زی زی فایل

دانلود فایل

زی زی فایل

دانلود فایل

داستان 81 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 94

 

من ومادرم هم وضو گرفتیم . من به اتاقم رفتم تا نمازم را بخوانم . درهمین موقع ارغوان ازخواب بیدار شد .

گفت : ارمغان , حال بابا چطوره ؟

گفتم : به شکر خدا وکمکای احمد آقا خیلی بهتره .

گفت : نماز صبحِ ؟

گفتم : بله

ازجا بلند شد وازاتاقم خارج شد. نمازم را خواندم . صدای مادرم را شنیدم که ارغوان را نصیحت می کرد .

می گفت : تو را به خدا , مواظب خودت باش , یک وقت بار سنگین بلند نکنی , یک وقت ازپله , تند بالا نری , ملاحظه خورد وخوراکت را بکن , بدنت حالا احتیاج بیشتری به مواد غذایی داره , حتماً شیر وماهی بخور , میوه وسبزی تازه یادت نره و . . .

با خودم گفتم : بیچاره مادر , درهمه حال باید نگران همه ما باشد . نگران پدر , علی وارسلان , ارغوان و من . . .

درهمین فکر بودم که خوابم برد . نزدیک ساعت نُه صبح بود که ازخواب بیدار شدم . به اتاق پدرم رفتم به هوش آمده بود . به سمت او دویدم وخودم را ازخوشحالی درآغوش پدرم انداختم.

شروع به گریه ، کردم . اشکهایم روی صورت پدرم می چکید . مادرم سررسید تا من را دیدگفت : دختر چه کار می کنی ؟ تو نمی فهمی که بابات حالش خوب نیست ؟

پدرم با صدایی که شبیه ناله بود گفت : اشکالی نداره . بذار که دخترِ کوچولوم

پیشم باشه .

زود . خودم را کنار کشیدم ولی گریه ام قطع نمی شد. پدرم دستی به صورتم کشید وگفت : گلم

ارمغانم ، این جور اشک نریز . دلم خون شد ، بابا .

بادستهایم صورتم را خشک کردم وبا بُغضی درگلو گفتم : چشم بابا جون .

از اتاق پدرم . بیرون آمدم وبه آشپزخانه رفتم . ارغوان آنجا بود . به او گفتم : احمد آقا کجاست ؟

لبخندی زد وگفت : به مأموریتی که به او دادید ، رفته .

گفتم : یعنی . . . دنبال علی وارسلان . اما من که آدرس به او نداده بودم .

خندید وگفت : مگر فقط ، تو آدرس خانه مادربزرگ رو یاد داری ؟ خوب ، معلوم دختر ، آدرسو من دادم .

فکر می کنم تا ظهر بیاد وبرای خواهرکوچولوم خبر خوش بیاره.

نزدیک ظهر نمازم راخواندم وحاضر شدم که به مدرسه بروم ولی هنوز احمد آقا نیامده بود. تادرخانه رابازکردم ، که خارج شوم ، احمد آقا راپشت درخانه دیدم . آب دهانم خشک شد.

احمد آقا سلام کرد وگفت : خبر ، خوشی برای شما دارم . آنها خانه مادربزرگتان بودند . اطراف اینجا پُر ازمأمور است . برای همین نتوانستند . خبری ازخودشان به شما بدهند .

درضمن آقا ارسلان ازشما خواسته تابه خانواده او خبر بدین . امید نیز همین رو خواسته. چونکه خانه های آنها نیز تحت نظره . ازاو خد‌‌ا حافظی کردم وبه راه افتادم .

درخانه ارسلان زنگ زدم . مادرش در رابازکرد وباتعجب تا من رادید گفت : سلام ، عروس گلم ، چه عجب ازاین طرفها . چی شده که یاد ماکردی ؟

گفتم : سلام مادرجان ، ببخشید مزاحمتون شدم . خبری ازارسلان براتون دارم . او خونه مادربزرگمِ وگفته به شما خبر بدم که نمی تونه بیاد چونکه خانه شما هم تحت نظره .

مادر ارسلان گفت : خدایا . . . به من صبر بده ، به خدا عزیزم ، نمی دونی ، این چند وقت چی به من گذشته ؟

گفتم : می دونم مادر . ببخشید ، من باید مدرسه برم . خداحافظی کردم وازآنجا رفتم و رفتم . به درخانه مادر امید رسیدم به او هم خبری راکه امید داده بود، دادم وبعد به مدرسه رفتم .

آن روز خیلی خوشحال بودم . چون خبر سلامت علی وارسلان را فهمیده بودم . عصر که به خانه آمدم . احمد آقا درخانه رابازکرد.

