لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
معماران عصر دیجیتال (22) اندیشه های مایکل پورتربخش دوم و پایانیMas_binesh@hotmail.comترجمه و تدوین : مسعود بینش
به راهبرد هزینه برمی گردیم. آیا راهبرد پیشروبودن در هزینه هیچگونه ریسکی دربرندارد؟- البته پیشرو بودن در هزینه فشارهای شدید بر شرکت جهت حفظ موقعیت خود می آورد. این امر به معنای سرمایه گذاری مجدد در تجهیزات مدرن، به دورریختن دارائیهای مستهلک، اجتناب از افزایش خطوط تولید و هوشیار بودن نسبت به پیشرفتهای فناوری است.- می توانید مثالی در این زمینه بزنید؟- نمونه کلاسیک آن شرکت فورد در دهه 1920 است که با کاستن از مدلها و گونه های مختلف، تجهیزات خودکار پیشرفته و تلاش برای دستیابی به کاهش هزینه ازطریق آموزش به نوعی پیشرو بودن غیرقابل انکار در هزینه دست نیافته بود. وقتی تمایل مشتریان به پرداخت بهای بیشتر برای داشتن خودرو با ویژگیهای بیشتر پدید آمد، شرکت جنرال موتورز با راه اندازی خط کاملی از مدلها خود را برای بهره برداری از این تحول آماده کرد، اما باتوجه به انعطاف ناپذیری که به دلیل سرمایه گذاریهای سنگین جهت به حداقل رساندن هزینه یک مدل قدیمی انجام گرفته بود، شرکت فورد با هزینه های بسیاری جهت تعدیل مجدد راهبرد روبرو شد.- خطرات ناشی از راهبرد تمایز چیست؟- یک شرکت ممکن است به تمایز دست یابد، با این حال، تمایزیافتگی معمولا تفاوت قیمت را نیز به همان اندازه حفظ خواهدکرد. پس اگر درنتیجه تغییرات فناوری یا صرفا عدم توجه، هزینه شرکت تمایزیافته بیش از حد افزایش یابد ممکن است شرکت کم هزینه در موقعیتی قرارگیرد که قادر به اعمال بیشترین فشار بر حریف باشد.- شما برای راهبردهای رقابتی، دو رویکرد تهاجمی و دفاعی را قائل هستید. بیشتر توضیح دهید.-یک راهبرد رقابتی موثر ممکن است باعث ایجاد نوعی اقدام دفاعی یا تهاجمی جهت تثبیت موقعیت شرکت درمقابل پنج عامل رقابتی گردد. در رویکرد دفاعی، می توان راهبرد را به عنوان فرایندی در ایجاد سیستم دفاعی در مقابل عوامل رقابتی یا یافتن موقعیتهایی در درون صنعت تعریف کرد. در رویکرد تهاجمی هدف از به کارگیری راهبرد، نه تنها مقابله با عوامل رقابتی، بلکه اعمال تغییراتی در منشا این عوامل است.- جایگاه راهبرد رقابت بین المللی کجاست؟- رقابت بین المللی به یکی از مهمترین موضوعهایی تبدیل شده است که امروزه شرکتها وحکومتها با آن مواجه هستند. از دهه 1960 که تجارت بین المللی انفجارگونه در اثر سرمایه گذاری خارجی رشد خود را آغاز کرد، رقابت بین المللی یک ضرورت شده است. راهبرد بین المللی البته موضوعی است با قلمرو جغرافیایی. تجزیه وتحلیل آن کاملا مانند چگونگی رقابت یک شرکت در سطح محلی، منطقه ای و ملی در یک کشور است.- آیا الگویی برای رقابت بین المللی وجود دارد؟-مناسب ترین نهاد برای تجزیه وتحلیل راهبرد بین المللی، صنعت است، زیرا صنعت حوزه ای است که مزیت رقابتی در آن به صورت برد و باخت مطرح است. الگوی رقابت بین المللی کاملا از یک صنعت تا صنعت دیگر متفاوت است و طیف وسیعی از صنایع داخلی یا جهانی را در حوزه رقابت خود دربرمی گیرد. در صنایع داخلی، رقابت در هر کشور اساسا به رقابت در دیگر کشورها وابسته نیست. در این حالت، مزیتهای رقابتی شرکت، بسیار مختص همان کشور است، مانند خرده فروشی ها، کالاهای مصرفی، توزیع و بیمه. درطرف دیگر طیف، صنایع جهانی قرار دارند، یعنی صنایعی که در آن موقعیت رقابتی یک صنعت در یک کشور، کاملا تحت تاثیر موقعیت آن در سایر کشورهاست وبرعکس. مانند صنایع تلویزیون سازی، نیمه هادی، خودرو، ساعت و هواپیماهای تجاری. البته با وجود همه این توضیحات باید گفت هیچ الگویی برای رقابت بین المللی و راهبرد جهانی وجود ندارد.