زی زی فایل

دانلود فایل

زی زی فایل

دانلود فایل

تحقیق در مورد دینداری و سعادت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

" دینداری و سعادت "

افلاطون در 2500 سال قبل آدمی را به موجودی دست و پای بسته تشبیه کرده که او را بزور روی صندلی نشانده و از حرکت باز داشته اند _ در مقابل اوپرده سفیدی گسترده اند و در پشت سرش چراغ پرنوری روشن کرده و در نور آن موجوداتی بزرگ و کوچک به حرکاتی نامانوس مشغولند _ عکس حرکات اینان روی پرده سفید میافتد و بنظر آدم دست وپای بسته می رسد او نه می داند معنای این حرکات چیست و بازیگران این منظره کیانند و نه میداند چرا آنان چنین میکنند، نه می داند چرا خودش آنجا نشسته و نه میداند تا کی باید آنجا بنشیند و رمز دستور این نشست بی مورد چیست؟

آدمی چون کودکی ناتوان در این دنیای تاریک با دست و پای بسته و قدرت محدود ولی غرائز و اغراض نامحدود در تمام دوران عمر به تکاپو مشغولست و اغلب به قول حافظ شیراز ناخوانده درس مقصود زندگی را بدرود می گوید و میرود _ نه میداند خوشبختی کجاست و نه میداند این پرنده زیبا را چگونه باید بدام آورد ولی جای بسی خوشوقتی است که در همین تاریک راه زندگی همیشه روزنه امیدی از دور نمایانست و خواستاران را نوید میدهد و بدان سو می کشاند.

از طرز فکر مردم عادی که نه میدانند چه می خواهند ونه میدانند برای بدست آوردن آن چه باید بکنند صرف نظر کنیم و در نظر بگیریم که حتی آنانکه از فضل و کمال بهره ای دارند نیز راه کسب سعادت را گم کرده و در تاریکی روزگار میگذرانند چنانچه خیام فیلسوف شهیر ایرانی نیز چنین سروده است:

قومی متفکرند در مذهب و دین قومی متحیرند در علم ویقین

ناگاه برآیدت منادی ز کمین کای بیخبران راه نه آنست و نه این

پس چه باید کرد؟

آیا باید بشر را در این تاریکی مطلق با این همه سردر گمی ها و اغراض نامتناهی بحال خود رها کرد و بدون داشتن راهنمای مصلح آنقدر آزادش گذاشت تا با اعمال و افکار ناروایش خود و بشریت را نابود سازد.

اگر چنین است که لعنت بر این تمدن و انسانیت و نفرین بر این زندگی که آدمی لحظه ای آرامش خیال نداشته باشد.

قدری در اوضاع گذران مردم دنیا دقت کنیم تا بخوبی دریابیم که جنگهای خانمانسوز همیشه بر سر ابراز قدرت بیشتر یعنی انحراف غریزه خودنمایی صورت گرفته است_ سیاستمداران دنیا با داشتن کلیه امکانات لازم برای اداره امور مردم کشوش اغلب در فاصله ای بسیار دور از موطن اصلی به نزاع و منازعه برخاسته و میل داشته اند نفوذ و قدرت خود را در آن نواحی نیز برقرار سازند یعنی بگویند همه گوش بفرمان من.

جنگهای دنیا و حتی بیشی طلبی های زندگی اجتماعی مردم نیز همه بعلت تحریک غرائز بوجود آمده و آنان را از آسایش واقعی بدور داشته است.

دینداران سعادت را در انجام فرائض مذهبی و طلبکاری بهشت موعود دانسته و بی دینان کسب خوشیها و کامروائیهای بی حساب را مایه سعادت دانسته و با سرعت به دنبالش روان شده اند تا آنجا که بی بندو باری روزگار مردم دنیا را فراگرفته و خود موجب پریشانی و افسردگی و نابسامانی آنان گشته و سعادت را از آنان دور ساخته است.

اما آنانکه دین را وسیله ارتزاق قرار نداده و بدون اینکه خواستار بهشت موعود باشند در هر لباس و یا هر شغل و موقعیت اصول حقیقی ادیان یعنی انسانیت واقعی را ملاک خوشبختی واقعی قرار داده و سعی داشته اند از این راه به خودشناسی واقعی دست یابند، سعادت را بخوبی درک کرده و روزگار عمر را بیهوده هدر نداده اند.

