لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عشایر
کوچ نشینی کهن ترین شیوه زیست بشر است که پابرجا بودن آن تا عصر حاضر از بزرگ ترین جاذبه های این شیوه معیشت است و همین شیوه خاص زندگی سبب شده ایلات و عشایر «دیدنی ترین جاذبه عصر تکنولوژی» لقب بگیرند. عشایر به شیوه اى جذاب و باورنکردنى طى قرن ها وسال هاى طولانى اقدام به حفظ سنن و آداب و رسوم گذشته خود نموده اند و این اصالت به جاذبه اى براى صنعت گردشگرى تبدیل شده است. مسکن عشایر و نوع زندگى آن ها، زبان و موسیقى، غذاهاى محلى، صنایع دستى، رقص و لباس هاى محلى به همراه آیین هاى به جاى آوردن جشن هاى عروسى و محلى از مهم ترین جاذبه هاى ایلات و عشایر است. بارزترین مشخصه ایلات و عشایر شیوه زیست آنان است که بر خلاف یک جا نشینان روستایی و شهری, در کوچ و نقل و انتقال دایمی سیاه چادرها و رمه های خود هستند. عشایر کوچ رو که یکی از جاذبه های مهم گردشگری فرهنگی به شمار می آیند در همه نقاط ایران, در حوزه های غرب و جنوب غرب, شرق و جنوب شرق, شمال غرب, شمال شرق و مرکزی ایران ایلات و عشایر پراکنده شده اند.
ایلات و عشایر حوزه غرب و جنوب ایران
در حوزه غرب و جنوب ایران رشته کوه های زاگرس کشیده شده که دارای بیش از ده میلیون هکتار جنگل بلوط, بادام کوهی و پسته وحشی و آب و هوای مرطوب و مراتع غنی است. وجود خصوصیات طبیعی یاد شده سبب شده ایلات و عشایر متعددی دراین منطقه پراکنده باشند. رشته کوه های زاگرس از کوه های آرارات در شمال آغاز و تا استان فارس در جنوب ایران تداوم یافته و از آن جا به موازات خلیج فارس به شرق کشیده شده و به کوه های پاکستان می رسند. منطقه یاد شده شامل استان های کردستان, کرمانشاه, ایلام, اصفهان, چهارمحال و بختیاری, کهگیلویه و بویر احمد و فارس می شود. وجود ارتفاعات سرسبز و خنک, در کنار دره های پرآب و جنگلی و دشت های معتدل و نسبتا گرم در یک محدوده نزدیک گاه زندگی کوچ نشینی در چارچوب یک منطقه محدود را میسر ساخته و دام داران را از رنج کوچ های طولانی و برون منطقه رهایی بخشیده است.
عشایر کرد از زمان های گذشته در شمالی ترین بخش زاگرس در محدوده استان های آذربایجان غربی و کردستان پراکنده شده اند که امروزه برخی از آن ها در کوهستان های اطراف اسکان یافته اند. ایلات مشهور شکاک, مامش, زرزا, قره پاپاق و... در استان آذربایجان غربی وایلات گلباغی, طوایف اورامانات, طوایف مریوان, طوایف سنندج, طواف بانه, عشایر جوانرود, طوایف سقز و طوایف مستقل در محدوده استان کردستان و کرمانشاه پراکنده شده اند. دراستان کرمانشاه کوچ نشینی هنوز رواج دارد و ایلات کرد جاف, کلهر, قلخانی, سنجابی, گوران و کرند در این منطقه پراکنده شده اند.
ایلات و عشایر کرد ایران نیز به عنوان حافظان آداب و رسوم و سنت هاى این قوم بزرگ از اهمیت خاصى برخوردار هستند و داراى جاذبه هاى گردشگرى فراوانى هستند. جامعه عشایرى جایگاه ویژه اى دارند. قوم کرد از لحاظ فرهنگى سابقه چشمگیرى دارد. زبان، شعر، رقص، موسیقى، آداب و رسوم به جاى مانده در این پهنه از سرزمین ایران قدمتى دیرینه دارند.
