لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
عدالت در دیدگاه علی
ارزش عدالت
امیرمؤمنان(ع) در مقام تبیین ارزش و جایگاه عدالت در پاسخ پرسشی درباره این که آیا ارزش عدالت برتر است یا ارزش بخشش؟ بر این باور است که ارزش عدالت بیشتر است و دو دلیل برای آن ذکر می کنند: .1 «عدالت هر چیزی را در جای خود می نهد، در حالی که بخشش آن را از جای خود خارج می سازد.» (8) در عدل استحقاق های طبیعی و واقعی در نظر گرفته می شود، برخلاف جود که سبب می شود جامعه مانند بدن مریض که یک عضو آن درست کار نمی کند اعضای دیگر، فعالیت های خود را متوجه اصلاح او کنند و بهتر این است که جامعه چنین حالتی را نداشته باشد، «عدالت تدبیر عمومی مردم است در حالی که بخشش، گروه خاصی را شامل می شود»، عدالت قانونی عام همانند چهار راهی است که همواره باید از آن بروند برخلاف جود که حالتی است استثنایی و نمی شود برای آن حساب باز کرد(9)
«فالعدل اشرفهما و افضلهما» پس عدالت شریفتر و برتر از جود است.
علامت این نوع تفکر این است که مسایل اجتماعی بر مسایل فردی تقدم دارد و اصالت با اجتماع است نه فرد، به عبارت دیگر، همیشه باید به مسائل اجتماعی نگاه کلان داشت نه نگاه جزیی و فردی.
عدالت در قانونگذاری
عدالت در بعد حقوق و قانونگذاری در حکومت علوی به معنای جلوگیری از استنباط تبعیض آمیز از قانون بود، زیرا اگر این جریان در اسلام رشد می کرد و وجهه شرعی به خود می گرفت خطری بس بزرگ بود. از جمله مواردی که در این رابطه می توان برشمرد، اقدام خوارج بود که با سوءاستنباط از آیات قرآنی، نظامی حقوقی را ترسیم کردند که اشخاص گناهکار در زمره کافران قرار گرفته و براساس آن از حقوق اجتماعی خود محروم شوند. و امام علی(ع) در برابر چنین استنباط های ناروایی ایستاد و در رد خوارج به سیره نبوی استدلال کرد. (10)
عدالت قضایی و قانونگذاری
عدالت قضایی به این معناست که بعضی از انسان ها حقوق دیگر افراد جامعه را زیر پای می گذارند، در نتیجه نیاز به داوری عادلانه و ممانعت از تضییع حقوق انسان ها در جامعه پدید می آید. این نیاز تنها با نیروی عدالت حقوقی و قضایی مرتفع می شود. (11)
یکی از مصادیق آن، عدالت در کیفر و پاداش است، مقصود از اجرای عدالت آن است که از آن جا که جرم، نوعی ظلم و جفا به حقوق مردم و خارج ساختن مسیر عادی و طبیعی امور و نقض حقوق فردی و اجتماعی به حساب می آید بایستی کسانی را که به خود جرات می دهند و حقوق دیگران را پایمال می کنند به مجازات رساند و متنبه ساخت و حقوق پایمال شده افراد را به آنان بازگرداند.(12)
عدالت اقتصادی
عدالت اقتصادی با مباحث توزیع، گره خورده و هر جا سخن از عدالت اقتصادی است ذهن ما متوجه روش های عادلانه در توزیع درآمدها می شود. سخنان امام علی(ع) نیز ناظر بر این مساله است: «من و تبعیض؟ من و پایمال کردن عدالت؟ اگرهمه اموال عمومی که در اختیارم است مال شخصی خودم بود و می خواستم آن را تقسیم کنم، هرگز تبعیض روا نمی داشتم تا چه رسد که مال، مال خداست و من امانتدار خدایم.» (خطبه 621)
در حکومت علوی عدالت در اخذ مالیات (مانند زکات)، اجرای صحیح آن می باشد. اعتماد به مردم و جلب مشارکت آنان از طریق اتخاذ روش خود ارزیابی و خود تشخیصی در کنار اخلاق و رفتار پسندیده عاملان زکات و رعایت دقیق قوانین توسط آنان، از موارد عدالت در اخذ مالیات می باشد. (نامه، 35)
آثار عدالت از نگاه امام
تقسیم عادلانه قدرت بین طبقات مردم و توزیع عادلانه ثروت بین اقشار متفاوت انسان ها و اعطا و اعتبار منزلت و موقعیت اجتماعی مناسب به طبقات توده ها، سبب پایداری و استحکام بنیه وجودی جامعه است «عدالت باعث استواری مردم است.(13) به وسیله عدالت بین اجزاء و افراد اجتماع صلح و دوستی رواج می یابد. «عدالت اجتماعی، عامل اصلاح مردم است.»(41)
کارکرد عدالت در جامعه ایجاد الفت و همسازی است. یک گروه را با گروه دیگر همساز و هماهنگ می کند، یک بخش را با بخش دیگر الفت می دهد، یک صنعت را با صنعت دیگر هم مقصد می سازد و بالاخره یک قشر را برای قشر دیگر قابل تحمل می نماید: «عدالت دلپذیر و عامل الفت است.» (51)
و دولت ها در سایه دادگری است که می توانند پایدار باشند: «دوام دولت ها به برپایی سنت های عدالت است.» (16) و بالاخره عدالت اجتماعی داروی شفابخش و عمرافزای حیات جامعه می باشد. «عدالت زندگی است.» (17) آثار ارزشمند عدالت در تنظیم جامعه موجب می شود که امام از مؤمنان بخواهد که به دشمن خود ستم نکنند و نسبت به آن که دوست دارند به گناه آلوده نشوند. (خطبه/ 391)
عدالت با حد خوردگان: امام بر این باور است که باید حقیقت اسلام عملی شود اگر کسی گناه کرده باید به همان مقدار مجازات شود ولی این مجازات و گناه سبب محروم شدن او از حقوق شهروندی و سهمیه اش از بیت المال نمی شود.
