دانلود گزارش کارآموزی مدیریت نظارت و اجرای نقشه های ساختمانی
شرکت راه و ساختمانی عالی سازان خوی
کاردانی نقشه کشی ساختمانی
فرمت فایل: PDF
تعداد صفحات: 37
فهرست مطالب:
تشکر و قدردانی
مقدمه
فرم خلاصه اطلاعات کارآموزی
فصل اول
آشنایی کلی با مکان کارآموزی
فصل دوم
آزمون آموخته ها نتایج و پیشنهادات
تعداد 30 گزارش
فصل سوم
ارزیابی بخش های مرتبط با رشته علمی کارآموزی
آماده سازی محل ساختن ساختمان
پیاده کردن نقشه
پی (فنداسیون)
بتن مگر
آرماتوربندی
قالب بندی
تیرچه
دانلود گزارش کارآموزی مدیریت نظارت و اجرای نقشه های ساختمانی
شرکت راه و ساختمانی عالی سازان خوی
کاردانی نقشه کشی ساختمانی
فرمت فایل: PDF
تعداد صفحات: 37
فهرست مطالب:
تشکر و قدردانی
مقدمه
فرم خلاصه اطلاعات کارآموزی
فصل اول
آشنایی کلی با مکان کارآموزی
فصل دوم
آزمون آموخته ها نتایج و پیشنهادات
تعداد 30 گزارش
فصل سوم
ارزیابی بخش های مرتبط با رشته علمی کارآموزی
آماده سازی محل ساختن ساختمان
پیاده کردن نقشه
پی (فنداسیون)
بتن مگر
آرماتوربندی
قالب بندی
تیرچه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
نظارت و کنترل یکی از ارکان مدیریت به شمار می آید و مدیر به عنوان یکی از وظایف اصلی خود باید شیوه ها، امکانات و عملیات گوناگون تشکیلات را زیر پوشش نظارتی قرار می دهد تا حرکت دستگاه ها به انحراف و امکانات موجود به هرز نرود.
مدیر در حیطة نظارت، کلیة فعالیت ها را با برنامه و اهداف تعیین شده می سنجد و در صورت تطابق شیوه ها و مقدار و نوع فعالیت ها با برنامه، سلامت دستگاه مربوطه اعلان می شود ولی در صورت عدم تطابق عملیات واحدها و افراد با اهداف و برنامه، مدیر باید از « اصل مدیریت» استفاده کند و با هدایت های مناسب انحراف را اصلاح و خسارت ها را جبران نماید.
نگرشی بر مدیریت اسلامی ( سال / )
برنامه ریزی و نظارت با یکدیگر پیوند نزدیک دارند، پاره ای نویسندگان مدیریت می اندیشند که این وظایف را نمی توان از یکدیگر جدا کرد. با این همه برنامه ریزی و نظارت مانند دو تیغة قیچی است. با نبودن هدف ها و برنامه ها، نظارت ممکن نیست زیرا هر گونه کارکرد باید با نظارت و ضابطه های معین سنجیده شود.
نظارت وظیفة هر مدیر، از ریاست عالی تا سرپرستان و مدیران پایه است. پاره ای از
مدیران به ویژه در رده های پایین فراموش می کنند که مسئولیت ابتدایی کاربرد نظارت به عهده مدیران اجرایی طرح ها و برنامه ها می باشد. گاهی به سبب قدرت و اختیارات مدیران ردة بالا و مسئولیت های پدید آمده از آن درباره وظایف نظارتی مدیران مالی به اندازه ای پافشاری و تأکید می شود که گمان می رود که نیازی به کاربرد نظارت در رده های پایین نباشد. با آنکه دیدگاه نظارت در میان مدیران گوناگون متفاوت است، همه مدیران مسئولیت اجرای طرح و برنامه را بعهده دارند و از این رو نظارت وظیفة بنیادی هر مدیر در هر رده مدیریت است.
اصول مدیریت
در یک جملة کوتاه، نظارت را اینگونه می توان تعریف کرد:« کوششی که مدیر در جهت تطبیق عملیات با برنامه انجام می دهد تا میزان صحت و سقم فعالیت ها را بدست آورد نظارت گفته می شود.»
