زی زی فایل

دانلود فایل

زی زی فایل

دانلود فایل

مسجد جمعه و آرامگاه شیخ عبدالصمد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 206

 

مسجد جمعه و آرامگاه شیخ عبدالصمد

در ورای باغستانهای سرسبز مرکز شهر نطنز مناره ای سربفلک کشیده، و گنبدی هرمی شکل در کنار آن توجه هر تازه واردی را به سوی خود معطوف می دارد. این مناره بخشی از مجموعه بسیار نفیس مسجد جمعه و آرامگاه عالم ربانی و عارف روشن ضمیر سده هشتم هجری قمری شیخ نورالدین عبدالصمد اصفهانی نطنزی و سردر خانقاه او می باشد، که قسمتهایی از آن از دستبرد مصون نمانده و در نتیجه زینت بخش موزه های کشورهای بیگانه گردیده است.

این مجموعه که شامل شبستان هشت ضلعی گنبددار مسجد (دارای بخشهای گوناگون) – آرامگاه شیخ نورالدین عبدالصمد – سردر خانقاه و مناره مرتفعی است به استثنای شبستان گنبددار که از بناهای دوره دیلمی است، بقیه مربوط به دوره ایلخانیان مغول می باشند که در فاصله سالهای 704 تا 725 هجری قمری بنا گردیده است.

شمال و جنوب و مغرب این مجموعه را کوچه های باریکی فرا گرفته که در سمت جنوب وسعت بیشتری پیدا کرده و به صورت میدانی کوچک درآمده است. به گفته دونالد ویلبر «ترکیب رنگهای روشن تزئینات خارجی ابنیه در مقابل درخت کهنسالی که بر آنها سایه افکنده و رنگهای مختلف کوهستان، منظره جالب توجهی بوجود آورده که شخص را به یاد نقاشیهای مینیاتور ایرانی می اندازد.

همان گونه که اشاره شد قسمتهایی از این مجموعه مورد دستبرد قرار گرفته است، و از آن جایی که از وضع نخستین آن اطلاع چندانی در دست نیست نخست دو نوشته را که مربوط به سالهای 1294 و 1316 هجری قمری و حاوی اطلاعات نسبتاً مهمی در باره این مجموعه است نقل و سپس شرح تفصیلی بناها آورده خواهد شد.

اول-در مجموعه ناصری نسخه خطی پس از آوردن شرح در باره اوضاع طبیعی و جغرافیایی قصبه نطنز از مسجد جمعه چنین یاد کرده اسن:

«از آثار قدیم مسجدی دارد شهره به مسجد جامع، در دالان مسجد مناری ساخته شده که در اغلب از شهرهای ایران چنین مناری ساخته نشده.

در مسجد دروازه ای ساخته اند (منظور سر خانقاه است) از آجر و کاشی قدیم که چنین کاشی دیده نشده و تاریخ آن هشتصد سال است و در آن مسجد محراب بیت المقدس که آن محراب از آجر کاشی است و آن مسجد و منار از بناهای شیخ عبدالصمد مرحوم است که بقعه خود مرحوم شیخ عبدالصمد در دالان مسجد پهلوی منار است. آجرهای کاشی زیاد داشت که اغلب آن را برده اند چیزی که باقی مانده است محرابی در آن بقعه است که هرگاه یکی از آجرهای آن گیر بیاید در اصفهان بیست تومان متجاوز میخرند.»

در مورد نوشته های این مورخ ناگزیر از ذکر چند نکته می باشد:

1-تاریخ دروازه (سردر خانقاه) را 800 سال نوشته و حال آنکه به سال 1294 هجری قمری 578 سال از تاریخ ساخت آن می گذشته است.

2-از محراب کاشی مسجد که به سو.ی بیت المقدس بوده یاد نموده. این محراب که به احتمال قریب به یقین در شبستان هشت ضلعی گنبددار بوده امروزه اثری از آن مشاهده نمی گردد.

