لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
بررسی ساختار بودجه دولت و پیش بینی میزان کسری در بودجه سال جاری
با نگاهی اجمالی به بودجه دولت در طی سالهای بعد از انقلاب، میبینیم که تقریباً در تمام این سالها دولت با کسری بودجه روبرو بوده است و پیشی گرفتن هزینههای دولت نسبت به درآمدهایش به صورت ساختاری موجب شده تا مالیهای تورمی بر کشور حاکم شود که ریشه عمده این ضعف ساختاری به دو دلیل میباشد، نخست آنکه انضباط مالی در مدیریت هزینههای بودجه به گونهای نیست که از اسراف جلوگیری بشود و دوم آنکه درآمدهای بودجه به نحو واقعی پیشبینی نمیشود.
در بودجه سال 82 نیز با توجه به مدتی که گذشت عدم تحقق درآمدهای دولت به صراحت به چشم میخورد، البته در بودجه سال جاری به علت افزایش قیمت نفت، از جناح درآمدهای نفتی با محدودیت روبرو نشدهایم و درآمدهای حاصل بیش از پیشبینیها محقق شده است، اما متأسفانه تحقق درآمدهای مالیاتی که در حدود 4/18 درصد منابع عمومی بودجه دولت را تشکیل میدهد، با توجه به اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم و نحوه وصول مالیات و فرهنگ مالیات گریزی مودیان، دور از ذهن است. از سوی دیگر درآمدهای پیشبینی شده حاصل از فروش سهام شرکتهای دولتی نیز با روند بسیار کند فرآیند خصوصیسازی و عدم استقبال بخش خصوصی از خرید سهام شرکتهای دولتی، بروز کسری بودجه را امری اجتنابناپذیر نموده است.
برای اینکه علل اصلی بروز کسری بودجه دولت که در بالا به آن اشاره شد به طور روشن بیان شود، در اینجا به بررسی اجزای منابع عمومی بودجه دولت به طور مجزا میپردازیم.
به طور کلی منابع عمومی بودجه دولت شامل درآمدها، واگذاری دارائیهای سرمایهای و واگذاری داراییهای مالی میباشد که سهم هرکدام از بودجه سال 82 به ترتیب 41/50، 2/31 و 5/18 درصد است. درآمدها شامل مالیاتها و سایر درآمدها (دریافت کمکهای اجتماعی، دریافت کمکهای بلاعوض، درآمدهای اموال و دارایی، درآمدهای خدمات و فروش کالا، درآمدهای جرایم و خسارات و درآمدهای متفرقه) میباشد که درآمدهای مالیاتی دولت حدود 4/18 درصد از بودجه دولت را تشکیل میدهد (جدول شماره 1). واگذاری داراییهای سرمایهای شامل فروش نفت و واگذاری سایر داراییهای سرمایهای (فروش ساختمانها و تأسیسات، فروش و واگذاری اراضی، فروش ماشینآلات و تجهیزات و…) میباشد که درآمدهای حاصل از فروش نفت حدود 5/30 درصد از کل منابع بودجه عمومی دولت را تشکیل میدهد (جدول شماره 1). واگذاری داراییهای مالی شامل اوراق مشارکت، استفاده از حساب ذخیره تعهدات ارزی، واگذاری شرکتهای دولتی و سایر میباشد که سهم هرکدام از بودجه عمومی دولت در سال 82 به ترتیب 33/1، 39/9، 43/4 و 34/3 درصد است.
به طور کلی بیشترین وزن از منابع عمومی بودجه دولت مربوط به مالیاتها، فروش نفت، استفاده از حساب ذخیره ارزی و واگذاری شرکتهای دولتی میباشد که علت اصلی بروز کسری در سال جاری ناشی از عدم تحقق این موارد به جز نفت میباشد که در ذیل بررسی خواهد شد. در ادامه برای اینکه ساختار بودجه دولت بهتر و کاملتر مورد بررسی قرار گیرد، بررسی و تحلیل جداگانه منابع عمومی بودجه دولت به شرح زیر ارائه میشود.
جدول شماره (1)
سهم از کل (درصد)
1381
1381
دریافتها و پرداختیهای دولت
1381
1381
درصد تغییر نسبت به 81
مصوب
درصد تحقیق
عملکرد
مصوب
50/31
24/41
147/38
204508/4
74/97
61973/5
82669/8
درآمدها
18/40
25/98
19/81
74780/6
81/05
50587
62415/5
مالیاتها
31/91
8/43
540/49
129727/8
56/22
11386/5
20254/4
سایر
31/21
42/69
23/69
126851/8
100/61
103183/2
102558/1
واگذاری دارایی های سرمایه ای
30/56
41/65
24/16
124232/1
102/57
102626/8
100060
نفت
0/64
0/12
796/54
2619/7
190/42
556/4
292/2
سایر
18/49
22/90
36/61
75149/7
87/24
47991/2
55012
واگذاری دارایی های مالی
1/33
1/00
125/00
5400
104/09
2498/1
2400
فروش اوراق مشارکت
9/39
14/47
7/74
38160
101/29
35876
35420
استفاده از ذخیره ارزی
4/43
6/24
20/00
18000
55/76
8364
15000
واگذاری شرکتهای دولتی
3/34
0/91
520/00
13589/7
57/17
1253/1
2191/9
سایر
100
100
69/21
406579/9
88/72
213147/9
240240
جمع منابع عمومی دولت
70/29
64/78
83/60
285749/9
95/29
148297/3
155635
هزینه های جاری
20/96
22/89
54/96
85206/3
67/67
37212/5
54987/1
تملک دارایی ها ی سرمایه ای
8/75
12/33
20/04
35553/7
93/32
27638/1
29617/8
تملک دارایی های مالی
100
100
69/21
406509/9
88/72
213147/9
240240
جمع مصارف عمومی دولت
-1- درآمدها
میزان مصوب درآمدهای دولتی در سال جاری حدود 4/204508 میلیارد ریال است که نسبت به میزان مصوب آن در سال قبل رشدی معادل 3/147 درصد داشته است.
