لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
کاربرد پذیری نظریة تصمیمگیری شغلی هالند در مدارس، دانشگاهها و بازار کار ایران بررسی موانع و ارائه راهکارها
چکیده:
نظریه تصمیمگیری شغلی هالند، نظریة همخوانی شغل و شخصیت است که حدود 50 سال توسط هالند و دیگران بکار رفته و هماکنون نیز در مدارس، دانشگاهها، بازارکار و دیگر محیطها مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین سودمندی و اعتبار آن در کشورهای امریکایی، اروپایی، آسیایی، استرالیایی و افریقایی مورد تایید قرار گرفته است.
در این مقاله سعی بر آن است تا از طریق پژوهشهای انجام شده در ایران، سودمندی و کاربردپذیری این نظریه مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهشها که از سال 1370 تاکنون در مدارس، دانشگاهها و بازار کار انجام پذیرفته است هریک به نوعی مؤید نظریه و کاربردپذیری آزمون شغلی – شخصیتی هالند میباشد که در سالهای اخیر توسط نگارندگان برای مدارس و مشاغل مختلف هنجاریابی شده بود.
در پایان ، موارد مثبت و منفی کاربردپذیری این نظریه و آزمون شغلی – شخصیتی در مدارس،دانشگاهها و بازار کار ایران اشاره میشود و به منظور سودمندی نظریه، راهکارهایی متناسب با فرهنگ ایرانی پیشنهاد میگردد.
مقدمه:
تصمیمگیری درباره انتخاب شغل و حرفه یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین موضوعات در زندگی هر فرد به حساب میآید. امروزه پیچیدگی و دگرگونی دنیای کار، سرعت فزاینده رشد تکنولوژی، تقاضاهای روزافزون برای ورود به برخی مشاغل و نیاز به کسب دانش و مهارتها با توجه به تفاوتهای فردی، موجب برهم خوردن تعادل آموزش و بازار کار شده و مشکلاتی را در چگونگی هدایت استعدادها، راهنمایی شغلی و تصمیمگیری حرفهای بوجود آورده است. از آنجا که یکی از اهداف تعلیم و تربیت در کنار دیگر اهداف، تسهیل رشد حرفهای و هدایت شغلی افراد است، و این هدف بویژه در حیطه آموزش و پرورش و تا حدی آموزش عالی کشور قرار میگیرد، لذا، باید کوشش نمود تا این مهم بصورت سیستماتیک به اهداف از پیش تعیین شده خود برسد و راهنمایی تحصیلی – شغلی متناسب با ویژگیهای فردی و نیازهای بازار کار حرکت کند.
هرچند مبحث راهنمایی و هدایت شغلی به شکل علمی آن در ایران موضوع نسبتاً جدیدی است، با این حال، حدود یک قرن است که در دنیا بصورت علمی انجام میگیرد. از زمان پارسونز (1908) پدر راهنمایی شغلی که هماهنگی بین ویژگیهای فردی با دنیای مشاغل را مطرح نمود تا به امروز نظریههای مختلفی جهت انتخاب و تصمیمگیری شغلی ارائه شده است که همگی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به اهمیت رابطه فرد و شغل اشاره دارند. برای مثال ”رو“ و ”هاپاک“ : ارضای نیازهای فردی، ”مک کله لند“: انگیزة پیشرفت، ”هرزبرگ“: عوامل انگیزشی، ”گینزبرگ“: تجربیات و ارزشهای فردی و ”سوپر“: خود پنداره را عامل مهمی در انتخاب شغل افراد میدانستند (حسینیان، 1370). از سوی دیگر، در نظریات مربوط به طبقهبندی و تیپشناسی شخصیت که معمولاً تعدادی تیپ یا سنخ مشخص میشود، از طریق تیپ یا سنخ غالب فرد، میتوان برخی از رفتارهای آینده وی را پیشبینی نمود. قدیمیترین طبقهبندی شخصیت مربوط به ”بقراط“ است که افراد را به طبقات چهارگانه دموی ، بلغمی، صفراوی و سودایی تقسیم میکرد. ”آیزنک“ نیز با نوسازی طبقهبندی بقراط سه بعد درونگرایی – برونگرایی، روان رنجوری و روان پریشی را جهت شناسایی شخصیت افراد ارائه نمود. ”یونگ“ نیز افراد را به دو سنخ درونگرا و برونگرا تقسیم نمود و ”مایرز-بریگز“ براساس نظریة یونگ شانزده سنخ شخصیتی را جهت انطباق افراد و مشاغل ارائه نمود (حسینیان، 1379).