در نظارت مسائل زیر مورد توجه قرار می گیرد:
1ـ نظارت، عملیات و برنامه را با یکدیگر تطبیق می کند.
2ـ نظارت ، میزان سلامت و یا بیماری دستگاه و فعالیت ها را مشخص می سازد.
3ـ نظارت، توان واحدهای مختلف را در انجام کارها بیان می دارد.
4ـ نظارت، مقدار و پیشرفت عملیات و فاصلة آنرا تا هدف روشن می نماید.
5ـ نظارت، لزوم هدایت خواهی و ظرفیت هدایت پذیری را بدست می آورد.
نگرشی بر مدیریت اسلامی ( سال )
حال به شرح فراگرد اساسی نظارت از دیدگاه نویسندگان کتاب اصول مدیریت میپردازم.
نظام ها و اصول فنی نظارت و کنترل در مورد پول نقد، جریان ها، روش های اداری، روحیة
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
نظارت و کنترل در مدیریت اسلامی
نظارت چیزی نیست جز ارسال پیامهایی که به طور مؤثر رفتار گیرنده پیامها را تغییر دهد.
مقدمه
نظارت و کنترل یکی از ارکان مدیریت به شمار می آید و مدیر به عنوان یکی از وظایف اصلی خود باید شیوه ها و امکانات و عملیات گوناگون تشکیلات را زیر پوشش نظارتی قرار دهد تا حرکت دستگاهها به انحراف و امکانات موجود به هدر نرود.
مدیر در حیطه نظارت، کلیه فعالیتها را با برنامه می سنجد و در صورت تطابق شیوه ها و مقدار و نوع فعالیتها با برنامه و هدفهای تعیین شده، سلامت دستگاه مربوط را اعلام می کند ولی در صورت تطابق نداشتن عملیات واحدها و افراد با هدفها و برنامه ها مدیر باید از اصل هدایت استفاده کند و با هدایتها و راهنماییهای مناسب انحراف را اصلاح و خسارتها را جبران نماید. به کمک کنترل است که مدیریت نسبت به نحوه تحقق هدفها و انجام عملیات آگاهی یافته و قدرت پیگیری ایجاد می شود و زمان مناسب برای سنجش و اصلاح آنها را پیدا می کند. کنترل ابزار کار مدیران در رده های مختلف سازمان از مراتب عالی تا رده های سرپرستی است و لزوم آن را در سطوح مختلف بسادگی می توان احساس کرد. سازمان بدون وجود یک سیستم کنترل در تحقق هدفهای خود موفق نبوده و نمی تواند از منابع خود بدرستی استفاده کند.
در اسلام ارزشیابی، حسابرسی و سایر اصطلاحاتی که در حقیقت برای بیان نظارت و کنترل مورد استفاده قرار گرفته، فراوان بحث شده است. در حقیقت سه مرجع بر کارگران و مدیران حکومت اسلامی نظارت دارند و یا به بیان دیگر، کارگزاران حکومت اسلامی در مقابل سه مرجع یعنی خدا، امام و مردم مسئولند.
در اسلام نظارت تنها در چارچوب وظایف دولت و حکومت خلاصه نمی شود، بلکه کلیه افراد جامعه موظفند بر اساس یک تکلیف شرعی همچون نماز و روزه بر امور اجتماعی و رفتار افراد و اطرافیان نظارت همگانی و عمومی داشته باشند. نظارت عمومی که به آن امر به معروف و نهی از منکر می گویند دارای مراحل و درجات مختلفی است و برحسب اینکه شخص چگونه مرتکب گناه شود، از تکلیف خود سرباز زند، نحوة برخورد با او و دادن تذکر تفاوت دارد. مسلمان معتقدند خداوند را همواره حاضر و ناظر بر امور می داند.