گفتم : سلام ، احمد آقا حال بابا چطور؟

گفت : علیک سلام ، خیلی خوب، برو داخل خانه تا خودت ببینی .

به سمت خانه دویدم . ناگهان پدرم رادیدم که سرپا ایستاده بود. باتعجب گفتم : باباجون ، حالتون خوبه ؟

او با چهره مجروح وکبودش گفت : بله عزیزم ، خیلی بهترم .

مادرم وارغوان ازآشپزخانه بیرون آمدند وبه من خندیدن ، پدرم هم شروع به خندیدن کرد . گفتم : یعنی سوال من خنده دار بود ؟

ارغوان گفت : نه ، ولی این قیافه تو وطرز سوال کردنت ، واقعاً خنده داره وبازشروع به خندیدن کردند.

باعجله وارد اتاقم شدم ,یک دفعه چشمم به یک شاخه گل مریم افتاد . ازاتاق بیرون رفتم . مادرم ، پدرم ، ارغوان واحمد آقا دراتاق پذیرایی نشسته بودند. به مادرم گفتم : مامان . . . ارسلان بوده ؟

گفت : نه ، فقط یک نامه ویک شاخه گل مریم ، برات فرستاده که زحمت اون رو احمد آقا کشیدند. نگاهم به سمت احمد آقا برگشت وگفتم : احمد آقا ، اما ظهر که به مدرسه می رفتم ، شما هیچ چیز نگفتید ؟

احمد آقا گفت : تقصیر من نبود ، ارسلان آقا گفتن ، بعد ازمدرسه من یک شاخه گل مریم ازطرف او برای شما بگیرم ویک نامه هم به من دادند که اونو روی میز تحریرتان گذاشتم .



خرید و دانلود  داستان 81 ص


تحقیق در مورد مدیریت سیستم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

* سیستم : مجموعه ای از اجزاست که به هم وابسته اند و هدف مشترکی را دنبال می کنند.

ورودی

خروجی

فرآیند

بازخور

هدف

کنترل

خور

محیط

* یک سیستم از تشکیل می شود.

Outputs خروجی ها

Process فرآیندها

Inputs ورودی

خدمت به مردم هر چه بیشتر بهتر و جلب رضایت مشتریان و ارائه خدمات

رسیدگی به کارهای بانک مردم و کسانی که به بانک مراجعه می کنند. جهت دریافت یا پرداختن پول و چک ، سفته و پرداخت اقساط وام یا دریافت حقوق – پرداخت وام های کوتاه مدت و بلند مدت

انجام خدمات بانکی (گرفتن پول و آب و برق و تلفن شارژ و ...

اجام کارهای حسابداری و مالی

نگهداری پول های مردم و اطمینان خاطر مردم از اینکه پولشان در بانک در امان است

نگهداری و دریافت پول مردم و دادن سود به آنها

ارائه خدمات و انجام دادن کارهای مربوط به عابر بانک ها و کارت های اعتباری که حتی در روزهای تعطیل هم بتوانند پول دریافت کنند.

ایجاد کارهای تبلیغاتی و دادن جایزه و تشویق مردم

سرمایه گذاری بانک با پول های مردم

سرمایه نیروی انسانی وسایل و ابزارهای مربوط به کار در بانک مدیر عامل – رئیس شعبه – صندوقدار معاون شعبه خدمات امور مالی – امور پس انداز امور حسابهای جاری و غیر جاری

مدیریت تعمیر و نگهداری

توسعه تکنولوژی

زیر ساخت مدیریتی

مدیریت مالی

مدیریت منابع انسانی

رضایت

مشتریان

بهینه سازی و خدمات رسانی بیشتر

لجستیک برون داد

تولید یا عملیات

لجستیک درون داد

*فعالیت های اصلی:

1- لجستیک درون داد:

تعریف: کلیه فعالیتهایی که در سازمان انجام می گیرد تا ورود و مواد اولیه به ابتدای فرآیند تولیدبرآورده می شود. یا هر آنچه موضوع سیستم قرار می گیرد یا ماده ای که روی آن سیستم عملیات می کند.

که بانک به عنوان یک سازمان فاقد این فعالیت ها است.

2- تولید عملیات

تعریف :کلیه فعالیتهائی که جهت تبدیل ورودی به خروجی انجام می گردد.

