لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
روانشناسی رنگها چه میدانید؟
در سال ۱۶۶۶، اسحاق نیوتن، دانشمند نامدار انگلیسی، کشف کرد که چنانچه نور خالص سفید از یک منشور عبور داده شود، به رنگهای قابل رؤیت تجزیه میشود. نیوتن همچنین کشف کرد که هر رنگ از یک طول موج منحصر به فرد تشکیل شده و قابل تجزیه به رنگهای دیگر نیست تعریف رنگ
در سال ۱۶۶۶، اسحاق نیوتن، دانشمند نامدار انگلیسی، کشف کرد که چنانچه نور خالص سفید از یک منشور عبور داده شود، به رنگهای قابل رؤیت تجزیه میشود. نیوتن همچنین کشف کرد که هر رنگ از یک طول موج منحصر به فرد تشکیل شده و قابل تجزیه به رنگهای دیگر نیست. آزمایشهای بعدی نشان داد که با ترکیب نورها میتوان رنگهای مختلف را ایجاد کرد. برای مثال، نور قرمز در ترکیب با نور زرد، رنگ نارنجی را به وجود میآورد. رنگی که بر اثر ترکیب دو رنگ دیگر به وجود آید را ترکیبی میگویند. بعضی از رنگها، مثل زرد و ارغوانی، در صورت ترکیب شدن، همدیگر را خنثی میکنند و نور سفید میسازند. این رنگها را نیز رنگهای مکمّل مینامند. ● تاثیرات رنگها از نظر روانشناسی
با وجودی که اثر رنگها تا حدودی ذهنی است و در مورد اشخاص مختلف فرق میکند امّا برخی از تاثیرات رنگها دارای معنی یگانهای در سراسر جهان هستند. رنگهایی که در طیف رنگها در ناحیه قرمز قرار دارند به عنوان رنگهای گرم شناخته میشوند که این دامنهاش از احساسات گرم و صمیمانه تا احساس خشم و عصبانیت متغیر است. رنگهایی که در ناحیه آبی طیف قرار دارند، رنگهای سرد نامیده میشوند و شامل آبی، ارغوانی و سبز هستند. این رنگها معمولاً آرامش بخشند امّا گاهی نیز ممکن است احساس غمگینی و بیتفاوتی را به ذهن آورند. روانشناسی رنگها به عنوان روش درمان در برخی از فرهنگهای قدیمی، از جمله مصریها و چینیها، از رنگها برای درمان استفاده میشده است. این کار که گاهی به آن نور درمانی یا رنگ شناسی نیز گفته میشود هنوز هم به عنوان روش درمان جایگزین مورد استفاده قرار میگیرد
تاثیرات رنگها از نظر روانشناسی با وجودی که اثر رنگها تا حدودی ذهنی است و در مورد اشخاص مختلف فرق میکند امّا برخی از تاثیرات رنگها دارای معنی یگانهای در سراسر جهان هستند. رنگهایی که در طیف رنگها در ناحیه قرمز قرار دارند به عنوان رنگهای گرم شناخته میشوند که این دامنهاش از احساسات گرم و صمیمانه تا احساس خشم و عصبانیت متغیر است. رنگهایی که در ناحیه آبی طیف قرار دارند، رنگهای سرد نامیده میشوند و شامل آبی، ارغوانی و سبز هستند. این رنگها معمولاً آرامش بخشند امّا گاهی نیز ممکن است احساس غمگینی و بیتفاوتی را به ذهن آورند. روانشناسی رنگها به عنوان روش درمان در برخی از فرهنگهای قدیمی، از جمله مصریها و چینیها، از رنگها برای درمان استفاده میشده است. این کار که گاهی به آن نور درمانی یا رنگ شناسی نیز گفته میشود هنوز هم به عنوان روش درمان جایگزین مورد استفاده قرار میگیرد. در این روش:
از رنگ قرمز برای تحریک بدن و ذهن و افزایش تمرکز استفاده میشود.
از رنگ زرد برای تحریک اعصاب استفاده میشود.
از رنگ نارنجی برای بالا بردن سطح انرژی استفاده میشود.
از رنگ آبی برای کاهش درد و تسکین بیمار استفاده میشود.
از رنگ نیلی برای تسکین ناراحتیهای پوستی استفاده میشود.