هالند(2001، 1999،1997 ، 1985 ، 1973 ، 1958) روانشناس و نظریهپرداز معاصر شغلی و حرفهای در بررسیهای پنجاه ساله خود نشان داد که شخصیت فرد میتواند نقش مهمی در انتخاب شغل و بطور کلی در زندگی حرفهای او داشته باشد. براساس این نظریه، افراد جامعه را میتوان از نظر شخصیتی در یکی از شش تیپ واقعگرا، جستجوگر، هنری، اجتماعی، متهور و قراردادی طبقهبندی کرد. هر تیپ ویژگیهای خاص خود را دارد و محصول تعامل خاصی بین عوامل ژنتیکی و محیطی است. شکل شماره 1 شش ضلعی بالا (سمت راست) ، روابط بین این تیپها را از نظر میزان شباهت و یا عدم شباهت با توجه به نزدیکی و دوری فاصله آنان بر روی شش ضلعی نشان میدهد. مثلاً تیپ واقعگرا، از نظر ویژگیهای شخصیتی بیشتر نزدیک به تیپ جستجوگر و تیپ قراردادی است و با تیپ اجتماعی در تضاد است. از طرف دیگر، در این نظریه شش مدل محیطی (اعم از محیط شغلی، محیط تحصیلی و غیره) وجود دارد. این مدلها عبارتند از: محیط واقعگرایانه، محیط جستجوگرانه و ( هر محیط تحت تسلط یک تیپ شخصیتی قرار دارد. مثلاً محیط هنری تحت تسلط افراد هنری است. شکل شماره 1 شش ضلعی بالا (سمت چپ)، روابط بین این محیطها را از نظر میزان شباهت و یا عدم شباهت با توجه به نزدیکی و دوری فاصله آنان بر روی شش ضلعی نشان میدهد. مثلاً محیط اجتماعی به محیط متهور بیشتر شباهت دارد تا محیط واقعگرایانه.
از آنجا که افراد در محیطی رشد میکنند که بتوانند در آن مهارتها و تواناییهای خود را بکار گیرند و نگرشها و ارزشهای خود را نشان دهند، تیپهای هنری به دنبال محیطهای هنری و تیپهای قراردادی به دنبال محیطهای قراردادی هستند. حال اگر ما الگوی شخصیتی یک فرد و الگوی محیطی او را بدانیم میتوانیم برخی از نتایج اینگونه جورشدنها را پیشبینی کنیم. در واقع براساس این نظریه حالت ایدهال
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
رشد انعطاف پذیری
انعطاف پذیری، یعنی توانایی حرکت مفاصل در دامنه کامل حرکت، که برای اجرای بیشینه مفید است، در حالیکه انعطاف پذیری محدود شده، یکی از عوامل آسیب دیدن در ورزش است. با وجود این ورزشکاران جوان در پاره ای از اوقات این جنبه مهم را نادیده می گیرند. بنابراین بر قیمت انعطاف پذیری ، تأکید خود را بر قدرت و استقامت قرار می دهند. افرادی مانند ژیمناستها یا بالرینها از این قاعده کلی مستثنا هستند. یکی از دلایل بی توجهی ورزشکاران جوان نسبت به انعطاف پذیری فرضیه آنهاست یعنی آنها تصور می کنند بدن ورزشکاران جوان به طور طبیعی نرم است و نیازی به تمرینهای نرمشی و انعطاف پذیری ندارند. مردم معمولاً عدم انعطاف پذیری را مربوط به سالخوردگان می دانند. در اثر تمرین نکردن، انعطاف پذیری فرد کاهش می یابد، حتی اگر در دوره کودکی و نوجوانی و جوانی باشد.
سنجش انعطاف پذیری
خصلت مهم انعطاف پذیری اختصاصی بودن آن است. یعنی اینکه درجه معینی از انعطاف پذیری برای هریک از مفصلها، خاص آن مفصل است. بنابراین یک یا دو شاخص انعطاف پذیری نمی تواند نماینده انعطاف پذیری کلی بدن باشد. اگر بخواهید قدرت، استقامت و ترکیب بدن را به طر همزمان ارزیابی کنید انسجام مجموعه ای از اندازه گیریای انعطاف پذیری غیر عملی خواهد بود.
مجموعه آزمونهای آمادگی جسمی مانند آزمون «بهترین بدن» و «ترسیم آمادگی جسمی» از مجموعه آزمونهای آمادگی جسمانی تنها به یک شاخص از اندازه گیری انعطاف پذیری اکتفا می کنند. آزمون نشستن و به جلو خم شدن برای این منظور انتخاب شده است؛ زیرا تصور می شود که انعطاف پذیری تنه و لگن خاصره برای جلوگیری و مراقبت از درد کمر در بزرگسالان بسیار مهم باشد.