* با هر آنچهموضوع سیستم است یا ماده ای که روی آن سیستم عملیات صورت می گیرد

حسابداری یا امور مالی: که کارش تجزیه و تحلیل پول و حساب ها و مشخص کردن بدهکار و



خرید و دانلود تحقیق در مورد مدیریت سیستم


رفتار ائمه در برارب خلفای جور

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

سیره ائمه معصومین(ع) در برابر حکومت‏هاى هم عصر خویش نشان مى‏دهد که آنان‏ازهر وسیله‏اى براى مبارزه با آن‏ها استفاده مى‏کرده‏اند، هر چند که در زمان‏هاى‏مختلف،شیوه مبارزه ایشان متفاوت بوده است. شیوه مبارزه ائمه(ع) را مى‏توان به دو دسته مستقیم و غیر مستقیم تقسیم کرد. در مبارزه مستقیم، به روشنگرى صریح درباره ماهیت حکومت‏هاى وقت و حتى در مواردى به براندازى آن‏ها اقدام مى‏کردند. مبارزه غیر مستقیم آنان استفاده از هر روشى بود که غیر مستقیم، به نفى مشروعیت و تضعیف حکومت‏ها منجر شود.

بررسى این دو روش مبارزه مى‏تواند روشن سازد که مبارزه آنان با حکومت‏ها بر چه مبنا و اساسى بوده است و آیا صرفاً به این علت بوده است که این حکومت‏ها در روش خویش عادلانه رفتار نمى‏کردند یا غیر از این، علل دیگرى نیز دخالت داشت که ماهیت آن‏ها را ظالمانه مى‏ساخت، به گونه‏اى که هرگز اصلاح‏پذیر نبودند. پیش از پرداختن به اصل مبحث، گفتنى است که ائمه(ع) از یک اصل پنهان کارى، به نام تقیه، در برابر حکومت‏هاى وقت استفاده و اصحاب خویش را به رعایت آن سفارش مى‏کردند. در بحث‏هاى پیشین گذشت که حضرت على(ع) براى حفظ جان خویش از همین روش استفاده مى‏کرد، امام حسین(ع)

اصحاب خویش را به کتمان و مخفى کارى توصیه مى‏کرد و امام باقر(ع) نیز به ابابصیر توصیه مى‏کند که در جامعه‏اى که حکومت آن در دست افراد ناحق و هوس باز است، در ظاهر، هم چون دیگران و در باطن، مخالف آنان عمل کنید:

«خالطوهم بالبرانیة و خالفوهم بالجوانیة اذا کانت الامرة صبیانیه» [1]

توجه به این نکته درباره تقیه، لازم است که تقیه یک ضرورت است و امرى مستمر و دائم محسوب نمى‏شود. بنابراین، ممکن است امرى در یک زمان، جزء موارد تقیه باشد و در زمان دیگر نباشد. از این رو، ائمه(ع) در مواردى هم کارى با حکومت‏ها را براى اصحاب خویش مجاز مى‏دانستند و در مواردى آنان را از آن بر حذر مى‏داشتند. همین طور گاهى حفظ سرّ امامت خویش را خواستار مى‏شدند؛ ولى در موارد دیگر، آشکارا به تبیین آن مى‏پرداختند بدین ترتیب، موارد تقیه در زمان‏ها و مکان‏هاى مختلف، متفاوت مى‏شود و بدین علت است که در روایت، تشخیص مورد آن را برعهده اشخاص گذاشته‏اند که چه امرى باید پنهان بماند و چه امرى نه.

1. مبارزه مستقیم

همان طور که گذشت، سیره ائمه(ع) درمبارزه مستقیم با حکومت‏ها به دو شکل متجلى شده است:

1. قیام و مبارزه مسلحانه براى براندازى حکومت. این روش مبارزه را در سیره امام على و امام حسن(ع) در براندازى حکومت معاویه بررسى کردیم و حتى از تصمیم حضرت على براى براندازى حکومت عثمان سخن گفتیم. هم چنین آن را در سیره امام حسین(ع) مشاهده مى‏کنیم که درباره آن بحث خواهیم کرد.

2. تبیین و روشنگرى درباره ماهیت حکومت‏ها در جهت نفى مشروعیت و پشتوانه اجتماعى ومعنوى آن‏ها.

اینک بحث درباره مبارزه ائمه(ع) با حکومت‏ها را در قالب این دو روش ادامه مى‏دهیم.

قیام حسینى، تکمیل کننده هدف امام على(ع)

در گفتار پیشین بیان شد که مبارزه بدون انعطاف حضرت على(ع) علیه معاویه، در حقیقت، مبارزه با سیره عملى حکومتى بود که پس از رسول خدا (ص) تحقق یافته و ثمره‏اى هم چون معاویه را به بار آورده بود و آن حضرت براى این که نشان دهد این سیره را هرگز به رسمیت نمى‏شناسد، یک لحظه نیز در برابر معاویه کوتاه نیامد و او را تأیید نکرد. پس از ایشان امام حسن(ع) کار نیمه‏تمام پدر را پى‏گیرى کرد؛ ولى شرایط، همچون زمان پدر، توفیق تکمیل این هدف را به ایشان نداد.

