لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
موقعیت و شرایط جغرافیایی
حوزه آبخیز گیشی بین مختصات جغرافیایی َ56 و o57 تا َ12 و o57 طول شرقی و َ32 و o27 تا َ40 و o27 عرض شمالی در فاصله حدود 40 کیلومتری شمال شهرستان رودان قرار گرفته که وسعتی در حدود 8/4516 هکتار دارد. (نقشه شماره 1)
حداکثر ارتفاع در این حوزه آبخیز متر و حداقل ارتفاع در خروجی آن متر از سطح دریا ارتفاع دارد. آبادیهای چورکری سراب پایین، سراب بالا، دی دیدنگ، چوره بولیلان، پیزگان، عباس آباد، سرگل و بادافشان پایین در سر آبخیزهای گیشی واقع شده اند، عمده آب کشاورزی و شرب آنها توسط قنات ها، چاههای دستی حفاری شده در آبرفتها و پادگانه های حاشیه رودخانه های اصلی G1 و Gint تامین می گردد. در پی خشک سالیهای اخیر در سه آبخیزهای G1 طرحهای متعدد آبخیزداری در قالب طرحهای تبصره ای و وام توسط اهالی محترم با کمک کارشناسان مدیریت آبخیزداری استان هرمزگان به انجام رسیده که احتیاج به بهسازی و طرحهای تکمیلی کنترل رسوب در سر شاخه ها دارند. راه دسترسی به حوزه جاده آسفالته رودان، ناریاب راهدار به زیارت علمی می باشد که جاده های خاکی فرعی روستاهای بادانشان پایین و بالا و سراب از آن جدا می گردد. راه دیگر از قسمت میانی حوزه را بعد از پاسگاه انتظامی راهدار به شرکت دامپیوری گدار و سپس در امتداد رودخانه گیشی به چورکری و آبادی های کورن و دی دیدنگ می باشد. جاده خاکی دیگری نیز از شرق باغات شورابی و شمال پاسگاه انتظامی راهدار در امتداد رودخانه گیشی به محل تلاقی آن با رودخانه تیاب بخش شمالی و خروجی حوزه را قابل دسترسی می نماید. سرشاخه های جنوبی آبخیز گیشی در امتداد رودخانه ها با اتومبیل های کمک دار تا حدودی قابل دسترس بوده ولی عمدتا بایستی با کوهپیمایی پیمایش شوند. این حوزه آبخیز بر اساس وضعیت توپوگرافی، زمین شناسی و شبکه آبراهه ها و جمعبندی گروه مطالعاتی به پنج زیر حوزه مستقل و یک پارس غیر مستقل (int) تقسیم بندی شده است. این حوزه آبخیز از شمال به رودخانه تیاب، از شرق به آبخیز رودخانه ها سرو و از غرب و جنوب به آبخیز رودخانه کورنگ و بادافشان بالا محدود شده است. نقشه شماره 2 وضعیت توپوگرافی، شبکه هیدروگراف و تقسیمات زیر حوزه ها را در مقیاس 000/50: 1 نشان می دهد. لازم به یادآوری است که کلیه نقشه های گزارش موجود به مقیاس 25000: 1 بوده که بدلیل ارائه در قطع A3 به مقیاس 000/50: 1 پرینت گرفته شده اند.
آب و هوا در این منطقه بسیار گرم و اختلاف درجه حرارت روزانه و سالیانه بسیار متفاوت است. بارش باران در اواخر پاییز و زمستان و گاهی اوایل بهار به صورت ریزشهای با شدت زیاد و کوتاه مدت اتفاق می افتد. شغل اکثر مردم بومی ساکن حوزه کشاورزی و باغداری بوده و عمده مصحول آنها مرکبات و خرما می باشد دام موجود در حوزه نیز بیشتر از نوع گله های بز بوده و تعداد گوسفند کمتر می باشد. جهت کوتاهی سخن مشخصات مهم فیزیوگرافی زیر حوزه ها در کل آبخیز رودخانه گیشی در جدول شماره یک آورده شده است.
