متدوال ^ و دارند. علامت کاما بین اهداف فرعی در پرولوگ به معنای ترکیب عطفی ^ است در حالی که ترکیب فصلی، ، با یک سمی کالون ( ؛ ) نشان داده می شود. به عنوان مثال
P : - p1 I p2 .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 227
مقدمه:
یکی از مشکلات روابط عمومی ها در کشورها ما فقدان منابع علمی و مکتوب در این حوزه می باشد از دیرباز و از زمانی که روابط عمومی عنوان یک رشته و حرفه در کشور ما متولد شد، به دلیل آن که تولد این حرفه جدید بر اساس نیازها و زیر ساخت های موجود در کشور ما جوابگوی این نهاد اجتماعی نبود، ساز و کازهای مناسب هم برای توسعه و ارتقاء روابط عمومی ایجاد نشد ولی با گذشت زمان و ایجاد نیازهای جدید در جامعه در حال گذرا ایران نیاز به داشتن روابط عمومی های کارآمد بیش از پیش احساس شد. با سواد شدن درصد بیشتری از مردم، ایجاد تمایلات تساوی طلبانه، بالا رفتن توقعات مردم از حکومت ها، گسترش وسایل ارتباط جمعی، اهمیت یافتن هرچه بیشتر افکار عمومی، رشد صنایع و شرکت های سهامی و ... از جمله این عوامل به شمار می روند.
عموماً شاهد آن هستیم که واژه روابط عمومی در نوشتار و گفتار سازمانها، مطبوعات و مردم به میان می آید، بدون آنکه اولا بدانند، روابط عمومی چیست؟ آیا علمی است، که مورد بررسی ها و پژوهشهای علمی قرار می گیرد و از علوم دیگر، مانند ریاضیات، فیزیک و... نیز بهره می برد و یا هنری است، که از خلاقیتها، ابداع ها و تکنیکهای جدید و جذاب بهره می برد و در ردیف هنرهای هفتگانه نامیده می شود. و ثانیاً چه تعریفی دارد؟ آیا آینه تمام نما، وکیل مدافع مدعی العموم، مغز اندیشمند، مشاور مدیر، چشم بینا، بازوی توانا، گوش شنوا مبلغ و اطلاع رسان، زبان گویا است. و ثالثاً از چه جایگاه و موقعیتی برخورد است؟ آیا واحد است یا اداره، در متن است یا حاشیه، اصلی است یا فرعی با واسطه است یا بی واسطه، واقعی است یا طفیلی.
از آنجایی که روابط عمومی ها در هر سازمان و یا دستگاه اجرایی، نه تنها هم سطح و هم طراز با بخشها و واحدهای دیگر هستند، بلکه باید از لحاظ موقعیت و جایگاه و عملکرد بر سایر بخشها توفق و اشراف داشته باشند؛ ولی متأسفانه در حال حاضر چنین نیست و این موضوع در ساختار همه دستگاهها بعنوان یک نقص و کاستی محسوب می شود. اساس این کاستی و ضعف به دو عامل اصلی باز می گردد:
اول:ضعف برداشت و عدم معرفت و خویشتن شناسی خود روابط عمومی ها.
می دانیم خویشتن شناسی سودمندترین دانشهاست و بی شک اگر یک روابط عمومی، تعریف جامع و کامل خود را بداند، جایگاه و مقام خود را بشناسد، با مسئولیت و وظابف خود آشنا و در اجرای آن کوشش کند حقیقتا به این کاستی و ضعف گرفتار نخواهد شد.
دوم:ضعف برداشت و عدم شناخت و آگاهی مدیران نسبت به روابط عمومی.
می دانیم وجود یک روابط عمومی علمی و کارآمد در یک ضرورتی اجتناب ناپذیر است، که در این میان خود مدیر باید بداند که بدون داشتن یک روابط عمومی فعال، قوی و توانمند قادر به انجام قسمت اعظم فعالیتها و نیل به اهداف خود نخواهد بود و مرحوم دکتر حمید نطقی- بنیانگذار روابط عمومی علمی در ایران- گفته است که: هر مدیریتی، سزاوار همان روابط عمومی است که دارد.
از آنجایی که موضوع آموزش از مهمترین عوامل مؤثر در توسعه کمی و کیفی فعالیتهای هر مجموعه است و بهره گیری درست و مناسب از آن، دستیابی به اهداف مورد نظر را تسهیل می کند. همچنین در ارتقاء سطح دانش و مهارت کارکنان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
تعارض سازمانی تعریف، مبانی، انواع و مدیریت تعارض
چکیده
این مقاله مفهوم تعارض را شرح داده و تعارض را تعریف میکند. جایگاه تعارض در مدیریت و سازمان را مورد بررسی قرار میدهد. انواع تعارضات سازمانی را برشمرده و آنها را تقسیمبندی میکند. نظریهها و رویکردهای مختلف درباره تعارض سازمانی را شرح میدهد. به منشأ تعارضات سازمانی اشاره میکند و در پایان به مبحث مدیریت تعارض و استراتژیهای آن میپردازد.