3-مسجد و منار را از بناهای مرحوم شیخ عبدالصمد دانسته که سخن را بدون توجه به نوشته های موجود صرفاً به استناد گفته مردم که امروزه نیز در پاسخ پرسش از بانی بنا، همین جواب را می دهند، اظهار داشته است.

4-بسیاری از کاشیهای ازاره آرامگاه شیخ عبدالصمد قبل از سال 1294 ربوده شده و بقیه آن نیز طی سالهای بعد مورد دستبرد قرار گرفته است.

5-محراب کاشی آرامگاه شیخ عبدالصمد در سال 1294 بجای خود باقی بوده و سرقت این اثر کم نظیر مربوط به بعد از آن تاریخ است. با توجه به قیمتی که برای هر خشت آن در صد و اندی سال پیش تعیین نموده از یک طرف و جو آن زمان از نظر بی سر و سامانی مردم و گرفتاریهای بی حد و حصر آنان در اثر هرج و مرج کشور و تاخت و تاز اشرار و تاراج هستی مردم، سرنوشت اسف بار این محراب که همانا سرقت آن به دست ایادی بیگانه باشد امری غیرقابل اجتناب بوده است.

دوم-در سفرنامه تهران به شیراز نظام الملک نیز شرحی در باره این مجموعه مندرج است که نسبت به نوشته تحصیلدار اصفهانی مفصلتر می باشد.

نظام الملک و همراهان روز 12 شوال 1316 هجری قمری با کالسکه از تهرانم حرکت و پس از پانزده روز مسافرت روز جمعه 27 سوال به ده آباد نخستین آبادی نطنز (واقع در مسیر جاده آن زمان) وارد می شوند و از آنجا به خالد آباد و باد مب روند صبح شنبه 28 شوال از باد به خفر آمده که راه خود را به سوی طرق ادامه دهند، نظام الملک در خفر تصمیم می گیرد که از شهر نطنز بازدید نماید اینک دنباله مطلب عیناً از نوشته های منشی نظام الملک نقل می گردد:

«اجنمالاً اینکه بعد از صرف نهار و چای و فریضه حضرت آقایی مصمم رفتن بخود نطنز شدند که چهار به غروب مانده بروند و انشاءالله تعالی قبل از غروب مراجعت نمایند.



خرید و دانلود  مسجد جمعه و آرامگاه شیخ عبدالصمد


شیخ بهایی 30 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

شیخ بهایی

بهاء الدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن حسن بن محمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی (جباعی) معروف به شیخ بهائی در سال 953 ه.ق 1546 میلادی در بعلبک متولد  شد. او در جبل عامل در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام "جبع" یا "جباع" می زیسته و از نژاد "حارث بن عبدالله اعور همدانی" متوفی به سال 65 هجری از معاریف اسلام بوده است.

ناحیه "جبل عامل" همواره یکی از مراکز شیعه در مغرب آسیا بوده است و پیشوایان و دانشمندان شیعه  که از این ناحیه برخاسته اند، بسیارند. در هر زمان، حتی امروزه فرق شیعه در جبل عامل به وفور می زیسته اند و در بنیاد نهادن مذهب شیعه در ایران و استوار کردن بنیان آن مخصوصاً از قرن هفتم هجری به بعد یاری بسیار کرده و در این مدت پیشوایان بزرگ از میان ایشان برخاسته اند و خاندان بهائی نیز از همان خانواده های معروف شیعه در جبل عامل بوده است.

بهاءالدین در کودکی به همراه پدرش به ایران آمد و پس از اتمام تحصیلات، شیخ الاسلام اصفهان شد. چون در سال 991 هجری قمری به قصد حج راه افتاد، به بسیاری از سرزمینهای اسلامی از جمله  عراق، شام و مصر رفت و پس از 4 سال در حالی که حالت درویشی یافته بود، به ایران بازگشت.

وی در علوم فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت، مجموعه تألیفاتی که از او بر جای مانده در حدود 88 کتاب و رساله است. وی در سال 1031 ه.ق در اصفهان درگذشت و بنابر وصیت خودش  جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام جنب موزه  آستان قدس دفن کردند.

