لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
« به نام خدا»
عنوان تحقیق : تاریخ شاهان ایران از مادها تا عصر پهلوی
« فهرست موضوعات»
عنوان صفحه
1 – مقدمه 3
2 – سلسله مادها 3
3 – سلسله هخامنشیان 3
4 – کوروش کبیر 4
5 – کمبوجیه 5
6 – سلسله اشکانیان 5
7 – سلسله ساسانیان 6
8 – بهرام گور 7
9 – سلسله سامانیان 8
10 – سلسله غزنویان 8
11 – سلسله سلجوقیان 8
12 – سلسله خوارزمشاهیان 9
13 – سلسله ایلخانیان 9
14 – چنگیز مغول 10
15 – سلسله صفویه 11
16 – سلسله افشاریه 11
17 – سلسله زندیه 12
18 – سلسله قاجاریه 13
19 – سلسله پهلوی 15
مقدمه:
کشور بزرگ ایران گذشتهی مهمی داشته که دانستن آن برای همهی اشخاص جامعه چه بزرگ و چه کوچک مهم و ضروری است. همهی ما در دورههای ابتدائی و راهنمائی و دبیرستان و . . . با آن آشنا میشویم. در زیر، متن کوتاهی دربارهی هر یک از سلسلهها و پادشاهان از مادها تا عصر پهلوی میخوانیم که در شناختن کشورمان به ما کمک میکند.
سلسله مادها:
مادها اولین حکومت و دولت مستقل ایرانی را تشکیل دادند. این که به طور دقیق چه زمانی دولت مادها تشکیل شد معلوم نیست. اما آن چه مشخص شده آن است که در زمان اقتدار آشوریان مادها دولت تأسیس کردند. در ابتدا قبیله مادها شش تا بودند که از این میان « پارتاکنها» جنگجو و دلیر بودند. شش قبیله مادها همواره در حال نزاع با یکدیگر بودند به همین علت آشوریها میتوانستند به راحتی بر آن ها تسلط داشته باشند.
مادها دامپرور و کشاورز بودند. این شش قبیله مادی تا زمانی که دیااکو پا به عرصه گذاشت همچنان اختلاف داشتند اما دیااکو آنها را متحد کرد و مقام قضاوت آنها را بر عهده گرفت در واقع دیااکو اولین دولت مادها را بنیان نهاد.
سرانجام پارسیها به فرماندهی کوروش سپاه ایختوویگو (آخرین پادشاه ماد) را شکست داد و بدین گونه حکومت مادها به پایان رسید و دوران پادشاهی هخامنشیان آغاز گردید.
پادشاهان ماد به شرح زیر هستند:
دیااکو، فرورتیش، هووخ شتر، ایختوویگو
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عصر محنه در تمدّن مسلمانان
محمد رضایى
بررسى تاریخ جریانهاى فکرى نقش مهمى در شناختِ تحولاتِ سیاسى و اجتماعى تاریخ اسلام ایفاء مىکند. معتزله یکى از مهمترین گرایشهاىِ فکرى قرون اولیه اسلامى هستند که ویژگى برجسته ایشان عقلگرایى آنها بود. ایشان که نقش بهسزایى در بارورى اندیشه اسلامى بازى کردند در بخشى از عصر عباسیان یعنى دوران خلافتِ مأمون، معتصم و واثق به عنوانِ ایدئولوژى حاکم بر مخالفانِ خود که عمدتا فقها و محدثان اهل سنت بودند سختگیرى آغاز کرده و با ابزار قدرت، سعى در اشاعه تفکر خود نمودند که واکنشهایى در پى داشت. دوره مورد بحث که به «محنه» معروف گشت موضوع بررسى مقاله حاضر است.
واژههاى کلیدى: عباسیان، مأمون، معتصم، واثق، معتزله، محنه، اهل حدیث، فقها.