اجرای عدالت در مورد حیوانات: نه تنها امام عدالت را درباره انسان ها مورد تأکید قرار داده است بلکه در مورد حیوانات نیز از رعایت عدالت غفلت نکرده است. «در رساندن حیواناتی که به عنوان مالیات و زکات اخذ شده به مرکز مقر حکومتی، آن را به دست چوپانی که خیرخواه و مهربان و امین و حافظ بسپار، نه فردی سخت گیر و نه ستمکار که تند براند و نه حیوانات را خسته کند.» (نامه 26)
آموزه های دستوری امام درباره عدالت
تأمل در سیره و روش علی(ع) در پنج سال حکومتش به روشنی نشان می دهد که آن حضرت چون مولایش رسول خدا(ص) در اجرای قانون و پاسداری از حکومت اسلام دقتی بسیار داشته و با تمام توان کارگزاران را به اجرای عدالت و قانونگرایی فرا می خوانده است. از جمله فراخوانی های امام برای اجرای عدالت می توان موارد زیر را نام برد:
1. رعایت انصاف با خدا، مردم و خویشان
امام علی(ع) در نامه به مالک اشتر درباره لزوم رعایت عدالت فرمودند: «با خدا و مردم و با خویشان نزدیک و افرادی از رعیت خود که آنان را دوست داری انصاف را رعایت کن که اگر چنین نکنی، ستم روا داشته ای و کسی که به بندگان خدا ستم روا دارد خدا به جای بندگانش دشمن او خواهد بود... دوست داشتنی ترین چیزها در نزد تو در حق میانه ترین و در عدل فراگیرترین و در جلب خشنودی مردم گسترده ترین باشد.»
علامه حسن زاده آملی در شرح این قسمت نوشته است: «حضرت علی(ع) مالک را به انصاف با خدا و خلق او چه نسبت به خودش و چه نسبت به اعضای خانواده و چه نسبت به رعیت توصیه کرده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
عدالت اجتماعی
هدف از عدالت اجتماعی:
هـــــــــدف مااز بـــــحث عداــــلت اجتـــــــماعـی بیـــان آیـات و روایاتــی است که قران کریـــم و
پیشوایان معصوم در آن ها به حفظ حقوق، و مســــــــاوی بودن تمام مردم در برابر قانون، ونفی تبعیض و استثمار و ظلم فرمان داده اند.
اســـلام مکتب عدل و اعتدال است، راه مستقیم است، وامت اسلامی امت میانه وسط اســـــــت، نظام آن عادلانه است ،توضیح آن که اگر شک دارد شمشـیر هم دارد اگر برنامه برای سلامتی بدن میدهد توجه به رشـــــد معنوی و روح ما هم دارد، اگر نـــــماز دارد زکوة هم دارد، اگر تولی و دوستی اولیاء خدا دارد تـــبری و دوری از دشمنان هم دارد، اگر از علم طرفداری میکند از عــــــمل هم پشتیبانی می نماید، اگر ایمــان را مطــــرح میکند عمل صالح را هم در کنار آن لازم می داند، اگر فرمان به توکل به خدا میدهد دســتور فعالیت و تلاش هم میدهد ،اگر مالکیت را محترم میشمرد قانون منع ضرر و عدم سوء استفاده از مالــکــیت را هم مطرح میکند، اگر دستور عفو میدهد در اجراء حدود فرمان به قاطعیت و اینکه رحم در شما اثر نکند را نیز دارد.
خـــدمت امام می گویند فلانی نمازهای با توجهی می خواند میپرسد «کیف عقله» طــرز تفکر او چگونه اســت؟ یعنی اگر در عبادت فردی کمالی دارد باید در نحوه تعقل و تفــــکر او هم دقت نمود.
رابطه عدالت اجتماعی با جهان بینی الهی:
یــــک سری شعارهای دهن پرکــن در جامعه است که تا از ریشه ای اصیل مایه نگیرد از مرز شعـــــــار خــــارج نمیشود کلمه عدالت اجتماعی نیز از همان شعارهایی است که تمام رژیم ها از آن دم می زنند و خــود را طرفدار آن می دانند ولی عملاً در هیچ رژیمی شما اثر چشمگیری از آن مشاهده نمیکنــد و این به خــاطر آن است که این شعــار به ریشــه ای متصل نیست.
در اســـــــلام مســـــاوات و بــــرابــــری از ریشـــه هــای عمــیقــی سرچــشمـــه میگـــــیرد از قبیــل اینــکه:
1ـ تمام عالم هستی زیر نظر خدای حکیم است و هرج و مرج نیست تا من هم که جزئـــــــــــی از ایــن عالم هستم به دلخواه خود هر کاری را انجام دهم و فقط خودم مطرح باشم.
2ـ تــمام رفتار و کردار حتی افکارها زیر نظر است و خدای ما در کمــــــین است و همه باید در دادگاه عدل او محاکمه شویم.
3ـ همه ما از خــــاک هستیم و عاقبت همه به سوی خاک بر میگردیم و میان ذرات خاک فرقی نیست تا میان من و دیگری فرقی باشد.
صفحه4،5،6کتاب عدالت اجتماعی
4ـ تمام مردم بندگان خداهستندودوستی آن ها مورد رضای خداست و بهترین مردم خیرخواه تری است.