شخصیت ادبی شیخ بهایی:

 ـ بهائی آثار برجسته ای به نثر و نظم پدید آورده است. وی با زبان ترکی نیز آشنایی داشته است. عرفات العاشقین (تألیف 1022ـ 1024)، اولین تذکره ای است که در زمان حیات بهائی از او نام برده است.

 بهترین منبع برای گردآوری اشعار بهائی، کشکول است تا جائی که به عقیده برخی محققان، انتساب اشعاری که در کشکول نیامده است به بهائی ثابت نیست. از اشعار و آثار فارسی بهائی دو تألیف معروف تدوین شده است؛ یکی به کوشش سعید نفیسی با مقدّمه ای ممتّع در شرح احوال بهائی، دیگری  توسط غلامحسین جواهری وجدی که مثنوی منحول « رموز اسم اعظم » (ص 94 ـ 99) را هم نقل کرده است. با این همه هر دو تألیف حاوی تمام اشعار و آثار فارسی شیخ نیست.

اشعار فارسی بهائی عمدتاً شامل مثنویات، غزلیات و رباعیات است. وی در غزل به شیوه فخرالدین عراقی و حافظ، در رباعی با نظر به ابو سعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری و در مثنوی به شیوه مولوی شعر سروده است. ویژگی مشترک اشعار بهائی میل شدید به زهد و تصوّف و عرفان است. ازمثنوّیات معروف شیخ می توان از اینها نام برد: «نان و حلوا یا سوانح سفر الحجاز»، این مثنوی ملمّع چنانکه از نام آن پیداست در سفر حج و بر وزن  مثنوی مولوی سروده شده است و بهائی در آن ابیاتی  از مثنوی را نیز تضمین کرده است. او این مثنوی را به طور پراکنده در کشکول نقل کرده و گردآورندگان دیوان فارسی وی ظاهراً به علت عدم مراجعه دقیق به کشکول متن ناقصی از این مثنوی را ارائه کرده اند. 

 «نان و پنیر»، این اثر نیز بر وزن و سبک مثنوی مولوی است؛ «طوطی نامه» نفیسی این مثنوی را که از نظر محتوا و زبان نزدیکترین مثنوی بهائی به مثنوی مولوی است، بهترین اثر ادبی شیخ دانسته و با آنکه آن را در اختیار داشته جز اندکی در دیوان بهائی نیاورده و نام آن را نیز خود براساس محتوایش انتخاب کرده است.

«شیر و شکر»، اولین منظومة فارسی در بحر خَبَب یا مُتدارک است. در زبان عربی این بحر شعری پیش از بهائی نیز مورد استفاده بوده است. « شیر و شکر » سراسر جذبه و اشتیاق است و علی رغم اختصار آن (161 بیت در کلیات، چاپ نفیسی، ص 179 ـ 188؛ 141 بیت در کشکول، ج 1، ص 247 ـ 254) مشحون از معارف و مواعظ حکمی است، لحن حماسی دارد و منظومه ای بدین سبک و سیاق  در ادب فارسی سروده نشده است؛ مثنویهایی مانند «نان و خرما»، «شیخ ابوالپشم» و «رموز اسم اعظم» را نیز منسوب بدو دانسته اند که مثنوی اخیر به گزارش میر جهانی طباطبائی (ص 100) از آنِ سید محمود دهدار است. شیوه مثنوی سرایی بهائی مورد استقبال دیگر شعرا، که بیشتر از عالمان امامیه اند واقع شده است. تنها نثر فارسی بهائی که در دیوان های چاپی آمده است، « رساله پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش » است.

بهائی در عربی نیز شاعری چیره دست و زبان دانی صاحب نظر است و آثار نحوی و بدیع او در ادبیات عرب جایگاه ویژه ای دارد. مهمترین و دقیقترین اثر او در نحو، « الفوائد الصمدیه » معروف به صمدیه است که به نام برادرش عبدالصمد نگاشته است و جزو کتب درسی در مرحله متوسط علم نحو در حوزه های علمیه است. اشعار عربی بهائی نیز شایان توجه بسیار است.