طوایف لرستان در یک تقسیم بندی به دو بخش لر و لک تقسیم می شوند که از نظر لهجه, سنن, آداب و رسوم و برخی مسایل مذهبی با یک دیگر تفاوت دارند. ایلات و طوایف لک در شمال و شمال باختری لرستان سکونت دارند و سرزمین لک نشین به صورت خط منحنی در دره های رودخانه سیمره میان بروجرد, نهاوند, خرم آباد, کرمانشاه و ایلام قرار گرفته است. در گذشته لک ها به «طوایف وند» و لرها به «فیلی» شهرت داشتند. الوار ایران در لرستان, بخشی از ایلام, چهارمحال و بختیاری, کهگیلویه و بویر احمد و بخشی از استان فارس و بوشهر زندگی می کنند. در سایر نقاط ایران مثل کرمان نیز طوایف پراکنده لر وجود دارند.
عشایر لر را به لر کوچک(الوار لرستان و ایلام) و لر بزرگ (الوار بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد و ممسنی فارس ) تقسیم می کنند. لک ها در واقع جنوبی ترین قبایل کرد به شمار می آمده اند که امروزه با طوایف لر آمیخته و همسان شده اند. ایل بختیاری که در استان چهارمحال و بختیاری زندگی می کند بزرگ ترین ایل کوچنده کشور ایران است. در منطقه کوهمره که منطقه ای جنگلی بین کازرون و فیروزآباد فارس است ایلات و طوایفی پراکنده شده اند که مهم ترین آن ها ایل سرخی خوانده می شود. دراین منطقه زندگی کوچ نشینی رونق دارد و در بخش های اسکان یافته نیز فرهنگ عشیره ای و گویش های متنوع و آداب و رسوم خاص آن ها حاکم است. بررسى هاى تاریخ ایران از اواخر دوره صفویه به بعد نشان مى دهد که ایل بختیارى و در راس آن خوانین بختیارى به دلیل برخوردارى از شرایط ویژه جغرافیایى قلمرو ایلى، سازمان قبیله اى و نظام ایلى منسجم، در بیش تر حوادث و وقایع تاریخى ایران حضورى موثر و فعال داشتند. نوع زندگى، آداب و رسوم حاکم بر جامعه بختیارى و ساخت و بافت روستاها مبین نظام هاى کهنه و نو عشایرى در منطقه است. مجموعه ایل بختیارى همراه با سنن و شیوه هاى خاص زندگى، به تنهایى یکى از جاذبه هاى بى نظیر و چشم گیر این منطقه است. زندگى ایلى با الگوى سکونت و آداب و رسوم ویژه، که مورد علاقه گردشگران و دیدارکنندگان داخلى و خارجى است، یکى از دیدنى هاى جالب توجه قوم لر است. کوچ روهاى بختیارى، زمستان را در دشت هاى شرق خوزستان و تابستان را در بخش هاى غربى منطقه چهارمحال و بختیارى به سر مى برند. آن ها هر ساله از اواخر اردیبهشت ماه از پنج مسیر مختلف همراه با مبارزه اى خستگى ناپذیر با سختى هاى طبیعت، ضمن عبور از رودخانه ها، دره ها، و پشت سر گذاشتن بلندى هاى زردکوه در مناطق معینى از دامنه زاگرس پراکنده مى شوند و نزدیک سه ماه در این منطقه مى مانند و با چراى دام ها در مراتع سرسبز به رمه دارى مشغول مى شوند. نحوه معیشت و زیست، الگوى سکونت و باورداشت ها، سنت ها و آداب و رسوم، طبیعت منحصر به فرد منطقه و سرانجام ویژگى راه هاى ایلى از جمله جاذبه هاى دیدنى شیوه زندگى عشایر بختیارى است.
