لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
مسعود کرمیان
تاریخ معاصر
نقش مسیحیت صهیونیستی در حمایت از اسرائیل
امروزه، اکثر اندیشمندان به این باور رسیدهاند که مشترکات دینی، اعتقادی و متافیزیکی در پیشبرد استراتژی و اهداف نظامی آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه نقشی اساسی و غیر قابل انکار دارد. این وجوه مشترک آنقدر قوی و محکم میباشد که منافع مشترک اقتصادی را به حاشیه رانده و خود در اولویت نخست قرار گرفته است.
این راهبرد و استراتژی بر پایهی باورهای شکل گرفته، ریشه در تعالیم و تفاسیر نورانی دارد، مانند اعتقاد به بازگشت مسیح در آخر الزمان . ولی در باور مسیحیان بنیادگرا و یهودیان صهیونیست، وقوع این واقعه، منوط به بروز وقایعی میباشد که از جملهی آنها میتوان به اجتماع و استقرار یهودیان در سرزمین فلسطین، ویرانی قبلهی اول مسلمین و مساجدالاقصی و صخره در بیتالمقدس و ساختن معبد بزرگ یهود به جای آنها و وقوع نبرد آخر الزمان یا جنگ بزرگ آرماگدون در صحرای آرماگدون و در سرزمینهای اشغالی فلسطین اشاره کرد.
این پیش شرطها بین مسیحیت بنیادگرا و معتقدان به عهد عتیق و یهودیان بنیادگرا مشترک میباشد و این وجوه اشتراک بین این دو گروه یک جریان اعتقادی- سیاسی را به وجود آورده که به مسیحیت صهیونیستی و یا صهیونیسم مسیحی معروف گشته است. مطالعات تاریخی در ارتباط با این پدیده نشان میدهد که این جریان در بسیاری از تحولات سیاسی و تغییرات ژئوپولیتیکی و خصوصاً پیدایش کشور نامشروع اسرائیل نقش اساسی و جدی داشته است.
در حال حاضر مسیحیت صهیونیستی در تدوین دکترین و هدایت سیاست خارجی آمریکا و پیشبرد آن در راستای دسترسی به اهداف سیاسی- دینی متاثر از نگرش و جهانبینی مسیحیت صهیونیستی، نقش غیر قابل انکاری دارد؛ به طوری که نیروهای راست سنتی آمریکا را نیز به کناری زده و آنها را از صحنهی سیاست خارجی این کشور تقریباً حذف نموده است.
پیدایش و سیر تطور تاریخی پدیدهی مسیحیت صهیونیستی را باید در آموزههای پروتستانیزم و پیوریتانیسم جستجو کرد. در واقع، این دو را باید بستر ظهور و شکلگیری جریان مسیحیت صهیونیستی دانست. وجود عناصر عبرانی و آموزههای ایدئولوژیکی عهد عتیق در پروتستانیسم مسیحی که وجه تمایز بارز و شاخص میان مسیحیت کاتولیک و پروتستان است، این ظن و گمان را ایجاد نموده است که پروتستانیسم و پیوریتانیزم نوعی یهودی گری در مسیحیت میباشد.
لازم به ذکر است که براساس آرا و نظرات موجود، رهبران و بنیانگذاران پروتستانیزم، خود به یهودی بودن یا یهودی گری متهم میباشند و این موضوع نه تنها از جانب منابع کلیسای کاتولیک بیان شده بلکه در بسیاری از منابع یهودی نیز مورد تایید قرار گرفته است. بنابراین نقش یهود و یهودی گری در پیدایش پروتستانیسم مسیح غیر قابل انکار است . با روشن شدن این موضوع شاید بتوان ادعا کرد علت هم آواییی انگلیس یک دولت اروپایی میباشد ولی در بسیاری از مسائل خصوصاً حمایت از رژیم نامشروع صهیونیستی، مسألهی نفت خاورمیانه، مسائل خلیج فارس، صلح خاورمیانه، حرکتهای نظامی آمریکا در افغانستان و عراق و بالاخره ضدیت و دشمنی با جمهوری اسلامی، کاملاً با دولت آمریکا هماهنگ و در بسیاری از موارد نیز به صورت متحد آمریکا عمل میکند. این مساله پیش از اینکه ریشه در منافع مشترک داشته باشد ریشه در یک بستر تاریخی و اعتقادی مشترک دارد که در جنبش پروتستانیزم و پیوریتالیزم نهفته است؛ جنبشی که در انگلیس سر برآورد و سپس به آمریکا رفت و در پیدایش و تکوین و شکلگیری هویت اعتقادی- فرهنگی آمریکا نقش تاریخی و مهمی ایفا نمود.
