لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن .doc :
امام صادق از رسول خدا صلیالله علیه و آله:
ان لقتل الحسین حراره فی قلوبالمومنین لا تبرد ابدا
همانا شهادت حسین آتش عشقی در دل مومنان شعلهور ساخت که هیچگاه سرد و خاموش نگردد.
(مستدرک وسائل ج 2 ص 217)
مناجات الشاهدین
خدایا!
به سوی تو رو میآورم و به ربوبیت تو گواهی میدهم.
اعتراف میکنم که تو تربیت کننده و پرونده من هستی و بازگشتم به سوی توست.
مرا با نعمتت آغاز فرمودی قبل از این که چیز قابل ذکری باشم.
پروردگارا!
نامهایت مقدس و نعماتت بس عظیم و بیکران است.
بارالها!
کدام یک از نعمتهایت را میتوانم شماره کنم و کدام یک از عطاهایت را میتوانم شکر گویم؟
خدایا! این نعمتها از حوصله آمارگران افزون است و از گنجایش ضبط حافظهها بیرون.
بارالها!
آنچه خیر است برای ما امضا فرما و ما را در شمار نیکان قرار ده.
پروردگارا!
با کرامت برای ما پاداش عظیم, اندوخته نیکو و آسایش دائم مقرر فرما و گناهان ما را ببخش و ما را با هلاکشوندگان, هلاک مکن و رافت و رحمتت را از ما بازمگردان, ای مهربانترین مهربانان!
خداوندا!
به ما توفیق و توانایی عنایت فرما و تضرع ما را بپذیر, ای بهترین کسی که خواهش خواهنده را با عطا پاسخ میدهی و ای مهربانترین کسی که به تو پناه جویند.
از مناجات سیدالشهدا امام حسین(ع) در بیابان عرفات
الا ... ای محرم!
الا ... ای محرم!
تو آن خشم خونین خلق خدایی
که از حنجر سرخ و پاک شهیدان برون زد
تو بغض گلوی تمام ستمدیدگان جهانی
که در کربلا, نیمروزی به یکباره ترکید
تو خون دل و دیده روزگاری
که با خنجر کینهتوز ستم, بر زمین ریخت
تو خون خدایی که با خاک آمیخت
تو شبرنگ سرخی که در سالهای سیاهی درخشید.
الا ... ای محرم
تو خشم گره خورده سالیانی,
تو آتشفشانی
تو بر ظلم دشمن گواهی
تو بر شور ایمان پاکان, نشانی
تو هفتاد آیه
تو هفتاد سوره
تو هفتاد رمز حیاتی
تو پیغام فریاد سرخ زمانی
تو, موجی ز دریای عصیان و خشمی
که افتان و خیزان
رسیده است بر ساحل روزگاران
الا ... ای محرم
تو فجری, تو نصری
تو رعدی, تو برقی, تو طوفان طفی
تویی غرش تندر کوهساران
الا ... ای محرم
تو یادآور عشق و خون و حماسه
تو دانشگه بینظیر جهاد و شهادت
تویی مظهر ثار و ایثار یاران
الا ... ای محرم
به هنگام و هنگامه هجرت کاروان شهیدان
تو آن رهبان روانبخش و مهماننوازی
که در پای رهپوی آزادگان,
لاله ارغوان میفشانی
الا ... ای محرم
به چشم و دل قهرمانان و آزادمردان
که همواره بر ضد بیداد, قامت کشیدند
و در صفحه سرخ تاریخ,
زیباترین نقش جاوید را آفریدند
تو. آن آشنای کهن یاد و دشمن ستیزی
که همواره دریادشانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
پیـامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از نگـاه امام صادق علیهالسلام
اندیشههادر طول تاریخ بشریت، کم تر انسانی وجود دارد که مانند پیامبر اسلام تمام خصوصیات زندگی اش به طور واضح و روشن بیان و ثبت شده باشد. خداوند متعال در قرآن کریم ـ کتابی که خود حافظ اوست و بدون هیچ تغییری تا قیامت باقی است ـ با زیباترین عبارات و کاملترین بیانات، آن حضرت را معرفی نموده و با عالیترین صفات ستوده است. خداوند متعال میفرماید: «انک لعلی خلق عظیم»؛ ای پیامبر! تو بر اخلاقی عظیم استوار هستی. نیز میفرماید: «محمد رسولاللّه و الذین معه اشداؤ علی الکفار رحماء بینهم.»محمد صلیاللهعلیهوآله فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر کفار سر سخت و در میان خود مهربانند.