درآمدهای دولت همانطور که قبلاً اشاره شد شامل درآمدهای مالیاتی و سایر درآمدها میباشد که سهم هر کدام از آنها در کل درآمدها به ترتیب 5/36 و 5/63 درصد است (بودجه مصوب 82) بنابراین در بین درآمدهای دولت بیشترین وزن مربوط به سایر درآمدها است. در حالیکه این نسبتها در سال 81 به ترتیب 5/75 و 5/24 درصد بوده است. به عبارتی سهم سایر درآمدها از کل درآمدهای دولت از 5/24 درصد در سال 81 به 5/63 درصد افزایش یافته و سهم مالیاتها از 5/75 درصد به 5/36 درصد کاهش یافته است. عملکرد پنج ماهه درآمدهای مالیاتی دولت نشان میدهد که حدود 4/70 درصد از رقم پیشبینی شده در بودجه سال جاری درخصوص میزان مالیاتها تحقق پیدا کرده است که در سال 81 نیز در مدت مشابه حدود 5/70 درصد از مالیاتها تحقق یافته بود. البته همانطور که از نمودار روند تحقق مالیاتها مشاهده میشود در طی پنج ماهه اول سال جاری همواره درصد تحقق مالیاتها پایینتر از میزان آن در سال 81 بوده است و از آنجا که در پایان سال 81 حدود 05/81 درصد از مالیاتها تحقق پیدا کرده است (جدول شماره 1) میتوان گفت که در بهترین حالت و با خوشبینانهترین شرایط درصد تحقق مالیاتها تا پایان سال جاری حتیالمقدور برابر با میزان تحقق آن در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
چکیده
خلفای فاطمی توجه فوق العاده ای به اهل علم و کمال داشتند و از این رو دربار آنان مجمع علماء و فضلاء شده بود. شهرت علام نوازی و عالم دوستی ائمه فاطمی سبب شد که عده زیادی از علماء و ادباء و فلاسفه و حکماء و فقها و شعراء به دربار مصر روی آورند و اکثر آن ها مورد الطاف شاهانه واقع و از ندمای خاص دربار شدند و بعضی از آن ها بعد از کسب فیض و علم به میهن خود مراجعت می نمودند. فاطمیان که حامی علم و دانش بودند مدارس و دانشگاه ها و کتابخانه ها و دارالفنون را تشکیل دادند که در دوره آن ها استاتید و ارباب علم و دانش و اقسام آلات و ادوات علمی تهیه شده بود درهای آن خزانه علم و ادب بروی افراد برایگان گشوده بود تا که مردم در تمام اوقات آنچه را که می خواستند و می توانستند استفاده نمایند.
خلفای فاطمی همیشه در این دارالعلوم مجالس تحقیق منعقد می نمودند و علماء و اساتید و طالبین فضل و هنر در آن مجالس شرکت می کردند این گونه مجالس بر حسب شعبات مختلف خود از ریاضی دان ها و پزشکان و اهل منطق و غیره تشکیل می گردید و در آنها علمای هر طبقه با لباس مخصوص به خود شرکت می نمودند برای ترقی علوم هیئت و نجوم در اکثر مراکز رصدخانه هائی بنا نمودند و علمای ادب و استادان فن را از اسیا و ندلس دعوت می کردند.
ائمه فاطمی در فلسفه و حکمت نیز پیشقدم بودند در عهد آنها همان طوری که مصر مرکز علوم دینی بود مهد فلسفه و حکمت نیز می شد.
علم دوستی و هنرپروری فاطمیان از کتاب خانه های آنها پیداست که چه ذخائر علمی گران بها و نادری را گرد آورده بودند. در کتابخانه مخصوص قصر امام کتاب های نادری دیده می شد که قبل از آن در جایی دیده نشده بود. مقریزی در کتاب خود وقایعی را ذکر می کند که بزرگی و عظمت آن را به خوبی می رساند این کتابخانه یکی از عجایب روزگار بود که در تمام ممالک اسلام کتابخانه ای بزرگتر از آن وجود نداشت تعداد کتب این کتابخانه قریب ششصد و یکهزار جلد بود.