پس از شهادت امام حسن(ع) و حتى پیش از آن، چشم‏هاى گروهى از شیعیان، که از اوضاع جامعه خشنود نبودند، به سوى امام حسین(ع) دوخته شده بود تا او را به قیام علیه معاویه وا دارند؛ ولى از آن جا که سیره ائمه(ع) در شرایط یک سان، به یک سنوال است، آن حضرت نیز در هر دو زمان، شیعیان را به صبر و تقیه سفارش کرد و آنان را آگاه ساخت که تا معاویه زنده است، قیام و مبارزه امکان ندارد و به مقصود نمى‏رسد؛

اما اقدامات آن حضرت پیش از مرگ معاویه و پس از آن نگرش و هدف آن امام، از قیام و حکومت جامعه‏اسلامى را روشن مى‏کند و نشان مى‏دهد که قیام ایشان تکمیل کننده هدف حضرت على(ع) و هم سو با آن است.

اولین اقدام آشکار آن حضرت، موضع‏گیرى سخت در برابر جانشینى یزید بود. معاویه براى زمینه سازى بیعت براى یزید، نامه‏هایى به بزرگان مدینه نوشت و از آنان خواست که در این امر، فتنه ایجاد نکنند و با یزید بیعت کنند. امام حسین(ع) در پاسخ این نامه یادآور شد که بزرگ‏ترین فتنه، حکومت معاویه است و هیچ عملى نزد ایشان با فضیلت‏تر از جهاد علیه او نیست.[1] پس از این نامه نگارى، خود معاویه به مدینه آمد تا به طور حضورى از مردم مدینه براى یزید بیعت بگیرد و بزرگان این شهر را بترساند و کار خلافت براى یزید را به سرانجام برساند. او در سخنرانى عمومى خویش ضمن توصیف و تمجید از رسول خدا (ص) سعى کرد با تثبیت خلافت عمر، ابوبکر وعثمان و زیر سؤال بردن خلافت حضرت على و امام حسن(ع) و تمسک به مقدم شدن عمرو عاص بر اصحاب رسول خدا در غزوه ذات السلاسل، به تحکیم جانشینى یزید بپردازد. در این زمان، امام حسین(ع) در پاسخ به معاویه، ضمن بیان ضلالت و گمراهى او، حتى درباره بیان صفات پیامبر اکرم (ص) به او یادآور شد که خلافت و حکومت، از راه وراثت، به او منتقل مى‏شود و معاویه حق ندارد آن را به دیگرى واگذار کند:

«و رایتک عرضت بنا بعد هذا الامر و منعتنا عن آبائنا تراثا و لقد - لعمر اللّه - اورثنا الرسول ولادة، اما حججتم به القائم عند موت الرسول فاذعن للحجّة بذلک و رده الایمان الى النصف فرکبتم الاعالیل وفعلتم الافاعیل و قلتم کان و یکون حتى اتاک الامر یا معاویه» .[1]

در این سخن، امام(ع) ضمن بیان این که قریش با احتجاج به نزدیکى خود به رسول خدا(ص) پس از رحلت آن حضرت، خلافت را به دست گرفتند و انصار نیز با استدلال آنان خاضع گردیدند، همه دوران خلافت پس از آن حضرت را زیر سؤال مى‏برد؛ زیرا خلافت حق اهل بیت است که به واسطه قرابت با رسول خدا(ص) به آنان مى‏رسد و دیگران با بهانه‏هاى واهى، بر آن سوار شدند و با انجام افعال ناشایست، آن را تثبیت کردند تا این که خلافت به دست معاویه رسید.

چند روز پس از آن، که معاویه دوباره براى استحکام جانشینى یزید سخنرانى کرد و او را بهترین فرد براى خلافت معرفى نمود، امام حسین(ع) ضمن رد شایستگى یزید، با صراحت بر این که تنها ایشان شایسته این قیام است، در برابر معاویه موضع‏گیرى کرد و اقدامات معاویه در تعیین جانشین را زیر سؤال برد.[2] امام(ع) حتى در برابر اقدام معاویه براى ازدواج یزید با همسر عبدالله بن سلام، پس از گرفتن طلاق او، عکس العمل نشان داد و آن زن را پیش از این که معاویه بتواند به ازدواج یزید در آورد، به همسرى خویش برگزید و سپس او را طلاق داد تا دوباره با شوهر خویش زندگى کند.[3]