+ نوشته شده در شنبه بیست و پنجم شهریور 1385ساعت 13:38 توسط مسعود کرمیان | 7 نظر
آیا میدانید صهیونیزم مسیحی چیست؟
وقتی از گروههای دینی رادیکال در رویارویی اسرائیل و فلسطین سخن به میان میآید بلافاصله گروههای دینی که تحت نام اسلام و یهودیت قرار دارند به ذهن متبادر میگردد. در صورتی که گروههای رادیکال و افراطی مسیحی که نامی از آنها برده نمیشود در این رابطه اهمیت غیر قابل انکاری را دارا هستند.
این گروهها از آن جهت که نقش فعلی را در رویارویی اسرائیل و فلسطینیان بر عهده داشته و مخالف هرگونه برقراری صلح بین آنها هستند به گروههای افراطی معروفند.
گروههای مسیحی مذکور عموماً بنیادگرا (رادیکال) بوده و جانبدار و هوادار اسرائیل هستند. آنها حتی در ارتباط با اهداف وجودی خود، حتی از بسیاری از اسرائیلیها هم بنیادگراترند؛ در حالی که میان اعضای آنها هیچ اسرائیلی و یا فلسطینی وجود ندارد و فقط رهبران بعضی از این گروهها اسرائیلی هستند. برخی از این گروهها با حمایت از سیاستهای صهیونیستی دولت اسرائیل و با حمایت مستقیم از تعدادی گروههای دیگر یهودی به توسعه و تشدید درگیری و رویارویی در خاورمیانه دامن میزنند. گروههای دیگر نیز غیر مستقیم در این رابطه فعال هستند. این گروهها، در حال جمعآوری اعانه و کمک برای اسرائیل و گروههای اسرائیلی در دیگر کشورها بوده و در این کشور، اطلاعات نادرستی را به جانبداری از اسرائیل و در ارتباط با درگیری و رویاروییهای داخلی در اسرائیل پخش میکنند. علاوه بر این، این گروهها در حکومتهای کشورهای خود گروههای نفوذی (لابی) را در حمایت از اسرائیل تشکیل داده یا میدهند .
از جملهی این گروههای نفوذ، لابی موجود در کنگرهی آمریکاست که در حد قابل توجهی کارایی دارد. لابی گروههای مذکور که جانبدار اسرائیل بوده و در کنگره صاحب نفوذ است به قدری بزرگ و قدرتمند است که هر ساله به واسطهی آن 5/5 میلیارد دلار به صورت بلاعوض از جانب دولت آمریکا به اسرائیل پرداخت میشود. گروههای صهیونیست مسیحی از آنجایی که معتقد به وجود هفت مرحلهی گذار در کتاب مقدس هستند خود ار تقدیر گرایان میدانند. در عین حال، این گروههای مسیحی به دلیل این که قبل از جنگ آرماگدون بودهاند و از فلاکت و مشقات و درد و رنج آن جنگ دور نگه داشته شداند خود را بخشوده شدگان مینامند.
این مراحل هفتگانه که در کتاب مقدس پیشگویی شده و بخشوده شدگان به آن اعتقاد دارند عبارتند از:
1- بازگشت یهودیان به فلسطین
2- ایجاد دولت یهود
3- موعظه شدن انجیل به بنی اسرائیل و دیگر مردم دنیا
4- به بهشت رفتن تمامی کسانی که به کلیسا ایمان آوردهاند.
5- دوران فلاکت که هفت سال طول خواهد کشید. در این مرحله، یهودیان و یا به اصطلاح مومنان، ظلم خواهند دید، امام سرانجام صالحان با پیروان دجال به نبرد خواهند پرداخت.
6- وقوع جنگ آرماگدون یا جنگی که در صحرای مگیدو در اسرائیل به وقوع خواهد پیوست.
