لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
مقدمه
درتاریخ تحولات اجتماعی وسیاسی اسلام نام سید جمال الدین اسدآبادی در طلیۀ پایه گذاران آزادی برابری درخشندگی خاصی دارد هر کتاب، رساله، ومقاله ای که در این باره به زبان های زندۀ دنیا منتشر شده و می شود نقش سید و پیروان و شاگردان مدرسۀ وی را در جنبشهای شرق اسلامی نمودار می نماید.
شخصیت انسانی، هر اندازه بزرگ باشد، تأثیراتش در اجتماع و تاریخ بیشتر می شود، به همان نسبت دامنۀ شهرتش گسترده میگردد، آرای موافق و مخالف بسیار گویند و نویسند آن قهرمان را به صورت افسانه ای جلوه گر سازند؛چنانچه در خصوص سید هم همین کارراکردند،هر یک به زبان و حالی دربارۀ او سخن گفتند.
مشخصات محقق
نام ونام خانوادگی: جواد سالاری
نام مدرسه: دبرستان غیر انتفاهی سما3.
کلاس 041
فصل اوّل
بیان اهمیّت و ضرورت موضوع
محیط برای نقش شخصیت بزرگان عامل مؤثری است.هیچ گاه نباید از تأثیر اوضاع واحوال زمانه غافل گشت. سید از مردان انگشت شماری بود که برای بیداری مسلمانان، هر کجا را مناسب می دید بدان سو می شتافت تا در راه عظمت اسلام فداکاری و جانبازی نماید. آنجا که نمی توانست قدمی یا قلمی برای مسلمانان بردارد، به کشورهای دیگر رهسپار می شد تا بتواند پایه هایی استوار و اساسی برای اتحاد اسلام پی ریزی کند .
آری سید تا آخرین نفس به نام «لا اله الا الله محمداً رسول الله » پیرو راه و رسم قهرمانان اسلام بود، و بنابه مصلحت وقت وسیاست روز برای آسایش و زندگی بهتر جامعة اسلامی کوشش کرد.
هرگاه آنچه در شرح احوال و آثار سید و همکارانش چاپ و منتشر شده فراهم شود ،کتابخانۀ بزرگی به زبانهای مختلف تشکیل خواهد شد ؛شایسته است که چنین کتابخانه ای در کنار آرامگاه سید یا در زادگاهش تأسیس کنند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سید مصطفی خمینی
سید مصطفی خمینی فرزند بزرگ سید روحالله خمینی که در ۱ آبان ۱۳۵۶ مرد.
فهرست مندرجات
۱ زندگی
۲ فعالیتهای سیاسی
۳ تبعید به عراق
۴ مرگ
۵ منابع
زندگی
او در آذر ۱۳۰۹، در قم متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسههای باقریه و سنایی به پایان رساند. در سال ۱۳۲۵ به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و در سال ۱۳۳۰ سطح را به پایان رساند و در درس خارج سید روحالله خمینی و سید حسین طباطبائی بروجردی حضور یافت.[۱] مصطفی علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول، در علوم معقول و منقول نیز مهارت داشت.
فعالیتهای سیاسی
خمینی همراه مصطفی خمینی
از همان روزهای نخستین فعالیتهای سیاسی خمینی بر ضد حکومت پهلوی، در کنار او به فعالیت سیاسی پرداخت و در پیشبرد حرکت اسلامی نقش بسزایی داشت.[۲] خمینی در روز ۴ آبان ۱۳۴۳ علیه لایحه کاپیتولاسیون و انقلاب سفید، دولت وقت ایران سخنرانی کرد. در ۱۳ آبان همان سال خمینی، شبانه دستگیر و به ترکیه تبعید شد.
