لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
پاراوان چوبی
تاریخچه هنر معرق روی چوب
/
مقدمه تاریخی
معرق در معنای کلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند » ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقش ها و طرح های زیبایی است که از دوربری و تلفیق چوب های رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شکل می گیرد.
تاریخ پیدایش این هنر به درستی مشخص نیست؛ ولی از تطبیق آن با هنر کاشی کاری ، بدون شک رابطه این دو هنر را درمی یابیم. برای آشنایی با ریشه ی این هنر ، صحبت از تاریخ تکوین به میان می آید و به عنوان مقدمه می توان از گنبد سرخ مراغه که در زمان ایلخانیان ساخته شده است، یاد کرد؛ این گنبد نوع بسیار ساده ی کاشی کاری بدین سبک است.
کاشی کاری معرق در دوران مغول نیز به همین منوال بود و تداول آن در عصر صفوی به اوج شکوفایی خود رسید و آثار ارزنده ای در هنر کاشی کاری پدید آمد. این شکوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو به افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز کاشی کاری معرق، تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهایی که در کاشی کاری معرق به کار برده می شد نقش های اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از هنرمندان به اروپا و گرایش آنان به هنر و فرهنگ اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای کاشی کاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشکال مانند اسلحه جنگی در هنر کاشی کاری دوران قاجاریه نمایان شد .
از آن دوران تا به امروز، این هنر، چونان گذشته رونق نداشته است و تنها عده ی کمی از هنرمندان در زنده نگهداشتن آن کوشا بوده اند.
وجه تشابه کاشی کاری معرق با معرق کاری روی چوب در شیوه ی عمل است که در هر دو ، نقش ها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد.
یکی از نمونه های قدیمی موجود آمیزه ی این دو هنر، دری قدیمی و بزرگ، متعلق به عصر قاجاریه است که در ضلع شمال غربی محوطه وزارت آموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این ساختمان در حدود چهار و نیم متر و عرض آن سه متر است و سردری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف این در به سه قسمت مربع شکل تقسیم شده است:
مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی چوب برجسته و مسطحی است که نقشهای اسلیمی معرق کاری شده در این قسمت جای گرفته است.
/
سابقه ی معرق کاری و آموزش آن در اداره کل هنرهای سنتی به سال 1309 ه . ش برمی گردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد ، گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر کشور در تهران گرد هم آمده و مدرسه صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیرباز تا به امروز با عنوان های گوناگونی مانند: مدرسه صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، اداره هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یکی از واحدهای اداره کل آفرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق، در تعالی و تکامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این اداره کل در سال 1346 به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان یکی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داد . پس از پیروزی انقلاب، اداره ی مذکور به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام یافت و فعالیت های خود را در اداره ی کل هنرهای سنتی دنبال کرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشکیل می دادند که طی فراگیری به استخدام رسمی درمی آمدند.
از سال 1360 به استناد موافقتنامه معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرهای سنتی آغاز به کارکرد و سرانجام در سال 1362 تأسیس رسمی اداره آموزش این اداره کل، برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغاز نوینی بر تداوم این هنرها شد و در کنارآن کارگاه منبت و معرق به سرپرستی استاد سید کمال میرطیبی همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه داد.
در طی سالیان، معرق همپای حرکت زمان پیشرفت کرد و تحولات و نوآوری های مختلفی در آن پدیدار شد. برای آشنایی با مسیر حرکت این هنر، باید به اولین کارگاه منبت و معرق اشاره کرد که در سال 1310 تحت سرپرستی استاد احمد امامی، تأسیس شد باید اشاره کرد و همچنین از اساتید متقدمی چون پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی ، علی و خلیل امامی ، و احمد رعنا یاد کرد. ابتدا اهم فعالیت آن کارگاه، منبت کاری بود و به تدریج در کنار آن هنر معرق نیز پای گرفت.