باید در نظر گرفت که اگر اصل در زندگی کسب سعادت است و سعادت در رعایت اصول انسانی و در نتیجه خودشناسی واقعی بدست می آید، پس زنده باد آن آئینی که زودتر آدمی را بخودش بشناساند تا از رنج روزگار رهائی یابد و دوران زندگی را در بهشت واقعی به سر برد. باید اذعان داشت که سعادت واقعی در خودشناسی کامل است تا آنجا که طبق اصول روانشناسی با خود بگوئیم:

خودت را بشناس، خودت باش، با خودت بساز

و این خود با حقیقت کلیه ادیان الهی قابل انطباق است.



خرید و دانلود تحقیق در مورد دینداری و سعادت


دینداری و سعادت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

" دینداری و سعادت "

افلاطون در 2500 سال قبل آدمی را به موجودی دست و پای بسته تشبیه کرده که او را بزور روی صندلی نشانده و از حرکت باز داشته اند _ در مقابل اوپرده سفیدی گسترده اند و در پشت سرش چراغ پرنوری روشن کرده و در نور آن موجوداتی بزرگ و کوچک به حرکاتی نامانوس مشغولند _ عکس حرکات اینان روی پرده سفید میافتد و بنظر آدم دست وپای بسته می رسد او نه می داند معنای این حرکات چیست و بازیگران این منظره کیانند و نه میداند چرا آنان چنین میکنند، نه می داند چرا خودش آنجا نشسته و نه میداند تا کی باید آنجا بنشیند و رمز دستور این نشست بی مورد چیست؟

آدمی چون کودکی ناتوان در این دنیای تاریک با دست و پای بسته و قدرت محدود ولی غرائز و اغراض نامحدود در تمام دوران عمر به تکاپو مشغولست و اغلب به قول حافظ شیراز ناخوانده درس مقصود زندگی را بدرود می گوید و میرود _ نه میداند خوشبختی کجاست و نه میداند این پرنده زیبا را چگونه باید بدام آورد ولی جای بسی خوشوقتی است که در همین تاریک راه زندگی همیشه روزنه امیدی از دور نمایانست و خواستاران را نوید میدهد و بدان سو می کشاند.

از طرز فکر مردم عادی که نه میدانند چه می خواهند ونه میدانند برای بدست آوردن آن چه باید بکنند صرف نظر کنیم و در نظر بگیریم که حتی آنانکه از فضل و کمال بهره ای دارند نیز راه کسب سعادت را گم کرده و در تاریکی روزگار میگذرانند چنانچه خیام فیلسوف شهیر ایرانی نیز چنین سروده است:

قومی متفکرند در مذهب و دین قومی متحیرند در علم ویقین

ناگاه برآیدت منادی ز کمین کای بیخبران راه نه آنست و نه این

پس چه باید کرد؟

آیا باید بشر را در این تاریکی مطلق با این همه سردر گمی ها و اغراض نامتناهی بحال خود رها کرد و بدون داشتن راهنمای مصلح آنقدر آزادش گذاشت تا با اعمال و افکار ناروایش خود و بشریت را نابود سازد.

اگر چنین است که لعنت بر این تمدن و انسانیت و نفرین بر این زندگی که آدمی لحظه ای آرامش خیال نداشته باشد.

قدری در اوضاع گذران مردم دنیا دقت کنیم تا بخوبی دریابیم که جنگهای خانمانسوز همیشه بر سر ابراز قدرت بیشتر یعنی انحراف غریزه خودنمایی صورت گرفته است_ سیاستمداران دنیا با داشتن کلیه امکانات لازم برای اداره امور مردم کشوش اغلب در فاصله ای بسیار دور از موطن اصلی به نزاع و منازعه برخاسته و میل داشته اند نفوذ و قدرت خود را در آن نواحی نیز برقرار سازند یعنی بگویند همه گوش بفرمان من.

جنگهای دنیا و حتی بیشی طلبی های زندگی اجتماعی مردم نیز همه بعلت تحریک غرائز بوجود آمده و آنان را از آسایش واقعی بدور داشته است.