خرید و دانلود  شیخ بهایی 30 ص


زندگی نامه شیخ احمد جام 30 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

سازمان مدیریت صنعتی

نمایندگی شرق

موضوع :

استاد ارجمند :

سرکار خانم سبزواری

گرد آورندگان :

مجید محرابی – سید حسن احمد زاده

پاییز 1385

فهرست مطالب

عنوان صفحه

شیخ احمد جام (ژنده پوش) 5

شیخ احمد جام(به روایات فرزند شیخ احمد جام) 6

تربت جام، گنجینه ای از هنر معماری 14

مجموعه معماری مزار شیخ احمد جام 15

گنبد خانه 15

ایوان 16

مسجد عتیق 17

مدرسه امیر جلال الدین فیروزشاه یا گنبد سبز 18

مزار شیخ احمد جام 19

مسجد جامع نو 19

آب انبار 20

مسجد و مقبره خواجه عزیزالله 20

رباط جام 20

آرامگاه شیخ ابوذر بوزجانی 21

مجموعه تاریخی لنگر 22

مجموعه تاریخی لنگر 23

رباط سمنگان 24

مقبره میر غیاث الدین 25

 



خرید و دانلود  زندگی نامه شیخ احمد جام 30 ص


زندگی رجبعلی نکوگویان مشهوربه به جناب شیخ 22 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

زندگی

عبدِصالح خدا «رجبعلی نکوگویان»مشهوربه«جناب شیخ»و«شیخ رجبعلی خیّاط»در سال1262هجری شمسی،درشهرتهران دیده به جهان گشود. پدرش «مشهدی باقر»یک کارگرساده بود.هنگامی که رجبعلی دوازده ساله شدپدر ازدنیارفت ورجبعلی را که ازخواهروبرادرتنی بی بهره بود،تنها گذاشت.

ازدوران شیخ بیش ازاین اطلاعی دردست نیست،امّا اوخود،از قول مادرش نقل می کندکه:

«موقعی که تو رادرشکم شبی پدرت-که در چلوکبابی کارمی کرد-کباب دُرسته به خانه آورد.خواستم بخورم دیدم که تو به جنب وجوش آمدی وبا پا برشکمم می کوبی،احساس کردم که از این غذا نباید بخورم ،دست نگه داشتم وازپدرت پرسیدم که شبهاتکه های جلوی مشتری را به خانه می آوردی،چه شد که امشب کباب درسته آورده ای؟پدرت گفت:حقیقت این است که اینهارا بدون اجازه آورده ام! من هم ازآن غذا مصرف نکردم.»

لباس شیخ

لباس جناب شیخ بسیارساده وتمیزبود، نوع لباسی که اومی پوشیدنیمه روحانی بود،

چیزی شبیه لبّادۀروحانیون برتن می کردوعرقچین برسرمی گذاشت وعبابردوش میگرفت.نکتۀ قابل توجه این بودکه او حتی درلباس پوشیدن هم قصدقربت داشت،تنها یک بارکه برای خوشاینددیگران عبا بر دوش گرفت، در عالم معنا او را مورد عتاب قرار دادند. جناب شیخ خود این داستان را چنین تعریف می کند :

« نفس اعجوبه است، شبی دیدم حجاب دارم و طبق معمول نمی توانم حضور پیدا کنم، ریشه یابی کردم، با تقاضای عاجزانه متوجه شدم که عصر روز گذشته که یکی از اشراف تهران به دیدنم آمده بود، گفت : دوست دارم نماز مغرب و عشا را با شما به جماعت بخوانم، من برای خوشایند او هنگام نماز عبای خود را به دوش انداختم ...» !

کار

خیّاطی یکی ازشغلهای پسندیده دراسلام است .لقمان حکیم این شغل رابرای خود انتخاب کرده بود.در حدیث است که پیامبرخدا(ص)فرمود:

«کارمردان نیک خیّاطی است وکارزنان ریسندگی.»