دومین اقدام امام حسین(ع) در این زمینه، یک سال پیش از مرگ معاویه صورت پذیرفت. آن حضرت در این سال به حج مشرف شد و در آن جا از بنى هاشم خواست تا بزرگان قریش را گرد هم آورند. سپس امام در جمع این گروه، که بالغ بر هفتصد نفر مى‏شدند و دویست نفرآنان صحابى رسول خدا (ص) بودند، به تشریح آیاتى پرداخت که در حق اهل بیت نازل گردیده است و نیز سخنان رسول خدا (ص) در این باره را نقل کرد و پس از اعتراف آنان به درستى همه آنها از آنان خواست تا هنگام بازگشت به شهر و دیار خود، هر فرد مطمئنى را یافتند، او را به سوى اهل بیت دعوت کنند و حق ایشان را در خلافت، یادآور شوند.[1]

این سیره امام در نفى خلافت یزید و معاویه، به عنوان نماد و ثمره خلافت، پس از رسول خدا(ص) وتأکید بر اختصاص خلافت به اهل بیت و آن حضرت، در همین جهت، پس از مرگ معاویه و آغاز مبارزه عملى آن حضرت با یزید نیز استمرار یافت. امام حسین(ع) پس از نامه یزید به فرماندار مدینه و دستور به گرفتن بیعت از آن حضرت، با افراد مختلف، گفت و گو و احتجاج داشت. در همه این سخنان، ما گوشه‏اى از این سیره امام را مشاهده مى‏کنیم که در این جا به نقل بعضى از آن‏ها مى‏پردازیم.

امام حسین(ع) و فرزند زبیر در مسجد پیامبر اکرم مشغول گفت و گو بودند که فرستاده حاکم مدینه آمد و از آنان خواست تا به دیدار حاکم بروند. عبدالله به آن حضرت گفت که نمى‏دانم حاکم براى چه ما را مى‏خواهد و امام به او خبر داد که معاویه مرده است و او مى‏خواهد از ما براى یزید بیعت بگیرد. سپس امام در پاسخ عبداللّه که پرسید: آیا بیعت مى‏کنى، فرمود:



خرید و دانلود  رفتار ائمه در برارب خلفای جور


داستان 81 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 94

 

من ومادرم هم وضو گرفتیم . من به اتاقم رفتم تا نمازم را بخوانم . درهمین موقع ارغوان ازخواب بیدار شد .

گفت : ارمغان , حال بابا چطوره ؟

گفتم : به شکر خدا وکمکای احمد آقا خیلی بهتره .

گفت : نماز صبحِ ؟

گفتم : بله

ازجا بلند شد وازاتاقم خارج شد. نمازم را خواندم . صدای مادرم را شنیدم که ارغوان را نصیحت می کرد .

می گفت : تو را به خدا , مواظب خودت باش , یک وقت بار سنگین بلند نکنی , یک وقت ازپله , تند بالا نری , ملاحظه خورد وخوراکت را بکن , بدنت حالا احتیاج بیشتری به مواد غذایی داره , حتماً شیر وماهی بخور , میوه وسبزی تازه یادت نره و . . .

با خودم گفتم : بیچاره مادر , درهمه حال باید نگران همه ما باشد . نگران پدر , علی وارسلان , ارغوان و من . . .

درهمین فکر بودم که خوابم برد . نزدیک ساعت نُه صبح بود که ازخواب بیدار شدم . به اتاق پدرم رفتم به هوش آمده بود . به سمت او دویدم وخودم را ازخوشحالی درآغوش پدرم انداختم.

شروع به گریه ، کردم . اشکهایم روی صورت پدرم می چکید . مادرم سررسید تا من را دیدگفت : دختر چه کار می کنی ؟ تو نمی فهمی که بابات حالش خوب نیست ؟

پدرم با صدایی که شبیه ناله بود گفت : اشکالی نداره . بذار که دخترِ کوچولوم

پیشم باشه .

زود . خودم را کنار کشیدم ولی گریه ام قطع نمی شد. پدرم دستی به صورتم کشید وگفت : گلم

ارمغانم ، این جور اشک نریز . دلم خون شد ، بابا .

بادستهایم صورتم را خشک کردم وبا بُغضی درگلو گفتم : چشم بابا جون .

از اتاق پدرم . بیرون آمدم وبه آشپزخانه رفتم . ارغوان آنجا بود . به او گفتم : احمد آقا کجاست ؟

لبخندی زد وگفت : به مأموریتی که به او دادید ، رفته .

گفتم : یعنی . . . دنبال علی وارسلان . اما من که آدرس به او نداده بودم .

خندید وگفت : مگر فقط ، تو آدرس خانه مادربزرگ رو یاد داری ؟ خوب ، معلوم دختر ، آدرسو من دادم .

فکر می کنم تا ظهر بیاد وبرای خواهرکوچولوم خبر خوش بیاره.