7- شکست لشگریان دجال و استقرار پادشاهی مسیح. پایتخت این پادشاهی اورشلیم(قدس) خواهد بود و به وسیلهی یهودیان اداره خواهد شد و یهودیان به مسیح خواهند پیوست و یا مسیحی خواهند شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
مسعود کرمیان
تاریخ معاصر
نقش مسیحیت صهیونیستی در حمایت از اسرائیل
امروزه، اکثر اندیشمندان به این باور رسیدهاند که مشترکات دینی، اعتقادی و متافیزیکی در پیشبرد استراتژی و اهداف نظامی آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه نقشی اساسی و غیر قابل انکار دارد. این وجوه مشترک آنقدر قوی و محکم میباشد که منافع مشترک اقتصادی را به حاشیه رانده و خود در اولویت نخست قرار گرفته است.
این راهبرد و استراتژی بر پایهی باورهای شکل گرفته، ریشه در تعالیم و تفاسیر نورانی دارد، مانند اعتقاد به بازگشت مسیح در آخر الزمان . ولی در باور مسیحیان بنیادگرا و یهودیان صهیونیست، وقوع این واقعه، منوط به بروز وقایعی میباشد که از جملهی آنها میتوان به اجتماع و استقرار یهودیان در سرزمین فلسطین، ویرانی قبلهی اول مسلمین و مساجدالاقصی و صخره در بیتالمقدس و ساختن معبد بزرگ یهود به جای آنها و وقوع نبرد آخر الزمان یا جنگ بزرگ آرماگدون در صحرای آرماگدون و در سرزمینهای اشغالی فلسطین اشاره کرد.
این پیش شرطها بین مسیحیت بنیادگرا و معتقدان به عهد عتیق و یهودیان بنیادگرا مشترک میباشد و این وجوه اشتراک بین این دو گروه یک جریان اعتقادی- سیاسی را به وجود آورده که به مسیحیت صهیونیستی و یا صهیونیسم مسیحی معروف گشته است. مطالعات تاریخی در ارتباط با این پدیده نشان میدهد که این جریان در بسیاری از تحولات سیاسی و تغییرات ژئوپولیتیکی و خصوصاً پیدایش کشور نامشروع اسرائیل نقش اساسی و جدی داشته است.
در حال حاضر مسیحیت صهیونیستی در تدوین دکترین و هدایت سیاست خارجی آمریکا و پیشبرد آن در راستای دسترسی به اهداف سیاسی- دینی متاثر از نگرش و جهانبینی مسیحیت صهیونیستی، نقش غیر قابل انکاری دارد؛ به طوری که نیروهای راست سنتی آمریکا را نیز به کناری زده و آنها را از صحنهی سیاست خارجی این کشور تقریباً حذف نموده است.
پیدایش و سیر تطور تاریخی پدیدهی مسیحیت صهیونیستی را باید در آموزههای پروتستانیزم و پیوریتانیسم جستجو کرد. در واقع، این دو را باید بستر ظهور و شکلگیری جریان مسیحیت صهیونیستی دانست. وجود عناصر عبرانی و آموزههای ایدئولوژیکی عهد عتیق در پروتستانیسم مسیحی که وجه تمایز بارز و شاخص میان مسیحیت کاتولیک و پروتستان است، این ظن و گمان را ایجاد نموده است که پروتستانیسم و پیوریتانیزم نوعی یهودی گری در مسیحیت میباشد.
لازم به ذکر است که براساس آرا و نظرات موجود، رهبران و بنیانگذاران پروتستانیزم، خود به یهودی بودن یا یهودی گری متهم میباشند و این موضوع نه تنها از جانب منابع کلیسای کاتولیک بیان شده بلکه در بسیاری از منابع یهودی نیز مورد تایید قرار گرفته است. بنابراین نقش یهود و یهودی گری در پیدایش پروتستانیسم مسیح غیر قابل انکار است . با روشن شدن این موضوع شاید بتوان ادعا کرد علت هم آواییی انگلیس یک دولت اروپایی میباشد ولی در بسیاری از مسائل خصوصاً حمایت از رژیم نامشروع صهیونیستی، مسألهی نفت خاورمیانه، مسائل خلیج فارس، صلح خاورمیانه، حرکتهای نظامی آمریکا در افغانستان و عراق و بالاخره ضدیت و دشمنی با جمهوری اسلامی، کاملاً با دولت آمریکا هماهنگ و در بسیاری از موارد نیز به صورت متحد آمریکا عمل میکند. این مساله پیش از اینکه ریشه در منافع مشترک داشته باشد ریشه در یک بستر تاریخی و اعتقادی مشترک دارد که در جنبش پروتستانیزم و پیوریتالیزم نهفته است؛ جنبشی که در انگلیس سر برآورد و سپس به آمریکا رفت و در پیدایش و تکوین و شکلگیری هویت اعتقادی- فرهنگی آمریکا نقش تاریخی و مهمی ایفا نمود.
