لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
1- آنان در حق برادران خود به هنگام سختی و آسانی نیکوکاراند در حال ، عسر و سختی ایثار به نفس می کنند ، خداوند متعال آنها را اینچنین توصیف فرموده است :
یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه "
دیگران را بر خود ترجیج می دهند و هرچند خود به آن محتاج باشند .
ایثار در لغت به معنی بذل کردن ، عطا کردن ، دیگری را بر خود ترجیح دادن ، قوت لازم خود را به دیگری بخشیدن ، مقدم داشتن دیگران و ترویج دادن آنان بر خود در کل امور است .
شخص ایثارگر دوست دارد دیگران را در نعمت باشند هر چند خودش در محرومیت بسر ببرد و حتی حاضر است آنچه دارد در اختیار دیگران بگذارد و از منافع خود چشم بپوشد ، این حالت والا را ایثار می گویند که یکی از مهمترین صفات برجسته انسانی است .
قرآن کریم یکی از جلوه های بارز ایثار را در سوره دهر در مورد حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین اینگونه بیان می فرماید :
" و یطعمن الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا "
و غذای خود را با اینکه به آن علاقه و نیاز دارند به مسکین و یتیم و اسیر می دهند .
طبق نقل عامه و خاصه وقتی امام حسن و امام حسین بیمار شدند پیامبر با جمعی از یاران به عیادتشان آمدند و به حضرت علی فرموند : ای ابوالحسن ، خوب بود نذری برای شفای فرزندان خود می کردی ، حضرت علی نذر کردند که اگر شفا یابند سه روز روزه بگیرند ، حضرت فاطمه ، امام حسن و امام حسین و فضه نیز گفتند ما هم نذر می کنیم روزه بگیریم .
چیزی نگذشت که هر دو شفا یافتند ، همگی روزه گرفتند . هنگام افطار سائلی بر در خانه آمد و گفت : از مستمندان مسلمین هستیم به من غذایی بدهید ، آنها همگی مسکین را برخود مقدم داشتند و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشیدند ، روز دوم روزه گرفتند و موقع افطار یتیمی بر در خانه آمد ، آن روز نیز ایثار کردند و غذای خود را به او دادند و باآب افطار کردند . روز سوم رانیز روزه گرفتند، هنگام غروب اسیری بر در خانه آمد ، باز هم سهم غذای خود را به او دادند . هنگامی که صبح شد علی دست حسن و حسین را گرفت و خدمت پیامبر آمدند . هنگامی که پیامبر آنها را مشاهده کرد ، دید که از شدت گرسنگی می لرزند .
در همین هنگام جبرئیل نازل شد و گفت ای محمد این سوره را بگیر ، خداوند با چنین خاندانی به تو تهنیت می گوید : سپس سوره " دهر " را بر او خواند.
علمای شیعه همه اتفاق نظر دارند که مجموع این سوره در ماجرای فوق نازل شده است و همگی روایت مربوط به آن را به عنوان یکی از افتخارات و فضائل مهم حضرت علی و حضرت فاطمه و فرزندانشان آورده اند .
آیه ایثار
سوره حشر آیه 9 ...( و یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصامه))
( ... و آنان ایثار می کنند و ترجیح می دهند دیگران را بر خودشان ، گرچه خود آنها محتاج باشند ) .
مردی آمد نزد رسولخدا ( ص) و از گرسنگی شکایت کرد ، رسول خدا زن هایش را خواند : آنها گفتند : ای رسول ما چیزی جز آب نداریم و پیامبر فرمودند ک چه کسی امشب این مرد را طعام می دهد ؟
امیر المؤمنین ( ع ) عرض کردند : من امشب این مرد را طعام میدهم و سپس نزد فاطمه ( ع ) آمد و فرمود : ای دختر رسول خدا ما امشب مهمان داریم ، چه غذایی در خانه داریم ؟
فاطمه ( ع ) فرمود : مقداری غذا برای این دختر بچه داریم ولی همان را برای مهمان شما می دهیم .