پس از این ماجراها، نیروهای امنیتی ایران، مصطفی خمینی را دستگیر و سپس به ترکیه و عراق تبعید کردند. سید مصطفی خمینی، در نجف به مبارزه بر ضد حکومت پهلوی پرداخت و بر ادعای مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مشاور برجستهای برای سید روحالله خمینی بود.[۳]
سید مصطفی خمینی همراه پدرش در کنار آیت الله مرعشی نجفی
ساواک که از سابقه مبارزاتی مصطفی خبر داشت در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ دستور جلب اورا به شهربانی قم صادر کرد. ماموران زمانی که مصطفی در خانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی مشغول صحبت با ایشان بود، به آن جا یورش بردند و او را دستگیر کردند و مدت ۵۷ روز در زندان قزل قلعه و در سلول انفرادی زندانی کردند.[۴]
در ۸ دی ۱۳۴۳ او را از زندان آزاد کرده و در ۱۳ دی که تنها ۵ روز از آزادی اش میگذشت به دنبال استقبال چشمگیر مردم، ماموران حکومتی به خانه او در قم حمله کردند و بار دیگر مصطفی را دستگیر و به تهران اعزام میکنند.[۵][۶]
مصطفی خمینی یک سال در شهر بورسای ترکیه به حالت تبعید ماند اما باز سعی در بازگشت به ایران کرد و با رئیس سازمان امنیت بورسا در این زمینه اقدام به گفتگو کرد تا در مورد بازگشتش به ایران با نعمتالله نصیری گفتگو کند. نصیری شرط حضور مصطفی خمینی را ماندن در خانهای روستایی و عدم ارتباط با انقلابیون اعلام کرد که با عدم موافقت مصطفی، وی به همراه خمینی در تبعید ماند.
تبعید به عراق
در ۱۳ مهر ۱۳۴۴ خمینی و سید مصطفی از ترکیه به عراق برده شدند و در ۲۳ مهر در نجف ساکن شده و بحث را آغاز کردند و مصطفی علاوه بر حضور در درس خمینی، شروع به تدریس کردند.[۸]
مصطفی در عراق نیز از مبارزه دست نکشید و به دنبال اوج گیری نهضت رهایی بخش فلسطین، تلاش کرد که روحانیون خارج از کشور به پایگاههای فلسطین بروند و در آن جا دوره ببینند، وی حتی خود تحت آموزشهای نظامی قرار گرفت. فعالیتهای او سبب شد که در ۲۱ خرداد ۱۳۴۸ رئیس جمهور وقت عراق، حسن البکر، او را تهدید به برخورد کرد.[۹]
[ویرایش] مرگ
سرانجام سید مصطفی خمینی در ۱ آبان ۱۳۵۶ در ۴۷ سالگی به طرز مشکوکی درگذشت. او که از آغاز فعالیتهای سیاسی همواره مورد تهدید نیروهای امنیتی قرار داشت و با توجه به تلاش گسترده او در نهضت خمینی در ایران و عراق، از سوی مقامات ایرانی و عراقی شدیداً مورد تهدید قرار داشت. به همین دلیل هنگام انتشار درگذشت او، برای هیچ یک از انقلابیون قابل قبول نبود که فوت وی به صورت طبیعی اتفاق افتاده باشد، علاوه بر اینکه تا آن زمان نشانی از بیماری جدی در او دیده نمیشد.[۱۰]
بعد از مرگش سید روحالله خمینی در پیامی کوتاه چنین نوشت:
انا لله و انا الیه راجعون
در روز یکشنبه نهم ذی القعده الحرام ۱۳۹۷ مصطفی خمینی، نور بصرم و مهجه قلبم دار فانی را وداع کرد و به جوار رحمت حق تعالی رهسپار شداللهم ارحمه واغفر له واسکنه الجنه بحق اولیائک الطاهرین علیهم الصلوه والسلام[۱۱].
نماز را سید ابوالقاسم خوئی برای مصطفی خمینی اقامه کـرد و پس از تشییع جسدش، وی را در حرم علی پسر ابوطالب و در کنار قبر محمد حسین اصفهانی کمپانی خاک کردند.