و رواندگیها قرار دارند. بدلیل خاستگاه و چگونگی تشکیل آنها بشدت تحت تاثیر تکتونیک حاکم بر آنها قرار گرفته بطوریکه علاوه بر گسله بودن کلیه همبری واحدهای سنگی آن، پهنه های فراوان برشی (sheared zone) در آنها ایجاد شده است. وقتی از افیولیت و آمیزه رنگین صحبت می شود منظور سنگ خالی نیست بلکه مجموعه ای از سنگ های لایه لایه و یا در هم ریخته در نظر مجسم می شود. در توالیهای منظم آنها از بالا به پایین بخشهای زیر را می توان در آن مشاهده کرد:
- پیلولاوا (Pillow lava) یا گدازه های آتشفشانی باشی شکل، ترکیب این لایه ها بازالتی است و وجود آن در سطح فوقانی مجموعه های افیولیتی نشان دهنده حالت مذاب و فوران آن در زیر آب دریا (کف اقیانوس) است که بر روی آنها رسوبات آهکی و سیلیسی (رادیولاریت) همراه با رسوبات آذرآواری (Pyroclastic) مشاهده می شود.
- دیاباز و دولریت که دایکهای فراوانی از آن حتی به داخل پیلولاوای فوقانی نفوذ کرده اند، گرچه وجود دایک در یک سری افیولیتی الزامی نیست، ولی مشاهده آن نشان دهنده سرد شدن توده های رگه مانندی است که حتی بعد از انجماد پیلولاوا، حالت مایع داشته اند.
- گابرو با شناختی که از آن وجود دارد، نشانه ای از تبلور ماگمای باز یک در محیط آرام است.
- پریدتیت ها و سنگهای اولترا بازیک که خود نیز ممکن است لایه لایه باشد و قسمت اعظم یک آمیزه افیولیتی را تشکیل می دهد. حد بین گابرو و پریدوتیت در بسیاری از حالات تدریجی است. در داخل پریدوتیت ها، رگه های کرومیت به صورت عدسی های نازکی وجود دارد. غالب مجموعه های افیولیتی ایران به شدت در هم ریخته بوده و واحدهای آن به آسانی قابل جدایش و نقشه برداری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
موقعیت و شرایط جغرافیایی
حوزه آبخیز گیشی بین مختصات جغرافیایی َ56 و o57 تا َ12 و o57 طول شرقی و َ32 و o27 تا َ40 و o27 عرض شمالی در فاصله حدود 40 کیلومتری شمال شهرستان رودان قرار گرفته که وسعتی در حدود 8/4516 هکتار دارد. (نقشه شماره 1)
حداکثر ارتفاع در این حوزه آبخیز متر و حداقل ارتفاع در خروجی آن متر از سطح دریا ارتفاع دارد. آبادیهای چورکری سراب پایین، سراب بالا، دی دیدنگ، چوره بولیلان، پیزگان، عباس آباد، سرگل و بادافشان پایین در سر آبخیزهای گیشی واقع شده اند، عمده آب کشاورزی و شرب آنها توسط قنات ها، چاههای دستی حفاری شده در آبرفتها و پادگانه های حاشیه رودخانه های اصلی G1 و Gint تامین می گردد. در پی خشک سالیهای اخیر در سه آبخیزهای G1 طرحهای متعدد آبخیزداری در قالب طرحهای تبصره ای و وام توسط اهالی محترم با کمک کارشناسان مدیریت آبخیزداری استان هرمزگان به انجام رسیده که احتیاج به بهسازی و طرحهای تکمیلی کنترل رسوب در سر شاخه ها دارند. راه دسترسی به حوزه جاده آسفالته رودان، ناریاب راهدار به زیارت علمی می باشد که جاده های خاکی فرعی روستاهای بادانشان پایین و بالا و سراب از آن جدا می گردد. راه دیگر از قسمت میانی حوزه را بعد از پاسگاه انتظامی راهدار به شرکت دامپیوری گدار و سپس در امتداد رودخانه گیشی به چورکری و آبادی های کورن و دی دیدنگ می باشد. جاده خاکی دیگری نیز از شرق باغات شورابی و شمال پاسگاه انتظامی راهدار در امتداد رودخانه گیشی به محل تلاقی آن با رودخانه تیاب بخش شمالی و خروجی حوزه را قابل دسترسی می نماید. سرشاخه های جنوبی آبخیز گیشی در امتداد رودخانه ها با اتومبیل های کمک دار تا حدودی قابل دسترس بوده ولی عمدتا بایستی با کوهپیمایی پیمایش شوند. این حوزه آبخیز بر اساس وضعیت توپوگرافی، زمین شناسی و شبکه آبراهه ها و جمعبندی گروه مطالعاتی به پنج زیر حوزه مستقل و یک پارس غیر مستقل (int) تقسیم بندی شده است. این حوزه آبخیز از شمال به رودخانه تیاب، از شرق به آبخیز رودخانه ها سرو و از غرب و جنوب به آبخیز رودخانه کورنگ و بادافشان بالا محدود شده است. نقشه شماره 2 وضعیت توپوگرافی، شبکه هیدروگراف و تقسیمات زیر حوزه ها را در مقیاس 000/50: 1 نشان می دهد. لازم به یادآوری است که کلیه نقشه های گزارش موجود به مقیاس 25000: 1 بوده که بدلیل ارائه در قطع A3 به مقیاس 000/50: 1 پرینت گرفته شده اند.