مقدمه
محنه یا محنت، عنوانى است که اکثر نویسندگان و مورخانِ متقدم و متأخر، براى محاکم تفتیشِ عقاید عصر مأمون، معتصم و واثق به کار مىبرند. این دوره، عموما دامنگیر فقها و محدثانِ اهل سنت شده و بدین خاطر جمهور اهل سنت، آن را شرّ و بلایى براى اسلام و مصیبتى براى مسلمین مىدانند.1 محنه، پىآمدهاى دیگرى نیز در پى داشت که چندان توجهى بدان نشده است و کسانى که در نوشتههاى خود بدان اشاره کردهاند، بدون بررسى علل و عواملِ ایجاد آن، تنها به سیر حوادث تاریخى توجه داشتهاند.
با نگاهى به تاریخ، روشن مىگردد که تفتیش عقاید ـ انگیزیسیون ـ سابقهاى طولانى دارد و از دورهى باستان به یادگار مانده است، و یادآور شکنجههاى هولناک، کتابسوزان، در آتش افکندن جسم مردم و مهمتر از همه، در هم شکستن روح و عزّت انسانها و به سخره گرفتن فکر و آزادىشان است.2
وقتى سخن از تفتیش عقاید به میان مىآید، آدمى بىاختیار، قرون وسطاى اروپا را به یاد مىآورد، و این سؤال مطرح مىشود که آیا محنه و جریان آن، نوعى تفتیش عقاید بود؟ آیا بین آنچه در اروپاى مسیحى گذشت با آنچه در عصر عباسى روى داد، شباهتى وجود دارد؟
این دوره، با صدور حکمى از جانب مأمون، که به معتزله اجازه مىداد تا به تفتیش عقاید مردم پرداخته، هر کس از قضات، محدثین و کارکنان دیوان که به خلق قرآن ـ مخلوق و محدث بودن قرآن ـ معتقد نبود را از مشاغلِ خود اخراج نمایند؛ آغاز گردید.3
اکثر پژوهشگرانِ معاصر که در نوشتههاى خود، اشارهاى به این جریان نمودهاند، از آن با عنوان نوعى تفتیش عقاید نام بردهاند. نویسندهى کتاب عصرالمأمون از محنه، با عنوان دادگاهِ تفتیش عقاید نام مىبرد.4
فیلیپ حتّى در این زمینه مىنویسد:
قضیهى خلق قرآن، محک عقیدهى مسلمانان شد و قاضیان نیز باید شخصا این امتحان را مىگذرانیدند، که این خود نوعى تفتیش عقاید بود و همهى کسانى را که منکر این عقیده بودند به محاکمه مىکشیدند... .5
همچنین دکتر مشکور آورده است:
ادارهى ویژهاى به نام محنه که گونهاى انگیزیسیون بود، تأسیس شد و عدهاى از علما براى بازجویى، به آن احضار شدند.6
پژوهشگران غربى که به بررسى این دوره علاقه نشان دادهاند، این مقطع از تاریخ اسلام را دورهى تفتیش عقاید مىدانند.7 تفتیش عقاید در جهان اسلام، تنها به این مورد، محدود نمىشود بلکه در عصر اموى نیز اقداماتى در زمینهى مقابله با عقایدِ تشیع صورت گرفته بود، ولى باید اذعان نمود که محاکمِ محنه، نخستین محکمههاى منظم، در تاریخ اسلام مىباشند که براى محاکمهى مخالفان و سرکوب ایشان توسط دستگاه خلافت عباسى، ایجاد شد.
معناى لغوى و سیر تاریخى محنه
محنه در لغت به معنى آزمایش، بلیّه، بلا، داهیّه، آفت، فتنه، سختى و... مىباشد،8 مانند سختى و شکنجهاى که پیروان على علیهالسلام و اهل بیت علیهمالسلام ، دچار آن شدند.9 هم چنین از کلمهى محنه،10 آزمون یا محاکمه، آزردن، ضایع کردنِ شخصیّت، شلاق زدن، تهدید کردن نیز استنباط مىشود.11
محنه در معناى دیگر، به آزمون عقیدهى قضات، شهود و محدثین، با قوانین و سؤالاتِ کلامى نیز گفته مىشود و12 اسمى شده براى عملِ تفتیش و آزمون عقیدهى قضات و شهود و محدّثین، در امر محدث و مخلوق بودن یا ازلى و قدیم بودن قرآن.13
منظور از محنه در اینجا، عبارت از دستگاه تفتیش عقایدى است که با همکارىِ معتزله، توسط مأمون در اواخر حکومتش، براى امتحان مخالفانِ عقیدهى رسمىِ حکومت به وجود آمد و تا زمان روى کار آمدن متوکل، ادامه یافت.
