لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
اه پیا م
گزارش بازدید از افیولیت های منطقه سورک
فهرست
منطقه Ⅰ: منطقه سورک و توضیحاتی پیرامون افیولیت.
موقیت منطقه 7
تشکیل منطقه و افیولیت 7
معرفی افیولیت ها 7
افیولیت در منطقه مورد بررسی و موقعیت آن در ایران 10
مشخصات کلی افیولیت ملانژها ایران 11
منطقه Ⅱ : معدن سنگ آهن و منطقه آذرین.
ایستگاه 1: سنگ آهن 17
ایستگاه 2: چاه بورن هلم 17
ایستگاه 3: اپیدوسیت 19
ایستگاه 4: سینه کار 20
ایستگاه 5: زیپس 20
ایستگاه 6: 21
ایستگاه 7: دپوی ماده معدنی و باطله 21
ایستگاه 8: رسوبات پلاسری آهن 22
ایستگاه 9: سنگ آهن لیمونیتی شده 23
ایستگاه 10: پریدوتیت آلتره شده 24
ایستگاه 11: لیستونیت 24
ایستگاه 12: سنگ گابرو 25
ایستگاه 13: رگه های هیدرو ترمال سیلیسی 25
ایستگاه 14: پریدوتیت 27
ایستگاه 15: چرت آهندار 27
ایستگاه 16: پریدوتیت آلتره شده 29
ابستگاه 17: برنزیت 30
ابستگاه 18: لرزولیت یا ورلیت 30
ابستگاه 19: ترانشه 31
ایستگاه 20: ایستگاه نقشه برداری (بنچ مارک) 33
منطقه Ⅲ : قدیمیترین سازند منطقه و توضیحاتی پیرامون آن.
بررسی منطقه از نظر چینه شناسی و معرفی سازند های آن 36
مشخصات سازند لالون 36
ایستگاه 1: سطح کنتاکت سازند لالون و زاگون 37
ایستگاه 2: کوارتز آرنایت پوششی سازند لالون 38
موقییت و مشخصات سازند میلا 40
ایستگاه 3: 41
ایستگاه 4: دولومیت حاصل آلتراسیون 42
منطقه Ⅳ : محدوده سرب و روی هفتهر.
ایستگاه 1: گوگرد 44
ایستگاه 2: 45
ایستگاه 3: چرت 45
ایستگاه 4: کالامین 47
ایستگاه 5: لیمونیت 48
ایستگاه 6: اکسید منگنز 48
ایستگاه 7: اکسید آبدار آهن و مگنتیت 49
ایستگاه 8: اکسید آهن همراه با لیمونیت 50
ایستگاه 9: اکسید آهن همراه با کالامین 51
ایستگاه 10 : منطقه آلتراسیون 51
منابع..........................................................................................................52.
منطقه Ⅰ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
بررسی افیولیت منطقه دهشیر و مقایسه آن با دیگر مناطق
چکیده
سنگهای اولترامافیک سازنده افیولیتها در اثر هجوم سیالات گرمابی حاوی CO2 تحت تاثیر فرآیند کربناته شدن تبدیل به لیستونیت می شوند. لیستونیتها با مجموعه کانیائی عمومی کوارتز و کربناتهای حاویMg- Fe- Ca مشخص هستند. از چند دهه گذشته در افیولیتهای جهان، کانی سازی طلا در همیافتی با این سنگها مورد توجه قرار گرفته است.
