لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
فرمول زندگی
تاکنون فرمول خاص و درستی از شیوه زندگی کردن بین زن و مرد بدست نیامده است. اما تصور، چنین است که رعایت نمودن و در نظر قراردادن یک فرمول ابداعی و توجه مخصوص به آن باید راه حلی مانند بدست آوردن یک معادله چند مجهولی باشد اینکه گفته شد چند مجهولی سخن بیموردی است مانند این است که گفته شود مجهول الامکان یا مجهول الهویه اما بالاخره می توان آن مجهول را کشف نمود.
اما در اینجا مجهول بیشتر مصداق دارد زیرا ماهیت زن و شوهر در آغاز زندگی پنهان است و باید به مرور زمان با هشیاری و دقت نظر آن مکتوم را بدست بیاورند. یک مثال ساده، روشنگر این سخن است: دو جنس مخالف و متضاد یکدیگر در دو کفه ترازو، قرار می گیرند اما مشاهده می گردد که آن دو جنس هموزن، شاهین ترازو را هماهنگ می کند. در اینجا دو کالا یا دو نفر و ترزو با زندگی شبیه شده است. در این صورت باید وجود و ماهیت همه را در راستای خصوصیات اخلالقی و رفتاری کشف نمود قبل از اینکه به اصل مطلب پرداخته شود باید توضیح داده شود که شخص باید وجود ماهیت مطلوب داشته باشد یعنی معیارهای زندگی مشترک( اگر خصوصیت قابل قبولی نداشته باشد) اکنون خود را با معیارهای زندگی تطبیق بدهد و دارای وجهه اجتماعی، ارزشمند بودن در جامعه، خوشنامی و .... اما دو زوج جوان درواقع و در آغاز زندگی مشترک دو مجهول رفتاری هستند که باید با درایت خاص یکدیگر را پیدا کنند و در بدست آوردن پاسخ معادله همت گمارند. زیرا شخصیت واقعی دو زوج جوان در ابتدای راه زندگی نهفته است و به سخنی دیگر ماهیت درونی آنان، آشکار نیست که متأسفانه گاهی این ماهیت درونی را مخصوصاً اگر جنبه های منفی داشته باشد بروز نمی دهند اما بمرور زمان ماهیت واقعی آنان آشکار خواهد شد. البته از دیدگاه طرفین، ناپیداست وگرنه هر یک از طرفین خود را بخوبی می شناسد. و از دیدگاه جامعه و افراد خانواده طرفین شناخته شده هستند اما در بعضی موارد کسانی هستند که دارای بعد شخصیت نامطلوب می باشند اما آنرا از افراد خانواده خویش پنهان می دارند در این صورت بطور یقین باید گفته شود که او خود می داند از چه (قماش) است لکن باید در زندگی مشترک، با همسر خود بمعنی واقعی صادق باشد. در هر صورت ابعاد هر کس فقط باید در زندگی تأهل حتی قبل از ازدواج، در بوته آزمایش قرار بگیرد. نتیجه اینکه ضرورت دارد طرفین تشریک مساعی کنند تا بتوانند با در نظر گرفتن نکات ظریف روانشناسی، پاسخ صحیح این معادلات را بیابند مشروط بر اینکه صداقت داشته باشند و دوم اینکه برای پیداکردن جواب و شناخت باطن مخاطب خود، راه غلطی را انتخاب نکنند. در غیر اینصورت به نتیجه قطعی و صحیح، دست نخواهند یافت اما دو انسان دقیق، دانا، دارای بینش صحیح و ژرف نگر و آینده نگر، می توانند فرمول یادشده را پیدا کنند. در غیر اینصورت بدفرجامی و ناکامی در انتظار آنهاست. بر این مبنا با شکیبائی فراوان می توان بنای زندگی را تحکیم نمود و با تشریک مساعی دیگر و تلفیق ایده های متقابل زندگی مطلوبی را در پیش گرفت و این شیوه، همان فرمول است.