5ـ تمام (1)
5ـ تمام هستی از مرزو قانون به حقی که آفریدگار برای آن ها مقرر داشته اســــــــت تجاوز نمی کند.
6ـ پدر و مادر همه ما یکی است.
ایــــن تفسیر و تلقی از جهان و انسان که همان جهان بینی الهـــی است مساعدترین زمینه برای پذیرش عدالت است و محیط ورفیق و هوسهاست که این زمینه را از بین میبرد.
عدالت خواهی فطری است :
قرآن می فرماید که ما آشنایی با خوبیها و بدیهــــا را بطور فطری در انسان قرار داده ایـــــــــم.« فالِهمها فجورها و تقویها»‹1›.کودکی را در نظر بگیرید که سیبی به شما می سپارد و می رود آبی می خورد و بر می گردد و همین که می بیند شما کمی از سیب را خورده اید ناراحت می شود با نگاه مخصــوص می خواهد چنین بگوید که من شما را امین می دانستم و سیب اماـــــنت بود و چرا به امانت خیـــــــــــانت کــردید! این معنا در ذهن کودک هست خواه به زبان آورد یا نیاورد.
ملاحظه مـــــی فرمایید که بدی خیانت مسئله ای است که نیاز به معلم و مربی ندارد انسان از احســاس و فطرتی که دارد آنرا بد می داند.عدالت هم از چیزهایی که انسان فطرتاً آن را دوست دارد و دلیــــــل آن ایــن اسـت که حتی ستمگران برای ظلم خود دست به توجیه می زنند و سعی میکنند کار خود را عادلانه جـــــــلوه دهند.گاهی چند نفر با شرکت یکدیگر امکاناتی فراهم می کنند و دست به یــــک دزدی می زنند،ولی بعد از آنکه اموال سرقت شده را به مکان دیگری انتقال می دهند و زمان تقسیم می رسد بهــــم مـــــــی گویند بیائید اموال را عادلانه تقسیم کنیم این سخن گاهی ناخودآگاه گفته می شود و اگر هم به زبان نیاورند قلبأ تقسیم عادلانه را دوست دارند.اگر یکی از شرکاء بخواهد ســـــــــهم زیادتری بــردارد ناراحت می شوند.
همیــشه چنـین بوده که اگر کسی برای تحقق بخشیدن به عدالت اجتماعی و یا برای دفاع از جان و مال و مکـــــــتب و کــشور خود کشته شود ویا جلو ستمگران ایستادگی کند،مورد تحسین جهانیان است.واین نیـــست مگر بخاطر اینکه حمایت از عدل و مبارزه با ظلم خواسته عقلی و طبیعی و فطری هر انسانی است قانون عادلانه تنها در سایه مکتب انبیاء است.
شــاید کمتر جامعه ای باشد که از حق وقانون و عدالت سخن نگوید،و کـــــمتر دستگاه اداره کننده ای است که خود را حامی حقوق و مصالح جامعه نداند ما به بررسی می نشینیم و سئوالاتی را طــــــــرح می کنیم،از جمله:
1ـ کدام قانون می تواند صد در صد عادلانه و از استبداد فردی یا گروهی بر کنار باشد؟
1.سوره شمس
کتاب عدالت اجتماعی 7،8،9 صفحه
(2)
2ـ کدام قانون گذار است که هوی وهوس های شخصی او در قانونش اثر نگذاشته باشد؟
3ـ طبق کدام معیار قوانین عادلانه ای مقرر می کنند؟
4ـ از کدام موضع اجتماعی سخن می گویند وحافظ مصالح کدام طبقه و گروه هستند؟
5ـ بر فرض که قانون گذاران از وابستگی های حزبی،قبیله ای،منطقه ای،نژادی وغیره رها باشند از کجا به تـمام ابعاد انسان ها توجه نموده و بازتاب این قوانین دیر یا زود بر ضرر مردم نباشد ما به خاطر همین ســـــئوالات عقیده داریم که عدالت اجتماعی وابسته به قانون عادلانه است و آن جز از راه آفریدگار و مکتب انبیاء امکان ندارد.
عدالت شرط اساسی:
در اســــلام تمام پست های حساس به عهده افراد عادل است،کسانیکه سوء سابقه ای پیش مردم نداشته باشـند و به صلاحیت و پاکی معروف باشند،در دادگستری از قاضی گرفته تا شاهد و منشی همه باید در هر مرحله ای که هستند عادلانه بگویند و بنویسند در نماز جمعه و جماعت باید امام عادل باشد از مرجع تقـــــلید و رهبر انقلاب و مسئول بیت والمال گرفته تا مسئله طلاق و جدایی از همسر در همه این موارد پای عـــــــدالت در کار است،در خبرگزاری تنها به خبر افراد عادل اطمینان می شود.کوتاه سخن آنکه اســـــــــــلام اهمیت خاصی به عدالت داده و آن را در تار و پود جامعه و در مسائل حقوقی واجتماعی و خانوادگی و اقتصادی شرط اساسی دانسته است.
اهمیت عدا لت در روا یات :
«قال رسول الله صلی علیه و آلــه: «عَدلَ ساعه مِن عِباده سبعین قیام لَیلَها و صِیامَ نهارها » (1) پیامبر گرامی اسلام فرمود : یک ساعت عدالت از هفتاد سال عبادتی که روزهای آن روزه و شبهای آن احیاء داشته باشید بهتر است.