دینداران سعادت را در انجام فرائض مذهبی و طلبکاری بهشت موعود دانسته و بی دینان کسب خوشیها و کامروائیهای بی حساب را مایه سعادت دانسته و با سرعت به دنبالش روان شده اند تا آنجا که بی بندو باری روزگار مردم دنیا را فراگرفته و خود موجب پریشانی و افسردگی و نابسامانی آنان گشته و سعادت را از آنان دور ساخته است.

اما آنانکه دین را وسیله ارتزاق قرار نداده و بدون اینکه خواستار بهشت موعود باشند در هر لباس و یا هر شغل و موقعیت اصول حقیقی ادیان یعنی انسانیت واقعی را ملاک خوشبختی واقعی قرار داده و سعی داشته اند از این راه به خودشناسی واقعی دست یابند، سعادت را بخوبی درک کرده و روزگار عمر را بیهوده هدر نداده اند.

باید در نظر گرفت که اگر اصل در زندگی کسب سعادت است و سعادت در رعایت اصول انسانی و در نتیجه خودشناسی واقعی بدست می آید، پس زنده باد آن آئینی که زودتر آدمی را بخودش بشناساند تا از رنج روزگار رهائی یابد و دوران زندگی را در بهشت واقعی به سر برد. باید اذعان داشت که سعادت واقعی در خودشناسی کامل است تا آنجا که طبق اصول روانشناسی با خود بگوئیم:

خودت را بشناس، خودت باش، با خودت بساز

و این خود با حقیقت کلیه ادیان الهی قابل انطباق است.



خرید و دانلود  دینداری و سعادت


نقش دین، دینداری و انتظار در کاهش ناهنجاریهای جامعه 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

نقش دین ، دینداری و انتظار در کاهش ناهنجاری‌های اجتماعی

پس هر یک از شما باید کاری کنید تا به محبت و دوستی ما نزدیک شوید.وظیفه منتظران، ‌پیوند دادن و آشنا کردن مردم با امام زمان(عج) و گوشزد کردن دوستی و محبت حضرت به آنان است تا خود را در جهت پیوند معنوی با امام زمان(عج)، متعهد و پای‌بند به هنجارهای دینی گردانند و از هنجارشکنی و کج‌روی دست بردارند. منتظر واقعی کسی است که به خود سازی بپردازد، معارف، ارزش‌ها و محبت آنان را نشر دهد و به دیگران بیاموزد تا مکتب اهل‌بیت: احیا شود:امام صادق(ع)می‌فرماید:رحم الله عبداً اجترّ مودّة الناس إلینا، فحدّثهم بما یعرفون و ترک ما ینکرون؛[51]خداوند رحمت کند بنده‌ای را که مودت مردم را به سوی ما کشاند و به آن‌چه می‌شناسند با آنان سخن بگوید و آن‌چه را منکرند واگذارد.بنابراین، منتظران براساس شفقت بر هم‌نوعان، احسان به خَلق و مهرورزی و رعایت قوانین اجتماعی، به وحدت انسانی در سطح جهانی با هم‌نوعان می‌اندیشند آنان تکیه‌گاه مردمند و دیگران به ایشان امیدوارند. مردم برای حل معضلات فردی و اجتماعی خویش، ‌به منتظران، چشم امید دارند و به آنان اعتماد می‌کنند. امام عسکری7 می‌فرماید:أولی الناس بالمحبّة منهم من أمّلوه؛[52]سزاوارترین شخص به دوستی کسی است که مردم به او امید دارند.نظریه بریتویت در کنترل اجتماعی، شرمنده‌سازی کج‌روان بود. به اعتقاد او، با شرمنده‌سازی متخلف، می‌توان ناهنجاری را کنترل کرد.[53] در راه‌کار انتظار که مبتنی بر عزت و کرامت انسانی است، حتی هنجارشکنان نیز شرمنده نمی‌شوند، بلکه در دریای کرم و مهر مهدوی، با رغبت و ارادة خویش، از هنجارشکنی و کج‌روی، دست بر می‌دارند و با مهرورزی و حمایت عاطفی و امید به زندگی سالم، در پرتو فرهنگ انتظار، به گروه منتظران می‌پیوندند. هم‌چنین برای ارزش‌های متعال جامعه مهدوی، ارزش قائل می‌شوند و نه تنها هنجارهای مؤمنان را نادیده نمی‌گیرند، بلکه با فراگیری هنجارها، برای نهادینه کردن آنها در جامعه می‌کوشند.