محققان، تاریخ نویسان و دانشمندان در ابعاد گوناگون زندگی حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله سخن گفتهاند.
اما ائمه علیهمالسلام با نگاهی ژرف و دقیق سیمای آن شخصیت بی نظیر و درّ یکتای عالم خلقت را به تماشا نشسته، به معرفی زندگی، مبارزات و آموزههای آن حضرت پرداختند.
در این نوشتار بر آنیم تا گوشه هایی از زندگی و شخصیت حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله را از نگاه امام صادق علیهالسلام به تماشا بنشینیم.تولد نورامام صادق علیهالسلام به نقل از سلمان فارسی فرمود: پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگی نور خودش آفریدنیز امام صادق علیهالسلام فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: «ای محمّد! قبل از این که آسمانها، زمین، عرش و دریا را خلق کنم. نور تو و علی را آفریدم...».
ثقةالاسلام کلینی(ره) مینویسد: امام صادق علیهالسلام فرمود: «هنگام ولادت حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله فاطمه بنت اسد نزد آمنه (مادر گرامی پیامبر) بود. یکی از آن دو به دیگری گفت: آیا میبینی آنچه را من میبینم؟دیگری گفت: چه میبینی؟ او گفت: این نور ساطع که ما بین مشرق و مغرب را فرا گرفته است! در همین حال، ابوطالب علیهالسلام وارد شد و به آنها گفت:چرا در شگفتید؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را به گفت. ابوطالب به او گفت: میخواهی بشارتی به تو بدهم؟ او گفت: آری. ابو طالب گفت: از تو فرزندی به وجود خواهد آمد که وصّی این نوزاد، خواهد بود
نامهای پیامبر
کلبی، از نسب شناسان بزرگ عرب میگوید: امام صادق علیهالسلام از من پرسید: در قرآن چند نام از نامهای پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله ذکر شده است؟ گفتم: دو یا سه نام.
امام صادق علیهالسلام فرمود: ده نام از نامهای پیامبر اکرم در قرآن آمده است: محمد، احمد،
عبدالله، طه، یس، نون، مزّمّل، مدّثّر، رسول و ذکر.
سپس آن حضرت برای هر اسمی آیهای تلاوت فرمود. نیز فرمود: «ذکر» یکی از نامهای محمّد صلیاللهعلیهوآله است و ما (اهلبیت) «اهل ذکر» هستیم. کلبی! هر چه میخواهی از ما سؤال کن.
کلبی میگوید: (از ابهّت صادق آل محمد علیهالسلام ) به خدا سوگند! تمام قرآن را فراموش کردم و یک حرف به یادم نیامد تا سؤال کنم.