اغلب روانشناسان به رنگ درمانی به دیده شک و تردید مینگرند و میگویند که درباره تاثیرات احتمالی رنگها اغراق شده و رنگها در فرهنگهای مختلف، معانی متفاوتی دارند. پژوهشها نشان دادهاند که در بسیاری از موارد، تاثیرات رنگها در تغییر حالت افراد، تاثیراتی زودگذر و موقتی بوده است. برای مثال، قراردادن افراد در اتاق آبی ممکن است در ابتدا احساس آرامش در آنها به وجود آورد امّا این اثر پس از آن که آنها آرامششان را بازیافتند، به تدریج کاهش خواهد یافت.
روانشناسی رنگهای مختلف 1- روانشناسی رنگ سیاه
سیاه تمام نورها در طیف رنگها را جذب میکند.
سیاه معمولاً به عنوان نماد ترس یا شیطان مورد استفاده قرار میگیرد امّا به عنوان نشانگر قدرت نیز شناخته میشود. از رنگ سیاه برای نشان دادن شخصیتهای خطرناک مثل دراکولا و یا جادوگران استفاده میشود.
رنگ سیاه در بسیاری از فرهنگها برای مراسم سوگواری مورد استفاده قرار میگیرد. این رنگ همچنین نشانگر غمگینی، جذابیت جنسی و رسمی بودن است.
در مصر قدیم، رنگ سیاه نشانگر زندگی و تولّد دوباره بود.
رنگ سیاه معمولاً به دلیل لاغر نشان دادن در نمایشهای مد مورد استفاده قرار میگیرد.
2- روانشناسی رنگ سفید
رنگ سفید، نماد معصومیت و پاکی است.
رنگ سفید میتواند در انسان احساس فضای بیشتر به وجود آورد.
رنگ سفید معمولاً نشانگر سرما، پاکیزگی و آرامش است. اتاقی که کاملاً به رنگ سفید نقاشی شده باشد ممکن است جادار و بزرگ به نظر آید امَا خالی و سرد است. بیمارستانها و کادر پزشکی از رنگ سفید برای ایجاد حس پاکیزگی استفاده میکنند.
3- روانشناسی رنگ قرمز
رنگ قرمز، رنگ گرمی است که برانگیزاننده هیجانات قوی است.
رنگ قرمز، نشانگر عشق، حرارت و صمیمیت است.
رنگ قرمز، به وجود آورنده احساس شور و هیجان است.
رنگ قرمز، تحریک کننده احساس خشم و عصبانیت است.
افرادی که به رنگ قرمز بیش از بقیه رنگها علاقه دارند عموماً افرادی پر انرژی و خوش مشرب هستند. آن ها تمایل زیادی به حرکت کردن دارند اما در خصوص چگونگی آن چندان فکر نمی کنند. قرمزها همه جا می خواهند اول باشند، فعال و نیرومندند اما جنبه های زیاده روی در آن ها زیاد است و اگر نتوانند آن را تحت کنترل خود در آورند برایشان مشکل ساز می شود. بسیار عمل گرا هستند و اصرار دارند که حتماً و تحت هر شرایطی دست به عمل بزنند . برخی از قرمزها به دلیل فعالیت زیاد ، بخشی از بنیه جسمانی خود را از دست می دهند . آن ها باید یاد بگیرند انرژی شان را صرف امور ارزشمند کنند و بیش از هر چیز نیاز به برباری دارند.
4- روانشناسی رنگ آبی
آبی، رنگ مورد علاقه بسیاری از مردم و محبوبترین رنگ در بین مردان است.
رنگ آبی، احساس آرامش را به ذهن میآورد و معمولاً نشانگر صلح، امنیت و نظم است.
رنگ آبی، میتواند احساس غم، درونگرایی یا گوشهگیری را در بعضی افراد به وجود آورد.
رنگ آبی معمولاً برای دکور دفاتر مورد استفاده قرار میگیرد زیرا تحقیقات نشان داده است که افراد در اتاقهای آبی کارآیی بیشتری دارند.
رنگ آبی با وجودی که از محبوبترین رنگهاست امّا یکی از رنگهایی است که کمترین اشتها را بر میانگیزد. در برخی از برنامههای کاهش وزن توصیه میشود که غذای خود را در بشقابهای آبی بکشید. رنگ آبی به ندرت به صورت طبیعی درخوراکیها وجود دارد. همچنین رنگ آبی غذا معمولاً به عنوان نشانه فاسد بودن و یا سمّی بودن آن در نظر گرفته میشود.