عشایر قشقایی که با کوچ درازمدت خود خطه اصفهان را به خلیج فارس پیوند می دهند, از مشهور ترین ایلات کشور هستند. ایلات خمسه نیز که شامل ایل عرب, باصری, بهارلو, اینانلو و نفر است یک مجموعه ناهمگون است که برخی از آن ها به دلایل سیاسی در زمان قاجاریه یک جانشین شدند. ایلات خمسه پس از بختیاری ها و قشقایی ها سومین واحد دام داری متحرک ایران به شمار می آیند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
وزارت علوم و تحقیقات و فناوری
مؤسسۀ آموزش عالی جهاد دانشگاهی استان یزد
دانشکدۀ هنر اردکان
موضوع تحقیق:
علت کوچ عشایر افشار به کرمان و بررسی دستبافته ها
کرمان- علت کوچ عشایر افشار به سیرجان و سایر مناطق
موقعیت جغرافیایی
این استان از شمال به خراسان، از شرق به سیستان و بلوچستان، از غرب به یزد و فارس، از جنوب به استان هرمزگان محدود می گردد. اولین استان پهناور از لحاظ مساحت میباشد. کرمان استانی است واقع در مناطق مرکزی و خشک ایران، و علی رغم دارا بودن کوههای نسبتاً بلند در شمال غربی خود، به هیچ رودخانۀ پر آبی آنرا مشروب نمی کند و این کمبود آب و مناطق کم یزرع کوهستانی، سبب شده تا مردم این منطقه را به سایر تولیدات تجاری صنعتی از جمله نساجی و فرش بافی مشغول سازد. همین امر باعث گردیده تا با توجه ی خاص مردم این ناحیه به تولیدات نساجی، شهرت فراوانی نصیب ایشان گردد.
عشایر کرمان
ایلات و عشایر استان کرمان طبق آخرین آمارهایی که از سازمان امور عشایر ایران به ثبت رسیده دارای مشخصات ذیل می باشند:
٭ حدود 90 ایل و طایفه
٭ حدود 22178 خانوار
٭ حدود 131297 نفر جمعیت.
10 درصد از عشایر کل کشور و6 درصد از جمعیت کل استان را تشکیل می دهند.
در استان کرمان 31 ایل و55 طایفه مستقل وجود دارد که هر یک دارای ویژگی خاصی از نظر آداب و رسوم، فرهنگ، گویش، شیوه کوچ و.... می باشند. این ایلات و طوایف نسبت به سایر استان ها از تنوع بیشتری برخوردارند. به طوری که از لحاظ تعداد این استان مقام های نخست را در کشور دارا می باشد. کرمان دومین استان عشایر نشین پس از استان فارس به شمار می آید. و ترکیبی از عشایر فارس، ترک، کُرد، لُر و عرب می باشند. که اغلب از استان های دیگر به صورت مهاجر، تبعیدی، مهاجم و غیره به استان آمده و به کوچ روی پرداخته اند.
همان طور که می دانید عمده فعالیت عشایر کرمان، دامداری بوده است. چرا که نژاد گوسفند منطقه که نژاد بلوچی است. پشم بسیار خوبی برای فرش بافی است این پشم یکدست مایل به کرم با قابلیت رنگ پذیری خوب بوده و مناسب ترین پشم برای صنعت قالی بافی. این نژاد قانع و سازگار و مقاوم و مناسب با اقلیم کویری و مراتع کم بازده می باشند.
از تولیدات سالانه دامی عشایر می توان به گوشت، شیر، کرک و پشم نام برد. که نقش به سزایی در اقتصاد کشور را بر عهده دارند. به طور مثال کرک به عنوان یک تولید بسیار ارزنده و ارز آور می باشد که متاسفانه به دلیل نبود هنگام مناسب بازار یابی و فروش عشایر همیشه متضرر می شوند.
ایل افشار
در بسیاری از کتب کرمان شناسی و دست بافته های عشایری علت کوچ ایل افشار به این منطقه ترس از قدرتمندی این قوم و اتحاد آنها ذکر شده است. در زمان شاه طهماسب بسیاری از ایلات قدرتمند کشور که به نحوی از دستورات حکمرانان محلی اطاعت نمی کردند به مناطق مختلفی فرستاده شدند تا هم از این طریق اتحاد آنها که سبب قدرتمندی آنها شده است از بین برود و هم این که تا زمان قابل توجه ای سرگرم اسکان و مسایل حاشیه ای باشند.
طوایف افشار مستقر در جنوب غربی ایران به طور عمده در کرمان و فارس ساکن هستند.
افشارهای فارس که همچنان ویژگی فرش افشاری را به کار می گیرند در مرز سیرجان و نی ریز روستاهای نی ریز پراکنده اند. بعضی از فرش های افشاری منطقه فارس به طور مشخص در زمره افشارهای کرمان است و طرح و نقش مایه آن ترکیبی از فرش افشار با فرش نی ریز و..... خمسه در استان فارس است. در واقع قالیچه های افشار شرق استان فارس ادامه توسعه فرش بافی افشار کرمان است. در این تحقیق طرح هایی با اسامی محلی حشمت سه کله، جنگل و محمود آبادی معرفی و توصیف می شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
جامعه شناسی، ایل و عشایر
گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار میبردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار میروند. ....
در گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار میبردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار میروند. در برخی از متنهای تاریخی ایران، ایل به مفهوم جامعه اسکان نیافته و چادرنشین، شناسانده شده است فسایی دو اصطلاح ایل و طایفه را از یکدیگر متمایز میکند و ایل را به مردمی که در تمام سال در بیابانها، در چادرهای سیاه زندگانی میکنند و از گرمسیرات به سردسیرات جابه جا میشوند، اطلاق میکند. و طایفه را برای مردمی که کوچ نمیکنند، و از تیرههای ایلات نیستند و در سیاه چادر یا در دهات زندگی میکنند، به کار میبرد؛ اما همو در جایی دیگر برعکس، برخی از گروههای کوچنده مانند «بهاءالدینی» در ناحیه صیصکان، و «سادات میرسالار» درناحیه بهمئی کهکیلویه را که کوچ و ییلاق و قشلاق میکنند، طایفه مینامد. گفتنی است که تاریخ نگاران ایرانی از دوره صفوی به این سو، گه گاه طایفه را به جای ایل، برای معرفی جماعت کوچنده به کار بردهاند. برخی از مردم شناسان ایران برای تمایز میان جامعه ایلی و جامعههای دیگر، ملاکها و ضابطههایی را پیشنهاد کردهاند. از آن جملهاند: وجود ساختار ایلی، یعنی رده بندی تیره و طایفه و جز آن در ایل؛ باور اعضای ایل به تعلقشان به یکی از ردههای این ساختار؛ و داشتن سرزمین مشترک با محدوده معین . دیگر مردم شناس فرانسوی، این ضابطهها را ملاک تشخیص جامعه ایلی دانسته است: ۱. نظام خویشاوندی منسجم و نیرومندی که مسائل و معضلات ایل بر اساس قوانین برآمده از آن نظام، در درون ایل حل و فصل میشود؛ ۲. سازمان اجتماعی و اداری هرمی شکل شاخهای مبتنی بر نظام خویشاوندی؛ ۳. شیوه معیشتی ویژهای که بیشتر بر نگاهداری و پرورش دام استوار است (زراعت در جامعه ایلی در درجه دوم اهمیت قرار دارد و تولید صنایع دستی از نوع ریندگی و بافندگی اشتغال جنبی مردم ایل است)؛ ۴. شیوه زیست خاصی که به شکل کوچندگی و نیمه کوچندگی آشکار میگردد. برخی هم کوچندگی فصلی و تحرک از منزلی به منزل دیگر در قلمروی معین، و معاش مبتنی بر دامپروری را از شاخصههای مهم در شناخت جامعه ایلی میدانند و برای آن دسته از ایلها که زمانی کوچنده بودند و سپس یکجانشین شدند، و ضمن وحدت ایلی خود، از دامداری به کشاورزی روی آوردند، اصطلاح ایل به کار میبرند. ایل را واحدی سیاسی- اجتماعی، مرکب از شماری طایفه متشکل از چند واحد پدر تبار نیز گفتهاند. برخی هم ایل را که مبانی آن در زندگی عشایری و سازمان اجتماعی قبیله نهفته است ، پدید آورنده ساخت ویژهای از قدرت دانسته، بعد سیاسی جامعه عشایری، و تحقیق اتحادیههای سیاسی قبایل و طوایف عشایری را در سازمانی خاص به نام سازمان ایلی یاد کردهاند. ایل را به مفهوم یک واحد مستقل اجتماعی- فرهنگی نیز تعریف کردهاند که سازمان اجتماعی آن قبیلهای، روش زیست آن کوچ نشینی (کامل یا نیمه)، و شیوه معیشت آن بیشتر دامداری است. ساختار اجتماعی ایل به منزله قبیله را، نظام عشیره ای مبتنی بر اتحاد چند عشیره شکل میدهد. هر عشیره از جماعتی ترکیب شده است که افراد آن بر اساس پیوندهای خونی متحد شده و یک واحد مستقل هم بسته را به وجود آوردهاند. با توجه به آنچه گذشت ، میتوان گفت که ساختار اجتماعی و سیاسی ، مهمترین عامل هویت دهنده به جامعه ایلی است. ایل ممکن است جامعهای عشایری، یا جامعهای ده نشین و کشاورز باشد که در صورت اخیر، گلههایش را چوپانان به چرا ببرند. از این رو ،جامعههای کوچ نشین شبان و جامعههای یکجانشین کشاورز تا زمانی که سازمان اجتماعی- سیاسی خود را حفظ کرده باشند، ایل به شمار میروند(۱).
