زی زی فایل

دانلود فایل

زی زی فایل

دانلود فایل

تحقیق در مورد شیخ احمد جام 16 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 16 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

شیخ احمد جامی

شیخ احمد جامی از اولاد لیث بن جریر علی از اصحاب رسول اکرم و از اعراب عدرنانی بود که به حضرت ابراهیم می رسد . که در عربستان زندگی می کرد عده ای از این قبایل به ایران مهاجرت کردند و عده ای در کاشمر ساکن شدند

 

 

شیخ احمد جامی

شیخ احمد جامی از اولاد لیث بن جریر علی از اصحاب رسول اکرم و از اعراب عدرنانی بود که به حضرت ابراهیم می رسد . که در عربستان زندگی می کرد عده ای از این قبایل به ایران مهاجرت کردند و عده ای در کاشمر ساکن شدند .

در سال 440 این کودک پا به دنیا گذاشت او در جوانی خود اهل منکرات و شراب خواری و کارهای دگر بود ولی در همه حال روحیه ای قوی و پیشرفت زیادی داشت و با تفاوتی با جوان های دیگر داشت او در جوانی عاشق کبک بود و در 18 سالگی عاشق زنی شد احمد با عبور و پشت سر گذاشتن همه عشق های خود در نهایت به عشق نهایی یعنی عشق به خدا رسید شیخ احمد در سن 22 سالگی متحول شد و راه خدا را در پیش گرفت و توبه کرد . در مورد توبه کردن احمد چنین روایت است که یک شب شیخ احمد باید دوستان خود را به شراب دعوت می کرد ، وی رفت برای گردآوری شراب که به او صدای آمد که گفت : چرا این کار را انجام می دهی و بیا به سوی خداوند و احمد دگرگون شد و و برای رفیقان خود هم چند دانه کشمش برد و در آبی در کوزه ریخت و به دوستانش داد و وقتی که خوردند آنها به خداوند روی آوردند و توبه کردند .

شیخ احمد جامی برای مدتی از روستا خارج شد و در کوه های اطراف روستا به عبادت پرداخت و بعد از گذشت سالها به شهر آمد و تمام خمره هایی که در شراب خانه ها بود را شکست افرادی که شراب می فروختند از وی شکایت کردند و به دستور حاکم آن را به داخل استبلی انداختند بعد از مدتی گفتند که انگار است ها سر به آخور گذاشته و گریه می کند و حاکم دستور داد که شیخ احمد را از شهر بیرون کند تا کسی را نفرین نکند . اشاره به شعر حافظ و جام شکنی شیخ احمد :

حافظ مرید جام می است آری صبا برو وز بند و بندگی برسان شیخ جام را

بعد از مدت ها به او وحی شد که در جلوی تو نوری است اورا دنبال کن شیخ احمد این نور را دنبال کرد تا به منطقه ای به نام زام رسید در روستایی به نام بیزگ رفت و در کوه بیزک به خودسازی پرداخت در دامنه کوه مسجدی ساخت که به نام مسجدند و معروف است که نوری که دنبال او بود در همان مکان ناپدید شد و بعد از مدتی به شهر بوژگان رفت چون مذهب احمد سنی حنفی بود و مردم بوژگان شیعه اسماعیلی بودند با او مخالفت کردند و او شهر بوژگان را ترک کرد و به روستای معدآباد آمد و برای جنگ سلطان سنجر دعا کرد تا پیروز شود و پیروز شد و از آن پس با سلطان سنجر سلجوقی دوستی کرد و در آنجا ماند و سلطان سنجر به او ارادت زیادی یافت .

او در معد آباداز زنی به نام بی بی خدیجه خواست که باغش را وقف او کند آن زن هم در عوض او گفت تو مرا شفاعت کن که به بهشت بروم شیخ احمد هم یک نامه نوشت که زمانی که من مردم و اگر بهشتی بودم این زن را هم شفاعت می کنم و بعد از مرگ بی بی خدیجه نامه اکه خواسته بود در کفن وی بگذارند قرار دادند و او را در گوشه باغ دفن کردند . شیخ احمد جامی در سال 536 فوت کردند و در محوطه خانقاه ایشان را دفن کردند و این روستا به نام تربت احمد جام نام گرفت که بعد از 100 تا 150 سال بعد به تربت جام مشهور شد .

