لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
چگونگی رفتار سدهای مخزنی
عظیم هنگام وقوع زلزله
وخسارتهای ناشی از زلزله
بنام خدا
چکیده:
این متن به بررسی مقاومت سدهای مخزنی بزرگ هنگام وقوع زلزله می پردازد . گر چه سدهای مخزنی بسیار قدیمی هستند ولی خسارتهای وارده مربوط به سالهای اخیر می باشد ما به بررسی رفتار سدهایی با ارتفاع 15 متر هنگام وقوع زلزله می پردازیم ، حقیقت این است که سدهایی که طبق طرح تکنولوژی جدید ساخته شده اند تنها خسارت بسیا رکمی د رژاپن دیده اند واین نشانگر این است که در برابر زلزله مقاومند روشهای جدید ابداعی برای بررسی مقاومت در برابر زلزله بسیار سودمند می باشند ( مهندسی خاک )
معرفی :
حدود صدهزار سدمخزنی در ژاپن وجود دارد . اکثر آنها طی زلزله های اخیر آسب دیده اند این متن رفتار سدهایی را که حداقل 15 متر ارتفاع دارند توضیح می دهد سدهایی که در سال 1872 و 438 سد مخزنی که قبل از 1868 ساخته شده اند ( در دوران ادو )
سد سانوکی که در سال 1952 ساخته شد یکی از سدهایی است که با تکنولوژی جدید ساخته شده اند در ژاپن روشهای استاندارد طراحی سدهای از سال 1953 شروع شد . سدهای مخزنی که حداقل 15 متر ارتفاع دارند از سال 1953 به بعد ساخته شدند و بعنوان سدهایی اطلاق می شوند که دارای خصوصیات جدید تکنولوژی می باشند و آنهایی که قبل از سال 1953 ساخته شده اند و احتمالا سدهای خاکی نامیده می شوند هر چند بعد از سال 1953 ودهه 70 نیز سدهایی ساخته شده اند که بالای 15 متر ارتفاع دارند همچنین به این سدها نیز در این متن سد خاکی گفته می شود .
رفتار سدهای مخزنی بزرگ در برابر زلزله
صدمات وارده به سدهایی که قبل از سال 1953 ساخته حداقل 15متر ارتفاع دارند در جدول شماره 1 نشان داده شده است که جدول شماره 2خسارات وارده به سدهای مدرنی که بعد از سال 1953 ساخته شده اند نشان می دهد این اطلاعات در موردزلزله هایی است که در نزدیکی این سدها اتفاق افتاده است جداول نشان می دهند سدهایی که به شدت مورد آسیب قرار گرفته اند اکثر از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
انقلاب اسلامی در بعضی از موارد اثرات عظیم بین المللی در رابطه با مدلها، ایدهآلها و توسلها بر جای میگذارد مخصوصا اگر جامعه انقلاب کرده سرزمینی بزرگ محسوب شود ، عظمت و عمق این اثرات بیشتر میگردد.
ارتش وطن پرست فرانسه انقلابی ، قمست عمده اروپا را در کنترل خود در میآورد حتی قبل از دگیری و مدتها قبل از شکست نظامی ، ایدهآلهای فرانسه انقلابی از جمله آزادی برابری و اخوت موجب اشتغال رویاها و افکاری شد که در جستجوی آزادیهای ملی و اجتماعی بودند.
اثرات آن از ژنو تا سانتودومینگو ، از ایرلند ت امریکای لاتین و هند ، احساس میشد وبر روی نظریات تئوریسینهای انقلابی بعدی، از بابوف تا مارکس و لنین و تا ضد استعماریون قرن بیستم نفوذ یافت.
انقلاب روسیه ، غرب سرمایه داری را دچار شگفتی کرد و آرزوهای ملتهای در حال پیدایش را از طریق نشان دادن این امر که قدرت یک دولت انقلابی در طول دو نسل میتواند یک کشور کشاورزی عقب افتاده را به دومین قدرت صنعتی نظامی جهان تبدیل کند و به حرکت و هیچان آورد.