طبقه بندی ایلها
جامعههای ایلی ایران از قومهای گوناگون، با فرهنگها و زبانهای متفاوت برآمده، و در سازمانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منسجمی سامان یافتهاند. هر یک از جامعههای ایلی دارای ویژگیهای قومی و فرهنگی و زبانی مخصوص به خود است. در اسناد تاریخی و رسمی، و در برخی از نوشتههای تحقیقی و قومنگاریهای اخیر، گروههای ایلی- عشایری ایران بر مبنای خاستگاه قومی- زبانی طبقه بندی شدهاند. مستوفی قدیمترین طبقهبندی از ایلات را در دوره صفوی در فهرستی از آمار مالی و نظامی ایران در ۱۱۲۸ق/۱۷۱۶م به دست داده است. بنابراین طبقه بندی ، ایلات به دو گروه بزرگ ایرانی و غیر ایرانی تقسیم شده، و فهرست ایلات و طایفههای وابسته به هر یک از این دو گروه، بنابر توزیع جغرافیایی آنها، نام برده شده است. وی گروه «ایرانی الاصل» راکه با طایفههای دیگر نیامیخته بودند، در ۶ فرقه یا طایفه «صحرانشین» طبقه بندی کرده، و نوشته است که این گروه در کوهها، و بزرگانشان گاه در شهرها زندگی میکنند، این ۶ فرقه اینهاست: ۱. لرها که ۱۱۱۸ جماعتند و در ۴ طایفه بزرگ فیلی ، لک وزند، بختیاری و ممیسنی (ممسنی) با یکدیگر در آمیختهاند؛ ۲. گروس، کلهر و مکری؛ ۳. کردهای خراسان که طوایف بزرگ زعفرانلو، سعدانلو، کوانلو (ظاهرا قوانلو) و دوانلو رادر برمیگیرد؛ ۴. جلایر خراسان؛ ۵. قرائی؛ ۶. جلایی، همو گروه «ایلات بیرونی» یا غیر ایرانی را که از سرزمینهای دیگر به ایران آمده بودند، به دو فرقه عرب و ترک تقسیم کرده است: ترکها را ۶ طایفه نوشته است: ۱. افشار(شاملو، قرخلو و سروانلو)، بیات و دنبلی؛ ۲. قاجار و قجر؛ ۳. شقاقی؛ ۴. زنگنه؛ .۵. قراگوزلو؛ ۶. شاه شیون (شاه سون). فرقه عرب را هم به ۶ طایفه چعب (کعب) ، عرب حویضه (حوزه، هویزه)، عرب فارس، عرب میش مست خراسان، عرب زنگویی و عرب عمری تقسیم کرده است. ماری شیل ایلهای ایران را به ۳ گروه نژادی ترک، لک و عرب جای میدهد. ایلهای ترک را از بازماندگان مهاجمان قبایل ترک ترکستان، لکها را از گروههای هم تبار ایرانی اصیل، و عربهای کرانههای خلیج فارس را از نسل اعراب ساکن در سواحل مقابل خلیج، و ایلهای عرب پراکنده در ایران را منشعب از مهاجمان و فاتحان عرب دانستهاند. وی لرها و بختیاریها را از لکها، و کردها را هم از اعضای خانواده ایرانی ، و وابسته به لکها، و هر دو را از نژاد فرس قدیم میداند. همو فهرستی از ایلات و عشایر ایران بر حسب پراکندگی جغرافیایی آنها باذکر خاستگاههای قومی و زبانی، و شمار چادر یا خانوار آنها به دست میدهد. لمتن ایلهای کوچنده و نیمه کوچنده ایران در دوره اسلامی را در ۳ گروه بزرگ عرب، ترکمن و ترک، و ایلهایی که عرب و ترک نیستند، ردهبندی کرده، و ایلهای وابسته به قوهای کرد، لر، بلوچ و جیل (گیل) را که پیش از حمله اعراب در ایران میزیستهاند، از گروه سوم دانسته است. طبقه بندی دیگری نیز از ایلات بر حسب اقوام و بر اساس وضع کنونی آنها صورت گرفته، و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