- شما دو بعد و دو مدل برای فعالیت و رقابت در صحنه جهانی درنظرگرفته اید. آنها کدام هستند؟- در رقابت بین المللی، یک شرکت باید بعضی فعالیتها را در کشورها انجام دهد و نیز باید فعالیتهای بین المللی را به صورت یک سیستم یکپارچه و هماهنگ اداره کند. وجه خاص راهبرد بین المللی آن است که می توان دو بعد کلیدی برای چگونگی رقابت بینالمللی یک شرکت درنظر گرفت. اولی را من مدل ترکیب و شکل (CONFIGURATION) فعالیتهای جهانی شرکت می نامم، یعنی جایی یا جاهایی که فعالیتها در زنجیره ارزشی انجام می شود. بعد دوم را من هماهنگی (COORDINATION) می نامم که اشاره دارد به اینکه چگونه فعالیتهای مشابه یا مرتبط در کشورهای مختلف با هماهنگی انجام می شود.مثلا یک شرکت اگر دارای سه کارخانه است، می تواند هر سه کارخانه استقلال کامل داشته باشد و یا اینکه کاملا از لحاظ مشخصهها، فرایند تولید، قطعات و مانند آن مشابه باشند. مدل ترکیب و شکل نیز طیفی از تمرکز تا عدم تمرکز را دربرمی گیرد. یعنی یک فعالیت در یک محل انجام می شود و خدمات و پشتیبانی از آن محل به همه جای دنیا داده می شود مثل آزمایشگاه تحقیق و توسعه یک کارخانه بزرگ، و یا اینکه فعالیتها در کشورهای مختلف انجام می شود. البته یک شرکت نیاز ندارد همه فعالیتهایش را در همان کشور انجام دهد.- مفهوم زنجیره ارزشی (VALUE CHAIN) که به آن اشاره کردید چیست؟- هر شرکت مجموعه ای است از فعالیتهای مختلف اجرایی برای انجام کسب و کار در صنعت خود. من این فعالیتها را فعالیتهای ارزشی می نامم مانند فروش محصول توسط فروشندگان، انجام تعمیر و نگهداری توسط تکنسین ها، طراحی محصول یا فرایند توسط دانشمندان در آزمایشگاه و حفظ دفاتر مالی توسط حسابداران.- آیا یک تقسیم بندی و تفکیک منطقی از این فعالیتها می توان صورت داد؟-فعالیتهای عمومی زنجیره ارزش را می توان به دو دسته تقسیم کرد. من دسته اول را فعالیتهای بنیانی می نامم، که شامل تولید فیزیکی محصول یا خدمت، عرضه آن، بازاریابی و پشتیبانی و خدمات پس از فروش است. دسته دوم را من فعالیتهای پشتیبانی مینامم که ورودیها یا زیرساختها را فراهم می آورد که امکان می دهد فعالیتهای بنیانی به صورت روان انجام گیرد، مانند خرید، توسعه فناوری و مدیریت منابع انسانی.- شاهد آن هستیم که همواره منازعه ای بین این دو دسته فعالیت در جریان است و عدم ارتباط و تفاهم کار را به صورت جزیره ای درمیآورد. یعنی فعالیتهای مختلف به صورت مستقل ونامربوط انجام می گیرد. چه باید کرد؟- فعالیتها در زنجیره ارزشی شرکت مستقل نیست وازطریق آنچه من «رابط ها» می نامم به هم مربوط می شود. روشی که یک فعالیت انجام می شود روی هزینه یا اثربخشی سایر فعالیتها موثر است. این رابط ها فقط به فعالیتهای درون شرکت مربوط نیست بلکه تامین کنندگان و کانال های توزیع و خریدار نهایی را نیز دربرمی گیرد. بنابراین، این زنجیره را می توان «سیستم ارزشی» نامید. پس برای داشتن مزیت رقابتی، ارتباط فعالیتها در این سیستم نیز مهم است. مثلا اینکه تامین کننده چگونه یک فعالیت خاص را انجام می دهد می تواند بر هزینه یا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