بنابراین چه کنترل باشد و چه نباشد احساس می کند که باید بر نفس خود مسلط باشد
و از جاده صحت و درستی منحرف نگردد. انسان متقی در اسلام، انسانی است که مجهز به یک دستگاه کنترل متشکل از اصول اعتقادی، عقل، فطرت، وجدان و ضمیر روشن می باشد. او خدا ترس است. چنین فردی قطعاً خود کنترل خواهد بود. التفات و توجه به مسائل حرام و حلال، پرهیز از گناهان و انجام کارهای صواب همه شیوه هایی هستند که فرد مسلمان را خود کنترل می سازد، بنابراین با انجام یک سلسله برنامه های فرهنگی و ارشادی می توان در چنین زمینه مساعدی بذر خود کنترلی را در سازمان پراکند و بارور ساخت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
نظارت و راهنمایی آموزشی
بسیاری از اندیشمندان، مشکلات راهنمایان تعلیماتی را ناتوانی در ایجاد رابطه مفید و برقراری تفاهم موثر با معلمان و مدیران ذکر کرده اند. مضافا به منظور آن که معلمان بیشتر به ارزش و مقام خود پی برده و محیط را طوری آماده سازند که دانش آموزان در هر فرصتی از توانایی های خود حداکثر استفاده را ببرند.
راهنمایان تعلیماتی که تجربه و آمادگی بیشتری در تدریس دارند سریعتر توسط مدیران و معلمان پذیرفته شده و بهتر می توانند با آنان در جهت یاددهی- یادگیری دانش آموزان ارتباط برقرار سازند.
بسیاری از اندیشمندان، مشکلات راهنمایان تعلیماتی را ناتوانی در ایجاد رابطه مفید و برقراری تفاهم موثر با معلمان و مدیران ذکر کرده اند. مضافا به منظور آن که معلمان بیشتر به ارزش و مقام خود پی برده و محیط را طوری آماده سازند که دانش آموزان در هر فرصتی از توانایی های خود حداکثر استفاده را ببرند، راهنمایان تعلیماتی بایستی نکات چندی را به قرار زیر به منظور بهبود امر نظارت و راهنمایی تعلیماتی مورد توجه قرار دهند:
۱) اهداف و فلسفه های نظارت و راهنمایی تعلیماتی را به خوبی بشناسند وکلیه معلمان و مدیران را با این اهداف و فلسفه ها آشنا سازند.
۲) کلیه مدیران و معلمان را چه با تجربه و چه کم تجربه، مورد تکریم قرار داده و به طرق مختلف به شخصیت آنان احترام بگذارند.
۳) به اظهارنظرهای مدیران و معلمان و سایر کارکنان مدرسه توجه نشان داده و پیشنهادهای سازنده آنان را به منظور بهبود آموزشی و پرورشی مدرسه لحاظ کنند.
۴) روحیه معلمان و مدیران حوزه فعالیت خود را به خوبی شناخته و در تقویت هرچه بیشتر آنان تلاش نمایند.
۵) با بها دادن به روابط انسانی که روز به روز در مناسبات انسان ها گسترش می یابد، فضای مدرسه را به فضایی سالم و صمیمی و بالنده مبدل سازند.
۶)شنونده خوبی باشند و به مسائل معلمان و مدیران به دقت گوش داده و در رفع و حل مسائل، هم از خود آنان و هم از متخصصان کمک بگیرند.
۷) صمیمی و خونگرم بوده و در جهت ایجاد رضایت خاطر معلمان و مدیران بکوشند.
۸) با نظریه های یادگیری، اصول برنامه ریزی آموزشی و درسی، روش های تدریس و به طور کل طراحی آموزشی آشنا بوده و در فرایند آموزش و پرورش مدرسه و نحوه رهبری آموزشی خود، معلمان را به استفاده از اصول و نظریه های ترتیبی ترغیب نمایند.
۹) اعتماد معلمان و مدیران را به خود جلب کرده تا آنان برای رفع نیازهای آموزشی خویش به ایشان مراجعه نموده و توصیه های آنان را با اطمینان بیشتری به کار گیرند.