منابع
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ محمد حسن تشیع. چهره سیاسی شهید آیتالله سید مصطفی خمینی. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ محمد حسن تشیع. چهره سیاسی شهید آیتالله سید مصطفی خمینی. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ محمد حسن تشیع. چهره سیاسی شهید آیتالله سید مصطفی خمینی. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
دکتر سید عین الحسن
احساسات ملی گرایی در نثر فارسی
واژه ناسیونالیسم یا ملی گرایی عبارت است ازتکیه برخواستا ، علائق و اراده ی جمعی ملت و تظاهر خاص آن در اشاعه ی فرهنگ و حفظ آن در اثر تهاجم بیگانگان .
نکته بارز این جنبش های ملی پیشرفت و اعتلاء کشور بوده است . ناسیونالیسم بین ایرانیان بر وجه دفاع از سرزمین مادری ، دفاع از موجودیت ایرانی خویش در مقابل تهاجم خارجیان ،حفظ سنن و آداب خود و رونق بخشیدن به به زبان مادری بوده است.
در حالی که ایرانیان شاید یکی از قوم های قدیم تاریخ باشند که سرزمینشان برای قرن های طولانی جولانگاه اشغال گران عرب و مغول و ترک بوده است و در حالی که ایرانیان تحت فشار حکمرانان بیگانه بسر برده اند ،
اما هیچ وقت قادر نبوده اند که سنن و آداب خود را پشت سر گذاشته تأ ثیرات خارجی رابر خود مسلط کنند .
آنچه که عده ای غربزدگی می نا مند،گاه بیماری ناشناخته ای می شودکه دستاورد های پیشرفت علمی غرب رامطلقاً منکوح اعلام می کند.
اما ایرانیان به پذیرش جنبه های مثبت دستاوردهای غرب هر چندگاه به خطا رفته و طریق تقلید نیز آمده اند،ولی استخوان بندی ایران هنوز تکیه تام وتمام بر فرهنگ ملی دارد؛ که میراث دار آن نیز محسوب می شود.
به عنوان نمونه ،می توان گفت جشن عید نوروز و سیزده بدر که با هز و مرتبت برگزار می شود، و همچنین برگزاری جشن مهرگان ،جشن برداشت محصول در تمام اکناف کرمان ،فارس ،اصفهان تا لرستان و کردستان از مظاهر این تمایل ملی است.
در مورد غربزدگی جلال آل احمد چنین می نویسد:«جای انکار نیست که ما امروز در حال تأ سف بسر می بریم .نزدیک است که از گذشته خود ببریم و حال آنکه با حال پیوندی نداریم .آیا می توانیم نقاش و نویسنده و مورخ و نقاد از خارج بیاوریم،یا هنرپیشه برای آنکه در تئاترها و فیلم های ما بازی کند ،یا گویندۀ رادیو برای ما فارسی درست حرف بزند و به ما بیاموزد که چگونه زبان خود را تکلم کنیم؟»
نا سیونالیسم در ادبیات جدید هم برجسته کردن تمام آنچه ملی تلقی می شود برمی گردد.از نویسندگانی که در این باره بتوانند مورد توجه قرار گیرند می توان از میرزا آقا خان کرمانی ،ملکم خان،دهخدا،محمد حجازی،جمالزاده و صادق هدایت نام برد.
ایرانیان در طول تاریخ یک جنگ بزرگ ایدئولوژیک داخلی وهر دو جنگ تأثیر بزرگی روی مردم گذاشتند.جنگ نخست جنگ اعراب و ایرانیان است که تا حدی جنگ یک مردم خاص مذهبی با یک تمدن درخشان است و جنگ دوم جنگ مشروطه خواهان با استبداد طلبان است .
قیامی است که روی اجتماع تأثیر می گذارد و مانند قیامهای اجتماعی دیگر موجب به هم ریختن نظامی می شود.با مشروطیت اجتماع نه فقط در سیاست ،در دستگاه حکومتی دگرگون می شود بلکه این دگرگونی در ادبیات هم راه می یابد.