دامنه حرکت ممکن در هر مفصل به ساختار استخوانی آن مفصل و بافتهای نرم اطراف آن مربوط می شود. بافتهای نرم شامل عضلات تاندونها، کپسولهای مفصلی، رباطها و پوست است. بنابراین در هر سنی، انعطاف پذیری هر فرد بازتابی از دامنه طبیعی حرکت مفصلهاست که مربوط به مفصل خاصی از بدن او می شود.
تغییرات رشدی در زمینه انعطاف پذیریگ
بعضی از پژوهشگران بر افزایش انعطاف پذیری در کودکان اشاره داشته اند. اما متأسفانه اکثر تحقیقات به نوعی کاهش در میزان انعطاف پذیری را نشان می دهند. و نتیجه نشان می دهد پسران بعد از سن 10 سالگی و دختران پس از سن 12 سالگی انعطاف پذیری خود را از دست می دهند.
گروه سنی
تعداد
مفصل لگن
خم شدن – باز شدن
یک سمت تنه
خم شدن – باز شدن
مفصل آرنج
خم شدن – باز شدن
شانه
6
50
7/16(3/121
14(92
6(156
9/12(4/288
9
50
9/19(5/126
1/18(2/1017
9/6(3/157
11(7/219
12
50
2/18(1/139
4/20(3/118
1/8(4/157
12(5/215
15
50
8/17(9/126
8/18(4/110
5/7(7/155
9/11(213
18
100
1/11(6/128
18(4/104
8/7(3/151
12(8/212
پسران بلژیکی که در تحقیقات بلند مدت آزمایش شدند انعطاف پذیری خود را از سن 12 تا 8 سالگی ارتقا بخشید.
این مقدار در حدود یک سانتیمتر ر هر سال بود. شاید دلیل آن تقویت عضلات دیواره شکم آنها بوده است. بطور کلی کودکان انعطاف پذیری (نشستن و به جلو خم شدن) خود را حفظ می کنند، در حالیکه نوجوانان می توانند در حین رشد به نتایج بهتری دست یابند. در برخی از کودکان و نوجوانان انعطاف پذیری کاهش می یابد، یا آنان بسیار کم در این مورد پیشرفت می کنند، شاید دلیل آن عدم تمرین و فعالیت ورزشی باشد دختران در رتبه درصدهای پایین از نظر انعطاف پذیری افت داشتند و تنها در اواسط دوره نوجوانی کمی پیشرفت کردند. و همچنین دختران در مجموع نسبت به پسران در مفصلهای خود انعطاف پذیری بیشتری دارند. این مطلب شاید ناشی از آن باشد که تمرینهای کشتی به طور اجتماعی بیشتر برای دختران قابل قبول و پذیرفته می شود تا تمرینهای شدید قدرتی و به نظر می رسد تعداد بیشتری از دختران در مقایسه با پسران در ورزشهایی مثل ژیمناستیک یا باله شرکت می کنند.
انعطاف پذیری در سالخوردگان
متأسفانه، کاهش انعطاف پذیری تنها به دوره نوجوانی و جوانی محدود نمی شود. بون و آزن 28 نوع مختلف از اندازه گیری انعطاف پذیری را در مورد 109 نفر، از 18 ماهه تا 54 ساله انجام دادند و کاهش یکنواختی از انعطاف پذیری را در هر دوره بدست آوردند.
مقایسه بزرگسالان بالاتر از 55 سال با افراد جوانتر ثمره ای جز کاهش انعطاف پذیری در بعضی از موارد به بار نیاورد، اما این کاهش شامل همه مفصلها نبود.
الکساندر، ردی و میلی اظهار داشتند که کاهش در مقدار انعطاف پذیری بعد از سن 49 سالگی چشمگیرتر از دوره های قبل از آن است. بدون شک یکی از عوامل کاهش انعطاف پذیری محدودیت دامنه حرکت کارهای روزمره است. روند کاهش انعطاف پذیری معرف میانگین وضعیت جسمی بین نمایندگان گروههای مختلف مردم است. این امر به این معنا نیست که هرکس به ور خودکار انعطاف پذیری خود را کاهش می دهد. در واقع، ورزشکاران، بالرینها و افرادی که در تمرینهای انعطاف پذیری درگیر هستند معمولاً با بالا رفتن سن دامنه حرکات مفصلهای خود را حفظ می کنند یا آن را بهتر می سازند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن .doc :
انعطافپذیرى
موقعى که توپى را به روى سطح ثابت بزنیم جزئى فشرده مىشود و چون اکثر اجسام تمایل دارند شکل اصلى خود را حفظ کنند بعد از فشردگى مجدداً به شکل اولیهٔ خود بر مىگردد. توپ پس از اصابت به زمین از آن جدا شده، و از زمین بلند مىشود. وقتى دو جسم در حال حرکت هستند و یکى بر دیگرى ضربه وارد مىکند همین حالت اتفاق مىافتد مانند دست آبشارزن و توپ در والیبال و یا زدن توپ تنیس با راکت. خاصیتى را که موجب مىشود تا اجسام پس از برخورد کردن و تغییر شکل جزئى دادن دوباره به شکل و هیئت اولیهٔ خود برگردند خاصیت انعطافپذیرى اجسام گویند. این خاصیت در اکثر اجسام و یا اشیائى که در ورزش بهکار مىروند وجود دارد.
