زی زی فایل

دانلود فایل

زی زی فایل

دانلود فایل

اخلاق پیامبر از دیدگاه اندیشمندان غرب 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

اخلاق پیامبر اعظم (ص) از دیدگاه اندیشمندان غرب

مقدمه

اینکه اسلام ادعای جاوید و جهانی بودن می کند بدلیل آنست که عمده ترین و کلی ترین یا مهمترین مسائل انسانی را همراه با جزئی ترین مسائل زندگی که بشریت همواره و همیشه در جستجوی حل آن و در برخورد با آن بوده مطرح نموده و دخالت و رهنمود عملی و ارزش همه جانبه ای در زندگی انسان دارد پیامبر اعظم (ص) این مسئله را در اهمیت حیاتی آن گوشزد اندیشمندان متعهدی می کند که به مسائل انسانی و اسلامی جدی می اندیشند و با بهترین وجه و کیفیت انسان ها را هدایت می کنند تا نه زور بگوید و نه زور بپذیرد نه بدی کند و نه بدی بپذیرد و نه بچاپد و نه چاپیدن را رخصت دهد نه تعدی کند و نه تعدی را بپذیرد و در جهت آگاهی و تعالی و برابری و عدالت و آزادی تلاش و کوشش بنماید و حق خود را برتر از حق دیگران نداند و حق دیگران را ضایع نکند خلاصه آرمانهای ذهنی و اخلاقی مثبت و انسانی را در عینیت و استقرار عینی متحقق سازد اما می خواهم اذهان را متوجه این قضیه و حادثه بزرگ بنمایم تا ابعاد و ادامه نهضت پیامبر اعظم (ص) را عمیقا و متعهدانه پی بگیرند گرچه عده ای از کشورها چشم و گوش خود را می بندند و کور و کر سعی می کنند تا نبینند و نشنوند و احساس نکنند ، که کارمان با آنها نیست . ولی حادثه بقدری بزرگ است که گوش و ذهن کاخ سفید نشینان و مراکز توطئه مشرکین را طنین دهشتناک و ضربه ای خواب پران افکنده که وای در جهان سوم و کشورهای اسلامی چه خبر شده است چه کسی است که اینچنین این نسل را گستاخ و نیرومند در مقابل نیرومندترین و مدرن ترین اندیشگران و اندیشه های ما بر شورانده است و دست آخر حمله به لبنان و فلسطین و عراق و افغانستان و حمله به پیامبر اعظم (ص) و مسلمانان جهان و حمله به قرآن کریم و فحش و تهمت به پیامبر (ص) و به زنان رسول اکرم ، ولی اینها سودی نداشت فقط مسلمین را از خواب بیدار و اتحاد مسلمین را دو چندان کرد . از خداوند دانا وتوانا که پشتیبان حقایق و امید حق جویان عالم است در خواست می کنم که نیرنگها ی باطل گرایان را همواره بدست مدافعان حق بی اثر سازد و بر جمعیت پاکان و قدرت نیکان بیفزاید .

میرویم سر اصل مطلب که اخلاق پیامبر اعظم (ص) از دیدگاه اندیشمندان غرب می باشد پس از جنگهای صلیبی مسیحیان افسانه های دروغین و زننده ای درباره پیامبر پاک اسلام (ص) ساختند و پرداختند به امید آنکه از این را ه چهره اسلام و فرهنگ مسلمانان را زشت و تنفر انگیز جلوه دهند در صورتیکه قرآن کریم بر خلاف این روش به مسلمین سفارش کرده است که مبادا دشمنی با دسته ای آنها را به بی عدالتی در حق آن گروه بکشاند و را ه بی انصافی را درباره مخالفان خود بپیمایند چنانچه می فرماید :

یا ایها الذین امنوا کونوا قوامین لله شهداء بالقسط ولا یجرمنکم شنانو قوم علی ان تعدلوا اعدلو هو اقرب للتقوی و اتقوالله ان الله خبیر بما تعلمون .

یعنی ای کسانی که ایمان آورده اید ، برای خدا بپا خیزید و به عدالت گواهی دهید و دشمنی با گروهی شما را به بی عدالتی در باره آنان وادار نکند عدالت ورزید که به تقوی نزدیکتر است و از نافرمانی خدا بپرهیزید که خداوند از کارهائی که می کنید آگاه است .

