لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
چکیده:
پژوهش حاضر دیدگاه دانش آموزان دوره ابتدایی درباره نقش ویژگی های ظاهری و سنی معلم در آموزش و یادگیری را مورد بررسی قرار داده است. نمونه انتخابی از دفتر مقطع ابتدایی در پایه های سوم و چهارم و پنجم، به شیوه تصادفی انتخاب شدند.
تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آمار توصیفی (فراوانی، فراوانی درصد) صورت گرفت. به منظور سنجش ویژگی های ظاهر و سنی معلم از پرسشنامة پژوهشگر ساخته استفاده گردیده است این پرسشنامه از 16 سئوال بسته تشکیل شده است.
اهداف پژوهش
هدف کلی
تاثیر ویژگی های ظاهری و سنی معلم در یادگیری و آموزش دانش آموزان
اهداف جزئی:
بررسی تاثیر معلم در کیفیت یادگیری دانش آموزان
بررسی تاثیر آراستگی ظاهری معلم در یادگیری دانش آموزان
بررسی تاثیر صدای معلم در آموزش به دانش آموزان
بررسی تاثیر خوشرویی معلم در یادگیری و آموزشی به دانش آموزان
بررسی تاثیر رفتار معلم در یادگیری و آموزش به دانش آموزان
سوالات پژوهش
1- چه رابطه ای بین گفتار معلم با یادگیری دانش آموزان وجود دارد؟
2- چه تفاوتی بین معلم جوان و مسن در آموزش و یادگیری به دانش آموزان وجود دارد؟
3- چه تفاوتی بین ظاهر آراسته با ظاهر نامرتب معلم در میزان یادگیری دانش آموزان وجود دارد؟
4- آیا بین ظاهر معلم و علاقه مندی دانش آموزان رابطه ای وجود دارد؟
5- چه رابطه ای بین صدای معلم با یادگیری دانش آموزان وجود دارد؟
6- چه رابطه ای بین ویژگی های رفتاری معلم با یادگیری دانش آموزان وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت پژوهش
یادگیری اساس رفتار افراد را تشکیل می دهد از طریق یادگیری فرد با محیط خود آشنا می شوند در مقابل محیط ایستادگی می کند از محیط برای تامین احتیاجات خود استفاده می نماید. زندگی در هر مرحله از رشد مستلزم فراگرفتن اموری است که بدون آنها ادامه زندگی برای فرد میسر نیست.
شناخت خود و جهان خارج نیز از طریق یادگیری امکان دارد رشد قوه تفکر یا شیوه ی حل مسئله امری است که به تدریج و درسایه یادگیری در افراد به وجود می آید زیرا که جریان یادگیری امری دائمی است و نسبت به خصوصیات روانی و هدف ها و تمایلات فرد و نحوه ارتباط آنها با هم که کل شخصیت فرد را تشکیل می دهد تاثیر دارند.
چون وضع هر یک از افراد از لحاظ بدنی، روانی، تمایلات و هدف ها با دیگران متفاوت است روی این اصل جریان یادگیری در افراد مختلف متفاوت است.
علاوه بر شخصیت فرد به طور کل، موقعیت یادگیری نیز در جریان یادگیری موثر است منظور از موقعیت یادگیری اوضاع و احوال و شرایطی است که در جریان یادگیری نفوذ دارند. شرایطی مانند نظر او نسبت به معلم، ارتباط معلم و شاگرد که موقعیت یادگیری را تشکیل می دهند و می توان گفت که در جریان یادگیری نقش اساسی بر عهده معلم است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
چکیده:
پژوهش حاضر دیدگاه دانش آموزان دوره ابتدایی درباره نقش ویژگی های ظاهری و سنی معلم در آموزش و یادگیری را مورد بررسی قرار داده است. نمونه انتخابی از دفتر مقطع ابتدایی در پایه های سوم و چهارم و پنجم، به شیوه تصادفی انتخاب شدند.
تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آمار توصیفی (فراوانی، فراوانی درصد) صورت گرفت. به منظور سنجش ویژگی های ظاهر و سنی معلم از پرسشنامة پژوهشگر ساخته استفاده گردیده است این پرسشنامه از 16 سئوال بسته تشکیل شده است.
