لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
مقدمه:
تعریف نظارت آموزشی
یکی از اسرار نهفته برای افراد خارج از حرفه تعلیم و تربیت و تا حدی در میان خود این حرفه، وجود کارکنانی تحت عنوان ناظر آموزشی یا راهنمای تعلیماتی در مدرسه است.
والدین و گاهی معلمان اعتراف می کنند که از وجود چنین متخصصانی در نظام آموزش و پرورش کشور بی اطلاع هستند. اگرچه افراد عامی نیز می دانند که در مدارس کارکنان متعددی نظیر سرایدار، دفتردار، آبدارچی و مشاور وجود دارند، اما در واقع تصور آنها از کارکنان مدرسه، معلمان کلاسها و مدیر مدرسه است. اگر از افراد جامعه خواسته شود که یک راهنمای تعلیماتی مدرسه را معرفی کنند، احتمالاً به مدیر مدرسه، که ممکن است خودش یگانه راهنمای آموزشی باشد، اشاره می کنند و یا ممکن است به رئیس ناحیه که نقش محدودی در امر نظارت آموزشی دارد اشاره نمایند.
با توجه به حضور فعالانه راهنمایان آموزشی در مدارس و نواحی سراسر کشور، با کمال تعجب مشاهده می شود که نقش آنها به درستی تعریف نشده است. بخشهای بازرگانی و صنعت این مشکل را ندارند. موقعیت ناظران بازرگانی یا صنعتی بسیار برجسته و در ساختار مدیریتی سازمان به خوبی تعریف شده است. اما راهنمایان آموزشی ممکن است به عنوان بخشی از ساختار مدیریتی مدرسه باشند یا نباشند و این مسأله در میان متخصصان نظارت آموزشی مورد بحث و مجادله است.
راهنمایان آموزشی چه کسانی هستند
معنای قدیمی نظارت عبارت از بررسی کار دیگران است. بنابراین هر مدیر اجرایی به خودی خود یک ناظر آموزشی است. اگر مفهوم نظارت آموزشی را به مدیریت نیروی انسانی و کارکنان محدود کنیم، بنابراین مدیر اجرایی حتماً همان راهنمای آموزشی است و اگر نظارت آموزشی را در گستر وسیعتر وسیله بهبود برنامه درسی و آموزش ببینیم نمی توانیم بگوییم هر مدیر اجرایی یک ناظر آموزشی است.
اگرچه از نظر منطقی هر کارمند اداری مدرسه که در بهبود برنامه درسی و آموزش کمک کند، یک ناظر آموزشی است، اما در عمل بعضی افراد در مدرسه وظیفه مدیریت نیروی انسانی را دارند، در حالی که بعضی دیگر به عنوان مسؤول بهبود برنامه درسی و آموزش انتخاب می شوند.
بحثهای زیادی می شود که آیا مدیر اجرایی به طور مثال یک ناظر هم هست. اگرچه مدیران مدارس مسؤولیت برنامه درسی و آموزش مدرسه را نیز به عهده دارند، نظارت بر این موارد فقط یکی از وظایف آنهاست. متأسفانه، نظارت آموزشی برای خیلی از مدیران مدارس جزو وظایف درجه دوم به حساب می آید و اغلب شکایت می کنند که فرصت ندارند تا برنامه درسی و آموزشی را هدایت کنند، زیرا سخت گرفتار کارهای روزانه مدرسه هستند.