آب و هوا در این منطقه بسیار گرم و اختلاف درجه حرارت روزانه و سالیانه بسیار متفاوت است. بارش باران در اواخر پاییز و زمستان و گاهی اوایل بهار به صورت ریزشهای با شدت زیاد و کوتاه مدت اتفاق می افتد. شغل اکثر مردم بومی ساکن حوزه کشاورزی و باغداری بوده و عمده مصحول آنها مرکبات و خرما می باشد دام موجود در حوزه نیز بیشتر از نوع گله های بز بوده و تعداد گوسفند کمتر می باشد. جهت کوتاهی سخن مشخصات مهم فیزیوگرافی زیر حوزه ها در کل آبخیز رودخانه گیشی در جدول شماره یک آورده شده است.
و رواندگیها قرار دارند. بدلیل خاستگاه و چگونگی تشکیل آنها بشدت تحت تاثیر تکتونیک حاکم بر آنها قرار گرفته بطوریکه علاوه بر گسله بودن کلیه همبری واحدهای سنگی آن، پهنه های فراوان برشی (sheared zone) در آنها ایجاد شده است. وقتی از افیولیت و آمیزه رنگین صحبت می شود منظور سنگ خالی نیست بلکه مجموعه ای از سنگ های لایه لایه و یا در هم ریخته در نظر مجسم می شود. در توالیهای منظم آنها از بالا به پایین بخشهای زیر را می توان در آن مشاهده کرد:
- پیلولاوا (Pillow lava) یا گدازه های آتشفشانی باشی شکل، ترکیب این لایه ها بازالتی است و وجود آن در سطح فوقانی مجموعه های افیولیتی نشان دهنده حالت مذاب و فوران آن در زیر آب دریا (کف اقیانوس) است که بر روی آنها رسوبات آهکی و سیلیسی (رادیولاریت) همراه با رسوبات آذرآواری (Pyroclastic) مشاهده می شود.
- دیاباز و دولریت که دایکهای فراوانی از آن حتی به داخل پیلولاوای فوقانی نفوذ کرده اند، گرچه وجود دایک در یک سری افیولیتی الزامی نیست، ولی مشاهده آن نشان دهنده سرد شدن توده های رگه مانندی است که حتی بعد از انجماد پیلولاوا، حالت مایع داشته اند.
- گابرو با شناختی که از آن وجود دارد، نشانه ای از تبلور ماگمای باز یک در محیط آرام است.