رنگ آبی میتواند باعث کاهش ضربان قلب و حرارت بدن گردد.
آبی ها طبیعتی ملایم دارند. به گونه ای که اغلب افراد در کنار آنها احساس آرامش می کنند. آنها بیش از سایرین به دنبال کشف حقیقت هستند و اغلب تمایلات فلسفی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نو به " روانشناسی ورزشی " در ایران
مقدمه
علیرغم آنکه " روانشناسی ورزشی " به عنوان یکی از جدیدترین شاخه های تربیت بدنی و علوم ورزشی ، دوران رشد و شکوفایی خود را می گذراند و حتی در بسیاری از کشورهای جهان منجمله ایران ناشناخته مانده و در واقع هنوز متولد نشده است ، اما با توجه به کاربرد اصلی آن در ورزشهای قهرمانی که شامل کاهش اضطراب ورزشکار به روشهای مختلف و بهبود سطح عملکرد ورزشکار از طریق افزایش انرژی روانی می باشد ، و تشابه آن با عملکرد تاریخی انسان در مقام موجودی رقابت طلب و جنگجو ، چنین استنباط میشود که این علم سابقه ای به قدمت تاریخ تمدن بشر دارد .
از زمان تشکیل نخستین اجتماعات و قبیله ها ، تعدادی از مردان نیرومند وظیفه شکار و تامین غذا و دفاع از قبیله را بر عهده گرفتند و رهبران قبایل با روشهای گوناگون برای کاهش اضطراب جنگجویان و افزایش کارآیی و شجاعت آنان تلاش و تفکر کردند .
حاصل این روند تلاشگرانه ، ابداع و ایجاد روشها و مراسم گوناگونی از قبیل رقصها و حرکات بدنی شدید ، به صدا در آوردن طبلها ، فریاد کشیدن ، رنگ آمیزی بدن و صورت و تزئینات عجیب و غریب ، مراسم دعا و نیایش ، قربانی و ... بود که در هر منطقه و سرزمینی با توجه به شرایط محیطی به شکل خاص برگزار می گردید تا موجب بالا رفتن روحیه جنگاوران و کاهش دلهره های آنان گردد .
اقتدار و یا اضمحلال قبایل و ملتها در نبردهای سنگین و طولانی مدت به میزان زیادی با فراز و نشیبهای این فن ارتباط تنگاتنگ داشت .
نتیجه ای که از این مقدمه مختصر می توان گرفت ، از این قرار است :
1- روانشناسی ورزش ، علمی جدید و ابداع شده توسط جوامع غربی و با سابقه حدود یک قرن نیست .
2- روانشناسی ورزشی در هر جامعه مستقیما با فرهنگ ، آداب و سنن و باورهای مردم و نیز شرایط محیطی و اقلیمی آن بستگی دارد.
با برقراری مجدد بازیهای المپیک نوین درصد سال اخیر ، ورزشهای قهرمانی و رقابتی رونق دوباره ای گرفت و به تدریج برد و باخت و " نتیجه مداری " چهره پاک بازیها را به صحنه رقابتهای سیاسی و ابزار برتری ایدئولوژیها و حکومتها تبدیل کرد.
مسعود حاجی رسولی
از ابتدای قرن و همزمان با رواج ورزشهای قهرمانی بسیاری از دانشمندان که به تاثیر روان بر جسم اعتقاد داشتند ، به تدوین اصول اولیه روانشناسی ورزش بر مبنای فرضیه ها و پژوهشهای مختلف پرداختند .
لیکن اوج گرایش به این شاخه علمی پس از جنگ جهانی دوم و مخصوصاً توسط کشورهای بلوک شرق به وقوع پیوست .