همان گونه که انقلاب روسیه برای نیمه اول این امر قرن بیستم مطرح بود انقلاب چین برای نیمه دوم آن تلقی میشد . با نشان دادن این امر که یک حزب لنینیسیتی میتواند یک جامعه با اکثریت روستایی را در تلاشهای نظامی اقتصادی آن هدایت کند به طوری که موجب به وجود آمدن یک قدرت بزرگی شده که خود علیه شهر ایدهآلهای تازهای را ارائه دهد، و امیدهای وطن پرستان انقلابی را در اواسط قرن بیستم تجدید حیات بخشید و انقلاب اسلامی عظمت و شگفتیتهایی آفریده که همه تئوریهای عملی روابط بین المللی، و تقسیم بندیهای جهان را در همین مدت کوتاه در هم ریخت و همه پیش بینیهای تحلیل گران را وارونه ساخت
علاوه بر آن انقلابهای بزرگ، نه فقط کسانی را که در سایر جوامع مایل به تقلید از آنها هستند تحت تاثیر میگذارند. آنهایی که مجبورند به خطرات و تهدیدات ناشی از آن بیندیشند و پاسخ دهند. خطراتی که به طور عمده در اثر ایجاد روحیه و قدرت ملی است که به دنبال انقلاب ها پدیدار میگردد. هر ماسی میگوید« خصوصیت تاریخی- جهانی انقلابها در این است که آنها آنچنان تاثیری آشکار بر جای میگذارند که ورای مرزهای کشور و سرزمین اصلی آنها است و این تاثیر چنان استعداد پرتوانی را تحقق میبخشد که موجبات بروز امواجی از انقلاب و ضد انقلاب هم در داخل و هم در خارج و هم در سایر جوامع خواهد شد»
به این ترتیب انقلابهای سیاسی – اجتماعی مستحق توجه خاص هستند و این توجه نه فقط بخاطر اهمیت فوق العاده آنها برای تاریخ ملتها و جهان است بلکه همچنین به خاطر متمایز بودن آنها در تغییرات و تحولات اجتماعی بشری است که عطف توجهی خاص را میطلبند.
از جمله آنچه که در انقلابهای سیاسی – اجتماعی منحصر به فرد است تغییرات بنیادین در ساختارهای اجتماعی و سیاسی است که در یک زمان و در یک رابطه تقویت کننده متقابل ، تحقق مییابد و این تغییرات از طریق منازعات سیاسی – اجتماعی شدیدی محقق میشود که در آن منازعه قدرتهای سیاسی حاکم با قدرتهای اجتماعی رل کلیدی را برعهده دارند.
منطق انقلابهای معاصر موجب گردید که انقلاب به عنوان یک مائده آسمانی که نازل شده است تلقی گردد تا ملتهای تحت ستم مورد نظر بلکه همه بشریت مظلوم را از قید اسارت و ظلم و بیداد آزاد کند. وقتی که انقلاب فرانسه به ثمر رسید عصری جدید از آزادی را نوید میداد آزادی از فشار دولتهای مستبده آزادی از استمار و امتیازات طبقاتی آزادی از قید اختناق و فشار کلیسا،و آزادی برای بیان افکار و خواستههای افراد جامعه و بر این پایه بود که شعار انقلاب فرانسه آزادی برابری و اخوت قرار گرفت و وقتی که انقلاب روسیه به ثمر رسید آنچه را که بیشتر نوید میداد و برآن تکیه میکرد بر قراری عدالت اجتماعی و از بین بردن شکافهای طبقاتی با حذف امتیازهای اقتصادی و ریشه کن کردن استثمار طبقاتی بود.
و اخیراً که انقلاب اسلامی در ایران به ثمر رسید و بر خلاف انقلابهای فرانسه و روسیه که بر پایه دوری و جدایی از مذهب بودند این دفعه با تکیه بر آرمانها و عقاید مذهبی افراد جامعه شکل گرفته بود نه تنها دنیای جدیدی از حاکمیت مستضعفین بر مستکبران را درهمین دنیا نوید میداد بلکه بالاتر از آن به پیروان خود و متعقدین اسلام که مکتب انقلاب است سعادت اخروی را هم نوید میدهد و به همین دلیل جایگاه خاصی در میان انقلابهای سیاسی – اجتماعی دنیا و سیر تکوینی آنها پیدا کرد و صفحه جدید و ابعاد جدیدی در تاریخ بشریت گشود به طوری که این انقلاب نه تنها بسرعت در میان جوامع و ملل تحت ستم مسلمان محبوبیت یافت بلکه برای کلیه ملل تحت ستم جهان سوم امید جدیدی و راه جدیدی برای رهایی ازقید استثمار قدرتهای بزرگ دنیا باز کرد.