افیولیتهای ایران مرکزی به شکل دو کمربند اصلی یعنی دهشیر- سورک- نائین و جندق-انارک رخنمون دارند. این افیولیتها در بخش سرپانتینیتی خود لیستونیتی شده اند. دگرسانی گرمابی در این سنگها تا مرحله سیلیسی شدن(شکل گیری بیربیریتها) نیز یپش رفته است.در افیولیت دهشیر لیستونیتها(در دو نقطه)هم ساز با روند عمومی افیولیت ها فاقد کانی سازی طلا هستند. در حالیکه لیستونیتی شدن تا مرحله تشکیل بیربیریت در افیولیت سورک پیش رفته است و کانی سازی طلا در همیافتی با فریت کرومیت مشاهده شده است. کانی سازی پیریت در بخشهای شدیدا سیلیسی شده (بیربیریت) همراه با ناهنجاری طلا- جیوه در افیولیت نائین شاخص می باشد.در سرپانتینیتهای جندق فرآیند کربنات زائی سنگهای تالک – سرپانتین کربنات با ناهنجاری ناچیز طلا را شکل داده است. افیولیت قدیمی انارک میزبان وسیع لیستونیتی شدن با مراحل مختلف تکوین کانیهای متنوع می باشد. وجود طلا علاوه بر مشاهدات میکروسکوپی توسط آنالیزهای ژئوشیمیایی نیز به اثبات رسیده است.
ملانژ افیولیتی ائین در لبه غربی زون ایران مرکزی و در امتداد زون گسلی دهشیر بافت، از بافت تا دهشیر – جنوب نائین – شمال نائین – انارک و … رخنمون هایی را نشان میدهد. مشاهدات صحرایی در زمین شناسی اولیه شباهتهای نزدیکی را بین این ملانژها نشان میدهد. لیتولوژی این
دو ناخیه به مقدار زیادی مشابه بوده و از بالا به پائین شامل:
1ـ آهک های پلازیک، آهک ماسه ای و رادیولاریت کرتاسه فوقانی
2ـ بازالت ها با ساخت بالشی و ماسیون (بیشتر در منطقه دهشیر)
3ـ دایکهای صفحه ای با ترکیب دلریتی
4ـ پلاژیورانیت ها که در زیر دایک ها و روی گابروها قرار دارند.
5ـ خانواده گابرو که شامل نوریت ها، گابروها و گابروهای نوریتی می باشد (دهشیر کابروی آمفیبول، و پیروکسن دار)
6ـ سنگهای پریدوتیتی با بافت کومولا شامل هرزبورژیت، ورلیت و دونیت
7ـ سنگهای پریدوتیتی با بافت تکتونیت شامل هرزبورژیت، ورلیت و دونیت که این سنگها در افیولیتهای نائین گاهی توسط دایکهای رودنژیتی قطع شده اند کمپلکس افیلویتی نائین به طور عمده از پریدوتیتهای هرزبورژیتی و سرپانتینیت شتکیل شده اند. پیروکسنیت ها و لرزولیت ها در آن خیلی کم است. گاهی دایکهای لرزولیتی و دیابازی و گابرویی آنها را قطع کرد اند. سنگهای اهکی و رادیولاریت به طور پراکنده در سرتاسر منطقه وجود دارد که از قطعات چند متری تا چند صد متری می باشند بخصوص در بخش جنوب شرقی افیولیتها (شمال شرق نائین) سن احتمالی ملانژ افیولیتی نائین پالئوسن تا ائوسن زیرین می باشد، زیرا جوانترین سنگ رسوی منطقه متعلق به ائوسن زیرین است. با توجه به جایگیری بسیاری از افیولیتهای ایران بر اثر فاز کوهزایی لارامید احتمالا این ملانژ افیولیتی بر اثر این فاز کوهزایی حاصل شده است. نتایج آنالیزهای ژئوشیمیایی نشان می دهد که ملانژ افیولیتی شمال نائین از نظر K2O فقیر شده (دارای کمتر از ده درصد وزنی K2O) است. ترمهای بازیک و حد واسط این مجموه نسبت به آهن و تیتان غنی شدگی نشان نمی دهند و از نظر پترولوژی و ژئوشیمی دارای روند ماگمای تولوئیت جزایر قوسی بوده که در نتیجه ذوب بخشی یک منشا تهی شده بوجود امده است. با توجه به شواهد صحرایی، ژئوشیمیایی، پتروگرافی و پترولوژی و شباهتهای این ملانژ افیولیتی به افیولیتهای سبزوار وانارک، این سنکانس با تولئیتهای جزایر قوسی قابل مقایسه است. و اما در افیولتهای دهشیر داد ه های ژئوشیمیایی عناصر اصلی، قلیل و نادر خاکی برای تایید خویشاندی واحدهای مختلف سنگی مورد بررسی قرار گرفته اند. به طور کلی ماگمای سازنده افیولیت دهشیر دارای سرشت تولئیتهای MORB است که از ذوب بخشی (حدود 22%) سنگ مادرگارنت لرزولیت حاصل شده است. پلاژیوگرانیتها در اینجا به دو دسته قابل جدایش هستند:
1ـ در همیافتی با دایکهای صفحه ای – گابروهای آمفیبول دار
2ـ در همیافتی با مجموعه دگرگونی ناحیه ای بصورت نافذ در آن.