سنگی که در اول ورودی آرامگاه قرار دارد سنگ مرکب نام دارد این نام به دلیل این بود که شیخ احمد به روی آن می نشست و به شاگردان خود درس می داد بعد از فوت شیخ احمد جامی فرزندان او یک جامعه ای را تشکیل دادند که 900 سال به طول انجامید . به بازماندگان احمد جامی خواجه گویند گروه اصلی خواجه ها را فرزندان شیخ احمد جامی تشکیل می دادند و گروه دوم را کسانی که در اطراف احمد جامی کار می کردند خواجه نام داشت و به آخر اسم های خود پسوند احمدی گذاشتند مانند کلیدداراحمدی – محرراحمدی و ...

بعد ها که هر حکومتی ایرانی در تربت جام حاکم می شد آثاری در آرامگاه بنا می کردند و آرامگاه به صورت مجموعه ای از آثار تاریخی دوره های مختلف از سلجوقی تا حال درآمد.

- آب انبار :



خرید و دانلود تحقیق در مورد شیخ احمد جام 16 ص


عالی قاپو و مسجد شیخ لطف الله چگونه ساخته شد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

عالی قاپو و مسجد شیخ لطف الله چگونه ساخته شد

/

احداث میدان های دولتی در عهد صفویه از اهمیت خاصی برخوردار شد. میدان عبارت بود از محوطه ای که بناهای عمده شهر در آن قرار می گرفت. این بناها عبارت بودند از: کاخ سلطنتی یا دیوان خانه حکومتی، بازار، مسجد جامع و بزرگ شهر. از بهترین نمونه های موجود در تاریخ ایران می توان به میدان نقش جهان اشاره کرد. عناصر تشکیل دهنده میدان نقش جهان عبارتند از: کاخ عالی قاپو، مسجد شیخ لطف الله، بازار، مسجد امام.

در این میان مسجد شیخ لطف الله و کاخ عالی قاپو، رو به روی هم قرار گرفته اند. کوچک بودن مسجد شیخ لطف الله که رو به روی کاخ عالی قاپو قرار گرفته، باعث شده که در مورد ارتباط این دو بنا، افسانه هایی را به پا سازند. اگر به راهنمایان محلی این دو بنا رجوع کنیم خواهند گفت که در زیر میدان نقش جهان تونلی ساخته اند که این تونل بین مسجد شیخ لطف الله و عالی قاپو حفر شده است تا زنان شاه عباس از درون این تونل عبور کنند و به مسجد شیخ لطف الله و عالی قاپو برسند. اما آیا واقعا زنان شاه عباس برای رفتن از کاخ به مسجد از این تونل مخفی عبور می کرده اند؟

مسجد شیخ لطف الله، بر خلاف مساجد اصفهان حیاط ندارد و مناره ای هم برای آن نساخته اند. رنگ کاشی های گنبد این مسجد هم بر خلاف دیگر مساجد ایران به رنگ نخودی است. به راستی داستان بنای عالی قاپو و مسجد شیخ لطف الله چه بود؟

● نوروز ۱۰۰۶، اصفهان

سال ها بود که شاه عباس به اصفهان رفت و آمد داشت. او هر از گاهی به باغ بزرگ شهر اصفهان رفت و آمد می کرد. این باغ در زمان شاه طهماسب صفوی ساخته شده بود. سال ها قبل در این باغ، بنایی را مرمت کرده بودند. این بنا کاخ کوچکی بود که در عهد تیموریان بنا شده بود. شاه عباس تصمیم گرفت که عید سال ۱۰۰۶ هجری قمری را در آن کاخ بگذراند. او پس از آن که موقعیت مناسب آن باغ را دید، تصمیم گرفت بنای کاخ را توسعه دهد و ساختمان هایی به صورت اندرونی و بیرونی به آن اضافه نماید. او دستور داد در این باغ بزرگ و زیبا، آبدارخانه، اصطبل و ساختمان های دیگری هم بنا کنند. او همچنین درباریان را تشویق کرد که در مجاورت این باغ خانه هایی برای خود بسازند. شاه عباس تصمیم گرفته بود اصفهان را پایتخت حکومت خود قرار دهد.