این آموزش چنان در روحیه مسلمانان مؤثر افتاد که در همان جنگهای صلیبی ، مکرر آثار نیک وثمرات پسندیده خود را نشان داد ، مثلا صلیبی ها چون اورشلیم را به تصرف در آوردند در سراسر شهر ، سیل خون به راه انداختند ولی مسلمین هنگامی که اورشلیم را از صلیبیون باز پس گرفتند ، سفارش کتاب آسمانی و پیامبر گرامی خود را از یاد نبردند و دست بخون مردم شهر نیالودند چنانکه مورخان غربی باین فضیلت گواهی داده اند و به عنوان نمونه استیون رانسیمان در کتاب " تاریخ جنگهای صلیبی" می نویسد مردان پیروز افرادی شریف و با مروت بودند . درست در همانجا که در هشتاد و هشت سال قبل فرنگیان از دریای خون گذشتند حتی یک خانه به یغما نرفت و به یک جاندار آسیب نرسید به امر صلاح الدین ، سربازان ، خیابانها و دروازه ها را زیر نظر گرفتند و از هر گونه دست اندازی احتمالی به جان و مال مردم جلوگیری به عمل آوردند این رفتار جوانمردانه نتیجه تعالیم پیامبر اسلام بود که به پیروان خود سفارش می کرد حتی در نبرد با دشمن جانب عدل و کرامت را از یاد نبرند و تسلیم قساوت محض نشوند و بدشمنان خویش افترا و تهمت نبندند و قرارداد ها و امان نامه های خود را با آنان محترم شمرند چنانکه آثار فراوانی در این باره از پیامبر اسلام ( ص‌) به یادگار مانده است ولی متاسفانه مسیحیان متعصب از دروغ پردازی درباره مسلمانان و توهین و تهمت به پیامبر ارجمند ایشان در طول تاریخ دریغ نداشته اند .

1- ولتر و پیامبر اسلام (ص)

ولتر فیلسوف ونویسنده مشهور فرانسوی بود که از ابراز مخالفت و اهانت نسبت به مقام قدسی پیامبر بزرگوار اسلام (ص) خودداری نورزید تا آنجا که نمایشنامه ای با عنوان : " محمد یا تعصب " ترتیب داد و آنرا به سال 1742 میلادی در پاریس به معرض نمایش گذاشت و در خلال آن پیغمبر پاک خدا را آماج انواع تهمتها و اهانت ها قرار داد در عین حال نمی توان انکار کرد که ولتر با نوشتن نمایشنامه مذبور قصد توهین به پیامبر اسلام (ص) را داشته است به همین جهت می بینیم که وی در آثار بعدی خود از این اهانت ابراز ندامت می کند ولتر در سالهای بعد می نویسد من در حق محمد بسیار بد کردم"پشیمانی از دشمنی با اسلام" ولتر می‌نویسد دروغپردازی درباره شخصیت های نامدار تاریخ برای همه مردم جالب نیست



خرید و دانلود  اخلاق پیامبر از دیدگاه اندیشمندان غرب 15 ص


اندیشه دینی و سکولاریسم و غرب شناسی 21ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

عنوان:

اندیشه دینی و سکولاریسم و غرب شناسی

Religious Thought and secularism

(در جهان اسلام و ایران)

تهیه کننده:

استاد راهنما:

درس مربوطه:

سیر اندیشه سیاسی و اجتماعی امام خمینی

بهار85

فهرست

فصل اول غرب شناسی

_ اهمیت مطالعات غرب شناسی در عصر حاضر

_ هدف از مطالعات غرب‌شناسی (خلاصه از اهداف)

فصل دوم سکولاریسم

_ واژه‌شناسی سکولاریسم

_ بحران دینی، سکولاریسم فراگیرترین شاخص فرهنگی مدرنیسم

_ نارسایی‌ها و محدودیت‌های تناقض آفرین سکولاریسم

_ رابطه سکولاریسم و دین حق

سکولاریسم نوعی از تهاجم فرهنگی

درمان ضعف و عقب ماندگی

پاسخ سکولاریسم‌ها و هدفشان

لاف زنی سکولاریت‌ها

فصل سوم: سکولاریسم و زمینه ورود آن به ایران

_ ضرورت غرب‌شناسی و زمینه‌های ورود آن به ایران

_ شرایط تاریخی ایران و توجه به غرب

_ نگرش به غرب از تقلید تا نقد

_ تأثیر مواجهة تفکر دینی با سکولاریسم در حوزه معرف سیاسی

_ تأثیر تفکرات تاریخی در حیات فکری _ سیاسی عصر حاضر

_ اشتراکها و اختلافهای عصر مشروطیت و بازتاب آن در سدة اخیر

1_ اشتراک

2_ اختلاف

فصل چهارم: آینده‌ از آن کیست؟

فصل اول

اهمیت غرب شناسی در عصر حاضر

اهمیت و ضرورت مطالعات غرب‌شناسی به اهمیت و ضرورت آگاهی از جهان سیاسی و فرهنگی روز باز می‌گردد.

گسترش روز افزون حجم اطلاعات و سرعت شگفت‌انگیز ارسال و انتقال پیام‌های فرهنگی، سیاسی و بازرگانی، همچنین تأثیر شگرف شگردهای اطلاعاتی _ تبلیغاتی رسانه‌های عمومی غرب در عصر ارتباطات و اطلاعات، بر کسانی که با اوضاع سیاسی _ فرهنگی جهان آشنایی دارند پوشیده نیست. اینکه در جهانی بس پهناورتر از جهان سده‌های گذشته زندگی می‌کنیم. با وجود این، به هر اندازه که دنیای ما گسترده‌تر می‌گردد، ارتباط میان آحاد و جوامع بشری وسیع‌تر می‌شود. به موازات ارتباطی که روز به روز با عمق بیشتری صورت می‌پذیرد لازم است سطح آگاهی ما از خط‌مشی‌ها، شیوه‌ها و جهات ارتباطی با دیگران ارتقا یابد.

