لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
انسان از نظر اسلام
مقدمه
انسان مهمترین موضوع مورد بحث همه مکتبها بوده و هست . مکتبهای الهی هدایت یک انسان را محور اصلی رسالت خود قرار دادهاند وهدف و نقش و تلاش بیوقفة خود را در هدایت و راهبری او جستجو کردهاند .
در مکتبهای غیر الهی نیز گرچه تغییر و تحولات تاریخ را به عوامل دیگری غیر از انسان نسبت دادهاند اما باز انسان به عنوان اصلیترین موضوع مورد بحث آنها مطرح شده است .
از آنجا که بخش اصلی و مهم مدیریت منابع انسانی است ، مهمترین بحث در مدیریت قطعا ً بحث پیرامون انسان خواهد بود . انسان در مکاتب الهی سرگذشت شگفت و جالبی دارد . میتواند مسیری طولانی و پرفراز و نشیب را بپیماد که از بلندای علیین تا پرتگاه سافلین فاصله دارد . او هدف آفرینش است و منبع تمامی خیرات و شرارتها . او جهان را به تسخیر خویش درمیآورد و در خلقتش ملائک به سجدة او فرمان داده میشوند .
از نظر اسلام و قرآن انسان موجودی است که از جهانی برتر به این کرة خاکی هبوط کرده است ، او امانت دار الهی ، مسجود ملائکه ، آگاه به اسماء الله و از همه بالاتر جانشین خدا در زمین است . او تنها موجودی است که در میان جانداران از آفرینشی دیگر است که در میان جانداران از آفرینشی دیگر است و دارای روح خدایی . در صورت انحراف میتواند به پرتگاهی سقوط کند که هیچ حیوان درندهای هرگز یارای آنهمه وحشیگری را ندارد و سرانجام موجودی است که در نهاد او مجموعهای از خصوصیات متضاد یافت میشود .
الف- خلقت انسان
در مورد خلقت انسان دیدگاههای مختلفی وجود دارد.
1- اکثریت فلاسفه و دانشمندان به خصوص تا قرن هجدهم خلقت آدمی را همچون صاحبان ادیان الهی خلقتی مستقل دانستهاند و آن را به جریان تکامل انواع متصل نکردهاند .
2- در اواسط قرن هجدهم نظریه تحول توسط لامارک (1829-1744) مطرح شد و سپس مشهورترین فردی که روی این نظریه کارکرد چارلز داروین (1882-1809) است که کتاب معروف خو را به نام « بنیاد انواع و جریان آن در انتخاب طبیعی» به رشته تحریر در آورد . به دنبال انتقادهایی که از نظریه داروین شده ، نظریه موتاسیون (جهش) بوسیله دانشمند هلندی در اصلاح و تکامل نظریه داروین مطرح شد که مورد توجه دانشمندان جامعه شناسی چون مورگان و هولدان قرار گرفت .
3-خلقت انسان از نظر اسلام و قرآن با خلقت حضرت آدم که از پیامبران الهی است آغاز میشود . اسلام وبطور کلی مکتبهای الهی ، بیفرهنگی وتوحش انسانهای اولیه را رد میکنند و معتقدند که هبوط آدم و حوا به عنوان انسانهای نخستین به زمین خاکی سرآغاز زندگی انسان را تشکیل میدهد که همراه با تشکیل خانواده و فرهنگ الهی انسانی بوده است .
قرآن کریم در دو گروه از آیات ، موضوع خلقت انسان را تبیین میکند . دسته اول آیاتی هستند که به جریان طبیعی خلقت انسان مربوط است که از ماده زمینی آغاز میگردد ،به صورت نطفه در میآید ، در مجرای تبدیلات جنینی به علقه و مضغه تبدیل میشود و پس از مرحله استخوان بندی و تکامل جنین ، تولد کودک صورت میگیرد . از جملة این آیات ، آیه 12 تا 14 سوره مؤمنون است :
و لقد خلقنا الانسان من سلاله من طین ثم جعلناه نطفه فی قرار مکین ثم جعلنا النطفه علقه فخلقنا العلقه مضغه فخلقنا المضعه عظاما فکسونا العظام لحما ثم انشاناه خلقا اخر فتبارک الله احسن الخالقین .
« ما انسان را از (حقیقتی) که از گل بیرون کشیده شده است ، آفریدیم سپس آن را بصورت نطفهای در قرارگاه محکم قرار دادیم ، آنکه نطفه را به علقه و علقه را به مضغه و مضغه را به استخوانها تبدیل نموده و به استخوانها گوشت پوشاندیم و سپس خلقت دیگری در اوایجاد کردیم ، پس پاکیزه و بخشنده برکت است خداوندی که بهترین آفریندگان است .»