با توجه به گزارشهاى منابع موجود، مأمون در سال 212 قمرى نظریهى مخلوق بودنِ قرآن را اعلام کرد و قائل به مخلوق بودن آن شد، ولى به این علت که زمینه مساعد نبود، به اعلام و تبلیغ رسمى آن اقدام نکرد. او نیاز به زمان داشت تا رسما عقیدهى خود را در این مورد ابراز نماید. بالاخره مأمون در اواخر حکومت خود، چهار ماه قبل از مرگش، طى نامهاى که به بغداد فرستاد، آن را رسما اعلام و قواى حکومتى و لشکرى خود را، براى پیشبرد آن به کار بست. این جریان مخالفان این عقیده و حتى کسانى که در مقابل آن سکوت کرده بودند را به سختى و گرفتارى دچار ساخت. این جریان، با تبعیّت معتصم و واثق، تا سال (234 ق) ادامه یافت.14 منابع تاریخى رسمیت عقیدهى خلق قرآن را، در ذیل حوادثِ سال 218 ق، ذکر کردهاند.
مأمون از زمان اعلام این دستور تا زمان مرگش، در بغداد حضور نداشت و درگیر جنگ با امپراتورى بیزانس بود. از برخى منابع، بر مىآید که وى قبل از آن که رسما دستور محنت را صادر نماید، به امتحان در مورد قرآن مىپرداخت. از برخى گزارشهاى تاریخى این گونه به دست مىآید که محنه از رقه یا دمشق آغاز شده است.15 در ربیعالاول سال 217 قمرى، ابو مسهر دمشقى، که از فقهاى دمشق بود در مورد خلقِ قرآن، مورد امتحان قرار گرفت و نظر رسمى حکومت را پذیرفت و اقرار به مخلوق بودن قرآن نمود.16
جریان رقه بدین صورت بود که در سال 218 قمرى مأمون از رقه، نامهاى حاوى دستورالعمل ایجاد محکمهاى براى امتحان، به حاکم بغداد نوشت که محنه نام گرفت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
نوازندگان تنبک دراواخر عصر قاجار
به هنگام تحقیق پیرامون تنبک نوازان عهد قاجار متوجه می شویم که متاسفانه به غیر از چند نوشته باارزش ٬ هیچ منبع دیگری درباره آنها دردست نیست. به عنوان مثال میرزا حبیب قاآنی شاعر عصر فتحعلیشاه و محمد شاه و اوائل سلطنت ناصرالدینشاه (متوفی 1270 هجری) در اشعار خود از سه تن به نامهای اکبر، احمد و بابائی نام برده است:
تارزن زاغی و ریحان و ملیخای یهود تنبک گیر اکبری و احمدی و بابائی
از طرفی باید ذکر شود که اکثر اساتید موسیقی و خوانندگان و نوازندگان ماهر سازهای مختلف درقدیم همگی به تنبک آشنا و بعضی در آن تخصص داشتند. اساتید نوازنده تنبک اکثراً از نعمت صدای خوش بهره مند بوده و معمولاً خوانندگان تصنیف و اشعار ضربی بودند( خواندن تصنیف و اشعار ضربی و آهنگی قوه تشخیص ضرب می خواهد تا در موقع خوانندگی وزن را از دست ندهند و به اصطلاح از ضرب خارج نشوند). در ذیل از نوازندگانی نام می بریم که در اواخر عصر قاجاریه (از زمان سلطنت ناصرالدینشاه) به بعد می زیسته و عنوان و شهرت داشته اند. آقاجان اول: آقاجان اول از اساتید درجه اول نوازنده تنبک در اوائل عصر ناصرالدینشاه قاجار بود و اساتید معمر کنونی او را ندیده بودند. بعد از او چون نوازنده استاد و ماهر دیگری بهمین نام ظهور کرد و