2. انتظار و کنترل اجتماعیکنترل اجتماعی، سبب می‌شود فرد به واسطه تعلق به گروه‌‌های اجتماعی، و از ارزش‌های آنها پیروی کند.[54] کنترل اجتماعی، ادامه فرآیند جامعه‌پذیری است. جامعه‌پذیری، هم‌نوایی داوطلبانه و اختیاری به شمار می‌آید. وقتی هم‌نوایی صورت نگیرد، مکانیسم‌های کنترل اجتماعی برای انتقال و تحمیل و اجرای هنجارها و انتظارات اجتماعی به کار می‌روند. در واقع، در جامعه‌پذیری، ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی به فرد آموخته می‌شود و سپس رفتار او به وسیله «کنترل اجتماعی» زیر نظارت قرار می‌گیرد.[55]مکانیسم‌های مختلفی برای تنظیم رفتارهای مقبول و جلوگیری از بی‌نظمی در جوامع وجود دارد که عبارتند از:ـ مکانیسم‌های رسمی:[56] مبتنی بر عنصر حقوقی و قانونی کنترل اجتماعی است که سرپیچی از آنها کیفر به دنبال دارد.ـ مکانیسم‌های غیر رسمی:[57] در عرصه رویارویی اجتماعی اعضای جامعه و در خانواده، مدرسه، محل کار و ... تحقق می‌یابد؛ در این حالت حفظ آبرو و ترس از بی‌آبرویی یا بی‌احترامی، فرد را از هنجارشکنی باز می‌دارد.[58] مکانیسم‌های غیررسمی عبارتند از:الف) بیرونی و درونی (وجدانی)؛ب) ارزشی، عاطفی، اقتصادی؛ج) انتظامی، ارشادی.[59]در همه جوامع انسانی، نوعی کنترل اجتماعی مبتنی بر هنجارهای مقبول و سنت‌های متداول بر چارچوب رفتارهای اجتماعی مردم نظارت می‌کند و گرچه هم‌نوایان را تشویق می‌کند، بیشتر بر تنبیه هنجارشکنان و مخالفان تأکید می‌ورزد.[60]هرشی یکی از مهم‌ترین نظریه‌پردازان کنترل اجتماعی است که علت ناهنجاری را سست شدن رابطه فرد با جامعه می‌داند.[61]«دین» به طور عام و «انتظار فرج» به طور خاص، ارزش‌های خود را به مردم عرضه می‌کند تا به صورت هنجار درآید و از طریق تقویت آنها، نقش خود را در کنترل رفتار افراد به شکل مؤثری ایفا کند.

انتظار فرج، یکی از مهم‌ترین ابزارهای کنترل اجتماعی غیررسمی است؛ چون مؤمنان براساس آن، همواره خود را در محضر حضرت ولی‌عصر(عج) می‌بینند و تردید ندارند که امام، شاهد و ناظر ایشان است.حضرت مهدی(عج) می‌فرماید:فإنّا یحیط علمنا بأنبائکم ولا یعزب عنّا شیء من أخبارکم؛[62]ما بر اخبار و احوالتان آگاهیم و هیچ چیزی از اوضاع شما بر ما پوشیده نیست.تمام همت منتظران، انجام دادن وظایفی است که در برابر آن حضرت بر عهده دارند. مولی‌الموحدین، حضرت علی7 می‌فرماید:إن غاب عن الناس شخصه فی حال هدایتهم، فإنّ علمه و آدابه فی قلوب المؤمنین مثبتة، فهم بها عاملون؛[63]اگر شخص او [ولی‌عصر(عج)] از مردم در حال صلح و متارکه با مخالفان، غایب ماند، به راستی که علم و آداب او در دل‌های مؤمنان ثبت است که به آن عمل می‌کنند.منتظران واقعی معتقدند «حضرت بقیه‌الله، شاهد و ناظر است»[64] و آنان را برای ایفای نقش خویش در جامعه و انجام دادن رسالت امر به معروف و نهی از منکر آماده ‌می‌کند.[65]در جامعه‌ای که «فرهنگ انتظار» در آن رواج داشته باشد و به درستی نهادینه شود، افراد در برابر سرنوشت هم‌دیگر احساس مسئولیت می‌کنند و مسئولیت‌پذیری، وظیفه‌ای دینی تلقی می‌گردد. ‌امام صادق(ع)می‌فرماید:یجب للمؤمن علی المؤمن النصیحة؛[66]نصیحت کردن مؤمن، بر مؤمن [دیگر]، واجب است.امام باقر(ع)در اهمیت امر به معروف می‌فرماید:إنّ الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر سبیل الأنبیاء و منهاج الصلحاء فریضة عظیمة بها تقام الفرائض وتأمن المذاهب و تحلّ المکاسب و ترّد المظالم و تعمر الأرض و ینتصف من الأعداء و یستقیم الأمر؛[67]‌بی‌تردید، امر به معرو‌ف و نهی از منکر، طریق انبیا و صالحان و وظیفه‌ای سترگ و عظیم است و دیگر واجبات دینی به واسطه آن انجام می‌پذیرد؛ راه‌ها به وسیله آن امنیت می‌یابد و درآمدها (کسب‌ها) به واسطه آن مشروع و حلال می‌شوند و مظالم دفع می‌گردند و زمین، آباد می‌شود و از دشمنان انتقام گرفته می‌شود و امور سامان می‌یابد.