در هر دو دسته پلاژیوگرانیت شباهت ژئوشیمیایی داشته و در محدوده پلاژیوگرانیتهای اقیانوسی (OP) واقع می شوند. پلاژیو گرانیتهای دسته دوم احتمالا از ذوب بخشی گابروهای هیدراته – آمفیبولیتها حاصل شده اند. با توجه به شواهد موجود محیط ژئودینامیک افیولیت دهشیر یک کافت اقیانوسی بوده است. رخداد سرپانتینی شدن اولترامافیک ها در گستره دهشیر منجر به آزادی Cao و هجوم آن به سوی دایکهای گابرویی شده استرودنژیت ها که حاصل متاسوماتیسم هستند از مجموعه کانیابی جگراسولر، پکتولیت، وزوویان ، اسفن، پرهنیت، اپیدوت تشکیل شده اند. فرایند کربنات زایی (لیستونیتی شدن) تحت تاثیر سیالات حاوی CO2 در اولترابازیک های دهشیر صورت گرفته است. ولکانیسم کوارتنر با سرشت کالکوآلکالن در حواشی افیولیت به عنوان عامل تامین سیالات co2 دار در لیستونیتی شدن از دیدگاه ژئوشیمی مورد بررسی قرار گرفته است.
پترولوژی و ژئوشیمی افیولیت های دهشیر با تأکید بر آلتراسیون هیدروترمال وابسته(رودنژیتی شدن، لیستونیتی شدن)
مجموعه افیولیتی دهشیر واقع در 80 کیلومتری جنوب غرب یزد در راستای گسل بزرگ دهشیر - بافت رخنمون دارد و جزئی از کمربند حلقوی افیولیت ایران مرکزی محسوب می شود.
واحدهای سنگی تشکیل دهنده این افیولیت به ترتیب از پایین به بالا شامل موارد زیر است: الف) سنگ های اولترامافیک متشکل از سرپانتینیت، هرزبورژیت، دونیت لرزولیت و پیروکسنیت. ب) گابرو های آمفیبول دار، پیروکسن دار و کمتر دیوریت. ج) پلاژیوگرانیت. د) دایک های صفحه ای. ه) بازالت های توده ای وکمتر بالشی. و) سنگ آهک های پلاژیک و رادیولاریت ها به سن کرتاسه فوقانی. سنگ های دگرگونی که شامل دگرگونی های کف اقیانوسی، دگرگونی های دینامیک در زون های برشی و دگرگونی های ناحیه ای تا رخساره آمفیبولیت هستند. بر پایه مشاهدات صحرائی، پلاژیوگرانیت ها به دو دسته قابل جدایش هستند. الف) در همیافتی با دایک های صفحه ای- گابروهای آمفیبول دار. ب) در همیافتی با مجموعه دگرگون ناحیه ای و بصورت نافذ در آن.
داده های ژئوشیمیایی عناصر اصلی، قلیل و نادر خاکی برای تأئید خویشاوندی واحدهای مختلف سنگی مورد بررسی قرار گرفته اند. بطور کلی ماگمای سازنده افیولیت دهشیر دارای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
مقدمه
مجوعههای افیولیتی که به نام Alpin Ultramafic Complexes هم خوانده شده است. به نظر عده زیادی از زمین شناسان ، معرف پوسته اقیانوسی است که در نتیجه پدیدهای که به نام فرارانش خوانده میشود در پوسته قارهای قرار گرفته است. افیولیتها از مجموعهای از بازالتها ، گابروها ، سنگهای اولترامافیک و رسوبات عمیق دریایی تشکیل شده است. افیولیتها معمولا ضخیم بوده و ضخامت آنها تا 8 کیلومتر هم میرسد.