خــــد مـــا ت اجــتماعی:
خدمات اجتماعی چنانچه میدانیم از ترکیب دو کلمه«خدمات»و«اجتماعی» تشکیل است.در لـــــغت نامه هــــــــــا معـــــــانی “ Social Services”شــــــــده و مترادف انگلیســـــــــــی آن
مختلفی برای«خدمت»بیان شده است از آن جـــــــمله:کار کردن برای کسی،بندگی کردن،هدیه،تعظیم و نخستین معنی آن«انجام کاری برای کسی» علیرغم اینکه به
1.جامع السعادات جلد 2 صفحه 223
کتاب عدالت اجتماعی صـــفحه 10،11
(3)
پسوند«اجتماع» وضوح«خدمت» در رابطه با حداقل دو انسان معنی پیدا می کند و مفهوم جــــدی و عمیق تری به آن می بخشد یعنی خدمتی که در ظرف اجـتماع تجلّی پیدا میکند و در مناسبات انسانی تحقق می یابد.
.
مفهوم خدما ت اجتماعی در متون اسلامی :
قریـب هزار و چهار صد سال قبل،آیین مقدس اسلام،درسی را به مسلمین آموخته است که نمونه های آن بهـــترین سرمشق خدمات اجتماعی واقعی و بدور از هر گونه ریا و منت و آزار و تنها با قصد و نیت الهی برای بشر معتقد و آگاه امروزی است وتجلی آن را در وجود گرانقدرمولای متقیان علی بن ابی طالب(ع)
می توان ســــــــــراغ گرفـــــــت که در تمام دوران خصوصی و اجتماعی و سیاسی خود بهترین یاور و مددکامحرومان و نیازمندان و بی سرپرستان و بی پناهان بوده اند و در حکــــومت پر از عدالت اجتماعی پنج ساله خویش علمی ترین الگو ها را در جهت چگونـــــگی ارائه خدمات اجتماعی به مستضعفین ارائه فرموده اند .
قرآن مجید،در اغلب موارد به خدــــــمات اجتماعی،به قدری دقیق، برنامه همه جانبه را ارائه می دهد که امروزه می توان بهترین الهام بخش کارگزاران مؤســــــــــــــسات رفاهی اجتماعی جامعه اسلامی باشد.
به چند روایت مـــــــــــــی توان برای اهمیت موضوع اشــــــــــــــــــــاره نمود از جمله یکی از آن ها پیـــــامبر اکـــرم(ص):«برترین اعمال از نظر خداوند،خنک ساختن دلهای سوخته تشنه گان و سیر کردن شکم های گرسنه است قسم بر آنکه هستی محمــــد(ص) در اخــــتیار اوست ایمان به من نیاورده آن که سیر بخوابد و برادر مسلمان یا همسایه او گرسنه باشد.»
در مفهوم خدمات اجتماعی از دیدگاه اسلام، به جنبه های روانی نیـــــز توجه فراوانی شده است و رسول گرامی خدا مسرور ساختن مسلمان را محبوبترین عمل نزد خداوند معرفی می کند.حاصل این ســـخن که مفهوم «خدمات اجتــــماعی در اسلام» مفهوم روشن و همه جانبه ای است که در رابطه با گروه های ویژه اجتماعی نظیر ایـــــــــتام،سالمندان،ارحـــام،مستمندان،مساکین،مظلومان و... اهمیت خاص پیدا می کند.
کتاب مقدمه ای بر خدمات اجتماعی در اسلام صفحه1،10،11،12،17
(4)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
عدالت اجتماعی
هدف از عدالت اجتماعی:
هـــــــــدف مااز بـــــحث عداــــلت اجتـــــــماعـی بیـــان آیـات و روایاتــی است که قران کریـــم و
پیشوایان معصوم در آن ها به حفظ حقوق، و مســــــــاوی بودن تمام مردم در برابر قانون، ونفی تبعیض و استثمار و ظلم فرمان داده اند.
اســـلام مکتب عدل و اعتدال است، راه مستقیم است، وامت اسلامی امت میانه وسط اســـــــت، نظام آن عادلانه است ،توضیح آن که اگر شک دارد شمشـیر هم دارد اگر برنامه برای سلامتی بدن میدهد توجه به رشـــــد معنوی و روح ما هم دارد، اگر نـــــماز دارد زکوة هم دارد، اگر تولی و دوستی اولیاء خدا دارد تـــبری و دوری از دشمنان هم دارد، اگر از علم طرفداری میکند از عــــــمل هم پشتیبانی می نماید، اگر ایمــان را مطــــرح میکند عمل صالح را هم در کنار آن لازم می داند، اگر فرمان به توکل به خدا میدهد دســتور فعالیت و تلاش هم میدهد ،اگر مالکیت را محترم میشمرد قانون منع ضرر و عدم سوء استفاده از مالــکــیت را هم مطرح میکند، اگر دستور عفو میدهد در اجراء حدود فرمان به قاطعیت و اینکه رحم در شما اثر نکند را نیز دارد.
خـــدمت امام می گویند فلانی نمازهای با توجهی می خواند میپرسد «کیف عقله» طــرز تفکر او چگونه اســت؟ یعنی اگر در عبادت فردی کمالی دارد باید در نحوه تعقل و تفــــکر او هم دقت نمود.
رابطه عدالت اجتماعی با جهان بینی الهی:
یــــک سری شعارهای دهن پرکــن در جامعه است که تا از ریشه ای اصیل مایه نگیرد از مرز شعـــــــار خــــارج نمیشود کلمه عدالت اجتماعی نیز از همان شعارهایی است که تمام رژیم ها از آن دم می زنند و خــود را طرفدار آن می دانند ولی عملاً در هیچ رژیمی شما اثر چشمگیری از آن مشاهده نمیکنــد و این به خــاطر آن است که این شعــار به ریشــه ای متصل نیست.
