مقدمه
سوء مصرف مواد یکی از مهمترین مشکلات عصر حاضر میباشد که گسترهای جهانی پیدا کردهاست؛ مصیبتی که میلیونها زندگی را ویران و سرمایههای کلان ملی را صرف مبارزه و یا جبران صدمات ناشی از آن مینماید. هرروز بر شمار قربانیان مصرف مواد افزوده میشود و عوارض آن شامل اختلالات جسمی، روانی، خانوادگی، فرهنگی، اقتصادی، و اجتماعی همة مرزهای فرهنگی و اجتماعی را درمینوردد و سلامت بشر را مورد تهدید قرارمیدهد.
درسرزمین ما ایران، مصرف تریاک با مقاصد درمانی صدها سال سابقه داشته و تاریخچه اعتیاد حداقل به چهارصدسال قبل بازمیگردد. همجواری کشور ما با دو کشور اصلی تولیدکنندة مواد افیونی در جهان – افغانستان و پاکستان – شرایط را کاملاً بحرانی نمودهاست. اگرچه تمهیدات لازم برای مبارزه با عرضه شامل مسدودنمودن صدها کیلومتر از مرز شرقی کشور، بکارگیری هزاران نیروی نظامی و انتظامی و دستگیری و مجازات قاچاقچیان و معتادان بهکارگرفته شده، اما دسترسی به مواد در جامعه بهطور کامل کنترل نشدهاست.
دانش امروز که حاصل تجربیات دهها سال اندیشه و کوشش علمی مختلف برای حل مشکلات اعتیاد است، ما را کاملاً متقاعد میکند که:
نسل بشر، تا هرزمان که تداوم یابد، اعتیاد را به عنوان آفت همیشگی با خود حفظ خواهدکرد؛ مبارزه علیه عوامل تولید و توزیع مواد بهتنهایی باعث کاهش مصرف مواد نخواهد شد؛تنها روش مؤثر برای کاهش شیوع اعتیاد، بکارگیری روشهای صحیح کاهش تقاضا شامل برنامههای پیشگیری و درمان، همگام با مبارزه با عرضه است.توجه به تأثیر عوامل متعدد جسمانی، روانی و عوامل مستعدکنندة موجود در خانواده، مدرسه، محیط زندگی و کار در ایجاد، مداومت یا عود بیماری اعتیاد، و درنظرگرفتن این حقیقت که اعتیاد در همة اقشار، گروهها و طبقات مختلف فردی، قومی، فرهنگی و اجتماعی میتواند بروز نماید، اهمیت آگاهی و مداخلة فعال بخشهای مختلف جامعه برای پیشگیری از اعتیاد و درمان معتادان را روشن میکند. این بخشها شامل نهادهای مسئول تأمین سلامت، فرهنگ، دانش، امنیت و اقتصاد جامعه، و همچنین شامل آحاد مختلف مردم میباشد. اگرچه مهمترین این نهادها، خانواده و مدرسه است و بالاترین مسئولیت متوجه والدین و معلمین میباشد، اما بدون تردید فعالیتهای کاهش تقاضا فقط هنگامی به نتیجة موردنظر میرسد که همه نیروها و امکانات بالقوه، از عالیترین سطوح سیاستگذاری جامعه تا اولین سطوح مقاومت فردی و خانوادگی فعال شدهباشند.
براین اساس، سازمان بهزیستی کشور تلاش میکند رسالت خود را، که مبتنی بر برنامة ملی پیشگیر، درمان و بازپروری سوء مصرف مواد (1373) میباشد، در سطوح برنامهریزی میانی و با فعال نمودن بخشهای مرتبط اجرا نماید.
مجموعة حاضر نیز بخشی از همین تلاش است که براساس هماهنگی اولیه با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، و باهدف ارائة اطلاعت جامع در زمینههای پیشگیری و درمان به نیروهای عملکننده در سطوح مختلف شبکة مراقبتهای اولیة بهداشتی و سایر دستاندرکاران تأمین ابعاد مختلف زیستی، روانی واجتماعی سلامت افراد جامعه، تدوین گردیده است. انتظار میرود این مجموعه بهعنوان یک راهنمای کاربردی، بتواند اطلاعات اولیه و عمومی، نگرش صحیح نسبت به مواد قابل سوءمصرف، عوامل آسیبپذیری به اعتیاد و روشهای مناسب پیشگیری و درمان به گروههای مذکور را ارائه نماید، بهطوری که در جریان فعالیت حرفهای خود بتوانند آن رامستقیماً در مورد افراد وگروههای اجتماعی در معرض خطر یا مبتلا به سوءمصرف مواد بکاربندند.