/
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
آوند چوبی
بافت آوند چوبی
بافت آوند چوبی از پروکامبیوم بوجود میآید و پروکامبیوم از مریستم انتهایی منشا میگیرد. بافت چوبی واجد دیواره نخستین را که از پروکامبیوم گیاه ایجاد میشود، بافت چوبی نخستین مینامند. در بسیاری از گیاهان پس از تکمیل دیواره نخستین ، بافتهای پسین تشکیل میشوند. بافت چوبی حاصل از کامبیوم آوندی را بافت چوبی پسین مینامند.بافت چوبی از 4 نوع یاخته: تراکئید ، وسل ، فیبر و پارانشیم چوبی تشکیل شده است و مهمترین آنها یعنی تراکئیدها و وسلها به عناصر تراکئیدی موسوماند که عناصری بیجانند. نقش اصلی این یاختهها انتقال شیره خام و تا حدی نیز حفاظت گیاه است. یاختههای فیبری در بافت چوبی موجب استحکام گیاه میشود. یاختههای پارانشیمی که نقش ذخیرهای و یا فعالیتهای دیگری دارند، نیز در این بافت یافت میشوند
اجزای بافت چوبی
عناصر تراکئیدی
دو نوع اصلی از عناصر چوبی به نامهای تراکئید و وسل در گیاهان وجود دارند. تفاوت اصلی دو نوع آوند چوبی مذکور در این است تراکئیدها منفذ ندارند، در حالی که دیوارههای انتهایی وسلها دارای منفذ هستند. بنابراین در تراکئیدها عبور آب از یاختهای به یاخته دیگر به صورت نفوذ از دیواه سه لایهای متشکل از دیوارههای نخستین دو یاخته مجاور و تیغه میانی آنها انجام میگیرد. در حالی که در وسلها آب از منافذ آزاد بین یاختهها عبور میکند.به علاوه یاختههای تشکیل دهنده تراکئید ، از یاختههای وسلها درازتر و باریکترند و به تدریج که عناصر تراکئیدی رشد میکنند، پروتوپلاسم آنها از بین میرود، اما قبل از آن دیواره پسین بر روی دیواره نخستین بوجود میآید و دیواره ضخیمتر میشود. دیواره دو انتهای یاخته نیز قبل از ناپدید شدن پروتوپلاسم از بین میرود. در نتیجه نقش یاخته چوبی زنده ، ایجاد دیواره پسین و حل کردن انتهایی دیواره یاخته است. پس از این فرایندها پروتوپلاسم از بین میرود و یاختههای چوبی مرده بر جای میمانند و شیره خام درون آنها جریان مییابد.
ساختار و شکل دیواره پسین عناصر تراکئیدی
دیواره پسین در عناصر تراکئیدی بطور یکنواخت تشکیل نمیشود. چنانکه در بعضی نقاط نازکتر در نقاط دیگر ضخیمتر است. این ناهمواریها به صورت برجستگیها و فرورفتگیهایی با طرحهای گوناگون در سطح درونی عناصر تراکئیدی بوجود میآیند و آوندهای چوبی را برحسب انواع این تزئینات نامگذاری میکنند. مانند آوندهای حلقوی ، مارپیچی ، نردبانی ، مشبک و منقوط.لیگنین در آوندهای حلقوی و مارپیچی به صورت حلقههای جدا از هم یا نوارهای مارپیچی و در آوندهای نردبانی و مشبک به ترتیب به شکل نوارهای موازی و مشبک در آمده است. در آوندهای منقوط ، لیگنین تمام سطح دیواره به جز نقاط فرورفته را فرا گرفته است. چوب مخروطیان را نرم گویند، زیرا فقط دارای تراکئید است. چوب دو لپهایهای چوبی را سخت گویند، چون علاوه بر تراکئید ، فیبر و وسل هم دارد.
فیبرها
یاختههای فیبر چوبی نسبتا درازند. دیواره آنها ضخیمتر از تراکئیدهاست. این یاختهها بیشتر نقش استحکامی دارند. یاختههای فیبری ممکن است دارای پروتوپلاست زنده بوده و نقشهای زیستی از قبیل ذخیره نشاسته و غیره داشته باشند.
یاختههای پارانشیمی
یاختههای پارانشیمی در بافت چوبی پسین ممکن است دارای دیواره پسین یا فاقد آن باشند. نقش همه این یاختهها ذخیره مواد است.