امیرالمؤمنین فرموند : ای فاطمه دختر را بخابان و چراغ را خاموش کن تا غذا نخوردن ما و کمی غذا معلوم نشود ، مهمان آمد و آنها شروع کردند به خوردن غذا ( امیر المؤمنین دست به سوی غذا دراز میکرد ولی چیزی نمی خورد تا مهمان خجالت نکشد ، هنگامی که مهمان دست از غذا کشید ، چراغ را آورند و مشاهده نمودن که ظرف پر است !!
شب به صبح رسید ، امیرالمؤمنین به مسجد رفتند و با رسول خدا نماز را خواندند .
رسول خدا نگاهی به امیرالمؤمنین کردند و شدیداً گریستند و فرمودند : ای علی ،خداوند از عمل دیشب شما در عجب و خوشحالی است ، بخوان این آیه را (( و یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه ))
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
تصویربرداری از مغذ در هنگام درد
حجم بزرگ مغز در انسان در مقایسه با نخاع با نخاع حاکی از این موضوع مهم است که تاثیرات تعدیل کنندة نزولی در انسانها از سایر موجودات مهم تر هستند. در انسان مغز 85 درصد و نخاع 2 درصد حجم سیستم عصبی مرکزی را تشکیل می دهند در حالی که در موش ها این مقادیر به ترتیب 44 و 35 درصد می باشند. راه کورتیکوسپانیال انسان شامل تقریباً یک میلیون فیبر می شود در حالی که مثلاً راه اسپانیونالامیک فقط چند هزار فیبر دارد. متعاقباً تاثیر مغز روی نواحی پاین تر به نظر نقش بسیار مهمی در انسان بازی می نمایند. تصویربرداری از مغز فعالیت نقاط فوق نخاعی از ساقة مغز تا مغز قدامی را نشان می دهد. پردازش فوق نخاعی اطلاعات مربوط به حس ناخوشایند درد باعث فعال شدن رفلکس های اتونوم و سوماتیک، پاسخ های نورواندوکربن، هوشیاری، بیداری، ارزیابی خصوصیات فضای زمانی و فیزیکی تحریک، تجارب لذت بخش، فعالیت های یادآورنده، پروسه هعای شناختی و نیز سیستم های کنترلی صعودی و نزولی که واسطه گر و نیز تعدیل کنندة این فعالیت ها و تداخلات هستند، خواهد شد. برای درک این مساله که چگونه تجمعات متعدد عصبی منجر به پاسخ های مشخصی و متمایز مربوط هب حس ناخوشایند و درد می شوند و این که چگونه آنها پیوسته و پاسخ های جامع و هماهنگ ایجاد می کنند، احتیاج به آنالیز مشترک رفتارهای هوشیاری و نیز فعالیت های تجمعات سیلاپتیک متعدد دارد.
توصیربرداری از دردهای پاتولوژیک
اکثر دردهای حاد با ترمیم و التیام زخم تسکین می یابند اما در بعضی از جراحات مانند درد سندروم های درد مزمن موضعی کمپلکس (CRPS) درد ممکن است تغییری پیدا نکند. در مدل های حویانی، فعالیت های مداوم آوران بطور خودبخود در فیبرهای عصبی آسیب دیده و اجسام سلولی آنها در گانگیون ریشه خلفی ایجاد می شوند. شواهد موجود همچنین حاکی از تغییرات بلند مدت در فیزیولوژی اعصاب نخاعی و یا فوق نخاعی است که احتمالاً در اثر ورودی های غیرطبیعی از اعصاب محیطی مجروح و آسیب دیده می باشند. آرایش فعالیتی مجدد اعصاب حسی در نخاع، تالاموس و قضر مغز در حیوانات پس از جراحات محیطی چه با و یا بدون تخریب عصبی بوجود می آید. Flor و همکارانش نشان دادند که مدت درد اندام مجازی که توسط افراد دچار قطع عضو تجربه می شود متناسب با آرایش فعالیتی مجدد قشر لوماتونسوری مغز می باشد. شواهد در بیماران دچار دردهای مرکزی نشان داده اند که ضایعات مرکزی می توانند بدون هیچگونه ورودی مربوط به حس ناخوشایند درد باعث بوجود آمدن درد مزمن شوند. این مثالها در واقع تاکیدی نیاز به اطلاعات بیشتر در رابطه با سیستم های فوق نخاعی شامل مغز برای شناخت بهتر مقوله درد مزمن پاتولوژیک با منشاء محیطی و یا مرکزی می باشند.
