زی زی فایل

دانلود فایل

زی زی فایل

دانلود فایل

تحقیق درباره: در مفهوم سیره

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

در مفهوم سیره

یکی از منا بع شناخت که یک نفر مسلمان باید و بینش خود را با استفاده از آن اصلاح و تکمیل کند سیره وجود مقدس پیغمبر اکرم (ص) است . قبل ازورود به بحث مقدمه کوتاهی را یاد آوری می کنم وآن اینکه:یکی از نعمتهای خدا برما مسلمین ویکی از افتخارات مسلمین نسبت به پیروان ادیان دیگر اینست که قسمت بسیار زیادی ازسخنان پیغمبر(ص) متواترو مسلم است امروزط در اختیار ما قرار دارد در صورتی که پیروان هیچ یک از ادیان دیگر نمی تواند چنین ادعایی بکنند و به طور قطع بگویند که مثلا فلان جمله ، جمله ای است که از زبان موسی (ع) یا از زبان عیسی (ع) شنیده شده است .

البته جمله های زیادی هست ولی آنقدر که باید ، مسلم و قطعی نیست .

دیگر اینکه تاریخ زندگی پیغمبر ما بسیار روشن و مستند است . حتی دقایق وجزئیاتی اززندگی پیغمبراکرم امروز به صورت قطعی ومسلم دردست است که دربارة هیچ کس دیگرچنین نیست .ازسال وزمان وحتی روزتولدش واینکه چندمین هفته بوده است ودوران شیرخوارگیش ، دورانی که در صحرا زندگی کرده است ، دوران قبل از بلوغ او ، مسافرتهایش به خارج عربستان ، شغلهایی که قبل از نبوت داشته ، اینکه ازدواجش درچه سن و سالی بوده است و چه فرزندانی برایش متولد شده اند و آنها که قبل از خودش از دنیا رفته اند ، در چهع سنی و.فات کرده اند ، و امسال اینها ، تا به دوران رسالت و بعثتش که دقیق تر و بارزتر است ، چون بعثت او منجر به حادثه بزرگی میشود . اولین کسی که به او ایمان آورد چه کسی بود، دومین کسی که به او ایمان آورد چه کسی بود ، سومین فردی که به او ایمکان آورد چه کسی بود ، فلان شخص در چه سالی ایمان آورد ، چه سخنانی میان او و دیگران مبادله شد ، چه کارهایی کرد و چه روشی داشت همه و همه دقیقا روشن است .

عده ای از مسیحیها ، یعنی مسیحیان جغرافیایی نه مسیحیانی که ایمان دارند میگویندآیا اصلاً کسی بنام مسیح در دنیا وجود داشته یا یا این یک شخصیت افسانه ای است که ساخته اند . اینها اصلاً در وجود مسیح شک دارند البته این حرف از نظرما مردود است چون قرآن وجود عیسی (ع) را تایئد کرده و ما از آن جهت که به قرآن ایمان داریم ، دیگر شکی در این مطلب نداریم .

برای مسیحیان مسائلی از این قبیل که حواریون عیسی چه کسانی بودند و انجیل در چه تاریخی به صورت کتاب در آمد چند انجیل بود و نظائر اینها اساساً مکتوم است . ولی برای ما مسلمین چه منع گفتار و چه منع رفتار پیغمبر اکرم هر دو بسیار مسلم و تا شعاع بسیر زیادی قطعی است نه ظنی .

آنچه ما موظفیم از وجود پیغمبر اکرم استفاده کنیم هم در گفتار است و هم در رفتار ، هم در قول است و هم در فعل ، یعنی قول و فعل پیغمبر برای ما راهنما و سند است و باید از آن بهره بگیریم .

در مورد کلمات بزگان عمده مطلب این است که نکات بسیار دقیقی در انها گنجانیده شده است که افراد بتوانند درک کنند . خصوصاً که پیغمبر اکرم در مورد سخنان خود فرمود : ( اعطیت جوامع الکلم) خدا به من کلمات جامعه داده است یعنی خدا به من قدرتی داده است که با یک سخن کوچک میتوانم یک دنیا مطلب بگویم و پیامبر این را در عمل هم نشان داد . سخنان رسول اکرم را همه میشنیدند ولی همه نمیتوانستند به عمق سخنان ایشان آنچنان که باید یرسند .

ببنید پیغمبر اکرم چگونه یک مطلب را پیشگویی میکند . ایشان جمله ای دارد که مفاد ان چنین است : سخنانی را که از من میشنوید ضبط و نگهداری کنید و به نسلهای آینده تحویل دهید و بسپارید . سپس میفرماید : ای بسا نسلهای اینده و خیلی دور وقتی بیایند معنی حرف مرا بهتر از شما که امروز پای منبر من هستید بفهمند . مطابق حدیث معروفی که در کتب معتبر ما نظیر کافی و تحف العقول است و از احادیثی است که شیعه و سنی روایت کرده اند پیامبر اکرم (ص) فرمودند : نضر الله عبدا سمع مقالتی فو عاها و بلغها من لم یسمعها یعنی خدای خرم سازد چهره کسی را که سخن مرا بشنود و ظبط کند .