+ نوشته شده در شنبه بیست و پنجم شهریور 1385ساعت 13:38 توسط مسعود کرمیان | 7 نظر
آیا میدانید صهیونیزم مسیحی چیست؟
وقتی از گروههای دینی رادیکال در رویارویی اسرائیل و فلسطین سخن به میان میآید بلافاصله گروههای دینی که تحت نام اسلام و یهودیت قرار دارند به ذهن متبادر میگردد. در صورتی که گروههای رادیکال و افراطی مسیحی که نامی از آنها برده نمیشود در این رابطه اهمیت غیر قابل انکاری را دارا هستند.
این گروهها از آن جهت که نقش فعلی را در رویارویی اسرائیل و فلسطینیان بر عهده داشته و مخالف هرگونه برقراری صلح بین آنها هستند به گروههای افراطی معروفند.
گروههای مسیحی مذکور عموماً بنیادگرا (رادیکال) بوده و جانبدار و هوادار اسرائیل هستند. آنها حتی در ارتباط با اهداف وجودی خود، حتی از بسیاری از اسرائیلیها هم بنیادگراترند؛ در حالی که میان اعضای آنها هیچ اسرائیلی و یا فلسطینی وجود ندارد و فقط رهبران بعضی از این گروهها اسرائیلی هستند. برخی از این گروهها با حمایت از سیاستهای صهیونیستی دولت اسرائیل و با حمایت مستقیم از تعدادی گروههای دیگر یهودی به توسعه و تشدید درگیری و رویارویی در خاورمیانه دامن میزنند. گروههای دیگر نیز غیر مستقیم در این رابطه فعال هستند. این گروهها، در حال جمعآوری اعانه و کمک برای اسرائیل و گروههای اسرائیلی در دیگر کشورها بوده و در این کشور، اطلاعات نادرستی را به جانبداری از اسرائیل و در ارتباط با درگیری و رویاروییهای داخلی در اسرائیل پخش میکنند. علاوه بر این، این گروهها در حکومتهای کشورهای خود گروههای نفوذی (لابی) را در حمایت از اسرائیل تشکیل داده یا میدهند .
از جملهی این گروههای نفوذ، لابی موجود در کنگرهی آمریکاست که در حد قابل توجهی کارایی دارد. لابی گروههای مذکور که جانبدار اسرائیل بوده و در کنگره صاحب نفوذ است به قدری بزرگ و قدرتمند است که هر ساله به واسطهی آن 5/5 میلیارد دلار به صورت بلاعوض از جانب دولت آمریکا به اسرائیل پرداخت میشود. گروههای صهیونیست مسیحی از آنجایی که معتقد به وجود هفت مرحلهی گذار در کتاب مقدس هستند خود ار تقدیر گرایان میدانند. در عین حال، این گروههای مسیحی به دلیل این که قبل از جنگ آرماگدون بودهاند و از فلاکت و مشقات و درد و رنج آن جنگ دور نگه داشته شداند خود را بخشوده شدگان مینامند.
این مراحل هفتگانه که در کتاب مقدس پیشگویی شده و بخشوده شدگان به آن اعتقاد دارند عبارتند از:
1- بازگشت یهودیان به فلسطین
2- ایجاد دولت یهود
3- موعظه شدن انجیل به بنی اسرائیل و دیگر مردم دنیا
4- به بهشت رفتن تمامی کسانی که به کلیسا ایمان آوردهاند.
5- دوران فلاکت که هفت سال طول خواهد کشید. در این مرحله، یهودیان و یا به اصطلاح مومنان، ظلم خواهند دید، امام سرانجام صالحان با پیروان دجال به نبرد خواهند پرداخت.
6- وقوع جنگ آرماگدون یا جنگی که در صحرای مگیدو در اسرائیل به وقوع خواهد پیوست.