عصر حاضر، عصر سازمانهاست و متولیان این سازمانها، انسانها هستند. انسان هایی که خود به واسطه در اختیار داشتن عظیم ترین منبع قدرت یعنی تفکر، می توانند موجبات تعالی، حرکت و رشد سازمان ها را پدید آورند. به واقع، در جهان پرشتاب و سرشار از تحول در رقابت دنیای امروز، آنچه که موجبات تحقق مزیت رقابتی سازمان ها را تضمین می کند. نیروی انسانی با کیفیت، خلاق و پویا و بهره ور است. از این درست که در عصر حاضر، منابع انسانی بهره ور به عنوان مهمترین قابلیت سازمان در کسب مزیت رقابتی و همچنین عمده ترین دارایی نامشهئود قلمداد شده و اعتقاد سازمانها نیز بر آن است که باید کارکنان را پایه و اساس بهبود و کلید بهره وری کلیه فرایندهای سازمانی دانست. لذا همین عامل را مبنای اصلی این تحقیق قرار داده و در پی کثرت تعاریف بهره وری که از جانب صاحب نظران و محققان این رشته ارائه شده است.
بقدری زیاد است که ممکن است افراد و محققان لا به تعجب بیاندازد و به طرق مختلف قابل تعبیر است و یک از این تعابیر می تواند برای ارضای هدف یا هدفهای گروهی خاص مفید فایده باشد. پس می توان ادعا کرد به تعداد تالیفاتی که در زمینه بهره وری وجود دارد، تعاریف گوناگون از آن ارائه شده است بهره وری یا بهره بری در فرهنگ واژگان فارسی چنین معنی شده است. سودبرندگی، با فایدگی و کامیابی ولی امروزه بهره وری را با واژه productivity که به معنای حاصلخیزی باروری و استعداد تولیدی است معادل قرار داده اند ( مدیریت بهره وری بنیاد، 1379).
بهره وری یعنی:
کارایی بیشتر با هزینه کمتر
استفاده بهینه زا امکانات موجود
انجام کار درست به شیوه صحیح
نگاه هوشمندانه به کار و زندگی در همه اوقات ( پورخردمند، 1381)
دکتر میرمهدی اصفهانی نیز اینگونه بهره وری را عنوان نموده است که:
بهره وری عبارت است نحوه استفاده موثر و کارا از منابع تحت اختیار که هر چه این میزان بالا رود با مطلوبیت بیشتری همراه می گردد. به بیان دیگر به حاصل یک سلسله از اقدامات و کارهایی هماهنگ که در جهت بهبود وضعیت و استفاده بهتر از استعدادها، نعمت ها و امکانات صورت می پذیرد، بهره روی اطلاق می شود در هر صورت بهره وری به منزله یک تلاش است و مانند هر تلاش دیگر آدمی غایتش کمال و بهره وری انسان است.
واژه بهره وری نیروی انسانی امروزه یکی از رایج ترین و پر مصرف ترین لغات به شمار می رود و در کمتر بحثی است که مورد استفاده واقع نشود و به گوش نرسد.
و همچنین وجود در رقابت های جهانی برای تسخیر بازار از یکسو، و محدودیتهای منابع طبیعی از سوی دیگر ضرورت توجه به بهره وری نیروی انسانی را بر همگان روشن ساخته است. و ضرورت و بررسی این امر مختص یک گروه خاص و یا یک رشته بخصوص نیست بلکه تحقیق در مورد راههای افزایش بهره وری نیروی انسانی و بررسی عوامل موثر بر آن یک تلاش پیگیر و فراگیر توسط کلید ارگان ها، سازمانها، دانشگاه ها در سطح کشور را می طلبد چونکه در غیر این صورت نخواهد شد همانطور که الان بر طبق آمار منتشر شده در سال 1383 بهره وری نیروی انسانی در ایران پایین تر از دیگر عوامل تولید بوده است. ( طاهری،1385)..