منبع : روزنامه همشهری، شنبه 28 خرداد 1384، سال سیزدهم، شماره 3725، صفحه 10
کلیدواژه : تعارض سازمانی؛ تعارضات سازمانی؛ مدیریت تعارض؛استراتژی ایجاد تعارض
1- مقدمه
تعارض پدیدهای است که آثار مثبت و منفی روی عملکرد افراد و سازمانها دارد. استفاده صحیح و مؤثر از تعارض موجب بهبود عملکرد و ارتقای سطح سلامتی سازمان میگردد و استفاده غیر مؤثر از آن موجب کاهش عملکرد و ایجاد کشمکش و تشنج در سازمان میشود. استفاده مؤثر از تعارض مستلزم شناخت و درک کامل ماهیت آن و همچنین علل خلق کننده و کسب مهارت در اداره و کنترل آن است که البته امروز به عنوان یکی از مهمترین مهارتهای مدیریت به شمار میآید. توانایی برخورد با تعارض و اداره آن، در موفقیت مدیران سازمانها نقش ارزندهای دارد. اگر تعارضها سازنده باشند، موجب بروز افکار نو و خلاق میشوند و زمینه تغییر و نوآوری و تحول سازنده را در سازمان فراهم میسازند و در نهایت به مدیریت کمک میکنند تا به اهداف سازمانی خویش نائل آید.
در این مقاله سعی نگارنده بر آن است تا مفهوم تعارض، دیدگاههای سنتی، روابط انسانی و تعاملی و انواع تعارض را تبیین و به مدیران سازمانها کمک کند تا با مهارتهای مدیریت تعارض آشنا و در مواقع لزوم آن را به کار گیرند.
2- مفهوم تعارض
در فرهنگ لغات فارسی، تعارض به معنای متعرض و مزاحم یکدیگر شدن، باهم خلاف کردن و اختلاف داشتن معنی شده است. رابینز در تعریفی میگوید: «تعارض فرآیندی است که در آن، شخص الف به طور عمدی میکوشد تا به گونهای بازدارنده سبب ناکامی شخص در رسیدن به علایق و اهدافش گردد». وی توضیح میدهد که در این تعریف، مفاهیم ادراک یا آگاهی (Perception)، مخالفت(Opposition)، کمیابی (Scarcity) و بازدارندگی (Blockage) نشاندهنده ماهیت تعارض هستند. سایر وجوه مشترک تعریفهای واژه تعارض عبارت از مخالفت، نزاع، کشمکش، پرخاشگری و آشوب است.
3- جایگاه تعارض در مدیریت
بنابر آنچه که گذشت نتیجه میگیریم آنچه که تعارض را ایجاد میکند، وجود نظرات مختلف و سپس ناسازگاری یا ضد و نقیض بودن آن نظریات است. درک نظرات مختلف به مدیران کمک میکند تا شیوه مناسبی را برای حل تعارض انتخاب کنند. با توجه به سیر پیشرفت مکاتب فکری مدیریت در طول سالهای اخیر، سه نظریه متفاوت در مورد تعارض در سازمانها وجود دارد. نخستین دیدگاه اعتقاد دارد که باید از تعارض دوری جست چرا که کارکردهای زیانباری در درون سازمان خواهد داشت، به این دیدگاه نظریه سنتی تعارض(تئوری یگانگی) میگویند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
تعارض سازمانی: تعریف، مبانی، انواع و مدیریت تعارض
چکیده
این مقاله مفهوم تعارض را شرح داده و تعارض را تعریف میکند. جایگاه تعارض در مدیریت و سازمان را مورد بررسی قرار میدهد. انواع تعارضات سازمانی را برشمرده و آنها را تقسیمبندی میکند. نظریهها و رویکردهای مختلف درباره تعارض سازمانی را شرح میدهد. به منشأ تعارضات سازمانی اشاره میکند و در پایان به مبحث مدیریت تعارض و استراتژیهای آن میپردازد.
منبع : روزنامه همشهری، شنبه 28 خرداد 1384، سال سیزدهم، شماره 3725، صفحه 10
کلیدواژه : تعارض سازمانی؛ تعارضات سازمانی؛ مدیریت تعارض؛استراتژی ایجاد تعارض
1- مقدمه
تعارض پدیدهای است که آثار مثبت و منفی روی عملکرد افراد و سازمانها دارد. استفاده صحیح و مؤثر از تعارض موجب بهبود عملکرد و ارتقای سطح سلامتی سازمان میگردد و استفاده غیر مؤثر از آن موجب کاهش عملکرد و ایجاد کشمکش و تشنج در سازمان میشود. استفاده مؤثر از تعارض مستلزم شناخت و درک کامل ماهیت آن و همچنین علل خلق کننده و کسب مهارت در اداره و کنترل آن است که البته امروز به عنوان یکی از مهمترین مهارتهای مدیریت به شمار میآید. توانایی برخورد با تعارض و اداره آن، در موفقیت مدیران سازمانها نقش ارزندهای دارد. اگر تعارضها سازنده باشند، موجب بروز افکار نو و خلاق میشوند و زمینه تغییر و نوآوری و تحول سازنده را در سازمان فراهم میسازند و در نهایت به مدیریت کمک میکنند تا به اهداف سازمانی خویش نائل آید.