ملت ایران از میان کشورهای تحت ستم و استثمار دنیا اولین کشوری بود که سر بلند کرد نه تنها خود را از قید قدرت مستبده حاکم رها کرد بلکه جامعه خود را از یوغ استعمار و نفوذ همه قدرتهای بیگانه نجات داد و بدین وسیله نه تنها نور و امید جدیدی به قلب میلیونها مسلمان بکله غیر مسلمان تحت ستم تاباند و حتی وضع و روابط موجود در منطقه و جهان را بکلی دگرگون کرد.
طبیعی است که باتوجه به اهمیت انقلابها و اثرات شگرفشان درتاریخ جوامع خود و جوامع اطراف خود مطالعه آنها نه فقط به صورت مجرد بلکه براساس مطالعات تطبیقی جایگاه ویژه و خاصی درعلوم اجتماعی وبه ویژه علوم سیاسی دارد.
عموماً و حتی در محافل علمی و دانشگاهی برداشت درستی از مطالعات تطبیقی وجود ندارد و تصور عموم بر این است که مطالعات تطبیقی صرفا محدود به بررسی جداگانه پدیدهها و حوادث واتفاقات مشابه و در عین حال به دنبال و در مجاورت هم میشود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
انقلاب اسلامی در بعضی از موارد اثرات عظیم بین المللی در رابطه با مدلها، ایدهآلها و توسلها بر جای میگذارد مخصوصا اگر جامعه انقلاب کرده سرزمینی بزرگ محسوب شود ، عظمت و عمق این اثرات بیشتر میگردد.
ارتش وطن پرست فرانسه انقلابی ، قمست عمده اروپا را در کنترل خود در میآورد حتی قبل از دگیری و مدتها قبل از شکست نظامی ، ایدهآلهای فرانسه انقلابی از جمله آزادی برابری و اخوت موجب اشتغال رویاها و افکاری شد که در جستجوی آزادیهای ملی و اجتماعی بودند.
اثرات آن از ژنو تا سانتودومینگو ، از ایرلند ت امریکای لاتین و هند ، احساس میشد وبر روی نظریات تئوریسینهای انقلابی بعدی، از بابوف تا مارکس و لنین و تا ضد استعماریون قرن بیستم نفوذ یافت.
انقلاب روسیه ، غرب سرمایه داری را دچار شگفتی کرد و آرزوهای ملتهای در حال پیدایش را از طریق نشان دادن این امر که قدرت یک دولت انقلابی در طول دو نسل میتواند یک کشور کشاورزی عقب افتاده را به دومین قدرت صنعتی نظامی جهان تبدیل کند و به حرکت و هیچان آورد.
همان گونه که انقلاب روسیه برای نیمه اول این امر قرن بیستم مطرح بود انقلاب چین برای نیمه دوم آن تلقی میشد . با نشان دادن این امر که یک حزب لنینیسیتی میتواند یک جامعه با اکثریت روستایی را در تلاشهای نظامی اقتصادی آن هدایت کند به طوری که موجب به وجود آمدن یک قدرت بزرگی شده که خود علیه شهر ایدهآلهای تازهای را ارائه دهد، و امیدهای وطن پرستان انقلابی را در اواسط قرن بیستم تجدید حیات بخشید و انقلاب اسلامی عظمت و شگفتیتهایی آفریده که همه تئوریهای عملی روابط بین المللی، و تقسیم بندیهای جهان را در همین مدت کوتاه در هم ریخت و همه پیش بینیهای تحلیل گران را وارونه ساخت
علاوه بر آن انقلابهای بزرگ، نه فقط کسانی را که در سایر جوامع مایل به تقلید از آنها هستند تحت تاثیر میگذارند. آنهایی که مجبورند به خطرات و تهدیدات ناشی از آن بیندیشند و پاسخ دهند. خطراتی که به طور عمده در اثر ایجاد روحیه و قدرت ملی است که به دنبال انقلاب ها پدیدار میگردد. هر ماسی میگوید« خصوصیت تاریخی- جهانی انقلابها در این است که آنها آنچنان تاثیری آشکار بر جای میگذارند که ورای مرزهای کشور و سرزمین اصلی آنها است و این تاثیر چنان استعداد پرتوانی را تحقق میبخشد که موجبات بروز امواجی از انقلاب و ضد انقلاب هم در داخل و هم در خارج و هم در سایر جوامع خواهد شد»
به این ترتیب انقلابهای سیاسی – اجتماعی مستحق توجه خاص هستند و این توجه نه فقط بخاطر اهمیت فوق العاده آنها برای تاریخ ملتها و جهان است بلکه همچنین به خاطر متمایز بودن آنها در تغییرات و تحولات اجتماعی بشری است که عطف توجهی خاص را میطلبند.