جناب شیخ برای ادارۀزندگی خود،این شغل راانتخاب کردوازاین روبه «شیخ رجبعلی خیّاط»معروف شد.جالب است بدانیم که خانۀسادۀومحقّرشیخ،با خصوصیاتی که پیشتربیان شد،کارگاه خیاطی اونیزبود.

یکی ازفرزندان شیخ دراین باره می گوید:ابتدا پدرم دریک کاروانسراحجره ای داشت، ودرآن خیّاطی می کرد.روزی مالک حجره آمد وگفت:راضی نیستم این جا بمانی.پدرم بدون چون وچراوبدون این که حقّی ازاوطلب کند،فردای آن روزچرخ ومیزخیّاطی رابه خانه آورد وحجره راتخلیه کردوتحویل داد،ازآن پس درمنزل،ازاتاقی که نزدیکِ درِخانه بود برای کارگاه خیّاطی استفاده می کرد.

انصاف در گرفتن اُجرت

شیخ درگرفتن اُجرت برای کارخیّاطی،بسیارباانصاف بود.به اندازه ای که سوزن می زدوبه اندازۀ کاری که می کرد مزد می گرفت.به هیچ وجه حاضر نبود بیش ازکارخود،

نبود ازکارخود،ازمشتری چیزی دریافت کند. از این رو،اگرکسی می گفت:جناب شیخ اجازه بدهیداُجرت بیشتری بدهم ،قبول نمی کرد.

جناب شیخ برمبنای روش وادب دراسلام ،اُجرت کارش را بامشتری تمام می کرد.امّا ازآن جا که نمی خواست بیش ازآن چه کارکرده ازمشتری اجرتی دریافت کرده باشد،اگر

پس ازانجام کار،می دید کمترازمقداری که پیش بینی کرده بود کارانجام داده، مبلغی راکه

به نظرش اضافه گرفته بود،به مشتری بازپس می داد!

یکی ازروحانیون نقل میکند که: عباوقبا ولبّاده ای را بردم وبه جناب شیخ دادم بدوزم ،

گفتم: چقدر بدهم ؟گفت :«دوروزکارمی برد ،چهل تومان .»روزی که رفتم لباسها را بگیرم گفت : « اجرتش بیست تومان می شود. » گفتم : فرموده بودید چهل تومان ؟ گفت :«فکر

می کردم دوروزکارمی برد ولی یک روز کاربُرد .» !

پاداش انصاف

انصاف درهمه کارها وبه خصوص درمعاملۀ بامشتری ، ازمسایل بسیارمهمی است که اسلام برآن تاکید فراوان دارد ،درحدیث است که امام علی(ع ) فرمود :

«انصاف برترین فضیلت هاست .»

انصاف با مردم ودیدارحضرت ولیّ عصر(ع)

مردی ازدانشمندان درآرزوی زیارت حضرت بقیت الله(ع) بود وازعدم توفیق رنج می برد . مدّتها ریاضت کشید ودرمقام طلب بود.

در نجف اشرف میان طلاب حوزۀ علمیّه وفضلای آستان علویّه معروف است که هرکس چهل شب چهارشنبه مرتباً و بدون وقفه وتعطیل ،توفیق پیدا کند که به مسجد سهله رود ونماز مغرب وعشای خودرا درآنجا بگزارد،سعادت تشرّف نزد امام زمان (ع) را خواهد یافت واین فیض نصیب وی خواهد شد.مدّتها در این باب کوشش کرد واثری ازمقصود ندید. سپس به علوم غریبه واسرار حروف واعداد متوسل شد وبه عمل ریاضت درمقام کسب وطلب برآمد،چلّه ها نشست وریاضت ها کشیدواثری ندید. ولی به حکم آن که شبها

بیدارمانده ودرسحرها ناله ها داشت ، صفا ونورانیتی پیدا کرد و برخی از اوقات برقی نمایا ن می گشت وبارقۀ عنایت بدرقۀ راه وی می شد . حالت خلسه وجذبه به او دست

می داد حقایقی می دید ودقایقی می شنید . در یکی ازاین حالات اوراگفتند : دیدن توو

شرفیابی خدمت امام زمان(ع) میّسر نخواهد شد،مگر آن که به فلان شهر سفر کنی .هر

چند این مسافرت مشکل بود ، ولی در راه انجام مقصود آسان نمود .