اهداف پژوهش
هدف کلی
تاثیر ویژگی های ظاهری و سنی معلم در یادگیری و آموزش دانش آموزان
اهداف جزئی:
بررسی تاثیر معلم در کیفیت یادگیری دانش آموزان
بررسی تاثیر آراستگی ظاهری معلم در یادگیری دانش آموزان
بررسی تاثیر صدای معلم در آموزش به دانش آموزان
بررسی تاثیر خوشرویی معلم در یادگیری و آموزشی به دانش آموزان
بررسی تاثیر رفتار معلم در یادگیری و آموزش به دانش آموزان
سوالات پژوهش
1- چه رابطه ای بین گفتار معلم با یادگیری دانش آموزان وجود دارد؟
2- چه تفاوتی بین معلم جوان و مسن در آموزش و یادگیری به دانش آموزان وجود دارد؟
3- چه تفاوتی بین ظاهر آراسته با ظاهر نامرتب معلم در میزان یادگیری دانش آموزان وجود دارد؟
4- آیا بین ظاهر معلم و علاقه مندی دانش آموزان رابطه ای وجود دارد؟
5- چه رابطه ای بین صدای معلم با یادگیری دانش آموزان وجود دارد؟
6- چه رابطه ای بین ویژگی های رفتاری معلم با یادگیری دانش آموزان وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت پژوهش
یادگیری اساس رفتار افراد را تشکیل می دهد از طریق یادگیری فرد با محیط خود آشنا می شوند در مقابل محیط ایستادگی می کند از محیط برای تامین احتیاجات خود استفاده می نماید. زندگی در هر مرحله از رشد مستلزم فراگرفتن اموری است که بدون آنها ادامه زندگی برای فرد میسر نیست.
شناخت خود و جهان خارج نیز از طریق یادگیری امکان دارد رشد قوه تفکر یا شیوه ی حل مسئله امری است که به تدریج و درسایه یادگیری در افراد به وجود می آید زیرا که جریان یادگیری امری دائمی است و نسبت به خصوصیات روانی و هدف ها و تمایلات فرد و نحوه ارتباط آنها با هم که کل شخصیت فرد را تشکیل می دهد تاثیر دارند.
چون وضع هر یک از افراد از لحاظ بدنی، روانی، تمایلات و هدف ها با دیگران متفاوت است روی این اصل جریان یادگیری در افراد مختلف متفاوت است.
علاوه بر شخصیت فرد به طور کل، موقعیت یادگیری نیز در جریان یادگیری موثر است منظور از موقعیت یادگیری اوضاع و احوال و شرایطی است که در جریان یادگیری نفوذ دارند. شرایطی مانند نظر او نسبت به معلم، ارتباط معلم و شاگرد که موقعیت یادگیری را تشکیل می دهند و می توان گفت که در جریان یادگیری نقش اساسی بر عهده معلم است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
چکیـده
فرد در خانواده متولد می شود و والدین یا دیگر اعضای خانواده از او مواظبت می کنند . خانواده بر شکل گیری شخصیت فرد به عنوان عضوی از اجتماع ، موجودی متفکر و دارای شناخت تأثیر زیادی دارد . نوع رفتار والدین در اعمال ، اندیشه ها و احساسات فرزندان تأثیرات عمده أی دارد . اگر فرد در خانواده أی رشد پیدا کند که به مسائل تربیتی و روانشناسی آگاهی داشته باشند بدون شک بسیاری از نیازهای روانی و عاطفی فرزند در حین رشد جسمانی او برآورده شده و چنین فردی در آینده در زندگی اجتماعی خود راحت تر و خیلی بهتر می تواند با دیگران ارتباط خوبی بر قرار کند . مسائل تربیتی زیادی در رابطه با فرزندان وجود دارد که والدین باید به آنها توجه داشته و در تربیت فرزند خود آنها را به کار گیرند در اینجا به اختصار تعدادی از آنها را مورد توجه قرار داده ایم که عبارتند از : توجه والدین به استعداد فرزندان خود زیرا خداوند انسان ها را با قابلیت های متفاوتی آفریده است ، نیازهای روانی جسمانی و عاطفی فرزندان ،تشویق و تنبیه هات بجای آنان ، مشارکت آنان در تصمیمات و کارهای گروهی برای اینکه در آینده فردی با اراده باشند و زیر بار مشکلات زندگی کمر خم نکنند و بسیاری از مسائل دیگر البته نباید فراموش کرد که ارتباط والدین با مدرسه برای تربیت و پرورش بهتر فرزندان امری مهم به شمار می آید که والدین گرامی باید به آن توجه کافی داشته باشند.