از جمله آنچه که در انقلابهای سیاسی – اجتماعی منحصر به فرد است تغییرات بنیادین در ساختارهای اجتماعی و سیاسی است که در یک زمان و در یک رابطه تقویت کننده متقابل ، تحقق مییابد و این تغییرات از طریق منازعات سیاسی – اجتماعی شدیدی محقق میشود که در آن منازعه قدرتهای سیاسی حاکم با قدرتهای اجتماعی رل کلیدی را برعهده دارند.
منطق انقلابهای معاصر موجب گردید که انقلاب به عنوان یک مائده آسمانی که نازل شده است تلقی گردد تا ملتهای تحت ستم مورد نظر بلکه همه بشریت مظلوم را از قید اسارت و ظلم و بیداد آزاد کند. وقتی که انقلاب فرانسه به ثمر رسید عصری جدید از آزادی را نوید میداد آزادی از فشار دولتهای مستبده آزادی از استمار و امتیازات طبقاتی آزادی از قید اختناق و فشار کلیسا،و آزادی برای بیان افکار و خواستههای افراد جامعه و بر این پایه بود که شعار انقلاب فرانسه آزادی برابری و اخوت قرار گرفت و وقتی که انقلاب روسیه به ثمر رسید آنچه را که بیشتر نوید میداد و برآن تکیه میکرد بر قراری عدالت اجتماعی و از بین بردن شکافهای طبقاتی با حذف امتیازهای اقتصادی و ریشه کن کردن استثمار طبقاتی بود.
و اخیراً که انقلاب اسلامی در ایران به ثمر رسید و بر خلاف انقلابهای فرانسه و روسیه که بر پایه دوری و جدایی از مذهب بودند این دفعه با تکیه بر آرمانها و عقاید مذهبی افراد جامعه شکل گرفته بود نه تنها دنیای جدیدی از حاکمیت مستضعفین بر مستکبران را درهمین دنیا نوید میداد بلکه بالاتر از آن به پیروان خود و متعقدین اسلام که مکتب انقلاب است سعادت اخروی را هم نوید میدهد و به همین دلیل جایگاه خاصی در میان انقلابهای سیاسی – اجتماعی دنیا و سیر تکوینی آنها پیدا کرد و صفحه جدید و ابعاد جدیدی در تاریخ بشریت گشود به طوری که این انقلاب نه تنها بسرعت در میان جوامع و ملل تحت ستم مسلمان محبوبیت یافت بلکه برای کلیه ملل تحت ستم جهان سوم امید جدیدی و راه جدیدی برای رهایی ازقید استثمار قدرتهای بزرگ دنیا باز کرد.
ملت ایران از میان کشورهای تحت ستم و استثمار دنیا اولین کشوری بود که سر بلند کرد نه تنها خود را از قید قدرت مستبده حاکم رها کرد بلکه جامعه خود را از یوغ استعمار و نفوذ همه قدرتهای بیگانه نجات داد و بدین وسیله نه تنها نور و امید جدیدی به قلب میلیونها مسلمان بکله غیر مسلمان تحت ستم تاباند و حتی وضع و روابط موجود در منطقه و جهان را بکلی دگرگون کرد.
طبیعی است که باتوجه به اهمیت انقلابها و اثرات شگرفشان درتاریخ جوامع خود و جوامع اطراف خود مطالعه آنها نه فقط به صورت مجرد بلکه براساس مطالعات تطبیقی جایگاه ویژه و خاصی درعلوم اجتماعی وبه ویژه علوم سیاسی دارد.