رشد انعطافپذیرى
انعطافپذیری، یعنى توانایى حرکت مفاصل در دامنهٔ کامل حرکت، که براى اجراء بیشینه مفید است، در حالى که انعطافپذیرى محدود شده، یکى از عوامل آسیب دیدن در ورزش است. با وجود این ورزشکاران جوان در پارهاى از اوقات این جنبهٔ مهم را نادیده مىگیرند. بنابراین به قیمت آسیبپذیری، تأکید خود را در قدرت و استقامت قرار مىدهند. افرادى مانند ژیمناستها یا بالرینها که مدت زیادى است اهمیت انعطافپذیرى را در فعالیتهاى خود درک کردهاند، از این قاعدهٔ کلى مستثناء هستند. یکى از دلایل بىتوجهى ورزشکاران جوان نسبت به انعطافپذیری، فرضیه آنها است؛ یعنى آنها تصور مىکنند بدن ورزشکاران جوان بهطور طبیعى نرم است و نیازى به تمرینىهاى نرمشى و انعطافپذیرى ندارد افزون بر این، مردم معمولاً عدم انعطافپذیرى را مربوط به سالخوردگان مىدانند؛ یعنى آنهایى که محدودیتهاى حرکتى آنها به وضوح آشکار است.
رشد انعطافپذیرى(۲)
تغییرات رشدى در زمینهٔ انعطافپذیرى
بعضى از پژوهشگران به افزایش انعطافپذیرى در کودکان اشاره داشتهاند. اما متأسفانه اکثر تحقیقات به نوعى کاهش در میزان انعطافپذیرى را نشان مىدهند. کلارک در سال ۱۹۷۵ اطلاعات موجود در این زمینه را مرور و چنین نتیجهگیرى کرد که پسران بعد از سن ۱۰ سالگى و دختران پس از سن ۱۲ سالگى انعطافپذیرى خود را از دست مىدهند، براى مثال هوپریچ و سیگرست (۱۹۵۰) ۱۲ شاخص از انعطافپذیرى را روى ۳۰۰ نفر از دختران سنین ۶، ۹، ۱۲، ۱۵ و ۱۸ سال اجراء کردند. اکثر این شاخصها در بین سنین ۶، ۹ و ۱۲ سال پیشرفت داشت، لیکن در بین گروههاى سنى بزرگتر به نوعى کاهش نشان داد (جدول زیر). کرانبول و مارتین (۱۹۷۷) چنین نتیجهٔ گرفتند که انعطافپذیرى در دختران و پسران در فاصلهٔ سنین ۱۰ و ۱۴ سالگى کاهش مىیابد، در صورتى که میلن و سیفلد (۱۹۷۶) اظهار داشتند که کودکان کلاس دوم دبستان در مقایسه با کودکان دورهٔ آمادگى و کودکستانى انعطافپذیرى کمترى داشتند.