ابتدا به بررسی تأثیرات جنگ اول یعنی جنگ با اعراب می پردازیم.قابل توجه می باشد که ایران تنها کشوری بود که بعد از حمله اعراب و قبول اسلام به عنوان مذهب ،زبان خود را حفظ کرد.با گسترش دامنه ی نفوذ عرب ها و سختگیری و بیدادگری آنهاو دولت دست نشانده ی ایشان ایستادگی مردم ایران نیز افزون تر می شد و برای نگهداری زبان وفرهنگ ملی بزرگ مردانی چون ابن مقفع و فردوسی به میدان آمدند و با اینکه برخی رسم ها به تندی دگرگون می شد،روح ایرانی در در برابر استیلای بیگانه در قفا بیدار و نغمه ها و داستان های دیرین و خاطره ی پهلوانان قدیم در افکار زنده ماند.
نویسندگان ایرانی سعی بر آن داشتند که نثری بنویسند که در اذهان مردم مسأله ملیت و ناسیونالیسم رازنده کند و تکیه بر فرهنگ گذشته ایران کندو تا آنجا که برایشان مقدور بود می کوشیدند نثری باشددوراز لغت های عربی که نمونه بارز این گونه نثر نوشته های ناصر خسرو و ابومنصور می باشد. به طور مثال ، می توانیم از نثر ابو منصور یاد کنیم که در قرن چهارم می زیسته:
«آفتاب برآمدن را باختر خواندند و شام و یمن را مازندران خواندند و عراق و کوهستان را شورستان خواندند و ایران شهر از رود آموست تا رود مصرو این کشور های دیگر پیرامون اویند و از این هفت کشور ایرانشهر بزرگوارتر است به هر هنر .و آنکه از سوی باختر است چینیان دارند وآنکه از سوی راست اوست هندوان دارندوآنکه از راست بربریان دارند و از چپ روم خاوریان و مازندریان دارندو این دیگر همه ایران زمین است».
در دوران ماقبل مشروطه نویسندگان احساسات و عواطف ملی خود را به شکل مقایسه ای بیان می کردند .بالخصوص این شیوه در داستان نویسی رواج داشت.آنها فرهنگ و تمدن غنی ایران قبل از حمله اعراب و رکود فرهنگی بعد از حمله اعراب را مورد مقایسه قرار می دادند و سعی داشتند شکوه و تمدن گذشته را یاد آور شوند و در واقع می خواستند به مردم بگویند که نباید بگذارند گذشته فراموش شودو نباید فراموش کنند که چه بوده اند !از بهترین و اندیشمندترین نویسندگان ناسیونالیست در دوره ی ما قبل مشروطه باید از میرزا آقاخان کرمانی یاد کرد.
به نقل از او در کتاب «آدمیت» چنین بر می آید:
«ای ملت ایران در اوراق تاریخ این خطه ملیه غور کنید و نیک بیندیشید که زمانی ایران زمین قلب جهان بود
وشمع انجمن آفاق.حال در زاویه خمول خزیده وسستی و جمود امراض و منافع شخصی در خود گرفتار شده اید.پیش از این شر دفتر دانایی بودید،اکنون در ظلمت غفلت پژمرده اید و پرتو اقبالتان به کسالت و قلت همت مکددگشته».
یکی از نویسندگان پیش ازمشروطه که در تاریخ ادبیات معاصر ایران اهمیت خاصی دارد ،میرزا ملکم خان می باشد.میرزا ملکم خان در اثر خود به نام «خواب و بیداری» سبب بروز مسایل دوران قبل از مشروطه و هرج ومرج آن دوران رابا تعمق ادبی عنوان می کند و حوادث را به شکل رویا در پیش چشم خواننده می آورد.
در این داستان نویسنده که در خانه دوستانش مهمان بوده ،ازغیبت او خسته می شود و در گوشه ای می خزد و در خواب می بیند که جوانی در خیابان ناصری تهران است با پیرمرد سپید مویی که جامه ی فاخر وجواهر نشان در بردارد در حال گفتگو است.