علم اخلاق
در برابر هر صفت نیک، اخلاق نکوهیده هم وجود دارد. اخلاق پسندیده هم حد و مرز ندارد. البته هر دو این خصلت ها باید متعادل باشد اما برشمردن و اندازه گیری آنها بآسانی نمی باشد. لکن اوصاف حمیده باید حد وسط داشته باشد. از جمله مسائل که آگاهی به آن قبل از تفصیل اخلاق نیکو درمانپذیر است اینکه بسیار اتفاق می افتد که در بعضی از افراد خصلت ها، صفات و افعالی بروز می کند که ظهور آن نیکو و فاعل آنها هم دارای اخلاق خوب، متصور می شود در حالیکه چنین نیست. بنابراین تفاوت بین صفات خوب و آنچه شبیه به آن است در حقیقت فضائل به شمار نمی رود، آگاهی پیدا شود تا اینکه عاقل و نیک سیرت مشتبه نشود و به بیراهه نرود و هر کس با عیب های خود نفس خود آشنا گردد تا شخصی که از وی انتظار و توقع خوبیها را دارد فریفته نشود و خود را به اشتباه نیک تصور نکند زیرا در غیر اینصورت از کلیه شئونات پسندیده، باز می ماند. لذا باید گفت صفت دانستن، عبارت است از علم به حقایق موجودات بطوری که در ذات آنها وجود دارد و تصدیق کردن اشخاص مانند آن می ماند که طفل خود را به مردان تشبیه کند و همان حرف باصطلاح دانا را بگوید یا مانند حیوانی است که بعضی از سخنان آدمی را آموخته باشد و با بعضی از افعال و رفتار را یاد گرفته و انجام دهد.
یکی دیگر از علم اخلاق، عفت شناسی است و عبارت از این است که قوه غریزه در تحت فرمان و ید اختیار عقل باشد و نحوه بهره گیری از آن موافق امر و نهی باشد و آنچه که متضمن مصلحت مورد نیاز معاش و معاد باشد اقدام کند و مورد استفاده قرار دهد و آنچه که فسادانگیز باشد، از آن دوری گزیند و هرگز مخالف و تضاد فرمان عقل عمل نکند، و حتی تهدید هیئت حاکمه دولتمردان و کسانی که کارها ی کلیدی دارند، او را وادار به عمل زشت و قباحت آمیز، ننماید و بسیار کسانی هستند که دوری جستن از زشتی ها از بدست آوردن تنعم و رفاه، چشم پوشیده اند و منطق اینگونه اشخاص در این مورد این است که به لذت بهتر، غیرعرفانی تر و به مفهوم واقعی دست یابند وبطور اختصار اینکه به ذات پروردگار نزدیکتر و اجر زندگی را انتظار بکشند. وجه دیگر علم اخلاق عبارت است از شجاعت و اینکه قوه چشم، مطیع عقل، درایت ومنطق باشد تا آنچه را که عقل تأئید کند و فرمان بدهد تسلیم شود وگردن نهد و آنچه را که نهی نماید از آن دوری گزیند و نباید هیچگونه مدعی و باعثی در این امر، بجز رسیدن به کمال و نیک بختی دخالت داشته باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
یک فرمول برای اتوماتیک کردن همیاری کامپیوتر جهت طراحی قطعات ماشین
خلاصه : فرمول ریاضی برای طراحی اتوماتیک کردن قطعات و گردآوری آنها بعنوان یک الگوریتم عددی و کد آزمایشی نشان داده شده است قطعه مکانیکی همانند یک قطعه گرد آورنده بوسیله اتصالات باعث جمع آوری قطعات می شود. محدودیتهایی هم در این زمنیه برای طراحان وجود دارد مثلا بعضی از مقیاسها برای قطعات مختلف متفاوت هستند و طراحان را برای تکثیر موارد مورد نظر با مشکل مواجه می کنند. نظریه نقشه برداری زمانی استفاده می شود که بخواهیم از روش قطع اتصال موانع با استفاده از طرح شاخه ای (اسپینگ ) انجام بدهیم.