در اســـــــلام مســـــاوات و بــــرابــــری از ریشـــه هــای عمــیقــی سرچــشمـــه میگـــــیرد از قبیــل اینــکه:
1ـ تمام عالم هستی زیر نظر خدای حکیم است و هرج و مرج نیست تا من هم که جزئـــــــــــی از ایــن عالم هستم به دلخواه خود هر کاری را انجام دهم و فقط خودم مطرح باشم.
2ـ تــمام رفتار و کردار حتی افکارها زیر نظر است و خدای ما در کمــــــین است و همه باید در دادگاه عدل او محاکمه شویم.
3ـ همه ما از خــــاک هستیم و عاقبت همه به سوی خاک بر میگردیم و میان ذرات خاک فرقی نیست تا میان من و دیگری فرقی باشد.
صفحه4،5،6کتاب عدالت اجتماعی
4ـ تمام مردم بندگان خداهستندودوستی آن ها مورد رضای خداست و بهترین مردم خیرخواه تری است.
5ـ تمام (1)
5ـ تمام هستی از مرزو قانون به حقی که آفریدگار برای آن ها مقرر داشته اســــــــت تجاوز نمی کند.
6ـ پدر و مادر همه ما یکی است.
ایــــن تفسیر و تلقی از جهان و انسان که همان جهان بینی الهـــی است مساعدترین زمینه برای پذیرش عدالت است و محیط ورفیق و هوسهاست که این زمینه را از بین میبرد.
عدالت خواهی فطری است :
قرآن می فرماید که ما آشنایی با خوبیها و بدیهــــا را بطور فطری در انسان قرار داده ایـــــــــم.« فالِهمها فجورها و تقویها»‹1›.کودکی را در نظر بگیرید که سیبی به شما می سپارد و می رود آبی می خورد و بر می گردد و همین که می بیند شما کمی از سیب را خورده اید ناراحت می شود با نگاه مخصــوص می خواهد چنین بگوید که من شما را امین می دانستم و سیب اماـــــنت بود و چرا به امانت خیـــــــــــانت کــردید! این معنا در ذهن کودک هست خواه به زبان آورد یا نیاورد.
ملاحظه مـــــی فرمایید که بدی خیانت مسئله ای است که نیاز به معلم و مربی ندارد انسان از احســاس و فطرتی که دارد آنرا بد می داند.عدالت هم از چیزهایی که انسان فطرتاً آن را دوست دارد و دلیــــــل آن ایــن اسـت که حتی ستمگران برای ظلم خود دست به توجیه می زنند و سعی میکنند کار خود را عادلانه جـــــــلوه دهند.گاهی چند نفر با شرکت یکدیگر امکاناتی فراهم می کنند و دست به یــــک دزدی می زنند،ولی بعد از آنکه اموال سرقت شده را به مکان دیگری انتقال می دهند و زمان تقسیم می رسد بهــــم مـــــــی گویند بیائید اموال را عادلانه تقسیم کنیم این سخن گاهی ناخودآگاه گفته می شود و اگر هم به زبان نیاورند قلبأ تقسیم عادلانه را دوست دارند.اگر یکی از شرکاء بخواهد ســـــــــهم زیادتری بــردارد ناراحت می شوند.
همیــشه چنـین بوده که اگر کسی برای تحقق بخشیدن به عدالت اجتماعی و یا برای دفاع از جان و مال و مکـــــــتب و کــشور خود کشته شود ویا جلو ستمگران ایستادگی کند،مورد تحسین جهانیان است.واین نیـــست مگر بخاطر اینکه حمایت از عدل و مبارزه با ظلم خواسته عقلی و طبیعی و فطری هر انسانی است قانون عادلانه تنها در سایه مکتب انبیاء است.
شــاید کمتر جامعه ای باشد که از حق وقانون و عدالت سخن نگوید،و کـــــمتر دستگاه اداره کننده ای است که خود را حامی حقوق و مصالح جامعه نداند ما به بررسی می نشینیم و سئوالاتی را طــــــــرح می کنیم،از جمله:
1ـ کدام قانون می تواند صد در صد عادلانه و از استبداد فردی یا گروهی بر کنار باشد؟
1.سوره شمس
کتاب عدالت اجتماعی 7،8،9 صفحه
(2)
2ـ کدام قانون گذار است که هوی وهوس های شخصی او در قانونش اثر نگذاشته باشد؟
3ـ طبق کدام معیار قوانین عادلانه ای مقرر می کنند؟
4ـ از کدام موضع اجتماعی سخن می گویند وحافظ مصالح کدام طبقه و گروه هستند؟
5ـ بر فرض که قانون گذاران از وابستگی های حزبی،قبیله ای،منطقه ای،نژادی وغیره رها باشند از کجا به تـمام ابعاد انسان ها توجه نموده و بازتاب این قوانین دیر یا زود بر ضرر مردم نباشد ما به خاطر همین ســـــئوالات عقیده داریم که عدالت اجتماعی وابسته به قانون عادلانه است و آن جز از راه آفریدگار و مکتب انبیاء امکان ندارد.
عدالت شرط اساسی:
در اســــلام تمام پست های حساس به عهده افراد عادل است،کسانیکه سوء سابقه ای پیش مردم نداشته باشـند و به صلاحیت و پاکی معروف باشند،در دادگستری از قاضی گرفته تا شاهد و منشی همه باید در هر مرحله ای که هستند عادلانه بگویند و بنویسند در نماز جمعه و جماعت باید امام عادل باشد از مرجع تقـــــلید و رهبر انقلاب و مسئول بیت والمال گرفته تا مسئله طلاق و جدایی از همسر در همه این موارد پای عـــــــدالت در کار است،در خبرگزاری تنها به خبر افراد عادل اطمینان می شود.کوتاه سخن آنکه اســـــــــــلام اهمیت خاصی به عدالت داده و آن را در تار و پود جامعه و در مسائل حقوقی واجتماعی و خانوادگی و اقتصادی شرط اساسی دانسته است.