انواع روش های ثبت فعالیت
تصویربرداری فانکشنال شامل انواع روش های زیر می باشد:
SPECT، بررسی های متابولیزم گلوکز و یا میزان اتصال به گزینه ها توسط PET و روش های المتروفیزیولوژیک مانند MEG و یا EEG با دانسیته بالا، و ECD می شود. این مقاله بطور خلاصه روی PET و FMRI و استفاده آنها جهت کشف تغییرات جریان خون موضعی مغز (rCBF) می پردازد.
اساس فیزیولوژیک روش های SPECT و PET و FMRI
تغییرات مغز که در تصاویر مشهورند با فعالیت گروهها و دسته های مختلف سیناپس ها در مغز هم خوانی و مطابقت دارند. نیاز به انرژیفعالیت های سیناپسی باعث افزایش جریان خون موضعی جهت عرضه گلوکز و اکسیژن بیشتر می شود. تجارب متعددی ارتباط نزدیک موجود بین ترشح سیناسی نوروترنسیمترذ، بازیافت، و مصرف گلوکز را اثبات کرده اند. یک قرن پیش، Ray و Sherrington نشان دادند که جریان خون کامل مغز در طی فعالیت مغزی افزایش پیدا می کند. امروزه حس گرهای نوری مخصوص می توانند ضریب انعکاس طول موج های مختلف نور را در گروههای مختلف سیناپسی در حین پاسخ به یک محرک کنترل نمایند. سیگنال هایی که توسط این روش تصویربرداری شناسایی می شوند از فاصله حدود چند میکرونی فعالیت سیناپسی شروع شده و بهمین دلیل می توان برای آن حد و مرز آناتومیکی در محوطه و محدودة سیناپس تعریف کرد. افزایش جریان خون در ابتدا بسیار موضعی است اما در طی 2 تا 3 ثانیه در سطحی جد.د چندین میلی متر گسترش می یابد. روش های تصویربرداری نوری تطابق بین فعالیت سیناپسی و افزایش CBF، را نشان می دهند.
فعالیت سیناپسی ناشی از اتفاقات حسی، حرکتی و یا شناختی باعث افزایش در rCBF می شوند. این افزایش متناسب با موارد قابل اندازه گیری و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
تصویربرداری از مغذ در هنگام درد
حجم بزرگ مغز در انسان در مقایسه با نخاع با نخاع حاکی از این موضوع مهم است که تاثیرات تعدیل کنندة نزولی در انسانها از سایر موجودات مهم تر هستند. در انسان مغز 85 درصد و نخاع 2 درصد حجم سیستم عصبی مرکزی را تشکیل می دهند در حالی که در موش ها این مقادیر به ترتیب 44 و 35 درصد می باشند. راه کورتیکوسپانیال انسان شامل تقریباً یک میلیون فیبر می شود در حالی که مثلاً راه اسپانیونالامیک فقط چند هزار فیبر دارد. متعاقباً تاثیر مغز روی نواحی پاین تر به نظر نقش بسیار مهمی در انسان بازی می نمایند. تصویربرداری از مغز فعالیت نقاط فوق نخاعی از ساقة مغز تا مغز قدامی را نشان می دهد. پردازش فوق نخاعی اطلاعات مربوط به حس ناخوشایند درد باعث فعال شدن رفلکس های اتونوم و سوماتیک، پاسخ های نورواندوکربن، هوشیاری، بیداری، ارزیابی خصوصیات فضای زمانی و فیزیکی تحریک، تجارب لذت بخش، فعالیت های یادآورنده، پروسه هعای شناختی و نیز سیستم های کنترلی صعودی و نزولی که واسطه گر و نیز تعدیل کنندة این فعالیت ها و تداخلات هستند، خواهد شد. برای درک این مساله که چگونه تجمعات متعدد عصبی منجر به پاسخ های مشخصی و متمایز مربوط هب حس ناخوشایند و درد می شوند و این که چگونه آنها پیوسته و پاسخ های جامع و هماهنگ ایجاد می کنند، احتیاج به آنالیز مشترک رفتارهای هوشیاری و نیز فعالیت های تجمعات سیلاپتیک متعدد دارد.