مؤلفین این مجموعه از مسئولان محترم ستاد مبارزه با مواد مخدر به دلیل حمایتهای همهجانبه از فعالیتهای کاهش تقاضا؛ آقایان سردار شفیعی و سردار ملکی برای مساعدت در تهیة برخی تصاویر این مجموعه و استفاده از کتب موجود در ناجا، آقای دکتر حسین اسعدی بهخاطر استفاده از مطالب ارزشمند کتابشان “ پژوهشنامهای درباره بحران جهانی مواد مخدر و …“، و از خانمها پروانه محمدخانی، ربابه نوریقاسمآبادی و کارینه طهماسیان برای همکاری در تهیة بخش آموزش مهارتهای زندگی، آقایان دکتر جمشید هاتفی و دکتر هومان نارنجیها برای ارائة نظرات تخصصی مفید و ارزشمندشان و از همکاران واحد انتشارات این معاونت سپاسگزاری و قدردانی مینماید.
تعاریف
تعاریف اختلالات ناشی از مواد
“ اعتیاد “ (Addiction) واژهای است قدیمی که امروزه به دلیل کاستیهای آن از اصطلاح “ وابستگی به مواد “ استفاده میشود.وابستگی: سندروم بالینی با تظاهرات رفتاری، شناختی و فیزیولوژیک است که باعث میشود فرد مصرف مواد را به رفتارهای دیگر ترجیح دهد.مواد ترکیبات شیمیایی مختلفی هستند که باعث تغییر کارکرد مغز میشوند.معیارهای تشخیصی DSM-IV برای وابستگی به مواد (Substance Dependence)
برای تشخیص وابستگی به مواد، حداقل وجود 3 نشانه از نشانههای زیر لازم است:
تحمل: افزایش تدریجی مقدار مادة مصرفی لازم، برای دستیابی به علایم مصرف آن ماده (intoxication)،پیدایش علایم ترک درصورت عدم مصرف یا کاهش مقدار مصرف؛تمایل دایم و تلاشهای ناموفق برای کاهش یا قطع مصرف ماده؛مختل شدن فعالیتهای اجتماعی، شغلی و تفریحی؛تداوم مصرف ماده علیرغم آگاهی از عوارض آن.معیارهای تشخیصی DSM – IV برای سوءمصرف مواد (Substance Abuse)
برای تشخیص سوءمصرف مواد، حداقل یکی از نشانههای زیر لازم است:
تداوم مصرف مواد که موجب مختلشدن فعالیتهای اجتماعی، شغلی و تفریحی شود (مثلاً غیبت از مدرسه یا نرسیدن به مسئولیتهای شغلی)؛تداوم مصرف مواد در موقعیتهای خطرناک (مثلاً هنگام رانندگی یا کار با وسایل مکانیکی)؛بروز مکرر تخلفات قانونی (مثل جلب شدن به کلانتری)؛تداوم مصرف مواد، علیرغم بروز مشکلات اجتماعی و بین فردی (مثل درگیری با همسر).دقت کنید: سوءمصرف شکل خفیف وابستگی است.
معیارهای تشخیصی DSM – IV برای ترک مواد (محرومیت با Withdrawal)
بروز سندرم خاص، براثر قطع یا کاهش مصرف مادهای خاصبروز علایم کاملاً ناراحتکننده یا اختلال کارکرد اجتماعی و شغلی براثر این سندروممعیارهای تشخیصی DSM – IV برای تحت تأثیر مواد بودن (Intoxication)
بروز علایم قابل برگشت و اختصاص در اثر مصرف ماده(مثل مردمک سوزنی بر اثر مصرف تریاک)بروز رفتار نامتناسب یا تغییرات روانی، به دلیل تأثیر ماده بر دستگاه عصبی مرکزی (مثل نشئگی اولیه و کج خلقی متعاقب آن با مصرف تریاک)
“ اعتیاد“ یعنی وابستگی به مواد.
“ مواد “ شامل همة ترکیباتی است که باعث تغییر کارکرد مغز بهصورت هیجان، افسردگی، رفتار نابهنجار و عصبانیت یا اختلال در قضاوت و شعور بشود.
“ وابستگی“ یعنی تمایل شدید فرد به ادامه مصرف یکماده.