هدف از مطالعات غرب‌شناسی

در مباحث غرب‌شناسی بر آن هستیم تا دریابیم چه چیزی محور اندیشة سیاسی و فرهنگی غرب را تشکیل می‌دهد؛ به عبارت دیگر در صددیم بدانیم هویت سیاسی و فرهنگی غرب براساس چه اصول و مبانی ویژه‌ای صورت پذیرفته است. مباحث مزبور ما را با این واقعیت آشنا می‌سازد که حاکمیت غرب اصولاً بر مبنای ماتریالیسم و سکولاریسم شکل گرفته است. در این راستا، غرب همواره با ابراز تعصب شدید نسبت به حفظ اصول ماتریالیستی، در اندیشة جلب منافع خود بوده، هیچ‌گاه در مورد اصول و مواضع خود ذره‌ای کوتاه نیامده است. بدیهی است اندیشة سکولاریستی، تفکر ماکیاولیستی و جهان‌بینی ماتریالیستی غرب هرگز از جلب منافع و مصالح غرب فراتر نرفته است. غرب با این حساب تنها در مواردی نسبت به اصول خود تساهل ورزیده است که امید داشته منافع بیشتری را جذب و جلب کند.

خلاصه‌ای از آنچه می‌تواند هدف ما از شناسایی غرب را تبیین کند، به صورت زیر نشان داده شده است:

1_ عبرت آموزی از حوادث و رویدادهایی که به انحطاط غرب و جدایی آن از اصول و موازین اخلاقی غرب گردیده است.

2_ شناخت راه‌ها و ابزارهای مناسب و کارآمدی که به گونه‌ای منجر به پیشرفت علمی و صنعتی غرب گردیده است.

3_ ایجاد مصونیت در برابر پیامدهای نامطلوب و ناخوشایند تولیدات فرهنگی غرب.

4_ شناسایی راهکردها و خط‌مشی‌های استراتژیک، اصولی و عملی که غرب در راستای گرفتار ساختن ما در دام‌های سیاسی، فرهنگی و احیاناً اقتصادی خود و در نتیجه بی‌هویت ساختن ما، طرح‌ریزی و دنبال می‌کند.

5_ تعالی اندیشه‌ها و بالا بردن میزان و سطح آگاهی‌ها نسبت به غرب به نحوی که بتوان براساس آن دشمن را از دوست باز شناخت.

6_ از جنبة انسانی، عواطف و انفعالات انسانی اقتضا می‌کند که ما از اوضاع و احوال مجموعه‌های انسانی که در بخش‌های دیگری از کرة زمین از جمله در غرب زندگی می‌کنند با خبر باشیم.



خرید و دانلود  اندیشه دینی و سکولاریسم و غرب شناسی 21ص


گونه‌های جدید خانواده در غرب 4ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

گونه‌های جدید خانواده در غرب

چکیده:

زوال خانواده‌هایی که والدین و فرزندان با هم زندگی می‌نمودند، انواع جدیدی از زندگی و خانواده را در غرب پدید آورده است. الگوی خانواده تک والدینی که امروزه به حدود یک سوم خانواده‌های آمریکایی و فی‌صد زیادی از خانواده‌های غربی تسری یافته، جامعه‌شناسان، روان‌شناسان و جمعیت‌شناسان را با پرسش‌های زیادی رو به رو نموده است. مشکلات ناشی از استرس‌های احساسی، تحصیل و آینده فرزندان به همراه بحران‌های روحی و جسمی والدین و آسیب‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی می‌تواند خانواده‌های تک‌والدینی را به عنوان یک از چالش‌‌های مهم جوامع غربی تبدیل نماید. در این مقاله پس از ارائه‌ی ویژگی‌های این تغییرات در بنیان خانواده‌های غربی، بخشی از آمار و گزارشات مربوط به آن ارائه می شود.

امروزه خانواده‌های تک والدینی به یکی از جنبه‌های دائمی و قابل توجه جوامع تبدیل شده است. تغییر الگوی مرسوم زن و شوهر و فرزندان به الگوهایی دیگر نظیر خانواده‌های بدون پدر و یا مادر، فرزندان بدون سرپرست و یا فرزندانی که با پدرکلان‌‌ها و مادرکلان‌های‌شان زندگی می‌کنند و یا زندگی مشترکی بدون پیوند ازدواج، شده است که جمعیت‌شناسان و جامعه‌شناسان را با پرسش‌های زیادی رو به رو نموده است.

«سیمون دانکن» و «دوزالیندادو اردز» دو استاد جامعه‌شناسی معتقدند که تغییرات طولانی مدتی در الگوهای خانواده و ارتباط‌های میان زنان و مردان در حال وقوع است.