کندوبرساند به کسانی که آن سخن راازمن نشنیده اند .بعد این جمله رااضافه فرمود :فرب حامل فقه غیرفقیه ورب حامل فقه الی من هوا فقه منه این متحمل کردن که با کلمه رب صورت گرفته اشاره به آینده است . بسا مردمی که حامل یک سخن عمیقند ولی خودشان عمیق نیستند .جملاتی را همیشه نقل می کنند ولی خودشان نمی توانند به عمق آن پی ببرند .وبسا مردمی که جمله ای را فقهی را حمل می کنند یعنی جمله ای را که شنیده اند وحفظ دارند درحالیکه خودشان فقیه هم هستند نقل می کنند برای کسانی که از خود آنها فقیه ترند .یعنی نقل می کنند برای کسی که از او عمقتر وعمق فکرش بیشتر است . که وقتی برایش نقل می شود ،چیزهایی می فهمید که خود آن کسی که نقل کرده است ،نمی فهمد . اینست که ما می بینیم سخنان پیغمبر (ص)دقیقا قرن به قرن ،نمی گویم عمق بیشتری پیدا کرده ،عمق بیشتری برایش کشف شده است . پیغمبر درموضوعات زیادی سخن گفته است ، ازجمله دراخلاق ،فقه، عرفان ، معارف وفلسفه پس همینطور که گفتار پیغمبر نیاز به تعمق وتفسیر دارد ، رفتار پیغمبر هم نیاز به تعمق وتفسیر دارد ما نمی توانیم از این اظهار تاسف دربارة خودمان خودداری کنیم که ما که امت پیغمبر آخر الزمان هستیم ، ازهرکداممان اگر پنج تا سخن از پیغمبر بخواهند حتی لفظش رانمی دانیم ، معنی وتفسیرش بماند ، ونه از سیره ورفتار پیغمبر می توانیم دو سه کلمه بگوئیم .

معنی لغت سیره

سیره در زبان عربی از ماده سیر است .سیر ، یعنی حرکت ، رفتن ، راه رفتن . لغت سیره راکه مسلمین ازصدر اسلام وشاید قرن دوم هجری به کار برده اند ، خیلی عالی انتخاب کرده اند .البته درعمل مورخین ما خوب ازعهده برنیامده اند . شاید قدیمی ترین سیره ها را ابن اسحاق نوشته که بعد از او ابن هشام آن را به صورت کتابی درآورده است . می گویند ابن اسحاق شیعه بوده ودرحدود نیمة قرن دوم هجری می زیسته است .گفتیم سیریعنی رفتن وسیره یعنی نوع رفتن . درزبان عربی ، سیره بروزن فعله است وفعله درزبان عربی برنوع دلالت می کند چنانکه جلسه یعنی نشستن وجلسه یعنی سبک ونوع نشستن . نکته دقیقی است ، سیر یعنی رفتن ورفتار ، ولی سیره یعنی



خرید و دانلود تحقیق درباره: در مفهوم سیره


تحقیق: در مفهوم سیره

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

در مفهوم سیره

یکی از منا بع شناخت که یک نفر مسلمان باید و بینش خود را با استفاده از آن اصلاح و تکمیل کند سیره وجود مقدس پیغمبر اکرم (ص) است . قبل ازورود به بحث مقدمه کوتاهی را یاد آوری می کنم وآن اینکه:یکی از نعمتهای خدا برما مسلمین ویکی از افتخارات مسلمین نسبت به پیروان ادیان دیگر اینست که قسمت بسیار زیادی ازسخنان پیغمبر(ص) متواترو مسلم است امروزط در اختیار ما قرار دارد در صورتی که پیروان هیچ یک از ادیان دیگر نمی تواند چنین ادعایی بکنند و به طور قطع بگویند که مثلا فلان جمله ، جمله ای است که از زبان موسی (ع) یا از زبان عیسی (ع) شنیده شده است .

البته جمله های زیادی هست ولی آنقدر که باید ، مسلم و قطعی نیست .

دیگر اینکه تاریخ زندگی پیغمبر ما بسیار روشن و مستند است . حتی دقایق وجزئیاتی اززندگی پیغمبراکرم امروز به صورت قطعی ومسلم دردست است که دربارة هیچ کس دیگرچنین نیست .ازسال وزمان وحتی روزتولدش واینکه چندمین هفته بوده است ودوران شیرخوارگیش ، دورانی که در صحرا زندگی کرده است ، دوران قبل از بلوغ او ، مسافرتهایش به خارج عربستان ، شغلهایی که قبل از نبوت داشته ، اینکه ازدواجش درچه سن و سالی بوده است و چه فرزندانی برایش متولد شده اند و آنها که قبل از خودش از دنیا رفته اند ، در چهع سنی و.فات کرده اند ، و امسال اینها ، تا به دوران رسالت و بعثتش که دقیق تر و بارزتر است ، چون بعثت او منجر به حادثه بزرگی میشود . اولین کسی که به او ایمان آورد چه کسی بود، دومین کسی که به او ایمان آورد چه کسی بود ، سومین فردی که به او ایمکان آورد چه کسی بود ، فلان شخص در چه سالی ایمان آورد ، چه سخنانی میان او و دیگران مبادله شد ، چه کارهایی کرد و چه روشی داشت همه و همه دقیقا روشن است .

عده ای از مسیحیها ، یعنی مسیحیان جغرافیایی نه مسیحیانی که ایمان دارند میگویندآیا اصلاً کسی بنام مسیح در دنیا وجود داشته یا یا این یک شخصیت افسانه ای است که ساخته اند . اینها اصلاً در وجود مسیح شک دارند البته این حرف از نظرما مردود است چون قرآن وجود عیسی (ع) را تایئد کرده و ما از آن جهت که به قرآن ایمان داریم ، دیگر شکی در این مطلب نداریم .

برای مسیحیان مسائلی از این قبیل که حواریون عیسی چه کسانی بودند و انجیل در چه تاریخی به صورت کتاب در آمد چند انجیل بود و نظائر اینها اساساً مکتوم است . ولی برای ما مسلمین چه منع گفتار و چه منع رفتار پیغمبر اکرم هر دو بسیار مسلم و تا شعاع بسیر زیادی قطعی است نه ظنی .

آنچه ما موظفیم از وجود پیغمبر اکرم استفاده کنیم هم در گفتار است و هم در رفتار ، هم در قول است و هم در فعل ، یعنی قول و فعل پیغمبر برای ما راهنما و سند است و باید از آن بهره بگیریم .