عشایر به گروهی اطلاق میگردد که دارای ویژگی های جابه جایی بین قلمروهای ییلاقی - قشلاقی ، وجود ساختار اجتماعی مبتنی بر سلسله مراتب ایلی واتکای اصلی معاش بر دامداری می باشد . عشایر به چه کسانی میگوئیم :1- کوچندگی2- عشیره ای بودن ووجود ساختار ایلی 3- معیشت بر اساس دامداری
جمعیت استان
جمعیت استان خوزستان بر اساس آخرین سرشماری در سال 1375 مرکز آمار ایران 3746772 نفر بر آورد شده که از این تعداد 1910529 نفر مرد و 1836243 نفر زن در قالب 644040 خانوار بوده است . از جمعت استان 62/5 درصد ساکن نقاط شهری ، 36/5 درصد ساکن نقاط روستایی و 1درصد در زمان سرشماری غیر ساکن بوده اند ، نسبت جنسی جمعیت استان 104 محاسبه شده است یعنی به ازای هر یکصد نفر 104 نفر مرد وجود داشته است ، در فاصله سالهای 1365-75 جمعیت استان به طور متوسط از نرخ رشد سالانه 3/4 درصد برخوردار بوده است در حالی که نرخ رشد جمعیت کشور در فاصله زمانی ذکر شده 1/96 درصد بوده است . این استان یکی از گسترده ترین و مهمترین استانهای عشایری کشور محسوب می شود به .طوریکه قلمرو زیستی 25983 خانوار عشایری در فصل قشلاق است.جدول جمعیت عشایری استان خوزستان به تفکیک شهرستان 1377
دوره قشلاقی
دوره ییلاقی
شهرستان
جمعیت
خانوار
جمعیت
خانوار
174993
25983
43894
6923
استان خوزستان
242
33
0
0
امیدیه
18939
2773
759
104
اندیمشک
107
13
181
18
اهواز
36085
5272
17633
2701
ایذه
4951
769
5365
826
باغملک
309
48
309
48
بندر ماهشهر
1021
148
0
0
بهبهان
34580
5480
5141
896
دزفول
1197
126
1304
137
دشت ازادگان
2711
385
199
29
رامهرمز
480
64
450
61
شادگان
1171
147
525
55
شوش
4598
679
148
29
شوشتر
68602
10046
11890
2019
مسجدسلیمان
مساحت استان
استان خوزستان در جنوب غربی کشور ایران قرار دارد و از جنوب به استان بوشهر و خلیج فارس، از مغرب به کشور عراق ، از شمال به استانهای ایلام ، لرستان و اصفهان و از مشرق به استان چهار محال و بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد محدود گردیده و مرکز آن شهر اهواز است ، وسعت این استان 64746 کیلومتر مربع بوده و شامل 16 شهرستان ، 28 شهر ، 36 بخش ، 114 دهستان و 6400 آبادی می باشد. استان خوزستان به دو قسمت کوهستانی و جلگه ای تقسیم شده ، قسمت جلگه ای در جنوب غربی استان قرار دارد که قسمت اعظم این جلگه از آبرفتهای رودهای کارون ، کرخه .و جراحی تشکیل شده و وسعت آن 41 هزار کیلومتر مربع است ، این جلگه با شیب ملایمی به سوی جنوب تا سواحل خلیج فارس امتداد دارد.قسمت کوهستانی در سمت شمال و شمال شرقی استان قرار دارد و بخشی از رشته کوه زاگرس است که ارتفاع آن بتدریج به سمت جلگه کاهش می یابد ، خوزستان دارای آبو هوای معتدل و سرد در ارتفاعات ، نیمه بیابانی در مناطق کوهپایه ای و نیمه بیابانی تا بیابانی در مناطق جلگه ای است، همین اقلیم و جغرافیا ، بستر مناسبی برای زندگی عشایری فراهم نموده است.