در این مقاله سعی نگارنده بر آن است تا مفهوم تعارض، دیدگاههای سنتی، روابط انسانی و تعاملی و انواع تعارض را تبیین و به مدیران سازمانها کمک کند تا با مهارتهای مدیریت تعارض آشنا و در مواقع لزوم آن را به کار گیرند.
2- مفهوم تعارض
در فرهنگ لغات فارسی، تعارض به معنای متعرض و مزاحم یکدیگر شدن، باهم خلاف کردن و اختلاف داشتن معنی شده است. رابینز در تعریفی میگوید: «تعارض فرآیندی است که در آن، شخص الف به طور عمدی میکوشد تا به گونهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
فهرست مطالب
مقدمه 1
فصل اول: کلیات 3
بخش اول: مفهوم لغوی و اصطلاحی ولایت مطلقه فقیه 4
1-1-1- ولایت 5
1-1-2- مطلقه 6
1-1-3- فقیه 7
بخش دوم: پیشینه بحث ولایت فقیه 8
1-2-1- حکومت در مباحث فقهی 10
الف) فقهای دوره اول 11
ب) فقهای دوره دوم 13
ج) فقهای دوره سوم 14
د) فقهای دوره چهارم 15
هـ) فقهای دوره پنجم 16
فصل دوم: مبانی مشروعیت ولایت مطلقه فقیه 20
بخش اول: دیدگاه امام خمینی 21
2-1-1- احادیث مرتبط با ولایت فقیه 25
2-1-3- وظایف ولی فقیه برای تشکیل حکومت اسلامی 26
2-1-3- بحث آزادی در نظام ولایت فقیه 27
بخش دوم: نظریه مشروعیت ولایت فقیه 28
2-2-1- بررسی دلایل عقلی نظریه مشروعیت ولایت فقیه 29
2-2-2- بررسی دلایل نقلی نظریه مشروعیت ولایت فقیه 31
2-2-3- شمهای از سیره عملی امام خمینی، احیا گردین 34
نتیجهگیری 38
منابع فارسی 40
مقدمه:
ملت ایران در پی انقلاب شکوهمند اسلامی خویش در سال 1357 با اکثریتی قاطع به برپایی نظام مکتب و مبتنی بر نظریه «ولایت فقیه» رأی مثبت دادند. بر اساس این نظریه، در عصر غیبت کبری حضرت مهدی «عج» باید در رأس حکومت اسلامی حتما یک فقیه عادل و جامع شرایطی که دارای صلاحیتهای لازم علمی و عملی برای رهبری است که او از طریق خبرگان منتخب مردم تعیین شده است، قرار بگیرد. چنین رهبری تمامی مسوؤلیتهای ناشی از ولایت امر و امامت امت را به عهده دارد و ضامن عدم انحراف ارکان مختلف حکومتی از وظایف اصیل اسلامی خود میباشند.
ولایت فقیه مقولهایست که ریشه در باورهای اسلامی دارد و این باورها و عقاید اسلامی نیز اولا علمی و ثانیا قابل بحث و بررسی هستند ولی بدیهی است که هر کدام از آنها بایستی در بستر واقعی خود مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرند. اصل موضوع ولایت فقیه سخن تازهای نیست بلکه سابقهای هزار ساله در فقه شیعه دارد و در معنای قدیمیاش حکومت بر صغار و ایتام و منصب قضاوت تعمیم یافته که در فصل اول با بررسی دورههای تاریخی فقها با نگاهی مختصر به آن پرداختهایم اما امام خمینی دایره معانی آنرا به مثابه نظریه دولت مطرح ساخت که شامل معانی گذشته و اما اعم از آنها بود یعنی با این تفاوت که امام قلمرو اختیارات فقیه را به حکومت و قدرت سیاسی گسترش داد و نظریه حکومت اسلامی را به وجود آورد و هم چنین طرح مقوله ولایت مطلقه فقیه از ابتکارات امام خمینی است بگونهای که ایشان صراحتا میفرمایند:
« حکومت شعبهای از ولایت مطلقه رسولا.. است که یکی از احکام اولیه اسلام و محکوم بر تمام احکام فرعید حتی نماز ، روزه و حج است».
ولایت فقیه شکل حکومتی امام است که به دنبال حاکمیت دین و مقرارت آن در جامعه است نه حاکمیت افراد ولی از آنجا که دین سالاری لزوما دیندارسالاری را به دنبال دارد در نهایت به سالاری علمای عادل میانجامد.
در پژوهش حاضر در ابتدا به کلیاتی در مورد واژه «ولایت» «مطلقه» «فقیه» و هم چنین پیشینه بحث ولایت فقیه پرداخته شد است و در بخشهای دیگر به بررسی دلایل و استدلالات عقلی و نقلی و هم چنین مشروعیت آن از دید امام خمینی خواهیم پرداخت. در پایان این مقدمه لازم است از راهنمائی های اساتید گرامی تشکر و قدرانی نمایم.
بهار 1388
فصل اول:
کلیات