علت این تغییرات چیست؟ تعدادی از کارشناسان معتقدند که این شیوه‌های جدید زندگی، نتیجه انتخاب روش مطلوب افراد جامعه برای زندگی است که بر اساس شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و تغییرات آن به وجود می آید. البته عوامل دیگری نظیر فشارهای زندگی و دسترسی به رسانه‌های ارتباط جمعی نیز می‌تواند در این امر مؤثر باشند.

همچنین فشارهای اقتصادی و لزوم کار بیشتر زوجین نیز باید مدنظر قرار گیرد. اشتغال زنان و استقلال اقتصادی نیز که رفاه بیشتری را برای آنان فراهم می‌کند، ازدواج و تشکیل خانواده‌های مرسوم را با چالش‌هایی جدی روبرو نموده است.

به هر حال، خانواده‌های تک والدینی به دلیل وجود نگرانی از امکان ایجاد آسیب‌هایی نظیر استرس‌های احساسی، نیازهای اقتصادی و ضررهای اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد. به علاوه افرادی ممکن است با این پرسش روبرو شوند که آیا یکی از والدین می‌تواند به تنهایی فرزند یا فرزندانش را تربیت و بزرگ نماید؟ چه چالش‌هایی ممکن است خانواده‌های تک والدینی را تحت تأثیر قرار دهد؟

در ادامه به تعدادی از آمارهای منتشره در مورد وضعیت رو به رشد خانواده‌های تک والدینی و گونه‌های جدید خانواده در غرب اشاره می شود:

در سال 2000 میلادی، 5/13 میلیون نفر از والدین آمریکایی، سرپرستی 7/21 میلیون کودک و نوجوان زیر 21 سال را بر عهده داشته‌اند، در حالی که یکی از والدین آن‏ها در جایی دیگر زندگی می‌کرده است.

در آمریکا نسبت جمعیت به وجود آمده به وسیله زوج‌های ازدواج نموده‌ای که فرزند نیز دارند از 40 فی‌صد کل جمعیت در سال 1970 به 24 فی‌صد کل جمعیت در سال 200 کاهش یافته است.

تعداد خانواده‌های تک والدینی در سال 200 میلادی به 12 میلیون خانواده رسیده است.

خانوارهای تک والدینی آمریکایی در دوره‌ی 1990 تا 2000 میلادی، از 9 فی‌صد کل خانواده‌ها به 16 فی‌صد افزایش یافته‌اند.

از مجموع والدین زندانی، 85 فی‌صد آنان مادر و 15 فی‌صد آنان پدر بوده‌اند.

سال‌های اخیر میزان تولد فرزند در میان زنان ازدواج نکرده و همچنین نسبت والدینی که هرگز ازدواج ننموده‌اند، رشد پیدا نموده است.

تقریباً یک سوم زنان قیم فرزند در آمریکا هرگز ازدواج ننموده‌اند.

خانواده‌های بدون پدر از 7 میلیون در سال 1990 به 10 میلیون خانواده در سال 2000 میلادی افزایش یافته‌اند. امروزه 8/13 میلیون فرزند در آمریکا (23 فی‌صد از کل فرزندان آمریکایی) که زیر 15 سال سن دارند، با مادران‏شان زندگی می‌کنند. 7/2 میلیون فرزند نیز (5 فی‌صد از کل فرزندان) با پدران‏شان زندگی می‌کنند.

در آمریکا نسبت خانواده‌هایی با مادران مجرد به 26 فی‌صد و نسبت خانواده‌هایی با پدران مجرد به 5 فی‌صد افزایش پیدا نموده است.

46 فی‌صد خانواده‌های بدون پدر، بیش از یک فرزند داشته اند.

پدران مجرد (33 فی‌صد) با احتمال بیشتری نسبت به مادران مجرد (11 فی‌صد) با یک غیرهمجنس خود بدون ازدواج زندگی خواهند کرد.

مادران سرپرست فرزند، با احتمال بیشتری کار پاره‌وقت خواهند داشت.

در مجموع، حدود 2/26 فی‌صد کل بچه های زیر 21 سالی که خانواده های تک والدینی دارند، در خانه زندگی خواهند کرد.

طلاق زوج های دارای فرزند رشد یافته است.

48 فی‌صد پدران مجرد و 44 فی‌صد مادران مجرد در مناطق حاشیه‏ای شهرها زندگی می‏کنند.

58 فی‌صد پدران بدون همسر و 49 فی‌صد مادران فاقد شوهر، صاحب خانه هستند.

نسبت والدین قیم فرزندانی که شغل تمام وقت و دائم دارند از 6/45 فی‌صد به 7/53 فی‌صد رسیده است. 30 فی‌صد این افراد نیز شغل پاره وقت دارند.

89 فی‌صد پدران مجرد شاغلند، همچنین 77 فی‌صد مادران مجرد شاغل هستند.