وابستگی باعث بروز برخی رفتارها و حالتهای غیرعادی زیر در فرد میشود:
فرد وابسته برای رسیدن به حالت نشئه مجبوراست، به تدریج مقدرا مادة مصرفی را افزایش دهد. (تحمل) فرد وابسته، درصورت عدم مصرف ماده، به عوارض ناراحتکنندهای دچار میشود که به آن “ خماری “ میگویند. (ترک)به تدریج نسبت به آداب و مسئولیتهای خانوادگی و اجتماعی خود بیتفاوت میشود. فرد وابسته گاهی به ترک ماده تمایل پیدا میکند، اما نمیتواند آنرا ترک کند.“ سوءمصرف “ بدین معنااست که اگرچه فرد نسبت به مواد اعتیاد ندارد، ولی آن را مصرف میکند. یعنی:
استفاده از مادهای که مصرف آن غیر قانونی است.استفاده از مادهای که مصرف آن باعث بروز تغییرات روحی در فرد میشود.استفاده از مادهای که به خود فرد یا دیگران ضرر میرساند.مثال:- مصرف تریاک در کشور ما غیرقانونی است، پس حتی یکبار کشیدن آن سوءمصرف است.
مصرف حشیش باعث بههمخوردن شعور فرد میشود، پس یکبار کشیدن آن سوءمصرف است.مصرف مشروبات الکلی، گاهی باعث بروز عصبانیت و پرخاشگری میشود، پس نوشیدن آن سوءمصرف است.“ ترک “ علایم ناراحتکنندهای است که بر اثر کاهش یا قطع مادة مصرفی پیدا میشود.
مثال: - ترک تریاک باعث ایجاد درد در دستها و پاها میشود.
ترک حشیش گاهی باعث ایجاد حالت تهوع میشود.“ تحمل “ حالتی است که فرد مجبور است، مقدار مادة مصرفی را افزایش دهد.
مثال: - اگر فرد روزی یک نخود تریاک مصرف میکردهاست، بهتدریج مجبور شود روزی دو نخود مصرف کند.
اگر فرد روزی دوبار حشیش میکشیدهاست، بهتدریج مجبور میشود روزی پنجبار حشیش بکشد.
علل
علل و عوامل مؤثر بر اعتیاد
شما با دنستن عوامل که فرد را در معرض خطر اعتیاد قرار می دهد، میتوانید افراد در معرض خطر را شناسایی کنید و برای پیشگیری از ابتلای آنان به اعتیاد، اقدامات لازم را بهعمل آورید. این عوامل میتوانند موجب اعتیاد فرد شوند و یا افرادی را که قبلاً معتاد بودهاند و درحال حاضر ترک کردهاند مجدداً به سمت اعتیاد سوق دهند.
عواملی که مربوط به خود فرد است:کمبود اعتماد به نفس: مانند فردی که در مقابل درخواست دوستانش برای کشیدن حشیش جرأت مخالفت ندارد.تمایل به اعمال زشت و خلاف: کسی که مرتب دزدی میکند یا دوست دارد به دیگران آسیب برساند یا دعوا راهبیندازد ممکن است به اعمال خلاف دیگری مثل مصرف مواد نیز تن بدهد.ناراحتی روانی: مثل کسی که ناراحتی اعصاب دارد و برای کاهش افسردگی خود به جای مراجعه به پزشک مصرف مواد را شروع میکند.درد یا بیماری جسمی مزمن: مانند فرد مسنی که دچار پادرد است یا کودکی که گوشدرد دارد و بهجای درمان توسط پزشک، خود فرد یا خانوادة او به اشتباه از تریاک استفاده میکنند.نظر مثبت نسبت به مواد: مثلاً نوجوانی که فکر میکند مصرف مواد نشانة بزرگی و احترام است.داشتن زمینة ارثی: فردی که یکی از اعضای خانواده یا بستگانش معتاد باشد، احتمال اعتیادش بیشتر است.موردخشونت قرارگرفتن: مانند پسر نوجوانی که مرتب از پدرش کتک میخورد و بههمین دلیل بیشتر اوقات غصهدار و ناراحت است. وضعیت بد تحصیلی: دانشآموزی که نمیتواند به خوبی همکلاسان خود درس بخواند و یا مدرسه را رها میکند احتمال دارد به مصرف مواد آلوده شود.عواملی که به خانوادة فرد مربوط است:مصرف مواد توسط اعضای دیگر خانواده: مانند فردی که پدر یا برادرش در حضور او تریاک میکشند.رهاکردن فرزند به حال خود: مانند کسی که فاقد پدر یا مادر است و یا پدر و مادر به نیازهای او توجهی ندارند و مراقب اعمال و رفتارش نیستند، یا فردی که والدینش اورا بهدلیل اعمال و رفتار ناپسند، طرد کردهاند.تشنج و درگیری در خانواده: مثل فردی که بهعلت درگیریهای مکرر میان والدین همیشه تحت فشار است.عواملی که به اطرافیان و محیط فرد مربوط است:دوستان معتاد: دوستان یا اطرافیان معتاد با تشویق فرد به مصرف مواد او را در معرض خطر مصرف قرار میدهند.طردشدن از طرف معلمان، دوستان، بستگان: کسی که دوستان زیادی ندارد و یا اطرافیان حاضر به پذیرش او نیستند، احساس تنهایی میکند و در مواقع نیاز از راهنمایی و حمایت دیگران برخوردار نمیشود.مهاجرت: تغییر محل زندگی از روستا به روستای دیگر یا از روستا به شهر یا از شهری به شهر دیگر باعث میشود که فرد با محیط، مشکلات و شرایط جدیدی روبهرو شود که با آن بیگانه است، در حالی که حمایتهای قبلی خانواده و آشنایان خود را نیز از دست دادهاست. چنین فردی اگر توانایی حل مشکلات جدید را نداشته باشد ممکن است دچار ناراحتی اعصاب شود و یا از افراد معتاد برای حل مشکلاتش کمک بگیرد.دسترسی آسان به مواد: در روستاها یا محلههایی که مواد ارزان، آسان و فراوان یافت میشود احتمال مصرف مواد توسط نوجوانان و جوانان بیشتر است.فشارهای ناشی از محیط: خشکسالی، زلزله، و بهطور کلی هر مشکلی که باعث اشکال در تأمین مایحتاج زندگی فرد شود او را در معرض خطر قرار میدهد.