توصیربرداری از دردهای پاتولوژیک
اکثر دردهای حاد با ترمیم و التیام زخم تسکین می یابند اما در بعضی از جراحات مانند درد سندروم های درد مزمن موضعی کمپلکس (CRPS) درد ممکن است تغییری پیدا نکند. در مدل های حویانی، فعالیت های مداوم آوران بطور خودبخود در فیبرهای عصبی آسیب دیده و اجسام سلولی آنها در گانگیون ریشه خلفی ایجاد می شوند. شواهد موجود همچنین حاکی از تغییرات بلند مدت در فیزیولوژی اعصاب نخاعی و یا فوق نخاعی است که احتمالاً در اثر ورودی های غیرطبیعی از اعصاب محیطی مجروح و آسیب دیده می باشند. آرایش فعالیتی مجدد اعصاب حسی در نخاع، تالاموس و قضر مغز در حیوانات پس از جراحات محیطی چه با و یا بدون تخریب عصبی بوجود می آید. Flor و همکارانش نشان دادند که مدت درد اندام مجازی که توسط افراد دچار قطع عضو تجربه می شود متناسب با آرایش فعالیتی مجدد قشر لوماتونسوری مغز می باشد. شواهد در بیماران دچار دردهای مرکزی نشان داده اند که ضایعات مرکزی می توانند بدون هیچگونه ورودی مربوط به حس ناخوشایند درد باعث بوجود آمدن درد مزمن شوند. این مثالها در واقع تاکیدی نیاز به اطلاعات بیشتر در رابطه با سیستم های فوق نخاعی شامل مغز برای شناخت بهتر مقوله درد مزمن پاتولوژیک با منشاء محیطی و یا مرکزی می باشند.
انواع روش های ثبت فعالیت
تصویربرداری فانکشنال شامل انواع روش های زیر می باشد:
SPECT، بررسی های متابولیزم گلوکز و یا میزان اتصال به گزینه ها توسط PET و روش های المتروفیزیولوژیک مانند MEG و یا EEG با دانسیته بالا، و ECD می شود. این مقاله بطور خلاصه روی PET و FMRI و استفاده آنها جهت کشف تغییرات جریان خون موضعی مغز (rCBF) می پردازد.
اساس فیزیولوژیک روش های SPECT و PET و FMRI
تغییرات مغز که در تصاویر مشهورند با فعالیت گروهها و دسته های مختلف سیناپس ها در مغز هم خوانی و مطابقت دارند. نیاز به انرژیفعالیت های سیناپسی باعث افزایش جریان خون موضعی جهت عرضه گلوکز و اکسیژن بیشتر می شود. تجارب متعددی ارتباط نزدیک موجود بین ترشح سیناسی نوروترنسیمترذ، بازیافت، و مصرف گلوکز را اثبات کرده اند. یک قرن پیش، Ray و Sherrington نشان دادند که جریان خون کامل مغز در طی فعالیت مغزی افزایش پیدا می کند. امروزه حس گرهای نوری مخصوص می توانند ضریب انعکاس طول موج های مختلف نور را در گروههای مختلف سیناپسی در حین پاسخ به یک محرک کنترل نمایند. سیگنال هایی که توسط این روش تصویربرداری شناسایی می شوند از فاصله حدود چند میکرونی فعالیت سیناپسی شروع شده و بهمین دلیل می توان برای آن حد و مرز آناتومیکی در محوطه و محدودة سیناپس تعریف کرد. افزایش جریان خون در ابتدا بسیار موضعی است اما در طی 2 تا 3 ثانیه در سطحی جد.د چندین میلی متر گسترش می یابد. روش های تصویربرداری نوری تطابق بین فعالیت سیناپسی و افزایش CBF، را نشان می دهند.