امام زمان دربازارآهنگران

پس ازچندین روز بدان شهر رسید ودرآن جا نیزبه ریاضات مشغول گردید وچلّه گرفت ،

روزسی وهفتم یاسی وهشتم به اوگفتند : الان حضرت بقیت الله ، امام زمان (ع) دربازار

آهنگران ، درِدکّان پیرمردی قفل ساز نشسته است ، هم اکنون برخیز وشرفیاب باش .

بلندشد وبطوریکه درعالم خلسۀ خوددیده بود ،راه را طی کرد وبردرِدکّان پیرمرد رسید و

دید حضرت امام عصر( ع ) آنجا نشسته اند وبا پیرمرد گرم گرفته وسخنان محبّت آمیز گویند،چون سلام کردم،جواب فرمودواشارۀبه سکوت کردنداکنون سیری است تماشا کن.

انصاف پیرمرد قفل ساز

دراین حال دیدم پیرزنی راکه ناتوان بود وقدخمیده داشت،عصا زنان ،با دست لرزان،قفلی رانشان دادوگفت:آیاممکن است برای خدا این قفل را به مبلغ «سه شاهی» از من خریداری کنید ،که من به سه شاهی پول احتیاج دارم.پیرمرد قفل ساز،قفل رانگاه کرد ودید قفل ،بی عیب وسالم است،گفت:ای خواهر من!این قفل « دوعباسی » ارزش دارد زیرا پول کلید آن



خرید و دانلود  زندگی رجبعلی نکوگویان مشهوربه به جناب شیخ 22 ص


زندیگینامه آیت الله شیخ فضل الله نوری 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

شهادت آیت الله شیخ فضل الله نوری

رهبر نهضت مشروطه ی مشروعه

11 مرداد 1288

 

زند گی نامه

بررسی اعمال و گفتار شیخ شهید

از هجرت به قم تا فتح تهران

نحوه ی شهادت شیخ فضل الله نوری

انتقال مخفیانه جنازه شهید به قم

پس از شهادت شیخ

نظرات بزرگان درباره ی شیخ شهید

 

زندگی نامه

شیخ فضل الله نوری و سیّد عبدالله بهبهانی از رهبران مشروطه بودند که به دست روشنفکران، به ترتیب اعدام و ترور شدند.

قلم به دستان غرب زده و شرق زده ی روشنفکر برای تخطئه و بدنام کردن رهبران واقعی انقلاب مردمی ایرانیان مسلمان – که سعی در رهایی از سلطه ی زورگویان استبدادی و پرهیز از تجدد گرایی ضد دینی داشتند – از هیچ کوششی دریغ نورزیدند. البته شیخ فضل الله، در این عرصه مورد حقد و کینه ی بیشتری قرار گرفت، زیرا او تنها شخصیت دوران خود بود که به چهره ی واقعی فرنگ برگشتگان به اصطلاح روشنفکر پی برده و آنان را رسوا می کرد، بنابراین خشم آنان هرگز از شیخ کاهش نیافت و هم اکنون نیز در کتب مختلف چهره ی این روشنفکر واقعی مسلمان را مورد هتاکی و بی احترامی قرار می دهند. روزی او را انگلیسی، دیگر روز روسی، گاهی ریاست طلب و گاه درباری، رشوه گیر، مخالف مشروطه و هوادار رژیم استبدادی معرفی می کنند.