میانگین دامنه و انحراف معیار اندازهگیرى انعطافپذیرى دختران
گروه سنى
(برحسب سال)
تعداد
مفصل لگن خم
شدن - باز شدن
یک سمت تنه خم
شدن - باز شدن
مفصل آرنج خم
شدن - باز شدن
شانه
۶
۵۰
۱۲۱/۳±۱۶/۷
۹۲±۱۴
۱۵۶±۶
۲۲۸/۴±۱۲/۹
۹
۵۰
۱۲۶/۵±۱۹/۹
۱۰۷/۲±۱۸/۱
۱۵۷/۳±۶/۹
۲۱۹/۷±۱۱
۱۲
۵۰
۱۳۹/۱±۱۸/۲
۱۱۸/۳±۲۰/۴
۱۵۷/۴±۸/۱
۲۱۵/۵±۱۲
۱۵
۵۰
۱۲۶/۹±۱۷/۸
۱۱۰/۴±۱۸/۸
۱۵۵/۷±۷/۵
۲۱۳±۱۱/۹
۸
۱۰۰
۱۲۸/۶±۱۱/۱
۱۰۴/۴±۱۸
۱۵۱/۳±۷/۸
۲۱۲/۸±۱۲
از آزمون انعطافپذیرى نشستن و به جلو خم شدن در چندین تحقیق وسیع مربوط به کودکان و نوجوانان استفاده شده است. در پروژهٔ اخیرِ بررسى آمادگى جسمى کودکان و جوانان براى کودکان ۶ تا ۹ ساله که در دورهٔ کودکى در مهارت نشستن و به جلو خم شدن اجراء ثابتى داشتهاند ضوابطى تهیه شده است. در یک تحقیق مقطعى در مورد دختران ۶ تا ۱۸ سالهٔ فنلاندی، درصد نمرات استقامت انها تا سن ۱۲ سالگى ثابت بین سنین ۶ تا ۱۲ سالگى کاهش یافت و در اوسط دورهٔ نوجوانى تا اندازهاى پیشرفت کرد و سپس در سنین ۱۷ و ۱۸ سالگى کاهش یافت (تصویر زیر). دامنهٔ تغییرات انعطافپذیرى در آزمون انجام شده در بین گروههاى سنى بالاتر افزایش یافت .(سیمونز و همکاران، ۱۹۹۰ )
تغییرات آزمون نشستن و به جلو خم شدن در طى سنین مختلف. دختران فنلاندى در رتبههاى درصدى بالا در دوران کودکى انعطافپذیرى خود را حفظ کردند و سپس در دورهٔ نوجوانى پیشرفت داشتند. دختران در رتبهٔ درصدهاى پائین از نظر انعطافپذیرى افت داشتند و تنها در اواسط دورهٔ نوجوانى کمى پیشرفت کردند. نمرات متوسط دختران آمریکائى و هلندى با خطوط شکسته و مشخص روى نمودار منعکس شده است .
پسران بلژیکى که در تحقیقات بلند مدت آزمایش شدند انعطافپذیرى خود را از سن ۱۲ تا ۱۸ سالگى ارتقاء بخشیدند. این مقدار در حدود یک سانتىمتر در هر سال بود. شاید دلیل آن تقویت عضلات دیوارهٔ شکم آنها بوده است (بونن و همکاران، ۱۹۸۸). بهطور کلى کودکان انعطافپذیرى (نشستن و به جلو خم شدن) خود را حفظ مىکنند، در حالى که نوجوانان مىتوانند در حین رشد به نتایج بهترى دست یابند. در برخى از کودکان و نوجوانان انعطافپذیرى کاهش مىیابد، یا آنان بسیار کم در این مورد پیشرفت مىکنند، شاید دلیل آن عدم تمرین و فعالیت ورزشى باشد.
برخى از پژوهشگران به آزمون انعطافپذیرى بهعنوان بازتابى از اندازههاى بدن نگاه مىکنند تا یک آزمون خالص انعطافپذیری؛ زیرا انعطافپذیرى را به نسبت محل قرار گرفتن پا اندازهگیرى مىکنند. تعداد کمى از افراد با پاهاى بلند و غیرمعمولى و با دست و بازوى کوتاه در وضعیت منفى قرار دارند. شکل تغییر یافتهٔ این آزمون این است که انعطافپذیرى به نسبت محل قرار گرفتن سرپنجههاى شخص وقتىکه بهطور مستقیم نشسته است اندازهگیرى شود (هوگر و همکاران، ۱۹۹۰).
دختران در مجموع نسبت به پسران در مفصلهاى خود انعطافپذیرى بیشترى دارند (بونن و همکاران، ۱۹۸۸؛ دینوکسی، ۱۹۷۶؛ فیلیپس و همکاران، ۱۹۵۵؛ سیمونز و همکاران، ۱۹۹۰). این مطلب شاید ناشى از آن باشد که تمرینهاى کششى بهطور اجتماعى بیشتر براى دختران قابل قبول و پذیرفته مىشود تا تمرینهاى شدید قدرتى و بهنظر مىرسد تعداد بیشترى از دختران در مقایسه با پسران در ورزشهائى مثل ژیمناستیک یا باله شرکت مىکنند. در این فعالیتها بیشتر بر انعطافپذیرى تأکید مىشود. البته مشارکت در برنامههاى تمرینى با تأکید بر انعطافپذیرى بهمراتب بهتر از جنسیت مىتواند در پیشبینى انعطافپذیرى مؤثر باشد.