بافت آوند آبکش
بافت فلوئم یا آبکشی شامل عناصر غربالی ، سلولهای همراه ، سلولهای پارانشیمی و در برخی موارد فیبر و اسکلروئید میباشد. آن بخش از فلوئم که هدایت شیره پرورده را بر عهده دارد، عنصر غربالی نامیده میشود. در گیاهان بازدانه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 74
ساختمانهای چوبی
مقدمه:
پیش از به وجود آمدن خانه و مسکن از مصالح بنائی انسانهایی که در کناره های جنگل زندگی می کردند برای رهایی از خطر حیوانات از کلاف بندی های کوچک و بزرگ به شکل ترکیبی از آلاچیق ساده و پوششهای گیاهی در جوانب آن جهت دیواره ها و بطور کلی سرپناه به وجود می آورده اند تا از گزند حیوانات وحشی در امام باشند. پس از تکامل زندگی، معماری پدید آمده که در شکلهای مختلف و از مصالح گوناگون نظیر سنگ، خشت و آجر جهت اسکلت سازی بنا در فرمهای مطلوب استفاده شده است. به طور کلی بنا به موقعیت زمان و نسبت به نوع سلیقه تزیینات در نماسازی داخلی و خارجی نیز به وجود آمده است.
در کاوشهای باستان شناسی که در طبقات سوم تپه های سیلک کاشان انجام شده، وجود پوششهای سقف چوبی از معماری هزاره سوم قبل از میلاد حکایت می کند. همچنین در اکتشافات دیگر باستان شناسی که از شهر سوخته در کناره رود هیرمند که به علت وقوع زمین لرزه در زیر خاک مدفون شده، سقفهای چوبی و نعل درگاه دربها و پنجره ها و تیرهای حمال و باربر در زیر پله ها جهت استفادة طبقه دوم بناها از تکامل معماری و کاربرد موثر چوب سخن می گوید.
در بسیاری از مکتوبات محققان رشته های معماری جهان آمده است که آثار تخت جمشید و کاخهای هفده گانه هخامنشی که از آثار معماری عظیم در جهان می باشد، حکایت از این دارد که در تعدادی از این کاخها از ستونهای چوبی مرتفع و قطور همراه با سرستونهای جالب و کلاف کشی پلها سود برده شده است و در پوششهای سقف آنها نیز از چوبهای مقاوم سدر و انواع دیگر به نام آسمانه استفاده گردیده.
در این بناها تزیینات چوبی و کله گاوسازیها مورد توجه بوده. زیرا که چوب هم مقاوم و هم شکل پذیر می باشد و اجرای آن در زمان کوتاه نسبت به انواع سنگی آن به وجود می آید. در کاخهای ساسانی از چوب در نماسازیهای داخلی و دربهای بزرگ و در کلاف بندیها و اجرای طاقها استفاده شده است. در دوران صفویه از بناهای چوبی و کلاف کشی آن جهت اسکلت بندی و سپس نماسازیهای خارجی و در برخی موارد قسمتهای داخلی نیز به شکلهای مطلوب جهت کاخهای عالی قاپو – چهل ستون و عمارت هشت بهشت در اصفهان استفاده شده.
علاوه بر استخوان بندی، از تزئینات بسیار زیبای چوبی در قابسازی سقفها به شکل کارهای بسیار ظریف گره و همچنین پنجره های مشبک گره درودگران و درهای منبت و معجرها (جانپناه) استفاده فراوان شده که تا امروز باقی مانده و مانند گوهری بر تارک معماری جهان می درخشد. شکل 371-372-373-374)
ایجاد ساختمانهای چوبی در دورانهای معاصر نیز به شکلهای مختلف مورد توجه بوده است و در زمان حاضر بناهای چوبی جدا از گرایشهای سنتی ساخته می شوند. ساکنین بومی در حواشی جنگل به علت وجود چوب فراوان در مناطق شمال و کم بودن مصالح دیگر ساختمانی از چوب استفاده فراوان میکنند همچنین در بناهای چوبی مدرن که در مواردی اجرای سنتی در آنها نیز حاکم می باشد از چوب استفاده فراوان می کنند.