- پریدتیت ها و سنگهای اولترا بازیک که خود نیز ممکن است لایه لایه باشد و قسمت اعظم یک آمیزه افیولیتی را تشکیل می دهد. حد بین گابرو و پریدوتیت در بسیاری از حالات تدریجی است. در داخل پریدوتیت ها، رگه های کرومیت به صورت عدسی های نازکی وجود دارد. غالب مجموعه های افیولیتی ایران به شدت در هم ریخته بوده و واحدهای آن به آسانی قابل جدایش و نقشه برداری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
تاثیر موقعیت جغرافیایی ایران در شکل گیری فرهنگ و تمدن
موقع جغرافیایی را به دو مفهوم مشخصات عرض
جغرافیایی یا فاصله هر نقطه از خط استوا و نیز طول جغرافیایی آن نقطه با مکان دیگری
که به عنوان مبدا تعیین شده باشد تعریف کرده اند که به این صورت هر نقطه در شمال یا
جنوب خط استوا و در شرق یا غرب مکان مورد نظر قرار گرفته است.درباره اهمیت و
اعتبار و ویژگی های این دو مشخصه پیش از این سخن بسیار رفته است. ولی وجه سومی که
باید بر این دو افزود، نحوه استقرار جغرافیایی کشور از بعد «ژئواستراتژیکی» آن است
ایران را باید در کنار همسایگان طبیعی و اجباریش شناخت و موقع جغرافیایی آن را نیز
از دیدگاه انسانی، تمدنی، تاریخی و سوق الجیشی مربوط ارزیابی کرد. ایران به
ملاحظات جغرافیایی و آب و هوایی در منطقه ای از زمین قرار گرفته است که از دیرباز
استقرار تمدن در آن امکان پذیر بوده است. بدین معنی که در پهنه فلات از باران های
دایمی آسیب رسان خبری نیست و همچنین خشکی ها در چنان سطح و حد معقولی است که
زندگانی زندگان اولیه را امکان پذیر کرده است. فصل های مشخص و جا افتاده و طبیعی که تغییرات آب و هوایی را می فهماند و آدمی را ناگزیر به درک محیط و جست و جو برای یافتن راه های مقابله با گرما و سرمای متعارفی می کند. وجود آسمان های صاف، پاک و منزه که ذهن ها را فعال و متجسس می کند و افق های دید را روشن می گرداند و به
عبارت دیگر خرد آدمی را به وجود و حضور نظم ثابتی در جهان هستی آگاه می سازد و از
روی حرکت های ستارگان توالی امور کانیات و خاصه سال، ماه، هفته، روز، تقسیم بندی
های دیگر ایام و ساعات را به وی می آموزاند. هستی کوه هایی که به وقت ضرورت مامنی
تلقی می شوند و دشت هایی که با سبزی و خرمی گاه به گاه چشم ها را خیره می کنندو لذت
برخورداری از نعمت های مختلفی را که پوشش های گیاهی ارزانی بندگان خدا شده است،
بدان ها حالی می نمایند، و روی هم اعتدال نسبی هوا و برقرار ماندن تقریبی طول روزها
و شب ها که ثبات طبیعی را ایجاد می کند و یا انشعابات و گسل های کوهستانی که در هر
یک از فواصل ارتفاعات و تپه ماهورها موجود است و امکان استقرار جمعیت های مستقل و
گذران بالنسبه بی دردسر و کم تراحم آنان را فراهم می کند کمبود نسبی جانوران
خرابکار و مهلک که بقای کم دفاع نسل های انسانی و حیات بی دغدغه آنها را میسر می
سازد و ده ها عامل اساسی دیگر در زمینه های زیست و پای گیری فرهنگ و پیدایش تمدن را
در منطقه آسیای غربی و خاصه ایران عملی ساخته است. در جهت مخالفت می توان ادعا کرد
که فرضا اگر: • بارندگی ها در سطحی بود که امروز در بسیاری از کشورهای غربی
وجود دارد، • پوشش های گیاهی به صورتی بود که مناطق جنگلی طبیعی انبوهی را شکل
می داد، • سرما و گرمای هوا به حدی بود که در قطب ها و یا مناطق استوایی دیده
می شود، • رودهای پرآب به گونه ای وجود داشت که در حوالی گنگ و سند و نظایر
آنها به چشم می آید، • غلظت ابرها طوری می شد که تشخیص آسمان و ستاره ها یا
ایام و ساعات را به دشواری می کشانید، • حیات وحش چنان وسعت می یافت که زندگی
انسان اولیه بی دفاع را به مخاطره می افکند، • سختی و نازایی زمین (به دلیل
شوره زاری و یا کوهستانی بودن کامل) عرصه را بر رشد و نمو گیاه تنگ و محدود می کرد،
و...، ایران منطقه مستعدی برای حضور و بقای انسان و مهم تر از آن جوانه زنی
فرهنگ و گسترش عمیق ریشه های مدنی نمی شد درست است که در دوره های تاریخی غلبه
تدریجی آدمیان بر عناصر ناسازگار طبیعت تحقق یافته و به مرور تا امروز نقطه ای از
جهان نیست که اثر تصرف دست و استیلای اندیشه انسان ها را بر خود ندیده باشد، ولی
نقشی که ممالک فرهنگ آفرین و تمدن زای خاورمیانه و به ویژه ایران در عرصه حیات
سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهانی داشته اند؛ به قدمت بشریت است و از اهمیت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
موقعیت جغرافیایی
دزفول یکی از شهرستانهای مهم استان خوزستان است. شهراندیمشک در 12 کیلومتری شمال غربی آن شوشتر در 60 کیلومتری جنوب غربی آن اهواز(مرکز استان) در 155 کیلومتری جنوب آن وشهر باستانی شوش در 30 کیلومتری جنوب غربی آن قرار دارند. شهر دزفول در 48 درجه و 24 دقیقه طول و 32 درجه و 24 دقیقه عرض جغرافیایی قرار دارد و وسعت آن قریب به 5770 کیلومتر مربع است.