مقدمه
دولت فاطمیان در صفحات شرق مغرب اسلامی طلوع کرد در مشرق همسایگی آن یعنی مصر پاگرفت و پس از 270 سال در همان سرزمین غروب کرد این دولت یکی از درخشان ترین دوران های تمدن اسلامی را ثبت کرده است. حکومت اسماعیلی مذهب فاطمی زمانی که توانست در مصر امپراطوری قدرتمندی را بنا نهد برای دو سلطه دینی و سیاسی آن روزگار یعنی خلافت عباسی و سلطنت سلجوقی رقیبی اصلی به شمار می رفت و تهدیدی جدی برای ان دو بود به رغم درگیری های شدید فکری سیاسی و نظامی این دو قدرت و وابستگان آن ها با این دولت شیعی اسماعیلی که حتی هجوم گسترده صلیبی ها علیه مسلمین را تحت الشعاع قرار داده بود فاطمیان توانستند دولتی با مشخصاتی ویژه در تاریخ بنیان گذارند.
الحاکم بامرا... 411-386 هجری قمری :
ابوعلی منصور در ربیع الاول 375 هجری ولادت یافت و در سال 383 هجری ولیعهد شد و روزی که پدرش درگذشت با او بیعت شد و لقب الحاکم بامرا... یافت.
در رمضان 386 هجری در حالی که به 12 سالگی نرسیده بود دوران حکومت الحاکم را می توان چهار قسمت کرد :
دوره اول : از سال 381 تا 390 هجری قمری. که الحاکم در امور دخالت نداشت قدرت ابتدا در دست ابن عمار و سپس در دست برجوان بود.
دوره دوم : از سال 390 تا 395 هجری. الحاکم در اوان جوانی قدرت را در دست گرفت و تعصب شدیدی نسبت به مذهب فاطمی نشان داد و هم اهل ذمه و هم مسلمانان غیر اسماعیلی را تحت فشار قرار داد.
دوره سوم : از ال 396 تا 401 هجری. در این دوره الحکام متوجه دو امر شد یکی فرو نشاندن شورش ابورکوه و دیگری فرونشاندن و چاره جوی برای طغیان نیل که سه سال از 398 تا 401 ادامه داشت.
دوره چهارم : از سال 401 تا 411 هجری. در این دوره الحاکم سیاست چندگانه و متغیری داشت در رفتارش با مردم بر حسب دین و مذهبشان فرق می کرد چنین سیاستی گرچه خشم عامدی مصریان را برانگیخت ولی به استقرار امیت و حفظ اخلاق عمومی کمک کرد و به هرج و مرجی که در اوایل حکومت الحاکم بر جامعه گسترده بود پایان داد.
ابتدا قدرت در دست برجوان خازن که حال حافظ و لله الحاکم بود و در دست امیرحسین بن عمار رهبر ترکان بود ابن عمار موفق شد برجوان را کنار گذارد خود با لقب امین الدعوه به رتق و فتق امور دولت بپردازد. برجوان با منجوتکین حاکم ترک نژاد شام و حبش رهبر بربرها متحد شدند و سرانجام او را در سال 390 هجری از کار برکنار و کشتند.
برجوان قدرت را در دست گرفت و بربرها هم به طور تدریجی ضعیف شده و رو به زوال نهادند تا اینکه منصور بن یوسف بن بلقین در آفریقای شمالی و بربرها شورش کردند ولی برجوان موفق به سرکوبی آنان شد. برجوان که شروع به خودکامگی کرده بود کشته شد و حبش هم درگذشت. بنابراین الحاکم خود قدرت را به دست گرفت و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
درآمد نفت
در یک صد ساله گذشته ، درامد دولت از نفت سه بار در فاصله نسبتا کوتاهی افزایش چشم گیری داشته است .
نخستین بار این پدیده در سالهای 1313-1314 شمسی در دوران رضا شاه ظاهر گردید . در سالهای 1351-53 ایران برای دومین بار شاهد چنین پدیده ائی گشت و اکنون سومین باری است که جامعه ما
چنین رخدادی را از سر می گذراند . در حالیکه حوادثی که پس از چنین رخدادی در دوران های مختلف در ایران پدید امدند ، دارای ویژگی های زمانه خود بودند ، لیکن شباهتهائی را نیز میان انان میتوان سراغ گرفت .
افزایش تصاعدی درامد دولت غالبا تاتیرات متفاوت و گاه منضادی را بر جای می گذارد ازجمله :
1- تعمیق شکافهای طبقاتی
2- گسترش دامنه فساد اقتصادی
3- افزایش نرخ تورم که طبقات محروم و بویژه مزد بگیران را به شدت تحت فشار شکننده ائی قرار میدهد.
با این همه در ایران اترات افزایش درامد نفت به موضوعات یاد شده محدود نگردیده بلکه موجب تغیرات اساسی در پارادیم های فکری در جامعه و سیاست های حاکمان نیز بوده است . این تغیرات در دو موضوع خود را جلوه گر ساخته است :
الف : تغیر پاردایم ذهنی از " جامعه فقیر و مردم فقیر" به " جامعه غنی و مردم فقیر"
ب : پیدایش پدیده ائی که میتوان انرا ناسیونالیسم عامیانه – نفتی یا ناسیونالیسم دولتی نام نهاد .
اقزایش تصاعدی درامد دولت در سالهای 1313 – 1314 فضای مساعدی را برای شکل گیری ناسیوتالیسم عامیانه رضا شاهی پدید اورد. در این راستا میتوان از تغیر در سیاست خارجی دولت رضا شاه و سمت گیری با ا لمان هیتلری ، تشدید تبعیضات قومی ، گسترش سیاست های دیکتاتور منشانه و افزایش فساد اقتصادی نام برد .