تحقیقات فراوانی در مورد اثرات تمرینات ذهنی ( mental-training ) تصویر سازی (Imagery )، تجسم سازی (Visualization )، آرام سازی یا آرمیدگی((Relaxation، مراقبه(Meditation )، تمرکز( Coneentration )، توجه (Attention)و سایر روشها
بر عملکرد قهرمانان هم در آزمایشگاهها و هم در میادین ورزشی انجام شد و نتیجه کلی این پژوهشها نشان داد که عملکرد قهرمانانی که از هر کدام از این موارد و یا ترکیبی از آنان استفاده می برند، به مراتب از عملکرد گروه شاهد که فقط به تمرینات بدنی می پردازند، بهتر و بالاتر است. بسیاری از یافته های تحقیقاتی بالاخص در کشورهای سوسیالیستی بصورت " راز" باقی مانده و آن را منتشر نمی کردند و تنها پس از فروپاشی شوروی سابق بود که مشخص شد یکی از دلایل عمده موفقیت ورزشکاران بلوک شرق در مسابقات المپیک ، استفاده از روانشناسی ورزش به صورتی پیشرفته و علمی بوده است و این نشان میداد که روانشناسی ورزش به صورت کاربردی، در این کشورها بسیار پیشرفته تر از کشورهای غربی است.
بیش از 10 سال از ترجمه اولین کتاب روانشناسی ورزش و ورود این شاخه علوم ورزشی به ایران نمی گذرد . تعداد کتب و جزوات ترجمه شده و در دسترس هنوز هم بسیار معدود و انگشت شمار هستند و تمامی آنها مربوط به کشورهای غربی به ویژه آمریکا بوده به عنوان مرجع و راهنما در اختیار علاقمندان قرار گرفته اند.
متاسفانه با یک بررسی کلی در محتوای این کتابها، نکات بسیار مبهمی را می توان دید که غالباً به عدم تجانس شرایط محیطی و فرهنگی نویسندگان و یافته های پژوهشی آنان با ویژگیهای حاکم بر ورزش کشور ما مربوط می شوند و همین ناهمگونیهاست که لزوم یک بازنگری اساسی را در نحوه استفاده از این کتب به عنوان مرجعی معتبر در زمینه اشاعه روانشناسی ورزش در ایران به اثبات می رساند.
با تاکید بر این نکته که این بازنگری به مفهوم طرد ور رد مندرجات این کتابها و اصول بدیهی علم روانشناسی ورزش و یا زیر سوال بردن یافته های تحقیقاتی پژوهشگران نیست ، بلکه به معنای هنجاریابی و تلقین و تطبیق این اصول و روشها با فرهنگ ایرانی و روانشناسی اجتماعی ایران می باشد.
اولین شرط ایجاد آمادگی روانی در ورزشکاران، تجدید نظر کلی و زیر بنایی در نحوه تشکیل اردوهای تدارکاتی است.
در این مقاله به طور اختصار به چند مورد از عدم تجانس های فیمابین مندرجات کتابهای ترجمه شده و واقعیتهای موجود در جامعه ورزشی ایران اشاره خواهد شد.
با این امید که مورد توجه مسئولین ورزش کشور و علاقه مندان قرار گرفته و گامی باشد برای هنجاریابی تطبیق و استفاده بهینه از این علم .
1- اردوهای آمادگی قهرمانان
با توجه به اینکه اردوی آمادگی قهرمانان در جوامع پیشرفته مطابق با آخرین اطلاعات و بر پایه اصول علمی روانشناسی تشکیل شده و نکاتی همچون مناسب بودن مکان اردو، تهیه وسایل تفریح و سرگرمی سالم برای پرکردن اوقات فراغت قهرمانان ، استفاده از روانشناس در رشته های مختلف و به صورت جلسات مشاوره ، استفاده از روانشناسی رنگ ، وجود امکانات رفاهی برای برقراری تماس ورزشکار با خانواده و دوستان، استفاده از ابزار و روشهای مناسب برای انحراف توجه ورزشکار در روزهای مسابقه و کاهش اضطراب آنان و ... به خوبی رعایت می گردد،لذا در کتابهای موجود بحث چندانی در این زمینه وجود ندارد و از طرح این موضوع به مثابه موردی کاملاً حل شده چشم پوشی گردیده است.
در حالی که اردوهای آمادگی قهرمانان ما حتی در عالیترین سطح، فاقد تمام این امکانات بوده و شرط اولیه ایجاد آمادگی روانی را که زیست در محیطی با نشاط و متنوع است دارا نمی باشد.