چون استخوانها از نظر طولى رشد مىکنند و سپس عضلات را تحریک مىکنند تا در طول نمو کنند، احتمال دارد که کاهش انعطافپذیرى در طى سالهاى رشد بهطور موقت رخ دهد، بهویژه در اوایل دورهٔ نوجوانى (میشلی، ۱۹۸۴). روشن نیست که عقبماندگى رشد عضلانى به میزان قابل توجهى باعث کاهش در زمینهٔ انعطافپذیرى باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 56 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ورزش و جامعه پذیری
چه کسانی بازی می کنند و برای آن ها چه اتفاقی می افتد؟
جامعه پذیری موضوع محبوب امروزه در بحث های ورزشی است. دلیل پرسش هر کدام از سؤال های زیر علاقه مندی به ورزش و مسائل جامعه پذیری است.
چرا بعضی از مردم از روی تعصب به بازی کردن و تماشا کردن ورزش علاقه مندند. در حالی که به نظر می رسد دیگران توجهی به ورزش ندارند؟
چه وقت و چرا مردم بازی کردن ورزش های رقابتی را متوقف می کنند و با این کار برایشان چه اتفاقی می افتد؟
اثر ورزش کردن بر روی زندگی، شخصیت، رفتار، افکار ، ارتباطات و شغل مردم چیست؟
خیلی از ما در جامعه ی ورزشی ، تحقیقاتی را برای یافتن پاسخ یکی از این سؤال ها یا بیشتر آنها می دهیم. پاسخ این تحقیقات ما را به جهت های مختلفی می رساند و به معیارهای نظری بستگی دارد که در جهت راهنمایی افکارمان درباره ورزش و مشارکت آن بکار برده می شود. اثر پرسکتیو نظری در ابتدای این فصل بحث خواهد شد. بعد از آن به سه موضوعی که در مرکز بحث های ورزش و جامعه پذیری هستند رسیدگی می کنیم.
مرحله ی درگیر شدن و درگیر ماندن در ورزش.
مرحله ی تغییر یا پایان دادن مشارکت به ورزش.
تأثیر درگیر بودن در ورزش.
در ارتباط با این موضوعات، توضیح خواهیم داد که چگونه سؤال های قبلی در جامعه ورزشی را لیست کردند و پاسخ داده اند. زمانی که این فص را خواندید خواهید دید که پاسخ بیشتر آنها ناقص و خیلی دیگر بسیار پیچیده اند که بحث درباره ی آنها به فصل بعد موکول خواهد شد.
در پایان این فصل، اطلاعاتی راجع به پیشنهادهای جدید به جامعه پذیری است، اساس این پیشنهادها برای نظریه ی انتقادی است که تأکید می کند جامعه پذیری مرحله ی، ارتباطی و فرهنگی نسبت به مرحله ی فردی و شخصی است.
جامعه پذیری چیست؟
جامعه پذیری مرحله ی عملی یادگیری و رشد اجتماعی است. و زمانی رخ می دهد که ما با یکدیگر روابط متقابل داشته باشیم و از جامعه ای که در آن زندگی می کنیم آگاه باشیم. این امر مستلزم شکل گیری در مورد این عقیده است که ما که هستیم. و چه چیزی در زندگی ما مهم است. مطلقاً ما یادگیرنده های بی اراده ای در مراحل جامعه پذیری نیستیم. ما عملاً در جامعه پذیریمان مشارکت داریم. زمانی که تأثیر می گذاریم بر روی کسانی که بر روی ما تأثیر می گذارند. ما عملاً آنچه را که می بینیم و می شنویم تفسیر می کنیم.
ما دریافت می کنیم درباره اینکه کی هستیم، درباره دنیا و آنچه را که باید انجام دهیم تا مسیرتان را در دنیا تعیین کنیم.که پیام هایی را که قبول، رد و یا اصلاح می کنیم. بنابراین جامعه پذیری، روند یک راه ای از تأثیر اجتماع بر روی آنچه ما مدل و شکل می دهیم نیست. در عوض، بیان آنچه که عملاً ما را به دیگران متصل می کند به اطلاعات ترکیبی و تصمیم گیری در مورد شکل دادن زندگی و دنیای اطرافمان، روندی متقابل ایجاد می کند.
این تعریف جامعه پذیری که من به منظور هدایت تحقیقاتم از آن استفاده می کنم. پایه اش بر روی ترکیبی از نظریه های تعامل و انتقادی است. بنابراین، همه جامعه شناسان با آن مؤافق نیستند. به عنوان مثال: افرادی که پیشنهادهای نظری تعارض یا نقش گرایی را به کار می برند، باید جامعه پذیری را تا حدودی در اصطلاح متفاوتی تعریف کنند. تعریفشان بر روی چگونگی انجام تحقیقات و پرسیدن سؤالاتی راجع به ورزش و جامعه پذیری تأثیر دارد.