به آقاجان دوم معروف شد برای تمیز این دو او را آقاجان اول نامیدند. می گویند آقاجان اول در نوازندگی و خواندن تصنیف و آهنگهای ضربی بسیار مهارت داشته است. حبیب ملقب به سماع حضور:حبیب ملقب به سماع حضور از نوازندگان بنام تنبک و استادی بی مانند بود و علاوه بر این هنر در نوازندگی سنتور نیز استاد مسلم عصر خود بشمار می رفت. استاد سماع حضور در تنبک شناخته شده نیست و شاید آقاجان اول بوده باشد. به هرحال نوازندگان درجه اول تنبک که بعد از او شهرت یافتند اکثر از تربیت شدگان وی بوده و هر یک استاد زمان خود شناخته شدند مانند آقاجان دوم- حاجی خان- محمدتقی خان و فرزندان او حبیب و محبوب و غیر اینها. پدر سماع حضور موسوم به میرزا غلامحسین معروف به آقاجان استاد کمانچه بود و بعید نیست که مربی اولیه سماع حضور در تنبک او بوده باشد.
سماع حضور چون از جوانی همراه ساز آقا محمد صادق خان سرورالملک استاد بی نظیر عصر خود تنبک می نواخته است علاوه بر آموختن نوازندگی سنتور در نواختن تنبک و خواندن تصنیف و آهنگهای ضربی مهارت بسیار یافت و فرزندان او حبیب و محبوب از هنر پدر بهره مند شدند و حبیب در تنبک و به ویژه سنتور مهارت کافی یافت و استاد مسلم سنتور زمان ما شناخته بود. سماع حضور مردی بی آلایش ٬ ورزشکار و کشتی گیر و از دروایش سلسله نعمت اللهی و بسیار با عقیده و ایمان بود و کمتر در مجالس متفرقه شرکت می کرد و قدر هنر خود را می دانست، نقل می کنند که در اواخر عمر هر وقت در خلوت تنهائی خود سنتور می زد قبلاً وضو می ساخت و تطهیر می کرد و در جواب درباره علت این کار گفته بود من وقتی ساز می زنم با خدای خود راز و نیاز می کنم و انسان وقتی بطرف خدا می رود باید پاک و مطهر باشد. سماع حضور در اواخر عصر قاجاریه و زمان سلطنت احمدشاه در گذشت و غیر از حبیب و محبوب فرزند دیگری بنام محب داشت که از هنر پدر بهره چندانی نگرفت. فرزندان سماع حضور همه در نظام خدمت می کردند و تنها فرزندش حبیب از هنرمندان بنام عصر خود شد.
آقاجان دوم:آقاجان فرزند داود شیرازی ، از شاگردان سماع حضور و از منسوبین حسن خان (معروف به سنتورخان استاد معروف سنتور عصر محمدشاه و اوائل سلطنت ناصر الدین شاه) بود. او در فن خود مهارت تمام داشت و در خواندن تصنیف و نواختن تنبک کسی به پای او نمی رسید. او پدر حاجی خان( معروف بحاجی خان عین الدوله ای) بود. میرزا عبداله خان دوامی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
نوازندگان تنبک دراواخر عصر قاجار
به هنگام تحقیق پیرامون تنبک نوازان عهد قاجار متوجه می شویم که متاسفانه به غیر از چند نوشته باارزش ٬ هیچ منبع دیگری درباره آنها دردست نیست. به عنوان مثال میرزا حبیب قاآنی شاعر عصر فتحعلیشاه و محمد شاه و اوائل سلطنت ناصرالدینشاه (متوفی 1270 هجری) در اشعار خود از سه تن به نامهای اکبر، احمد و بابائی نام برده است:
تارزن زاغی و ریحان و ملیخای یهود تنبک گیر اکبری و احمدی و بابائی
از طرفی باید ذکر شود که اکثر اساتید موسیقی و خوانندگان و نوازندگان ماهر سازهای مختلف درقدیم همگی به تنبک آشنا و بعضی در آن تخصص داشتند. اساتید نوازنده تنبک اکثراً از نعمت صدای خوش بهره مند بوده و معمولاً خوانندگان تصنیف و اشعار ضربی بودند( خواندن تصنیف و اشعار ضربی و آهنگی قوه تشخیص ضرب می خواهد تا در موقع خوانندگی وزن را از دست ندهند و به اصطلاح از ضرب خارج نشوند). در ذیل از نوازندگانی نام می بریم که در اواخر عصر قاجاریه (از زمان سلطنت ناصرالدینشاه) به بعد می زیسته و عنوان و شهرت داشته اند. آقاجان اول: آقاجان اول از اساتید درجه اول نوازنده تنبک در اوائل عصر ناصرالدینشاه قاجار بود و اساتید معمر کنونی او را ندیده بودند. بعد از او چون نوازنده استاد و ماهر دیگری بهمین نام ظهور کرد و به آقاجان دوم معروف شد برای تمیز این دو او را آقاجان اول نامیدند. می گویند آقاجان اول در نوازندگی و خواندن تصنیف و آهنگهای ضربی بسیار مهارت داشته است. حبیب ملقب به سماع حضور:حبیب ملقب به سماع حضور از نوازندگان بنام تنبک و استادی بی مانند بود و علاوه بر این هنر در نوازندگی سنتور نیز استاد مسلم عصر خود بشمار می رفت. استاد سماع حضور در تنبک شناخته شده نیست و شاید آقاجان اول بوده باشد. به هرحال نوازندگان درجه اول تنبک که بعد از او شهرت یافتند اکثر از تربیت شدگان وی بوده و هر یک استاد زمان خود شناخته شدند مانند آقاجان دوم- حاجی خان- محمدتقی خان و فرزندان او حبیب و محبوب و غیر اینها. پدر سماع حضور موسوم به میرزا غلامحسین معروف به آقاجان استاد کمانچه بود و بعید نیست که مربی اولیه سماع حضور در تنبک او بوده باشد.
سماع حضور چون از جوانی همراه ساز آقا محمد صادق خان سرورالملک استاد بی نظیر عصر خود تنبک می نواخته است علاوه بر آموختن نوازندگی سنتور در نواختن تنبک و خواندن تصنیف و آهنگهای ضربی مهارت بسیار یافت و فرزندان او حبیب و محبوب از هنر پدر بهره مند شدند و حبیب در تنبک و به ویژه سنتور مهارت کافی یافت و استاد مسلم سنتور زمان ما شناخته بود. سماع حضور مردی بی آلایش ٬ ورزشکار و کشتی گیر و از دروایش سلسله نعمت اللهی و بسیار با عقیده و ایمان بود و کمتر در مجالس متفرقه شرکت می کرد و قدر هنر خود را می دانست، نقل می کنند که در اواخر عمر هر وقت در خلوت تنهائی خود سنتور می زد قبلاً وضو می ساخت و تطهیر می کرد و در جواب درباره علت این کار گفته بود من وقتی ساز می زنم با خدای خود راز و نیاز می کنم و انسان وقتی بطرف خدا می رود باید پاک و مطهر باشد. سماع حضور در اواخر عصر قاجاریه و زمان سلطنت احمدشاه در گذشت و غیر از حبیب و محبوب فرزند دیگری بنام محب داشت که از هنر پدر بهره چندانی نگرفت. فرزندان سماع حضور همه در نظام خدمت می کردند و تنها فرزندش حبیب از هنرمندان بنام عصر خود شد.