برای ما ایرانیان بهره وری نه پدیده ای جدید رنه مقوله ای غربی و وارداتی است بلکه این امر در رفتن آموزه های دینی ما جلوه گر است. این ارزش اقتصادی، اسلامی نیز چون بسیاری از ارزش های عالی اسلامی در نهانگاه تاریک ذهن، به فراموشی سپرده شده است.
ناگزیر وقتی مفاهیم آن را به صورت اصول مدون از دیگران دریافت می کنیم، انرا پدیده ای نو می یابیم.
زندگی و مدیریت موفق رسول گرامی اسلامی (ص) خود بهترین نمونه ای عالی از کار سبب اصول بهره وری در اداره جامعه بشری استو. درباره روش زندگی ایشان گفته اند:« خفیف الموونه و کثیر المعونه» بود یعنی او برای جامعه بشری کمترین هزینه و مصرف را داشت اما در بخش تولید و کمک به بشریت بیشترین و بهترین نقش را ایفا می کرد.
گفتنی است که اهمیت و ضرورت بهره وری نیروی انسانی زمانی برای ما بیشتر جلوه گری شود که ما با داشتن یک درصد جمعیت جهان 7 درصد منابع طبیع و ذخائر جهانی را در اختیار داریم. اما انتشار بسیاری از مردم ما زیر خط فقر زندگی می کنند. ثروت و سرمایه هر ملتی، نیروی انسانی متخصص آن ملت است. ملت هایی که تنها بر منابع طبیعی و منابع فیزیکی تاکید دارند. نمی توانند به فردای بهتر امیدوار باشند. زیرا جامعه ای را توسعه یافته می نامند که انسان توسعه یافته داشته باشد نه منابع طبیعی وسیع چون این روبه زوال دارد و آن رو به کمال. ( حیدری، 1383).
جدول زیر موقعیت ایران را با کشور ژاپن می سنجد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
بررسی کتاب << آغاز وفور: چگونه جهان مدرن رونق یافت
عصر مدرن و شکوفایی اقتصادی>>
مسعود فاضلی
نیم نگاه
حق مالکیت آغاز تمامی حقوق است. یونان تا زمانی نظامی دموکراتیک داشت که توانست هزاران خرده مالک کشاورز را حفظ کند. تمرکز تدریجی مالکیت زمین، شکل گیری زمین داری بزرگ و نابودی خرده مالکان باعث شد که کشاورزی یونان به تدریج بر نیروی کار بردگان تکیه کند. این در نهایت به زوال دموکراسی انجامید .
در انگلستان نیز انقلاب صنعتی بدون احترام به حقوق آریستوکراسی زمین دار، که از جنبش ماگنا کارتا magna carta نشات گرفت، اتفاق نمی افتاد. اشراف توانستند مانع از استبداد پادشاهی شوند. برای نخستین بار پذیرفته شد که پادشاه مافوق قانون نیست .
ویلیام برنستین، نویسنده کتاب «آغاز وفور: چگونه جهان مدرن رونق یافت»۱ معتقد است که از نیمه های قرن هجدهم تا نیمه های قرن نوزدهم تغییرات بنیادی و شگرفی رخ داد که جهان مدرن را آفرید. این تحولات، به جهت ژرفا و اهمیت، حتی از تغییرات چند دهه اخیر دوران سازتر بوده اند. هر چند چنان که خواهیم دید انقلاب های تکنولوژیک مهمی در این دوران روی داد، آنچه این دوران را اساسا متمایز می سازد ظهور نهادهای مدرن سرمایه داری است. برنستین می گوید که تجارب ناموفق کشورهای جهان سوم و همچنین کشورهای کمونیستی گواه آن است که احداث کارخانه به تنهایی مدرنیته نمی آفریند. مدرنیته مستلزم نهادهایی مانند پذیرش حق مالکیت، بینش علمی و دسترسی به سرمایه یا اعتبار است. نقش دولت در این عرصه به راستی کلیدی است. برنستین با انگاره «بازار آزاد» مخالف است. دولت باید در اقتصاد مداخله کند، اما این مداخله باید در جهت ایجاد و گسترش نهادهای سرمایه داری باشد. به عبارت دیگر دولت باید رشد اقتصادی را مقدم بر توزیع عادلانه درآمد و یا دموکراسی بداند. دموکراسی پدیده ای است که به اعتقاد برنستین به دنبال رشد اقتصادی رخ خواهد داد .