ناگهان ولگردان و دزدان از هر سو به پیرمرد حمله ور می شوند ،اورا می زنند و جواهراتش را به غارت می برند.نویسنده ماجرا را دنبال می کند تا هیئت آن جوان و پیرمرد و دزدان برایش معلوم شود. به او می گویند که نام پیرمرد ثروتمند «ایران زمین» است و نام جوان «مرزبان» و آن دزدان و غارتگران نیز فرزندان خود پیر مرد هستند که شرافت و غیرت خود را زیر پا گذارده اند .نویسنده که ازاین راز آگاه می شودبه اطرافیان خود می گوید که باید به« مرز بان» یاری کرد «ایران زمین» را از دزدان رهانید.در این حال از آن سوی خیابان دسته ای سرباز مسلح ظاهر می شوند.
سر دسته ی آنها غیاث الدوله است .آنان به یاری پیرمرد می آیند . غیاث الدوله سر پیرمرد را بر زانوی خود می گیردو افراد او جامه های پاره شده ی پیرمرد را به هم می دوزند و بر زخم های او مرهم می نهند .نویسنده به آنان نزدیک می شود و می بیند که مرهم به زهرآلوده است و نخی که با آن جامه های پیرمرد را می دوزند
فرسوده است و شربتی که بر گلویش می ریزند سمی است.
دزدان نیز به خیانت و رذالت آنان پی می برند و دوباره به پیرمرد حمله آور می شوند.نویسنده در آخر می گوید که از خواب بیدار شدم و به سوی میدان ناصری رفتم و در خیابان دیدم وزراء به همراه گروههای مسلح به وزارت عدلیه می رفتند و رویای خود را یاد آوردم.میرزا ملکم خان در این داستان خیالی مرادش از تمثیل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
سید مصطفی خمینی
سید مصطفی خمینی فرزند بزرگ سید روحالله خمینی که در ۱ آبان ۱۳۵۶ مرد.
فهرست مندرجات
۱ زندگی
۲ فعالیتهای سیاسی
۳ تبعید به عراق
۴ مرگ
۵ منابع
زندگی
او در آذر ۱۳۰۹، در قم متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسههای باقریه و سنایی به پایان رساند. در سال ۱۳۲۵ به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و در سال ۱۳۳۰ سطح را به پایان رساند و در درس خارج سید روحالله خمینی و سید حسین طباطبائی بروجردی حضور یافت.[۱] مصطفی علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول، در علوم معقول و منقول نیز مهارت داشت.
فعالیتهای سیاسی
خمینی همراه مصطفی خمینی
از همان روزهای نخستین فعالیتهای سیاسی خمینی بر ضد حکومت پهلوی، در کنار او به فعالیت سیاسی پرداخت و در پیشبرد حرکت اسلامی نقش بسزایی داشت.[۲] خمینی در روز ۴ آبان ۱۳۴۳ علیه لایحه کاپیتولاسیون و انقلاب سفید، دولت وقت ایران سخنرانی کرد. در ۱۳ آبان همان سال خمینی، شبانه دستگیر و به ترکیه تبعید شد.