برخی چهارصد نام و لقب پیامبر صلیاللهعلیهوآله که در قرآن آمده است، را بر شمردهاند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 47 صفحه
قسمتی از متن .doc :
موضوع تحقیق: صادق هدایت
استاد: آقای سنگتراش
گردآورنده: توحید شهرکی
شماره دانشجویی: 8642173
فهرست
زنرگی نامه
آثار
شرح حال
طبقه بندی آثار هدایت
بوف کور
عروسک پشت پرده
نگاهی به اقتباس های سینمایی هدایت
مدرنیسم در آثار هدایت
گروه ربعه
هدایت از زبان احسان طبرسی
گزارش کمان شکن
دریافتی از بوف کور
دست نوشته های هدایت
چند نامه از هدایت
هدایت و مرگ
3
5
6
6
7
9
10
13
18
19
23
25
45
46
47
زندگی نامه صادق هدایت در سال 1280 هجری شمسی در یک خانواده اشرافی رو به زوال در تهران متولد شد و در سال 1330 در پاریس به وسیله گاز به زندگی خود پایان داد؛ یعنی حدوداً 50 سال زندگی کرد.پدرِ پدربزرگش از رجال دوره ناصری و مفسر کتاب افضل السفها و روضه الصفا نادری و بعضی آثار دیگر بود.پدربزرگش یعنی جعفر قلی خان نیرالملک، رئیس مدرسه مشهور دارالفنون و مدتی هم وزیر علوم بود (بین سالهای 1275 تا 1283 به مدت هشت سال). از دیگر پستهای او: مدیر موسسه نظام، رئیس معارف استان فارس، حاکم مراغه، رئیس هیئت شیلات، مدیر کل ثبت اسناد و املاک و مدتی هم رئیس الوزراء حاکم وقت بود.پدر صادق هدایت، یعنی هدایت قلی خان اعتضاد الملک، در زمان قاجار مناصب بالایی داشت؛ سالها حاکم شهرهای مختلف بود. مشاور نخست وزیران دولت قاجار بود و سالها مدیر کل ادارات و سازمان های بزرگ بود. با سقوط دولت قاجار و روی کار آمدن دولت پهلوی، منصبی در حد دولت قاجار به او ندادند، ولی باز هم جزء مدیران مهم دوران محمدرضا پهلوی بود. مادر هدایت زیورالملوک نام داشت. دختر مخبرالسلطنه بزرگ و نوه اعتضاد الملک بود. برادر بزرگ صادق هدایت، یعنی محمود هدایت، حقوقدان بود. البته در زمان رضاخان نخست وزیر و معاون دیوان عالی کشور بود. برادر دیگرش عیسی، از افسران ارتش رضاخان بود؛ او سرلشکر و رئیس دانشکده افسری رضاخان بود. مخبرالسلطنه پسر عموی صادق هدایت، در سالهایی که هدایت بورسیه شده بود و در اروپا مشغول به تحصیل بود، نخست وزیر رضاخان بود. درواقع در بعضی تذکره ها نوشته اند که به خاطر نفوذ خانوادهاش در دستگاه دولتی بود که هدایت بورسیه گرفت و در اروپا مشغول به تحصیل شد. مخبرالسلطنه پسرعموی صادق هدایت، همان کسی بود که نهضت خیابانی را در آذربایجان متلاشی کرد. شوهر خواهر هدایت، سپهبد علی رزمآرا، نخست وزیر دولت محمدرضا بود که به علت کارهایی که انجام داده بود، توسط فدائیان اسلام مهدور الدم اعلام شد و پس از مدتی اعدام انقلابی شد. خلاصه اینکه در کل، در طایفه هدایت، مدیر و سرلشکر و وزیر زیاد بود؛ این را محمد علی همایون کاتوزیان در کتاب صادق هدایت از افسانه تا واقعیت می گوید. بنابراین دیده می شود که صادق هدایت در یک خانواده اشرافی روبه زوال، ولی بانفوذ که هم دررژیم پهلوی و هم دررژیم قاجار دارای مناصب بودند زندگی میکرد.