عموماً و حتی در محافل علمی و دانشگاهی برداشت درستی از مطالعات تطبیقی وجود ندارد و تصور عموم بر این است که مطالعات تطبیقی صرفا محدود به بررسی جداگانه پدیدهها و حوادث واتفاقات مشابه و در عین حال به دنبال و در مجاورت هم میشود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
گوشهاى ازاخلاق عظیم پیامبر
روزهایى بس شیرین و بهیادماندنى و تاریخ ساز پیامبر را نمىتوان با الفاظ و سخنان ناقص انسانهاى ناقصتوصیف و تعریف کرد.
او هرگز در این واژهها نمىگنجد و فراتر از آن است. انسانکاملى که تمام افلاک و موجودات را خدا به خاطر او آفرید واگر او نبود، هیچ چیز نبود. «لولاک لما خلقت الافلاک» و الاانسانى که تا قاب قوسین او ادنى بالا رفت و به جایى رسید کهجبرئیل آن ملک مقرب و واسطه وحى الهى به آنجا هرگز نرسد وبا صراحتبه او عرض کرد: اگر یک مو بالاتر روم به نور تجلىبسوزد پرم. ولى رسول الله رفت و به جایى رفت که نه در خرد آیدو نه بر ورق نگاشته شود و نه حتى در وهم وخیال! اوست کسى کهخدایش دربارهاش فرمود: «و انک لعلى خلق عظیم» پس مابه جاىاینکه حرفى بزنیم که نه آغازش و نه انجامش ما را به جایىمىرساند چرا که جز آفریدهاش و برادرش کسى او را نخواهد شناخت«یا على ما عرف الله الا انا و انت و ما عرفنى الا الله وانت و ما عرفک الا الله و انا» پس روا است که لب فرو بندیم وسخن کمتر گوئیم.
بیائیم در این سخن ربانى که پیامبر را داراى منشى سترگ واخلاقى عظیم معرفى مىکند بیاندیشیم و از زبان روایت نمى از ایناقیانوس پرفیض برگیریم، شاید برخى عزیزان به کار بندند و ازرسول الله الگوى زندگى بگیرند که قرآن فرمود: «و لکم فى رسولالله اسوه حسنه» .
جملههایى کوتاه در منش و روش زندگى حضرت بیان مىشود که همبرکت است و پر مایه برکتى است و هم برنامه به زیستى وخداپسندانه 1 آن قدر حضرت متواضع و فروتن بود که متن روایت او را«خاضع الطرف» مىنامد یعنى به زمین نگاه مىکرد و سر را کمتربالا مىبرد، این چنین با وقار و متین... با ادب و فروتن. چناندر برابر خالقش خاضع و خاشع بود که بیشتر سرفرود مىآورد و کمترسر را بلند مىکرد چه پیوسته خدا را حاضر و ناظر مىدید و لحظهاىبلکه کمتر از لحظهاى هم از یاد و ذکر خدا غافل نبود.
2 یکى دیگر از نشانههاى بارز تواضع و خوى نیکویش این بود کهبه هر که مىرسید، پیشقدم در سلام کردن بر او بود، سلام که خودتحیت اسلامى است و پیامبر آن را به ما یاد داده، خود نیز بیش ازهمه و پیش از همه به آن عمل مىکرد و قبل از آنکه دیگرى بر اوسلام کند، او خود سلام مىکرد. هرگز پیامبر ملاحظه نمىکرد که آنفرد بزرگ استیا کوچک، دانشمند استیا بىسواد، ثروتمند استیافقیر. آرى حضرت آنقدر عظمت داشت که بر همه افراد بدون ملاحظههاىایسمى، شغلى، خطى، مسئولیتى، مالى و... سلام مىکرد و او بااینکه بزرگترین از هر نظر بود بر کوچکترین انسانها از هرنظر سلام مىکرد و بیشتربراى اینکه ما را به این سنتحسنهتشویق کند مىفرمود: سلام را نود و نه حسنه است و جوابش یک حسنه.