موانع اتصالی بین پیوندهای متفاوت و تنوع آنها حساب می شود و معرفی می گردد. منبع انتقال سریع مشخص می شود و روش جاکوبین برای هر مانعی توسعه دده می شود. متد جاکوبین مانع به سمت فضای هماهنگ اتصال سوق داده می شود. و بالاخره بعلت این که سیستم معادلاتی یک جاکوبین مجذوری ندارد Moor penrose ٍبا استفاده از حساب کردن یک وضع گردآوری شده مخالف است بنابراین به طراحی دوباره ای جهت گردآوری می پردازد. فرمول بسط داده می شود تا شامل روشهای متنوعی برای حساب کردن ترتیب گرد آمدن قطعات شود. زمانی که عددی تنها یک تجربه می باشد فرمول در اینجا بکار گرفته می شود جهت متدولوژی جدیدی که قطعات سیستمها را طراحی و اتوماتیک کند اهمیت این کار توسط قابلیت فرمول برای اتوماتیک کردن طرح و قطعات دوباره طراحی شده شناسایی می شود.
مقدمه :
پیشنهادات فوق العاده ای در سالهای اخیر جهت توسعه روشهای خودکار و افزایس درجه ذکاوت کامپیوتر در طراحی نرم افزار (کد CAD) ارائه شده است با حمایت مهندسان محققین بسیاری تکنیکهای قوی و تغییر ناپذیری را برای استفاده از تکنولوژی پارامتری جهت اهداف اختصاصی در ارزیابی سیستمهای اتوماتیکی که به طراح کمک می کنند گزارش کرده اند. در زمینه طرح کمک کامپیوتر توسعه قابل توجه ای مشاهده می شود و این کار با پیدایش تکنولوژی پارامتری مشهود می باشد . استفاده از این تکنولوژی بسیاری لز سیستمهای اقتصادی CAD را جهت تکرار مرحله طراحی ساده کرده است. در بسیاری از حالتها تکنولوژی پارامتری با معادلات ساده ایی یکسری از قوانین گستردگی مراحل را به ما نشان داده است برای مثال طول دو پیوند d2 و d1 ممکن است با استفاده از پارامتر t در معادله d1=d2t به هم مرتبط شود این معادله نشان می دهد که یک تغییر طول در پیوند 2 بطور اتوماتیک تغییری را در طول پیوند 1 بوجود خواهد آورد. پس یک تغییر در هر یک از حالات هندسی باعث تغییر در خصوصیات هندسی دیگر می شود.
مرحله طراحی هنوز در ابعاد به یافته ها ی تجربیات مهندسان می باشد در یک مرحله از طراحی دانسته های طرح اولیه اختصاصی می شوند پارامترهای طرح جهت توسعه اجرائیات تعیین می شوند بر اساس فرمولهای تجزیه ای و تجربی یک طرح ممکن است تحت تاثیر تعدادی از مراحل تکراری قبل از رسیدن به یک موقعیت مورد نظر قرار بگیرد . برنامه های کامپیوتری از این مقوله حسب اتوماتیک کردن طرحهای بعدیشان استفاده می کند همانند:
(Cutosky , Tenen baum 1990,Burke 1994,Imamura 1994) . این نوع از نرم افزار موانع مدل کردن را بسیاری از حالت های آماده سازی به وسیله پراکندگی موانع اسان میکند . بعضی از روش ها یک وابستگی پارامتریک را از میان قسمت های مختلف اختصاصی می کند. یک تغییر طرح در هندسه یک قسمت از میان طرح کامل پراکنده می شود. تلاش های دیگر در اتوماتیک کردن GAM /CAD شامل دیدگاههایی می باشد که از ارتباطات توپولوژیکال بین خصوصیات استفاده می کند. (McMahon 1997). بیشتر تلاش های اخیر در زمینه اتوماتیک کردن مرحله طرح مکانیکی در زمینه ساختاری توسط Abdel – Malek و Maropis (1998) به اثبات رسیده است.