ریشه لغوی
نام افیولیت توسط «برونیار» (1827) برای توصیف سرپانتینیتها یا سنگهایی که از گروه سرپانتین تشکیل شده بودند، ابداع شد. وی این نام را از لغت یونانی قدیمی افی به معنی مار و لیت هم که به معنی سنگ است، گرفت.
تاریخچه
پس از نامگذاری افیولیتها توسط برونیار ، «استینمن» (1906) مفهوم مجموعه یا سری سنگی افیولیت را بکار برد. این مجموعه سنگی اصولا حاوی سنگهای اولترامافیک (مثل کانی سرپانتینت و پریدوتیت) ، گابرو ، اسپیلیت و سنگهای وابسته است. او همچنین مشاهده کرد که این سنگها اصولا در چرتها و رسوبات پلاژیک مستقر شدهاند یا با آنها وابستگی دارند. در سال 1926 ، «بنسون» گابروها و سنگهای اولترامافیک موجود در سنگهای سبز و سنگهای افیولیتی را توصیف نمود. توصیف او شامل سنگهایی میشد که در نواحی رورانده و کوهزایی آلپی (مثل سنگهای آذرین نوع آلپی) گسترش داشت. «تایر» (1967) بیان نمود که واحدهای اولترامافیک و گابرویی مجموعههای افیولیتی با قسمتی از سری سنگ آذرین آلپی شباهت دارند.
سیر تحولی و رشد
در سال 1957 «درور» ابراز داشت که بعضی از تودههای پریدوتیت نوع آلپی ، قطعات گوشته فوقانی میباشند که به طریقه تکتونیکی کنده شده اند. «دیتز» (1963) اشاره نمود که سرپانتینیت های آلپی قطعاتی از کف اقیانوس بودهاند که در یک رخداد کوهزایی به صورت تکتونیکی از جا کنده شدهاند. در همان سال ، «گاس» مقالهای در مورد این موضوع نوشت که آیا ماسیف ترودوس در قبرس قطعهای از لیتوسفر اقیانوسی به سن مزوزوئیک بوده است یا نه؟
در سال 1967 گاس ، زمین شناسی و ژئوفیزیک سنگهای اولترامافیک ماسیف ترودوس واقع در قبرس را توصیف کرد. در سپتامبر 1972 سازمان زمین شناسی آمریکا در مورد افیولیت کنفرانس بزرگی برگزار نمود. در همین کنفرانس قرار شد که نام افیولیت به یک مجموعه مشخص از سنگهای مافیک تا اولترامافیک اطلاق گردد.
سکانس افیولیتها
سکانس افیولیتها یا پوسته اقیانوسی معمولا از 5 قسمت تشکیل شده است که از سمت بالا به پایین شامل قسمتهای زیر است:
رسوبات پلاژیک و عمیق دریایی:
این رسوبات شامل رادیولادیت ، چرت ، آهکهای پلاژیک مناطق عمیق دریا و رسوبات آبیسال میباشد.
پیلولاوا :
در اثر انجماد سریع ماگمای بازالتی در مجاورت آب ، بازالت حاصل و بیپوست به خود میگیرد که دارای ترکهای زیادی در سطح است. رنگ این قسمت سبز تیره تا سبز زیتونی است و اغلب حفرهدار است که حفرات توسط مواد ثانوی مانند کلسیت ، کلسدونی ، زئولیت ، کلریت ، پرهنیت و ... پر شدهاند.
بازالت متراکم : بازالت متراکم در زیر پیلولاوا قرار دارد و به دایکهای صفحهای ختم میشود.
دایکهای صفحهای :
دایکهای صفحهای به موازات محور گسترش اقیانوسها قرار دارند. و این دایکها مسلسلوار در کنار هم چیده شدهاند و معمولا یک طرف اینها حاشیه انجماد سریع دارد.
گابروهای لایهای :
ترکیب گابرو عینا مثل بازالت است. در داخل این گابروها حجمهایی از پلاژیو گرانیت دیده میشود، که محصول تفریق ماگما است.
کانی پریدوتیت قاعده (تکتونیت) :
پریدوتیت قاعدهای ممکن است هارزبوژیتی و یا لرزولیتی باشد.
طرز تشکیل افیولیتها
وجود افیولیتها و پراکندگی آنها در اغلب قارههای دنیا نشان میدهد که در جایگیری بخش اعظم آنها پدیده تصادم قاره – قاره دخیل بوده و اقیانوس مابین دو قاره در اثر فرآیند فرورانش از بین رفته و در حین تصادم بخشهایی از پوسته اقیانوسی بر روی حاشیه غیر فعال رانده شدهاند. عدم وجود دگرگونی حرارتی قابل توجه در مرز تماس آنها با رسوبات بیانگر فرورانش آنها در حالت سرد میباشد.
در اثر تغییرات مکرر تکتونیکی و یا از ذونهای فرورانش پر شیب ، افیولیتها به ملانژهای تکتونیکی تبدیل میشوند و به دلیل سرپانتینی شدن بخش اولترامافیک قاعدهای ، واجد خاصیت پلاستیکی شده و به راحتی تغییر شکل مییابند. سرپانتینی شدن به تحرک افیولیت ملانژ کمک کرده و ورود قطعات سنگهای درونگیر و بیگانه به داخل سکانس افیولیتی را تسهیل می کند.
انواع افیولیتها
ون تکس سنگهای اولترامافیک و پریدوتیتها را به دو دسته استراتیفرم (غیر کوهزایی) و آلپی (کوهزایی) تقسیم میکند و انواع آلپی خود به دو دسته زیر تقسیم میشوند :
پریدوتیتهای واقعی یا افیولیتهای تیپ هاروزبورژیتی (HOT) :
بخش اولترامافیک قاعدهای شامل تناوبی از هارزبورژیت و دونیت بود، و توسط دایکهای پیروکسنیتی قطع میشود. زون تحولی شامل هارزبورژیت با رگههای دونیت که به سمت بالا به گابروهای لایهای همراه با لنزهای کرومیت و دونیت تبدیل میشود. سپس گابرو و ورلیت بصورت نوارهای تیره و روشن قرار دارند و به سمت بالا واجد گابروهای لایهای ، دایکهای دیابازی حاوی پلاژیو گرانیت و سپس بازالتهای تولئیتی از نوع N-MORB است. وجود هارزبورژیت در بخش قاعده و بازالت تولیتی با سرشت Normal-Middle oceam Ridge Basalt) N-MORB) توسعه زیاد دایکهای دیابازی نشان از حجم زیاد ماگمای تزریق شده در شکاف محوری و نرخ بالای ذوب بخشی درگوشه فوقانی است و این ویژگیها در شکافهای با نرخ گسترش تند ، (Fast spreading Ridge) FSR دیده میشود.
پریدوتیتهای منطقه ریشه (Root Zone) و یا افیولیتهای تیپ سرزولیتی LOT:
انواع سرزولیتی افیولیتها یا LOT ؛ ترکیب سرزولیتی در بخش اولترامافیک قاعدهای مشخص میشوند. در این دسته از افیولیتها حجم پلاژیو گرانیت زیاد بوده و حجم دایکهای صفحهای کم و بازالت تولئیتی دارای سرشت غنی شده P-MORB یا E-MORB میباشد. ویژگیهای اخیر نشانگر حجم اندک ماگما در شکافهای محوری ، نرخ کم ذوب بخشی در گوشته فوقانی و در نهایت نشانگر شکافهای غیر فعال بانرخ گسترش اندک Slow spreading ridge) SSR) میباشد.