پس از این ماجراها، نیروهای امنیتی ایران، مصطفی خمینی را دستگیر و سپس به ترکیه و عراق تبعید کردند. سید مصطفی خمینی، در نجف به مبارزه بر ضد حکومت پهلوی پرداخت و بر ادعای مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مشاور برجستهای برای سید روحالله خمینی بود.[۳]
سید مصطفی خمینی همراه پدرش در کنار آیت الله مرعشی نجفی
ساواک که از سابقه مبارزاتی مصطفی خبر داشت در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ دستور جلب اورا به شهربانی قم صادر کرد. ماموران زمانی که مصطفی در خانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی مشغول صحبت با ایشان بود، به آن جا یورش بردند و او را دستگیر کردند و مدت ۵۷ روز در زندان قزل قلعه و در سلول انفرادی زندانی کردند.[۴]
در ۸ دی ۱۳۴۳ او را از زندان آزاد کرده و در ۱۳ دی که تنها ۵ روز از آزادی اش میگذشت به دنبال استقبال چشمگیر مردم، ماموران حکومتی به خانه او در قم حمله کردند و بار دیگر مصطفی را دستگیر و به تهران اعزام میکنند.[۵][۶]
مصطفی خمینی یک سال در شهر بورسای ترکیه به حالت تبعید ماند اما باز سعی در بازگشت به ایران کرد و با رئیس سازمان امنیت بورسا در این زمینه اقدام به گفتگو کرد تا در مورد بازگشتش به ایران با نعمتالله نصیری گفتگو کند. نصیری شرط حضور مصطفی خمینی را ماندن در خانهای روستایی و عدم ارتباط با انقلابیون اعلام کرد که با عدم موافقت مصطفی، وی به همراه خمینی در تبعید ماند.
تبعید به عراق
در ۱۳ مهر ۱۳۴۴ خمینی و سید مصطفی از ترکیه به عراق برده شدند و در ۲۳ مهر در نجف ساکن شده و بحث را آغاز کردند و مصطفی علاوه بر حضور در درس خمینی، شروع به تدریس کردند.[۸]
مصطفی در عراق نیز از مبارزه دست نکشید و به دنبال اوج گیری نهضت رهایی بخش فلسطین، تلاش کرد که روحانیون خارج از کشور به پایگاههای فلسطین بروند و در آن جا دوره ببینند، وی حتی خود تحت آموزشهای نظامی قرار گرفت. فعالیتهای او سبب شد که در ۲۱ خرداد ۱۳۴۸ رئیس جمهور وقت عراق، حسن البکر، او را تهدید به برخورد کرد.[۹]
[ویرایش] مرگ
سرانجام سید مصطفی خمینی در ۱ آبان ۱۳۵۶ در ۴۷ سالگی به طرز مشکوکی درگذشت. او که از آغاز فعالیتهای سیاسی همواره مورد تهدید نیروهای امنیتی قرار داشت و با توجه به تلاش گسترده او در نهضت خمینی در ایران و عراق، از سوی مقامات ایرانی و عراقی شدیداً مورد تهدید قرار داشت. به همین دلیل هنگام انتشار درگذشت او، برای هیچ یک از انقلابیون قابل قبول نبود که فوت وی به صورت طبیعی اتفاق افتاده باشد، علاوه بر اینکه تا آن زمان نشانی از بیماری جدی در او دیده نمیشد.[۱۰]
بعد از مرگش سید روحالله خمینی در پیامی کوتاه چنین نوشت:
انا لله و انا الیه راجعون
در روز یکشنبه نهم ذی القعده الحرام ۱۳۹۷ مصطفی خمینی، نور بصرم و مهجه قلبم دار فانی را وداع کرد و به جوار رحمت حق تعالی رهسپار شداللهم ارحمه واغفر له واسکنه الجنه بحق اولیائک الطاهرین علیهم الصلوه والسلام[۱۱].
نماز را سید ابوالقاسم خوئی برای مصطفی خمینی اقامه کـرد و پس از تشییع جسدش، وی را در حرم علی پسر ابوطالب و در کنار قبر محمد حسین اصفهانی کمپانی خاک کردند.