در مورد کلمات بزگان عمده مطلب این است که نکات بسیار دقیقی در انها گنجانیده شده است که افراد بتوانند درک کنند . خصوصاً که پیغمبر اکرم در مورد سخنان خود فرمود : ( اعطیت جوامع الکلم) خدا به من کلمات جامعه داده است یعنی خدا به من قدرتی داده است که با یک سخن کوچک میتوانم یک دنیا مطلب بگویم و پیامبر این را در عمل هم نشان داد . سخنان رسول اکرم را همه میشنیدند ولی همه نمیتوانستند به عمق سخنان ایشان آنچنان که باید یرسند .

ببنید پیغمبر اکرم چگونه یک مطلب را پیشگویی میکند . ایشان جمله ای دارد که مفاد ان چنین است : سخنانی را که از من میشنوید ضبط و نگهداری کنید و به نسلهای آینده تحویل دهید و بسپارید . سپس میفرماید : ای بسا نسلهای اینده و خیلی دور وقتی بیایند معنی حرف مرا بهتر از شما که امروز پای منبر من هستید بفهمند . مطابق حدیث معروفی که در کتب معتبر ما نظیر کافی و تحف العقول است و از احادیثی است که شیعه و سنی روایت کرده اند پیامبر اکرم (ص) فرمودند : نضر الله عبدا سمع مقالتی فو عاها و بلغها من لم یسمعها یعنی خدای خرم سازد چهره کسی را که سخن مرا بشنود و ظبط کند .

کندوبرساند به کسانی که آن سخن راازمن نشنیده اند .بعد این جمله رااضافه فرمود :فرب حامل فقه غیرفقیه ورب حامل فقه الی من هوا فقه منه این متحمل کردن که با کلمه رب صورت گرفته اشاره به آینده است . بسا مردمی که حامل یک سخن عمیقند ولی خودشان عمیق نیستند .جملاتی را همیشه نقل می کنند ولی خودشان نمی توانند به عمق آن پی ببرند .وبسا مردمی که جمله ای را فقهی را حمل می کنند یعنی جمله ای را که شنیده اند وحفظ دارند درحالیکه خودشان فقیه هم هستند نقل می کنند برای کسانی که از خود آنها فقیه ترند .یعنی نقل می کنند برای کسی که از او عمقتر وعمق فکرش بیشتر است . که وقتی برایش نقل می شود ،چیزهایی می فهمید که خود آن کسی که نقل کرده است ،نمی فهمد . اینست که ما می بینیم سخنان پیغمبر (ص)دقیقا قرن به قرن ،نمی گویم عمق بیشتری پیدا کرده ،عمق بیشتری برایش کشف شده است . پیغمبر درموضوعات زیادی سخن گفته است ، ازجمله دراخلاق ،فقه، عرفان ، معارف وفلسفه پس همینطور که گفتار پیغمبر نیاز به تعمق وتفسیر دارد ، رفتار پیغمبر هم نیاز به تعمق وتفسیر دارد ما نمی توانیم از این اظهار تاسف دربارة خودمان خودداری کنیم که ما که امت پیغمبر آخر الزمان هستیم ، ازهرکداممان اگر پنج تا سخن از پیغمبر بخواهند حتی لفظش رانمی دانیم ، معنی وتفسیرش بماند ، ونه از سیره ورفتار پیغمبر می توانیم دو سه کلمه بگوئیم .

معنی لغت سیره

سیره در زبان عربی از ماده سیر است .سیر ، یعنی حرکت ، رفتن ، راه رفتن . لغت سیره راکه مسلمین ازصدر اسلام وشاید قرن دوم هجری به کار برده اند ، خیلی عالی انتخاب کرده اند .البته درعمل مورخین ما خوب ازعهده برنیامده اند . شاید قدیمی ترین سیره ها را ابن اسحاق نوشته که بعد از او ابن هشام آن را به صورت کتابی درآورده است . می گویند ابن اسحاق شیعه بوده ودرحدود نیمة قرن دوم هجری می زیسته است .گفتیم سیریعنی رفتن وسیره یعنی نوع رفتن . درزبان عربی ، سیره بروزن فعله است وفعله درزبان عربی برنوع دلالت می کند چنانکه جلسه یعنی نشستن وجلسه یعنی سبک ونوع نشستن . نکته دقیقی است ، سیر یعنی رفتن ورفتار ، ولی سیره یعنی



خرید و دانلود تحقیق: در مفهوم سیره


اخلاق نبوی و مدیریت 23 صگ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

معنی " سیره "

ابتدا لغت " سیره " را معنی بکنم که تا این لغت را معنی نکنیم نمی توانیم سیره پیغمبر را تفسیر بکنیم . " سیره " در زبان عربی از ماده " سیر " است . " سیر " یعنی حرکت ، رفتن ، راه رفتن " سیره " یعنی نوع راه رفتن . سیره بر وزن فعلة است و فعله در زبان عربی دلالت می کند بر نوع . مثلا جلسه یعنی سبک و نوع نشستن ، و این نکته دقیقی است . سیر یعنی رفتن ، رفتار ، ولی سیره یعنی نوع و سبک رفتار . آنچه مهم است شناختن سبک رفتار پیغمبر است . آنها که سیره نوشته اند رفتار پیغمبر را نوشته اند . این کتابهایی که ما به نام سیره داریم سیر است نه سیره . مثلا سیره حلبیه سیر است نه سیره ، اسمش سیره هست ولی واقعش سیر است . رفتار پیغمبر نوشته شده است نه سبک پیغمبر در رفتار ، نه اسلوب رفتار پیغمبر ، نه متد پیغمبر.