از دسته دوم آیاتی هستند که آغاز خلقت انسان را تشریح میکنند ، و دربارة سجده فرشتگان و داستان آدم ابوالبشر که اولین انسان روی کره خاکی است دستور پروردگار را توضیح میدهند و خصوصیات او را بیان میکنند . از این دسته آیات موضوع استقلال خلقت انسان نسبت به سایر موجودات عالم و عظمت وخصوصیات انسان روشن میشود .
بنابراین خلقت انسان از نظر اسلام خلقتی است مستقل از سایر موجودات عالم و انسان از ابتدای خلقت دارای تمدن و زندگی خانوادگی و اعتقادات و گرایشات و تشخیص سود و زیان و خیر و شر و در معرض وسوسه شیطان و برخوردار از هدایت انبیاء بوده است .
ب- خصوصیات انسان از نظر اسلام
اسلام و قرآن خصوصیات انسان را به ارزشها و ضد ارزشها تقسیم میکند. اساسا ً آنچه که در زمینة بحث مدیریت انسانی مورد استفاده قرار میگیرد همین خصوصات انسان است که به ارزشها و ضد ارزشها تقسیم میشود و آثار آن مستقیما ً در مجموعة رفتار ، کردار و گفتار و بطور کلی زندگی انسان آشکار میگردد . در حقیقت سرگذشت خلقت انسان اولیه هر چه باشد تأثیر در زندگی امروز او نخواهد داشت اما خصوصیات انسان رابطه تنگاتنگی با فعالیتها و جهت گیریهای انسان دارد . برای توضیح انسان در جهان بینی اسلام ، خصوصیات انسان را به دو دسته تقسیم میکنیم یکی خصوصیات ارزشی و دیگری خصوصیات ضد ارزشی که هر یک از آنها را بطور جداگانه شرح میدهیم .
اول – خصوصیات ارزشی انسان
اگرچه خصوصیات مثبت یا ارزشهای انسان را دانشمندان مختلف ، متفاوت ذکر کردهاند اما بطور کلی آنچه که در بحث ما میتواند مورد نظر باشد عبارت از هفت خصوصیت است که به ترتیب آنها را بررسی میکنیم .
ارزشهای انسان در جهان بینی اسلامی
مهمترین خصوصیت که انسان از نظر قرآن دارا است مقام برجستة جانشینی خدا در زمین است که عظمت و اهمیت انسان را منحصر به فرد میکند . در قرآن ، انسان تحت عنوان خلیفه خدا در زمین مطرح شده و کلمة خلیفه بصورتهای مختلف در قرآن مجموعا ً 9 بار آمده است که دو مورد آن بصورت مفرد (شمارههای 1 و 2 زیر ) و 7 مورد بقیه بصورت جمع میباشد (شماره 3 تا 9 زیر): 5
(1) – سوره بقره آیه 30 تا 33 .
و اذ قال ربک للملئکه انی جاعل فی الارض خلیفه قالو اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک قال انی اعلم ما لا تعلمون . . . و اعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون .
« آنگاه که خداوند به ملائک فرمود : من خلیفهای بر روی زمین قرار خواهم داد ،ملائکه گفتند : آیا کسی را در زمین خلیفه قرار میدهی که در آن فساد و خونریزی کند ؟ در حالی که ما تو را تسبیح و تقدیس میکنیم . خداوند فرمود که آنچه را که من میدانم شما نمیدانید . . . و میدانم آنچه را آشکار میکنید و آنچه را که پنهان میدارد . »
(2)- سوره ص آیه 26 :
یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض فاحکم بین الناس بالحق . . .
« ای داود ، ما تو را در زمین خلیفه قرار دادیم ، پس میان مردم به حق و درستی حکم کن . . . »
(3)-سوره انعام آیه 165 :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
انسان و فضای جغرافیایی
انسان در کنش خویش بر آنست تا محیط طبیعی را به محیط جغرافیایی، یعنی محیطی که انسانها آن را در بوته گذشته تاریخی خود ساخته و سپس پرداخت گرده اند مبدل کند. و این رویدادی نو در عرصه تاریخ جهان است.
هر چند دیرین شناسی به ما می آموزد موجوداتی که خصوصیات انسانی عرضه می دارند حدود دو میلیون سال پیش از این از گوشه ای از شرق افریقا برخاسته اند، نقش انسان به عنوان عاملی مداخله کننده در فضای جغرافیایی در واقع به 6500 تا 700 سال پیش و به آغاز کار کشاورزی در این سیاره می رسد. اشتغال به کار کشاورزی در نواحی مختلف جهان و تعمیم آن طی سه تا چهار هزار سال اخیر صورت پذیرفته است. با این همه شدت گرفتن کنش انسانی در فضای جغرافیایی، به ویژه بر اثر ظهور دو رویداد توأمان یعنی رشد سریع جمعیت جهان و پیشرفتهای تکتنیکی، شتابی بیش از همیشه به خود گرفته است.