خبر در بین معماران شهر پیچید که شاه عباس قصد آن دارد بنای کاخ تیموریان را توسعه دهد. شاه، معماران زبده شهر را به کاخ خود در محله «دردشت» دعوت کرد و از آنها خواست که طبقاتی روی طبقات کاخ تیموری بنا کنند. او به معماران گفت که در صدد طرحی برای باغ کاخ هم باشند. معماران در این میان به مشورت پرداختند. پس از چند روز مشاوره به نزد شاه بازگشتند، و پیشنهاد دادند که درمحل باغ، میدانی بزرگ بنا کند. آنها به شاه گفتند که این میدان محل مناسبی برای تجمع مردم در روزهای مهم سال خواهد شد. آنها به شاه پیشنهاد دادند که ساختمان های مهم شهر را در اطراف همین میدان بنا کند. شاه، طرح معماران شهر را پسندید و دستور داد هر چه سریع تر بنای عمارت میدان نقش جهان را آغاز کنند.

میدان نقش جهان به طول ۴۴۰ قدم و عرض ۱۶۰ قدم در حال ساخت بود. بنای میدان به گونه ای ساخته می شد که عمارت عالی قاپو در مغرب آن قرار می گرفت.

معماران دیگری نیز روی کاخ دوره تیموری بنایی سه طبقه بر پا کردند. قسمت پایین عالی قاپور را اختصاص به دیوان خانه قرار دادند. آنها این قسمت از کاخ عالی قاپو را «دولت خانه مبارکه» نامیدند. دولت خانه جایی بود که کارهای اداری حکومت در آن انجام می گرفت. در طبقات بالایی کاخ هم، اتاق های اختصاصی شاه عباس قرار داشت.

سر در عالی قاپو از مرمر عالی ساخته شد. برای ورود به عالی قاپو، اختلاف سطحی به ارتفاع ۶ انگشت ساخته شد. این آستانه نیز از مرمر سبز رنگ ساخته شد. رنگ سبز نشانه معصومین علیه السلام بود. مردم هنگام ورود به بنا، هرگز اجازه نداشتند پا روی آن قرار دهند. هر کس که پای خود را روی این سنگ قرار می داد، به شدت مجازات می شد. مردم می بایست این سنگ را می بوسیدند.

در چوبی عالی قاپو را نیز به صورت مرتفع ساختند. این در را از یکی از روضه های نجف اشرف آورده بودند. این در به گونه ای مقدس شده بود که حتی پادشاه نیز از آن به صورت سواره وارد نمی شد.

پس از این سر در، دو تالار بزرگ ساخته شد. این دو تالار، به عنوان دیوان خانه شاه مورد استفاده قرار می گرفت. در یکی از این تالارها کارمندانی کار می کردند و مامور بودند تا نامه هایی را که برای شاه فرستاده شده بود، تنظیم کنند و جواب آن را تهیه نمایند.

تالار دیگر محل استقرار وزیر شاه بود. در کنار این تالار دو اتاق بزرگ برای استقرار نگهبان شاه ساخته شد. نام این دو اتاق را «کشیک خانه»‌می گفتند. چندی نگذشت که مردم شهر برای فرار از تنبیه و یا جور ظالمان به این دو اتاق پناه می بردند و از شاه طلب کمک می کردند.