آقاجان دوم:آقاجان فرزند داود شیرازی ، از شاگردان سماع حضور و از منسوبین حسن خان (معروف به سنتورخان استاد معروف سنتور عصر محمدشاه و اوائل سلطنت ناصر الدین شاه) بود. او در فن خود مهارت تمام داشت و در خواندن تصنیف و نواختن تنبک کسی به پای او نمی رسید. او پدر حاجی خان( معروف بحاجی خان عین الدوله ای) بود. میرزا عبداله خان دوامی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
عصر تصویر رنگی و سیاه سفید و تفاوت این دو با یکدیگر
دید کلی
پس از کشف ترکیبات رنکی حساس به رنگهای نور و فیلم سیاه و سفید پنکرومیک ، تکنیک عکاسی رنگی توسعه یافت و عمومیت یافتن آن به ظهور کوداکروم مربوط میشود که در سال 1935 در دسترس مصرف کنندگان قرار گرفت.
تاریخچه
در سال 1611 دومینیس نشان داد که نور مرئی از سه نور اساسی قرمز ، سبز و آبی ، تشکیل شده است که به آنها رنگهای اولیه می گویند .این مفهوم در توسعه نظریه عکس رنگی و عکاسی رنگی بسیار مفید واقع شد و در سال 1861 این عقیده کم کم قوت گرفت که برای توسعه تصویر رنگی ، یک فیلمی از سه لایه باید ساخت که هر لایه آن نسبت به یکی از سه رنگ اولیه حساس باشد. این نظریه توسط ماکسول دانشمند معروف انگلیسی ارائه شد و هم او بود که اولین عکس رنگی را گرفت. و نتایج به دست آمده توسط وی بعدها با نظریه جدید مربوط به این فن ، کاملا مطابقت داشت.
تولید عکس رنگی
برای تولید عکس رنگی از سیستم فیلتر رنگهای اولیه استفاده میشود. این رنگها از طریق جذب نورهای اولیه توسط ترکیبات رنگی روی فیلم به وجود میآید. به این ترتیب که اگر یک ترکیب رنگی فقط رنگ اولیه نور را جذب کند، رنگ باقیمانده ، آبی متمایل به سبز (سیان) خواهد بود، اگر نور آبی جذب شود، رنگ زرد و اگر نور سبز جذب شود رنگ قرمز متمایل به آبی (مگنتا) ظاهر میشود.
هرگاه آمیزه کاملی از رنگهایی که بتوانند رنگهایی اولیه معینی را که در طول فرآیند ظهور در امولسیون عکاسی تشکیل شود جذب کنند، یک تصویر با رنگ دلخواه تولید میشود. برای مثال ، مخلوطی از مکنتا و سیان ، رنگ آبی را ظاهر میکند. زیرا مگنتا نور سبز و سیان را جذب میکند و فقط نور آبی از مخلوط سه نور باقی میماند که میتواند عبور کند.
فیلم رنگی
بطور کلی ، یک فیلم رنگی شامل یک لایه کمکی و سه لایه امولسیونی حساس در مقابل رنگها میباشد. لایه حساس به رنگ آبی در بالا قرار دارد، زیرا که هالید نقره به نور آبی حساس است. بعد ، یک لایه زرد وجود دارد که نور آبی را جذب کرده و لایه امولسیونی پایینی را از نور آبی محافظت میکند. این لایهها همانند آنچه که سیانین در فیلم با نکروماتیک سیاه و سفید انجام میدهد، به کمک ترکیبات رنگی موجود در خود ، نسبت به رنگها حساسیت نشان میدهند. قابل توجه است که ترکیبات رنگی حساس به رنگها ، عموما عامل تولید رنگهای اولیه (قرمز ، سبز ، آبی) برای ایجاد رنگ در تصویرها نمیباشند. بلکه رنگ تصویرها از فرآیندهایی که بر روی فیلم رنگی انجام میگیرد، ظاهر میشود.
ظهور رنگ
بیشتر فیلمهای رنگی به کمک یک فرآیند رنگی حاصل از ترکیبات رنگی موجود در فیلم ظاهر میشوند که نخستین بار در سال 1912 توسط فیشر شیمیدان آلمانی کشف شد. اساس این فرآیند اکسیده شدن ماده ظاهر کننده و تبدیل آن به یک جسم رنگ ساز است، که این ترکیب در واکنش با مولکول همتای خود ، رنگ مورد نظر را به وجود میآورد. در بعضی از فیلمهای رنگی نظیر کوداکروم (II) ، مولکول همتا در محلول ظهور حل شده و در مجاورت دانههای هالید نقره ، با مولکول رنگ ساز ترکیب میشود. در برخی دیگر از فیلمهای رنگی مانند کوداکروم ، اکتاکروم ، آننسکوکروم ، مولکولهای همتا به طور یکنواخت در لایههای امولسیونی توزیع شده و در آن جسم رنگی مورد نظر را تشکیل میدهند.