صادق هدایت مدتی در دارالفنون درس خواند، ولی به علت ناراحتی چشم مدتی ترک تحصیل کرد. بعد در مدرسه مسیحی تهران تحت نظر کشیشان و مدرسان فرانسوی ادامه تحصیل داد. (البته بیشتر کسانی که در تاریخ معاصر ما به عنوان پیشروان شعر نو و داستان نو و شخصیت های مشهور جهانی مطرح شده اند، عمدتاً فارغ التحصیل این مدارس و از خانوادههای مرفه بودند.) هدایت در سال 1305 یعنی در 25 سالگی جزء محصلین اعزامی با بورسیه دولت، به بلژیک سفر کرد. در آنجا چند رشته عوض کرد و در کل، در تحصیل موفق نبود و طی نامه نگاری های زیادی که با اقوام خود در ایران کرد، اصرار داشت اورا به فرانسه منتقل کنند. خانواده اش هم به دلیل نفوذی که در دربار داشتند، او را به فرانسه اعزام کردند و در آنجا در رشتهی دیگری شروع به تحصیل کرد که در آن هم موفق نبود و کلاً از حد دیپلم در زمان خودش فراتر نرفت. یک بار در فرانسه خواست خودش را در دریاچه بیاندازد و غرق کند که موفق نشد. پس از مدتی به ایران برگشت و مدت محدودی مشغول به کار شد. پس از آن، حدود یک سال به هند رفت و در آنجا زبان پهلوی را آموخت و چند متن پهلوی و یک کتاب کوچک پهلوی را هم به فارسی ترجمه کرد. در سال 1316 مجدداً به ایران برگشت و در بانک ملی استخدام شد، اما بعد از مدتی استعفا داد و به استخدام وزارت فرهنگ درآمد. بعد از مدتی در سال 1320، به عنوان مترجم در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران مشغول به کار شد. تا پایان زمانی که در ایران بود یعنی سال 1329، مشغول به همین کار بود که در اواخر سال 1329 برای خود کشی به پاریس رفت و درآنجا در 19 فروردین 1330، در خانهاش شیر گاز را باز گذاشت وخودکشی کرد و در گورستان مسیحیان در پاریس به خاک سپرده شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
امام جعفر صادق
یکی دیگر از صفات پسندیده ایشان این بود که کارهای شخصی خودشان را شخصا" انجام می دادند و سعی می کردند که سر بار دیگران نباشند.در ایامی که آقا مریض شده بود، ( و به سبب همان بیماری از دنیا رحلت کرد) عده ای از دوستان برای عیادت خدمت ایشان رسیدند ؛ حالشان مناسب نبود، دکتر علت بیماری را ضعف شدید تشخیص داده بود.یکی از شاگردان خدمت ایشان عرض کرد در صورت امکان استخاره ای بفرمایید ...فرمود: نیت کنید...یک دفعه ایشان با آن حال بیماری از رختخواب بیرون آمد، و به صورت چهار دست و پا تا کنار دیوار حرکت کرد . دستش را به دیوار گرفت و بلند شد، و از روی طاقچه چیزی برداشت و به همان صورت برگشت. وقتی داخل رختخواب شد، در دستشان تسبیح بود و این همه زحمت برای آوردن تسبیح بود .یکی از دوستان گفت : آقا شما می فرمودید ما می آوردیم چرا این همه خودتان را به زحمت انداختید؟ ایشان فرمود: پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: « بعد از ایمان و عمل صالح اگر کسی بتواند سربار مردم نباشد، ، من به او وعده بهشت می دهم» . آیا نمی خواهید من به وعده پیامبر خدا برسم؟ در ادامه فرمود: داداش جون ها تا می توانید روی پای خودتان بایستید و عزت نفس داشته باشید و از کسی سؤال و درخواست نکنید و خودتان کارهای خودتان را انجام دهید.
زندگی
جعفر صادق در روز ۱۷ ربیع الاول سال ۸۳هجری چشم به جهان گشود. پدرش امام محمد باقر و مادرش "ام فروه " دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر میباشد. کنیه او: "ابو عبدالله " و لقبش "صادق " است. صادق تا سن ۱۲سالگی معاصر جدش سجاد بود و امام جعفر را او آموزش داده بود. پس از مرگ امام چهارم مدت ۱۹سال نیز در خدمت پدرش امام محمد باقر زندگی کرد و با این ترتیب ۳۱سال از دوران عمر خود را پیش پدر و پدربزرگش بود.