اهمیت عدا لت در روا یات :
«قال رسول الله صلی علیه و آلــه: «عَدلَ ساعه مِن عِباده سبعین قیام لَیلَها و صِیامَ نهارها » (1) پیامبر گرامی اسلام فرمود : یک ساعت عدالت از هفتاد سال عبادتی که روزهای آن روزه و شبهای آن احیاء داشته باشید بهتر است.
خــــد مـــا ت اجــتماعی:
خدمات اجتماعی چنانچه میدانیم از ترکیب دو کلمه«خدمات»و«اجتماعی» تشکیل است.در لـــــغت نامه هــــــــــا معـــــــانی “ Social Services”شــــــــده و مترادف انگلیســـــــــــی آن
مختلفی برای«خدمت»بیان شده است از آن جـــــــمله:کار کردن برای کسی،بندگی کردن،هدیه،تعظیم و نخستین معنی آن«انجام کاری برای کسی» علیرغم اینکه به
1.جامع السعادات جلد 2 صفحه 223
کتاب عدالت اجتماعی صـــفحه 10،11
(3)
پسوند«اجتماع» وضوح«خدمت» در رابطه با حداقل دو انسان معنی پیدا می کند و مفهوم جــــدی و عمیق تری به آن می بخشد یعنی خدمتی که در ظرف اجـتماع تجلّی پیدا میکند و در مناسبات انسانی تحقق می یابد.
.
مفهوم خدما ت اجتماعی در متون اسلامی :
قریـب هزار و چهار صد سال قبل،آیین مقدس اسلام،درسی را به مسلمین آموخته است که نمونه های آن بهـــترین سرمشق خدمات اجتماعی واقعی و بدور از هر گونه ریا و منت و آزار و تنها با قصد و نیت الهی برای بشر معتقد و آگاه امروزی است وتجلی آن را در وجود گرانقدرمولای متقیان علی بن ابی طالب(ع)
می توان ســــــــــراغ گرفـــــــت که در تمام دوران خصوصی و اجتماعی و سیاسی خود بهترین یاور و مددکامحرومان و نیازمندان و بی سرپرستان و بی پناهان بوده اند و در حکــــومت پر از عدالت اجتماعی پنج ساله خویش علمی ترین الگو ها را در جهت چگونـــــگی ارائه خدمات اجتماعی به مستضعفین ارائه فرموده اند .
قرآن مجید،در اغلب موارد به خدــــــمات اجتماعی،به قدری دقیق، برنامه همه جانبه را ارائه می دهد که امروزه می توان بهترین الهام بخش کارگزاران مؤســــــــــــــسات رفاهی اجتماعی جامعه اسلامی باشد.
به چند روایت مـــــــــــــی توان برای اهمیت موضوع اشــــــــــــــــــــاره نمود از جمله یکی از آن ها پیـــــامبر اکـــرم(ص):«برترین اعمال از نظر خداوند،خنک ساختن دلهای سوخته تشنه گان و سیر کردن شکم های گرسنه است قسم بر آنکه هستی محمــــد(ص) در اخــــتیار اوست ایمان به من نیاورده آن که سیر بخوابد و برادر مسلمان یا همسایه او گرسنه باشد.»
در مفهوم خدمات اجتماعی از دیدگاه اسلام، به جنبه های روانی نیـــــز توجه فراوانی شده است و رسول گرامی خدا مسرور ساختن مسلمان را محبوبترین عمل نزد خداوند معرفی می کند.حاصل این ســـخن که مفهوم «خدمات اجتــــماعی در اسلام» مفهوم روشن و همه جانبه ای است که در رابطه با گروه های ویژه اجتماعی نظیر ایـــــــــتام،سالمندان،ارحـــام،مستمندان،مساکین،مظلومان و... اهمیت خاص پیدا می کند.
کتاب مقدمه ای بر خدمات اجتماعی در اسلام صفحه1،10،11،12،17
(4)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
عدالت در اندیشه دینی
اسلام، تنها نسخه مکتوب نیست. تنها در وجود لفظی و وجود کتبی خلاصه نشده است. رهبران معصوم ما تجسّم واقعی حقیقت اسلام در زمان خود بوده اند. امیرمؤمنان که خود امکان اداره حکومت در سالیان محدود به دست آورد، زیباترین چهره عدالت اجتماعی را به نمایش گذاشت؛ به گونه ای که گفتند به خاطر شدت عدالت در محراب عبادت کشته شد. در زندگی شخصی، زندگی فرزندان و نزدیکان، در عرصه قضایی، در عرصه سیاسی و اقتصادی جامعه، به بهترین وجه چهره عدالت را مجسم ساخت. او پوشاکی تن آزار و خوراکی دشوارخوار داشت و به همین جهت مورد اعتراض اصحاب قرار گرفت (94) ولی هرگز از این سیره کناره گیری نکرد. وی در معرفی خود، در مصدر حکومت تمام کشور پهناور اسلامی فریاد برآورد که: امام شما از دنیا به دو جامه فرسوده و دو قرص نان بسنده کرده است، (05) با اینکه خود می گفت: می دانستم چگونه عسل پالوده و مغز)درروز( گندم و بافته ابریشم به کار برم. ولی همراهی با محرومانی که احتمالاً در اقصی نقاط کشور اسلامی حسرت گرده نانی را ببرند و سیر نخوابند را بر هوای نفس ترجیح می داد و به صراحت می فرمود: آیا راضی شوم که به من امیرالمؤمنین بگویند ولی با آنان در مشکلات روزگار شریک نشوم و در سختی زندگی نمونه ای برای آنان نباشم؟! (15)
حضرتش در مسأله عدالت اجتماعی و مساوات با دیگران، تنها به زندگی شخصی خویش
نمی نگریست، بلکه فرزند و برادر و... را نیز مراقبت می کرد و بر طبق آیه شریفه ...قوا أنفسکم و أهلیکم ناراً... (25) پس از خود از اهل مراقبت می کرد.