تالار دیگری در درون عالی قاپو ساخته شد. این تالار مخصوص دیدار شاه با سفیران کشورهای خارجی بود و در انتهای باغ کاخ سلطنتی قرار داشت. در اطراف ورودی قصر، پلکان های مارپیچ کوچکی ساخته شد. این پله ها طبقات پایین را به طبقات بالاتر ارتباط می داد. در هر طبقه نیز یک تالار مرکزی ساخته شد. در اطراف، اتاق های کوچک دیگری نیز اضافه گردید.

● سال ۱۰۱۱ هجری قمری

چندی از بنای عظیم میدان نقش جهان نگذشته بود که به شاه عباس خبر رسید شیخ لطف الله، از علمای بزرگ شیعه، به قزوین پناه برده است. شیخ لطف الله از علمایی بود که در جبل العامل لبنان ساکن بودند. هنگامی که به او خبر رسیده بود در ایران پادشاهان صفوی، مذهب رسمی کشور را تشیع اعلام کرده اند و فقه های شیعه را مورد احترام قرار می دهند، او نیز مانند جمع کثیر دیگری از علمای بحرین و جبل العامل، و در اوایل عمر خود از لبنان به ایران مسافرت کرد و در مشهد مقدس



خرید و دانلود  عالی قاپو و مسجد شیخ لطف الله چگونه ساخته شد


تحقیق در مورد شیخ محمد خیابانی 13 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

شیخ محمد خیابانی

 

شهید شیخ محمد خیابانی در سال 1297 هجری قمری در خامنه متولد یافت ودر همانجا رهسپار مکتب شد وبه کسب علوم دینی پرداخت .

مرحوم خیابانی پس از بهره گیری از سرچشمه علوم ومعارف دینی دست به مبارزه زد.

در زمان شیخ محمد خیابانی اوضاع جهان اسلام وهمچنین ایران به عنوان پاره ای از پیکر جامعه اسلامی بسیار آشفته وتاسف انگیز بود. در ایران وجود حکام مستبد وبی کفایت از یکسو و دخالتهای بیگانگان از سوی دیگر اوضاع غیر قابل تحملی برای کسانی چون شیخ محمد خیابانی بوجود آورده بود وملتی را که پس ازانقلاب مشروطیت انتظاری جز استقلال آزادی واستقرار حکومتهای عدالت پرور ومردمی نداشتند چنان به مصائب ومشکلات گرفتار کرد که هرگز فکر آن را نمی کردند.

استعمارگران انگلیس روسیه تزاری وآلمان بر سر ایران ودر جهت اجرای برنامه های استعماری خود به نزاع برخاسته بودند ودر امور ایران مداخله شدیدی می نمودند. بطوری که حکومت در ایران واژه بی معنایی به خود گرفته بود. استعمار انگلستان در جنوب وسیستان وبلوچستان نیرو پیاده کرده ودر آن خطه تاخت وتاز می نمود روسیه تزاری فشار خود را بر حکومت باصطلاح مرکزی در جهت عقد قراردادهای ننگین واخذ امتیازات شدید بخشیده وشمال کشور را در اختیار داشت آلمان فعالانه در عرصه سیاست ایران تاخت وتاز می کرد وبا اخذ امتیاز تاسیس بانک مدرسه واجاره بندری در خلیج فارس با روس وانگلیس به رقابت برخاسته بود. ارتش عثمانی در سرحدات مزاحمتهای فراوانی را برای مردم بوجود می آورد. خلاصه این مملکت با حکومت بی کفایت تشریفاتی که داشت در ایران چیزی جز خرابی فقر استبداد قحطی بیماری جهل و... باقی نگذاشته بود و جامعه آن روز ایران مردان مجاهدی را می طلبید که با تمام قوا علیه عوامل بیرونی ودرونی بدبختیها کمربسته وکشور از آن وضع فلاکت بار نجات دهند. در چنین اوضاع واحوالی بود که شیخ محمد خیابانی قیام کرد.

بطور کلی شیخ محمد خیابانی مبارزه همه جانبه خود را بر دو محور انجام داد.