اول: چشم اندازهای طبیعی، چشم اندازهای تغییر شکل یافته، چشم اندازهای آمایش یافته
به منظور طرح و بیان مسئله می توان چشم اندازها را که در واقع انعکاسی از فضا به حساب می آید، در پیوند با کیفیت مداخلات انسانی به سه مقوله بزرگ تقسیم کرده
چشم انداز طبیعی
چشم انداز طبیعی یا چشم انداز بکر، نماینگر وجه طبیعی است که بر اساس وضع کنونی اطلاعات ما، دست کم تا زمانی نه چندان دور، نشانه ای از مداخله انسانی با خود نداشته است حدود و شعور چنین محیطی را می توان بی واسطه و به عیان دید، چشم اندازهای طبیعی در عصر ما به چشم اندازهایی گفته می شود که به معنای دقیق و محدود کلمه در فضای سکون جای ندارد و خاص مناطقی است که به دلیل وجود تنگناهای اقلیمی، برای فعالیت های کشاورزی و یا دامداری نامساعداند. از آن جمله می توان کوه های بلند یا نواحی یخ زده عرض جغرایایی بالا. بیابانهای سرد و گرم و گاه قلمرو جنگله ها و مانداب های واقع در سرزمینهای گرمسیری را در این فصل جای داد.
با این حال گاه در چنین فضاهای نامساعد نیز باز به مراکز استقرار گروهها انسانی بر می خوریم که به فعالیتهای معینی اختصاص یافته اند. پایگاههای استراتژیکی و مطالعاتی واقع در عرضهای جغرافیایی بلند، معادن واقع در بیابانها و یا در سرزمینهای مرتفع کوهستانی از این جمله اند. هزینه حضور انسان مدرن در محیط های دشوار، به سبب نامساعد بودن شرایط آب و هوایی و مشکل ارتباطات و عامل انترواوپرت افتادگی، بسیار سنگین است. در چنین پایگاههایی سعی بر آنست تا دوران اقامت کادرها را که عموماً از کارشناسان و متخصصانی با مهرت و تجارب بالا ترکیب یافته اند تقلیل دهند. اگر امکان محدود انسان در این فضاهای خالی از سکنه در نهایت امر بتواند در مقیاس محلی به تغییر شرایط محیطی بیانجامد، باز به یقین چنین تغییری به دگرگونی خصایص کلی تمامی مجموعه منجر نمی شود.
چشم انداز تغییر شکل یافته
این اجماعات شکارگر و گرد آورنده فرآورده های طبیعی که در جابجایی دایم بسر می برند، حتی بی آن که به فعالیتهای دامداری و کشاورزی بپردازند قادرند به نحو برگشت ناپذیری چشم انداز طبیعی را تغییر شکل دهند. رسم به آتش کشیدن بوته زارها و یا جنگل ها به منظور شکار، به ناچار به بروز نوعی دگرگونی در محیط پیرامون می انجامد. این پدیده، به ویژه در حاشیه قلمروهای بزرگ جنگلی در منطقه گرمسیری، قابل شناسایی است. ما در این جا با دو داده که به هدفی یگانه توجه دارند مواجه هستیم: داده اول محیط محلی است که به دلایل عملکرد عوامل برونی که وابسته به خاک است از محیط پیرامون خود آسیب پذیرتر می نماید و به سهولتی بیش از جنگهای متراکم تحت تأثیر آتش دگرگون می شود و تغییر شکل می دهد حال چه حریق تصادفاً وجه به عهد و به وسیله شکارگران پدید آمده باشد.
داده دوم: فعالیت های مربوط به دامداری است که حتی بدون دخل و تصرف قابل رویت ، مانند ایجاد پرچین و یا آبشخور، می توان به نوعی در تغییر مشکل محیط اثر بگذارد. گاوها و گوسفندها و بزها به منظور تأمین غذای مورد نیاز خود به انتخاب گونه هایی خاص از گیاهان می پردازند و بدین ترتیب موجبات تغییر شکل پوشش گیاهی محل استقرار خود را فراهم می آورند؛ لگدکوب کردن دامنه ها و یا حاشیه رودخانه ها، فراین فرسایش خاک را تسریع می کند و توسعه می بخشد. بدین معنا که تعادل بر هم می خورد تا تعادل دیگر جای آنرا بگیرد و در حد فاصل میان این دو، دگرگونی هایی کم بیش سریع روی می دهد که می تواند احیاناً مخرب بوده باشد.