در نامه ای به یکی از کارگزاران خود از سأ استفاده و اسراف کاری وی نسبت به بیت المال انتقاد کرد و نوشت: به خدا سوگند اگر حسن و حسین مثل عمل تو را انجام داده بودند، از من روی خوش نمی دیدند و از سوی من به آرزوی خویش نمی رسیدند تا آنکه حق از آنان بازستانم و اثر ظلم پدید آمده را باطل کنم. (35) شیوه برخورد ایشان با عقیل که در اثر نداری و گرسنگی فرزندانش به تیرگی گراییده بودند، مشهور است. (45) یاران و همراهان خلیفه قبل نیز از این عمومیت و شمول در عرصه عدالت ناخرسند بودند و تقسیم مساوی بیت المال را برنتافتند و به حضرت امیر (ع) ش کوه بردند. آنان را نظر آن بود که براساس سبقت در جهاد و اسلام و نژاد عربی، سهم بیت المال متفاوت باشد و امکانات دولت همچنانکه در دوره عثمان و عمر تقسیم می شد، تقسیم شود. حضرت امیر (ع ) فرمود: اگر این بیت المال مال و حال )اینگونه رفتار نکنم (شخصی خودم بود نیز به تساوی تقسیم می کردم، پس چگونه آنکه مال، مال خداست. (55)
وی بر تساوی همه در برابر قانون تأکید می کرد. به فرزندانش توصیه کرد که در قصاص قاتل وی فقط به او بسنده کنند و آنهم فقط یک ضربه در برابر یک ضربه ای که وی وارد ساخته است. (65)
به اجرای عدالت توسط کارگزاران حساس بود و از ظلم آنان به کمترین مردم، از جهت حمایت و موقعیت اجتماعی، بر می آشفت و با شدت برخورد و سخت تهدید می کرد. (75)
در حقیقت چهره مجسم عدالت اسلامی روشن تر از آثار مکتوب و ملفوظ اسلامی برارزش والای این محور اساسی اداره جامعه دلالت دارد و جایگاه رفیع و بی بدیل آن رامی نماید.
امام خمینی و مباحث مفهومی در حوزه عدالت اجتماعی
امام خمینی در تعریف عدالت به مفهوم لغوی و ریشه آن بسنده کرده اند و می نویسند:
«بدان که عدالت عبارت است از حد وسط بین افراط و تفریط و آن از امّهات فضایل اخلاقیه است. (85)
و در کلامی دیگر به فطری بودن عدالت در سرشت انسان پرداخته اند:
فطرتاً در مقابل قسمت عادلانه خاضع است و از جور و اعتساف فطرتا انسان گریزان و متنفّر است. از فطرتهای الهیه که در کمون ذات بشر مخمّر است حب عدل و خضوع در مقابل آن است و بغض ظلم و عدم انقیاد در پیش آن است اگر خلاف آن را دید بداند در مقدمات نقصی است. (95)
چون عدالت خواهی و عدالت گستری امری فطری است، مرور زمان آن را کهنه نمی کند و اصلی دایمی و مستمر محسوب می شود:
«اجرای قوانین بر معیار قسط و جلوگیری از ستمگری و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردی و اجتماعی ومنع از فساد و فحشا و کجروی ها و آزادی بر معیار عقل و عدل و استقلال و خودکفایی و جلوگیری از استعمار، استثمار و استعباد، و حدود و قصاص و تعزیرات بر میزان عدل... و صدها از این قبیل چیزهایی نیست که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی کهنه شود. (06)
جدای از فطری و دایمی بودن عدالت اجتماعی توجه به عمومی بودن عدالت، به طوری که گستره آن همه افراد جامعه را بگیرد.