3 پیامبر هرگز بدون جهتسخن نمىگفت، و اگر سخنى مىگفتبیشترجنبه موعظه و پند داشت، یا مطلبى را مىآموخت و یا به معروف وخیرى امر مىکرد و یا از شر و منکرى مردم را باز مىداشت، تمامسخنانش سودمند و یک کلمه، نه بلکه یک حرف، پوچ و بىارزش نبود،زیرا خوب مىدانست که: «و ما یلفظ من قول الا لدیه رقیب عتید»وانگهى پیامبر اسوه است و الگو و اوست انسان کامل. پیامبر کسىاست که نخستین آفریده پروردگار، نور مبارکش است: «اول ما خلقالله نورى» پس، از این نور کامل چیزى تراوش نمىکند جز نور، وهرچه مىگوید گفته خدا است «و ما ینطق عن الهوى ان هو الا وحىیوحى» .
4 و پیامبر هرگز از ذکر خدا غافل نمىشد. در روایت است: «ولایجلس و لایقوم الا على ذکر» او نمىنشست و برنمىخاست جز با ذکرو یاد خدا. پیامبر در هر آن قرین و همنشین ذکر خدا بود چه برزبان آورد و چه در دل گوید. او خود ذکر خدا را کفاره مجلسمىدانست و اعلام مىداشت که اگر در مجلسى یاد خدا نباشد یا ذکرىاز اهل بیت که آن نیز یاد خدا است، پس آن مجلس بر اهلش وزر ووبال است و نحس است و شوم. و اگر حضرت مىخندید از تبسم تجاوزنمىکرد «جل ضحکه التبسم» زیرا قهقهه و خنده با صدا با شئونانسان مودب منافات دارد چه رسد به انسان کامل و چه رسد به اشرفمخلوقات.
5 یکى دیگر از موارد تواضع و فروتنى حضرت این بود که هر وقتوارد مجلس مىشد، هر جا که جاى خالى بود مىنشست، مانند ماخودخواهان یا نادانان نبود که دنبال صدر مجلس هستیم، و خیالمىکنیم که باید بالا و بالاتر نشست. اصلا آن جا که انسان والامىنشیند والا است نه آنکه انسان والا باید در جاى والا نشیند.
عزیزانم! قطعا این از تواضع است که انسان در جایى که خالىاستبنشیند و هرگز منتظر نباشد که دیگران در برابرش قد علمکنند و برخیزند تا آن جناب را در صدر مجلس بنشانند. این حالتبدون تردید برخاسته از هواى نفس است و تکبر که باید زدوده شودو گاهى بلکه بیشتر به خاطر عقدههاى درونى و محرومیتهاى دیرینهاست که شخص مىخواهد از این راه خودى را نشان دهد!!
6 پیامبر آرام و آهسته سخن مىگفت و هیچ گاه فریاد نمىزد وصدا را بلند نمىکرد. و مجلس آن حضرت نیز از چنان آرامشىبرخوردار بود که عین ادب و تواضع است و کسى در مجلس پیامبربلند سخن نمىگفت «و اغضض من صوتک» و دستور هم همین بود کهکسى صدایش را بالاتر از صداى رسول الله نکند «لاترفعوا اصواتکمفوق صوت النبى» و چون خود حضرت آهسته و آرام سخن مىگفت لذامجلسش بسیار آرام و باوقار بود که حتى صداى به هم زدن بالپرنده به گوش مىرسید.
7 «لایقطع على احد کلامه» هرگز سخن کسى را قطع نمىکرد و تاشخصى مشغول سخن گفتن بود، به او خوب گوش مىداد و پس از تمامشدن سخنش آرام پاسخش را مىگفت. و چنان اصحابش را تربیت کردهبود که هرگاه لب مبارکش به سخن وا مىشد، تمام حاضران ساکتمىشده و سراپا گوش مىشدند «کان على رووسهم الطیر» و هرگاهسخن حضرت تمام مىشد بدون آنکه سخنانشان با هم تزاحم کند، با هریک به نوبتحرف مىزد.