ایلها و طوایف عشایری استان
در استان خوزستان ایلها و طوایف مختلفی همچون ایل بختیاری اعراب, ایل قشقایی, ایل بهمئی, ایل بویر احمد سفلی, ترک یارم طالقو و همچون لرها یلرستان زندگی می کنند.براساس نتایج سرشماری اجتماعی- اقتصادی عشایر کوچنده در سال 1377 تعداد 14 ایل و 14 طایف مستقل فقط دوره قشلاقی را در همین استان می گذرانده اند. همچنین تعداد5 ایل و 9 طایف مستقل هم دوره قشلاقی و هم دوره ییلاقی را در این استان زندگی می کرده اند .بیشترین جمعیت عشایری استان را ایل بختیاری تشکیل می دهد که از استانهای چهارمحال و لرستا ن به این استان کوچ می نمایند. به طوری که در سال 1377 بیش از 5/86 درصد جمعیت عشایری در دوره قشلاقی و 3/83 درصد جمعیت عشایری در دوره ییلاقی را عشایربختیاری تشکیل می داده اند
سواد
در آخرین سر شماری عشایر کوچنده 1377 مرکز آمار ایران از مجموع 143845 نفر جمعیت 6 ساله و بیشتر عشایر استان (در دوران قشلاقی) 59839 نفر (65/41 درصد) با سواد بوده است مقایسه نسبت با سوادی در عشایر استان خوزستان و عشایر کل کشور نشانگر پایین بودن میزان سواد در جامعه عشایری استان است به طوری که میزان با سوادی در بین عشایر استان حدود 9 درصد کمتر از میزان فوق در عشایر کل کشور است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
عشایر
کوچ نشینی کهن ترین شیوه زیست بشر است که پابرجا بودن آن تا عصر حاضر از بزرگ ترین جاذبه های این شیوه معیشت است و همین شیوه خاص زندگی سبب شده ایلات و عشایر «دیدنی ترین جاذبه عصر تکنولوژی» لقب بگیرند. عشایر به شیوه اى جذاب و باورنکردنى طى قرن ها وسال هاى طولانى اقدام به حفظ سنن و آداب و رسوم گذشته خود نموده اند و این اصالت به جاذبه اى براى صنعت گردشگرى تبدیل شده است. مسکن عشایر و نوع زندگى آن ها، زبان و موسیقى، غذاهاى محلى، صنایع دستى، رقص و لباس هاى محلى به همراه آیین هاى به جاى آوردن جشن هاى عروسى و محلى از مهم ترین جاذبه هاى ایلات و عشایر است. بارزترین مشخصه ایلات و عشایر شیوه زیست آنان است که بر خلاف یک جا نشینان روستایی و شهری, در کوچ و نقل و انتقال دایمی سیاه چادرها و رمه های خود هستند. عشایر کوچ رو که یکی از جاذبه های مهم گردشگری فرهنگی به شمار می آیند در همه نقاط ایران, در حوزه های غرب و جنوب غرب, شرق و جنوب شرق, شمال غرب, شمال شرق و مرکزی ایران ایلات و عشایر پراکنده شده اند.
ایلات و عشایر حوزه غرب و جنوب ایران
در حوزه غرب و جنوب ایران رشته کوه های زاگرس کشیده شده که دارای بیش از ده میلیون هکتار جنگل بلوط, بادام کوهی و پسته وحشی و آب و هوای مرطوب و مراتع غنی است. وجود خصوصیات طبیعی یاد شده سبب شده ایلات و عشایر متعددی دراین منطقه پراکنده باشند. رشته کوه های زاگرس از کوه های آرارات در شمال آغاز و تا استان فارس در جنوب ایران تداوم یافته و از آن جا به موازات خلیج فارس به شرق کشیده شده و به کوه های پاکستان می رسند. منطقه یاد شده شامل استان های کردستان, کرمانشاه, ایلام, اصفهان, چهارمحال و بختیاری, کهگیلویه و بویر احمد و فارس می شود. وجود ارتفاعات سرسبز و خنک, در کنار دره های پرآب و جنگلی و دشت های معتدل و نسبتا گرم در یک محدوده نزدیک گاه زندگی کوچ نشینی در چارچوب یک منطقه محدود را میسر ساخته و دام داران را از رنج کوچ های طولانی و برون منطقه رهایی بخشیده است.