امار دقیقی از میزان نارضایتی مردم از دولت رضاشاهی و حرکت های اعتراضی در سالهای 1315- 1320 در دست نیست . لیکن انقدر هست که می توان گفت که وقتی رضا شاه مجبور به ترک ایران گشت ، اشکی برای او ریخته نشد . حتی ارتش شاهنشاهی نیز فشنگی در دفاع از او هدر نکرد . مقالات و مطالب نشریات سالهای 1320 تا 1324 از نوعی انزجار جامعه از دولت رضا شاه پیش از ترک ایران سخن می گوید. انزجاری که ولیعهد ان دوران را مجبور به عذر خواهی از مردم نسبت به کارهای پدرش نمود .
نتیجه انکه شش سال بعد از افزایش در امد نفت رضا شاه با ورود متفقین مجبور به ترک مملکت گردید و جامعه ما نخستین تجربه ناسیونالیسم دولتی – نفتی را پشت سر نهاد.
در سالهای (1351- 1353) با افزایش تصاعدی درامد دولت ، ناسیونالیسم دولتی – نفتی به شکل دیگری در جامعه ظهور کرد. کوروش از خواب بیدار گردید و ارواح سربازانش در جشن های 2500 ساله به رژه پرداختند . شاه از امپریالیسم سرخ و سیاه سخن گفت و پهلویسم رضا شاهی به اریامهریسم ارتقا یافت ، سلطنت نقش ژاندارمی منطقه را طلب کرد و ارتش را به عمان روانه ساخت . زهر حزب رستاخیز به خون جامعه استبداد زده تزریق گردید و فساد اقتصادی
چون سرطانی کالبد نظام سیاسی را به تباهی کشاند. پیرامون تاثیرات افرایش درامد نفت بر اقتصاد ایران مقالات فراوانی نوشته شده است . غالب نویسندگان به مهاجرت پرشتاب روستائیان به شهرهها و پیدایش حلبی ابادها اشاره کرده و انان را از عوامل مهمی در شکل گیری انقلاب بهمن به حساب اورده اند. با این همه، شگفتی این بود که انقلاب بهمن را کسی نمیتوانست انقلاب روستائی به حساب اورد . انقلابی بود که شهرههای بزرگ به مراکز اصلی ان تبدیل گردیده و اقشار گوناگون شهری ، اقشار مرفه و نیمه مرفه و حتی اکثریت روشنفکران ایران در صفوف همراهان ان جای گرفتند.
با لا رفتن درامد نفت در نیمه اول دهه 50 به تبدیل دولت به مهم ترین وام دهنده جامعه و ایجاد سپاه عظیمی از بدهکاران به او انجامید . هزاران موسسه کوچک ، متوسط و برزگ بدون وجود مدیریت مجرب
تنها به دلیل وام های کم بهره در اقصی نقاط کشور پا به عرصه وجود نهادند . وام های گوناگونی تجت عنوان مسکن ، سفر به خارجه و ... در اختیار کارمندان قرار گرفت . امری که نیاز به اقزایش دایمی دستمزدهها و فاینسس مجدد تهادهای تاز ه پا را به امری اساسی در رشد اقتصادی مبدل ساخت.
از اینرو نباید جای تعجبی باشد که در جامعه ائی که توسعه و گسترش اقتصادی به اقزایش دایمی درامد نفت وابسته می گردد، با تابت شدن یا تنزل قیمت نفت ( 1954-1956 ) با نارضایتی عمومی روبرو گردیده و دولت به عنوان مهم ترین طلبکار مورد انزجار فشرهائی قرار می گیرد که از اقرایش درامد نفت بهرمند گردیده بودند .
با افزایش درامد نفت و گسترش قضای اقتصادی نیاز به اصلاحات در حوزه سیاست و هم خوانی ان با شتاب توسعه اقتصادی به یکی از چالش های مهم جامعه تبدیل می گردد . در حالیکه انعطاف و انبساط پذیری چامعه دمکراتیک سبب می گردد که در چنین شرائطی حوزه سیاسی به تواند خود را با فضای نوین توسعه اقتصادی منطبق سازد ، در کشورهای استبدادی شتاب توسعه اقتصادی به جدائی نظام سیاسی از جامعه و تمرکز بیشتر قدرت در دست گروه کوچکی می انجامد . جکومت
استبداد سرمست از قدرت اقتصادی به دست امده خود را در مقام قدر قدرتی باز مییابد که هیچ نیروئی را قدرت مقابله با او نیوده و نیازمند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
به نام خدا
پروین دولت آبادی در سال 1303 در اصفهان چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش و سپس تهران به پایان برد. شاگرد مدرسه امریکایی بود. مدتی کوتاه در دانشکده هنرهای زیبا درس خواند, اما رها کرد. او از نوجوانی به شعر فارسی توجه نشان داد و اشعاری به وزنهای نیمایی و قالبهای کلاسیک دارد.