خرید و دانلود  گونه‌های جدید خانواده در غرب 4ص


چرا غرب با وجود فساد همیشه در حال پیشرفت علمی است

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

چرا غرب با وجود فساد همیشه در حال پیشرفت علمی است ؟

پیشرفتی که امروزه در غرب وجود دارد، اوّلاً پیشرفت در علم و صنعت و تکنولوژی بوده، نه در تمام جنبه های انسانی؛ ثانیاً غرب پیشرفت خود را مدیون تلاش و کوشش پیشینیان خویش است، نه ره آورد انسان غربی امروزی. دانشمندان بزرگی که در طی چندین قرن در جهان غرب با بهره گیری از آثار و نوشته های دانشمندان پیش از خود، قافله علم را به جلو راندند ، و امروزه به جهان غرب عرضه داشتند، انسان های غیر اخلاقی نبودند؛ یعنی اگر چه غرب امروزه با پیشرفت در علم و صنعت روبرو است، اما پیشرفت را مدیون انسان های تلاشگر و دانشمندان پیشین است و آن ها اهل فساد نبودند. حتی امروزه کسانی که در وادی دانش و کشف رموز هستی و اختراع قرار گرفته اند، کسانی نیستند که به دنبال جنبه های فساد آور در غرب بروند. مطمئناً دانش و کشف رموز هستی با صرف کردن عمر و وقت در فساد سازگاری ندارد. بسیاری از آنان به ارزش های اخلاقی احترام می گذارند. و چنین نیست که همه جهان غرب و مردم آن به فساد آلوده باشند. اگر غالباً با جنبه های فاسد آن روبرو هستیم، به این خاطر است که برای کشورهای دیگر این جنبه ها را بیشتر به نمایش می گذارند، یا برای این است که از جنبه های مثبتی که در آنجا وجود دارد، آگاهی نداریم. یکی از چیزهایی که موجب پیشرفت آن ها شده و متأسفانه ما کمتر آن را در زندگی به کار می گیریم، رعایت نظم و انضباط و قانون است. مورد دیگر مدیریت صحیح در جامعه است. مدیریت صحیح موجب جذب نیروهای علمی و فکری از سراسر جهان به غرب شده است. مطمئناً امروزه غرب بسیاری از پیشرفت ها و دست آوردهای علمی خود را مدیون دانشمندان و نوابغ جهان سوم و کشورهای عقب نگه داشته شده یا عقب مانده است. هم چنین باید توجه داشت که برخی امور از نظر اعتقاد دینی و فرهنگی در جامعه فساد تلقی می شود و به آن ها باور داریم، اما برای مردم در جهان غرب به عنوان فساد نیست، مانند روابط زن و مرد. اگر چه این امور وقتی از حد خود بگذرد، موجب تباهی و فساد یک تمدن می شود. به همین خاطر برخی از اندیشمندان جامعة غرب از این جهت هشدار داده اند جامعة غرب دچار سقوط و تباهی نشود. برخی از اندیشمندان برای آینده جهان غرب این فرو پاشی و افول را پیش بینی کرده اند. مانند اشپینگر در کتاب افول غرب. یکی از دلایل پیشرفت غرب در علم و تکنولوژی، همت و تلاش آنان است. آن ها برای چیزی که اعتقاد و باور دارند، همت بسیاری به خرج می دهند. آن ها بر این باورند که باید زندگی دنیوی را به سوی خوشبختی و رفاه کامل به پیش برد و تمام چیزهایی که در عالم طبیعت وجود دارد، باید برای زندگی پُرسود به خدمت گرفت. با این نگرش به تلاش و کوشش همت گماشتند. اما این که چرا مسلمانان و به خصوص ایرانیان با بهره مندی از فرهنگ و میراث غنی اسلامی و تأکیدات بسیار دین برای تحصیل دانش و فرهنگ و پیشرفت، عقب مانده شده اند، عوامل گوناگونی در آن نقش دارد، که به آن ها اشاره می کنیم:

چرا ملل فاقد ایمان، زندگی مرفّه‏تری دارند؟

هرگز چنین نبوده است که همواره ملل و افراد فاقد ایمان، غرق در رفاه و ثروت باشند و ملل و افراد با ایمان غریق گرداب فقر و فلاکت. در آیه 32 سوره زحزف آمده است: (أَهُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعیشَتَهُمْ فِی الْحَیوِْ الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ...)؛ «آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم میکنند؟! ما معیشت آنان را در حیات دنیایشان تقسیم کردیم و برخی را نسبت به برخی دیگر برتری دادیم». در آیه 36 سوره سبأ نیز آمده است: (قُلْ اِنَّ رَبّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشأُ وَ یَقْدِرُ وَلکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ)؛ «بگو: مطمئناً پروردگارم روزی را برای هر کس بخواهد، وسیع یا تنگ میکند؛ ولی بیش‏تر مردم نمیدانند» از امام صادق نقل شده است: «خداوند دنیا را هم به کسانی که دوستشان دارد، میدهد و هم به کسانی که مبغوضند؛ ولی ایمان را جز به دوستانش نخواهد داد». در ضمن روایت دیگری از آن حضرت آمده است: «... خداوند در میان مؤمنان ثروتمندانی و در میان کافران، فقرایی قرار داد؛ آن گاه آنان را با امر و نهی، و صبر و رضا امتحان فرمود». بنابراین طبق منطق قرآن و روایات شیعه، روزی هر فرد و جامعه‏ای به دست خداوند است. اوست که روزی را طبق مصلحت و حکمت بیپایانش میان بندگانش - اعم از مؤمن و غیر مؤمن - تقسیم میکند. اکنون به گونه‏ای دیگر، سؤال بالا را مورد ارزیابی قرار میدهیم. این ادعا که تمامی افراد و ملت‏های فاقد ایمان، مرفه‏تر از ملل با ایمان هستند، قابل اثبات نیست؛ زیرا ظاهراً مقصود از ملل فاقد ایمان، جوامع غربی و آمریکاست؛ در حالی که بسیاری از آنان به خداوند و برخی از عقاید حقه مؤمن هستند و اعمال عبادی را نیز انجام میدهند؛ اما اگر منظور سؤال کننده از ملل فاقد ایمان، ملل غیر مسلمان است، باید گفت که این گونه نیست که تمامی ملل غیر مسلمان در رفاه باشند. گرچه برخی از کشورها، در شرق و غرب جز کشورهای صنعتی و پیشرفته هستند و بسیاری از مردم آن کشورها در رفاه به سر میبرند. ولیکن در این کشورها هم فقر و بیکاری و مشکلات اقتصادی فراوان است. برای نمونه مدیر عامل صندوق بین‏المللی پول، هورست کوهلر، در سخنرانی خود در 16 ژوئیه 2001 در ژنو، خطاب به شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد اظهار داشت: «روند رشد در سراسر دنیا رو به کاهش گذاشته است. این امر ممکن است برای اقتصادهای پیشرفته، کشورهای توسعه یافته و ثروتمند، ناراحت کننده باشد؛ لکن برای بسیاری از بازارهای در حال ظهور و کشورهای در حال توسعه، کشورهای فقیر و توسعه نیافته، منشأ دشواری فراوانی بوده است» آری، آنچه به وضوح مشاهده میشود، آن است که درصد افراد مرفه در کشورهای پیشرفته بیش از درصد چنین افرادی در کشورهای به اصطلاح جهان سوم یا در حال توسعه است؛ اما نباید از یاد برد که مردم کشورهای به اصطلاح جهان سوم، اعم از افراد با ایمان و بیایمان میباشند؛ همچنان که ساکنان کشورهای پیشرفته، اعم از افراد بیایمان و با ایمانند. بنابراین به نظر میرسد که ایمان یا عدم ایمان افراد و حتی سران حکومت، نقشی در توسعه یا عدم توسعه ندارد. ولی باید گفت که این استنتاج، سطحی و غیر دقیق است؛ زیرا بیش‏تر قوانین و مقرراتی که محور سیاست، اقتصاد و فرهنگ بوده و در اسلام و ادیان الهی بدان‏ها اشاره شده است، دستوراتی ارشادی است که عقل و اندیشه آدمی نیز به طور مستقل توانایی کشف آن‏ها را دارد. به همین دلیل در سراسر جهان حکومت‏هایی را مشاهده میکنیم که به ظاهر با مبانی غیر دینی، کشورهای خود را اداره میکنند؛ اما در واقع خاستگاه و منشأ بسیاری از قوانین و مقرراتشان، در عرصه فرهنگ، سیاست و اقتصاد، دین و مذهب است؛ بدون آن که خود بدان توجه داشته باشند. وانگهی کشورهای توسعه یافته و بالاخص کشورهای سرمایه‏داری، کشورهای ضعیف، و کشورهای اسلامی را برای سالیانی مدید و طولانی استعمار کرده و با استفاده از منابع و ذخایر طبیعی و نیروی انسانی آنان، ثروت‏هایی عظیم ملل جهان ظالمانه غصب و به نفع خود مصادره کرده‏اند. اصولاً از علل عمده ضعف و عقب‏افتادگی اقتصاد کشورهای جهان سوم، نفوذ و سیطره همه جانبه دولت‏های آمریکا، انگلیس، فرانسه و نظایر آن‏ها بر این کشورها بوده است. از سوی دیگر میبینیم که کشورهای سرمایه‏داری و پیشرفته تا جایی که توانایی دارند، اندیشمندان و طراحان سیاسی و اقتصادی و نیروهای متخصص و کارآمد سایر کشورها، اعم از مسلمان و غیر مسلمان را جلب و جذب میکنند و با این عمل از یک سو، بهترین نیروها و متخصصان را در بعد تئوری و عملی در عرصه‏های کلان و گوناگون سیاست‏گذاری، در اختیار میگیرند، و از سوی دیگر زیان‏های غیر قابل جبرانی به کشورهای دیگر وارد میسازند. با اعمال چنین راهبردهایی طبیعی خواهد بود که مشاهده کنیم در مجموع، رفاه نسبی در کشورهای به اصطلاح پیشرفته و توسعه یافته بیش از دیگر کشورهاست