نزدیک ظهر نمازم راخواندم وحاضر شدم که به مدرسه بروم ولی هنوز احمد آقا نیامده بود. تادرخانه رابازکردم ، که خارج شوم ، احمد آقا راپشت درخانه دیدم . آب دهانم خشک شد.

احمد آقا سلام کرد وگفت : خبر ، خوشی برای شما دارم . آنها خانه مادربزرگتان بودند . اطراف اینجا پُر ازمأمور است . برای همین نتوانستند . خبری ازخودشان به شما بدهند .

درضمن آقا ارسلان ازشما خواسته تابه خانواده او خبر بدین . امید نیز همین رو خواسته. چونکه خانه های آنها نیز تحت نظره . ازاو خد‌‌ا حافظی کردم وبه راه افتادم .

درخانه ارسلان زنگ زدم . مادرش در رابازکرد وباتعجب تا من رادید گفت : سلام ، عروس گلم ، چه عجب ازاین طرفها . چی شده که یاد ماکردی ؟

گفتم : سلام مادرجان ، ببخشید مزاحمتون شدم . خبری ازارسلان براتون دارم . او خونه مادربزرگمِ وگفته به شما خبر بدم که نمی تونه بیاد چونکه خانه شما هم تحت نظره .

مادر ارسلان گفت : خدایا . . . به من صبر بده ، به خدا عزیزم ، نمی دونی ، این چند وقت چی به من گذشته ؟

گفتم : می دونم مادر . ببخشید ، من باید مدرسه برم . خداحافظی کردم وازآنجا رفتم و رفتم . به درخانه مادر امید رسیدم به او هم خبری راکه امید داده بود، دادم وبعد به مدرسه رفتم .

آن روز خیلی خوشحال بودم . چون خبر سلامت علی وارسلان را فهمیده بودم . عصر که به خانه آمدم . احمد آقا درخانه رابازکرد.

گفتم : سلام ، احمد آقا حال بابا چطور؟

گفت : علیک سلام ، خیلی خوب، برو داخل خانه تا خودت ببینی .

به سمت خانه دویدم . ناگهان پدرم رادیدم که سرپا ایستاده بود. باتعجب گفتم : باباجون ، حالتون خوبه ؟

او با چهره مجروح وکبودش گفت : بله عزیزم ، خیلی بهترم .

مادرم وارغوان ازآشپزخانه بیرون آمدند وبه من خندیدن ، پدرم هم شروع به خندیدن کرد . گفتم : یعنی سوال من خنده دار بود ؟

ارغوان گفت : نه ، ولی این قیافه تو وطرز سوال کردنت ، واقعاً خنده داره وبازشروع به خندیدن کردند.

باعجله وارد اتاقم شدم ,یک دفعه چشمم به یک شاخه گل مریم افتاد . ازاتاق بیرون رفتم . مادرم ، پدرم ، ارغوان واحمد آقا دراتاق پذیرایی نشسته بودند. به مادرم گفتم : مامان . . . ارسلان بوده ؟

گفت : نه ، فقط یک نامه ویک شاخه گل مریم ، برات فرستاده که زحمت اون رو احمد آقا کشیدند. نگاهم به سمت احمد آقا برگشت وگفتم : احمد آقا ، اما ظهر که به مدرسه می رفتم ، شما هیچ چیز نگفتید ؟

احمد آقا گفت : تقصیر من نبود ، ارسلان آقا گفتن ، بعد ازمدرسه من یک شاخه گل مریم ازطرف او برای شما بگیرم ویک نامه هم به من دادند که اونو روی میز تحریرتان گذاشتم .



خرید و دانلود  داستان 81 ص


نگهداری از مو

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

بدانیم ! / نگهداری از مو آن قدرها هم سخت نیست

 