عشایر کرد از زمان های گذشته در شمالی ترین بخش زاگرس در محدوده استان های آذربایجان غربی و کردستان پراکنده شده اند که امروزه برخی از آن ها در کوهستان های اطراف اسکان یافته اند. ایلات مشهور شکاک, مامش, زرزا, قره پاپاق و... در استان آذربایجان غربی وایلات گلباغی, طوایف اورامانات, طوایف مریوان, طوایف سنندج, طواف بانه, عشایر جوانرود, طوایف سقز و طوایف مستقل در محدوده استان کردستان و کرمانشاه پراکنده شده اند. دراستان کرمانشاه کوچ نشینی هنوز رواج دارد و ایلات کرد جاف, کلهر, قلخانی, سنجابی, گوران و کرند در این منطقه پراکنده شده اند.
ایلات و عشایر کرد ایران نیز به عنوان حافظان آداب و رسوم و سنت هاى این قوم بزرگ از اهمیت خاصى برخوردار هستند و داراى جاذبه هاى گردشگرى فراوانى هستند. جامعه عشایرى جایگاه ویژه اى دارند. قوم کرد از لحاظ فرهنگى سابقه چشمگیرى دارد. زبان، شعر، رقص، موسیقى، آداب و رسوم به جاى مانده در این پهنه از سرزمین ایران قدمتى دیرینه دارند.
طوایف لرستان در یک تقسیم بندی به دو بخش لر و لک تقسیم می شوند که از نظر لهجه, سنن, آداب و رسوم و برخی مسایل مذهبی با یک دیگر تفاوت دارند. ایلات و طوایف لک در شمال و شمال باختری لرستان سکونت دارند و سرزمین لک نشین به صورت خط منحنی در دره های رودخانه سیمره میان بروجرد, نهاوند, خرم آباد, کرمانشاه و ایلام قرار گرفته است. در گذشته لک ها به «طوایف وند» و لرها به «فیلی» شهرت داشتند. الوار ایران در لرستان, بخشی از ایلام, چهارمحال و بختیاری, کهگیلویه و بویر احمد و بخشی از استان فارس و بوشهر زندگی می کنند. در سایر نقاط ایران مثل کرمان نیز طوایف پراکنده لر وجود دارند.
عشایر لر را به لر کوچک(الوار لرستان و ایلام) و لر بزرگ (الوار بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد و ممسنی فارس ) تقسیم می کنند. لک ها در واقع جنوبی ترین قبایل کرد به شمار می آمده اند که امروزه با طوایف لر آمیخته و همسان شده اند. ایل بختیاری که در استان چهارمحال و بختیاری زندگی می کند بزرگ ترین ایل کوچنده کشور ایران است. در منطقه کوهمره که منطقه ای جنگلی بین کازرون و فیروزآباد فارس است ایلات و طوایفی پراکنده شده اند که مهم ترین آن ها ایل سرخی خوانده می شود. دراین منطقه زندگی کوچ نشینی رونق دارد و در بخش های اسکان یافته نیز فرهنگ عشیره ای و گویش های متنوع و آداب و رسوم خاص آن ها حاکم است. بررسى هاى تاریخ ایران از اواخر دوره صفویه به بعد نشان مى دهد که ایل بختیارى و در راس آن خوانین بختیارى به دلیل برخوردارى از شرایط ویژه جغرافیایى قلمرو ایلى، سازمان قبیله اى و نظام ایلى منسجم، در بیش تر حوادث و وقایع تاریخى ایران حضورى موثر و فعال داشتند. نوع زندگى، آداب و رسوم حاکم بر جامعه بختیارى و ساخت و بافت روستاها مبین نظام هاى کهنه و نو عشایرى در منطقه است. مجموعه ایل بختیارى همراه با سنن و شیوه هاى خاص زندگى، به تنهایى یکى از جاذبه هاى بى نظیر و چشم گیر این منطقه است. زندگى ایلى با الگوى سکونت و آداب و رسوم ویژه، که مورد علاقه گردشگران و دیدارکنندگان داخلى و خارجى است، یکى از دیدنى هاى جالب توجه قوم لر است. کوچ روهاى بختیارى، زمستان را در دشت هاى شرق خوزستان و تابستان را در بخش هاى غربى منطقه چهارمحال و بختیارى به سر مى برند. آن ها هر ساله از اواخر اردیبهشت ماه از پنج مسیر مختلف همراه با مبارزه اى خستگى ناپذیر با سختى هاى طبیعت، ضمن عبور از رودخانه ها، دره ها، و