در تکمیل این گفته ها ما کارهایی را در این زمینه بازبینی می کنیم. تعدادی دیدگاه های متفاوت حل کردن محدودیت ها وجود دارند (1995 Hoffman , Vermeer ) که ما به بررسی آنهایی که مربوط به مسئله می باشند می پردازیم و اختلافات را بررسی می کنیم.
a)حل کننده های نمونه: وقتی که محدودیت ها به یک سری از معادلات تبدیل می شوند، آنها به طور همزمانی با استفاده از الگوریتم های عددی حل می شوند. وقتی این روش در انجام این محدودیت ها دارای ارزش می شوند و مشکلات را حل می کنند یک حلال مقدماتی باید تعیین شود در ورش پیشنهادی در طرح مکانیسم .
b) حل کننده های عمومی (کلی) : در جایی که محدودیت های معادلاتی برای بررسی ابتدایی مورد استفاده قرار می گیرد. موانع می توانند جایگزین شوند و سپس جایگیری انها تعیین می شود
C ) حل کننده های سمبلیک در جایی که دستکاری معادلات جبری تعیین کننده محدودیت ها (موانع) اجرا می شود، از یک دستکاری سمبلیک برای اسان نمودن تعیین یک حل کننده استفاده می شود (Anantha 1996) این روش ها بعضی اوقات هیبرید نامیده می شوند (1997,Brueder lin, Hsu) . ما از دستکاری کننده های نمونه ای استفاده نمی کنیم و به هر صورت معادلات جبری در فرم متنوع می شوند. در حقیقت ما بعضی از پارامترهای kinematic را به عنوان متغیرهایی به منظور مطالعه اثر تغییر یک پارامتر روی فراهم آوردن و گردآوری مورد توجه قرار می دهیم.
d) حل کننده هایی بر اساس قانون: در جایی که موانع با استفاده از قوانین حل می شوند استفاده از قوانین مطابق با مقدرات بسط داده می شود. (1992 wet kamp , 1990 sundy ,1990 wang, Arbab)
روش نقشه برداری توسط Lee و kim مورد استفاده قرار گرفته شد (1998-1996 ) 1993 verroust، 1989 Todd و Hoffman 1997 .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
فرمول زندگی
تاکنون فرمول خاص و درستی از شیوه زندگی کردن بین زن و مرد بدست نیامده است. اما تصور، چنین است که رعایت نمودن و در نظر قراردادن یک فرمول ابداعی و توجه مخصوص به آن باید راه حلی مانند بدست آوردن یک معادله چند مجهولی باشد اینکه گفته شد چند مجهولی سخن بیموردی است مانند این است که گفته شود مجهول الامکان یا مجهول الهویه اما بالاخره می توان آن مجهول را کشف نمود.
اما در اینجا مجهول بیشتر مصداق دارد زیرا ماهیت زن و شوهر در آغاز زندگی پنهان است و باید به مرور زمان با هشیاری و دقت نظر آن مکتوم را بدست بیاورند. یک مثال ساده، روشنگر این سخن است: دو جنس مخالف و متضاد یکدیگر در دو کفه ترازو، قرار می گیرند اما مشاهده می گردد که آن دو جنس هموزن، شاهین ترازو را هماهنگ می کند. در اینجا دو کالا یا دو نفر و ترزو با زندگی شبیه شده است. در این صورت باید وجود و ماهیت همه را در راستای خصوصیات اخلالقی و رفتاری کشف نمود قبل از اینکه به اصل مطلب پرداخته شود باید توضیح داده شود که شخص باید وجود ماهیت مطلوب داشته باشد یعنی معیارهای زندگی مشترک( اگر خصوصیت قابل قبولی نداشته باشد) اکنون خود را با معیارهای زندگی تطبیق بدهد و دارای وجهه اجتماعی، ارزشمند