فعالیت سیناپسی ناشی از اتفاقات حسی، حرکتی و یا شناختی باعث افزایش در rCBF می شوند. این افزایش متناسب با موارد قابل اندازه گیری و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
تصویربرداری از مغذ در هنگام درد
حجم بزرگ مغز در انسان در مقایسه با نخاع با نخاع حاکی از این موضوع مهم است که تاثیرات تعدیل کنندة نزولی در انسانها از سایر موجودات مهم تر هستند. در انسان مغز 85 درصد و نخاع 2 درصد حجم سیستم عصبی مرکزی را تشکیل می دهند در حالی که در موش ها این مقادیر به ترتیب 44 و 35 درصد می باشند. راه کورتیکوسپانیال انسان شامل تقریباً یک میلیون فیبر می شود در حالی که مثلاً راه اسپانیونالامیک فقط چند هزار فیبر دارد. متعاقباً تاثیر مغز روی نواحی پاین تر به نظر نقش بسیار مهمی در انسان بازی می نمایند. تصویربرداری از مغز فعالیت نقاط فوق نخاعی از ساقة مغز تا مغز قدامی را نشان می دهد. پردازش فوق نخاعی اطلاعات مربوط به حس ناخوشایند درد باعث فعال شدن رفلکس های اتونوم و سوماتیک، پاسخ های نورواندوکربن، هوشیاری، بیداری، ارزیابی خصوصیات فضای زمانی و فیزیکی تحریک، تجارب لذت بخش، فعالیت های یادآورنده، پروسه هعای شناختی و نیز سیستم های کنترلی صعودی و نزولی که واسطه گر و نیز تعدیل کنندة این فعالیت ها و تداخلات هستند، خواهد شد. برای درک این مساله که چگونه تجمعات متعدد عصبی منجر به پاسخ های مشخصی و متمایز مربوط هب حس ناخوشایند و درد می شوند و این که چگونه آنها پیوسته و پاسخ های جامع و هماهنگ ایجاد می کنند، احتیاج به آنالیز مشترک رفتارهای هوشیاری و نیز فعالیت های تجمعات سیلاپتیک متعدد دارد.
توصیربرداری از دردهای پاتولوژیک
اکثر دردهای حاد با ترمیم و التیام زخم تسکین می یابند اما در بعضی از جراحات مانند درد سندروم های درد مزمن موضعی کمپلکس (CRPS) درد ممکن است تغییری پیدا نکند. در مدل های حویانی، فعالیت های مداوم آوران بطور خودبخود در فیبرهای عصبی آسیب دیده و اجسام سلولی آنها در گانگیون ریشه خلفی ایجاد می شوند. شواهد موجود همچنین حاکی از تغییرات بلند مدت در فیزیولوژی اعصاب نخاعی و یا فوق نخاعی است که احتمالاً در اثر ورودی های غیرطبیعی از اعصاب محیطی مجروح و آسیب دیده می باشند. آرایش فعالیتی مجدد اعصاب حسی در نخاع، تالاموس و قضر مغز در حیوانات پس از جراحات محیطی چه با و یا بدون تخریب عصبی بوجود می آید. Flor و همکارانش نشان دادند که مدت درد اندام مجازی که توسط افراد دچار قطع عضو تجربه می شود متناسب با آرایش فعالیتی مجدد قشر لوماتونسوری مغز می باشد. شواهد در بیماران دچار دردهای مرکزی نشان داده اند که ضایعات مرکزی می توانند بدون هیچگونه ورودی مربوط به حس ناخوشایند درد باعث بوجود آمدن درد مزمن شوند. این مثالها در واقع تاکیدی نیاز به اطلاعات بیشتر در رابطه با سیستم های فوق نخاعی شامل مغز برای شناخت بهتر مقوله درد مزمن پاتولوژیک با منشاء محیطی و یا مرکزی می باشند.