سبک شناسی

مسئله متد خیلی مهم است . مثلا در باب شعر ، رودکی را می گوئیم شاعر ، سنائی را هم می گوئیم شاعر ، مولوی را هم می گوئیم شاعر ، فردوسی را هم می گوئیم شاعر ، صائب را هم می گوئیم شاعر ، حافظ را هم می گوئیم شاعر . برای یک آدمی که وارد سبک شعر نباشد همه شعر است . می گوید شعر ، شعر است دیگر ، شعر که فرق نمی کند ولی یک آدم وارد می فهمد که شعر سبکهای مختلف دارد ، شعر به سبک هندی داریم ، شعر به سبک خراسان داریم ، شعر مثلا به سبک عرفان داریم، و سبکهای دیگر در شعر شناسی آنچه مهم است سبک شناسی است که ملک الشعرای بهار کتابی در سبک شناسی نوشته است . حتی در نثر هم سبک شناسی هست و اختصاص به شعر ندارد . سبک شناسی غیر از شعر شناسی و غیر از ...

خواجه نصیرالدین یک عالم است . ولی یک آدم وارد می داند که میان سبک و متد و روش این عالمها از زمین تا آسمان تفاوت است . یک عالم سبکش سبک استدلالی و قیاسی است یعنی در همه مسائل از منطق ارسطوئی پیروی می کند .  اگر طب را در اختیار او قرار بدهی طب را می خواهد با منطق ارسطوئی به دست بیاورد ، اگر فقه را هم به او بدهی می خواهد با منطق ارسطوئی استدلال بکند ، اگر ادبیات و نحو و صرف را هم در اختیارش قرار بدهی منطق ارسطوئی را در آن به کار می برد ، سبکش اینگونه است .

یکی دیگر سبکش سبک تجربی است ، مثل بسیاری از علمای جدید . می گویند فرق سبک ابوریحان بیرونی و سبک بوعلی سینا این است که سبک بوعلی سینا منطقی ارسطوئی است ولی سبک ابوریحان بیرونی بیشتر حسی و تجربی بوده است، با اینکه اینها معاصر هم و هر دو هم نابغه هستند . یک نفر سبکش عقلی است دیگری سبکش نقلی است . بعضی اصلا سبک عقلی هیچ ندارند ، در همه مسائل اعتمادشان فقط به منقولات است ، غیر از منقولات دیگر به هیچ چیز اعتماد ندارند . مثلا مرحوم مجلسی اگر طب هم بخواهد بنویسد می خواهد طبی بنویسد براساس منقولات ، و چون تکیه اش روی منقولات است خیلی اهمیت هم نمی دهد به صحیح و [ سقیمش ] یا لااقل در کتابهایش همه را جمع می کند. اگر می خواهد در سعد و نحس ایام هم بنویسد باز به منقولات استناد می کند . یکی سبکش منقول است یکی سبکش معقول است ، یکی سبکش حسی است ، یکی سبکش استدلالی است ، یکی سبکش مثلا به قول امروزیها دیالکتیکی است یعنی اشیاء را در جریان و حرکت می بیند یکی سبکش استاتیک است یعنی اصلا حرکت را در نظام عالم دخالت نمی دهد . چندین سبک وجود دارد .

حال می آییم در رفتارها . رفتارها نیز سبکهای مختلف دارد . سیره شناسی یعنی سبک شناسی . اولا یک کلیتی دارد : سلاطین عالم به طور کلی یک سبک و یک سیره و یک روش مخصوص به خود دارند با اختلافاتی که میان آنها هست .  فلاسفه یک سبک مخصوص به خود دارند ، ریاضتکشها یک سبک مخصوص به خود دارند . پیغمبران به طور کلی یک سبک مخصوص به خود دارند و هر یک را که جدا در نظر بگیریم یک سبک مخصوص به خود دارد . مثلا : پیغمبر اکرم یک سبک مخصوص به خود دارد . در اینجا یک نکته دیگر را باید عرض بکنم این که عرض کردم در هنر سبکها مختلف است ، در شعر سبکها مختلف است ، در تفکر سبکها مختلف است ، در عمل سبکها مختلف است این برای آدمهایی است که سبک داشته باشند.

اکثریت مردم اصلا سبک ندارند . خیلی افراد که شعر می گویند اصلا سبک ندارند ، سبک سرش نمی شود . خیلی از این هنرمندها ( شاید این کوبیستها اینطور باشند ) اساسا سبک سرشان نمی شود . خیلی از مردم در تفکرشان اصلا سبک و منطق ندارند ، یک دفعه به نقل استناد می کند یک دفعه به عقل استناد می کند ، یک دفعه حسی می شود ، یک دفعه عقلی می شود . اینها مادون منطقند . من به مادون منطق ها کار ندارم . در رفتار هم اکثریت قریب به اتفاق مردم سبک ندارند . به ما اگر بگویند سبکت را [ در رفتار ] بگو ، سیره خودت را بیان کن ، روشت را بیان کن ، تو در حل مشکلات زندگی [ چه روشی داری ؟ پاسخی نداریم ] . هر کسی برای خودش در زندگی هدف دارد ، هدفش هر چه می خواهد باشد ، یکی هدفش عالی است ، یکی هدفش پست است ، یکی هدفش خداست ، یکی هدفش دنیاست . بالاخره انسانها هدف دارند . بعضی افراد برای هدف خودشان اصلا سبک ندارند، روش انتخاب نکرده اند ، روش سرشان نمی شود ، ولی قلیلی از مردم اینجورند و الا اکثریت مردم دون منطقند ، دون سبکند ، دون روشند ، به اصطلاح هرج و مرج بر اعمالشان حکمفرماست وهمج رعاع هستند. سیره پیغمبر یعنی سبک پیغمبر ، متودی که پیغمبر در عمل و در روش برای مقاصد خودش به کار می برد . بحث ما در مقاصد پیغمبر نیست ،مقاصد پیغمبر عجالتا برای ما محرز است . بحث ما در سبک پیغمبر است ، در روشی که پیغمبر به کار می برد برای هدف و مقصد خودش .