باری وقتی دگرگونی های جاری در پدیده های طبیعی، که غالباً چنان به ؟ و کندی صورت می گیرد که مشاهده مستقیم آن مسیر نیست، چنان شتابی به خود بپذیرد که قابل مشاهده و ادراگ باشد، بیم آن می رود کار به بروز فاجعه هایی بیانجامد که زیان های ناشی از آن چه بسا ادامه حیات انسان را در سرزمینی به مخاطره افکند.
پاره ای از نواحی سیاره که در حال حاضر خالی از سکنه است و چنان است که گویی در طول حیات این سیاره هیچگاه جمعیتی به خود ندیده، در حقیقت سرزمینهایی بوده است که بر اثر کنش مخرب از جانب آدمی، که در مجاورت مرزهای کشور گواتمالا جنگلی که هم اکنون نامسکون مانده در حدود دو قرن پیش از این، از جمله کانونهای فرو زنده تمدن باستانی ما یا به شمار می آمده است.
بار، چشم اندازهای جغرافیایی همواره در مسیر تخریب و انهدام محیط طبیعی گام بر نداشته است، بلکه گاه نیز عرصه و مرحله ای از گذار به سوی چشم اندازهای آمایش یافته بوده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
انسان از نظر اسلام
مقدمه
انسان مهمترین موضوع مورد بحث همه مکتبها بوده و هست . مکتبهای الهی هدایت یک انسان را محور اصلی رسالت خود قرار دادهاند وهدف و نقش و تلاش بیوقفة خود را در هدایت و راهبری او جستجو کردهاند .
در مکتبهای غیر الهی نیز گرچه تغییر و تحولات تاریخ را به عوامل دیگری غیر از انسان نسبت دادهاند اما باز انسان به عنوان اصلیترین موضوع مورد بحث آنها مطرح شده است .
از آنجا که بخش اصلی و مهم مدیریت منابع انسانی است ، مهمترین بحث در مدیریت قطعا ً بحث پیرامون انسان خواهد بود . انسان در مکاتب الهی سرگذشت شگفت و جالبی دارد . میتواند مسیری طولانی و پرفراز و نشیب را بپیماد که از بلندای علیین تا پرتگاه سافلین فاصله دارد . او هدف آفرینش است و منبع تمامی خیرات و شرارتها . او جهان را به تسخیر خویش درمیآورد و در خلقتش ملائک به سجدة او فرمان داده میشوند .
از نظر اسلام و قرآن انسان موجودی است که از جهانی برتر به این کرة خاکی هبوط کرده است ، او امانت دار الهی ، مسجود ملائکه ، آگاه به اسماء الله و از همه بالاتر جانشین خدا در زمین است . او تنها موجودی است که در میان جانداران از آفرینشی دیگر است که در میان جانداران از آفرینشی دیگر است و دارای روح خدایی . در صورت انحراف میتواند به پرتگاهی سقوط کند که هیچ حیوان درندهای هرگز یارای آنهمه وحشیگری را ندارد و سرانجام موجودی است که در نهاد او مجموعهای از خصوصیات متضاد یافت میشود .
الف- خلقت انسان
در مورد خلقت انسان دیدگاههای مختلفی وجود دارد.
1- اکثریت فلاسفه و دانشمندان به خصوص تا قرن هجدهم خلقت آدمی را همچون صاحبان ادیان الهی خلقتی مستقل دانستهاند و آن را به جریان تکامل انواع متصل نکردهاند .
2- در اواسط قرن هجدهم نظریه تحول توسط لامارک (1829-1744) مطرح شد و سپس مشهورترین فردی که روی این نظریه کارکرد چارلز داروین (1882-1809) است که کتاب معروف خو را به نام « بنیاد انواع و جریان آن در انتخاب طبیعی» به رشته تحریر در آورد . به دنبال انتقادهایی که از نظریه داروین شده ، نظریه موتاسیون (جهش) بوسیله دانشمند هلندی در اصلاح و تکامل نظریه داروین مطرح شد که مورد توجه دانشمندان جامعه شناسی چون مورگان و هولدان قرار گرفت .
3-خلقت انسان از نظر اسلام و قرآن با خلقت حضرت آدم که از پیامبران الهی است آغاز میشود . اسلام وبطور کلی مکتبهای الهی ، بیفرهنگی وتوحش انسانهای اولیه را رد میکنند و معتقدند که هبوط آدم و حوا به عنوان انسانهای نخستین به زمین خاکی سرآغاز زندگی انسان را تشکیل میدهد که همراه با تشکیل خانواده و فرهنگ الهی انسانی بوده است .