7- شکست لشگریان دجال و استقرار پادشاهی مسیح. پایتخت این پادشاهی اورشلیم(قدس) خواهد بود و به وسیلهی یهودیان اداره خواهد شد و یهودیان به مسیح خواهند پیوست و یا مسیحی خواهند شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 38 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه:
اگر در خانواده دچار مشکل هستید، اگر در محیط کار آنچنان که باید و شاید موفق نیستید اگر برای جامعه خود یک شهروند مثبت و مفید نیستید. اگر در انتشار افکارتان، یا استفاده از حمایت های دیگران(همکاران، همکلاسی ها، خویشاوندان، همسایگان، دوستان و نزدیکان) خود کامیاب و برخوردار نیستید همه و همه ناشی از ضعف اعتماد به نفس است و بس! اعتماد به نفس یعنی اضافه شده، یعنی آرام شدن، یعنی پشتیبانی دیدن یعنی ترمیم و تکمیل گردیدن. فکرهای غلط، ترس و پرهیز از ارتباطات مثبت، اجتناب از گفت و گوهای منطقی، عاقلانه و در عین حال دوستانه و تنهایی، عامل استثنایی برای عدم موفقیت و شکست خوردن است. اعتماد به نفس کلید طلایی برای برخورداری از روابط سالم و لذتبخش خانوادگی و اجتماعی، اسباب رسیدن به موقعیت مناسب و درآمد و پس انداز مکفی و اساس دوست داشتن و برقراری ارتباطات سودمند و موثر است.
شما نیز می توانید برای رسیدن به خواسته ها و شرایط مطلوب دست به تغییر باور و ایجاد زمینه های روانی لازم برای تقویت اعتماد به نفس در خود بزنید. اصول اساسی اعتماد به نفس به شما می آموزد که چگونه نشاط را، اشتغال را، امنیت روانی و اجتماعی راه رهایی از مشکلات و خلاصی از ناملایمات را از خویش و نه از دیگران و نه از جامعه انتظار داشته باشید.
با عمل کردن به این اصول و اعتماد به نفس در شما تقویت شده و شهامت ابراز نظر در مقابل دیگران و جرات رد کردن اشتباه های منفی در وجودتان شکل می گیرد. با تقویت اعتماد به نفس تقویت مبانی جامعه پذیری و آداب شهروندی، قبول مسوولیت های پدر و مادر بودن، فرزند بودن، دانشجو بودن، شهروند بودن، همسایه بودن و … امکان پدیر خواهد بود.
از طرفی رهایی از محدودیت ها و ناتوانی های تحمیلی به انسان زمانی میسر خواهد شد که انسان خود بدین باور برسد که دارای توانمندی های درونی بسیار است. در حقیقت باید ارزش خویش را بشناسید و با اعتماد به نفس کامل برای رفع نواقص و حل مشکلات گام بردارید. همیشه به یاد داشته باشید«شما همانی هستید که تصمیم گرفتید بشوید»
تعریف اعتماد به نفس
«اعتماد به نفس عبارت است از احساس اطمینان نسبتی به خود، به عبارت دیگر اعتماد به نفس یک فرد به نحوه ی احساس او درباره ی«من» خویش بستگی دارد»
«شما در مورد خودتان چگونه فکر می کنید؟ آیا نظر مساعدی نسبت به خودتان دارید و به خودتان احترام می گذارید؟ اگر پاسخ شما به این سوالات مثبت باشد در این صورت می توان گفت که شما از یک من قوی و ایده آن برخودار هستید اما اگر شما نظر مساعدی نسبت به خودتان ندارید و برای خودتان احترام قائل نمی شوید، می توان گفت که شما دارای من ضعیفی هستید. مع الوصف، باید گفت که نظر فرد نسبت به خودش در موقعیتهای مختلف زندگی یکسان نیست و ممکن است که او در یک موقعیت خودش را خوب و قوی بیندازد ولی دیگری خودپنداری ضعیفی داشته باشد.
اما چیزی که ناصف آور است این است که اغلب ما معمولا بیشتر به جنبه های ضعیف خودمان اهمیت می دهیم و تمام توجه مان را بر روی نکته های ضعف هایمان متمرکز می کنیم و نه بر روی امتیازاتمان پس چاره کار چیست؟
نخستین قدم شما برای تقویت و بالا بودن اعتماد به نفس خود درک و فهم این حقیقت باید باشد که اعتماد به نفس، در واقع همان نظر و عقیده ای است که شما راجع به خودتان دارید آگاهی از این امر منجر به این خواهد شد که در تقویت اعتماد به نفستان در مسیر صحیحی گام بردارید. در مرحله ی بعدی باید از خودتان بپرسید که چرا در برخی از جنبه های زندگی دارای اعتماد به نفس کافی نیستید؟ یک دلیل آن شاید مورد مقایسه قرار دادن خودتان با افراد دیگر باشد.