بودن در جامعه، خوشنامی و .... اما دو زوج جوان درواقع و در آغاز زندگی مشترک دو مجهول رفتاری هستند که باید با درایت خاص یکدیگر را پیدا کنند و در بدست آوردن پاسخ معادله همت گمارند. زیرا شخصیت واقعی دو زوج جوان در ابتدای راه زندگی نهفته است و به سخنی دیگر ماهیت درونی آنان، آشکار نیست که متأسفانه گاهی این ماهیت درونی را مخصوصاً اگر جنبه های منفی داشته باشد بروز نمی دهند اما بمرور زمان ماهیت واقعی آنان آشکار خواهد شد. البته از دیدگاه طرفین، ناپیداست وگرنه هر یک از طرفین خود را بخوبی می شناسد. و از دیدگاه جامعه و افراد خانواده طرفین شناخته شده هستند اما در بعضی موارد کسانی هستند که دارای بعد شخصیت نامطلوب می باشند اما آنرا از افراد خانواده خویش پنهان می دارند در این صورت بطور یقین باید گفته شود که او خود می داند از چه (قماش) است لکن باید در زندگی مشترک، با همسر خود بمعنی واقعی صادق باشد. در هر صورت ابعاد هر کس فقط باید در زندگی تأهل حتی قبل از ازدواج، در بوته آزمایش قرار بگیرد. نتیجه اینکه ضرورت دارد طرفین تشریک مساعی کنند تا بتوانند با در نظر گرفتن نکات ظریف روانشناسی، پاسخ صحیح این معادلات را بیابند مشروط بر اینکه صداقت داشته باشند و دوم اینکه برای پیداکردن جواب و شناخت باطن مخاطب خود، راه غلطی را انتخاب نکنند. در غیر اینصورت به نتیجه قطعی و صحیح، دست نخواهند یافت اما دو انسان دقیق، دانا، دارای بینش صحیح و ژرف نگر و آینده نگر، می توانند فرمول یادشده را پیدا کنند. در غیر اینصورت بدفرجامی و ناکامی در انتظار آنهاست. بر این مبنا با شکیبائی فراوان می توان بنای زندگی را تحکیم نمود و با تشریک مساعی دیگر و تلفیق ایده های متقابل زندگی مطلوبی را در پیش گرفت و این شیوه، همان فرمول است.
علم اخلاق
در برابر هر صفت نیک، اخلاق نکوهیده هم وجود دارد. اخلاق پسندیده هم حد و مرز ندارد. البته هر دو این خصلت ها باید متعادل باشد اما برشمردن و اندازه گیری آنها بآسانی نمی باشد. لکن اوصاف حمیده باید حد وسط داشته باشد. از جمله مسائل که آگاهی به آن قبل از تفصیل اخلاق نیکو درمانپذیر است اینکه بسیار اتفاق می افتد که در بعضی از افراد خصلت ها، صفات و افعالی بروز می کند که ظهور آن نیکو و فاعل آنها هم دارای اخلاق خوب، متصور می شود در حالیکه چنین نیست. بنابراین تفاوت بین صفات خوب و آنچه شبیه به آن است در حقیقت فضائل به شمار نمی رود، آگاهی پیدا شود تا اینکه عاقل و نیک سیرت مشتبه نشود و به بیراهه نرود و هر کس با عیب های خود نفس خود آشنا گردد تا شخصی که از وی انتظار و توقع خوبیها را دارد فریفته نشود و خود را به اشتباه نیک تصور نکند زیرا در غیر اینصورت از کلیه شئونات پسندیده، باز می ماند. لذا باید گفت صفت دانستن، عبارت است از علم به حقایق موجودات بطوری که در ذات آنها وجود دارد و تصدیق کردن اشخاص مانند آن می ماند که طفل خود را به مردان تشبیه کند و همان حرف باصطلاح دانا را بگوید یا مانند حیوانی است که بعضی از سخنان آدمی را آموخته باشد و با بعضی از افعال و رفتار را یاد گرفته و انجام دهد.