8 نکته دیگرى که بسیار جالب و ارزنده است و باید مدنظر قرارگیرد این است که حضرت در هنگام سخن گفتن، به افراد یکسان نگاهمىکرد «و کان یساوى فى النظر والاستماع للناس» و بایدسخنگویان محترم این مطلب را دقت کنند که یکسان و مساوى درحال حرف زدن به این طرف و آن طرف نگاه کنند زیرا این نکتهظریف اخلاقى است که در نگریستن به افراد(هنگام صحبت کردن)انسانفرق بین این و آن نگذارد و همه را به یک دید بنگرد کهامیدواریم در موارد دیگر نیز این تساوى و یکساننگرى حفظشود.راستى چه زیبا است تربیت رسول الله! بنابراین، هر کهبخواهد بیشتر به پیامبر نزدیک گردد، باید رفتار و اخلاقش را باآن حضرت نزدیکتر کند.
9 «و کان یجالس الفقراء و یواکل المساکین» او نه تنها بامالداران و دارایان مجالست مىکرد بلکه با فقرا و مستمندان نیزهمنشین بود. بلکه قطعا حضرت از نشستن با فقرا بیشتر لذت مىبردو اگر با ثروتمندان مىنشستبه خاطر هدایت کردن آنان بود نه چیزدیگر.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
انقلاب اسلامی در بعضی از موارد اثرات عظیم بین المللی در رابطه با مدلها، ایدهآلها و توسلها بر جای میگذارد مخصوصا اگر جامعه انقلاب کرده سرزمینی بزرگ محسوب شود ، عظمت و عمق این اثرات بیشتر میگردد.
ارتش وطن پرست فرانسه انقلابی ، قمست عمده اروپا را در کنترل خود در میآورد حتی قبل از دگیری و مدتها قبل از شکست نظامی ، ایدهآلهای فرانسه انقلابی از جمله آزادی برابری و اخوت موجب اشتغال رویاها و افکاری شد که در جستجوی آزادیهای ملی و اجتماعی بودند.
اثرات آن از ژنو تا سانتودومینگو ، از ایرلند ت امریکای لاتین و هند ، احساس میشد وبر روی نظریات تئوریسینهای انقلابی بعدی، از بابوف تا مارکس و لنین و تا ضد استعماریون قرن بیستم نفوذ یافت.
انقلاب روسیه ، غرب سرمایه داری را دچار شگفتی کرد و آرزوهای ملتهای در حال پیدایش را از طریق نشان دادن این امر که قدرت یک دولت انقلابی در طول دو نسل میتواند یک کشور کشاورزی عقب افتاده را به دومین قدرت صنعتی نظامی جهان تبدیل کند و به حرکت و هیچان آورد.
همان گونه که انقلاب روسیه برای نیمه اول این امر قرن بیستم مطرح بود انقلاب چین برای نیمه دوم آن تلقی میشد . با نشان دادن این امر که یک حزب لنینیسیتی میتواند یک جامعه با اکثریت روستایی را در تلاشهای نظامی اقتصادی آن هدایت کند به طوری که موجب به وجود آمدن یک قدرت بزرگی شده که خود علیه شهر ایدهآلهای تازهای را ارائه دهد، و امیدهای وطن پرستان انقلابی را در اواسط قرن بیستم تجدید حیات بخشید و انقلاب اسلامی عظمت و شگفتیتهایی آفریده که همه تئوریهای عملی روابط بین المللی، و تقسیم بندیهای جهان را در همین مدت کوتاه در هم ریخت و همه پیش بینیهای تحلیل گران را وارونه ساخت
علاوه بر آن انقلابهای بزرگ، نه فقط کسانی را که در سایر جوامع مایل به تقلید از آنها هستند تحت تاثیر میگذارند. آنهایی که مجبورند به خطرات و تهدیدات ناشی از آن بیندیشند و پاسخ دهند. خطراتی که به طور عمده در اثر ایجاد روحیه و قدرت ملی است که به دنبال انقلاب ها پدیدار میگردد. هر ماسی میگوید« خصوصیت تاریخی- جهانی انقلابها در این است که آنها آنچنان تاثیری آشکار بر جای میگذارند که ورای مرزهای کشور و سرزمین اصلی آنها است و این تاثیر چنان استعداد پرتوانی را تحقق میبخشد که موجبات بروز امواجی از انقلاب و ضد انقلاب هم در داخل و هم در خارج و هم در سایر جوامع خواهد شد»
به این ترتیب انقلابهای سیاسی – اجتماعی مستحق توجه خاص هستند و این توجه نه فقط بخاطر اهمیت فوق العاده آنها برای تاریخ ملتها و جهان است بلکه همچنین به خاطر متمایز بودن آنها در تغییرات و تحولات اجتماعی بشری است که عطف توجهی خاص را میطلبند.