پس از درگذشت پدرش ۳۴سال نیز دوره امامت او بود که در این مدت "مکتب جعفری" را پایه ریزی کرد. زندگی جعفر صادق مصادف بود با خلافت پنج نفر از امویان( هشام بن عبدالملک - ولید بن یزید - یزید بن ولید - ابراهیم بن ولید - مروان حمار ) و دو نفر از خلفای عباسی ( سفاح و منصور ) نیز در زمان امام مسند خلافت را تصاحب کردند.امام صادق در ۱۰سال آخر عمر در ناامنی و ناراحتی بیشتری بسر میبرد.
عصر امام صادق
عصر امام صادق یکی از طوفانی ترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاشها و انقلابهای پیاپی گروههای مختلف رخ میداد، که انقلاب "ابو سلمه " در کوفه و "ابو مسلم " در خراسان و ایران از مهمترین آنها بوده است. و همین انقلاب سرانجام حکومت بنی امیه را برانداخت. دوره انتقال حکومت هزار ماهه بنی امیه به بنی عباس طوفانی ترین و پر هرج و مرج ترین دورانی بود که زندگی امام صادق را فراگرفته بود. و از دیگر سو عصر او عصر برخورد مکتبها و ایده ئولوژیها و عصر تضاد افکار فلسفی و کلامی مختلف بود، که از برخورد ملتهای اسلام با مردم کشورهای فتح شده و نیز روابط مراکز اسلامی با دنیای خارج، به وجود آمده و در مسلمانان نیز شور و هیجانی برای فهمیدن و پژوهش پدید آورده بود.
امام صادق سعی بر مبارزه با الحاد و بی دینی و کفر داشت و نیز سعی میکرد تفسیر خود از اسلام را بر کرسی بنشاند.
علاوه بر این، با نقشهای دقیق و ماهرانه، شیعه را از اضمحلال و نابودی برهاند، شیعهای که در خفقان و شکنجه حکومت پیشین، آخرین رمقها را میگذراند، و آخرین نفرات خویش را قربانی میداد، و رجال و مردان با ارزش شیعه یا مخفی بودند، و یا در کر و فر و زرق و برق حکومت غاصب ستمگر ذوب شده بودند، و جرأت ابراز شخصیت نداشتند، حکومت جدید هم در کشتار و بی عدالتی دست کمی از آنها نداشت و وضع به حدی خفقان آور و ناگوار و خطرناک بود که همگی یاران امام را در معرض خطر مرگ قرار میداد، چنانکه زبده هایشان جزو لیست سیاه مرگ بودند.
"جابر جعفی " یکی از یاران ویژه امام است که از طرف آن حضرت برای انجام دادن امری به سوی کوفه میرفت. در بین راه قاصد تیز پای امام به او رسید و گفت : امام میگوید : خودت را به دیوانگی بزن، همین دستور او را از مرگ نجات داد و حاکم کوفه که فرمان محرمانه ترور را از طرف خلیفه داشت از قتلش به خاطر دیوانگی منصرف شد.
جابر جعفی که از اصحاب سر امام باقر نیز میباشد میگوید : امام باقر هفتاد هزار بیت حدیث به من آموخت که به کسی نگفتم و نخواهم گفت ... او روزی به حضرت عرض کرد مطالبی از اسرار به من گفتهای که سینه ام تاب تحمل آن را ندارد و محرمی ندارم تا به او بگویم و نزدیک است دیوانه شوم. امام فرمود : به کوه و صحرا برو و چاهی بکن و سر در دهانه چاه بگذار و در خلوت چاه بگو : حدثنی محمد بن علی بکذا وکذا ...، ( یعنی امام باقر به من فلان مطلب را گفت، یا روایت کرد ).
آری، شیعه میرفت که نابود شود، یعنی اسلام راستین به رنگ خلفا درآید، و به صورت اسلام بنی امیهای یا بنی عباسی خودنمایی کند.