تسلیم بودن، کناره‌گیری و بی‌اعتنایی در برابر تباهی و فساد اجتماعی، با فلسفه انتظار سازگاری ندارد؛[68] چون همه، روزی اعمال خود را می‌بینند و خود را در محضر خدا می‌دانند:gوَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَf.[69]منتظران چون خود را در برابر سرنوشت جامعه، مسئول می‌دانند، پیوند افراد با آرمان‌های متعالی را مستحکم می‌کنند تا از گسستن و سست شدن پیوند افراد با جامعه و شکل‌گیری ناهنجاری جلو‌‌گیری کنند.آنان نه تنها براساس احساس نظارت ولی‌عصر(عج)، به اصلاح خویش مشغولند، بلکه در راه اصلاح دیگران نیز تلاش می‌کنند. این برنامه، فردی نیست بلکه تمام عناصر تحول، باید در آن شرکت جویند و کار به صورت دسته جمعی و همگانی باشد. عمق و وسعت این هم‌آهنگی، باید به عظمت همان برنامه انقلاب جهانی باشد که انتظار آن را دارند. بنابراین، هیچ فردی نباید از حال دیگران غافل بماند، بلکه موظف است هرگونه ضعف و کاستی را در همه جا اصلاح کند و با ترمیم هر موضع آسیب‌پذیری، و هر ناتوانی را تقویت کند.[70]



خرید و دانلود  نقش  دین، دینداری و انتظار در کاهش ناهنجاریهای جامعه  15 ص


نقش دین، دینداری و انتظار در کاهش ناهنجاریهای جامعه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

نقش دین ، دینداری و انتظار در کاهش ناهنجاری‌های اجتماعی

پس هر یک از شما باید کاری کنید تا به محبت و دوستی ما نزدیک شوید.وظیفه منتظران، ‌پیوند دادن و آشنا کردن مردم با امام زمان(عج) و گوشزد کردن دوستی و محبت حضرت به آنان است تا خود را در جهت پیوند معنوی با امام زمان(عج)، متعهد و پای‌بند به هنجارهای دینی گردانند و از هنجارشکنی و کج‌روی دست بردارند. منتظر واقعی کسی است که به خود سازی بپردازد، معارف، ارزش‌ها و محبت آنان را نشر دهد و به دیگران بیاموزد تا مکتب اهل‌بیت: احیا شود:امام صادق(ع)می‌فرماید:رحم الله عبداً اجترّ مودّة الناس إلینا، فحدّثهم بما یعرفون و ترک ما ینکرون؛[51]خداوند رحمت کند بنده‌ای را که مودت مردم را به سوی ما کشاند و به آن‌چه می‌شناسند با آنان سخن بگوید و آن‌چه را منکرند واگذارد.بنابراین، منتظران براساس شفقت بر هم‌نوعان، احسان به خَلق و مهرورزی و رعایت قوانین اجتماعی، به وحدت انسانی در سطح جهانی با هم‌نوعان می‌اندیشند آنان تکیه‌گاه مردمند و دیگران به ایشان امیدوارند. مردم برای حل معضلات فردی و اجتماعی خویش، ‌به منتظران، چشم امید دارند و به آنان اعتماد می‌کنند. امام عسکری7 می‌فرماید:أولی الناس بالمحبّة منهم من أمّلوه؛[52]سزاوارترین شخص به دوستی کسی است که مردم به او امید دارند.نظریه بریتویت در کنترل اجتماعی، شرمنده‌سازی کج‌روان بود. به اعتقاد او، با شرمنده‌سازی متخلف، می‌توان ناهنجاری را کنترل کرد.[53] در راه‌کار انتظار که مبتنی بر عزت و کرامت انسانی است، حتی هنجارشکنان نیز شرمنده نمی‌شوند، بلکه در دریای کرم و مهر مهدوی، با رغبت و ارادة خویش، از هنجارشکنی و کج‌روی، دست بر می‌دارند و با مهرورزی و حمایت عاطفی و امید به زندگی سالم، در پرتو فرهنگ انتظار، به گروه منتظران می‌پیوندند. هم‌چنین برای ارزش‌های متعال جامعه مهدوی، ارزش قائل می‌شوند و نه تنها هنجارهای مؤمنان را نادیده نمی‌گیرند، بلکه با فراگیری هنجارها، برای نهادینه کردن آنها در جامعه می‌کوشند.