علل و عوامل مؤثر بر اعتیاد
اعتیاد یک بیماری زیستشناختی، روانشناختی و اجتماعی است. عوامل متعددی در اتیولوژی سوءمصرف و اعتیاد مؤثر هستند که در تعامل با یکدیگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتیاد میشوند. عوامل مؤثر بر فرد، محیط فرد و عوامل اجتماعی، عوامل درهمبافتهای هستند که بر یکدیگر تأثیر میگذارند. درک کلیة علل و عوامل زمینهای موجب میشود تا روند پیشگیری، شناسایی، درمان و پیگیری به طور هدفمند طرحریزی شود.
بنابراین، آشنایی با عوامل زمینهساز مستعدکنندة بروز اعتیاد و نیز عوامل محافظتکننده در مقابل آن از دو جهت ضرورت دارد:
شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد و اقدامات پیشگیرانة لازم برای آنان؛انتخاب نوع درمان و اقداماتی خدماتی، حمایتی و مشاورهای لازم برای معتادان.
...............
درمان به عنوان استراتژی، کاهش، تقاضا
سعید صفاتیان
درمان به مجموعه فعالیتهایی که با هدف کمک به افرادی انجام میشود که به نحوی با مشکلات مربوط به مواد مخدر دست بهگریبانند. درمان و بازپروری به عنوان رویکردی جامع جهت شناسایی، کمک، مراقبت بهداشتی و بازگت مجدد افرادی مطرح است که مشکلات مربوط به مصرف مود اعتیادآور دارند.
بهطورکلی، درمان به عنوان جزء اصلی یک استراتژی جامع کاهش تقاضا تلقی میشود و پیشرفت قابلملاحظهای در دو دهه گذشته داشته است. در سالهای اخیر تخصص و مهارتهای لازم در چند زمینه درمانی پیشرفت داشتهاست ودر کشورهای توسعهیافته برنامههای مخصوص بیشتری جهت کمک به معتادان وجود دارد. شایان ذکر است که تفاوت میان روشهای یک نوع خاص درمانی، حتی در یک کشور بسیار چشمگیر است و مقایسه روشهای ارایه خدمات درمانی تفاوتهای بیشتری را آشکار میسازد و مطمئناً نمیتوان فرض کرد که روشهای ارایه یک نوع درمان خاص عیناً یکسان باشد. اگر در استراتژی کاهش تقاضا مواد مخدر، درمان به عنوان یک عامل تکبعدی محسوب شود، محدودیتهایی را هم بدنبال خواهد داشت. بسیاری از معتادان در شرا یعنی به درمان تمایل پیدا میکنند که سالها از اعتیادشان میگذرد و همین موضوع، شانس موفقیت آنها را کاهش میدهد. همچنین بسیاری از معتادان به اعتیاد باز میگردند و به همین دلیل مجبورند برای درمان قطعی خود چندبار برای ترک اقدام کنند.
طی سال 1997 در اروپا، 000/121 نفر تحت درمان اعتیاد به هرویی قرار گرفتند که معادل 46 درصد از کل معتادان مواد مخدر در این کشورها میباشد. تحلیلی مختصر از بررسی نتایج درمان سوء مصرف مواد مخدر در انگلستان نتایج ذیل را نشان میدهد.
..............
134 صفحه فایل Word