به همین دلیل : اولین شرط ایجاد آمادگی روانی در ورزشکاران، تجدید نظر کلی و زیر بنایی در نحوه تشکیل اردوهای تدارکاتی است و تدوین و اجرای دستورالعملی که با توجه به جمیع جهات ، حتی المقدور فضای مناسبی را برای کاهش اضطراب، دوری از کسالت و افزایش انرژی روانی ورزشکاران فراهم نماید ، ضروری به نظر می رسد.
2- در مبحث انگیزش (Motivation) در این کتابها از مواردی نام برده می شود که با فرهنگ ایرانی قابل تطبیق نیست و در صورت اجرا کردن این راهنماییها ، نتایج ناگواری به بار خواهد آورد. نمونه بارز آن تشویقات مادی و پرداختهای نقدی و جنسی به قهرمانان است که متاسفانه در ایران رواج پیدا کرده و ورزشکاران را به سوی نظریه بردن تنها چیز است، پس به هر قیمت باید پیروز شد، سوق داده است. این عمل ورزشکار را از تکلیف مداری که یکی از اصول زیبا و پذیرفته شده روانشناسی ورزش است، به نتیجه مداری که از نظر روانشناسی ورزش مردود است، کشانیده و ضمن آلوده کردن چهره پاک و ناب آماتوریزم ، رفتار قهرمانان برجسته را با مربیان، باشگاهها و فدراسیونهای مربوط به رفتاری صرفاً اقتصادی و برپایه منافع مادی و فردی، نه معنوی و ملی تبدیل کرده است.
3- در تمامی این جزوات توصیه شده است که در اردو و فصل پیش از مسابقه، آزمونهای پایه روانشناسی ورزش را که شامل آزمون مختصر سطح انگیختی ورزشکار می شود، به دفعات اجرا کرده و بدین وسیله آنان را ارزشیابی نمایید ( راهنمای عملی روانشناسی ورزشی- گراهام وینتر – کتی مارتین- ترجمه دکتر واعظ موسوی) . قابل توجه آنکه این تستها در ایران وجود نداشته و یا حداقل بر مبنای معیارهای فرهنگی ، اجتماعی و روانی ورزشکاران ایرانی هنجاریابی نشده اند.
ضمن آنکه سطح انگیختگی مطلوب در رشته های مختلف ورزشی و حتی پستهای بازیکنان متفاوت بوده و تفاوتهای فردی هم به مقدار بسیار زیادی در تعیین این پارامتر دخالت دارند و متاسفانه در این زمینه کار تحقیقی و علمی چندانی صورت نگرفته و تنها به اصل n ( یو وارانه ) بسنده شده است .
4- بررسیها نشان می دهد که معلمین و مربیان ورزش در کشورهای پیشرفته باید حداقل 6 واحد روانشناسی عمومی و روانشناسی ورزشی را با موفقیت بگذرانند تا گواهینامه مربی گری دریافت نمایند.
در حالی که در ایران چنین دانشی حتی در مربیان تیم ملی وجود نداشته و در این مورد اقدامی به عمل نیامده است. وجود جزوات و کتابهایی تحت عنوان راهنمای مربیان ورزش در روانشناسی ورزشی گویای تسلط نسبی مربیان خوب ما با آن بیگانه و حتی نسبت به آن بی اعتقادند.
لذا اجباری کردن دروس روانشناسی عمومی و روانشناسی عمومی و روانشناسی ورزشی در برنامه تعلیمی مربیان معلمین ورزش می تواند موجب آشنایی آنان با این علم گردیده و راهگشای ورود موفقیت آمیز روانشناسی ورزشی به حیطه علمی در دانشگاهها و نیز عرصه علمی در میادین ورزشی گردد.
5- غالب ملتهای شرقی از جمله ایرانیان به دلیل ساختار فکری ، تاریخی و روانشناختی خاص خود همواره از پدیده های جدید انتظار معجزه را دارند، در حالی که منافع استفاده صحیح از اصول روانشناسی ورزش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 41 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
نیروی انسانی ماهر وکارآمد پربهاترین وارزنده ترین ثروت و دارائی هر کشور
است. بسیاری از جوامع با وجود برخورداری از منابع طبیعی سرشار،به دلیل فقدان نیروی انسانی شایسته ولایق توان استفاده ازاین مواهب الهی را ندارند و روزگار را به سختی ومشقت می گذرانند. دیگرملت ها به رغم کمبود منابع طبیعی، درنتیجه داشتن نیروی انسانی کارآزموده ومناسب به آسایش ورفاه رسیده اند وبا گام های بلند واستوار مسیر پیشرفت وترقی را طی می کنند.