2. انتظار و کنترل اجتماعیکنترل اجتماعی، سبب می‌شود فرد به واسطه تعلق به گروه‌‌های اجتماعی، و از ارزش‌های آنها پیروی کند.[54] کنترل اجتماعی، ادامه فرآیند جامعه‌پذیری است. جامعه‌پذیری، هم‌نوایی داوطلبانه و اختیاری به شمار می‌آید. وقتی هم‌نوایی صورت نگیرد، مکانیسم‌های کنترل اجتماعی برای انتقال و تحمیل و اجرای هنجارها و انتظارات اجتماعی به کار می‌روند. در واقع، در جامعه‌پذیری، ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی به فرد آموخته می‌شود و سپس رفتار او به وسیله «کنترل اجتماعی» زیر نظارت قرار می‌گیرد.[55]مکانیسم‌های مختلفی برای تنظیم رفتارهای مقبول و جلوگیری از بی‌نظمی در جوامع وجود دارد که عبارتند از:ـ مکانیسم‌های رسمی:[56] مبتنی بر عنصر حقوقی و قانونی کنترل اجتماعی است که سرپیچی از آنها کیفر به دنبال دارد.ـ مکانیسم‌های غیر رسمی:[57] در عرصه رویارویی اجتماعی اعضای جامعه و در خانواده، مدرسه، محل کار و ... تحقق می‌یابد؛ در این حالت حفظ آبرو و ترس از بی‌آبرویی یا بی‌احترامی، فرد را از هنجارشکنی باز می‌دارد.[58] مکانیسم‌های غیررسمی عبارتند از:الف) بیرونی و درونی (وجدانی)؛ب) ارزشی، عاطفی، اقتصادی؛ج) انتظامی، ارشادی.[59]در همه جوامع انسانی، نوعی کنترل اجتماعی مبتنی بر هنجارهای مقبول و سنت‌های متداول بر چارچوب رفتارهای اجتماعی مردم نظارت می‌کند و گرچه هم‌نوایان را تشویق می‌کند، بیشتر بر تنبیه هنجارشکنان و مخالفان تأکید می‌ورزد.[60]هرشی یکی از مهم‌ترین نظریه‌پردازان کنترل اجتماعی است که علت ناهنجاری را سست شدن رابطه فرد با جامعه می‌داند.[61]«دین» به طور عام و «انتظار فرج» به طور خاص، ارزش‌های خود را به مردم عرضه می‌کند تا به صورت هنجار درآید و از طریق تقویت آنها، نقش خود را در کنترل رفتار افراد به شکل مؤثری ایفا کند.