چرا با وجود منابعی چون قرآن، نهج البلاغه و ... ما مسلمانان این قدر در علم و تکنولوژی عقب مانده ایم، ولی امریکایی ها این قدر رشد کرده اند؟

نقل است که سال ها پیش از انقلاب، یکی از نشریات همین سؤال را از خوانندگان خود پرسید و برای بهترین پاسخ جایزه ای در نظر گرفت. آن جایزه با وجود پاسخ های بی شمار رسیده به دفتر نشریه، به طلبه ای رسید که از مدرسه فیضیه پاسخ آن را فرستاده بود. او نوشته بود: "علت اصلی عقب ماندگی ما تا زمان حاضر و پس از این چهارده چیز است: کَذبَ کَذبتْ کذَبتَ کذبت کذبتُ کَذبا کذبتا کذبتما کذبتما کَذبوا کذبنَ کذبتُم کذبتنُّ کَذبْنا این که بپذیریم داستان بالا واقعیت دارد یا خیر، چندان مهم نیست. مهم واقعیتی است که در طی صرف این چهار صیغه فعل "کذب" وجود دارد. حقیقت این است که ما مسلمانان با وجود داشتن دینی کامل و منابع عظیم فرهنگی مانند قرآن، نهج البلاغه و ... به واسطة عدم ثبات و پایداری در اعتقاداتمان عقب مانده ایم و پس از این نیز خواهیم ماند. همة ما به نوعی در بی اعتقادی و بی صداقتی، در این دروغ سازی بزرگ سهیم هستیم. فهم این مشکل چندان سخت نیست. فقط کافی است نگاهی با تأمل به خود و محیطمان بیاندازیم. مگر کسب علم از دستورهای اکید اسلام بر مسلمانان نیست؟ مگر علم به قول سعدی سلاح جنگ با شیطان نیست؟ مگر دین ما بهترین دستورها را برای زیستن بهتر ندارد؟ مشکل این جا است که در یادگیری علم به کسب مدرک تحصیلی جهت رسیدن به رفاه و پست و مقام بسنده کرده ایم. تنبلی و خستگی را پیشه خود کرده ایم و به جای ایستادگی و صبر در برابر مشکلات و به منظور دستیابی بر موفقیت، خود را از درد سر اندیشه و عمل بیرون کشیده و "کنجی و دلی ز محنت آزاد" را برگزیده ایم. سید جمال الدین اسد آبادی جملة زیبایی در این باره دارد، او می گوید: "غرب با علم و عمل نهضتی پدید آورد و شرق با جهل و سستی از بین رفت". اگر دنیای غرب هر روز در حال رشد است، دلیلش این است به کاری که می



خرید و دانلود  چرا غرب با وجود فساد همیشه در حال پیشرفت علمی است


شکست بنیان خانواده در غرب 4ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

شکست بنیان خانواده در غرب

بسیاری از پدران انگلیسی، فرزندان شخص دیگری را بزرگ می‌کنند این عنوان یکی از فصل نامه‌های انگلستان است.به دلیل روند افول اخلاق از هر ۵ پدر انگلیسی یک نفر بدون آنکه بداند فرزند فرد دیگری را به عنوان فرزند خود بزرگ می‌کند.

 

●شکست بنیان خانواده در غرب

بسیاری از پدران انگلیسی، فرزندان شخص دیگری را بزرگ می‌کنند این عنوان یکی از فصل نامه‌های انگلستان است.به دلیل روند افول اخلاق از هر ۵ پدر انگلیسی یک نفر بدون آنکه بداند فرزند فرد دیگری را به عنوان فرزند خود بزرگ می‌کند.

به گزارش این فصلنامه که در زمینه‌های ژنتیکی و بیولوژیکی تحقیق می‌کند یافته‌های آزمایشات ژنتیکی در کشورهای غربی و اروپایی حاکی از آن است که درصد بالایی از مردان بدون آنکه بدانند در اثر خیانت همسرانشان، فرزند شخص دیگری را بزرگ می‌کنند.

یافته‌های این محققان حاکی از آن است که در کشورهایی که قواعد خانوادگی سالم‌تر هستند این میزان به یک درصد کاهش می‌یابد حال آنکه در جوامعی که گرفتار معضلات خانوادگی هستند این آمار به ۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش می‌یابد.

محققان این مرکز در بررسی ژنتیکی ۳۱۰۴۹۰ مورد از پدران و فرزندان در کشورهای غربی دریافتند که از هر ۵ پدر انگلیسی یکی بدون آنکه بداند، فرزند شخص دیگری را به عنوان فرزند خود بزرگ می‌کند.

●نقش تقوا در خانواده

با بررسی این وضعیت اسف بار شاید بهتر بتوان به اهمیت دیدگاه اسلام درباره خانواده پی برد مجموعه ای که باید با محوریت تقوا کانونی سراسر مهر و صفا و یک رنگی بیافریند و به تربیت نسل هایی پاک و الهی بپردازد .