(پیشنهاد نقش گرایی به جامعه پذیری)
هنگامی که نظریه نقش گرایی به منظور هدایت تحقیقات به کار گرفته می شود، جامعه پذیری را مرحله ای از آن به حساب می آورند. که سبب گسترش آن دسته از ویژگی های اجتماعی می شود که ما را قادر می سازد تا در جامعه پذیرفته شویم و در فعالیت های آن شرکت کنیم. نقش گرایی فرض می کند که جامعه پذیری با مدل درونی سازی سازگار است (به کوآکلی ab1993 مراجعه کنید). به عبارت دیگر زمانی که ما در خانواده یمان رشد می کنیم، به مدرسه می رویم، با هم سن و سالمان ارتباط برقرار می کنیم، پیام هایی از رسانها های خبری می گیریم، قوانینی را که باید دنبال کنیم و یا در جامعه به کار ببریم را یاد می گیریم.
وقتی که محققان، مدل درونی سازی را برای هدایت مطالعاتشان به کار می برند، بر روی سه اصل متمرکز می شوند. 1- ویژگی افرادی که اجتماعی اند.
2- رسم اجتماعی و مردمی که معاشرت می کنند.
3- پیامد خاص، یا نتایج جامعه پذیری
در بیشتر مطالعات ورزشی و جامعه پذیری، محققان بر روی ورزشکاران به منزلۀ شخصیت های اجتماعی متمرکز می شوند. مطالعات طراحی شده اند تا ورزشکار اجتماعی را مشخص کنند.
این واسط های جامعه پذیری پدر، مادر، برادر، خواهر، معلم، مربی، هم سن و سال و گاهی مدلی با نقش خاص می باشند.
ویژه ترین و مؤثرترین جامعه پذیرها به منزله ی قابل توجه دیگران توصیف می شوند. در بعضی از موارد عرف های جامعه پذیری از قبیل خانواده، آموزش و پرورش و رسانه های خبری همچنین در ارتباط با مشارکت ورزشی مورد مطالعه قرار می گیرند. پیامد جامعه پذیری و یا نتایجی که مورد مطالعه قرار می گیرند شامل نگرش شخصی،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جامعه پذیری
یکی از مقاصد جامعه پذیری آموزش قواعد و نظامات اساسی ، از آداب و عادات و رفتار روزمره گرفته تا روشهای علمی، به افراد است. رفتار نامنظم و خلاف قاعده، معمولا از انگیزههای ناگهانی یا محرک آنی ناشی میشود. چنین رفتاری، نتایج و خشنودیهای آتی را در مقابل لذات و رضایتمندیهای آنی و گذرا، نادیده میگیرد. برعکس، رفتار مبتنی بر نظم و انظباط، به منظور پذیرش اجتماعی یا برای دستیابی به یک هدف آتی، خشنودیهای آنی و گذرا را به تعویق انداخته، آنها را تعدیل و تحدید میکند.
▪ نگاه اجمالی
یکی از کارکردهای عمومی آموزش و پرورش ، اجتماعی کردن افراد جامعه است. در هر جامعهای ، صرفنظر از کوچکی یا بزرگی ، سادگی یا پیچیدگی ، نوعی آموزش و پرورش یافت میشود که ساختار و محتوای آن از جامعهای به جامعهای دیگر ، متفاوت است.
▪ آموزش قواعد و نظم با جامعه پذیری
یکی از مقاصد جامعه پذیری آموزش قواعد و نظامات اساسی ، از آداب و عادات و رفتار روزمره گرفته تا روشهای علمی ، به افراد است. رفتار نامنظم و خلاف قاعده ، معمولا از انگیزههای ناگهانی یا محرک آنی ناشی میشود. چنین رفتاری ، نتایج و خشنودیهای آتی را در مقابل لذات و رضایتمندیهای آنی و گذرا ، نادیده میگیرد. برعکس ، رفتار مبتنی بر نظم و انظباط ، به منظور پذیرش اجتماعی یا برای دستیابی به یک هدف آتی ، خشنودیهای آنی و گذرا را به تعویق انداخته ، آنها را تعدیل و تحدید میکند.
خلاصه انظباطی که طی فراگرد اجتماعی شدن در رفتار ایجاد می شود، ممکن است چنان نافذ و عمیق باشد که حتی اعمال فیزیولوژیکی را تغییر دهد. برخی افراد ، بنا به عادت ، زود از خواب بیدار میشوند یا برخی افراد غالبا ، طوری بار میآیند که از لحاظ جسمی آمادگی ارتکاب اعمال منع شده اجتماعی را ندارند.