بدین جهت او می گوید که فرانکو در اسپانیا و پینوشه در شیلی، به رغم نقض حقوق بشر، نقش مترقی داشته اند، زیرا نهادهای سرمایه داری را آفریده اند. مهم این است که حکومت مطلقه باید از نوع دولت استبدادی غارتگر ماقبل سرمایه داری نباشد. این دولت ممکن است در مراحل آغازین نهادهای مدرن به استثنای دموکراسی را بیافریند. نباید فراموش کرد که ظهور سرمایه داری در اروپا نیز با حکومت های مطلقه ملازمت داشته است. دموکراسی به سیستم عقلایی و رشد اقتصادی نمی انجامد، برعکس، تفکر عقلایی و رشد اقتصادی به دموکراسی مجال رشد خواهند داد. به این نکته باز خواهیم گشت. برنستین کتاب را با این سئوال آغاز می کند که چرا امپراتوری روم و یا دولت شهرهای تجاری ونیز و فلورانس نتوانستند ماشین بخار و یا برق را اختراع کنند چه عاملی در دوره معینی به اختراعات و پروژه های مهمی مانند کانال کشی مدرن، ماشین بخار و تلگراف انجامید چرا این دگردیسی بنیادی اقتصادی اجتماعی در دوره ای خاص ۱۸۵۰ ۱۷۳۰ روی داد چرا، به ترتیب زمانی، هلند، انگلستان و آمریکا پیشاهنگان این انقلاب ها بوده اند چه عاملی کشورهای توسعه نیافته را از توسعه بازداشته است برنستین می گوید که در دوره کوتاهی سرعت حمل ونقل متجاوز از ده برابر افزایش یافت و سپس، با اختراع تلگراف، ارتباط فوری و بی واسطه برقرار شد. همزمان با افزایش سرعت، هزینه حمل ونقل به طرز محسوسی کاهش یافت. باید به خاطر داشت که نه رنسانس و نه عصر روشنگری مستقیما به این تحولات منجر نشدند. گرچه نمی توان منکر اهمیت تفکر و هنر شد، این سرمایه داری بود که جهان را دگرگون ساخت. تا سال ۱۸۲۰، درآمد سرانه جهان رشد قابل ملاحظه ای نداشت. برای چند قرن پس از سقوط روم، ثروت اروپا عملا تنزل یافت و برخی از مهارت ها و تبحرهای تکنولوژیک روم، مانند سیمان سازی، برای قرن ها به فراموشی سپرده شد. ممکن است گفته شود که پس از سقوط روم، چین و تمدن اسلامی دستاوردهای بسیار داشته اند. برنستین ضمن پذیرش این بحث می گوید هیچ یک از این تمدن ها نتوانستند به طور جدی سطح رفاه و درآمد سرانه اتباع خویش را افزایش دهند. حال آنکه در دویست سال گذشته، درآمد سرانه کشورهای پیشرفته صنعتی بیش از ده برابر افزایش یافته است. هرچند شکاف ثروت جوامع ثروتمند و فقیر در بسیاری موارد عمیق تر شده است، در غالب کشورهای کم توسعه نیز درآمد سرانه رشد قابل ملاحظه ای داشته و فقر مطلق در بسیاری جوامع ریشه کن شده است. درآمد سرانه امروز مکزیک بالاتر از درآمد سرانه انگلستان یک سده پیش است .