منابع
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ محمد حسن تشیع. چهره سیاسی شهید آیتالله سید مصطفی خمینی. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ محمد حسن تشیع. چهره سیاسی شهید آیتالله سید مصطفی خمینی. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ محمد حسن تشیع. چهره سیاسی شهید آیتالله سید مصطفی خمینی. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
زندگی نامه سید حسن حسینی
متولد ۱۳۳۵ محلهٔ سلسبیل تهران، بزرگ شدهٔ نازی آباد و محله نیروی هوایی. دارای دیپلم طبیعی، لیسانس تغذیه از دانشگاه مشهد، فوق لیسانس و دکترای ادبیات فارسی. مسلط به زبان عربی و آشنا با زبانهای ترکی و انگلیسی در حد استفاده از منابع و مآخذ و صحبت کردن و نوشتن. از سال ۱۳۵۲ نوشتن و سرودن را در مطبوعاتِ قبل از انقلاب علی الخصوص مجلهٔ فردوسی آغاز کرد. در سال ۱۳۵۸، حوزهٔ اندیشه و هنر اسلامی را که به همراه استاد محمد رضا حکیمی، آقایان رخ صفت، تهرانی و آیت ا... امامی کاشانی، راهاندازی کرد که مسئولیت بخش ادبیات و شعر را به همراه قیصر امین پور بر عهده داشت. در دورهٔ آموزشی سربازی بود که جنگ شروع شد. بعد از اتمام دورهیآموزشی، با اینکه رَسته بهداری داشت، مسئولیت رادیو ارتش را به عهده گرفت تا چند سال بعد از آزادی خرمشهر، در رادیو ارتش ماند اما وقتی دید جنگ تمام شدنی نیست، به حوزههنری باز برگشت. در سال ۱۳۶۶ در اثر اختلافاتی که با مدیر وقت حوزههنری داشت، دسته جمعی استعفا کرده و به تدریس در دانشگاه الزهرا و دانشگاه آزاد روی آورد. او از سال ۱۳۷۸ در واحد ویرایش رادیو تا زمان مرگش حضور داشت. سال ۱۳۷۹ مجموعهیکامل غزلیات بیدل دهلوی را که نزدیک به سه هزار غزل را در بر میگیرد بر روی CD خواند. حوزه فعالیتهای دکتر حسینی شامل شعر، تحقیق، ترجمه و تألیف میباشد. او سالهای آخر عمرش را به سبکشناسی قرآن و زبانشناسی حافظ مشغول بود و در ۹ فروردین ۱۳۸۳ بر اثر سکته قلبی، درگذشت. در چهارمین همایش چهرههای ماندگار در سال ۱۳۸۳، از دکتر حسینی تقدیر شد.
آثار
همصدا با حلق اسماعیل (شعر) سال ۱۳۶۳ انتشارات سوره مهر
برادهها (مجموعهای از تأملات اجتماعی و ادبی) سال ۱۳۶۵ انتشارات سوره مهر
بیدل، سپهری و سبک هندی (پژوهشی در زمینهٔ سبکشناسی) سال ۱۳۶۷
گنجشک و جبرئیل (شعر) سال ۱۳۷۰، نشر افق
مشت در نمای درشت (مقایسهٔ ادبیات و سینما از طریق معانی و بیان) سال ۱۳۷۱
گزیدهٔ شعر جنگ و دفاع مقدس (شعر) انتشارات سوره مهر
نوشداروی طرح ژنریک (شعر طنز) انتشارات سوره مهر
طلسم سنگ انتشارات سوره مهر
شقایق نامه
در ملکوت سکوت (شعر)
از شرابههای روسری مادرم (شعر) انتشارات انجمن شاعران ایران
سفرنامهٔ گردباد (شعر) انتشارات انجمن شاعران ایران
ترجمه:
حمام روح (ترجمهٔ گزیدهای از آثار جبران خلیل جبران)، سال ۱۳۶۴
نگاهی به خویش (مصاحبه با شاعران و نویسندگان معاصر عرب، همراه با موسی بیدج)
ذهن حسینی در تصرف الله و ذهن شاملو در تصرف خاک است.»