مقدمه
آموزش و پرورش صحیح کودکان و نوجوانان مستلزم هماهنگی ، کوشش و تلاش متقابل بین سه ضلع خانواده ، دانش آموز و مدرسه است . عوامل تربیتی متعددی بر شخصیت کودک و نوجوان تأثیر می گذارد . خانه و مدرسه دو نماد تربیتی مهم به شمار می آیند که در صدر عوامل تأثیر گذار بر روند رشد و تکامل رفتار و منش افراد قرار دارند. چنانچه پدر و مادری مسئولیت آموزش و تربیت فرزند خود را به کلی به مدرسه واگذار کند و از نیازها و رسالتهای تربیتی فرزند خویش که در چارچوب تربیت عمومی و رسمی نمی گنجد غافل شود بدون شک نمی تواند امیدوار باشد که فرزندش هیچ گونه مشکل یا کمبودی نخواهد داشت . در مقابل با توجه به ازدیاد جمعیت دانش آموزان و کلاسها اگر معلمان نیز فکر کنند که می توانند بدون یاری و هماهنگی با خانواده ها در آموزش و تربیت دانش آموزان و شکوفا سازی درست استعدادهای آنها موفق شوند سخت در اشتباه خواهند بود. به هر میزان که پدران و مادران نسبت به مسئولیت ها و نقشهای خود در مقابل یکدیگر ، کودکان و مدرسه و معلمان و مربیان و مدیران مدارس نیز نسبت به نقشها و مسئولیت های خود در مقابل همدیگر ، دانش آموزان و اولیاء آگاهی بیشتری داشته باشند در کار خود عملاً موفق تر خواهند بود.
شباهت و تفاوت بین نقش اولیاء و معلمان
شباهتهای بسیاری در نقش اولیاء و معلمان وجود دارد. این وظایف و کارکردهای مشترک عبارتند از : فراهم ساختن مراقبت و ایمنی فیزیکی از کودک ، رشد مهارتهای اجتماعی ، ایجاد تحریک و انگیزش ، تشویق نگرشهای مثبت نسبت به یادگیری و اکتشاف ، اعمال کنترل منطقی و آموزش نظم و استقامت . با این حال رابطه والدین با دانش آموزان از رابطه معلم با دانش آموزان نزدیکتر و عمیق تر است. والدین با کودک تجربه پیوسته ای از صمیمیت ، محبت و پذیرش را فراهم می آورند در حالی که معلمان باید عطوفت کمتر و عینیت بیشتری به خرج دهند . نقش عمده آموزشی والدین ایجاد یک شرایط و جو خانوادگی پایدار و مراقبت گونه است تا در آن کودک محرک های مناسب را دریافت کرده و برای علاقه ای که به آموزش و موفقیت خود نشان می دهد مورد تشویق قرار گیرد . پیوند عاطفی بین والدین و کودک در حالی که موجب یادگیری ضمنی و غیر رسمی می شود ممکن است اختلال در یادگیری را در موقعیت های رسمی در پی داشته باشد. کم شایع نیست که والدین در هنگام تلاش برای آموزش رسمی و مستقیم به فرزندان خود خشمگین و حتی شدیداً پرخاشگر شوند ، چرا که با کندی فهم یا تأخیر در پاسخ فرزندان خود مواجه می شوند در حالی که معلمان بیشتر می توانند در مقابل نارساییها و شکستهای دانش آموزان در تکالیف یادگیری با بردباری و تحمل رفتار نمایند. علاوه بر این آموزش حرفه ای معلمان به آنها در کمک به دانش آموزان برای کسب مهارتهای تخصصی و فنی اطمینان بیشتری می بخشد.