مثلا: پیغمبر تبلیغ می کرد . روش تبلیغی پیغمبر چه روشی بود ؟ سبک تبلیغی پیغمبر چه سبکی بود ؟ پیغمبر در همان حال که مبلغ بود و اسلام را تبلیغ می کرد ، یک رهبر سیاسی بود برای جامعه خودش از وقتی که آمد به مدینه ، جامعه تشکیل داد ، حکومت تشکیل داد ،  خودش رهبر جامعه بود . سبک و متود رهبری و پیغمبر در همان حال قاضی بود و میان مردم قضاوت می کرد . سبک قضاوتش چه سبکی بود ؟ پیغمبر مثل همه مردم دیگر زندگی خانوادگی داشت،  زنان متعدد داشت ، فرزندان داشت . سبک پیغمبر در " زن داری " چگونه بود ؟ سبک پیغمبر در معاشرت با اصحاب و یاران و به اصطلاح مریدها چگونه بود ؟ پیغمبر دشمنان سرسختی داشت . سبک و روش پیغمبر در رفتار با دشمنان چه بود ؟ مدیریت پیغمبر در جامعه چه متودی بود ؟ و دهها سبک دیگر در قسمتهای مختلف دیگر که اینها باید روشن بشود

مفهوم مدیریت

پسندیده است پیش از تشریح مطالب، نخست تعریفی از واژۀ مدیریت و معانی پیچیدۀ وابسته به آن ارائه گردد. در این مورد، شاید نخستین پرسشی که در بسیاری از نشست های آموزشی در حیطۀ مدیریت مطرح می شود، مربوط به چگونگی طبقه بندی کردن این مفهوم است. عده ای مدیریت را به جهت نیازش برای به کار گیری فراوان روش های ریاضی، آماری و اقتصادی، با عنوان شاخه ای از دانش می شناسند و برخی نیز آن را به سبب کاربرد شاخه های انسانی از جمله روان شناسی، جامعه شناسی و رفتار شناسی که استفاده از آنها در مدیریت اجتناب ناپذیر است، آن را در یکی از زیر بخش های مربوط به هنر یا شاخه ای از دانش اجتماعی دسته بندی می نمایند. حال آنکه به واقع مدیریت حاصل تلفیقی از هر دوی این بخش ها و تجلیگاهی برای نمایانی یکسان برای هر دوی این زمینه ها (دانش و هنر) می باشد. به طور کلی، پیچیدگی نظام های اجتماعی و یا هر گونه تشکلی که قسمتی از آن به واسطۀ تجمع نیروی انسانی شکل می گیرد، اداره کردن آنان را از همین سبب بسیار دشوار کرده است، خصوصاً اینکه لزوم تلفیق ماهوی فنون و روش های متنوع دانش با جنبه های گوناگون هنری نیز یکی از عوامل فراهم آورندۀ پیچیدگی مزبور می باشد. اما به واقع مدیریت‌چیست‌و‌وظایف‌یک‌مدیر‌شامل‌چه‌چیزهائی‌می‌‌شود؟به تعبیری ساده و خصوصاً در مورد نهادهای غیر دولتی، می توان مدیریت را کارکردن با نیروی انسانی (به صورت عام) و در کنار آنها برای دستیابی به اهداف و آرمان های آن سازمان و تمامی مشارکت کنندگان اش، تعریف نمود. منظور از نیروی انسانی، تمامی افراد وابسته به مؤسسۀ مورد نظر می باشند که به نحوی در فعالیت های آن سازمان مؤثر، دخیل یا شریک هستند. در مورد سازمان های غیر دولتی تمامی مشارکت کنندگان یک نهاد اجتماعی از افراد درون سازمانی گرفته تا تمامی کاربران خدمات ارائه شده توسط آن، جزئی از نیروی انسانی مذکور می باشند. نکتۀ قابل تعمق در مورد این تعریف، تأکید آن بر وجود انسانی مشارکت کنندگان به عنوان اصلی ترین بنیان یک سازمان غیر دولتی و اهمیت اهداف آنان در کنار و هم پایۀ اهداف و آرمان های سازمانی مجموعۀ مورد نظر است.

در این مقاله به بررسی مدیریت پیامبر در جنگ و خانواده می پردازیم.

«پژوهشى در مدیریت پیامبر اکرم(ص) در غزوه احزاب »

زندگى رسول گرامى اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) سرشار از نکاتى است که اگر با نگاهى نو به آن توجه شود، بسیارى از خط مشى‏ها و سیاست‏هاى اصولى در حوزه‏هاى مختلف علمى، معرفتى، اجتماعى، سیاسى، دفاعى و... شناسایى خواهد شد. بررسى دقیق و همه جانبه ابعاد مختلف زندگى این بزرگان، مخصوصا با شیوه‏هاى جدید و بابهره‏ گیرى از آخرین دستاوردهاى علمى، از ضرورت‏هاى جوامع اسلامى است.

یکى از حساس ‏ترین و سرنوشت ‏سازترین حوادث صدر اسلام، غزوه احزاب است. مورخان، این غزوه را بیشتر از آن جهت ‏با اهمیت مى‏دانند که آخرین صحنه تهاجم دشمن به نیروهاى اسلام و نقطه اوج اقدامات دفاعى مسلمین بود. اما آن‏چه کمتر در منابع تاریخى مورد توجه قرار گرفته، مدیریت این حادثه سرنوشت ‏ساز و مهم است.