«کسی میتواند در جهان تصرف کند که در تصرف شعر باشد و شعر هم مثل عاشقی، قرار و نظم و نظام نمیپذیرد. سیدحسن حسینی در تصرف شعر است و خاستگاه شعر او مرکزی در وجود خود اوست.»«اگر بگویید شاعرانی مثل شاملو هم در تصرف شعر هستند و حسینی هم در تصرف شعر است، پس فرق چیست؟ میگویم آن مرکزی که در وجود حسینی هست و از جمله ذهن او را در تصرف میگیرد، الله است و آن مرکز در شاملو خاک است. آیا نور صداقتی که از خاستگاه شعری سیدحسن حسینی تتق میزند، از شعر شاملو هم میزند.»گرمارودی سپس به تحلیل یکی از 6 دفتر شعری سیدحسن حسینی با عنوان "گنجشک و جبرئیل" پرداخت و این مجموعه را نه تنها حادثهای جدید در شعر آیینی فارسی بلکه اساسا مبدا آن خواند. وی با بیان این که در شعر قدیم، هندسه و مهندسی استواری وجود نداشته، گفت: «مهندسی استوار از ویژگیهای دفتر شعر "گنجشک و جبرئیل" است. مجموعه یادشده یکی از دفترهای شعر زنده یاد حسن حسینی بود که شاعر با استفاده از تکنیکهای مدرن شعری به روایت حماسه تاریخی عاشورا پرداخته و خود وصیت کرده بود این کتاب را در خاک جای او بگذارند تا شفیع او در هنگامه محشر باشد. این شاعر در ادامه صحبتهای خود، دیگر ویژگی "گنجشک و جبرئیل" را معاصر بودن شاعر آن دانست و گفت : حسینی ، شاعری معاصر است نه به لحاظ تقویم بلکه به لحاظ درک و دریافت.
به گزارش مهر، گرمارودی در ادامه افزود: «در تمام کتاب "گنجشک و جبرئیل" حماسه موج میزند چرا که خود حسینی سراپا حماسه بود. این حماسه در حد و درخور مخاطبان، شکوهمند و فاخر به چشم میآید. نه به افراط میرود و نه به تفریط.»شایان ذکر است اسماعیل امینی و ساعد باقری از دیگر سخنرانان این مراسم بودند. در پایان این مراسم، سیدحسام الدین سراج با گروه موسیقی سنتی خود به اجرای برنامه پرداخت.
گذری بر اندیشه وشعر سید حسن حسینی
اشاره:هنوز زلال کلامش را یارای جریان و بارآوری و بهارآوری بود، هنوز ذوق نقاشی و طبع طنازش مجال نو بودن و نو ماندن داشت، و هنوز سخن دلپذیرش بیشاز آنکه زینتبخش موزة خاطرهها و بزرگداشتها شود میتوانست مؤثر و کارآمد باشد... اما تقدیر چنین بود...اهلدل بود و خلوتی داشت بادل و «بیدل»، و از این رهگذار کلام او را لطفی و تأثیری که دلیل راه نوجویان عرصة شعر و شاعران جوان و جواندل گردید. اگرچه در هجوم آثاری بیمایه و غالباً تقلیدی ـ که همچون لباسی از وصلههای ناجور بر قامت رشید شعر امروز نشستهاند ـ رغبتی به نشر رایحة ذوق سرشار و طبع لطیفش نداشت، اما همان آثار کمحجم و معدودشعری که از خود به یادگار گذاشت، مکان و مرتبة شایستة او را در شعر معاصر و بهویژه در شعر و ادب پایداری مینمایاند.آنچه در پیش روی دارید، برگرفته از پژوهشی است در شعر زندهیاد «سیدحسن حسینی» که رویکرد اصلی آن دست یافتن به مختصات و ویژگیهای شعر او و شیوة آن، بررسی پنج عنصر شعری: «محتوا، تخیل، شکل و قالب، زبان و موسیقی» در آثار شعری اوست.هرچند که همواره بر آنم که آنچه کلام او را گیرا و ماندگار کرده است، نه ویژگیهای صوری و نه هیچیک از این عناصر، بلکه همان گرمی و لطف کلام دلنشین اوست.
الف) درونمایه و محتوا مجموعة «همصدا با حلق اسماعیل» ـ اولین اثر شعری سیدحسن حسینی ـ که در سالهای آغازین دهة