به این ترتیب اگر در این مقایسه شما خودتان را کمتر از دیگران بدانید مسلما خودپنداریتان رو به نقصان خواهد بود به طور کلی هنگامی که شما خودتان را با فرد دیگری مقایسه می کنید این فرد چه یم هنرمند باشد و چه یک ورزشکار و چه یک وکیل، یک پزشک، یک تاجر و یک دانشجو اگر آن فرد را در بعضی خصوصیتها بهتر از خودتان بدانید خودپنداری شما تضعیف خواهد شد اما جهت مقابله با این وضعیت و جهت مقابله با این که خودپنداری صحیح و مناسبی از خود داشته باشیم بهترین شیوه نگریستن به سایر افراد داشتن یک نگرش کلی است که در آن همه ی انسان ها با هم برابر در نظر گرفته شوند به عبارت بهتر به هنگام مقایسه خود با دیگران باید به این نکته توجه داشته باشید که هر انسانی درباره ی منابع مختلفی است هیچ کس یک مرد یا یک زن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
ایران - آنچه که رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی خود بهعنوان محورهای اساسی سالجاری مشخص کردهاند شامل دو راهبرد مکمل برای ایفای نقش در دو محیط ملی و بینالمللی است.
«اتحاد ملی» نیاز و راهبرد در عرصه داخلی است و «انسجام اسلامی» اولا نحوه نقشآفرینی ایران در حوزه بیرونی و ثانیا ضرورتی برای امت واحده اسلامی دانسته میشود.
در سیر تدوین استراتژی، راهبرد یا راهبردهای نهایی از فرایندی ناشی میشود که شناخت و ارزیابی محیط (داخلی و خارجی) جانمایه اصلی آن است.
به عبارت دیگر نمیتوان تا ارزیابی درستی از شرایط دو محیط داخلی و خارجی در مؤلفههای مختلف آن (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و امنیتی) نداشت به تدوین استراتژی پرداخت.
علاوه بر این، تعیین راهبرد بهتنهایی بیمعناست. اولا این راهبرد باید سایهای از سیاستهای کلی، اهداف و سندهای بالادستی باشد و ثانیا برای تحقق آن، سیاستهایی تعریف و اجرا شوند که دقیقا در راستا و تصویری از آن باشند.
نبود همین محور دوم، متأسفانه مشکلی است که نظام برنامهریزی ما همواره از آن رنج برده است و به همین جهت در بیشتر موارد، از ارائه یک مدل منسجم و خودافزاینده ناتوان بودهایم. بهعنوان مثال لایحههای بودجه سالانه تا چه حد متأثر از قانون برنامه توسعه و سند چشمانداز بیستساله (بهعنوان یک و دو لایه بالاتر) تدوین میشوند؟
اما چرا اتحاد ملی این روزها بیشتر از هر روز اهمیت دارد و چرا باید تمامی سیاستها، برنامهها و حتی اظهارنظرها بهگونهای طراحی و بیان شوند که تقویتکننده وحدت ملی باشند؟
امنیت هر ملت، عنصر و شاخص اصلی منافع ملی است و اساسا یک ملت با اتکا به توان و قدرت خود – که تجمیعی از مؤلفههای موضوعی قدرت هستند – میتواند به نقطه امنی برسد که منافعش در آن حفظ یا تأمین میشود. وقتی به مؤلفههای تشکیلدهنده قدرت ملی نگاه میکنیم درجه انسجام و وحدت ملی را یکی از مهمترین آنها مییابیم.
به عبارت بهتر، اگرچه ادوات نظامی، تولید ناخالص ملی، مردمسالاری، فناوریهای مدرن نظیر دانش هستهای یا سلولهای بنیادی، جایگاه بینالمللی و... در مؤلفههای نظامی، اقتصادی، سیاسی و علمی قدرت ملی مؤثرند اما همه اینها در سایه ملتی متحد و منسجم به منصه ظهور میرسند.