دانشآموخته رشته عکسبرداری داخلی از انگلیس، دکترای آموزش پیش از دبستان از امریکا، از بنیانگذاران شورای کتاب کودک. او با همکاری لیلی ایمن آهی به گردآوری گنجینه ادبیات کودکان پرداخت.او همچنین از ویراستاران بخش کتابهای کودکان انتشارات فرانکلین بود. وی تلاش کرد تا شعر کودکان را از حالت پند گونه خارج کرده و اشعاری که جنبه سرگرمی و تفریح برای ایشان داشته باشد ارائه کند. وی هم چنین آثاری برای بزرگسالان نیز در هر دو سبک سنتی و نیمایی سروده است. وی از معدود نویسندگانی است که آثارش در کتب درسی نیز آمده است. پروین دولت آبادی روز سهشنبه بیستوهفت فروردین سال ۱۳۸۷ شمسی در سن ۸۴ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت
درباره شاعر پروین دولت آبادی
پروین دولت آبادی در سال 1303 در اصفهان چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش و سپس تهران به پایان برد. شاگرد مدرسه امریکایی بود. مدتی کوتاه در دانشکده هنرهای زیبا درس خواند, اما رها کرد. او از نوجوانی به شعر فارسی توجه نشان داد و اشعاری به وزنهای نیمایی و قالبهای کلاسیک دارد.
دانشآموخته رشته عکسبرداری داخلی از انگلیس، دکترای آموزش پیش از دبستان از امریکا، از بنیانگذاران شورای کتاب کودک. او با همکاری لیلی ایمن آهی به گردآوری گنجینه ادبیات کودکان پرداخت.او همچنین از ویراستاران بخش کتابهای کودکان انتشارات فرانکلین بود. وی تلاش کرد تا شعر کودکان را از حالت پند گونه خارج کرده و اشعاری که جنبه سرگرمی و تفریح برای ایشان داشته باشد ارائه کند. وی هم چنین آثاری برای بزرگسالان نیز در هر دو سبک سنتی و نیمایی سروده است. وی از معدود نویسندگانی است که آثارش در کتب درسی نیز آمده است. پروین دولت آبادی روز سهشنبه بیستوهفت فروردین سال ۱۳۸۷ شمسی در سن ۸۴ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا دفن گردید.
درگذشت پروین دولت آبادی شاعر و فعال اجتماعی کودکان - رضا آشفته
پروین دولتآبادی شاعر و فعال اجتماعی کودکان درگذشت. او که از 3 ماه پیش از آغاز سال 87 دچار شکستگی کتف و خانهنشین شده بود، از غذا خوردن بازمانده و به دلیل ضعف جسمانی شدید دچار مرگ شده است. محمدهادی محمدی، پژوهشگر و مورخ ادبیات کودک، ضمن اعلام خبر فوق در این باره گفت: پروین دولتآبادی ساعت 30/9 دقیقه شب دوشنبه 27 فروردینماه در منزل شخصیاش واقع در خیابان آپادانا دار فانی را وداع گفت. او چند سال اخیر به دلیل ناتوانی در خانه و زمینگیر بود و از او خواهرش شیوا دولتآبادی نگهداری میکرد و دوستان نزدیکش به او سر میزدند.ولی به دلیل شکستگی و بهبود نیافتن روز به روز ضعیفتر میشد. من در ایام نوروز به دیدنش رفتم. او تا آخرین لحظات حیاتش از اندیشهای روشن بهرهمند بود. اندیشهاش سرشار از صلحطلبی برای همه و دنیای شاد برای کودکان بود. اگر شعرهای او را بررسی کنیم درمییابیم که در این آثار با پدیدههایی چون آب، خورشید و باران زیباترین شعرها را خلق کرده است و در آنها درباره امید و زندگی در صلح برای مردم سخن میگوید.
وی افزود: او حس عدالتگرایانه قویای داشت و از اینکه جامعه به بخشی از توانگران و بخشی از محرومان از فرآوردههای مادی تقسیم شدهاند، سخت احساس ناراحتی میکرد.
بنا بر نظر محمدهادی محمدی، پروین دولتآبادی اصالت اصفهانی داشت و از خانواده مشهور دولتآبادیهای اصفهان بود. او در سال 1303 در اصفهان به دنیا آمد و پدر و مادرش روشنفکر بودند. این خانواده وابستگی به یحیی دولتآبادی از روشنفکران دوره مشروطه داشت. او در این خانواده و در کنار نخبگانی که به این خانه رفت و آمد داشتند، شعر و موسیقی آموخت.او پس از طی دوره کودکی و نوجوانی از اصفهان به تهران میآید. پدرش در دهه 20 شهردار تهران شد و با آنکه پروین دولتآبادی در خانوادهای مرفه و خوب زندگی میکرد، از همان جوانی انگیزههای کار اجتماعی شدیدی داشت و به همین دلیل در امینآباد تهران، در یتیمخانهای که برای کودکان بود، با آنان ارتباط گرفت. از همین زمان سرودن شعر برای کودکان را آغاز کرد.