آیا می‌خواهید موهایی‌ زیبا و سالم‌ داشته‌ باشید؟ چه‌ موهای‌ شما بلند و مجعد باشد چه‌ کوتاه‌ و صاف، سالم‌نگه‌داشتن‌ آن‌ها به‌ آن‌ دشواری‌ که‌ شما فکر می‌کنید نیست. اگر چه‌ رژیم‌ غذایی‌ مؤثر برای‌ موها به‌ نوع‌ مو بستگی‌ دارد، اما چند نکته‌ کلی‌ هست‌ که‌ هر کسی‌ برای‌ داشتن‌ موهایی‌ سالم‌ و درخشان‌ بایستی‌ آن‌ها را رعایت‌ کند:o موها را به‌ طور مرتب‌ کوتاه‌ کنید تا از بروز موخوره‌ جلوگیری‌ شود. (موهای‌ کوتاه‌ تقریباً هر شش‌ هفته‌ و موهای‌ بلند هر هشت‌ یا دوازده‌ هفته‌ باید کوتاه‌ شوند.)o از شانه‌هایی‌ که‌ دندانه‌ زبر دارند استفاده‌ کنید.o شانه‌ای‌ را که‌ بعضی‌ از دندانه‌هایش‌ کنده‌ شده‌ دور بیندازید.oاز مصرف‌ زیاد مواد لخت‌کنندهِ مو، رنگ‌ها و فرکننده‌ها خودداری‌ کنید. مصرف‌ این‌ مواد و تکرار زیاد این‌ قبیل‌ کارها باعث‌ خشک‌ و شکننده‌شدن‌ موها می‌شود.o برای‌ موهای‌ بلندتر از ده‌ سانتیمتر همیشه‌ از نرم‌کننده‌ها استفاده‌ کنید.o محصولات‌ مراقبت‌کننده‌ای‌ را انتخاب‌ کنید که‌ با موی‌ شما سازگار باشند.انواع‌ مو و مراقبت‌ صحیح‌موهای‌ چرب‌وجود مقداری‌ چربی‌ روی‌ مو طبیعی‌ است؛ شما برای‌ نگه‌داشتن‌ مو در وضعیت‌ مطلوب‌ به‌ این‌ مقدار چربی‌ نیاز دارید. اما چربی‌ زیاد باعث‌ می‌شود که‌ موها کثیف‌ و ژولیده‌ به‌ نظر برسند. در صورتی‌ که‌ هم‌ موی‌ سر و هم‌ پوست‌ سرتان‌ چرب‌ است، مطمئن‌ شوید که‌ از شامپو یا حالت‌دهنده‌ای‌ استفاده‌ می‌کنید که‌ برای‌ شما مناسب‌ است؛ و اگر فقط‌ پوست‌ سر چرب‌ است، شامپوی‌ مخصوص‌ موهای‌ چرب‌ و نرم‌کننده‌ مخصوص‌ موهای‌ خشک‌ را به‌ کار ببرید تا تعادل‌ برقرار شود. برای‌ شست‌وشوی‌ موهای‌ چرب‌ به‌ این‌ نکات‌ نیز توجه‌ کنید:O موها را یک‌ روز در میان‌ بشویید. ممکن‌ است‌ وسوسه‌ شوید که‌ آن‌ها را هر روز بشویید، اما با این‌ کار غدد چربی‌ روی‌ پوست‌ سر تحریک‌ می‌شود. هر چه‌ موها را بیش‌تر بشویید پوست‌ سر چرب‌تر خواهد شد.O برای‌ پاک‌کردن‌ و شامپوزدن‌ موها از نوک‌ انگشتان‌ استفاده‌ کنید و موها را به‌آرامی‌ ماساژ دهید.موهای‌ خشک‌رنگ‌زدن‌ یا فرکردن‌ مکرر و همین‌ طور گرمای‌ بیش‌ از حد سشوار و دیگر حالت‌دهنده‌های‌ برقی‌ ساختار مو را ضعیف‌ می‌کند و به‌ آن‌ آسیب‌ می‌رساند. در معرض‌ آفتاب‌بودن‌ یا شناکردن‌ در آب‌ استخر دارای‌ کلر نیز می‌تواند باعث‌ خشکی‌ و ریزش‌ مو شود. برای‌ نگه‌داشتن‌ موها به‌ حالت‌ طبیعی‌ این‌ نکات‌ را رعایت‌ کنید:o از نرم‌کننده‌ها و شامپوهای‌ مخصوص‌ موهای‌ خشک‌ و آسیب‌دیده‌ استفاده‌ کنید.o استفاده‌ از سشوار، بیگودی‌ و... را قطع‌ کنید یا به‌ حداقل‌ برسانید.o برای‌ محافظت‌ از موها، هنگام‌ شناکردن‌ از کلاه‌ ضدآب‌ استفاده‌ کنید.o با یک‌ نرم‌کننده‌ قوی‌ یک‌ بار در هفته‌ موها را تقویت‌ کنید.