در عرصه جهانی، وقتی دولت یا دولتهای متخاصم بخواهند کشوری را تهدید کنند یا تهدید را به اجرا بگذارند پس از درج اعداد کمی مؤلفههایی از این دست در یک جدول محاسباتی، قدرت و توان آن ملت را دقیقا ارزیابی میکنند تا بدانند تصمیمات آنها مؤثر است یا نه.
ازاینرو همچنان که ادوات نظامی، آمادگی رزمی، قدرت و سرعت واکنش، توانایی جنگ یا دفاع نامتقارن و پایگاههای نظامی فرامرزی نوعی بازدارندگی در مقابل تهدیدات تلقی میشود، کیفیت دیپلماسی، ابتکارات دیپلماتیک و میزان میانجیگریها، وابستگی دیگر واحدهای سیاسی، امنیت داخلی، کارآیی سازمان دولت، تولید ناخالص ملی، ضریب جینی، توریسم ،تنوع صادرات، وابستگی به بازارهای خاص، رفاه اجتماعی، سرانه پژوهش، تعداد مقاله علمی و حدود یکصد شاخص دیگر نیز تولید قدرت و به تبع آن، تولید بازدارندگی میکنند و در این میان درجه اتحاد و انسجام ملی نیز به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی قدرت، عامل مهم در بازدارندگی از هرگونه تهدید خارجی است.
البته خوشبختانه، ما در کشوری زندگی میکنیم که بهلحاظ شاخصها، ملتی یکپارچه تعریف میشوند و با کشورهایی چون عراق، یوگسلاوی سابق و... متفاوت است که آحاد گنجانده شده در آن واحد سیاسی، نژاد، تمدن و خاستگاه یکسانی ندارند.
قومیتهای درون چنین واحدهایی ظرفیتگریز از مرکز دارند و چنانچه قدرت چسبندگی مرکز به دلایلی کاهش یابد بهسادگی فرو میپاشند و حتی به جنگ و جدال داخلی میپردازند. کشور ما نیاز به پروژه ملتسازی نیز ندارد چراکه با عطف به پیشینه خود قرنهاست که یک ملت بوده است.
حال با این مقدمات باید گفت اگر وحدت ملی یک ضرورت هر روز و البته امروز ماست و با اتکای به این دارایی میتوانیم در مقابل طراحان تهدید، بازدارندگی ایجاد کنیم پس همه سیاستها، رفتار و حتی گفتار ما در این ایام باید متأثر از این سیاست باشد.
در این میان نقش دستگاههای حکومتی و رسانهها بهدلیل گستردگی و تأثیرگذاری خود اهمیت بیشتری مییابد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
بررسی پیک های نوروزی سال86-85
ب- پیک سال دوم :ارسالی از منطقه مبارکه
نقاط قوت:مطالب بیشتر حول رایانه ومعرفی سایت وهمچنین نرم افزار وسخت افزار می باشد مطالبی از قبیل آیا می دانید-فایلهای زیپ - لحیم کاری -سایت کودکان و....
همچنین طرح پشت جلد-تصویری از مجتمع فولاد مبارکه- متناسب با کتاب حرفه وفن می باشد.
نقاط ضعف:تنها مطالب مربوط به لحیم کاری متناسب با کتاب حرفه وفن است ومطالب بیشتری در این زمینه مشاهده نمی شود.
ج-پیک سال سوم:ارسالی ازناحیه ۴
نقاط قوت:مطالب بسیار مفید ومتنوعی در ارتباط با درس حرفه وفن مشاهده می گردد مطالبی پیرامون صرفه جویی در مصرف آب زنگ زدگی آلومینیوم -آبگرمکن خورشیدی- کلسیم-معرفی سایتهای مفید- رایانه-مصونیت در برابر بیماریها-پخت کلوچه - موتور سیکلت-تولید کاغذ-بهداشت روانی -هفت سین حرفه وفن و.... که متناسب با پسران ودختران می باشد.
ضعف:مطلب "طلای کثیف " وکربو ییدراتهابا سال اول مشترک می باشد همچنین طرح روی جلد تناسبی با فناوری ندارد .
پیشنهاد: بهتر است مسولین عزیز که کار نظارت بر طراحی و تایپ پیکها را بر عهده دارندتوجه بیشتری به این امر نمایند تا از درج مطالب تکراری در پیکهای سه پایه جلوگیری شود.