شیخ فضل الله در سال 1259 هـ.ق در نور مازندران دیده به جهان گشود. پس از طی مراحل ابتدایی تحصیل، برای تکمیل دروس خود در اوایل جوانی به نجف اشرف رفت و در سال 1292 هـ.ق با مهاجرت به سامرا در زمره ی شاگردان درجه ی اول میرزای شیرازی، بزرگ مرد و قهرمان مبارزه با استعمار انگلستان در آمد و از محضر وی استفاده های فراوان برد. سرانجام نیز در سال 1300 هـ.ق جهت تبلیغ معارف اسلامی عازم ایران شد و در تهران اقامت گزید.

نیم نگاهی به اعترافات دشمنان شیخ، خالی از لطف نیست:

- «… حاجی شیخ فضل الله اگر چند ماهی در عتبات توقف کند. شخص اول علمای اسلام خواهد گردید، چه هم حسن سلوک دارد و هم مراتب علمیّه و هم نکات ریاست را بهتر از دیگران دارا است…»

«شیخ فضل الله مقام علمی اش بالاتر از سیّدین مسند نشین است، طلاب و بیشتر اهل منبر دور او را دارند…»(1)

«متفکر مشروطیت مشروعه شیخ فضل الله نوری از علمای طراز اول است که پایه اش را در اجتهاد اسلامی برتر از طباطبائی و بهبانی شناخته اند.»(2)

رهبری و پیشتازی شیخ در نهضت مشروطه زبانزد خاص و عام است چنان که دشمنان قسم خورده ی وی نیز به آن اذعان می کنند.

«… در اول ظهور مشروطیت حاج شیخ فضل الله با سایر روحانیون مشروطه خواه هم فکر و هم قدم بود و با این که با عین الدوله صدراعظم وقت دوست بود، در مهاجرت به حضرت عبدالعظیم و قم شرکت کرد و تا صدور فرمان مشروطیت و افتتاح مجلس شورای ملی، کوچک ترین مخالفتی از او مشاهده نشد…» و «… عین الدوله از حرکت حاج شیخ فضل الله (مهاجرت به قم) بی اندازه ضعیف شد… حرکت حاج شیخ فضل الله خیلی امر آقایان را قوت داد چه، مراتب علمیه ی او از دیگران بهتر و سلوکش نسبت به طلاب و اهل علم از دیگران خوش تر بود» و «… پس از پیشرفت مشروطه و باز شدن مجلس، دیگران هر یکی بهره ای جسته به کنار رفتند ولی دو سید و حاج شیخ فضل الله همچنان بازماندند و چون مشروطه را پدید آورده ی خود می شماردند، از نگهبانی باز نمی ایستادند. ولی حاج شیخ فضل الله رواج شریعت را می طلبید…»(3)

این حقیقتی است که با آغاز مخالفت شیخ شهید با مشروطه خواهان بسیاری از عالمان اسلامی نیز که تا دیروز در راه استواری «مشروطه» با همه ی نیرو و توان مبارزه می کردند راه خود را از عناصری که خود را آزادی خواه و مشروطه خواه می خواندند جدا کردند و به مخالفت با آنان برخاستند تا آنجا که بنا بر نوشته ی کسروی «از عالمان اسلامی» هیچ کس نماند در میان مشروطه خواهان، مگر آنان که به یکباره از پیشه ی ملائی و درآمد و شکوه آن چشم پوشیدند…»(4)

آری شیخ از نخستین عالمان اسلامی آن دوران بود که به نقشه ی استعمار در جهت اسلام زدایی و جایگزین ساختن حکومت لائیک تحت پوشش مشروطه و قانون اساسی پی برد و سعی کرد تا اجازه ندهد ملی گرایی به جای اسلام گرایی بنشیند و به نام آزادی و دموکراسی، بی بند و باری غربی در جامعه ی اسلامی ایران حاکم شود. چنانکه کسروی نیز به آن اشاره می کند «… چنانکه گفتیم چون پیشگامان جنبش، ملایان بودند  تا دیری سخن از «شریعت» و رواج آن می رفت و انبوهی از مردم می پنداشتند که آنچه خواسته می شود همین است. سپس کم کم گفتگو از کشور و



خرید و دانلود  زندیگینامه آیت الله شیخ فضل الله نوری 20 ص