یکی دیگر از علم اخلاق، عفت شناسی است و عبارت از این است که قوه غریزه در تحت فرمان و ید اختیار عقل باشد و نحوه بهره گیری از آن موافق امر و نهی باشد و آنچه که متضمن مصلحت مورد نیاز معاش و معاد باشد اقدام کند و مورد استفاده قرار دهد و آنچه که فسادانگیز باشد، از آن دوری گزیند و هرگز مخالف و تضاد فرمان عقل عمل نکند، و حتی تهدید هیئت حاکمه دولتمردان و کسانی که کارها ی کلیدی دارند، او را وادار به عمل زشت و قباحت آمیز، ننماید و بسیار کسانی هستند که دوری جستن از زشتی ها از بدست آوردن تنعم و رفاه، چشم پوشیده اند و منطق اینگونه اشخاص در این مورد این است که به لذت بهتر، غیرعرفانی تر و به مفهوم واقعی دست یابند وبطور اختصار اینکه به ذات پروردگار نزدیکتر و اجر زندگی را انتظار بکشند. وجه دیگر علم اخلاق عبارت است از شجاعت و اینکه قوه چشم، مطیع عقل، درایت ومنطق باشد تا آنچه را که عقل تأئید کند و فرمان بدهد تسلیم شود وگردن نهد و آنچه را که نهی نماید از آن دوری گزیند و نباید هیچگونه مدعی و باعثی در این امر، بجز رسیدن به کمال و نیک بختی دخالت داشته باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
روش نامگذاری و فرمول نویسی ترکیبات دوتایی:
ترکیبات دوتایی ترکیباتی هستند که از دو نوع عنصر تشکیل شده اند، هرچند که ممکن است تعداد اتمهای آن زیاد باشد. مانند: H2O, SO3, N2O3 و ..... این ترکیبات به سه گروه زیر تقسیم می شوند:
الف) ترکیبات دوتایی فلز با نافلز
ب) ترکیبات دوتایی نافلز با نافلز
ج) ترکیب های دوتایی هیدروژن و نافلز که در واقع یک نوع ترکیب دوتایی نافلز با نافلز است.
الف) ترکیبات دوتایی فلز - نافلز:
- فرمول نویسی:
- برای نوشتن فرمول شیمیایی این ترکیبات باید به روش زیر عمل نماییم:
۱- نماد شیمیایی فلز را سمت چپ و نماد شیمیایی غیرفلز را سمت راست می نویسیم. درست مانند جایگاه آنها در جدول تناوبی.
۲- ظرفیت فلز را اندیس غیرفلز و ظرفیت غیرفلز را اندیس فلز قرار می دهیم.
۳- در صورت امکان اندیسها را ساده می کنیم.
مثال: می خواهیم فرمول ترکیب اکسیژن با آلومینیم را بنویسیم:
۱- نماد شیمیایی فلز یعنی نماد آلومینیم (Al) را سمت چپ و نماد شیمیایی غیر فلز یعنی اکسیژن (O) را سمت راست می نویسیم.
Al O
۲- ظرفیت فلز آلومینیم ۳ است که به عنوان اندیس غیرفلز قرار می دهیم(Al O3). ظرفیت غیر فلز یعنی اکسیژن برابر ۲ است که به عنوان اندیس برای فلز قرار می دهیم. یعنی:
Al2O3
3- 2 با ۳ ساده نمی شود. بنابراین فرمول ما بدون تغییر می ماند.
Al2O3
- نامگذاری:
برای نامگذاری این ترکیبات به روش زیر عمل می کنیم:
۱- ابتدا نام فلز را می نویسیم.
۲- اگر فلز ما چند ظرفیتی بود ظرفیتی را که در ترکیب ما دارد، به صورت اعداد یونانی در پرانتز نمایش می دهیم. اعداد یونانی به شکل زیر هستند:
1- I 6-VI
2- II 7- VII
3-III 8- VIII
4- IV 9- IX
5- V 10- X
۳- نام غیرفلز را نوشته و پسوند " ید" را به انتهای آن می افزاییم. در بعضی از غیرفلزها با افزودن پسوند "ید" نام غیرفلز مقداری تغییر می یابد. به عنوان مثال:
اکسیژن ------ اکسید نیتروژن ------ نیترید
گوگرد (سولفور) -------سولفید فسفر -------- فسفید
هیدروژن ------- هیدرید
اگر توجه نمایید فرمول شیمیایی ترکیب را از چپ به راست خواندیم، یعنی همانطور که نوشته بودیم. ابتدا فلز و سپس غیرفلز. در حالت کلی از الگوی زیر پیروی می نماییم:
" نام فلز + (ظرفیت فلزهای چند ظرفیتی با اعداد یونانی) + نام غیرفلز + ید"
مثال: نام ترکیب زیر را بنویسید.