آب وهوا
هوای شهرستان دزفول گرم و نیمه مرطوب است. حداقل درجه حرارت در زمستان به 6 دهم درجه سانتیگراد زیر صفر و در تابستان حداکثر به 50 درجه سانتیگراد میرسد. هوای آن از شهرستان اهواز و خرمشهر خشکتر است. متوسط رطوبت در زمستان بین 35 تا 65 درصد در نوسان است. میزان متوسط بارندگی در دزفول 330 میلیمتر است.
وجه تسمیه دزفول
کلمه دزفول از دزپل دزبهل ویا دژپل گرفته شده و در اصطلاح محلی دزفیل میگویند و معرب آن دسبول است. نام شهر از دز ویا دژ به معنی قلعه وپل ماخوذ است.پل معروف رود دز احتمالا در دوران قبل از اسلام (242- 271 میلادی) بنا شده و بعدها مکرر تعمیرشده است.
سابقه تاریخی شهر دزفول
اسناد و مدارک تاریخی نشان میدهد که دزفول در دوران باستان بنا شده است. پل و قلعه مجاورآن قدیمیترین قسمت شهر و هسته اولیه آن را تشکیل میداده است. بنا به قولی دزفول در دوران تسلط عرب لطمه می بیند. در حمله مغول دزفول محفوظ می ماند ولی بعد تحت فرمان ایلخانان در می آید.
پیدایش اسلام با ایجاد مسجد جامع و مدارس دینی همراه است. در این دوره شهر بر دو پایه اصلی مسجد و بازار رونق میگیرد. بخشی از مسجد جامع دزفول به نام غریب خانه احتمالا در قرن سوم هجری بنا شده است.از ویژگیهای دوره صفویه ایجاد چاههای آب آشامیدنی ایجاد قناتها آسیابهای بادی و فاضلاب است. جنبه های شدید مذهبی بر شکل تقسیم بندی فضایی خانه های مسکونی به چشم می خورد. خانه سازی در دزفول به بخش بیرونی اندرونی و خلوت تقسیم می شود. بخش خلوت دردوران قاجاریه به تدریج از بخش ساختمان حذف می شود.
در نیمه اول قرن 19 میلادی اوضاع سامان بهتری می یابد. زراعت نی که سابقه طولانی داشته در این زمان رواج بیشتری پیدا می کند. کالاهای صادراتی دیگری از جمله قلم نی به قسطنطنیه و هند ارسال می گردد.
با اینکه دزفول در همسایگی یکی ازسه مرکز بزرگ علوم و فلسفه دنیای قدیم و صدر اسلام یعنی جندی شاپور(در مدرسه جندی شاپور از طب یونان ، ایران و هند درس گفته می شده و در واقع مرکز برخورد عقاید فلسفی شرق و غرب بوده است). به نظر می رسد میان زوال جندی شاپور و گسترش شهر دزفول رابطه وجود داشته است. گفته می شود ویرانی جندی شاپور باعث کوچ مردم به دزفول شده است. اکنون دزفول که از شهرهای ثبت شده تاریخی است همچنان زنده و فعال می باشد و با وجود گسترش دزفول بافت قدیمی هنوز قلب شهر است.