خانواده و تربیت فرزند
رسالت پدر و مادر تربیت فرزند به خصوص در زمینه دینی است که برای دستیابی به این آرمان و آرزو باید مراحل تربیت دینی که در 5 بخش خلاصه می شود ، طی کنند : 1 ـ انس دینی 2 ـ عادت دینی 3 ـ معرفت دینی 4 ـ شاکله دینی 5 ـ خودجوشی دینی بسیار دیده شده است که وقتی مادر می خواهد نماز بخواند ، بچه ها را تهدید می کند سر و صدا نکنند از آن طرف هم وقتی پدر می خواهد قرآن بخواند باز بچه ها را وادار به سکوت می کند اینها همه موج منفی نسبت به دین است . گرایش به دین زمانی اتفاق می افتد که برای شخصیت کودک ارزش قائل شد و این هنگامی است که کودک به محض آنکه به محیط مسجد قدم می گذارد همه برای او حریم باز کنند و دست محبت بر سرش بکشند.
دومین مرحله عادت دینی است . بچه ها قبل از بلوغ در دورانی هستند که دارای دو ویژگی است : 1 ـ دارای آرامش است 2 ـ دوران تاثیر پذیری است . این دوره اهمیت بسیار دارد زیرا عادت در این دوره به وجود می آید . همیشه این تصور وجود داشته که تحمیل کردن درست نیست اما تحمیل بعضی چیزها به بچه ها خوب است و آن زمانی است که بچه اعتماد دارد اما تنبلی و سهل انگاری مانع می شود . اگر کودک دین را پذیرفت و نسبت به آن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
بررسی دیدگاه معلمان کلاس اول ابتدایی در مورد کتب بخوانیم وبنویسیم :
پیشگفتار :
تعلیم و تر بیت،بدون استفاده از زبان غیر ممکن است. زبان تنها وسیله مؤثر در فرآیند آموزش و پرورش است. بدون زبان ،ارتباطی بین افراد جامعه بر قرار نمی شود و بدون ارتباط ،آموزش و پرورش،صورت نمی پذیرد و بدون آموزش وپرورش ،انتقال میراث فرهنگی و تمدن بشر به نسل های بعد امکان پذیر نمی گردد .در برنامه های رسمی آموزشی نیز زبان آموزی جایگاه مهمی دارد و در نظام آموزشی ایران ،به صورت مشخص از طریق درس فارسی به امر زبان آموزی دانش آموزان پرداخته می شود.دانش آموزان از طریق زبان آموزی،علاوه بر ترکیب و جابجایی کلمات ،بر انبوه بی کرانی از مفاهیم و تصورات،اندیشه ها،احساس ها و تصاویر هنری ،منطق و فلسفه زبان احاطه می یابند.در پایه اول ابتدایی ،درس فارسی بخوانیم و بنویسیم از نظر آموزش مهارتهای زبانی و ایجاد انگیزه و علاقه به فراگیری سایر دروس ،برای نظام آموزشی جنبه محوری دارد (رضائی،1380،ص 32).طی سالهای اخیر،بر حسب ضرورت، تحولی اساسی در برنامه درس فارسی پایه اول به وجود آمده است ،که نتیجه آن تألیف کتب بخوانیم و بنویسیم می باشد و از سال تحصیلی 83-82 در پایه اول کلیه مدارس کشور تدریس گردید .با توجه به اهمیت موضوع و ویژگیهایی که این کتب باید دارا باشند،در این تحقیق سعی شد دیدگاه معلمان پایه اول شهرستان شهرضا نسبت به کتابهای بخوانیم و بنویسیم مورد بررسی قرار گیرد.