چه عواملی این رشد بی سابقه را ممکن ساخته اند برنستین از چهار عامل نام می برد: «حق مالکیت»، «متد علمی و عقلایی»، «دسترسی به سرمایه و اعتبار» و «شتاب روزافزون ارتباطات». برخی از این عوامل به تناوب در گذشته نیز وجود داشته اند. اما مجموعه این چهار عامل، نخست برای دورانی در هلند قرن های شانزدهم و هفدهم ظاهر شد و سپس به شکلی پایدار در انگلستان قرن های هفدهم و هجدهم مستقر
شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
رقص تغییر در عصر نوین
بگذارید کمی با تخیل آغاز کنیم؛ تصور کنید کبوتری را که مناجاتگونه به سوی آسمان پرواز میکند و آنگاه در میان دو بال خود، دفی در بغل دارد و در میانه زمین و آسمان، دف مینوازد. صدای دف او شاید بتواند، نوای خوبی برای رقص تغییر باشد؛ کمی با خلاقیت گوش کنید؛ حتماً صدایش را میشنوید.در سلسله سخنرانیهای مشترک گروه همکاران سیستم و دانشکده مدیریت دانشگاه تهران که چهارشنبه پایانی هر ماه در محل این دانشکده برگزار میشود، اینبار شرکت کنندگان با موضوع رقص تغییر آشنا شدند. سخنران این مراسم، دکتر مصطفی جعفری استاد دانشگاه علم و صنعت ایران بود.
وی سخنان خود را با بررسی شرایط موجود آغاز کرد و گفت: هنوز بخش اعظمی از تجارت ما، با سازوکارهای قدیمی که حداقل به 250سال پیش تعلق دارد، اداره میشود؛ این درحالی است که دنیا با تغییرات جدی روبرو شده است و پارادیمهای اداره سازمانها و در کل پاردایمهای کسب و کار تغییر جدی پیدا کرده است. جعفری به تشریح، برخی تغییرات دنیا پرداخت و گفت: عصر اطلاعات و ارتباطات دنیای نوینی را پیش روی انسان گشوده است که تا کنون آثار آن در بسیاری ابعاد از جمله کسب و کار تجلی پیدا کرده است. به عنوان نمونه شکلگیری تجارت الکترونیک، استفاده از فضای مجازی و.... دوران نوینی از کسب و کار را موجب شده است، اما این همه تغییرات نیست، بخش بسیاری از این تغییرات در پرده ابهام قرار دارند و با مرور زمان آثارش آرام آرام خود را نشان خواهد داد. وی در همین ارتباط ادامه داد: از همین الان میتوانیم با گمانهزنی و حتی با استفاد از ابزار تخیل، نمایی اجمالی از زندگی آینده و کسب و کار آینده را ترسیم کنیم. در همین ارتباط ادیسون معتقد است: «تخیل مهمتر از دانش» است. سخنران در ارتباط با اهمیت تخیل و ایدهپردازی گفت: انسان همواره با «تخیل» توانسته است، مسیر رشد و پیشرفت را برای خود و همنوعانش بگشاید، به دلیل اینکه تا حد زیادی، زندگی آینده انسان توسط تخیلاتش رقم میخورد. بنابراین ما اگر میخواهیم فردای خود را چه در جایگاه فردی و چه در جایگاه سازمانی بسازیم، باید الزامات دنیای فردا را از هماکنون بشناسیم. به عنوان نمونه بدانیم که هر یک از ما در دهه آینده به چه دانشی نیاز داریم؟ مفهوم سواد در سالهای آینده چه خواهد بود؟ یا اینکه چه ابزارها و محصولاتی به بازار عرضه خواهد شد و این محصولات چه تاثیری بر زندگی آینده ما میگذارد؟ جعفری، سپس وجه غالب زندگی آینده را «زندگی هوشمند» (Intelligent Life) عنوان کرد و گفت: ساختمان هوشمند، خودرو هوشمند، پارکینگ هوشمند، خرید هوشمند، باغبانی هوشمند و... از جمله مسائلی است که زندگی ما با آن عجین خواهد بود و از هماکنون بسیاری از آثار آن هویدا شدهاند، اما تا چند سال پیش اینها بیشتر در حد رویا تصور میشد. البته این دور از تصور نیست که ما فکر کنیم در چند دهه آتی یخچال هوشمند، با اتصال به شبکه اینترنت، دستور خرید مواد خوراکی لازم را بدهد. وی عصر آینده را عصر سازمانهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
در عصر حاضر نقش بانک های مرکزی در امور اقتصادی در داخل و خارج کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار است .اهمیت مذکور به طور مستقیم مربوط به نقش فزاینده پول ملی و ارزش برابری آن با پول خارجی و پیگیری هدف ثبات قیمت ها است مه اسباب تکامل چشمگیر بانک های مرکزی را فراهم کرده است.