باید خاطر نشان کرد که در مدارس کوچک سراسر کشور یک مدیر و چند معلم استخدام می کنند و مدیر هیچ فرد کمکی ندارد، مدیر نه از روی علاقه بلکه مجبور است وظایف راهنمای آموزشی را نیز انجام دهد. البته با توجه به عناوین قبلی که در گذشته مدیران به جای راهنمایان آموزشی انجام وظیفه می کردند این امر امکان پذیر است. در هر حال در نقش مدیر به راهنمای آموزشی تغییر مشهود است. گروه متخصصان، مدارس را به عنوان کانون تغییرات در نظر گرفته اند و مسؤولیت امر آموزش را مستقیماً بر عهده مدیر مدرسه قرار داده اند. اگرچه بعضی از مدیران مدارس وقت کمتری را به نظارت آموزشی اختصاص می دهند و بیشتر کارها را به دیگران واگذار می کنند، اما روز به روز تعداد بیشتری از این مدیران نقش راهنمای آموزشی را به حساب می آورند. پیشرفتهایی که در تدوین برنامه درسی، روشهای ارزشیابی، اضافه پرداخت به معلمان شایسته و برنامه ارتقای معلمان صورت گرفته، مدیر مدرسه را وادار کرده تا مسؤولیتهای مربوط به نظارت آموزشی را انجام دهد و بپذیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
نظارت و راهنمایی آموزشی
بسیاری از اندیشمندان، مشکلات راهنمایان تعلیماتی را ناتوانی در ایجاد رابطه مفید و برقراری تفاهم موثر با معلمان و مدیران ذکر کرده اند. مضافا به منظور آن که معلمان بیشتر به ارزش و مقام خود پی برده و محیط را طوری آماده سازند که دانش آموزان در هر فرصتی از توانایی های خود حداکثر استفاده را ببرند.
راهنمایان تعلیماتی که تجربه و آمادگی بیشتری در تدریس دارند سریعتر توسط مدیران و معلمان پذیرفته شده و بهتر می توانند با آنان در جهت یاددهی- یادگیری دانش آموزان ارتباط برقرار سازند.
بسیاری از اندیشمندان، مشکلات راهنمایان تعلیماتی را ناتوانی در ایجاد رابطه مفید و برقراری تفاهم موثر با معلمان و مدیران ذکر کرده اند. مضافا به منظور آن که معلمان بیشتر به ارزش و مقام خود پی برده و محیط را طوری آماده سازند که دانش آموزان در هر فرصتی از توانایی های خود حداکثر استفاده را ببرند، راهنمایان تعلیماتی بایستی نکات چندی را به قرار زیر به منظور بهبود امر نظارت و راهنمایی تعلیماتی مورد توجه قرار دهند:
۱) اهداف و فلسفه های نظارت و راهنمایی تعلیماتی را به خوبی بشناسند وکلیه معلمان و مدیران را با این اهداف و فلسفه ها آشنا سازند.
۲) کلیه مدیران و معلمان را چه با تجربه و چه کم تجربه، مورد تکریم قرار داده و به طرق مختلف به شخصیت آنان احترام بگذارند.
۳) به اظهارنظرهای مدیران و معلمان و سایر کارکنان مدرسه توجه نشان داده و پیشنهادهای سازنده آنان را به منظور بهبود آموزشی و پرورشی مدرسه لحاظ کنند.
۴) روحیه معلمان و مدیران حوزه فعالیت خود را به خوبی شناخته و در تقویت هرچه بیشتر آنان تلاش نمایند.
۵) با بها دادن به روابط انسانی که روز به روز در مناسبات انسان ها گسترش می یابد، فضای مدرسه را به فضایی سالم و صمیمی و بالنده مبدل سازند.
۶)شنونده خوبی باشند و به مسائل معلمان و مدیران به دقت گوش داده و در رفع و حل مسائل، هم از خود آنان و هم از متخصصان کمک بگیرند.
۷) صمیمی و خونگرم بوده و در جهت ایجاد رضایت خاطر معلمان و مدیران بکوشند.
۸) با نظریه های یادگیری، اصول برنامه ریزی آموزشی و درسی، روش های تدریس و به طور کل طراحی آموزشی آشنا بوده و در فرایند آموزش و پرورش مدرسه و نحوه رهبری آموزشی خود، معلمان را به استفاده از اصول و نظریه های ترتیبی ترغیب نمایند.
۹) اعتماد معلمان و مدیران را به خود جلب کرده تا آنان برای رفع نیازهای آموزشی خویش به ایشان مراجعه نموده و توصیه های آنان را با اطمینان بیشتری به کار گیرند.