انواع روش های ثبت فعالیت
تصویربرداری فانکشنال شامل انواع روش های زیر می باشد:
SPECT، بررسی های متابولیزم گلوکز و یا میزان اتصال به گزینه ها توسط PET و روش های المتروفیزیولوژیک مانند MEG و یا EEG با دانسیته بالا، و ECD می شود. این مقاله بطور خلاصه روی PET و FMRI و استفاده آنها جهت کشف تغییرات جریان خون موضعی مغز (rCBF) می پردازد.
اساس فیزیولوژیک روش های SPECT و PET و FMRI
تغییرات مغز که در تصاویر مشهورند با فعالیت گروهها و دسته های مختلف سیناپس ها در مغز هم خوانی و مطابقت دارند. نیاز به انرژیفعالیت های سیناپسی باعث افزایش جریان خون موضعی جهت عرضه گلوکز و اکسیژن بیشتر می شود. تجارب متعددی ارتباط نزدیک موجود بین ترشح سیناسی نوروترنسیمترذ، بازیافت، و مصرف گلوکز را اثبات کرده اند. یک قرن پیش، Ray و Sherrington نشان دادند که جریان خون کامل مغز در طی فعالیت مغزی افزایش پیدا می کند. امروزه حس گرهای نوری مخصوص می توانند ضریب انعکاس طول موج های مختلف نور را در گروههای مختلف سیناپسی در حین پاسخ به یک محرک کنترل نمایند. سیگنال هایی که توسط این روش تصویربرداری شناسایی می شوند از فاصله حدود چند میکرونی فعالیت سیناپسی شروع شده و بهمین دلیل می توان برای آن حد و مرز آناتومیکی در محوطه و محدودة سیناپس تعریف کرد. افزایش جریان خون در ابتدا بسیار موضعی است اما در طی 2 تا 3 ثانیه در سطحی جد.د چندین میلی متر گسترش می یابد. روش های تصویربرداری نوری تطابق بین فعالیت سیناپسی و افزایش CBF، را نشان می دهند.
فعالیت سیناپسی ناشی از اتفاقات حسی، حرکتی و یا شناختی باعث افزایش در rCBF می شوند. این افزایش متناسب با موارد قابل اندازه گیری و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
خطرات ناشی از لوکوسیت در هنگام تزریق خون
عوارض ناشی از تزریق لوکوسیت (هنگام تزریق خون) شامل چهار نوع عارضة اصلی و مهم زیر می شود:
واکنشهای مربوط به تزریق خون غیر – همولیتیک فبریل (FNHTR)
مقاومت پلاکتی و آلواینوزاسیون
ویروسهای مربوط به تزریق خون
ایست سیستم ایمنی
واکنشهای مربوط به تزریق خون غیر – همولیتیک فبریل FNHTR
این معارضه بصورت افزایش دمای حدود 1 درجه ساسیوس و یا بیشتر از یک درجه، در مدت 24 ساعت یا 24 ساعت پس از اتمام تزذیق خون مشخص می شود، علائم سرماخوردگی شبه آنفولانزا، احساس سرما، لرز و در برخی از موارد سردرد و کسالت نیز مشاهده می شود.
این علائم یا عکس العملها بطور تخمینی تقرباً در 3 تا 7 درصد از بیمارانی که گلبول قرمز دریافت می کنند و با درصد بیشتری – 20 تا 30 درصد – در بیمارانی که به آنها پلاک تزریق می شود، نمایان می گردد. در برخی مواقع،ؤ میزان تب به 40 درجه سلیسیوس (یا 104 ذرجه فارنهایت) می رسد. FNHTR سبب بیماری و ناراحتیهایی که استفاده از روشهای دارویی و درمانی را ایجاب می کند.