نحوهء تاثیر مسائل اقلیمی برواحد مسکونی
مسائل اقلیمی درجه حرارت هوا جهت وزش بادهای مطلوب بارندگی تاثیرات متقابلی بر واحد مسکونی و همچنین جهت گیری بافت کوچه ها می گذارد. مناسبترین باد از جهت شمال شرقی به شهر دزفول می وزد.این باد پس از عبور از روی رودخانه دز به شهر می رسد. راستای کوچه های شهر هم در همین جهت نباشد است. باد دیگری نیز وجود دارد که از سمت جنوب غربی می ورزد و از عربستان به سوی ایران می آید. این باد را مردم محلی باد مرگ یا باد سیاه می گویند و جهت کلی کوچه های مخالف این جهت میباشد. از جمله عوامل اقلیمی دیگر که در مسکن دزفول تاثیر بسزایی دارد گرما و شدت آن در تابستان می باشد که جهت مقابله با آن از راه حل های مختلفی استفاده شده است. گرمای هوا در تابستان به 50 درجه سانتیگراد می رسدو این شهر یکی از گرمترین شهرهای ایران است. برخلاف اینکه در نقاط معتدل و سردسیری اطاقها رو به آفتاب ساخته می شود در دزفول سعی می شود تا حد امکان فضاهای زندگی را مخالف با جهت تابش خورشید ونور جنوب درست نمایند و برای سایه دارشدن حیاط خانه سمت جنوب ساختمان را مرتفع تر از شمال آن می سازند تا سایه در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 47 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
نواحی بیوجغرافیائی
در این جا توجه به مفهوم کمی اندمیم شده است. این مفهوم مدتها پیش به وسیلة تاکسونهایی که هیچ جای دیگری یافت نمی شوند مشخص می شود.
تاکسونهایی بومی ممکن است زیر گونه گدز یا گروههایی از گونه های باشند. یک مثال از یک ناحیه اندمیم جزایر هاوایی است. تاکسونهایی بومی هاوآیی شامل چهار گونه از گیاه جنس Keysseria می باشد گیاهی بوته ای و Perennial که در هاوآیی در bog هایی باز با ارتفاع بین m1000 تا m1700 یافت می شود 10 گونه از این جنس به طور عمده در غرب هاوآیی یافت می شوند که 8 گونة آن از گینة جدید بافت شده است (شکل 1-8). همچنین یک گونة گیاهی دیگر از جنس Argemone در گیاهی با برگ های خاردار می باشد و معمولاً تا ارتفاع 1 متر در نواحی مرتفع رشد می کند در هاوآیی بومی می باشد. گفته می شود گونة A.glanca به گونة موجود در شیمی با نام A.hunnemannu (شکل 2-8) قرائت بیشتری داشته باشد. همچنین گونة گیاهی دیگری از جنس Sophora که به صورت درختچه یا درختهای کوچکی با ارتفاع 15 متر در جنگل های مرتفع و در امتداد جریانهای آب و بر روی شیب کوهها رشد می کند، بومی هاوآیی می باشد. 12 گونه دیگر از جنس در نواحی پراکنده ای در جنوب هاوآیی یافت می شوند. (شکل 3-8).
برای هر ناحیه اندمیم، نظیر هاوآیی، اطلاعات توزیعی از این نوع غالب می باشد، چنین داده هایی در مورد نواحی اندمیم از اواسط قرن نوزدهم میلادی گردآوری شده است. با این وجود این اطلاعات در مجموع با توجه به مساله همبستگی ناحیه ای که این جا به عنوان مفهومی کلاسیک برای بررسی ارتباطات بیوجغرافیایی درک شده است، فاقد بار اطلاعاتی است (شکل 4-8).