از جمله آنچه که در انقلابهای سیاسی – اجتماعی منحصر به فرد است تغییرات بنیادین در ساختارهای اجتماعی و سیاسی است که در یک زمان و در یک رابطه تقویت کننده متقابل ، تحقق مییابد و این تغییرات از طریق منازعات سیاسی – اجتماعی شدیدی محقق میشود که در آن منازعه قدرتهای سیاسی حاکم با قدرتهای اجتماعی رل کلیدی را برعهده دارند.
منطق انقلابهای معاصر موجب گردید که انقلاب به عنوان یک مائده آسمانی که نازل شده است تلقی گردد تا ملتهای تحت ستم مورد نظر بلکه همه بشریت مظلوم را از قید اسارت و ظلم و بیداد آزاد کند. وقتی که انقلاب فرانسه به ثمر رسید عصری جدید از آزادی را نوید میداد آزادی از فشار دولتهای مستبده آزادی از استمار و امتیازات طبقاتی آزادی از قید اختناق و فشار کلیسا،و آزادی برای بیان افکار و خواستههای افراد جامعه و بر این پایه بود که شعار انقلاب فرانسه آزادی برابری و اخوت قرار گرفت و وقتی که انقلاب روسیه به ثمر رسید آنچه را که بیشتر نوید میداد و برآن تکیه میکرد بر قراری عدالت اجتماعی و از بین بردن شکافهای طبقاتی با حذف امتیازهای اقتصادی و ریشه کن کردن استثمار طبقاتی بود.
و اخیراً که انقلاب اسلامی در ایران به ثمر رسید و بر خلاف انقلابهای فرانسه و روسیه که بر پایه دوری و جدایی از مذهب بودند این دفعه با تکیه بر آرمانها و عقاید مذهبی افراد جامعه شکل گرفته بود نه تنها دنیای جدیدی از حاکمیت مستضعفین بر مستکبران را درهمین دنیا نوید میداد بلکه بالاتر از آن به پیروان خود و متعقدین اسلام که مکتب انقلاب است سعادت اخروی را هم نوید میدهد و به همین دلیل جایگاه خاصی در میان انقلابهای سیاسی – اجتماعی دنیا و سیر تکوینی آنها پیدا کرد و صفحه جدید و ابعاد جدیدی در تاریخ بشریت گشود به طوری که این انقلاب نه تنها بسرعت در میان جوامع و ملل تحت ستم مسلمان محبوبیت یافت بلکه برای کلیه ملل تحت ستم جهان سوم امید جدیدی و راه جدیدی برای رهایی ازقید استثمار قدرتهای بزرگ دنیا باز کرد.
ملت ایران از میان کشورهای تحت ستم و استثمار دنیا اولین کشوری بود که سر بلند کرد نه تنها خود را از قید قدرت مستبده حاکم رها کرد بلکه جامعه خود را از یوغ استعمار و نفوذ همه قدرتهای بیگانه نجات داد و بدین وسیله نه تنها نور و امید جدیدی به قلب میلیونها مسلمان بکله غیر مسلمان تحت ستم تاباند و حتی وضع و روابط موجود در منطقه و جهان را بکلی دگرگون کرد.
طبیعی است که باتوجه به اهمیت انقلابها و اثرات شگرفشان درتاریخ جوامع خود و جوامع اطراف خود مطالعه آنها نه فقط به صورت مجرد بلکه براساس مطالعات تطبیقی جایگاه ویژه و خاصی درعلوم اجتماعی وبه ویژه علوم سیاسی دارد.
عموماً و حتی در محافل علمی و دانشگاهی برداشت درستی از مطالعات تطبیقی وجود ندارد و تصور عموم بر این است که مطالعات تطبیقی صرفا محدود به بررسی جداگانه پدیدهها و حوادث واتفاقات مشابه و در عین حال به دنبال و در مجاورت هم میشود.