ظاهر کنندههای رنگی عموما از نوع آمینهای جانشین شدهاند. برای تولید رنگ سیان در فرآیند ظهور ، یک ترکیب فنولی مانند آلفا نفتول به صورت یک همتا عمل میکند. به منظور تغییر میزان حلالیت و افزایش سرعت ظهور ، در ساختار ظاهر کنندهها تغییراتی توسط متخصصهای ظهور فیلم داده میشود. مشکلی که در اینجا وجود دارد این است که مواد به کار رفته در محلول ظهور ، ممکن است برای بیشتر افراد حساسیتزا بوده و موجب بروز تورم در پوست دست آنها شود. از این رو ، همواره کوشش شده است با ایجاد تغییرات مناسب ، از میزان سمیّت و حساسیتزایی این محلول ظهور فیلم کاسته شود.
فرآیند کوداکروم
یک مثال جالب از سیستم عکاسی رنگی که بطور وسیعی به کار برده میشود، فرآیند کوداکروم میباشد. این فرآیند برگشت پذیر است، یعنی رنگها بر حسب ارزشهای صحیح آنها تولید میشوند و نه برحسب رنگهای مکمل یا منفی آنها. نخستین ماده ظاهر کننده در فرآیند کوداکروم ، یک ظاهر کننده فیلم سیاه و سفید بوده است.
عکس فوری
در سال 1947 ادوین.اچ .لند نوآوری خود را در زمینه تولید عکس در یک دقیقه ، اعلام داشت. از آن تاریخ به بعد فرآیند پولاروید برای این منظور جنبه عمومی پیدا کرد. در این فرآیند ، پس از گرفتن عکس ، فیلم پولاروید را به یک قطعه از کاغذ عکاسی تماس داده و بطور همزمان یک آمپول حاوی ماده ظهور و حلال نقره را شکسته و آن را روی فیلم پخش می کنند. وقتی که ماده ظهور دانههایها لید نقره در امولسیون فیلم را احیا (حلال نقره) ، با یونهای نقره ظاهر نشده را جذب کرد. آن را به لبههای کاغذ عکاسی منتقل می کند. ماده ظهور در تماس با یونهای نقره حذف شده ، آن را به نقره آزاد در تصویر مثبت تبدیل می کند.
تصویر رنگی در یک دقیقه
دوربین پولاروید میتواند در یک لحظه تصویر رنگی تولید میکند. فرآیندهای شیمیایی مربوط به تولید عکس رنگی شبیه تصاویر بهتر باید تعادل دقیق و ظریفی بین ظاهر کنندهها و ترکیبات رنگی برقرار شود. نوری که به فیلم میرسد، نخست به لایه امولسیونی حساس به رنگ آبی برخورد میکند. بعد از عکس گرفتن عملیات ظاهر کردن فیلم با کشیده شدن آن بر روی یک حلقه دوار و همزمان با شکسته شدن یک لوله محتوی ماده بازی آغاز میشود. رنگهای پولاکالر تشکیل شده در فیلم منفی در لایه حساس نوری مینشینند در صورتی که مولکولهای ظاهر کننده ، در بار توزیع میشود و در آنجا ضمن واکنش با تـثبیت کنندهها ، رنگهای کامل برای ایجاد یک تصویر مثبت را به وجود میآورد.
شیمی عکاسی
تاریخچه و سیر تحولی عکاسی
در سال 1727، "T.H.Schulze" با بعضی از ترکیبات نقره آزمایشهایی انجام داد. در حقیقت او میکوشید که تصویر صفحه مشبک را بر روی سطحی که