انتظار فرج، یکی از مهم‌ترین ابزارهای کنترل اجتماعی غیررسمی است؛ چون مؤمنان براساس آن، همواره خود را در محضر حضرت ولی‌عصر(عج) می‌بینند و تردید ندارند که امام، شاهد و ناظر ایشان است.حضرت مهدی(عج) می‌فرماید:فإنّا یحیط علمنا بأنبائکم ولا یعزب عنّا شیء من أخبارکم؛[62]ما بر اخبار و احوالتان آگاهیم و هیچ چیزی از اوضاع شما بر ما پوشیده نیست.تمام همت منتظران، انجام دادن وظایفی است که در برابر آن حضرت بر عهده دارند. مولی‌الموحدین، حضرت علی7 می‌فرماید:إن غاب عن الناس شخصه فی حال هدایتهم، فإنّ علمه و آدابه فی قلوب المؤمنین مثبتة، فهم بها عاملون؛[63]اگر شخص او [ولی‌عصر(عج)] از مردم در حال صلح و متارکه با مخالفان، غایب ماند، به راستی که علم و آداب او در دل‌های مؤمنان ثبت است که به آن عمل می‌کنند.منتظران واقعی معتقدند «حضرت بقیه‌الله، شاهد و ناظر است»[64] و آنان را برای ایفای نقش خویش در جامعه و انجام دادن رسالت امر به معروف و نهی از منکر آماده ‌می‌کند.[65]در جامعه‌ای که «فرهنگ انتظار» در آن رواج داشته باشد و به درستی نهادینه شود، افراد در برابر سرنوشت هم‌دیگر احساس مسئولیت می‌کنند و مسئولیت‌پذیری، وظیفه‌ای دینی تلقی می‌گردد. ‌امام صادق(ع)می‌فرماید:یجب للمؤمن علی المؤمن النصیحة؛[66]نصیحت کردن مؤمن، بر مؤمن [دیگر]، واجب است.امام باقر(ع)در اهمیت امر به معروف می‌فرماید:إنّ الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر سبیل الأنبیاء و منهاج الصلحاء فریضة عظیمة بها تقام الفرائض وتأمن المذاهب و تحلّ المکاسب و ترّد المظالم و تعمر الأرض و ینتصف من الأعداء و یستقیم الأمر؛[67]‌بی‌تردید، امر به معرو‌ف و نهی از منکر، طریق انبیا و صالحان و وظیفه‌ای سترگ و عظیم است و دیگر واجبات دینی به واسطه آن انجام می‌پذیرد؛ راه‌ها به وسیله آن امنیت می‌یابد و درآمدها (کسب‌ها) به واسطه آن مشروع و حلال می‌شوند و مظالم دفع می‌گردند و زمین، آباد می‌شود و از دشمنان انتقام گرفته می‌شود و امور سامان می‌یابد.

تسلیم بودن، کناره‌گیری و بی‌اعتنایی در برابر تباهی و فساد اجتماعی، با فلسفه انتظار سازگاری ندارد؛[68] چون همه، روزی اعمال خود را می‌بینند و خود را در محضر خدا می‌دانند:gوَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَf.[69]منتظران چون خود را در برابر سرنوشت جامعه، مسئول می‌دانند، پیوند افراد با آرمان‌های متعالی را مستحکم می‌کنند تا از گسستن و سست شدن پیوند افراد با جامعه و شکل‌گیری ناهنجاری جلو‌‌گیری کنند.آنان نه تنها براساس احساس نظارت ولی‌عصر(عج)، به اصلاح خویش مشغولند، بلکه در راه اصلاح دیگران نیز تلاش می‌کنند. این برنامه، فردی نیست بلکه تمام عناصر تحول، باید در آن شرکت جویند و کار به صورت دسته جمعی و همگانی باشد. عمق و وسعت این هم‌آهنگی، باید به عظمت همان برنامه انقلاب جهانی باشد که انتظار آن را دارند. بنابراین، هیچ فردی نباید از حال دیگران غافل بماند، بلکه موظف است هرگونه ضعف و کاستی را در همه جا اصلاح کند و با ترمیم هر موضع آسیب‌پذیری، و هر ناتوانی را تقویت کند.[70]پیامبر اعظم6 می‌فرماید:



خرید و دانلود  نقش  دین، دینداری و انتظار در کاهش ناهنجاریهای جامعه


دینداری و سعادت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

" دینداری و سعادت "

افلاطون در 2500 سال قبل آدمی را به موجودی دست و پای بسته تشبیه کرده که او را بزور روی صندلی نشانده و از حرکت باز داشته اند _ در مقابل اوپرده سفیدی گسترده اند و در پشت سرش چراغ پرنوری روشن کرده و در نور آن موجوداتی بزرگ و کوچک به حرکاتی نامانوس مشغولند _ عکس حرکات اینان روی پرده سفید میافتد و بنظر آدم دست وپای بسته می رسد او نه می داند معنای این حرکات چیست و بازیگران این منظره کیانند و نه میداند چرا آنان چنین میکنند، نه می داند چرا خودش آنجا نشسته و نه میداند تا کی باید آنجا بنشیند و رمز دستور این نشست بی مورد چیست؟