در نگاه اول، ممکن است چنین فرض شود همانطور که در مورد گونه های keysseria نشان داده شده است همبستگی ناحیه ای هاوآیی در ارتباط با نواحی اندمیم واقع در غرب می باشد (شکل 1-4-8). یا همانطور که به وسیلة گونه های Sophra , Argemone نشان داده می شود به ترتیب در ارتباط با شرق یا جنوب باشد (شکل 3-4-8) با در نظر گرفتن هر سه گروه از شواهد کمتر است به این نتیجه برسیم که همبستگی ناحیه ای هاوآیی بسیار پیچیده است چرا که هاوایی با نواحی متعددی دارای همبستگی است، در حقیقت هاوایی با تمام نواحی اندمیم موجود در جهان دارای ارتباط است. ممکن است در ورای این پیچیدگی فراموش کنیم که ممکن است تمام این نواحی اندمیم در قالب یک کلادوگرام ساده دارای الگوی خاصی از همبستگی باشند. به عنوان مثال ممکن است به نظر برسد keysseria نیازمند یک کلادوگرام، Argemone یک کلادوگرام و Sophora کلادوگرامی دیگر باشد. با این وجود احتمالات با سه مثالی که در بالا فهرست شوند در تناقص نمی باشند، تمام پانزده کلادوگرام دو شاخه ای ممکن برای چهار منطقه قابل تفسیر بوده و به طور برابری اقتصادی می باشند، دوکلادوگرام از پانزده احتمال مکن در شکل 5-8 ارایه شده اند. به طور خلاصه فاقد محتوای اطلاعاتی درباره همبستگی ناحیه ای در ارتباط با هاوایی و سه ناحیه غربی- شرقی و جنوبی می باشند.
یکی از مشکلات دربارة سه مثال فوق آن است که هر کدام از آنها فقط یک بیان 2 ناحیه ای می باشند. (شکل های 4-8، (تا 3) بیان های 2- ناحیه ای فاقد بار اطلاعاتی هستند چرا که با هر نوع تفسیر در مورد همبستگی های ناحیه ای سازگار هستند. اما حتی هر کدام از این بیان های خاص با جزئیات بیش تری ارایه شوند. مثلاً به صورت 3- ناحیه ای باز هم بی ارزش هستند جرا که نمی توان آنها را به صورت یک کلادوگرام واحد بر اساس اصل پارسمیونی بیان نمود.
مشکل با چنین بیان های سه ناحیه ای آن است که تمام آنها شامل فقط یک عنصر مشترک H می باشند.
از طریق مقایسه این بیان سه منطقه ای با کلادوگرام گونه ای نظیر گونه ای جنس Xylosma که شامل 100 گونه از گیاهان درختی و درختچه ای با زیستگاهها و اکولوژی متفاوت می باشند می توان به آنها بار اطلاعاتی بخشید (شکل 8-8). Xylosma به وسیله گونه هایی شناخته می شوند که نه تنها بومی هاوایی هستند بلکه در نواحی غربی، شرقی و جنوبی هاوایی نیز بومی می باشند. یک کلادوگرام با جزئیات دقیق تر از گونه های جنس Xylosma می تواند از دیدگاه همبستگی ناحیه ای می تواند با دو یک از بیان های سه ناحیه ای شکل های 6-8 1 تا 3 موافق باشد. در هر مورد (تناقص یا سازگاری) بیان 3- ناحیه ای دارای بار اطلاعاتی خواهد بود. Brundin (1966) برای درک همبستگی ناحیه ای بخش های معتدلة قاره های جنوبی سعی کرد تا از یک رویکرد کلاویستی استفاده نماید (استرالیا، زنلاندنو، آمریکای جنوبی و آفریقا) وی این همبستگی را از طریق مطالعه خویشاوندی گونه ای در سه زیر خانواده از پشه های خانواده chironomidne مورد بررسی قرار داد. در یک زیر خانواده (Diamesinae) وی همبستگی های پیچیده بین قاره ای برای 20 گونه مشاهده نمود (شکل 9-8). کلادوگرام گونه ای ممکن است برای نشان داد دو دسته از اطلاعات برای همبستگی ناحیه ای بین چهار ناحیه، ساده گردد:
1 – نیوزلاند، استرالیا و امریکای جنوبی دارای همبستگی بیشتری با هم می باشند تا آفریقا (شکل 1-10-8).
2 – استرالیا، نیوزلاند هر کدام با آمریکای جنوبی قرائت بیشتری نشان می دهند تا با یکدیگر (شکل 2-10-8)
در دومین زیر خانواده (Podonominae) وی همبستگی های بین قاره ای برای 126 گونة جنوبی مشاهده نمود کلادوگرام گونه ای همچون مورد قبلی می تواند دو مورد اطلاعاتی فوق را نشان دهد (شکل 10-8). در سومین زیر خانواده (Aphrotenlinae) وی همبستگی بین قاره ای در مورد 8 گونه مشاهده نمود. در این مورد کلادوگرام گونه