او با آنکه شاعر توانمندی در زمینه سرودن مثنوی برای بزرگسالان بود، در دو دهه 20 و 30 شعرهای زیادی را برای کودکان سرود. در ابتدای دهه 40 به همراه پرویز ناتلخانلری یک انتشارات با هدف انتشار کار کودک راهاندازی کرد که پس از انتشار چند اثر از فعالیت بازماند. همچنین در این دهه به همراه محمود کیانوشی باعث تحول شعر کودک شد. آنها در نشریه پیک کودک که آموزش و پرورش در 500 هزار نسخه برای کودکان مدارس منتشر میکرد، دعوت به کار شدند و شعرهای مهمی را سرودند. از این به بعد پا به دنیای کودکان گذاشت و در دهه 40 و 50 تبدیل به شاعر نامآشنای شعر کودک شد. جدا از فعالیتها در زمینه ادبیات کودکان، او در بهبود وضعیت اجتماعی کودکان هم تلاش میکرد و در کنار توران میرهادی جزو پایهگذاران نهاد کودکی مدرن در زمینه فعالیتهای بهداشت و ادبیات کودکان به شمار میآید.پروین دولتآبادی در کنار شعر به سرودن داستانهای منظوم میپرداخت که مرغ سرخ پاکوتاه نمونهای موفق در این زمینه است.بنا بر روایت این پژوهشگر، پروین دولتآبادی پس از انقلاب، گوشهنشینی را اختیار کرد و همه زندگی پرجنب و جوشش را کنار گذاشت. او فضا را مناسب برای کار کردن نمیدید و به همین دلیل کار چندانی نکرد و در این دوره مجموعه شعر بر قایق ابرها را منتشر میکرد و بخشی از اشعارش را برای بزرگسالان به دست چاپ و نشر سپارد.
از آثار این شاعر کودکان میتوان به شوراب، آتش و آب، بر قایق ابرها، باز میآید پرستوی نغمهخوان، شهرسنگ، هلال نقرهسار، در بلورین جامه انگوری، گنجشک و وزغ و جمجمک برگ خزان اشاره کرد . از آثار اوست:
بر قایق ابرها
شوراب هلال نقرهسا
آتش و آب
باز میآید پرستو نغمهخوان
گنجشک و وزغ
شهر سنگ
در بلورین جامه انگور
جمجمک برگ خزان
گذری در ادبیات کودکان
یک بازیگر
و ویرایش بیش از ۲۰ کتاب کودکان.
شهر خاموش / پروین دولت آبادی
شهر خاموش من آن جان خروشانت کو
تب تن سوز زمان در رگ جوشانت کو
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
نقش دولت در تجارتاگرچه این روزها دور دور تجارت « آزاد» است و ادعاهائی که می شود در خصوص « فواید» بیش از اندازه اش، حالا بماندکه هیچ کشوری در این دنیای پهناور این سیاست را عملا تجربه نمی کند ولی من یکی، مشروط به شرایطی، با این که دولتی از صنایع داخلی حمایت کند ، مسئله و مشکلی ندارم و فکر می کنم کار درستی انجام گرفته است. مشکل ولی در دو سطح پیش می آید:- یکی این که این حمایت، بی برنامه و همین طور الله بختکی باشد.- دوم این که، نه فقط مدتش معلوم نباشد، بلکه میزانش هم همین طور شکمی انتخاب شده باشد.یعنی می خواهم بگویم که حمایت از صنایع داخلی باید، نه فقط با برنامه های موثر برای افزایش تولید داخلی بلکه با سیاست های لازم برای افزایش بازدهی همراه باشد. والی حمایت از صنایع داخلی به صورت « رانت خواری» در می آید یعنی دولت به صاحبان صنایع داخلی این امکان را می دهد که با کمبودی که وجود دارد- اگر با گسترش تولیدبه شیوه ای که گفته شد جبران نشود- از کیسه مصرف کنندگان پروار بشوند و مصرف کنندگان هم برای محصولاتی که می خرند، بهای بالاتری بپردازند. و در خصوص نکته دوم، هم، نظرم این است که هم میزان حمایت و هم مدت آن باید معلوم ومشخص باشد. یعنی با بررسی شرایط تولیدی در داخل کشور، باید بین « دولت» و صاحبان تولیدات داخلی در یک رشته خاص، توافقی صورت بگیرد که با توجه به وضعیت، برای فلان مدت- که باید محدود و مشخص باشد- دولت حاضر است، فلان مقدار- به شکل وصورت های گوناگون به آنها یارانه بدهد و یا برواردات تعرفه وضع کند و یا ترکیبی از این دو سیاست را در پیش بگیرد.هم وظیفه و تعهدات دولت در این مدت، معلوم و مشخص روشن باشدو هم وظیفه و تعهدات صاحبان تولیدات داخلی در این رشته خاص. اگر برای مدرن کردن ماشین آلات، سرمایه گذاری لازم است، یا نیروی کار باید مهارت بیشتری پیدا کند و یا هر چه های دیگر که برای افزودن بر بازدهی و در نتیجه بیشتر کردن تولید و توان رقابتی لازم است، صاحبان صنایع داخلی تعهد می کنند که در ازای دریافت « کمک های دولتی» به شکلی که بیان شد، این تعهدات را انجام بدهند. با بیشتر شدن تولیدات داخلی و با توانمندترشدن تولید کنندگان داخلی هم می توان و می گویم باید ازآن تعهدات کاست. یک نمونه سردستی که می توانم ازشیوه زیانمند حمایت دولت به دست بدهم شیوه حمایت از صنایع اتوموبیل سازی- مشخصا پیکان مرحوم- از دوره رژیم پیشین است که تا همین یک سال پیش ادامه داشت.