هشت ویژگی کتب بخوانیم و بنویسیم در این تحقیق بعنوان متغیر در نظر گرفته شدو دیدگاه معلمان نسبت به این ویژگیها مورد بررسی قرار گرفت. مؤلفه های مربوطه عبارتند از :توجه به مهارت های چهارگانه زبان آموزی،میزان استفاده از رویکردها، میزان استفاده از روشهای تدریس،تناسب روش های تدریس با توانایی معلمان و… توجه ساختار و محتوا به پرورش توانایی های ذهنی و،ارتباط منطقی ساختار و محتوا توجه به نکات زبانی و مفاهیم ،تناسب ارزشیابی پیشرفت تحصیلی با شرایط.جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده شد ،که سؤالات آن از نوع بسته پاسخ می باشد.جامعه آماری پژوهش ،معلمان پایه اول ابتدایی شهرستان شهرضا در سال تحصیلی 83-82 می باشدکه تعداد آنها 114 نفر است. جهت جمع آوری داده های مربوط به پر سشنامه از کلیه معلمان استفاده گردید و پرسشنامه بین تمامی آنها توزیع گردید . به عبارت دیگر جامعه آماری و نمونه آماری یکسان می باشد. در این تحقیق ،از روش توصیفی از نوع تحقیق موردی و زمینه ای استفاده شد .اطلاعات و داده های حاصل از اجرای پرسشنامه با استفاده از روشهای آماری توصیفی (فراوانی ،درصد فراوانی،جداول ،نمودار ،میانگین ، انحراف معیار و ضریب همبستگی ماتریسی)مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج تحقیق تحقیق نشان داد میانگین نمرات تمامی سؤالات مربوط به ویژگی های مربوط به کتب جدید التألیف در مقایسه با نمره ملاک بزرگتر می باشد. بیشترین میانگین پاسخ ها از نظرمعلمی مربوط به ویژگی «میزان استفاده از روش های آموزش تلفیقی،خلاق،همیاری،فعال وارتباطی»و کمترین آن مربوط به ویژگی «انسجام،هماهنگی و ارتباط منطقی ساختار و محتوا و تناسب آن با سن دانش آموزان»می باشد
نتایج نشان داد بین دیدگاه معلمین از نظر جنس تفاوت وجود دارد به عبارت دیگر معلمین زن ویژگیهای کتب بخوانیم و بنویسیم را بهتـــــر ارزیابی کردهاند . از نظر تحصیـــــلات و سابقه خدمت تفاوتی بین دیدگاه معلمان مشاهده نگردید.
مقدمه
زبان فارسی کلید فهم متون گوناگون ایرانی و ابزار مهم برقراری ارتباط با دیگر ایرانیان است .هر ایرانی با هر گویش محلی و منطقه ای خاص ،از طریق زبان فارسی برای حفظ هویت و ملیت خود می کوشد .قرنهاست برای همه ایرانیان ،از هر قوم و قبیله ای ،مسلم شده است که برای موفقیت در امور زندگی باید ،ضمن پاسداری واحترام به زبان مادری ،برای یادگیری و تسلط بر زبان فارسی کوشید.نظام آموزشی کشور نیز مسؤولیت بسیار سنگینی برای تحقق این خواسته بر حق دارد.برنامه درسی زبان آموزی در میان برنامه درسی دیگر دوره ابتدایی از اهمیت به سزایی برخوردار است ،زیرا نه تنها در تحکیم و تثبیت روابط اجتماعی مؤثر است ،بلکه یادگیری سایر مواد درسی را تسهیل میکند و تعمیق می بخشد (قاسم پور،1381)بر این اساس و با توجه به ضرورتهای فرهنگی ،اجتماعی ،دینی و آموزشی ،برنامه درسی کتاب فارسی اول ابتدایی مصوب 1348 وزارت آموزش و پرورش در فرایندی علمی ومنطقی مورد بازنگری قرار گرفت که حاصل آن ،تألیف کتابهای بخوانیم و بنویسیم برای پایه اول ابتدایی می باشد.این کتابها از سال تحصیلی 82-81 به صورت رسمی در اکثر نقاط ایران(از جمله شهرستان شهرضا)تدریس گردید.این کتب بر اساس سعی و اهتمام خاصی با استفاده از نظرات روان شناسی به رشته تحریر در آمده ،اما قضاوت با معلمان مجری می باشد .از آنجا که نظرات معلمان مجری این کتاب می تواند راهگشای برنامه نویسان درسی باشد ،این تحقیق با بررسی تحقق هدفها ،رویکردها ،روشها ،محتوا و ساختار این کتابها با استفاده از دیدگاههای معلمان پایه اول سعی دارد به امر کمک نماید.