طرح و روابط در بناهای چوبی
بنای چوبی به شکلهای ساده کلبه های جنگلی و مسکونی کوچک در حواشی جنگل، همچنین بناهای مسکونی در روستاها و شهرکهای کوچک و بزرگ ساخته می شوند. مسلماً در بناهای مسکونی در روستاها و شهرکهای کوچک و بزرگ ساخته می شوند. مسلماً در بناهای کوچک طرح بسیار ساده بوده. اما در ساختمانهای مسکونی چوبی بزرگ یک طبقه با توجه به مرتفع بودن آنها از زمین طبیعی بنا می گردد در مواردی در اصطلاح محلی طبقه کوتاه همکف «زیرزمین» نامیده می شود. در بناهای دو طبقه طرحهای سنتی برابر با نیاز و خواسته های زندگی پرجمعیت با فضاهایی در یک راستا و مواردی به شکل مجموعه با توجه به روابط فضاهای متداخل در یکدیگر به وجود می آید. در این طرحها به وسیله راهرو، هال، اطاق نشیمن، خواب، تالار (پذیرایی)، انباری و در مواردی آشپزخانه نیز در مجموعه فضاها ساخته می شود. به طور کلی ارتباط آشپزخانه با بنا بیشتر به شکل منفرد با رعایت فاصله از بنای مسکونی خواهد بود. این فاصله کوتاه بیشتر به خاطر پیشگیری از خطر آتش سوزی می باشد.
بالکن: در بناهای مسکونی یک طبقه داشتن ایوان سرپوشیده و در بناهای دوطبقه بالکن عریض سرتاسری سرپوشیده یکی از خواسته های اصلی طرح می باشد. معمولاً ایوان و بالکن در جهت اصلی بنا مورد نظر خواهد بود. در مواردی اجرای ایوان در دو و یا سه طرف و در طرحهای خاص در چهار طرف بنا و فضاها قرار می گیرد. معمولاً فاصله تیرها در ایوان بین 2/1 تا 5/1 متر و در مواردی ستونهای چوبی ایوان در امتداد ستونهای فضا واقع می شود. وجود ایوان و بالکن سرپوشیده سبب پیشگیری آب باران به داخل فضاها می شود. ضمناً وجود ایوان سرپوشیده مقداری وزش مستقیم باد را به داخل فضاها کاهش می دهد.
پنجره و در واشو در بناهای چوبی: معمولاً وجود پنجره در جهت جنوب ساختمان مورد توجه می باشد. در این حالت تابش خورشید در تابستان به درون اطاق کم و محدود خواهد بود. اما در زمستان نفوذ اشعه و تابش خورشید به داخل فضا به خوبی انجام می گردد. بجز ضلع جنوبی از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
نمایش جریان آب در آوندهای چوبی – مشاهده تارهای کشنده – انتقال مواد در گیا هان
آوندهای چوبی و آبکش
بافت آوند چوبی
بافت آوند چوبی یا گزیلم علاوه بر عناصر هدایت کننده دارای عناصر ضمیمه مثل پارانشیم و فیبر میباشد. عناصر هدایت کننده بافت گزیلم عبارتند از تراکئیدها و وسلها. تراکئیدها عامل هدایت کننده شیره خام در همه گیاهان است در حالی که وسلها فقط در گزیلم گیاهان نهاندانه تشکیل میشود.