قرآن کریم در دو گروه از آیات ، موضوع خلقت انسان را تبیین میکند . دسته اول آیاتی هستند که به جریان طبیعی خلقت انسان مربوط است که از ماده زمینی آغاز میگردد ،به صورت نطفه در میآید ، در مجرای تبدیلات جنینی به علقه و مضغه تبدیل میشود و پس از مرحله استخوان بندی و تکامل جنین ، تولد کودک صورت میگیرد . از جملة این آیات ، آیه 12 تا 14 سوره مؤمنون است :
و لقد خلقنا الانسان من سلاله من طین ثم جعلناه نطفه فی قرار مکین ثم جعلنا النطفه علقه فخلقنا العلقه مضغه فخلقنا المضعه عظاما فکسونا العظام لحما ثم انشاناه خلقا اخر فتبارک الله احسن الخالقین .
« ما انسان را از (حقیقتی) که از گل بیرون کشیده شده است ، آفریدیم سپس آن را بصورت نطفهای در قرارگاه محکم قرار دادیم ، آنکه نطفه را به علقه و علقه را به مضغه و مضغه را به استخوانها تبدیل نموده و به استخوانها گوشت پوشاندیم و سپس خلقت دیگری در اوایجاد کردیم ، پس پاکیزه و بخشنده برکت است خداوندی که بهترین آفریندگان است .»
از دسته دوم آیاتی هستند که آغاز خلقت انسان را تشریح میکنند ، و دربارة سجده فرشتگان و داستان آدم ابوالبشر که اولین انسان روی کره خاکی است دستور پروردگار را توضیح میدهند و خصوصیات او را بیان میکنند . از این دسته آیات موضوع استقلال خلقت انسان نسبت به سایر موجودات عالم و عظمت وخصوصیات انسان روشن میشود .
بنابراین خلقت انسان از نظر اسلام خلقتی است مستقل از سایر موجودات عالم و انسان از ابتدای خلقت دارای تمدن و زندگی خانوادگی و اعتقادات و گرایشات و تشخیص سود و زیان و خیر و شر و در معرض وسوسه شیطان و برخوردار از هدایت انبیاء بوده است .
ب- خصوصیات انسان از نظر اسلام
اسلام و قرآن خصوصیات انسان را به ارزشها و ضد ارزشها تقسیم میکند. اساسا ً آنچه که در زمینة بحث مدیریت انسانی مورد استفاده قرار میگیرد همین خصوصات انسان است که به ارزشها و ضد ارزشها تقسیم میشود و آثار آن مستقیما ً در مجموعة رفتار ، کردار و گفتار و بطور کلی زندگی انسان آشکار میگردد . در حقیقت سرگذشت خلقت انسان اولیه هر چه باشد تأثیر در زندگی امروز او نخواهد داشت اما خصوصیات انسان رابطه تنگاتنگی با فعالیتها و جهت گیریهای انسان دارد . برای توضیح انسان در جهان بینی اسلام ، خصوصیات انسان را به دو دسته تقسیم میکنیم یکی خصوصیات ارزشی و دیگری خصوصیات ضد ارزشی که هر یک از آنها را بطور جداگانه شرح میدهیم .
اول – خصوصیات ارزشی انسان
اگرچه خصوصیات مثبت یا ارزشهای انسان را دانشمندان مختلف ، متفاوت ذکر کردهاند اما بطور کلی آنچه که در بحث ما میتواند مورد نظر باشد عبارت از هفت خصوصیت است که به ترتیب آنها را بررسی میکنیم .
ارزشهای انسان در جهان بینی اسلامی
مهمترین خصوصیت که انسان از نظر قرآن دارا است مقام برجستة جانشینی خدا در زمین است که عظمت و اهمیت انسان را منحصر به فرد میکند . در قرآن ، انسان تحت عنوان خلیفه خدا در زمین مطرح شده و کلمة خلیفه بصورتهای مختلف در قرآن مجموعا ً 9 بار آمده است که دو مورد آن بصورت مفرد (شمارههای 1 و 2 زیر ) و 7 مورد بقیه بصورت جمع میباشد (شماره 3 تا 9 زیر): 5
(1) – سوره بقره آیه 30 تا 33 .
و اذ قال ربک للملئکه انی جاعل فی الارض خلیفه قالو اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک قال انی اعلم ما لا تعلمون . . . و اعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون .
« آنگاه که خداوند به ملائک فرمود : من خلیفهای بر روی زمین قرار خواهم داد ،ملائکه گفتند : آیا کسی را در زمین خلیفه قرار میدهی که در آن فساد و خونریزی کند ؟ در حالی که ما تو را تسبیح و تقدیس میکنیم . خداوند فرمود که آنچه را که من میدانم شما نمیدانید . . . و میدانم آنچه را آشکار میکنید و آنچه را که پنهان میدارد . »
(2)- سوره ص آیه 26 :
یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض فاحکم بین الناس بالحق . . .