۱۰) مانند هر مربی دیگری نیاز به مطالعه مستمر داشته تا از مطالب و اصطلاحات جدید در خصوص نظارت و راهنمایی تعلیماتی اطلاع یافته و خودرا در سطح مسائل جاری، علمی و حرفه ای قرار دهند.
۱۱) نقش راهنمای تعلیماتی در محیط های آموزشی باید براساس تقویت، حمایت، همکاری و یاری معلم و مدیر مبتنی باشد، نه بر صدور دستور و امریه، تا تحقق اهداف ترتیبی امکان پذیر گردد.
۱۲) تا می توانند بایستی نظرات و پیشنهادهای سازنده معلمان و مدیران را مورد استقبال گرم و دوستانه قرار داده و با استفاده از آنها در اتخاذ تصمیمات، ایشان را در ادامه همکاری و شرکت فعال در محیط های آموزشی تشویق کنند.
۱۳) نظارت و راهنمایی تعلیماتی به الگو یا روش خاصی محدود نمی گردد، از این رو راهنمایان تعلیماتی باید براساس تحقیقات و نظرات اندیشمندان و تجارب ارزنده خویش همواره راه های موثر و قاطع تری برای کار کردن مطلوب با معلمان و مدیران را جستجو کنند.
۱۴) همچنان که نظارت مداوم و اعمال کننده زیاد، آزادی عمل معلمان و مدیران را سلب می کند، همان طور هم نظارت محدود و کنترل ناکافی موجب می گردد که نیروها و منابع مفید در سازمان های آموزشی به نحو مطلوب مورد بهره برداری قرار نگرفته و در نتیجه نیل به اهداف سازمانی مشکل گردد. از این رو راهنمایان تعلیماتی باید چنان تعادلی بین نظارت و کنترل معلمان و مدیران و آزادی عمل آنان به وجود آورند که زمینه های رشد محیط های آموزشی و توسعه خلاقیت های معلمان و مدیران فراهم گردد.
۱۵) تا می توانند در اجرای طرحهای آزمایشی برنامه های درسی و ارزشیابی از وسایل آموزشی و تجویز و نمایش فنون جدید تدریس پیشگام و پیشتاز بوده تا امر نظارت و راهنمایی همچنان پویایی خود را حفظ کند.
۱۶) بایستی خدمات برجسته و کارهای ممتاز معلمان و مدیران را مورد تشویق و تقدیر قرار داده و ترتیبی اتخاذ کنند که این قبیل اقدامات به طرق مختلف به اطلاع یکایک معلمان برسد.
این کار چنان که کیمبل وایلز می نویسد ۲حسن دارد:
۱) موجب می شود تا معلمی که به اقدامات برجسته مبادرت کرده تشویق گردیده و در نتیجه کوشش های خود را افزونتر سازد.
۲) باعث می شود تا سایر معلمان و مدیران در اجرای فعالیت های مشابه و جدید تشویق و ترغیب گردند.
مقایسه نظارت و راهنمایی آموزشی سنتی و جدید از سال 1900 میلادی تا حال
قبل از سال 1900 عمدتاً نظارت و راهنمایی از طریق بازرسی اداری و رسمی مدرسه و کلاس درس به وسیله افراد غیر حرفه ای و در بعضی موارد به وسیله شهروندان محلی یا مذهبی یا کمیته های ویژه ( متشکل از افراد عادی) انجام می گرفت. در آن زمان، بازرسی به معنای تفتیش کار معلم و نگاه تیز بینانه و منتقدانه بازرسان به برنامه های مختلف مدرسه، بویژه معلم بود. بازرسان همواره در صدد عیب یابی و یافتن نقطه ضعفهای ناشی از عدم انطباق معیارهای وضع شده در آموزش و پرورش با فعالیتهای در حال اجرای معلم بودند. رابطه بین معلم و بازرس خشک و مستبدانه و تؤام با ترس، ظن و شک بود.
در اوایل قرن بیستم، همزمان با تحولات جدید علمی و صنعتی، مفهوم نظارت و راهنمایی در مدارس تغییر یافت. به معلمان دستورالعملهایی داده می شد که موظف بودند طبق آنها عمل کنند و هدف