آدمی چون کودکی ناتوان در این دنیای تاریک با دست و پای بسته و قدرت محدود ولی غرائز و اغراض نامحدود در تمام دوران عمر به تکاپو مشغولست و اغلب به قول حافظ شیراز ناخوانده درس مقصود زندگی را بدرود می گوید و میرود _ نه میداند خوشبختی کجاست و نه میداند این پرنده زیبا را چگونه باید بدام آورد ولی جای بسی خوشوقتی است که در همین تاریک راه زندگی همیشه روزنه امیدی از دور نمایانست و خواستاران را نوید میدهد و بدان سو می کشاند.

از طرز فکر مردم عادی که نه میدانند چه می خواهند ونه میدانند برای بدست آوردن آن چه باید بکنند صرف نظر کنیم و در نظر بگیریم که حتی آنانکه از فضل و کمال بهره ای دارند نیز راه کسب سعادت را گم کرده و در تاریکی روزگار میگذرانند چنانچه خیام فیلسوف شهیر ایرانی نیز چنین سروده است:

قومی متفکرند در مذهب و دین قومی متحیرند در علم ویقین

ناگاه برآیدت منادی ز کمین کای بیخبران راه نه آنست و نه این

پس چه باید کرد؟

آیا باید بشر را در این تاریکی مطلق با این همه سردر گمی ها و اغراض نامتناهی بحال خود رها کرد و بدون داشتن راهنمای مصلح آنقدر آزادش گذاشت تا با اعمال و افکار ناروایش خود و بشریت را نابود سازد.

اگر چنین است که لعنت بر این تمدن و انسانیت و نفرین بر این زندگی که آدمی لحظه ای آرامش خیال نداشته باشد.

قدری در اوضاع گذران مردم دنیا دقت کنیم تا بخوبی دریابیم که جنگهای خانمانسوز همیشه بر سر ابراز قدرت بیشتر یعنی انحراف غریزه خودنمایی صورت گرفته است_ سیاستمداران دنیا با داشتن کلیه امکانات لازم برای اداره امور مردم کشوش اغلب در فاصله ای بسیار دور از موطن اصلی به نزاع و منازعه برخاسته و میل داشته اند نفوذ و قدرت خود را در آن نواحی نیز برقرار سازند یعنی بگویند همه گوش بفرمان من.

جنگهای دنیا و حتی بیشی طلبی های زندگی اجتماعی مردم نیز همه بعلت تحریک غرائز بوجود آمده و آنان را از آسایش واقعی بدور داشته است.

دینداران سعادت را در انجام فرائض مذهبی و طلبکاری بهشت موعود دانسته و بی دینان کسب خوشیها و کامروائیهای بی حساب را مایه سعادت دانسته و با سرعت به دنبالش روان شده اند تا آنجا که بی بندو باری روزگار مردم دنیا را فراگرفته و خود موجب پریشانی و افسردگی و نابسامانی آنان گشته و سعادت را از آنان دور ساخته است.

اما آنانکه دین را وسیله ارتزاق قرار نداده و بدون اینکه خواستار بهشت موعود باشند در هر لباس و یا هر شغل و موقعیت اصول حقیقی ادیان یعنی انسانیت واقعی را ملاک خوشبختی واقعی قرار داده و سعی داشته اند از این راه به خودشناسی واقعی دست یابند، سعادت را بخوبی درک کرده و روزگار عمر را بیهوده هدر نداده اند.

باید در نظر گرفت که اگر اصل در زندگی کسب سعادت است و سعادت در رعایت اصول انسانی و در نتیجه خودشناسی واقعی بدست می آید، پس زنده باد آن آئینی که زودتر آدمی را بخودش بشناساند تا از رنج روزگار رهائی یابد و دوران زندگی را در بهشت واقعی به سر برد. باید اذعان داشت که سعادت واقعی در خودشناسی کامل است تا آنجا که طبق اصول روانشناسی با خود بگوئیم:

خودت را بشناس، خودت باش، با خودت بساز

و این خود با حقیقت کلیه ادیان الهی قابل انطباق است.



خرید و دانلود  دینداری و سعادت