یکی ازشاخه های جدید علم و معرفت که مسئله نیروی انسانی ودیگر جنبه های مربوط دنیای کار را درکانون توجه خود دارد ،روانشناسی مدیریت است. این شاخه از دانش ،مطالعه علمی رابطه انسان ودنیای کار را مورد وجهه همت خود قرار داده است وسازگاری مردم را در جریان امرارمعاش خود باخصوصیات وویژگی های محل کار،با افرادی که درمحل کار با آنان سروکار پیدا می کنند،وبا کارها ومشاغلی که انجام می دهند،مورد مطالعه قرار می دهد.
روانشناسی مدیریت اینک آمیزه هایی است، ازعلم وعمل، که زمینه های تخصصی متعدد و گسترده ای از قبیل روانشناسی امور استخدامی،رفتار سازمانی ،توسعه سازمانی،روانشناسی مهندسی،مشاوره حرفه ای ،روانشناسی مصرف کننده وجز اینها را با مبحث فرعی متنوع دربرمی گیرد . از لحاظ علمی در پی بسط وگسترش علم ومعرفت درخصوص مردم در دنیای کاراست.
در نتیجه ما با این علم عظیم و پرشاخه می توانیم نیروهای انسانی و منابع طبیعی را با هم، در بهبود کارایی تمامی موسسات به کار ببندیم.
روانشناسی مدیریت چیست ؟
تعریف مدیریت
مدیریت فرایند به کارگیری مؤثرو کارآمد منابع مادی وانسانی در برنامه ریزی سازماندهی بسیج منابع وامکانات هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می گیرد.
واقعا باید گفت ؛ که در ابتدا انسان ها درباره مدیریت چقدر می دانند؟ دانش مدیریت تا چه حد علمی است و آیا مدیریت علم است یا هنر؟ بخشی از مدیریت را می توان از طریق مدیریت آموزش فرا گرفت و بخشی دیگر را ضمن کار باید آموخت در واقع بخشی را که با آموزش فرا گرفته می شود علم مدیریت است . و بخشی را که موجب به کار بستن اندوخته ها درشرایط گوناگون می شود هنر مدیریت می نامند. «به عبارتی دیگر سخن علم دانستن است و هنر توانستن.»
تعریف روانشناسی مدیریت
در مورد روانشناسی مدیریت تعاریف مختلف و حتی برداشت هایی تا حدودی متفاوت ارائه داده اند از مجموعه اشاراتی که از آنها سخن رفت می توان نتیجه گرفت که : روانشناسی مدیریت عبارت است از زمینه مطالعاتی معینی که در چهارچوب آن ، رفتار مدیر و فرآیند رهبری از دیدگاه روانشناسی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. به یقین یک چنین مطالعه ای به ما امکان می دهد تا در حل مشکلات مدیریت از یافته- های روانشناسی مدد بگیریم و با استفاده از نظریه های آن ، به تجزیه و تحلیل مسائل مدیریت بپردازیم و گره های آن را باز کنیم .
باید در نظر داشت که مطالعات مربوط به روانشناسی مدیریت نه تنها موجب میگردد که مدیر در اداره امور سازمان توانایی بیشتری پیدا کند ، بلکه استفاده از یافته های علمی نیازهای مربوط به آن را امکان پذیر می سازد و با در نظر گرفتن یک چنین استفاده ملموس از روانشناسی مدیریت است که آن را شاخه ای کاربردی از دانش روانشناسی تلقی می کنند.
از لحاظ موضوع روانشناسی قسمتی از علوم اجتماعی است و بسیاری از مسایل که جامعه شناسان در آن تحقیق می کنند ، مورد علاقه روانشناسان نیز هست و از طرف دیگر تحقیقات روانشناسان مورد استفاده کلیه شعبه های علوم اجتماعی قرار می گیرد.