محور اول مبارزه با جهل وناآگاهی مردم که از موانع درونی سعادت جامعه می باشد و تا این مانع از میان برداشته نشود قیام ملتها برای رسیدن به سعادت واقعی غیر ممکن خواهد بود. وی این بعد از مبارزه خود را اغلب با سخنرانیها ونطقهای آتشین به انجام می رساند وعلاوه بر این « روزنامه تجدد » نیز که زیر نظر خود اواداره می شد مطالب آگاهی بخش زیادی را در سطح جامعه پخش می نمود که مجموعه این تلاش شیخ محمد خیابانی سبب ارتقا بینش وآگاهی در میان مردم می شد. او در حقیقت نهضتی را پایدار می دانست که پایه های فرهنگی داشته ونهضت کنندگان با آگاهی وبینش دست به قیام وانقلاب زده باشند. چرا که اگر جز این می بود دوام امیدوارکننده ای نمی توانست داشته باشد.

محور دوم مبارزه شیخ محمد خیابانی ستیز علیه بیگانگان وبیگانه پرستان بود واینان را در مجموع عامل بیرونی علیه سعادت اسلام وجامعه مسلمین می شمرد وبه دنبال این روحیه ستیز علیه بیگانه بود که با اولتیماتوم روسیه به ایران در مجلس دوم سخت مخالفت کرد ودر مجلس خطابه آگاه کننده ای در مفاسد پذیرفتن اولتیماتوم ایراد نمود.

شیخ محمد خیابانی همچنین باقرارداد استعماری وثوق الدوله با دولت انگلستان (قرارداد 1919 ) نیز به مبارزه پرداخت و مردم را از مفاسد بزرگ این قرارداد ننگین آگاه ساخت .

بدنبال بی کفایتی ها و وابستگی های دولت وقت ایران به دولتهای خارجی از جمله قبول قرارداد ننگین 1919 (1298 هجری شمسی ) شهید خیابانی علیه دولت وقت دست به قیام زد ودر 17 فروردین سال 1299 هجری شمسی در مدت کوتاهی تمام ادارات ونهادهای دولتی تبریز را به تصرف خود در آورد وبا گستراندن این قیام به دیگر شهرهای آذربایجان آن منطقه را از چنگ دولت سرسپرده وثوق الدوله خارج ساخت .در اثنای قیام بود که کابینه وثوق الدوله سقوط کرد ومشیرالدوله روی کار آمد و او هم درصدد خاموش کردن قیام خیابانی برآمد وحاجی مخبرالسلطنه (هدایت ) را به آذربایجان فرستاده هدایت که خودش را مخالف وثوق الدوله وطرفدار آذری معرفی می کرد به تبریز رفت وخیابانی نیز هرگز حدس نمی زد که او متوسل به اسلحه بشود به همین جهت درصدد مقابله وتهیه قوای مسلح کارساز بر نیامد. مخبرالسلطنه پس از چند روز مذاکره به قزاقخانه رفت وبه فرمانده قزاقهای تبریز فرمان عملیات مسلحانه وقلع وقمع انقلابیون تبریز را داد وفردای آن روز هنگام طلوع آفتاب قزاقها مراکز انقلابیون را مورد هجوم قرار داده وتصرف کردند.

قزاقها در این جریان به خانه ای که خیابانی در آن بود حمله ور شده واو را به رگبار بسته وبه شهادت رساندند. ا و شهید شد ولی راه او ادامه یافت ونام ویاد او زنده ماند.

شیخ محمد خیابانی (۱۲۹۷هجری قمری - ۲۹ ذیحجه ۱۳۳۸ هجری قمری) از فعالان سیاسی در دوره انقلاب مشروطه ایران بود. او در مجلس دوم به وکالت رسید و بعد از دورهٔ دوم به تبریز رفت و علیه اعمال نفوذ روس‌ها قیام نمود، که سرانجام این قیام به شکست و کشته‌شدن وی منتهی شد.

در آخرین نطق خیابانی چنین آمده است:



خرید و دانلود تحقیق در مورد شیخ محمد خیابانی 13 ص