آنها که از جزئیات خبر دارند می دانند که اگرچه این محصول ابتر در همه این سالها، از حمایت کامل و نامحدود دولت ها- چه در دوره پیشین و چه درجمهوری اسلامی- برخوردار بود ولی نه در گذشته ونه در این سالها هیچ گونه تحولی در شیوه ساختن و مشخصات این ابتر صورت نگرفت.پیکان را تا آخرین روزی که در ایران می ساختیم به همان شیوه ای ساخته می شد که در اوایل کار ساخته می شد همان مختصات، همان سوخت وسوزها وهمان میزان سوخت بنزین... اگر خیلی دارم پرت می نویسم، لطفا عزیزانی که می دانند راهنمائی کنندو بنده را از اشتباه در بیاورند.به عوض شرایطی فراهم کرده بودیم که همین ابتر درسالهای بعد از بهمن 57 به قیمت چندین میلیون تومان تحویل مصرف کنندگان داخلی بشودو تازه برای خرید این چنین ابتری هم صف های طولانی مدت وجود داشته باشد.اگر واردات را منع نکرده بودیم- در زمان شاه- ولی تعرفه های سنگینی بر واردات اتوموبیل بسته بودیم و تولید کنندگان پیکان که در آن دوره « کارآفرینان» بخش خصوصی بودند، رانت ها را به جیب می زدندو منشاء هیچ تحولی در تولید آن نبودند. در سالهای بعداز بهمن 57 که پیکان دولتی شد به همان نسبت هم امکانات تقریبا نامحدود رانت خواری فراهم آمد. به سخن دیگر، می خواهم این نگته را به زبان بی زبانی گفته باشم که حمایت دولتی از صنایع داخلی حساب وکتاب هائی دارد که درایران شاهد آن نبوده ایم و نیستیم.همین جا پس گریزی هم بزنم به این نکته که کم نیستند دوستانی که از عملکردزیان بار دولت، با قیافه حق به جانب نتیجه گرفته اند که مستقل از این پیش شرط ها، و مستقل از تجربه دیگر کشورها- می خواهد کشورهای سرمایه سالاری غربی باشد یا دولت ژاپن وکره جنوبی و مالزی- دولت باید از زندگی اقتصادی حذف شود و کار به همان کسانی واگذار شود که عمده ترین بهره مندان این رانت ها بوده اند و به گمان من، بخش عمده این جماعت آن چنان آلوده و ضایع شده اند که حتی تفاوت رانت و سود را هم نمی دانند. وقتی ارزش افزوده ای تولید می شود و بعد آن محصول در بازار به قیمت متعارف ارایه می گردد، تولید کنندگان سود می برند که حداقل در نظام اقتصادی سرمایه سالاری حرف اول وآخر را می زند.ولی وقتی، با ایجاد کمبود واقعی و یاقلابی، و یا با عدم سرمایه گذاری، ظرفیت تولیدی افزایش نمی یابد ومیزان عرضه در مقایسه با تقاضای موجود، محدود و ناکافی باقی می ماند، در اقتصادی که با قوانین بازار می گردد، قیمت ها بالا می رود ولی چون ارزش افزوده ای تولید نشده است، این افزایش قیمت، اگر چه « سود» نامیده می شود ولی بخش غالب اش، رانتی است که ایجاد شده است. برخلاف نظری که در میان شماری از دوستان وجود دارد، با این تعبیر از رانت، رانت از انحصار بخش دولتی هم خارج می شود و بخش خصوصی هم- به ویژه وقتی که ساختار اقتصاد وسیاست جامعه ای مخدوش باشد- نه فقط مولد رانت بلکه مصرف کننده عمده آن می شود.باری داشتم می گفتم که از بد کارکردن دولت نمی توان ومی گویم نباید منکر نقش حمایت های موثر دولتی شد.این درست به این می ماند که شما در شهرتان یک شکسته بند دارید که کارش را خوب بلد نیست و هر وقت که دست و پای شکسته ای را می بندد، دست وپا کج ومعوج در می آید و شما بیائیدونتیجه بگیرید که منبعد، برای این که دست و پای شکسته کج ومعوج در نیاید، آنها را دیگر گچ نمی گیریم بلکه از قصاب محله می خواهیم که دست و پای شکسته را قطع کند. اگر این نتیجه گیری درست باشد، نتیجه گیری این دوستان گرامی هم درست است.با این گریز، برسم به نکته ای که می خواهم در باره اش چند کلمه ای بنویسم. درهمشهری می خوانم که « به منظور حمایت از تولیدکنندگان ایرانی، مابهالتفاوت قیمت پارچه چادر مشکی در داخل و پارچه چادرمشکی وارداتی توسط دولت پرداخت خواهد شد». اولین سئوالی که به ذهن می رسد این که در ازای دریافت این مابه التفاوت، تولید کنندگان چادر مشکی، چه باید بکنند؟ یا به صورت دیگری بگویم، اگر قرار باشد، تعهدی نداشته باشند، این پرداخت مابه التفاوت تا کی باید ادامه داشته باشد؟ و از آن مهم تر، اگر تولید کنندگان داخلی به قدر خارجی ها، بازدهی نداشته باشند، با وجود این حمایت برای مدت نامحدود دولت- برای تغییر این وضعیت آیا انگیزه ای هم خواهند داشت؟ فکر می کنم جواب این پرسش، پیشاپیش روشن باشد.