بیان مسئله
برنامه های درسی، اسناد رسمی نظامهای آموزشی هستند که نقشه عملیات مورد نظر برای تحقق آرمانهای آموزش و پرورش در آنها روشن گردیده است .با توجه به این جایگاه می توان با تحلیل و ارزشیابی برنامه های درسی و خصوصاً استفاده از دیدگاههای معلمان به تصویری نسبتاً روشن از میزان کارآمدی آن نظام دست یافت .همین امر موجب شده است نظامهای آموزشی عملاً ظرفیت قابل توجهی از امکانات خود را صرف تدوین و کارآمد کردن برنامه های درسی سازند تا بتوانند با اجرای آنها هدفهای آموزشی را تحقق بخشند .
در پایه اول ابتدایی ،درس فارسی از نظر آموزش مهارتهای زبانی و ایجاد انگیزه و علاقه به فراگیری سایر دروس برای نظام آموزشی اهمیت دارد .به همین دلیل طراحی و اجرای یک برنامه مؤثر زبان آموزی در پایه اول ابتدایی مستلزم اعمال ظرافت و دقت خاصی است و می توان با استفاده از فرایند ارزشیابی و استفاده از نظرات معلمان مجری تا حد زیادی از این امر اطمینان حاصل کرد.بر این اساس در این تحقیق سعی گردید کتب بخوانیم و بنویسیم را که با استفاده از رویکردهای تحلیلی و کلی و با الهام از مبانی روان شناختی زبان آموزی (مکتب گشتالت) در پایه اول تألیف گردیده از دیدگاه معلمان مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به اهمیت موضوع سؤال اساسی این است که آیا معلمان مجری توانسته اند به اهداف و اصول مؤلفین برسند ؟نظرات و دیدگاههای آنان نسبت به این کتب چیست؟
براساس نتایج تحقیق (رضائی،1379)با عنوان نگاهی به نتایج ارزشیابی برنامه درسی جدید فارسی اول ابتدایی 41/83 درصد دانش آموزان بیش از 60 درصد به اهداف حیطه دانشی و 28/90 درصد آنها بیش از 60 درصد به اهداف حیطه نگرشی رسیده اند .نتایج تحقیق (رهبری نژاد،1380)با عنوان نظری به نتایج ارزشیابی برنامه درسی جدید فارسی ،79 درصد از آموزگاران مجری طرح دستیابی دانش آموزان به مهارت دقت و تمرکز در سخن گفتن را که یکی از هدفهای اصلی برنامه می باشد را در حد مطلوب ذکر کرده اند،همچنین83 درصد از آموزگاران عنوان نموده اند زمان در اختیار و حجم کتابها مانع از انجام درست و کامل فعالیتهای آموزشی می گردد.بنابراین تحول اساسی که از سال تحصیلی 80-79 در برنامه درسی کتاب فارسی پایه اول و با تألیف کتابهای بخوانیم و بنویسیم به وجود آمده است ،محقق را بر آن داشت که با استفاده از دیدگاههای معلمان ،ویژگیهای بارز این کتاب را از جنبه های :تحقق هدفها و رویکردها ،محتوای کتابها ،روشهای تدریس،روشهای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ،مناسب بودن روند آموزش خط و دشواری های اجرایی مورد بررسی قرار دهد و به این سؤال پاسخ گوید که برنامه ریزان آموزشی به چه میزان به اهداف مورد نظر خود دست یافتهاند ؟لازم به توضیح است هر یک از این جنبــــهها به عنوان یک متــــغیر در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت.
سؤالهای پژوهش
سؤالهای پژوهش بر اساس اهداف،اصول ،رویکردها ،روشها و به طور کلی مهارتهای زبانی مورد نظر برنامه ریزان کتابهای بخوانیم و بنویسیم تنظیم شده است .