مدیریت پیامبر اکرم(ص) در جریان این غزوه ابعاد مختلفى دارد. در مقاله حاضر کوشش شده‏است، در حد امکان یکى از اقدامات مدیریتى پیامبراکرم(ص) در جریان یکى از تدابیر آن حضرت یعنى «حفرخندق‏» مورد بحث و بررسى قرار گیرد. البته مقاله حاضر به مدیریتى که رسول الله(ص) در جریان حفر خندق اعمال فرمودند محدود نمى‏شود، بلکه موضوع اداره و بهره‏گیرى کامل از این اقدام دفاعى هم مورد بحث قرار مى‏گیرد.

طرح مسئله

مسلمین پس از اطلاع از آغاز تهاجم قریش، حداکثر هشت روز فرصت داشتند تا نسبت ‏به انجام هرگونه اقدام تدافعى تصمیم‏گیرى کنند.

تصمیم پیامبر(ص) به حفرخندق یکى از بهترین نمونه‏هاى تصمیم ‏گیرى شجاعانه است. خندقى به طول حداقل پنج کیلومتر با عرض تقریبى هفت تا ده متر و عمق حداقل سه ‏متر، مستلزم حجم عظیمى از خاکبردارى است، در حالى که تمام نیرویى که در اختیار



خرید و دانلود  اخلاق نبوی و مدیریت 23 صگ


مقاله درباره در مفهوم سیره

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

در مفهوم سیره

یکی از منا بع شناخت که یک نفر مسلمان باید و بینش خود را با استفاده از آن اصلاح و تکمیل کند سیره وجود مقدس پیغمبر اکرم (ص) است . قبل ازورود به بحث مقدمه کوتاهی را یاد آوری می کنم وآن اینکه:یکی از نعمتهای خدا برما مسلمین ویکی از افتخارات مسلمین نسبت به پیروان ادیان دیگر اینست که قسمت بسیار زیادی ازسخنان پیغمبر(ص) متواترو مسلم است امروزط در اختیار ما قرار دارد در صورتی که پیروان هیچ یک از ادیان دیگر نمی تواند چنین ادعایی بکنند و به طور قطع بگویند که مثلا فلان جمله ، جمله ای است که از زبان موسی (ع) یا از زبان عیسی (ع) شنیده شده است .

البته جمله های زیادی هست ولی آنقدر که باید ، مسلم و قطعی نیست .

دیگر اینکه تاریخ زندگی پیغمبر ما بسیار روشن و مستند است . حتی دقایق وجزئیاتی اززندگی پیغمبراکرم امروز به صورت قطعی ومسلم دردست است که دربارة هیچ کس دیگرچنین نیست .ازسال وزمان وحتی روزتولدش واینکه چندمین هفته بوده است ودوران شیرخوارگیش ، دورانی که در صحرا زندگی کرده است ، دوران قبل از بلوغ او ، مسافرتهایش به خارج عربستان ، شغلهایی که قبل از نبوت داشته ، اینکه ازدواجش درچه سن و سالی بوده است و چه فرزندانی برایش متولد شده اند و آنها که قبل از خودش از دنیا رفته اند ، در چهع سنی و.فات کرده اند ، و امسال اینها ، تا به دوران رسالت و بعثتش که دقیق تر و بارزتر است ، چون بعثت او منجر به حادثه بزرگی میشود . اولین کسی که به او ایمان آورد چه کسی بود، دومین کسی که به او ایمان آورد چه کسی بود ، سومین فردی که به او ایمکان آورد چه کسی بود ، فلان شخص در چه سالی ایمان آورد ، چه سخنانی میان او و دیگران مبادله شد ، چه کارهایی کرد و چه روشی داشت همه و همه دقیقا روشن است .

عده ای از مسیحیها ، یعنی مسیحیان جغرافیایی نه مسیحیانی که ایمان دارند میگویندآیا اصلاً کسی بنام مسیح در دنیا وجود داشته یا یا این یک شخصیت افسانه ای است که ساخته اند . اینها اصلاً در وجود مسیح شک دارند البته این حرف از نظرما مردود است چون قرآن وجود عیسی (ع) را تایئد کرده و ما از آن جهت که به قرآن ایمان داریم ، دیگر شکی در این مطلب نداریم .

برای مسیحیان مسائلی از این قبیل که حواریون عیسی چه کسانی بودند و انجیل در چه تاریخی به صورت کتاب در آمد چند انجیل بود و نظائر اینها اساساً مکتوم است . ولی برای ما مسلمین چه منع گفتار و چه منع رفتار پیغمبر اکرم هر دو بسیار مسلم و تا شعاع بسیر زیادی قطعی است نه ظنی .

آنچه ما موظفیم از وجود پیغمبر اکرم استفاده کنیم هم در گفتار است و هم در رفتار ، هم در قول است و هم در فعل ، یعنی قول و فعل پیغمبر برای ما راهنما و سند است و باید از آن بهره بگیریم .

در مورد کلمات بزگان عمده مطلب این است که نکات بسیار دقیقی در انها گنجانیده شده است که افراد بتوانند درک کنند . خصوصاً که پیغمبر اکرم در مورد سخنان خود فرمود : ( اعطیت جوامع الکلم) خدا به من کلمات جامعه داده است یعنی خدا به من قدرتی داده است که با یک سخن کوچک میتوانم یک دنیا مطلب بگویم و پیامبر این را در عمل هم نشان داد . سخنان رسول اکرم را همه میشنیدند ولی همه نمیتوانستند به عمق سخنان ایشان آنچنان که باید یرسند .