Al2O3
۱- نام فلز را می نویسیم: " آلومینیم"
۲- فلز ما چند ظرفیتی نیست بنابراین نیاز به نوشتن ظرفیت ندارد.
۳- نام غیرفلز را می نویسیم. " آلومینیم اکسیژن"
۴- پسوند " ید" را افزوده و در صورت نیاز نام غیرفلز را تغییر می دهیم.
آلومینیم اکسید
ب) ترکیبات دوتایی نافلز - نافلز:
- فرمول نویسی:
برای نوشتن فرمول این ترکیبات شما باید تشخیص بدهید که خاصیت فلزی کدام غیرفلز بیشتر است، سپس این غیرفلز را فلز فرض کرده و فرمول نویسی را تقریباً مانند فرمول نویسی ترکیبات فلز - نافلز انجام می دهیم. برای تشخیص اینکه کدام یک از غیرفلزهای ما ضعیف تر است از سری زیر می توان استفاده نمود:
Si - B - P- H- C - S - I - Br - N - Cl - O -F
در سری فوق عناصری که سمت چپ قرار دارند غیرفلزهای ضعیف تری هستند و هرچه از چپ به راست پیش می رویم غیرفلزها قویتر می شوند.
در صورتیکه نمی توانید سری فوق را به خاطر بسپارید از اصول هشتگانه ابتدای مقاله پیروی نمایید.
برای فرمول نویسی ترکیبات نافلز - نافلز به ترتیب زیر عمل می کنیم:
۱- با توجه به توضیحات بالا نافلز ضعیف تر را شناسایی می کنیم.
۲- نماد شیمیایی نافلز ضعیف تر را سمت چپ و نماد شیمیایی نافلز قوییتر را سمت راست می نویسیم.
۳- ظرفیت غیرفلز سمت چپ را اندیس غیرفلز سمت راست قرار داده و ظرفیت غیرفلز سمت راست را اندیس غیرفلز سمت چپ قرار می دهیم.
۴- در صورت امکان اندیس ها را ساده می کنیم.
توجه نمایید غیرفلز سمت راست یا قویتر با کمترین ظرفیت خود در ترکیب شرکت می نماید.
مثال: می خواهیم فرمول ترکیبات بدست آمده از فسفر و کلر را بدست آوریم.
۱- فسفر نسبت به کلرغیرفلز ضعیف تری است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
ترکیبات دوتایی:
ترکیبات دوتایی ترکیباتی هستند که از دو نوع عنصر تشکیل شده اند، هرچند که ممکن است تعداد اتمهای آن زیاد باشد. مانند: H2O, SO3, N2O3 و ..... این ترکیبات به سه گروه زیر تقسیم می شوند:
الف) ترکیبات دوتایی فلز با نافلز
ب) ترکیبات دوتایی نافلز با نافلز
ج) ترکیب های دوتایی هیدروژن و نافلز که در واقع یک نوع ترکیب دوتایی نافلز با نافلز است.
الف) ترکیبات دوتایی فلز - نافلز:
- فرمول نویسی:
- برای نوشتن فرمول شیمیایی این ترکیبات باید به روش زیر عمل نماییم:
۱- نماد شیمیایی فلز را سمت چپ و نماد شیمیایی غیرفلز را سمت راست می نویسیم. درست مانند جایگاه آنها در جدول تناوبی.
۲- ظرفیت فلز را اندیس غیرفلز و ظرفیت غیرفلز را اندیس فلز قرار می دهیم.
۳- در صورت امکان اندیسها را ساده می کنیم.
مثال: می خواهیم فرمول ترکیب اکسیژن با آلومینیم را بنویسیم:
۱- نماد شیمیایی فلز یعنی نماد آلومینیم (Al) را سمت چپ و نماد شیمیایی غیر فلز یعنی اکسیژن (O) را سمت راست می نویسیم.