به نظر معلمان پایه اول،کتابهای بخوانیم و بنویسیم به چه میزان:
1-به مهارتهای چهار گانه زبان آموزی توجه دارد؟
2-موجب استفاده از رویکردهای عمومی تلفیقی ،اکتشافی و فعالیت محور می شود؟
3-می توان از روشهای آموزش تلفیقی مفاهیم ،روشهای خلاق،روشهای همیاری و کارگاهی ،روشهای فعال و روشهای ارتباطی و تعاملی استفاده کرد؟
4-روشهای تدریس پیشنهادی با توانایی معلمان و دانش آموزان و با محتوای کتابها ،شرایط و امکانات و جدول ساعات هفتگی تناسب دارد؟
5-ساختارو محتوای کتابها به پرورش توانایی های ذهنی ،رشد خلاقیت،مهارت تفکر ،مفاهیم بین رشته ای،نیازهای روحی،روانی و عاطفی ،جنبه های ذهنی و هنری و تغییر شیوه خط فعلی به سوی تحریری توجه دارد؟
6-از نظر ساختار و محتوا دارای انسجام ،هماهنگی ،ارتباط منطقی و متناسب با سن دانش آموزان است؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
ارزشیابی مهارتهای حرفهای معلمان دوره ابتدایی
این تحقیق به منظور ارزشیابی سطح تواناییها و مهارتهای حرفهای معلمان دوره ابتدایی و نیز یافتن نقاط قوت و ضعف این فرایند به منظور رفع نارساییها و بهبود کیفی روشهای تدریس در سطح شهر تهران انجام شد. افزون برآن رابطه برخی عوامل تأثیرگذار بر مهارتهای حرفهای معلمان چون جنس، سن، سطح تحصیلات، رشته تحصیلی، سابقه تدریس، شرایط فیزیکی و تعداد دانشآموزان کلاس، گذراندن دورههای آموزشی قبل و حین خدمت مورد سنجش قرار گرفت. برای بررسی رابطه بین مهارتهای حرفهای معلمان و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و نیز دستیابی به تفاوت مهارتهای حرفهای معلمان مناطق مورد مطالعه سؤالهایی مطرح شد.جامعهآماری مورد مطالعه این تحقیق را معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 85-1384 تشکیل میدهند. مهارتهای حرفهای 457 نفر از معلمان دوره ابتدایی از 5 منطقه (2- 5- 6- 13 و 16) و 54 واحد آموزشی که با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شده بودند مورد مطالعه قرار گرفت. 45 نفر از مدیران مدارس ابتدایی به پرسشنامههایی که برای نظرخواهی از آنان در مورد چگونگی مهارت معلمان در تدریس تدوین شده بود، پاسخ دادند. کلاسهای درس 45 نفر از معلمان نیز 3 بار مورد مشاهده و ارزیابی قرار گرفت. ابزارهای اندازهگیری متغیرهای تحقیق با در نظر گرفتن هدفهای طرح شامل سه فرم چکلیست مشاهده روش تدریس معلمان در کلاسهای علوم، ریاضی و فارسی و دو پرسشنامه شامل پرسشنامه معلمان و پرسشنامه مدیران بود. شاخص پیشرفت تحصیلی، میانگین معدل نمرههای دانشآموزان کلاسهای مورد مطالعه در نیمسال اول سال تحصیلی (85-1384) بود. روایی محتوایی ابزارهای اندازهگیری متغیرها براساس نظر کارشناسی تعدادی از صاحب نظران تعلیم و تربیت و ناظر محترم طرح بررسی شد. اعتبار این ابزارها از طریق محاسبه ضریب آلفای کرانباخ (در مورد پرسشنامهها) و ضریب همبستگی بازآزمایی (چک لیست مشاهده تدریس معلمان) برآورد شد. ضرایب محاسبه شده در همه موارد بالاتر از 86/0 بود که از نظر ملاکهای روان سنجی مورد تأیید است. پس از جمعآوری دادههای مورد نیاز تحقیق، این دادهها با استفاده از بسته نرمافزاری SPSS با روشهای آماری مناسب (برحسب مورد، آمار توصیفی، آزمون t تک متغیری، آزمون گلموگراف - اسمیرونوف، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون چند متغیری) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتههای این بررسی که از خودسنجی معلمان، نظرخواهی از مدیران درباره مهارت حرفهای معلمان، و مشاهده روش تدریس معلمان در کلاسهای درس علوم، ریاضی و فارسی توسط مشاهدهگران و محاسبه نمرههای حاصل از پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در کلاسهای مورد مطالعه به دستآمده است، نتایج زیر را نشان میدهد:• مهارتهای عمومی تدریس معلمان دوره ابتدایی از دیدگاه خود آنان و دیدگاه مدیران از ملاک تعیین شده (60 درصد مهارتهای عمومی) بالاتر است. مهارتهای عمومی تدریس معلمان براساس نتایج مشاهدهگران در کلاسهای درس ریاضی بالاتر از ملاک 60 درصد است. اما در کلاسهای درس علوم و فارسی با ملاک یاد شده تفاوت قابل ملاحظهای ندارد.• مهارتهای اختصاصی تدریس معلمان دوره ابتدایی، از دیدگاه خود آنان و مدیران، بالاتر از حد متوسط ملاک است. اما سطح مهارتهای اختصاصی معلمان در کلاسهای درس علوم، ریاضی و فارسی از دید مشاهدهگران، با میانگین ملاک مورد انتظار تفاوت قابل ملاحظهای ندارد.• نتایج حاصل از خودسنجی معلمان نشان داد که سطح مهارت معلمان در تحقق هدفهای مهارتی، نگرشی و دانشی از حداقل ملاک مورد سنجش این تحقیق (60 درصد مورد انتظار) بالاتر است.• براساس نظر مشاهدهگران از مشاهده تدریس معلمان در کلاسهای علوم، معلمان دوره ابتدایی تنها در دستیابی به هدفهای نگرشی موفق بودهاند. اما در رسیدن به هدفهای مهارتی و دانشی بهحداقل ملاک قابل قبول دست یافتهاند.نتایج حاصل از مشاهده تدریس معلمان در کلاسهای ریاضی، حاکی از آن است که معلمان تاحدی به هدفهای نگرشی و دانشی دستیافتهاند، ولی در رسیدن به هدفهای مهارتی موفق نبودهاند.براساس نظر مشاهدهگران از مشاهده تدریس معلمان در کلاسهای فارسی، معلمان تنها در رسیدن بههدفهای نگرشی موفق بودهاند. مهارتهای دانشی آنان تقریباً نزدیک ملاک 60 درصد مورد انتظار است. اما به حداقل ملاک قابل قبول هدفهای مهارتی دست نیافتهاند.• در مهارتهای عمومی معلمان، سهم عامل «تناسب تعداد دانشآموزان کلاس با روش تدریس معلمان» و در مهارتهای اختصاصی آنان سهم عامل «شرایط فیزیکی کلاس درس» بیش از عوامل دیگر است. بدین معنی که تناسب تعداد دانشآموزان در کلاس و نیز شرایط فیزیکی مطلوب کلاس درس موجب بکارگیری مهارت بیشتر در تدریس و از عوامل مهم و اثرگذار در مهارتهای عمومی و اختصاصی معلمان به شمار میرود. امکانات آموزشی کلاس درس رابطه مستقیمی با تحقق هدفهای آموزشی دارد.• براساس نظر مشاهدهگران همبستگی بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و مهارتهای عمومی و اختصاصی معلمان (کلاسهای علوم و فارسی) مثبت است. از این رو میتوان نتیجه گرفت که مهارتهای حرفهای معلمان با موفقیت دانشآموزان رابطه دارد. یعنی با افزایش مهارتهای عمومی و اختصاصی معلمان، پیشرفت تحصیلی دانشآموزان افزایش مییابد. از نظر مشاهدهگران بین مهارتهای عمومی و اختصاصی معلمان در کلاسهای ریاضی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه معکوس وجود دارد. • براساس گزارش مشاهدهگران در کلاسهای علوم و فارسی، همبستگی بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و هدفهای آموزشی مثبت است. این نتیجه نشان میدهد که هر اندازه