در نظام خانواده ایده آل اسلامی زن و مرد مکمل یکدیگرند که دست در دست هم این مجموعه مقدس را به سوی کمال هدایت می کنند .

اکسیر تقوا در این میان می تواند نقشی اساسی ایفا کند .گاهی عشق با تمام قدرت و عظمتش نمی تواند جلوی فروپاشی بنیان الهی خانواده را به تنهایی بگیرد مخصوصا عشقهایی که بی اساس و بنیان است و بر پایه ملاکات گذرا و ضد اخلاقی استوار است . لذا نقش تقوا در حفظ خانواده و پیشگیری از هرزگی ها و به خطر افتادن نسل ها امری انکار ناپذیر است

●زن و شوهر با تقوا

مرد باتقوا، برای تأمین مخارج خانه، جز به کسب حلال روی نمی آورد، و به غیر از مال حلال مالی قبول نمی کند، او با تحصیل حلال الهی مقیّد به رعایت حقوق تمام افرادی است که از طریق کسب و تجارت با او سروکار دارند، و به عبارت دیگر از وجود او در بیرون از خانه به بندگان خدا ضرر و زیان نمی رسد، او به خاطر تقوای الهی دور حرام نمی گردد، و گنج عفت نفس و قناعت را از دست نمی دهد.

مرد باتقوا چون از کسب و کار فارغ شود، و به خانه بازآید، تمام کوفتگی و خستگی خود را کنار درب خانه می ریزد، و با نشاط و شادی و خوشدلی و خوشحالی وارد خانه می شود، به همسرش لبخند محبت می زند، و زحمات روزانه او را نسبت به نظافت خانه، و پخت و پز، و نگهداری فرزندان خسته نباشید می گوید، و وی را ارج می نهد، و با او و بچه ها با مهربانی و محبت برخورد می کند، و هر یک را درخور شأنش احترام می نماید.

مرد باتقوا گاهی حلال و حرام، و معروف و منکر، و حسنات و سیئات را به اهل بیتش گوشزد می کند، و نمی گذارد آنان در مسئله دین و دینداری دچار غفلت شوند.

مرد باتقوا، همه عمر و وقت خود را صرف بیرون نمی کند، و خنده و نشاط خود را تنها برای دوستان نمی برد، و در مسجد رفتن و شرکت در جلسات مذهبی راه افراط نمی پیماید.

مرد باتقوا به این نکته توجه دارد، که اسلام رعایت اعتدال و اقتصاد را در تمام امور حتی در عبادات سفارش فرموده، و از کم گذاشتن از حق زن و فرزند به بهانه رفت و آمد با دوستان، یا شرکت در مجالس نهی فرموده است.

در هر صورت مرد باتقوا، در همه شئون زندگی آداب لازم را رعایت می نماید، و از این راه به استحکام بنای خانواده، و جلب محبت زن و فرزند کمک می نماید.

زن باتقوا، عفت و عصمت و پاکدامنی خود را حفظ می کند، با شور و شوق به کارِ خانه می رسد، زمینه رفع خستگی شوهر را که محصول کار بیرون است فراهم می نماید، از فرزندان خود به نحو شایسته نگهداری می کند، با شوهر و فرزندان بر اساس اخلاق اسلامی رفتار می کند، از عبادتش غفلت نمیورزد، خانه را کانون عشق و صفا، مهر و محبت، و شور و شوق می نماید.

زن باتقوا از همسرش با تکیه بر اصول الهی اطاعت می کند، به خواسته های بحق او پاسخ مثبت می دهد، از عصبانیت و خشم و کبر می پرهیزد، با اقوام شوهرش با مهر و محبت و اخلاق اسلامی روبرو می شود، بوقت آمدن شوهر از عرصه کار و کسب تا درب خانه به استقبال می رود، و به وقت خروج شوهر وی را بدرقه می کند، و از وی می خواهد جز حلال خدا به خانه نیاور، که ما به حلال خداوند گرچه اندک باشد قناعت می کنیم، و زیر بار حرام نمی رویم، مبادا به بهانه داشتن زن و فرزند، و خرج و مخارج از محدوده مقررات الهی تجاوز کنی، و زندگی را به حرام آلوده نمائی.

زن باتقوا از چشم همچشمی پرهیز دارد، و شوهرش را به خاطر همرنگ شدن با زندگی اقوام خود، یا اقوام شوهرش در تنگنا قرار نمی دهد و او را خجالت زده نمی کند.

چنین زن و شوهری مقبول حق، و منبع خیر، و نمونه بارز انسان الهی هستند، و در سایه آن دو همان خانه ای بوجود می آید که خدا می خواهد، و در فضای آن خانه فرزندانی تربیت می شوند که حق، طلب می کند، در هر صورت زن و شوهر در تمام امور زنگی بر اساس معارف الهی و قواعد اسلامی و قوانین فقهی باید همچون اولیاء الهی هوای یکدیگر را داشته باشند.



خرید و دانلود  شکست بنیان خانواده در غرب 4ص