ببنید پیغمبر اکرم چگونه یک مطلب را پیشگویی میکند . ایشان جمله ای دارد که مفاد ان چنین است : سخنانی را که از من میشنوید ضبط و نگهداری کنید و به نسلهای آینده تحویل دهید و بسپارید . سپس میفرماید : ای بسا نسلهای اینده و خیلی دور وقتی بیایند معنی حرف مرا بهتر از شما که امروز پای منبر من هستید بفهمند . مطابق حدیث معروفی که در کتب معتبر ما نظیر کافی و تحف العقول است و از احادیثی است که شیعه و سنی روایت کرده اند پیامبر اکرم (ص) فرمودند : نضر الله عبدا سمع مقالتی فو عاها و بلغها من لم یسمعها یعنی خدای خرم سازد چهره کسی را که سخن مرا بشنود و ظبط کند .

کندوبرساند به کسانی که آن سخن راازمن نشنیده اند .بعد این جمله رااضافه فرمود :فرب حامل فقه غیرفقیه ورب حامل فقه الی من هوا فقه منه این متحمل کردن که با کلمه رب صورت گرفته اشاره به آینده است . بسا مردمی که حامل یک سخن عمیقند ولی خودشان عمیق نیستند .جملاتی را همیشه نقل می کنند ولی خودشان نمی توانند به عمق آن پی ببرند .وبسا مردمی که جمله ای را فقهی را حمل می کنند یعنی جمله ای را که شنیده اند وحفظ دارند درحالیکه خودشان فقیه هم هستند نقل می کنند برای کسانی که از خود آنها فقیه ترند .یعنی نقل می کنند برای کسی که از او عمقتر وعمق فکرش بیشتر است . که وقتی برایش نقل می شود ،چیزهایی می فهمید که خود آن کسی که نقل کرده است ،نمی فهمد . اینست که ما می بینیم سخنان پیغمبر (ص)دقیقا قرن به قرن ،نمی گویم عمق بیشتری پیدا کرده ،عمق بیشتری برایش کشف شده است . پیغمبر درموضوعات زیادی سخن گفته است ، ازجمله دراخلاق ،فقه، عرفان ، معارف وفلسفه پس همینطور که گفتار پیغمبر نیاز به تعمق وتفسیر دارد ، رفتار پیغمبر هم نیاز به تعمق وتفسیر دارد ما نمی توانیم از این اظهار تاسف دربارة خودمان خودداری کنیم که ما که امت پیغمبر آخر الزمان هستیم ، ازهرکداممان اگر پنج تا سخن از پیغمبر بخواهند حتی لفظش رانمی دانیم ، معنی وتفسیرش بماند ، ونه از سیره ورفتار پیغمبر می توانیم دو سه کلمه بگوئیم .

معنی لغت سیره

سیره در زبان عربی از ماده سیر است .سیر ، یعنی حرکت ، رفتن ، راه رفتن . لغت سیره راکه مسلمین ازصدر اسلام وشاید قرن دوم هجری به کار برده اند ، خیلی عالی انتخاب کرده اند .البته درعمل مورخین ما خوب ازعهده برنیامده اند . شاید قدیمی ترین سیره ها را ابن اسحاق نوشته که بعد از او ابن هشام آن را به صورت کتابی درآورده است . می گویند ابن اسحاق شیعه بوده ودرحدود نیمة قرن دوم هجری می زیسته است .گفتیم سیریعنی رفتن وسیره یعنی نوع رفتن . درزبان عربی ، سیره بروزن فعله است وفعله درزبان عربی برنوع دلالت می کند چنانکه جلسه یعنی نشستن وجلسه یعنی سبک ونوع نشستن . نکته دقیقی است ، سیر یعنی رفتن ورفتار ، ولی سیره یعنی



خرید و دانلود مقاله درباره در مفهوم سیره


تحقیق درباره در مفهوم سیره

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

در مفهوم سیره

یکی از منا بع شناخت که یک نفر مسلمان باید و بینش خود را با استفاده از آن اصلاح و تکمیل کند سیره وجود مقدس پیغمبر اکرم (ص) است . قبل ازورود به بحث مقدمه کوتاهی را یاد آوری می کنم وآن اینکه:یکی از نعمتهای خدا برما مسلمین ویکی از افتخارات مسلمین نسبت به پیروان ادیان دیگر اینست که قسمت بسیار زیادی ازسخنان پیغمبر(ص) متواترو مسلم است امروزط در اختیار ما قرار دارد در صورتی که پیروان هیچ یک از ادیان دیگر نمی تواند چنین ادعایی بکنند و به طور قطع بگویند که مثلا فلان جمله ، جمله ای است که از زبان موسی (ع) یا از زبان عیسی (ع) شنیده شده است .

البته جمله های زیادی هست ولی آنقدر که باید ، مسلم و قطعی نیست .

دیگر اینکه تاریخ زندگی پیغمبر ما بسیار روشن و مستند است . حتی دقایق وجزئیاتی اززندگی پیغمبراکرم امروز به صورت قطعی ومسلم دردست است که دربارة هیچ کس دیگرچنین نیست .ازسال وزمان وحتی روزتولدش واینکه چندمین هفته بوده است ودوران شیرخوارگیش ، دورانی که در صحرا زندگی کرده است ، دوران قبل از بلوغ او ، مسافرتهایش به خارج عربستان ، شغلهایی که قبل از نبوت داشته ، اینکه ازدواجش درچه سن و سالی بوده است و چه فرزندانی برایش متولد شده اند و آنها که قبل از خودش از دنیا رفته اند ، در چهع سنی و.فات کرده اند ، و امسال اینها ، تا به دوران رسالت و بعثتش که دقیق تر و بارزتر است ، چون بعثت او منجر به حادثه بزرگی میشود . اولین کسی که به او ایمان آورد چه کسی بود، دومین کسی که به او ایمان آورد چه کسی بود ، سومین فردی که به او ایمکان آورد چه کسی بود ، فلان شخص در چه سالی ایمان آورد ، چه سخنانی میان او و دیگران مبادله شد ، چه کارهایی کرد و چه روشی داشت همه و همه دقیقا روشن است .