اجرای آن برای همه علی السویه باشد و توجه به فایده مندی آن برای اقشار محروم مورد توجه ویژه ایشان بوده است:
«در جمهوری اسلامی برای فقرا فکر رفاه خواهد شد. مستمندان به حقوق خودشان می رسند. عدالت الهی سایه می افکند. (16)
«عدالت اسلامی را می خواهیم در این مملکت برقرار کنیم. یک همچو اسلامی که در آن عدالت باشد. اسلامی که در آن هیچ ظلم نباشد. اسلامی که آن شخص اوّل با آن فرد آخر همه علی السوأ در مقابل قانون باشد. (26)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
عدالت در اندیشه دینی
اسلام، تنها نسخه مکتوب نیست. تنها در وجود لفظی و وجود کتبی خلاصه نشده است. رهبران معصوم ما تجسّم واقعی حقیقت اسلام در زمان خود بوده اند. امیرمؤمنان که خود امکان اداره حکومت در سالیان محدود به دست آورد، زیباترین چهره عدالت اجتماعی را به نمایش گذاشت؛ به گونه ای که گفتند به خاطر شدت عدالت در محراب عبادت کشته شد. در زندگی شخصی، زندگی فرزندان و نزدیکان، در عرصه قضایی، در عرصه سیاسی و اقتصادی جامعه، به بهترین وجه چهره عدالت را مجسم ساخت. او پوشاکی تن آزار و خوراکی دشوارخوار داشت و به همین جهت مورد اعتراض اصحاب قرار گرفت (94) ولی هرگز از این سیره کناره گیری نکرد. وی در معرفی خود، در مصدر حکومت تمام کشور پهناور اسلامی فریاد برآورد که: امام شما از دنیا به دو جامه فرسوده و دو قرص نان بسنده کرده است، (05) با اینکه خود می گفت: می دانستم چگونه عسل پالوده و مغز)درروز( گندم و بافته ابریشم به کار برم. ولی همراهی با محرومانی که احتمالاً در اقصی نقاط کشور اسلامی حسرت گرده نانی را ببرند و سیر نخوابند را بر هوای نفس ترجیح می داد و به صراحت می فرمود: آیا راضی شوم که به من امیرالمؤمنین بگویند ولی با آنان در مشکلات روزگار شریک نشوم و در سختی زندگی نمونه ای برای آنان نباشم؟! (15)
حضرتش در مسأله عدالت اجتماعی و مساوات با دیگران، تنها به زندگی شخصی خویش
نمی نگریست، بلکه فرزند و برادر و... را نیز مراقبت می کرد و بر طبق آیه شریفه ...قوا أنفسکم و أهلیکم ناراً... (25) پس از خود از اهل مراقبت می کرد.
در نامه ای به یکی از کارگزاران خود از سأ استفاده و اسراف کاری وی نسبت به بیت المال انتقاد کرد و نوشت: به خدا سوگند اگر حسن و حسین مثل عمل تو را انجام داده بودند، از من روی خوش نمی دیدند و از سوی من به آرزوی خویش نمی رسیدند تا آنکه حق از آنان بازستانم و اثر ظلم پدید آمده را باطل کنم. (35) شیوه برخورد ایشان با عقیل که در اثر نداری و گرسنگی فرزندانش به تیرگی گراییده بودند، مشهور است. (45) یاران و همراهان خلیفه قبل نیز از این عمومیت و شمول در عرصه عدالت ناخرسند بودند و تقسیم مساوی بیت المال را برنتافتند و به حضرت امیر (ع) ش کوه بردند. آنان را نظر آن بود که براساس سبقت در جهاد و اسلام و نژاد عربی، سهم بیت المال متفاوت باشد و امکانات دولت همچنانکه در دوره عثمان و عمر تقسیم می شد، تقسیم شود. حضرت امیر (ع ) فرمود: اگر این بیت المال مال و حال )اینگونه رفتار نکنم (شخصی خودم بود نیز به تساوی تقسیم می کردم، پس چگونه آنکه مال، مال خداست. (55)
وی بر تساوی همه در برابر قانون تأکید می کرد. به فرزندانش توصیه کرد که در قصاص قاتل وی فقط به او بسنده کنند و آنهم فقط یک ضربه در برابر یک ضربه ای که وی وارد ساخته است. (65)
به اجرای عدالت توسط کارگزاران حساس بود و از ظلم آنان به کمترین مردم، از جهت حمایت و موقعیت اجتماعی، بر می آشفت و با شدت برخورد و سخت تهدید می کرد. (75)
در حقیقت چهره مجسم عدالت اسلامی روشن تر از آثار مکتوب و ملفوظ اسلامی برارزش والای این محور اساسی اداره جامعه دلالت دارد و جایگاه رفیع و بی بدیل آن رامی نماید.
امام خمینی و مباحث مفهومی در حوزه عدالت اجتماعی
امام خمینی در تعریف عدالت به مفهوم لغوی و ریشه آن بسنده کرده اند و می نویسند:
«بدان که عدالت عبارت است از حد وسط بین افراط و تفریط و آن از امّهات فضایل اخلاقیه است. (85)
و در کلامی دیگر به فطری بودن عدالت در سرشت انسان پرداخته اند:
فطرتاً در مقابل قسمت عادلانه خاضع است و از جور و اعتساف فطرتا انسان گریزان و متنفّر است. از فطرتهای الهیه که در کمون ذات بشر مخمّر است حب عدل و خضوع در مقابل آن است و بغض ظلم و عدم انقیاد در پیش آن است اگر خلاف آن را دید بداند در مقدمات نقصی است. (95)
چون عدالت خواهی و عدالت گستری امری فطری است، مرور زمان آن را کهنه نمی کند و اصلی دایمی و مستمر محسوب می شود:
«اجرای قوانین بر معیار قسط و جلوگیری از ستمگری و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردی و اجتماعی ومنع از فساد و فحشا و کجروی ها و آزادی بر معیار عقل و عدل و استقلال و خودکفایی و جلوگیری از استعمار، استثمار و استعباد، و حدود و قصاص و تعزیرات بر میزان عدل... و صدها از این قبیل چیزهایی نیست که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی کهنه شود. (06)
جدای از فطری و دایمی بودن عدالت اجتماعی توجه به عمومی بودن عدالت، به طوری که گستره آن همه افراد جامعه را بگیرد.
اجرای آن برای همه علی السویه باشد و توجه به فایده مندی آن برای اقشار محروم مورد توجه ویژه ایشان بوده است:
«در جمهوری اسلامی برای فقرا فکر رفاه خواهد شد. مستمندان به حقوق خودشان می رسند. عدالت الهی سایه می افکند. (16)
«عدالت اسلامی را می خواهیم در این مملکت برقرار کنیم. یک همچو اسلامی که در آن عدالت باشد. اسلامی که در آن هیچ ظلم نباشد. اسلامی که آن شخص اوّل با آن فرد آخر همه علی السوأ در مقابل قانون باشد. (26)