موهای‌ نرم‌ و لطیف‌موهای‌ کم‌پشت‌ نباید مرده‌ به‌ نظر برسند. این‌ روش‌های‌ ساده‌ را به‌ کار گیرید تا موها پرپشت‌ جلوه‌ کنند:o موها را یکدست‌ کوتاه‌ کنید تا پرتر به‌ نظر برسند.o موها را خیلی‌ بلند نکنید؛ هر چه‌ موها بلندتر باشند کم‌پشت‌تر به‌ نظر می‌رسند.o از حالت‌دهنده‌ها در نوک‌ و ساقهِ مو استفاده‌ کنید؛ نه‌ در ریشه. این‌ کار از سنگین‌شدن‌ مو جلوگیری‌ می‌کند.o استفاده‌ از نرم‌کننده‌ها به‌ پیشگیری‌ از موخوره‌ و آسیب‌ رسیدن‌ به‌ مو کمک‌ می‌کند؛ اما موهای‌ نازک‌ را کم‌پشت‌تر نشان‌ می‌دهد.موهای‌ پرپشت‌بسیاری‌ از کسانی‌ که‌ موهای‌ پرپشت‌ دارند از خشکی‌ مو و خارش‌ و پوسته‌پوسته‌شدن‌ پوست‌ سر شکایت‌ می‌کنند. این‌ مشکل‌ اغلب‌ در اثر شست‌وشوی‌ ناکافی‌ به‌وجود می‌آید. مقدار کمی‌ از شامپو روی‌ پوست‌ سر باقی‌ می‌ماند که‌ باعث‌ خشکی‌ و خارش‌ می‌شود. بعد از شامپوزدن، موی‌ سر را به‌ مدت‌ طولانی‌ با آب‌ بشویید تا با این‌ مشکل‌ مواجه‌ نشوید. در مورد موهای‌ پرپشت‌ به‌ این‌ نکات‌ نیز توجه‌ کنید:o مو را کوتاه‌ یا بلند نگه‌ دارید؛ با کوتاه‌کردن، موهای‌ پرپشت‌ را در کنترل‌ داریم. وزن‌ موهای‌ بلند نیز باعث‌ می‌شود که‌ آن‌ها به‌ طرف‌ پایین‌ نگه‌ داشته‌ شوند. اما اگر طول‌ موها متوسط‌ باشد در پایین‌ به‌ هم‌ گره‌ می‌خورند.o موها را به‌ صورت‌ طبقه‌طبقه‌ کوتاه‌ کنید تا به‌ هم‌ گره‌ نخورند. به‌علاوه، آن‌ها را بیش‌ از اندازه‌ کوتاه‌ نکنید، زیرا حجم‌ مو زیادتر نشان‌ داده‌ می‌شود.o اگر مو را رنگ‌ می‌کنید، رنگ‌های‌ نیمه‌دائمی‌ را انتخاب‌ کنید؛ زیرا در مقایسه‌ با مواد دکلره‌ یا رنگ‌های‌ دائمی‌ اثر پرپشت‌کنندگی‌ کم‌تری‌ دارند.موهای‌ مجعدیکی‌ از بزرگ‌ترین‌ مشکلات‌ افرادی‌ که‌ موی‌ مجعد دارند، درخشندگی‌ کم‌ موهاست. موی‌ مجعد سطحی‌ ناصاف‌ دارد که‌ درخشندگی‌ را به‌خوبی‌ منعکس‌ نمی‌کند. به‌ همین‌ علت‌ هر چه‌ مو فرتر یا مجعدتر باشد، کدرتر به‌ نظر می‌رسد. برای‌ رفع‌ این‌ مشکل‌ این‌ نکات‌ را رعایت‌ کنید:o از نرم‌کننده‌ و مرطوب‌کننده‌ای‌ استفاده‌ کنید که‌ به‌ صاف‌شدن‌ مو کمک‌ می‌کند. این‌ کار باعث‌ می‌شود تا مو نور را بیش‌تر منعکس‌ کند.o در حمام‌ از شانه‌ای‌ استفاده‌ کنید که‌ ماده‌ حالت‌دهنده‌ را به‌ طور یکسان‌ به‌ همه‌ موها برساند.o یک‌ بار در هفته‌ شامپوی‌ شفاف‌کننده‌ مصرف‌ کنید تا کدری‌ مو برطرف‌ شود.o موها را با آب‌ خنک‌ بشویید تا شفافیت‌ مو بهتر منعکس‌ شود.o به‌ آرایشگاه‌هایی‌ مراجعه‌ کنید که‌ خدمات‌ ویژه‌ شفاف‌کردن‌ مو را ارائه‌ می‌دهند.o بعد از شست‌وشو، موها را به‌آرامی‌ با یک‌ حوله‌ ضخیم‌ که‌ آب‌ را به‌خوبی‌ جذب‌ می‌کند خشک‌ کنید.موهای‌ صاف‌متاسفانه‌ موی‌ صاف‌ روی‌ پوست‌ سر می‌خوابد؛ به‌ همین‌ سبب‌ بیش‌تر در معرض‌ چربی‌ پوست‌ قرار می‌گیرد. برای‌ جلوگیری‌ از چرب‌شدن‌ پوست‌ سر، هر روز از یک‌ شامپوی‌ قوی‌ و هفته‌ای‌ یک‌ بار از کرم‌ تقویت‌کننده‌ مخصوص‌ استفاده‌ کنید.



خرید و دانلود  نگهداری از مو