« ای داود ، ما تو را در زمین خلیفه قرار دادیم ، پس میان مردم به حق و درستی حکم کن . . . »
(3)-سوره انعام آیه 165 :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
انسان و فضای جغرافیایی
انسان در کنش خویش بر آنست تا محیط طبیعی را به محیط جغرافیایی، یعنی محیطی که انسانها آن را در بوته گذشته تاریخی خود ساخته و سپس پرداخت گرده اند مبدل کند. و این رویدادی نو در عرصه تاریخ جهان است.
هر چند دیرین شناسی به ما می آموزد موجوداتی که خصوصیات انسانی عرضه می دارند حدود دو میلیون سال پیش از این از گوشه ای از شرق افریقا برخاسته اند، نقش انسان به عنوان عاملی مداخله کننده در فضای جغرافیایی در واقع به 6500 تا 700 سال پیش و به آغاز کار کشاورزی در این سیاره می رسد. اشتغال به کار کشاورزی در نواحی مختلف جهان و تعمیم آن طی سه تا چهار هزار سال اخیر صورت پذیرفته است. با این همه شدت گرفتن کنش انسانی در فضای جغرافیایی، به ویژه بر اثر ظهور دو رویداد توأمان یعنی رشد سریع جمعیت جهان و پیشرفتهای تکتنیکی، شتابی بیش از همیشه به خود گرفته است.
اول: چشم اندازهای طبیعی، چشم اندازهای تغییر شکل یافته، چشم اندازهای آمایش یافته
به منظور طرح و بیان مسئله می توان چشم اندازها را که در واقع انعکاسی از فضا به حساب می آید، در پیوند با کیفیت مداخلات انسانی به سه مقوله بزرگ تقسیم کرده
چشم انداز طبیعی
چشم انداز طبیعی یا چشم انداز بکر، نماینگر وجه طبیعی است که بر اساس وضع کنونی اطلاعات ما، دست کم تا زمانی نه چندان دور، نشانه ای از مداخله انسانی با خود نداشته است حدود و شعور چنین محیطی را می توان بی واسطه و به عیان دید، چشم اندازهای طبیعی در عصر ما به چشم اندازهایی گفته می شود که به معنای دقیق و محدود کلمه در فضای سکون جای ندارد و خاص مناطقی است که به دلیل وجود تنگناهای اقلیمی، برای فعالیت های کشاورزی و یا دامداری نامساعداند. از آن جمله می توان کوه های بلند یا نواحی یخ زده عرض جغرایایی بالا. بیابانهای سرد و گرم و گاه قلمرو جنگله ها و مانداب های واقع در سرزمینهای گرمسیری را در این فصل جای داد.
با این حال گاه در چنین فضاهای نامساعد نیز باز به مراکز استقرار گروهها انسانی بر می خوریم که به فعالیتهای معینی اختصاص یافته اند. پایگاههای استراتژیکی و مطالعاتی واقع در عرضهای جغرافیایی بلند، معادن واقع در بیابانها و یا در سرزمینهای مرتفع کوهستانی از این جمله اند. هزینه حضور انسان مدرن در محیط های دشوار، به سبب نامساعد بودن شرایط آب و هوایی و مشکل ارتباطات و عامل انترواوپرت افتادگی، بسیار سنگین است. در چنین پایگاههایی سعی بر آنست تا دوران اقامت کادرها را که عموماً از کارشناسان و متخصصانی با مهرت و تجارب بالا ترکیب یافته اند تقلیل دهند. اگر امکان محدود انسان در این فضاهای خالی از سکنه در نهایت امر بتواند در مقیاس محلی به تغییر شرایط محیطی بیانجامد، باز به یقین چنین تغییری به دگرگونی خصایص کلی تمامی مجموعه منجر نمی شود.
چشم انداز تغییر شکل یافته
این اجماعات شکارگر و گرد آورنده فرآورده های طبیعی که در جابجایی دایم بسر می برند، حتی بی آن که به فعالیتهای دامداری و کشاورزی بپردازند قادرند به نحو برگشت ناپذیری چشم انداز طبیعی را تغییر شکل دهند. رسم به آتش کشیدن بوته زارها و یا جنگل ها به منظور شکار، به ناچار به بروز نوعی دگرگونی در محیط پیرامون می انجامد. این پدیده، به ویژه در حاشیه قلمروهای بزرگ جنگلی در منطقه گرمسیری، قابل شناسایی است. ما در این جا با دو داده که به هدفی یگانه توجه دارند مواجه هستیم: داده اول محیط محلی است که به دلایل عملکرد عوامل برونی که وابسته به خاک است از محیط پیرامون خود آسیب پذیرتر می نماید و به سهولتی بیش از جنگهای متراکم تحت تأثیر آتش دگرگون می شود و تغییر شکل می دهد حال چه حریق تصادفاً وجه به عهد و به وسیله شکارگران پدید آمده باشد.