۱۰) مانند هر مربی دیگری نیاز به مطالعه مستمر داشته تا از مطالب و اصطلاحات جدید در خصوص نظارت و راهنمایی تعلیماتی اطلاع یافته و خودرا در سطح مسائل جاری، علمی و حرفه ای قرار دهند.
۱۱) نقش راهنمای تعلیماتی در محیط های آموزشی باید براساس تقویت، حمایت، همکاری و یاری معلم و مدیر مبتنی باشد، نه بر صدور دستور و امریه، تا تحقق اهداف ترتیبی امکان پذیر گردد.
۱۲) تا می توانند بایستی نظرات و پیشنهادهای سازنده معلمان و مدیران را مورد استقبال گرم و دوستانه قرار داده و با استفاده از آنها در اتخاذ تصمیمات، ایشان را در ادامه همکاری و شرکت فعال در محیط های آموزشی تشویق کنند.
۱۳) نظارت و راهنمایی تعلیماتی به الگو یا روش خاصی محدود نمی گردد، از این رو راهنمایان تعلیماتی باید براساس تحقیقات و نظرات اندیشمندان و تجارب ارزنده خویش همواره راه های موثر و قاطع تری برای کار کردن مطلوب با معلمان و مدیران را جستجو کنند.
۱۴) همچنان که نظارت مداوم و اعمال کننده زیاد، آزادی عمل معلمان و مدیران را سلب می کند، همان طور هم نظارت محدود و کنترل ناکافی موجب می گردد که نیروها و منابع مفید در سازمان های آموزشی به نحو مطلوب مورد بهره برداری قرار نگرفته و در نتیجه نیل به اهداف سازمانی مشکل گردد. از این رو راهنمایان تعلیماتی باید چنان تعادلی بین نظارت و کنترل معلمان و مدیران و آزادی عمل آنان به وجود آورند که زمینه های رشد محیط های آموزشی و توسعه خلاقیت های معلمان و مدیران فراهم گردد.
۱۵) تا می توانند در اجرای طرحهای آزمایشی برنامه های درسی و ارزشیابی از وسایل آموزشی و تجویز و نمایش فنون جدید تدریس پیشگام و پیشتاز بوده تا امر نظارت و راهنمایی همچنان پویایی خود را حفظ کند.
۱۶) بایستی خدمات برجسته و کارهای ممتاز معلمان و مدیران را مورد تشویق و تقدیر قرار داده و ترتیبی اتخاذ کنند که این قبیل اقدامات به طرق مختلف به اطلاع یکایک معلمان برسد.
این کار چنان که کیمبل وایلز می نویسد ۲حسن دارد:
۱) موجب می شود تا معلمی که به اقدامات برجسته مبادرت کرده تشویق گردیده و در نتیجه کوشش های خود را افزونتر سازد.
۲) باعث می شود تا سایر معلمان و مدیران در اجرای فعالیت های مشابه و جدید تشویق و ترغیب گردند.
مقایسه نظارت و راهنمایی آموزشی سنتی و جدید از سال 1900 میلادی تا حال
قبل از سال 1900 عمدتاً نظارت و راهنمایی از طریق بازرسی اداری و رسمی مدرسه و کلاس درس به وسیله افراد غیر حرفه ای و در بعضی موارد به وسیله شهروندان محلی یا مذهبی یا کمیته های ویژه ( متشکل از افراد عادی) انجام می گرفت. در آن زمان، بازرسی به معنای تفتیش کار معلم و نگاه تیز بینانه و منتقدانه بازرسان به برنامه های مختلف مدرسه، بویژه معلم بود. بازرسان همواره در صدد عیب یابی و یافتن نقطه ضعفهای ناشی از عدم انطباق معیارهای وضع شده در آموزش و پرورش با فعالیتهای در حال اجرای معلم بودند. رابطه بین معلم و بازرس خشک و مستبدانه و تؤام با ترس، ظن و شک بود.
در اوایل قرن بیستم، همزمان با تحولات جدید علمی و صنعتی، مفهوم نظارت و راهنمایی در مدارس تغییر یافت. به معلمان دستورالعملهایی داده می شد که موظف بودند طبق آنها عمل کنند و هدف