شکلگیری بانک مرکزی به قرن 17 میلادی مربوط میشود. نخستین بانک مرکزی دنیا، ریکز بانک سوئد بود که سال 1656 میلادی تاسیس شد و در سال 1668 به عنوان بانک دولتی و ملی سوئد درآمد. بانک انگلستان نیز که سال 1694 تاسیس شد در زمرهء قدیمیترین بانکهای مرکزی دنیا به شمار میرود. بانک انگلستان در مقابل اجازهء انتشار اسکناس، استقراض دولت را تامین میکرد. به تدریج ذخایر کشور انگلستان به بانک سپرده شد و در نیمهء دوم قرن نوزدهم، بانک انگلستان به صورت بانک تنظیمکنندهء اعتبارات و آخرین وامدهنده درآمد. بانک فرانسه نیز سال 1800 به وجود آمد و به تدریج به عنوان بانک عامل دولت و ناشر اسکناس و همچنین نگهدارندهء ذخایر و آخرین اعطاکنندهء وام درآمد. بانک هلند سال 1814، بانک اتریش 1817، بانک کپنهاگ (دانمارک) 1818، بانک بلژیک 1850، بانک اسپانیا 1856، بانک روسیه1860، بانک رایش آلمان 1875 و بانک ژاپن 1882 تاسیس شدند. تاسیس بانک مرکزی در ایران نیز به سال 1339 هجری شمسی باز میگردد. به این ترتیب ملاحظه میشود که بانکهای بسیاری در خلال قرن نوزدهم به وجود آمدند که به تدریج انحصار نشر اسکناس را بر عهده گرفتند. با این وجود ضرورت ایجاد بانک مرکزی از اوایل قرن بیستم برای همهء کشورها احساس شد و بسیاری از کشورها در نیمهء اول قرن بیستم به ایجاد بانک مرکزی اقدام کردند.
وظایف بانک مرکزی
بانکهای مرکزی در آغاز با نشر اسکناسهای معتبر و جلب اعتماد مردم، انحصار نشر اسکناس را به خود اختصاص دادند و سپس ضمن انجام امور مالی دولت و خزانهداری، امین بانکهای دیگر شدند و با نگهداری ذخایر آنها سرانجام به عنوان آخرین اعتبار دهنده درآمدند. بر این اساس وظایف بانک مرکزی قبل از دههء 1950 را به شرح زیرتعریف میکنند :
1- بانک ناشر اسکناس که به طور انحصاری نشر اسکناس را به خود اختصاص میدهد.
2- بانک تنزیلکننده، به معنی تنزیل اسناد بانکهای تجاری.
3- بانک نگهدارندهء ذخایر طلای بانکها.
4- بانک تنظیمکننده و کنترلکنندهء بازار پول داخلی.
5- بانک عامل دولت.
6- بانک هدایتکنندهء اعتبارات، کنترلکنندهء بحران پولی، قیمتهای داخلی و ارزش برابری پول.
با توجه به تحولات اقتصادی که در دهههای اخیر به وجود آمده است، وظایف بانک مرکزی از یک رشته وظایف مکانیکی بانکداری به نقشی حساس و اثرگذار در اقتصاد تبدیل شده است. به طور کلی در تعاریف جدیدتر، وظایف بانک مرکزی در سه مورد زیر خلاصه میشوند :
1- ایجاد تعادل پولی: ایجاد تعادل میان عرضه و تقاضای پول به گونهای که ثبات منطقی برای ارزش پول ایجاد شود.
2- تحکیم و ارتقای خارجی: ایجاد شرایط لازم برای تعادل تراز پرداختها، به شکلی که قدرت خرید پول یا ارزش برابری آن در معاملات بینالمللی از ثبات و استحکام منطقی برخوردار باشد.
3- آخرین اعتباردهنده: خلق پول