دید کلی
در اکثر گیاهان آوند چوبی طولانیترین بخش مسیر انتقال آب محسوب میشود. در یک گیاه یک متری بیشتر از 99 درصد مسیر انتقال آب از درون گیاه در داخل آوند چوبی میباشد. سلولهای هدایت کننده در آوند چوبی از ویژگی خاصی برخوردارند که باعث میشود بتوانند مقادیر زیادی آب را بطور کارآمد از خود انتقال دهند. دو نوع از عناصر تراکئیدی مهم در آوندهای چوبی وجود دارند که یکی از آنها تراکئیدها و دیگری عناصر آوندی یا وسلها میباشند.هنگامی که این عناصر فعالیت میکنند به صورت بافت بوده و غشا یا اندامکی ندارند. بنابراین اینها مانند لولههای توخالی هستند که دیوارههای ثانویه چوبی به آنها استحکام میبخشد. فقدان غشای سلولی در عناصر تراکئیدی و وجود منافذ در دیواره وسلها باعث میشود که آب در واکنش به شیب مکش یا فشار به راحتی از این لولههای مویین عبور کند. تراکئیدها
سلولهایی کشیده با دو انتهای باریک هستند که در ساختمان اندامهای مختلف گیاهی به صورتهای خاصی پشت سر هم قرار میگیرند طوری که انتهای باریک آنها به صورت همپوشان واقع میشود. یاختههای تراکئیدی با این آرایش منظره خانه خانه به خود میگیرند که با نام آوند ناقص خوانده میشوند. در جریان تمایزیابی تراکئیدها سلولها به تدریج محتویاتشان را از دست میدهند و در پایان تمایزیابی میمیرند و به شکل محفظههایی توخالی درمیآیند.پدیده تمایزیابی در این بافتها با لیگنینی شدن دیواره همراه است. ماده لیگنین پیش از مرگ سلولها به صورت ناپیوسته و به اشکال مختلف روی دیواره اولیه نهاده میشود. تزئینات لیگنین که به این ترتیب تشکیل میشود. بر اساس نحوه رسوب لیگنین انواع مختلف تراکئید مثل حلقوی و مارپیچی را در نهانزادان آوندی و هالهای یا قرصی را در بازدانگان بوجود میآورد. سلولهای تراکئیدی به علت نحوه قرارگیری در اندامهای گیاهی و داشتن لیگنین نه تنها در نقش انتقال دهنده در پیکر گیاه میباشد بلکه نقش استحکام بخش را نیز بر عهده دارد. انتقال آب و املاح معدنی در تراکئیدها از طریق لانها یا پیت صورت میگیرد.
سلوسلها
فقط در نهاندانگان دیده میشود و به تعداد متغیر در ساختمان یک آوند شرکت میکنند هر کدام از این یاختهها را به عنوان یک عضو تشکیل دهنده وسل گویند. آوندهای که به اینگونه ساخته میشوند آوند کامل نامیده میشوند. تمایزیابی در هر کدام از سلولهای وسل به گونهای است که نهایتا منجر به مرگ سلولها میشود. همچنین در مراحل پایانی تمایز دیواره عرضی یاختهها هم از بین میروند.در محل دیوارههایی که در طی تمایز متلاشی میشوند در بسیاری از موارد یک حفره بزرگ ایجاد میشود. در پایان تمایز دیواره انتهایی کاملا از بین میرود. در بعضی از گیاهان دیواره انتهایی از چند سوراخ بزرگ تشکیل مییابد نه یک حفره بزرگ و ندرتا دیده میشود که حالت مشبک دارد. به دنبال از بین رفتن دیواره انتهایی ، آوندها تشکیل میشوند که تعداد سلولهای تشکیل دهنده آنها متفاوت است.
سلولهای پارانشیمی بافت گزیلم
سلولهای پارانشیمی بافت گزیلم همانند بافت فلوئم از نوع ذخیرهای اند. این سلولها دارای بافت سلولزی یا لیگنینی میباشند. خصوصا در گزیلم اولیه ، پارانشیمهای گزیلمی به گونهای هستند که در امتداد عناصر هدایت کننده این بافت قرار میگیرند. ولی در گزیلمهای ثانویه علاوه بر پارانشیمهای عمودی ، پارانشیمهای شعاعی در امتداد شعاعی مشاهده میشود.سلولهای پارانشیمی چه پارانشیم شعاعی و چه پارانشیم عمودی معمولا تا زمانی که عناصر هدایت کننده بافت گزیلم دارای فعالیت انتقالی میباشند، زنده هستند زمانی که این اعضا غیر فعال شوند، پارانشیمها نیز میمیرند. ولی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آوند چوبی