واکنش نسبت به تزریق خون
مرتبط با میزان کلوبولهای سفید
0/5-0/6% گلبول قرمز
20%-30% پلاکت ها
مقاومت در برابر پلاکت و آلوایفوزاسیون
در مقایسه با تمام خطراتی که هنگام درمان توسط تزریق خون وجود دارد، خطر مقاومت در برابر پلاکت که آلوایفوزاسیون را به همراه دارد. یکی از جدی ترین خطراتی که به سختی می توان آن را کنترل کرد. این مشکل هنگامی روی می دهد که شخص از شخص دیگری خونی دریافت می کند که حاوی لوکوسیت است. بدن شخص گیرنده در برابر لوکوسیت واکنش نشان داده و علیه آن آنتی بادی تولید می کند. این واکنش یا پاسخ ایمنی، آلوایفوزاسیون نامیده می شود و می تواند سبب مقاومت بیمار در مقابل تزریق بعدی پلاکت شود. این امر بدین معنی است که تزریق پلاکت برای این بیماران فایده ای ندارد و در نتیجه افزایش خطر خون ریزی بطور طبیعی در این بماران بالا می رود.
بطور تقریبی 50 درصد از بیمارانی که تحت تزریق چند فاکتور خون هستند (Multiple blood.T) آلوامینو شده و در مقابل تزریق پلاکت مقاومت نشان می دهند. بیماران مقاوم، نیاز به پلاکتهایی دارند که مطابق نوع بخصوص 0پلاکت) موجود در خون آنها باشد. البته در اینجا این مشکل وجود دارد که ممکن است پلاکتهایی تطبیق یافته به اندازه کافی در دسترس و یا موجود نباشد تا این بیماران بطور مداوم مورد حمایت قرار گیرند و در ضمن این امر (تطابق پلاکت) مستلزم فرآیندی است که به هزینه و زمان زیادی نیاز دارد.
خطر مقاومت علیه تزریق پلاکت در بیمارانی که از محصولات خونی استفاده می کند که لوکوسیت آن به حداقل رسیده است. بیار کمتر از بیمارانی است که از خونی استفاده می کنند که لوکوسیت آن به حداقل نرسیده باشد. در صورتی که از اولیتن تزریق خون به بیمار، از اجزای خون دارای حداقل لوکوسیت استفاده شود، خطر آلوانیوزاسیون که منجر به این واکنش (مقاومت در برابر تزریق پلاکت . م) می شود را بطور عمده ای کاهش می دهد.
ویروسهای مرتبط با تزریق خون
کولویتهای تزریق شده مانند منبعی برای چندین نوع ویروسهایی هستند که در خون متولد یا ساخته می شوند و می توانند از طریق تزریق خون به بیماران منتتقل شوند. اکثر این ویروسها به گروه ویروسهای هرپ (herpes) تعلق دارند و ابتدا بصورت نهفته یا عفونت غیر فعال در اکوسیستمهای فرد حامل بیماری که هیچ علائمی از بیماری در وی مشهود نیست، وجود دارند. غیر از تستس یا آزمایش خون افراد اهدا کننده خون، استفاده از کاهش کولوسیت می تواند اولین سد دفاعی در برابر انتقال بسیاری از این ویروسهایی باشد که زندگی انسان را تهدید می کنند. لوکوسیتهای موجود در اجزای خون ذخیره شده (stored)، اجازه نیم دهند تا افرادی که خون به آنها تزریق می شود از اثر درمانی خون، بهره مند شوند.
سیتامگالوویروس CMV
سیتامگالوویروس یکی از ویروسهایی است که در لوکوسیتهای وجود دارد. در برخی از افراد بیمار عفونت CMV می تواند سبب تب، هپاتیت، پنومونی و صدمات جدی مغز و نهایتاً منجر به مرگ شود. در امریکای شمالی، 50 درصدذ یا بیشتر افراد بالغ در معرض این ویروس قرار دارند. این امر موجب شده است که خطر انتقال CMV از طریق تزریق خون، بسیار بالا برود. عفونتهای CMV مربوط به تزریق خون یکی از مهمترین عوامل مرض و مرگ و میر در اکثر افراد بیمار است.
علاوه بر هزینه های بیمارستانی، هزینه های مربوط به درمان بیمارانی که به CMV دچار شده اند، بالغ بر یک میلیون دلار تخمین زده شده