در چنین شرایط دشواری، امام دامن همت به کمر زد و به احیا و بازسازی معارف اسلامی پرداخت و مکتب علمی عظیمی به وجود آورد که محصول و بازده آن، چهار هزار شاگرد متخصص ( همانند هشام، محمد بن مسلم و ... ) در رشتههای گوناگون علوم بودند، و اینان در سراسر کشور پهناور اسلامی آن روز پخش شدند. هر یک از اینان از طرفی خود، بازگوکننده منطق امام که همان منطق اسلام است و پاسدار میراث دینی و علمی و نگهدارنده تشیع راستین بودند، و از طرف دیگر مدافع و مانع نفوذ افکار ضد اسلامی و ویرانگر در میان مسلمانان نیز بودند. تأسیس چنین مکتب فکری و این سان نوسازی و احیاگری تعلیمات اسلامی، سبب شد که امام صادق ( ع ) به عنوان رئیس مذهب جعفری ( تشیع ) مشهور گردد. لیکن طولی نکشید که بنی عباس پس از تحکیم پایههای حکومت و نفوذ خود، همان شیوه ستم و فشار بنی امیه را پیش گرفتند و حتی از آنان هم گوی سبقت را ربودند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
پیـامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از نگـاه امام صادق علیهالسلام
اندیشههادر طول تاریخ بشریت، کم تر انسانی وجود دارد که مانند پیامبر اسلام تمام خصوصیات زندگی اش به طور واضح و روشن بیان و ثبت شده باشد. خداوند متعال در قرآن کریم ـ کتابی که خود حافظ اوست و بدون هیچ تغییری تا قیامت باقی است ـ با زیباترین عبارات و کاملترین بیانات، آن حضرت را معرفی نموده و با عالیترین صفات ستوده است. خداوند متعال میفرماید: «انک لعلی خلق عظیم»؛ ای پیامبر! تو بر اخلاقی عظیم استوار هستی. نیز میفرماید: «محمد رسولاللّه و الذین معه اشداؤ علی الکفار رحماء بینهم.»محمد صلیاللهعلیهوآله فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر کفار سر سخت و در میان خود مهربانند.
محققان، تاریخ نویسان و دانشمندان در ابعاد گوناگون زندگی حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله سخن گفتهاند.
اما ائمه علیهمالسلام با نگاهی ژرف و دقیق سیمای آن شخصیت بی نظیر و درّ یکتای عالم خلقت را به تماشا نشسته، به معرفی زندگی، مبارزات و آموزههای آن حضرت پرداختند.
در این نوشتار بر آنیم تا گوشه هایی از زندگی و شخصیت حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله را از نگاه امام صادق علیهالسلام به تماشا بنشینیم.تولد نورامام صادق علیهالسلام به نقل از سلمان فارسی فرمود: پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگی نور خودش آفریدنیز امام صادق علیهالسلام فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: «ای محمّد! قبل از این که آسمانها، زمین، عرش و دریا را خلق کنم. نور تو و علی را آفریدم...».
ثقةالاسلام کلینی(ره) مینویسد: امام صادق علیهالسلام فرمود: «هنگام ولادت حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله فاطمه بنت اسد نزد آمنه (مادر گرامی پیامبر) بود. یکی از آن دو به دیگری گفت: آیا میبینی آنچه را من میبینم؟دیگری گفت: چه میبینی؟ او گفت: این نور ساطع که ما بین مشرق و مغرب را فرا گرفته است! در همین حال، ابوطالب علیهالسلام وارد شد و به آنها گفت:چرا در شگفتید؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را به گفت. ابوطالب به او گفت: میخواهی بشارتی به تو بدهم؟ او گفت: آری. ابو طالب گفت: از تو فرزندی به وجود خواهد آمد که وصّی این نوزاد، خواهد بود
نامهای پیامبر