عده ای از مسیحیها ، یعنی مسیحیان جغرافیایی نه مسیحیانی که ایمان دارند میگویندآیا اصلاً کسی بنام مسیح در دنیا وجود داشته یا یا این یک شخصیت افسانه ای است که ساخته اند . اینها اصلاً در وجود مسیح شک دارند البته این حرف از نظرما مردود است چون قرآن وجود عیسی (ع) را تایئد کرده و ما از آن جهت که به قرآن ایمان داریم ، دیگر شکی در این مطلب نداریم .

برای مسیحیان مسائلی از این قبیل که حواریون عیسی چه کسانی بودند و انجیل در چه تاریخی به صورت کتاب در آمد چند انجیل بود و نظائر اینها اساساً مکتوم است . ولی برای ما مسلمین چه منع گفتار و چه منع رفتار پیغمبر اکرم هر دو بسیار مسلم و تا شعاع بسیر زیادی قطعی است نه ظنی .

آنچه ما موظفیم از وجود پیغمبر اکرم استفاده کنیم هم در گفتار است و هم در رفتار ، هم در قول است و هم در فعل ، یعنی قول و فعل پیغمبر برای ما راهنما و سند است و باید از آن بهره بگیریم .

در مورد کلمات بزگان عمده مطلب این است که نکات بسیار دقیقی در انها گنجانیده شده است که افراد بتوانند درک کنند . خصوصاً که پیغمبر اکرم در مورد سخنان خود فرمود : ( اعطیت جوامع الکلم) خدا به من کلمات جامعه داده است یعنی خدا به من قدرتی داده است که با یک سخن کوچک میتوانم یک دنیا مطلب بگویم و پیامبر این را در عمل هم نشان داد . سخنان رسول اکرم را همه میشنیدند ولی همه نمیتوانستند به عمق سخنان ایشان آنچنان که باید یرسند .

ببنید پیغمبر اکرم چگونه یک مطلب را پیشگویی میکند . ایشان جمله ای دارد که مفاد ان چنین است : سخنانی را که از من میشنوید ضبط و نگهداری کنید و به نسلهای آینده تحویل دهید و بسپارید . سپس میفرماید : ای بسا نسلهای اینده و خیلی دور وقتی بیایند معنی حرف مرا بهتر از شما که امروز پای منبر من هستید بفهمند . مطابق حدیث معروفی که در کتب معتبر ما نظیر کافی و تحف العقول است و از احادیثی است که شیعه و سنی روایت کرده اند پیامبر اکرم (ص) فرمودند : نضر الله عبدا سمع مقالتی فو عاها و بلغها من لم یسمعها یعنی خدای خرم سازد چهره کسی را که سخن مرا بشنود و ظبط کند .

کندوبرساند به کسانی که آن سخن راازمن نشنیده اند .بعد این جمله رااضافه فرمود :فرب حامل فقه غیرفقیه ورب حامل فقه الی من هوا فقه منه این متحمل کردن که با کلمه رب صورت گرفته اشاره به آینده است . بسا مردمی که حامل یک سخن عمیقند ولی خودشان عمیق نیستند .جملاتی را همیشه نقل می کنند ولی خودشان نمی توانند به عمق آن پی ببرند .وبسا مردمی که جمله ای را فقهی را حمل می کنند یعنی جمله ای را که شنیده اند وحفظ دارند درحالیکه خودشان فقیه هم هستند نقل می کنند برای کسانی که از خود آنها فقیه ترند .یعنی نقل می کنند برای کسی که از او عمقتر وعمق فکرش بیشتر است . که وقتی برایش نقل می شود ،چیزهایی می فهمید که خود آن کسی که نقل کرده است ،نمی فهمد . اینست که ما می بینیم سخنان پیغمبر (ص)دقیقا قرن به قرن ،نمی گویم عمق بیشتری پیدا کرده ،عمق بیشتری برایش کشف شده است . پیغمبر درموضوعات زیادی سخن گفته است ، ازجمله دراخلاق ،فقه، عرفان ، معارف وفلسفه پس همینطور که گفتار پیغمبر نیاز به تعمق وتفسیر دارد ، رفتار پیغمبر هم نیاز به تعمق وتفسیر دارد ما نمی توانیم از این اظهار تاسف دربارة خودمان خودداری کنیم که ما که امت پیغمبر آخر الزمان هستیم ، ازهرکداممان اگر پنج تا سخن از پیغمبر بخواهند حتی لفظش رانمی دانیم ، معنی وتفسیرش بماند ، ونه از سیره ورفتار پیغمبر می توانیم دو سه کلمه بگوئیم .

معنی لغت سیره

سیره در زبان عربی از ماده سیر است .سیر ، یعنی حرکت ، رفتن ، راه رفتن . لغت سیره راکه مسلمین ازصدر اسلام وشاید قرن دوم هجری به کار برده اند ، خیلی عالی انتخاب کرده اند .البته درعمل مورخین ما خوب ازعهده برنیامده اند . شاید قدیمی ترین سیره ها را ابن اسحاق نوشته که بعد از او ابن هشام آن را به صورت کتابی درآورده است . می گویند ابن اسحاق شیعه بوده ودرحدود نیمة قرن دوم هجری می زیسته است .گفتیم سیریعنی رفتن وسیره یعنی نوع رفتن . درزبان عربی ، سیره بروزن فعله است وفعله درزبان عربی برنوع دلالت می کند چنانکه جلسه یعنی نشستن وجلسه یعنی سبک ونوع نشستن . نکته دقیقی است ، سیر یعنی رفتن ورفتار ، ولی سیره یعنی



خرید و دانلود تحقیق درباره در مفهوم سیره