Al O
۲- ظرفیت فلز آلومینیم ۳ است که به عنوان اندیس غیرفلز قرار می دهیم(Al O3). ظرفیت غیر فلز یعنی اکسیژن برابر ۲ است که به عنوان اندیس برای فلز قرار می دهیم. یعنی:
Al2O3
3- 2 با ۳ ساده نمی شود. بنابراین فرمول ما بدون تغییر می ماند.
Al2O3
- نامگذاری:
برای نامگذاری این ترکیبات به روش زیر عمل می کنیم:
۱- ابتدا نام فلز را می نویسیم.
۲- اگر فلز ما چند ظرفیتی بود ظرفیتی را که در ترکیب ما دارد، به صورت اعداد یونانی در پرانتز نمایش می دهیم. اعداد یونانی به شکل زیر هستند:
1- I 6-VI
2- II 7- VII
3-III 8- VIII
4- IV 9- IX
5- V 10- X
۳- نام غیرفلز را نوشته و پسوند " ید" را به انتهای آن می افزاییم. در بعضی از غیرفلزها با افزودن پسوند "ید" نام غیرفلز مقداری تغییر می یابد. به عنوان مثال:
اکسیژن ------ اکسید نیتروژن ------ نیترید
گوگرد (سولفور) -------سولفید فسفر -------- فسفید
هیدروژن ------- هیدرید
اگر توجه نمایید فرمول شیمیایی ترکیب را از چپ به راست خواندیم، یعنی همانطور که نوشته بودیم. ابتدا فلز و سپس غیرفلز. در حالت کلی از الگوی زیر پیروی می نماییم:
" نام فلز + (ظرفیت فلزهای چند ظرفیتی با اعداد یونانی) + نام غیرفلز + ید"
مثال: نام ترکیب زیر را بنویسید.
Al2O3
۱- نام فلز را می نویسیم: " آلومینیم"
۲- فلز ما چند ظرفیتی نیست بنابراین نیاز به نوشتن ظرفیت ندارد.
۳- نام غیرفلز را می نویسیم. " آلومینیم اکسیژن"
۴- پسوند " ید" را افزوده و در صورت نیاز نام غیرفلز را تغییر می دهیم.
آلومینیم اکسید
ب) ترکیبات دوتایی نافلز - نافلز:
- فرمول نویسی:
برای نوشتن فرمول این ترکیبات شما باید تشخیص بدهید که خاصیت فلزی کدام غیرفلز بیشتر است، سپس این غیرفلز را فلز فرض کرده و فرمول نویسی را تقریباً مانند فرمول نویسی ترکیبات فلز - نافلز انجام می دهیم. برای تشخیص اینکه کدام یک از غیرفلزهای ما ضعیف تر است از سری زیر می توان استفاده نمود:
Si - B - P- H- C - S - I - Br - N - Cl - O -F
در سری فوق عناصری که سمت چپ قرار دارند غیرفلزهای ضعیف تری هستند و هرچه از چپ به راست پیش می رویم غیرفلزها قویتر می شوند.
در صورتیکه نمی توانید سری فوق را به خاطر بسپارید از اصول هشتگانه ابتدای مقاله پیروی نمایید.
برای فرمول نویسی ترکیبات نافلز - نافلز به ترتیب زیر عمل می کنیم:
۱- با توجه به توضیحات بالا نافلز ضعیف تر را شناسایی می کنیم.
۲- نماد شیمیایی نافلز ضعیف تر را سمت چپ و نماد شیمیایی نافلز قوییتر را سمت راست می نویسیم.
۳- ظرفیت غیرفلز سمت چپ را اندیس غیرفلز سمت راست قرار داده و ظرفیت غیرفلز سمت راست را اندیس غیرفلز سمت چپ قرار می دهیم.
۴- در صورت امکان اندیس ها را ساده می کنیم.
توجه نمایید غیرفلز سمت راست یا قویتر با کمترین ظرفیت خود در ترکیب شرکت می نماید.
مثال: می خواهیم فرمول ترکیبات بدست آمده از فسفر و کلر را بدست آوریم.
۱- فسفر نسبت به کلرغیرفلز ضعیف تری است.