بافت آوند چوبی
بافت آوند چوبی از پروکامبیوم بوجود میآید و پروکامبیوم از مریستم انتهایی منشا میگیرد. بافت چوبی واجد دیواره نخستین را که از پروکامبیوم گیاه ایجاد میشود، بافت چوبی نخستین مینامند. در بسیاری از گیاهان پس از تکمیل دیواره نخستین ، بافتهای پسین تشکیل میشوند. بافت چوبی حاصل از کامبیوم آوندی را بافت چوبی پسین مینامند.بافت چوبی از 4 نوع یاخته: تراکئید ، وسل ، فیبر و پارانشیم چوبی تشکیل شده است و مهمترین آنها یعنی تراکئیدها و وسلها به عناصر تراکئیدی موسوماند که عناصری بیجانند. نقش اصلی این یاختهها انتقال شیره خام و تا حدی نیز حفاظت گیاه است. یاختههای فیبری در بافت چوبی موجب استحکام گیاه میشود. یاختههای پارانشیمی که نقش ذخیرهای و یا فعالیتهای دیگری دارند، نیز در این بافت یافت میشوند
اجزای بافت چوبی
عناصر تراکئیدی
دو نوع اصلی از عناصر چوبی به نامهای تراکئید و وسل در گیاهان وجود دارند. تفاوت اصلی دو نوع آوند چوبی مذکور در این است تراکئیدها منفذ ندارند، در حالی که دیوارههای انتهایی وسلها دارای منفذ هستند. بنابراین در تراکئیدها عبور آب از یاختهای به یاخته دیگر به صورت نفوذ از دیواه سه لایهای متشکل از دیوارههای نخستین دو یاخته مجاور و تیغه میانی آنها انجام میگیرد. در حالی که در وسلها آب از منافذ آزاد بین یاختهها عبور میکند.به علاوه یاختههای تشکیل دهنده تراکئید ، از یاختههای وسلها درازتر و باریکترند و به تدریج که عناصر تراکئیدی رشد میکنند، پروتوپلاسم آنها از بین میرود، اما قبل از آن دیواره پسین بر روی دیواره نخستین بوجود میآید و دیواره ضخیمتر میشود. دیواره دو انتهای یاخته نیز قبل از ناپدید شدن پروتوپلاسم از بین میرود. در نتیجه نقش یاخته چوبی زنده ، ایجاد دیواره پسین و حل کردن انتهایی دیواره یاخته است. پس از این فرایندها پروتوپلاسم از بین میرود و یاختههای چوبی مرده بر جای میمانند و شیره خام درون آنها جریان مییابد.
ساختار و شکل دیواره پسین عناصر تراکئیدی
دیواره پسین در عناصر تراکئیدی بطور یکنواخت تشکیل نمیشود. چنانکه در بعضی نقاط نازکتر در نقاط دیگر ضخیمتر است. این ناهمواریها به صورت برجستگیها و فرورفتگیهایی با طرحهای گوناگون در سطح درونی عناصر تراکئیدی بوجود میآیند و آوندهای چوبی را برحسب انواع این تزئینات نامگذاری میکنند. مانند آوندهای حلقوی ، مارپیچی ، نردبانی ، مشبک و منقوط.لیگنین در آوندهای حلقوی و مارپیچی به صورت حلقههای جدا از هم یا نوارهای مارپیچی و در آوندهای نردبانی و مشبک به ترتیب به شکل نوارهای موازی و مشبک در آمده است. در آوندهای منقوط ، لیگنین تمام سطح دیواره به جز نقاط فرورفته را فرا گرفته است. چوب مخروطیان را نرم گویند، زیرا فقط دارای تراکئید است. چوب دو لپهایهای چوبی را سخت گویند، چون علاوه بر تراکئید ، فیبر و وسل هم دارد.
فیبرها
یاختههای فیبر چوبی نسبتا درازند. دیواره آنها ضخیمتر از تراکئیدهاست. این یاختهها بیشتر نقش استحکامی دارند. یاختههای فیبری ممکن است دارای پروتوپلاست زنده بوده و نقشهای زیستی از قبیل ذخیره نشاسته و غیره داشته باشند.
یاختههای پارانشیمی
یاختههای پارانشیمی در بافت چوبی پسین ممکن است دارای دیواره پسین یا فاقد آن باشند. نقش همه این یاختهها ذخیره مواد است.
بافت آوند آبکش
بافت فلوئم یا آبکشی شامل عناصر غربالی ، سلولهای همراه ، سلولهای پارانشیمی و در برخی موارد فیبر و اسکلروئید میباشد. آن بخش از فلوئم که هدایت شیره پرورده را بر عهده دارد، عنصر غربالی نامیده میشود. در گیاهان بازدانه