جریان این است که دولت به احتمال زیاد در مجموعه تعهداتی که برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی بعهده گرفته است، تعرفه واردات پارچه چادر مشکی را کاهش داد و این در حالی بود که خودشان هم می دانستند که تولیدات ناچیز داخلی از این بابت، صدمه خواهد خورد.به همین مناسبت بود که وزیر صنایع می گوید:« در صورتی که تولیدات داخلی در این زمینه از کیفیت و سود معقولی برخوردار باشد و قیمت تمام شده آن به اضافه سود معقول حاصل شده، بیشتر از قیمت پارچه چادری موجود در بازار باشد، مابه التفاوت قیمت تولید داخلی و وارداتی توسط دولت پرداخت شود». آن چه که می دانیم این که تعرفه واردات از 70درصد به 16 درصد رسید.ظاهرا پس از این که تعرفه ها را کاهش دادند متوجه شدند که «وزارت صنایع و دولت بر تولید پارچه چادر مشکی با کیفیت بالا در داخل تاکید دارند و به منظور این که انجام سرمایهگذاری در زمینه تولید این محصول متوقف نشود، قرار شد مابهالتفاوت قیمت تمام شده به اضافه سود معقول و قیمت پارچه چادر مشکی در بازار توسط دولت پرداخت شود». به عبارت دیگر، پارچه وارداتی از تولید داخلی بسیار ارزان تر است البته بدون این که سخنی از هیچ برنامه دیگری در میان باشد، وعده دولت این است که « زمانی که تولید پارچه چادر مشکی در کشور جوابگوی نیاز داخل باشد، تعرفه واردات این محصول افزایش خواهد یافت». با این سیاستی که از سخنان وزیر صنایع روشن می شود معلوم نیست چگونه قراراست تولیدات داخلی جوابگوی نیاز داخلی باشد؟ به ویژه اگر توجه کنید که « طی سالهای گذشته علیرغم بالا بودن تعرفه واردات پارچه چادرمشکی به کشور، سرمایهگذاری مناسبی در زمینه تولید این محصول صورت نگرفته است». بلافاصله پرسشی که پیش می آید این است که وقتی تعرفه واردات بالا بود ولی تولید کنندگان داخلی ترجیح داده بودند که به جای افزایش تولید و تولید ارزش افزوده و سود بیشتر بردن، رانت خواری بکنند، اکنون که تعرفه ها کاهش یافته است، همان تولیدکنندگان چگونه و براساس چه منطقی برای افزودن بر تولیدات داخلی سرمایه گذاری خواهند کرد؟ تا آن جا که من خبر دارم، البته دولت خیال ندارد خود شخصا در این رشته سرمایه گذاری کند. در همین خبر می خوانیم که تولید داخلی تنها پاسخگوی 5درصد نیاز های داخلی است. همین نکته چه ها که نمی گوید از شیوه اداره اموراقتصادی درایران و از موفقیت نهاد دولت در ایران در« ارشاد» اقتصاد و هم چنین از ماهیت رانت جوی بخش خصوصی درایران که به غلط « کارآفرین» نامیده می شود.روزبعد در شماره دیگری از همشهری با واژه بی معنای دیگری روبرو می شویم. وزارت بازرگانی اعلام می کند که « دولت با اختصاص یارانه فرهنگی به تولیدکنندگان پارچه چادر مشکی از تولید داخلی این کالا حمایت خواهد کرد ». وزارت بازرگانی با بکار گیری ترکیب نا متجانس « یارانه فرهنگی» به این اشاره می کند که دولت از سوئی برای حمایت از مصرف کنندگان، تعرفه را کاهش می دهد، در عین حال، با ابداع این ترکیب نامتجانس، می خواهد از تولیدات داخلی هم حمایت کند. وزارت بازرگانی اندکی روشن تر از وزارت صنایع حرف می زند.اگرچه « با وضع تعرفه کالایی بالا قیمت تمام شده این کالای وارداتی برای مصرف کنندگان داخلی همواره افزایش پیدا کرده است » و اگرچه « سالهاست که از سوی تولیدکنندگان مختلف پارچه چادر مشکی وعده تولید این کالا در داخل کشور به مردم داده شده است » ولی هم چنان، اگرچه مصرف سالانه داخلی 35 میلیون متر است ولی تنها 1.5 میلیون متر آن، یعنی از هر 25 چادری که در کشور خریده می شود تنها 1 چادر از تولیدات داخلی است! اگرچه به نظر می رسد که دولت نهم با تکیه بر دلارهای نفتی سیاست اقتصادی واردات سالار را در پیش گرفته است ولی در ضمن وزارت بازرگانی می خواهد، «تولیدکنندگان اطمینان داشته باشند با توجه به سیاست های دولت نهم درخصوص حمایت و صیانت از صنایع داخلی، هر زمان که کالای مورد نظر تولید ، توزیع و مورد اقبال عمومی و رضایت مردم قرار گیرد از سوی سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان بر مبنای قیمت تمام شده کالای داخلی و اختلاف حاشیه سود با مشابه خارجی به منظور حمایت از تولید برای تولیدکنندگان محترم و محاسبه سود مورد انتظار و ایجاد زمینه رقابت سالم با اختصاص یارانه فرهنگی نسبت به حمایت از تولید داخل اقدام لازم صورت خواهد پذیرفت»دراین جا نیز با وعده دهی های سرخرمن دولت فخیمه روبرو هستیم. یعنی: