لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
جامعیت قرآن از نگاه احادیث
مقدمه بحث در مورد جامعیّت قرآن، از دیرباز تاکنون مورد توجه مفسّران و قرآن پژوهان بوده است و با توجه به تصریح قرآن در خصوص اصل جامعیّت، همگان آن را پذیرفته اند؛ گرچه درباره محدوده آن اختلاف کرده اند. عدّه اى قائل به جامعیت مطلق قرآن شده اند و نتیجه گرفته اند که در قرآن، تمام آنچه که مى توان نوعى ادراک و فهم به آن پیدا نمود، وجود دارد؛ هرچند عقل و درک ما از شناختن آن قاصر است. سیوطى پس از برشمردن جمعى از علوم که از قرآن استنباط مى گردد، مى نویسد: … علوم دیگرى را نیز در بر دارد، از جمله: طب، مناظره، هندسه، جبر و مقابله، نجوم و غیر اینها.1 غزالى در«احیاءالعلوم» و «جواهر القرآن»2، زرکشى در«البرهان»3 و شمارى دیگر این نظریه را پذیرفته اند؛ البته زرکشى، مراد از تمام علوم را اصول کلّى آنها مى داند. در مقابل دیدگاه اول، گروهى معتقدند اگر هم بحثى از علوم(غیر از علم دین) در قرآن آمده، فقط جنبه هدایتى و تربیتى آن مورد نظر بوده است. براى نمونه مى توان از شاطبى و دکتر ذهبى4 و علامه طباطبایى نام برد. علامه طباطبایى مى فرماید: چون قرآن کریم کتاب هدایت است و جز این، کارى ندارد، لذا ظاهرا مراد از«کلّ شىء» همه آن چیزهایى است که برگشتش به هدایت است، از معارف حقیقیه مربوط به مبدأ و معاد و اخلاق فاضله و شرایع الهیه و قصص و مواعظى که مردم در هدایت و راه یافتنشان به آن محتاجند؛ و قرآن، تبیان همه اینهاست.5 در بررسى دیدگاههاى دو طرف، استناد به مجموعه روایات، کمتر به چشم مى خورد و مهمترین دلیل آنها آیه معروف«تبیانا لکل شىء»6 است که هر کس در تفسیر آن، یار ظنّ خویش گردیده است. در این نوشتار، تا آنجا که امکان داشته است، روایات مربوط به این بحث، جمع آورى و به پنج دسته تقسیم شده و معناى جامعیّت و شرط آن، روشن گردیده است و در نهایت، دسته ششم روایات آورده شده که در سبک و سیاق پنج دسته اول نیست؛ بلکه نشان مى دهد که سنّت هم باید در کنار قرآن باشد، تا بیان کننده و روشنگر جامعیّت قرآن باشد؛ گرچه همان طور که بعدا نشان خواهیم داد، از گروه پنجم روایات هم مى توان این مطلب را فهمید؛ ولى در گروه ششم، به لزوم همراهى کتاب و سنّت براى انتقال مفاهیم، تصریح گردیده است. قبل از ورود به بحث، تذکّر چند نکته ضرورى است: اولا، یکى از معدود ابواب حدیثى که در بین روایات موجود در آنها تعارضى وجود ندارد، همین بحث جامعیت قرآن است و اگر در ظاهر هم اختلافى باشد، به راحتى جمع عرفى بین آنها صورت مى گیرد. ثانیا، از کنار هم قرار دادن روایات، به تدریج معناى«جامعیت» روشن خواهد شد. ثالثا، همه روایات مرتبط با موضوع جامعیت قرآن، در این نوشتار نیامده اند؛ ولى سعى شده است که سند روایات نیز ملاحظه شوند و روایات قوى تر مورد استشهاد قرار گیرند. دسته اول: در این دسته، روایاتى است که دلالت دارند«تمام علوم و احتیاجات انسان، در قرآن وجود دارد»: 1ـ به عنوان نمونه، امام صادق(ع) قسم خوردند که هیچ گاه انسان در حسرت نخواهد بود که چرا فلان مطلب در قرآن وجود ندارد: إنّ اللّه عزّوجلّ أنزل فى القرآن«تبیانا لکلّ شىء» حتى واللّه ما ترک شیئا یحتاج الیه العبد، حتى واللّه ما یستطیع عبد أن یقول«لوکان فى القرآن هذا» الاّ و قد أنزله الله فیه؛7 خداوند آیه«تبیانا لکل شىء» را نازل کرد و به خدا قسم از آنچه انسان به آن نیاز دارد فروگذار نکرد و به خدا قسم هیچ کس قادر نیست بگوید«اى کاش فلان مطلب در قرآن وجود داشت»؛ زیرا هر آنچه انسان نیاز داشته باشد، خداوند در مورد آن، آیه اى نازل کرده است. 2ـ امام باقر(ع) همین مضمون را با اندکى تفاوت بیان فرموده اند: إن اللّه تبارک و تعالى لم یدع شیئا تحتاج الیه الامّة الى یوم القیامة الاّ أنزله فى کتابه؛8 خداوند آنچه را که امّت تا روز قیامت بدان احتیاج دارند، در قرآن آورده و براى رسولش بیان فرموده است. 3ـ سماعةبن مهران از امام کاظم(ع) سؤال مى کند:«آیا پیامبر(ص)، در زمان خود، آنچه را که مردم احتیاج داشتند بیان فرمود؟» حضرت، علاوه بر آنکه جواب مثبت دادند، اضافه کردند:«بله؛ آنچه را تا روز قیامت، مردم نیاز دارند بیان کرده است»: أصلحک اللّه، أتى رسول اللّه الناس بما یکتفون به فى عهده؟ قال: نعم و ما یحتاجون الیه الى یوم القیامة.9 4ـ امام على(ع) در بیانى که در مورد اختلاف علما در فتواست، فرمود: …أم أنزل اللّه دینا ناقصا فاستعان بهم على اتمامه، أم کانوا شرکاء فلهم أن یقولوا و علیه أن یرضى، أم أنزل اللّه دینا تامّا فقصر الرسول(ص) على تبلیغه و أدائه، واللّه سبحانه یقول«ما فرّطنا فى الکتاب من شىء» و «فیه تبیان کلّ شىء»؛10 …یا خداوند، دین ناقص فرستاده و از این عالمان در تکمیل آن یارى خواسته؟ یا اینان شرکاى اویند و حق دارند بگویند و باید خشنود باشد از راهى که آنان مى پویند؟ یا دینى که خدا فرستاده، تمام بوده و پیامبر(ص) در رساندن آن کوتاهى نموده؟ در حالى که خداوند سبحان گوید: «فرو نگذاشتیم در کتاب، چیزى را» و گوید که «در آن، بیان هر چیزى هست». اضافه بر این چهار مورد که نقل شد، روایاتى دیگر نیز به همین مضمون وارد شده است.11 نتیجه این دسته روایات که ائمه به طور مطلق فرموده اند«همه چیز در قرآن وجود دارد»، اثبات جامعیت مطلق براى قرآن است؛ امّا چهار دسته روایت دیگر وجود دارد که اطلاق فوق را محدود نموده، به تدریج روشن مى کند که مراد از این علوم چیست.
دسته دوم: دسته دیگر، دو خبر است به این مضمون که«علم اوّلین و آخرین در قرآن است و باید با تفکر در معانى قرآن، به آن علوم دست یافت». پیامبر(ص) فرمود: من أراد العلم فلیثور القرآن فانّ فیه علم الأوّلین و الآخرین.12 در نقل دیگرى از عبداللّه بن مسعود، صحابى معروف پیامبر(ص)، به همین معنا اشاره شده است: إذا أردتم العلم فأثیروا القرآن فإنّ فیه خبر الأوّلین و الآخرین؛ 13 اگر به دنبال علم هستید، با تفکّر در معانى قرآن آن را بیابید؛ چون خبر اولین و آخرین در قرآن یافت مى شود. گرچه نقل دوم، در اصطلاح، روایت نیست و در اصطلاح علم«درایةالحدیث» به آن خبر مى گویند، ولى در همان علم، گفته شده است که بعضى خبرها به گونه اى است که محتواى آن، گواه عدم صدور آن از اشخاص عادى و غیر معصوم است. لذا حداقل براى تأیید روایت اوّل، مى توان از این خبر استفاده نمود.
دسته سوم: دسته سوم، دو روایت است که از مجموع آنها استفاده مى شود که«جمیع احکام مورد نیاز مردم، در قرآن آمده است». البته در دسته ششم روایات، بیان خواهیم کرد که فهم این احکام و حدود آنها با توجه به سنّت است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
احادیث امام موسی کاظم
بِسْمِ اللّهِ الرًّحْمَن ِالرَّحیِمْ
وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فى أرْبَع:
أَوَّلُها أنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ، وَالثّانِیَةُ أنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ، وَالثّالِثَةُ أنْ تَعْرِفَ ما أرادَ مِنْکَ، وَالرّبِعَةُ أنْ تَعْرِفَ ما یُخْرِجُکَ عَنْ دینِکَ.
تمام علم مردم را در چهار مورد شناسائى کرده ام:
اوّلین آنها این که پروردگار و آفریدگار خود را بشناسى و نسبت به او شناخت پیدا کنى، دوّم، این که بفهمى که از براى وجود تو و نیز براى بقاء حیات تو چه کارها و تلاش هائى صورت گرفته است ، سوّم، بدانى که براى چه آفریده شده اى و منظور چه بوده است،چهارم، معرفت پیدا کنى به آن چیزهائى که سبب مى شود از دین و اعتقادات خود منحرف شوى (یعنى راه خوشبختى و بدبختى خود را بشناسى و در جامعه چشم و گوش بسته حرکت نکنى.(
ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُلْهِمُهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّعاءَ إِلاّ کانَ کَشْفُ ذلِکَ الْبَلاءِ وَشیکاً، وَ ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُمْسِکُ عَنِ الدُّعاءِ إلاّ کانَ ذلِکَ الْبَلاءُ طَویلاً، فَإذا نَزَلَ الْبَلاءُ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعاءِ وَ التَّضَرُّعِ إلَى اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
نیست بلائى که بر مؤمن وارد شود مگر آنکه به وسیله دعا سریع بر طرف مى گردد، و چنانچه دعا نکند طولانى خواهد، پس هنگامی که مصیبت و بلائى وارد شد، به درگاه خداوند دعا و تضرّع کنید.
لَیْسَ مِنْ دَواء إلاّ وَ هُوَ یُهَیِّجُ داءً، وَ لَیْسَ شَیْءٌ فِی الْبَدَنِ أنْفَعَ مِنْ إمْسَاکِ الْیَدِ إلاّ عَمّا یَحْتاجُ إلَیْهِ.
هیچ داروئى نیست مگر آنکه در اثر عوارض جنبى آن دردى دیگر را تهییج و تحریک مى نماید، و هیچ درمانى بهتر و سودمند تر از امساک و خوددارى نیست مگر در حال نیاز و ضرورت.
رَحِمَ اللهُ عَبْداً تَفَقَّهَ، عَرَفَ النّاسَ وَلایَعْرِفُونَهُ.
خداوند متعال رحمت کند بنده اى را که در مسائل دینى تفقه و تحقیق نماید (فقیه و عالم باشد) و نسبت به مردم شناخت پیدا کند، گرچه مردم او را نشناسند و قدر و منزلت او را ندانند.
إنَّ أهْلَ الاْرْضِ مَرْحُومُونَ ما یَخافُونَ، وَ أدُّوا الاْمانَةَ، وَ عَمِلُوا بِالْحَقِّ.
اهل زمین مورد رحمت )و برکت الهى (هستند، مادامى که خوف و ترس )از گناه و معصیت داشته باشند) ، اداى امانت نمایند و حقّ را دریابند و مورد عمل قرار دهند.
بِئْسَ الْعَبْدُ یَکُونُ ذاوَجْهَیْنِ وَ ذالِسانَیْنِ.
بد شخصى است آنکه داراى دو چهره و دو زبان مى باشد، ) که در پیش رو چیزى گوید و پشت سر چیز دیگر .(
مَنِ اسْتَشارَ لَمْ یَعْدِمْ عِنْدَ الصَّوابِ مادِحاً، وَ عِنْدَالْخَطإ عاذِراً.
کسى که در امور زندگى خود )با اهل معرفت( مشورت کند، چنانچه درست و صحیح عمل کرده باشد مورد تعریف و تمجید قرار مى گیرد و اگر خطا و اشتباه کند عذرش پذیرفته است.
مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ واعِظٌ تَمَکَّنَ مِنْهُ عَدُوُّهُ ـ یعنی الشّیطان.
هر کسى عقل و تدبیرش را مورد استفاده قرار ندهد، دشمنش )یعنى، شیاطین انسى و جنّى و نیز هواهاى نفسانى) به راحتى او را مى فریبند و منحرف مى شود.
ما قُسِّمَ بَیْنَ الْعِبادِ أفْضَلُ مِنَ الْعَقْلِ، نَوْمُ الْعاقِلِ أفْضَلُ مِنْ سَهَرِالْجاهِلِ.
چیزى با فضیلت تر و بهتر از عقل، بین بندگان توزیع نشده است، (تا جائیکه) خواب عاقل (هوشمند) افضل و بهتر از شب زنده دارىِ جاهل ِبى خرد است.
لا تَدْخُلُوا الْحَمّامَ عَلَى الرّیقِ، وَ لا تَدْخُلُوهُ حَتّى تُطْعِمُوا شَیْئاً.
بعد از صبحانه، بدون فاصله حمّام نروید، همچنین سعى شود با معده خالى داخل حمام نروید، بلکه حتّى الامکان قبل از رفتن به حمّام قدرى غذا بخورید.
اِیّاکَ وَ الْمِزاحَ، فَاِنَّهُ یَذْهَبُ بِنُورِ ایمانِکَ، وَ یَسْتَخِفُّ مُرُوَّتَکَ.
بر حذر باش از شوخى و مزاح ِ(بیجا( چون که نور ایمان را از بین مى برد و جوانمردى و آبرو را سبک و بى اهمیّت مى گرداند.
اللَّحْمُ یُنْبِتُ اللَّحْمَ، وَالسَّمَکُ یُذیبُ الْجَسَدَ.
خوردن گوشت، موجب روئیدن گوشت در بدن و فربهى آن مى گردد، ولى خوردن ماهى، گوشت بدن را آب و جسم را لاغر مى گرداند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
(به نام خدا یکتا بخش شادی روحها(
بهترین شما کسی است که قرآن را آموخته و به دیگران بیاموزد *
هیچ عبادتی چون فکر کردن نیست و هیچ پشتیبانی مطمئنتر از مشورت نیست *
پاکیزگی از صفات پیامبران است *
بدترین مردم کسی است که مردم را او را از ترس احترام کنند *
به راستی که با ذکر خداوند دلها آرامش مییابد *
آنکه خدا انیس اوست تنها نمیماند و به وحشت نمیافتد *
هرکس ندانسته به کاری دست زند پیش از آنکه اصلاح کند تباه میکند *
روزه سپر عذاب خداست *
آنکه مهمان نپذیرد خیری در او نیست *
شجاع ترین مردم کسی است که بر هوش مسلط گردد *
خوارترین مردم کسی است که دیگران را خوار شمرد *
هنگامیکه بر دشمن خود دست یافتی به شکرانه این پیروزی او را عفو کن *
پایان خیرات و نیکوئیها از آغازش زیباتر است *
یاری مظلوم و امر به معروف و نهی از منکر، جهاد در راه خدا است *
تا می توانید پاکیزه باشید زیرا خداوند اسلام را بر پاکیزگی بنیان نهاده است *
محبوبترین مردم نزد خداوند کسی است که نفعش به حال مردم باشد *
ای مردم نزدیک است که من از میان شما بروم پس هرکسی امانتی پیش من دارد بیاید تا به او بپردازم *
دلهای خود را به نرمی و مهربانی عادت دهید و بسیار فکر کنید *
آنکس که در فرو نشاندن خشم از دیگران بیشتر است از همه کس دوراندیشتر است *
بهترین مردم کسی است که برای مردم سودمند باشد *
یا علی از دو خصلت بپرهیز، تنگ حوصلگی و تنبلی که چون تنگحوصله شوی هیچ حقی را نمیپذیری و چون تنبل باشی حق هیچ چیز را ادا نمیکنی *
هر چیز اندازهای دارد حتی ناتوانی *
برادرتراشماتت مکن، ممکناست خدا او را عافیت بخشد و تو را گرفتار سازد *
بزرگترین کار خردمندانه بعد از پذیرش دین، دوستی با مردم و نیکوکاری با تمام افراد است *
برای فرزند شیری بهتر از شیر مادر نیست *
کسی که به دانش از دیگران پیش باشد، ارزش او فزونتر است *
پاکیزهترین غذایی که انسان میخورد غذایی است که با کار و کوشش خود به دست آورده باشد *
فاطمه اولین شخصی است که وارد بهشت میشود *
کسی که در امور دنیا کسل و بیحال باشد در امورآخرتش کسلتر خواهد بود *
رجب ماه فرو ریختن رحمت الهی است خداوند در این ماه رحمت خود را بر بندگانش سرازیر میکند *
هنگامی که انسان برای نماز میایستد اگر همه توجهاش و قلبش به سوی خدا باشد در حالی نمازش تمام میشود که مثل روزی است که پاک به دنیا آمده است *
روزه سپری است در برابر آفات دنیا، و حجابی است از عذاب آخرت *
حرمت همسایه بر آدمی همچون حرمت مادر است *
توانگر واقعی کسی است که چشمش بدست دیگران نباشد *
بزرگترین خیانتها این است که به دوست خود که تو را راستگو میپندارد دروغ بگویی *
روزه سپری است در برابر آتش دوزخ *
روزه برای شما خیر و خوبی همراه دارد *
خداوند جوانی را که جوانی نمیکند به دیده تحسین مینگرد *
سنگینترین چیزی که روز رستاخیز درکف ترازو قرارمیگیرد اخلاق نیکوست *
کسی که برای رضای خدا ازدواج کند و برای خدا تشکیل خانواده دهد شایسته ولایت خدا میگردد *
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
مقدمه :
آدمی زمانی به سعادت و کمال می رسد که در پرتو دانش و آگاهی ، مسائل و مشکلات خود را بشناسد و برای حل این مشکلات و رفع نادانی ها احتیاج به استفاده از تجارب رفتاری ، «الگوهای برتر» دارد بهترین الگو و سرمشق ما مسلمانان سخنان و سیره ی به جا مانده از رسول اکرم و اهل بیت گرامی ایشان است . ما این رفتار و سیره را جز در احادیث و سیره به جا مانده از ایشان در کتب حدیث نمی توانیم پیدا کنیم .
احادیث ارائه شده در این جزوه برگرفته از کتاب الحدیث 2 ( روایات تربیتی از مکتب اهل بیت چاپ دفتر نشر و فرهنگ اسلامی می باشد ) .
امید است که همه ما بتوانیم در سایه سار این احادیث رفتار خود را آنگونه اصلاح کنیم که لااقل به درجاتی از مدارج ایمان نائل آییم .
چنانکه امام باقر (ع) فرموده است : « وَ بالدِرایاتِ للروایات یَعملُوا المُؤمِنُ اِلی اَقصی دَرَجاتِ الایمان » ( بحار 1 ، صفحه 118 )
پیروان اسلام در پرتو معرفت واقعی و درک حقایق علمی روایات ، می توانند به عالیترین مدارج ایمان نائل شوند . ( جلد 1 ص 365 )
احادیثی چند در باب تربیت :
اهمیت فراگیری علم :
عَن عَلیَّ عَلَیهِ السَّلام : قال عَلَیکُم بالعِلمَ وَالاَدَبِ فَانَّ العالِم یَکرُمُ و ِان لَم یَنتَسِب وَ یَکرُمُ وَ اِن کانَ فَقیراً وَ یَکرُمُ وَ اِن کانَ حَدَثاً .
علی علیه السّلام فرموده است : در علم و ادب بکوشید چه آنکه عالم ، عزیز و گرانقدر است ، اگر چه به خاندان بزرگی منتسب نباشد ، اگر چه فقیر و بی بضاعت باشد و اگر چه جوان باشد . ( شرح ابن ابی الحدید ، جلد 20 ص 332 )
قال علی علیه السّلام : کُلَّما زادَ عِلمُ الرَّجُلِ زادَ عِنایَتَهُ بِنَفسِه و بَذَل فی ریاضَتَها و صَلاحِها جُهدَهُ . ( غرور الحکم ص 384 )
علی علیه السّلام فرموده است : بهر نسبت که دانش آدمی زیادتر می شود توجه خود را به نفس خویش افزون می کند و برای نیل به سعادت و صلاح ، سعی و کوشش خود را به کار می اندازد .
در اهمیت عمل به علم :
قال رسول الله (ص) : اللعُلَماءُ عالِمان: عالِمٌ عَمَلَ بعِلمِهِ فَهُوَ ناجِ وَ عالِمٌ تارِکٌ لِعِلمِه فَقَد هَلَکَ . ( الاخبار ص 192 )
رسول مکرم می فرمود: به مردان عالم و درس خوانده دو قسمند : اول عالمی که به علم خود عمل می کند ، برای او نجات و رستگاری است ، دیگر عالمی که عملاً از دانش خود پیروی نمی نماید ، او در هلاکت و بدبختی است .
و عن رسول الله (ص): اَشَدُّ النّاس عذاباً فیِ القیامَهِ عالِمٌ لَم یَعمَل بعِلمِهِ و لَم یَنفَعهُ عِلمِهِ ( مجموعه ورّا جلد 1 ص 220 )
شدیدترین عذاب در قیامت برای عالمی است که به علمش عمل ننموده و دانشش او را بهره مند کرده باشد .
در اهیمت تعلیم و تعلّم :
قال علی علیه السّلام : یا مَحشَر الفِتیانِ حَصِّنوُا اَعرافَکُم بِالاَدَبِ وَ دینکُم بِالعِلمِ . ( تاریخ یعقوبی ، ص 152 )
علی علیه السّلام فرموده است : ای گروه جوانان ، شرف انسانی و سجایای اخلاقی خود را با ادب آموزی و تربیت محافظت نمائید و سرمایه گرانبهای دین خویشتن را با نیروی علم و دانش از دستبرد ناپاکان و خطرات گوناگون بر کنار نگاه دارید .
عَن اَبی عبدالله عَلَیه السّلام قال : لَستَ اُحِبُّ اَن اَرَی النابَّ مِنکُم الاعادیاً فِی حالَین : اِمّا عالماً ، اَو مُتَعَلَّماً فَاِن لَم یفعَل فَرَّطَ ضَیَّعَ فَاِن ضَیَعَ اَیمَ وَ اِن اَیمَ سَکَنَ النّارَ .
حضرت صادق علیه السّلام می فرمود : دوست ندارم جوانی از شما را ببینم مگر آنکه صبح کند و رفت و امدش در یکی از این دو حالت باشد : یا عالِم یا محصّل ، کسی که چنین نباشد در انجام وظیفه ، تضییع حق انسانیت است و چنین تضییعی گناه است و جایگاه گناهکار در آتش خواهد بود . ( بحار جلد 1 ص 55 )
پرسش و علم :
عَن عَلَیَّ بن موسَی الرِّضا علیه السّلام قالَ : العِلمُ خَزائِنُ و مفاتِحُهُ السُّئوالُ :
حضرت رضا علیه السّلام فرمود : علم گنجینه های کمال است و کلیدهای آن گنجینه ها پرسش کردن است .
بپرس آنچه ندانی که ذلّ پرسیدن دلیل راه تو باشد به --- دانایی ( -- اخبار الرضا باب 30)
عَن الحَسَن بنُ عَلَیّ علیه السّلام :
اَنَّهُ دَعا بَنیهِ وَ بَنَی اخیهِ فَقالَ : اِنَّکِم صِفاهِ قَوم وَ یوشکُ اَن تَکُونُوا کبار قَومِ آخَرینَ فَتعَلَّموا العِلم فَمَن لَم یَستَطِع مِنکُم اَن یَحفَظَهُ فَلیَلَتبهُ وَلیَضعَهُ فی بَیتِهِ .
حضرت مجتبی علیه السلام روزی فرزندان خود و فرزندان برادر خود را دعوت کرد و به انان فرمود : همه شما کودکان اجتماع امروز هستید و امید می رود که بزرگان اجتماع فردا باشید ، دانش بکوشید و در کسب علم کوشش کنید و هر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
احادیث امام کاظم علیه السلام
1. مصیبت براى شکیبا یکى است و براى بىتابى کننده دوتاست .
(تحفالعقول ، ص 437)
2. کمگویى ، حکمت بزرگى است ، بر شما باد به خموشى که آسایش نیکو و سبکبارى و سبب تخفیف گناه است .
(تحفالعقول ، ص 414)
3. از شوخى خوددارى کن زیرا شوخى جلوه معنوى ترا مىزداید .
(بحاالانوار ، ج 78 ، ص 321)
4. مشورت با خردمند خیرخواه ، یمن و برکت و رشد و توفیق از جانب خداست ، چون خردمند خیرخواه به تو نظرى داد ، مبادا مخالفت کنى که مخالفتش هلاکت بار است .
(تحفالعقول ، ص 420)
5. چیزى نیست که چشمانت آن را بنگرد ، مگر آن که در آن پند و اندرزى است .
(بحاالانوار ، ج 78 ، ص 319)
6. همانا براى خداوند بر مردم دو حجت است ، حجت آشکار و حجت پنهان ، اما حجت آشکار عبارت است از : رسولان و پیامبران و امامان ، و حجت پنهانى عبارت است از عقول مردمان .
(تحفالعقول ، ص 407)
7. صبر بر تنهایى ، نشانه قوت عقل است ، هر که از طرف خداوند تبارک و تعالى تعقل کند از اهل دنیا و راغبین در آن کناره گرفته و بدانچه نزد پروردگارش است رغبت نموده ، و خداوند در وحشت انیس اوست و در تنهایى یار او ، و در ندارى توانگرى او و در بىتیره و تبارى عزت او .
(تحفالعقول ، ص 407)
8. براى هر چیزى دلیلى باید ، و دلیل خردمند تفکر است ، و دلیل تفکر خاموشى .
(تحفالعقول ، ص 406)
9. به راستى که با ارزشترین مردم کسى است که دنیا را براى خود مقامى نداند ، بدانید بهاى تن شما مردم ، جز بهشت نیست ، آن را جز بدان مفروشید .
(تحفالعقول ، ص 410)
10. بهترین چیزى که به وسیله آن بنده به خداوند تقرب مىجوید ، بعد از شناختن او ، نماز و نیکى به پدر و مادر و ترک حسد و خودبینى و به خود بالیدن است .
(تحفالعقول ، ص 412)
11. خداوند بهشت را بر هر هرزهگوى کمحیا که باکى ندارد چه مىگوید و یا به او چه گویند حرام گردانیده است .
(تحفالعقول ، ص 416)
12. از کبر و خودخواهى بپرهیز ، که هر کسى در دلش به اندازه دانهاى کبر باشد ، داخل بهشت نمىشود .
(تحفالعقول ، ص 417)
13. همنشینى با اهل دین ، شرف دنیا و آخرت است .
(تحفالعقول ، ص 420)
14. بپرهیز از معاشرت با مردم و انس با آنان ، مگر این که خردمند و امانت دارى در میان آنها بیایى که ( در این صورت ) با او انسگیر و از دیگران بگریز ، به مانند گریز تو از درندههاى شکارى .
(تحفالعقول ، ص 420)
15. مؤمن همانند دو کفه ترازوست ، هرگاه به ایمانش افزوده گردد ، به بلایش افزوده گردد .
(تحفالعقول ، ص 432)
16. نماز نافله راه نزدیک شده هر مؤمنى به خداوند است .
(تحفالعقول ، ص 425)
17. ندا کنندهاى در روز قیامت ندا مىکند :
آگاه باشید ، هر که را بر خدا فردى است برخیزد ، و برنمىخیزد ، مگر کسى که گذشت کرده و اصلاح بین مردم نموده باشد ، پس پاداشش با خدا خواهد بود .
(تحفالعقول ، ص 435)
18. کمک کردنت به ناتوان از بهترین صدقه است .
(تحفالعقول ، ص 437)
19. سختى ناحق را آن کس شناسد که بدان محکوم گردد .
(تحفالعقول ، ص 437)
20. هرگاه مردم گناهان تازه کنند که نمىکردند ، خداوند بلاهایى تازه به آنها دهد که به حساب نمىآوردند .
(تحفالعقول ، ص 434)
21. در دین خدا دنبال فهم عمیق باشید ، زیرا که فهم عمیق دین ، کلید بصیرت و بینایى و کمال عبادت و سبب تحصیل درجات بلند و مراتب بزرگ در امور دین و دنیاست .
(تحفالعقول ، ص 434)