داده دوم: فعالیت های مربوط به دامداری است که حتی بدون دخل و تصرف قابل رویت ، مانند ایجاد پرچین و یا آبشخور، می توان به نوعی در تغییر مشکل محیط اثر بگذارد. گاوها و گوسفندها و بزها به منظور تأمین غذای مورد نیاز خود به انتخاب گونه هایی خاص از گیاهان می پردازند و بدین ترتیب موجبات تغییر شکل پوشش گیاهی محل استقرار خود را فراهم می آورند؛ لگدکوب کردن دامنه ها و یا حاشیه رودخانه ها، فراین فرسایش خاک را تسریع می کند و توسعه می بخشد. بدین معنا که تعادل بر هم می خورد تا تعادل دیگر جای آنرا بگیرد و در حد فاصل میان این دو، دگرگونی هایی کم بیش سریع روی می دهد که می تواند احیاناً مخرب بوده باشد.
باری وقتی دگرگونی های جاری در پدیده های طبیعی، که غالباً چنان به ؟ و کندی صورت می گیرد که مشاهده مستقیم آن مسیر نیست، چنان شتابی به خود بپذیرد که قابل مشاهده و ادراگ باشد، بیم آن می رود کار به بروز فاجعه هایی بیانجامد که زیان های ناشی از آن چه بسا ادامه حیات انسان را در سرزمینی به مخاطره افکند.
پاره ای از نواحی سیاره که در حال حاضر خالی از سکنه است و چنان است که گویی در طول حیات این سیاره هیچگاه جمعیتی به خود ندیده، در حقیقت سرزمینهایی بوده است که بر اثر کنش مخرب از جانب آدمی، که در مجاورت مرزهای کشور گواتمالا جنگلی که هم اکنون نامسکون مانده در حدود دو قرن پیش از این، از جمله کانونهای فرو زنده تمدن باستانی ما یا به شمار می آمده است.
بار، چشم اندازهای جغرافیایی همواره در مسیر تخریب و انهدام محیط طبیعی گام بر نداشته است، بلکه گاه نیز عرصه و مرحله ای از گذار به سوی چشم اندازهای آمایش یافته بوده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
انسان و فضای جغرافیایی
انسان در کنش خویش بر آنست تا محیط طبیعی را به محیط جغرافیایی، یعنی محیطی که انسانها آن را در بوته گذشته تاریخی خود ساخته و سپس پرداخت گرده اند مبدل کند. و این رویدادی نو در عرصه تاریخ جهان است.
هر چند دیرین شناسی به ما می آموزد موجوداتی که خصوصیات انسانی عرضه می دارند حدود دو میلیون سال پیش از این از گوشه ای از شرق افریقا برخاسته اند، نقش انسان به عنوان عاملی مداخله کننده در فضای جغرافیایی در واقع به 6500 تا 700 سال پیش و به آغاز کار کشاورزی در این سیاره می رسد. اشتغال به کار کشاورزی در نواحی مختلف جهان و تعمیم آن طی سه تا چهار هزار سال اخیر صورت پذیرفته است. با این همه شدت گرفتن کنش انسانی در فضای جغرافیایی، به ویژه بر اثر ظهور دو رویداد توأمان یعنی رشد سریع جمعیت جهان و پیشرفتهای تکتنیکی، شتابی بیش از همیشه به خود گرفته است.
اول: چشم اندازهای طبیعی، چشم اندازهای تغییر شکل یافته، چشم اندازهای آمایش یافته
به منظور طرح و بیان مسئله می توان چشم اندازها را که در واقع انعکاسی از فضا به حساب می آید، در پیوند با کیفیت مداخلات انسانی به سه مقوله بزرگ تقسیم کرده
چشم انداز طبیعی
چشم انداز طبیعی یا چشم انداز بکر، نماینگر وجه طبیعی است که بر اساس وضع کنونی اطلاعات ما، دست کم تا زمانی نه چندان دور، نشانه ای از مداخله انسانی با خود نداشته است حدود و شعور چنین محیطی را می توان بی واسطه و به عیان دید، چشم اندازهای طبیعی در عصر ما به چشم اندازهایی گفته می شود که به معنای دقیق و محدود کلمه در فضای سکون جای ندارد و خاص مناطقی است که به دلیل وجود تنگناهای اقلیمی، برای فعالیت های کشاورزی و یا دامداری نامساعداند. از آن جمله می توان کوه های بلند یا نواحی یخ زده عرض جغرایایی بالا. بیابانهای سرد و گرم و گاه قلمرو جنگله ها و مانداب های واقع در سرزمینهای گرمسیری را در این فصل جای داد.