▪ آموزش مهارتها توسط جامعه پذیری
هدف دیگر فراگرد جامعه پذیری ، آموختن مهارتها است (Skills). فقط با اکتساب و یادگیری مهارتهاست که افراد میتوانند ، در جامعه ، منشأ اثر واقع شوند. در جامعههای سنتی ، امور زندگی ، از طریق تقلید و تکرار آموخته میشد. در جوامع امروز ، یادگیری مهارتهای انتزاعی خواندن و نوشتن و مهارتهای دشوار دیگر ، از راه آموزش و پرورش رسمی ، مهمترین وظیفه اجتماعی کردن است.
▪ ایجاد امید و آرزو در افراد
فراگرد جامعه پذیری به همان میزان که عادات و رفتار فرد را مطابق هنجارهای اجتماعی ، تحت نظم و انظباط در میآورد، به او امید و آرزو میدهد. انظباط به خودی خود ، وقتی برای فرد شاق و بیپاداش باشد، تحمل سوز است. به تدریج ، به هر یک از اعضای خود ، خواستها و آرزوهایی ، در خور پایگاههایی که با توجه به جنس ، سن ، وابستگی گروهی یا منشأ خانوادگی اشغال خواهند کرد، القا میکند.
▪ نیل به آرزوها و یا منع از رسیدن به اهداف
فراگرد جامعه پذیری از طریق برآوردن خواستها ، آرزوها ، امیدها و سوداهای فردی یا ممانعت از دستیابی بدانها برای فرد هویت (Identity) میآفریند. در گذشته ، هر فردی هویت خود را بنابه سابقه خانوادگی و طبقه اجتماعی به دست میآورد، مثلا ، بسیاری از فرزندان طبقه اشراف انگلستان ، زمانی آداب معاشرت مربوط به طبقه خود را از خدمه مخصوصی میآموختند. ولی دانستن این آداب معاشرت نمیتوانست خدمه مذکور را چه از نظر خود و چه از نظر دیگران ، در شمار اشراف زادگان و نجبا در آورد.
●نقش اجتماعی جامعه پذیری
فراگرد جامعه پذیری ، نقشهای اجتماعی (Social Roles) و نگرشها ، انتظارات و گرایشهای مربوط به آن نقشها را به فرد میآموزد. نقشهای اجتماعی ، آمال و آرزوها ، هویتها و قواعد و نظامات رفتاری ، روابط متقابل تنگاتنگی با یکدیگر دارند، مثلا معلمی یک آرزوی معنوی و شغلی است، قواعد و هنجارهای ویژهای دارد، نوعی هویت شخصی است، بالاخره ، یک نقش اجتماعی است. بنابر سنتهای جامعه ، معلم از احترام و مسئولیت معنوی خاصی برخوردار است.
جامعه پذیری
جامعه پذیری به معنای همسازی و همنوایی فرد با ارزشها ، هنجارها و نگرشهای گروهی اجتماعی است یا به مفهوم دیگر ، اجتماعی شدن فراگردی است که به واسطه آن ، هر فرد ، دانش و مهارتهای اجتماعی لازم برای مشارکت مؤثر و فعال در زندگی گروهی و اجتماعی را کسب میکند. مجموعه این ارزشها ، هنجارها ، نگرشها ، دانشها ، مهارتها ، فرد را قادر میسازد که با گروهها و افراد جامعه ، روابط و کنشهای متقابل داشته باشد. فراگرد اجتماعی شدن ، امری مستمر و به اعتباری مادام العمر است.
نگاه اجمالی
یکی از کارکردهای عمومی آموزش و پرورش ، اجتماعی کردن افراد جامعه است. در هر جامعهای ، صرفنظر از کوچکی یا بزرگی ، سادگی یا پیچیدگی ، نوعی آموزش و پرورش یافت میشود که ساختار و محتوای آن از جامعهای به جامعهای دیگر ، متفاوت است.
آموزش قواعد و نظم با جامعه پذیری
یکی از مقاصد جامعه پذیری آموزش قواعد و نظامات اساسی ، از آداب و عادات و رفتار روزمره گرفته تا روشهای علمی ، به افراد است. رفتار نامنظم و خلاف قاعده ، معمولا از انگیزههای ناگهانی یا محرک آنی ناشی میشود. چنین رفتاری ، نتایج و خشنودیهای آتی را در مقابل لذات و رضایتمندیهای آنی و گذرا ، نادیده میگیرد. برعکس ، رفتار مبتنی بر نظم و انظباط ، به منظور پذیرش اجتماعی یا برای دستیابی به یک هدف آتی ، خشنودیهای آنی و گذرا را به تعویق انداخته ، آنها را تعدیل و تحدید میکند.