بررسی پیک نوروزی پایه ی پنجم
نقطه نظرات سرگروه های پایه ی پنجم دررابطه با پیک نوروزی این پایه
باعرض سلام ، ضمن تشکراز دست اندرکاران پیک نوروزی پایه ی پنجم وآرزوی سالی سرشار
ازموفقیت ،شادکامی وسلامتی برای ایشان نقطه نظرات خود را به شرح ذیل اعلام می داریم .
1- در صفحه یک، تصویر گل جالب نیست واگر از گل هایی با رنگ های شادتر استفاده می شد
مناسب تر بود .
2- صفحه دوم، سوال اول اگر در ادامه ی سوال از دانش اموزان پرسشی نموده که باعث خلاقیت
در آنها می شد بهتر بود.
3- درصفحه دو،سوال دوم قسمت آخر ،با توجه به این که از دانش آموزخواسته شده یک خاطره
ویاداستان در رابطه با معنی پیام قرآنی بنویسد،دانش آموز رابه فکر وامی داردوباعث خلاقیت او
می گرددواز این جهت سوال خوبی می باشد.
4- با توجه به آن که پیک نوروزی با درس قرآن آغاز شده است ،بهتر بود در ابتدا یک حدیث یا
آیه مرتبط با عظمت قرآن یا ارزش تلاوت وعمل به دستورات آن آورده می شد.
5- درصفحه سوم، اگر ازسولات کاربردی که دانش آموزان دراجتماع با آنها سروکاردارنداستفاده
می شد مناسب تر بود.ضمن آن که سوال اول ،سوال خوبی می باشد.
6- در صفحه چهارم ،قسمت اول ،اگر سوال به صورتی طراحی شده بود که دانش آموزخودش به وجود رنگین کمان پی می برد مناسب تر بود.ضمن آن که سوال دوم این صفحه جالب می باشد.
7- درصفحه پنجم هم تصویر جا لب است وهم سوال.زیراباعث می شود تا دانش آموز از قوه ی
تخیل خود استفاده کندوموجب پرورش خلاقیت می گردد.
8- درصفحه شش هم تصاویر جالب است وهم سوالات مطرح شده ،البته اگر نقشه کشور عراق
کمی بزرگتر انتخاب شده بود، نوشتن مواردخواسته شده درروی نقشه، برای دانش آموز راحت
تربود.
9- درصفحه هفت،سوال خوبی مطرح شده است ،زیرادانش آموزرابه فکروامی دارد.ضمن آن که تصویرورنگ آمیزی این صفحه زیبامی باشد.
10-درصفحه هشت ،چون سوالات درقالب بازی مطرح شده برای دانش آموز مناسب وجذاب
است.تصاویر هم جالب می باشد.سوال چیستان هم، درسطح فهم فراگیر است.
11- درصفحه نهم،سوال اول سوال مناسبی نیست. ولی دو سوال بعدی جا لب طراحی شده است
،به خصوص سوال دوم که دانش آموز را متوجه درست راه رفتن می کند وبه سلامتی وی کمک می نماید.
12- درصفحات ده ویازده ،سوالات وتصاویر جالب می باشد.توضیحات داده شده دررابطه با
کشور مکزیک برای بالا بردن اطلاعا ت عمومی دانش آموز مفید می باشد.
13- درصفحات دوازده وسیزده،مطالب جالبی مطرح شده است.
14- درصفحه چهارده ،از شعر زیبایی استفاده شده ،امادرک نثر گلستان مطرح شده، برای دانش
آموز مشکل می باشد.
15- درصفحه پانزده ،موارد خواسته شده جالب بوده وایجاد خلاقیت می کند.
16- درصفحه شانزده،سوال چیستان اولا بسیار گیج کننده می باشدونیاز به تجزیه وتحلیل دارد.
ثانیا در حد فهم دانش آموز مطرح نشده است.ضمن آن که قسمت اول چیستان هیچ گونه ارتباطی
باجواب ندارد.بایستی درانتخاب چیستان بیشتر دقت می شد.
17- تصاویروسوالات صفحه هفده مناسب وجا لب می باشد.
18- سوال صفحه هجده ،دانش آموز رابه تفکر وامی دارد،درنتیجه سوال خوبی می باشد.
19- صفحه نوزده جالب ومناسب می باشد.
20- در صفحه بیست ، باتوجه به آن که فقط از تصاویر پسرها استفاده شده ،در حق دخترها
درامرورزش کوتاهی شده است.