با این حال گاه در چنین فضاهای نامساعد نیز باز به مراکز استقرار گروهها انسانی بر می خوریم که به فعالیتهای معینی اختصاص یافته اند. پایگاههای استراتژیکی و مطالعاتی واقع در عرضهای جغرافیایی بلند، معادن واقع در بیابانها و یا در سرزمینهای مرتفع کوهستانی از این جمله اند. هزینه حضور انسان مدرن در محیط های دشوار، به سبب نامساعد بودن شرایط آب و هوایی و مشکل ارتباطات و عامل انترواوپرت افتادگی، بسیار سنگین است. در چنین پایگاههایی سعی بر آنست تا دوران اقامت کادرها را که عموماً از کارشناسان و متخصصانی با مهرت و تجارب بالا ترکیب یافته اند تقلیل دهند. اگر امکان محدود انسان در این فضاهای خالی از سکنه در نهایت امر بتواند در مقیاس محلی به تغییر شرایط محیطی بیانجامد، باز به یقین چنین تغییری به دگرگونی خصایص کلی تمامی مجموعه منجر نمی شود.
چشم انداز تغییر شکل یافته
این اجماعات شکارگر و گرد آورنده فرآورده های طبیعی که در جابجایی دایم بسر می برند، حتی بی آن که به فعالیتهای دامداری و کشاورزی بپردازند قادرند به نحو برگشت ناپذیری چشم انداز طبیعی را تغییر شکل دهند. رسم به آتش کشیدن بوته زارها و یا جنگل ها به منظور شکار، به ناچار به بروز نوعی دگرگونی در محیط پیرامون می انجامد. این پدیده، به ویژه در حاشیه قلمروهای بزرگ جنگلی در منطقه گرمسیری، قابل شناسایی است. ما در این جا با دو داده که به هدفی یگانه توجه دارند مواجه هستیم: داده اول محیط محلی است که به دلایل عملکرد عوامل برونی که وابسته به خاک است از محیط پیرامون خود آسیب پذیرتر می نماید و به سهولتی بیش از جنگهای متراکم تحت تأثیر آتش دگرگون می شود و تغییر شکل می دهد حال چه حریق تصادفاً وجه به عهد و به وسیله شکارگران پدید آمده باشد.
داده دوم: فعالیت های مربوط به دامداری است که حتی بدون دخل و تصرف قابل رویت ، مانند ایجاد پرچین و یا آبشخور، می توان به نوعی در تغییر مشکل محیط اثر بگذارد. گاوها و گوسفندها و بزها به منظور تأمین غذای مورد نیاز خود به انتخاب گونه هایی خاص از گیاهان می پردازند و بدین ترتیب موجبات تغییر شکل پوشش گیاهی محل استقرار خود را فراهم می آورند؛ لگدکوب کردن دامنه ها و یا حاشیه رودخانه ها، فراین فرسایش خاک را تسریع می کند و توسعه می بخشد. بدین معنا که تعادل بر هم می خورد تا تعادل دیگر جای آنرا بگیرد و در حد فاصل میان این دو، دگرگونی هایی کم بیش سریع روی می دهد که می تواند احیاناً مخرب بوده باشد.
باری وقتی دگرگونی های جاری در پدیده های طبیعی، که غالباً چنان به ؟ و کندی صورت می گیرد که مشاهده مستقیم آن مسیر نیست، چنان شتابی به خود بپذیرد که قابل مشاهده و ادراگ باشد، بیم آن می رود کار به بروز فاجعه هایی بیانجامد که زیان های ناشی از آن چه بسا ادامه حیات انسان را در سرزمینی به مخاطره افکند.
پاره ای از نواحی سیاره که در حال حاضر خالی از سکنه است و چنان است که گویی در طول حیات این سیاره هیچگاه جمعیتی به خود ندیده، در حقیقت سرزمینهایی بوده است که بر اثر کنش مخرب از جانب آدمی، که در مجاورت مرزهای کشور گواتمالا جنگلی که هم اکنون نامسکون مانده در حدود دو قرن پیش از این، از جمله کانونهای فرو زنده تمدن باستانی ما یا به شمار می آمده است.
بار، چشم اندازهای جغرافیایی همواره در مسیر تخریب و انهدام محیط طبیعی گام بر نداشته است، بلکه گاه نیز عرصه و مرحله ای از گذار به سوی چشم اندازهای آمایش یافته بوده است.