اهمیت مطالعات رواشناسی مدیریت
انسان موجودی اجتماعی است ، بطوری که بدون ارتباط با اجتماع ( اعم از اجتماعات حاضر و یا اجتماعات تاریخی و گذشته که با استفاده از تجربیات آن زندگی انسانی نمود پیدا می کند ) مفهوم زندگی بشر از بین می رود و حیات او با زیست حیوانات پست تفکیک ناپذیر می شود . به هر حال زندگی در اجتماع ، آدمی را به موجود سازمانی تبدیل کرده است ؛ و او برای ادامه حیات بشری ناگذیر است در اجتماعات متعددی عضویت و شرکت داشته باشد و با توجه به تاثیر مطالعات مربوط به دانش مدیریت در شکل گیری و دوام سازمانهای اجتماعی ، اقتصادی و .... می توان نتیجه گرفت که انسان معاصر در طول زندگی خود به دانش مدیریت متکی است و برای بهتر زیستن ( اداره صحیح سازمان ها ) گریزی جز رویکرد به مدیریت و مطالعه آن نمی باشد.
نارسایی های مربوط به مدیریت نه تنها کارکرد سازمان ها را مختل و در سازمان زندگی معاصر بشر اختلال ایجاد می کند ، بلکه هم چنین موجب می شود بر اثر عدم کارایی سازمانها و یا حتی پاشیدگی آن ها تلاش های افراد بشر بطور صحیح و اصولی پیوند نخورد و کوشش های آدمی در سازندگی جوامع به هدر رود و نیروی انسانی به عنوان گرانبهاترین سرمایه پایمال گردد .
مطالعه در زمینه روانشناسی مدیریت به ما این امکان را می دهد که تا با اصول، قواعد و تکنولوژی بهره برداری صحیح از نیروی انسانی ، فعال کردن خلاقیت ها و ایجاد جریان فکری در جامعه آشنا شویم و از طریق کاربرد یافته های روانشناسی موانع توسعه در زمینه ایجاد سیستم های فعال اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی ، آموزشی و فرهنگی را از میان بر داریم . از طریق ترویج یک چنین مدیریت مبتنی بر روانشناسی به ویژه در زمینه مدیریت آموزشی و تحقیقاتی است که باروری نسل های آینده امکان-پذیر خواهد شد و خلاقیت آنان به عنوان بزرگترین سرمایه ملی به کار گرفته خواهد شد.
آیا شما مدیر خلاقی خواهید شد ؟
خلاقیت مدیران
هر مدیری باید خلاقیت داشته باشد خلاقیت یعنی به کارگیری توانای های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید . تداوم حیات سازمان ها به بازسازی آنها بستگی دارد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن .doc :
روانشناسی نقاشی کودکان
1فاصله بین اشخاص در نقاشی: اگر کودک خود را در کنار اعضای خانواده خود بکشد نشانگرانس و الفت بین اعضای خانواده است. \
2- برجسته نمودن اشخاص:در بیشتر نقاشی هاییکه کودکان از خانواده ترسیم می کنند همیشه یک شخصیت اصلی وجود دارد که کودک بیشترینبار احساسی خود را چه به صورت عشق و ستایش، چه به صورت ترس و دلهره، بر روی اومستقر می کند. این شخصیت اصلی غالبا قبل از دیگران کشیده می شود. این شخص گاه دروسط صفحه و گاه نفر اول از سمت چپ کاغذ است. 3- بی ارزش کردن اشخاص:وقتی در نقاشی، یکیاز اغضای خانواده وجود ندارد می توان نتیجه گرفت که کودک آگاهانه یا ناخودآگاهآرزوی نبود آن شخص را دارد. گاهی دیده می شود که کودک خودش در نقاشی نیست که دلیلشاین است که احتمالا کودک در خانه احساس راحتی ندارد. طریق دیگر برای بی ارزش کردنیک شخص، کشیدن تصویر او و سپس پاک کردن آن است. نقاشی و روان درمانینقاشی تنها وسیلهتشخیص ناسازگاری کودک نیست، بلکه خود عامل بالقوه خلاقیتی است که وسیله درمان مؤثریمی شود. روان درمانی به وسیله نقاشی توسط اشترن پیشنهاد و به کار گرفته شد. اشترنمی گوید: نقاشی به عنوان وسیله ای برای روان درمانی، بیشتر برای کودکان کم سازگار،ناثابت و عقب مانده، آموزش مناسبی است و نتیجه ای که از این کار حاصل میشود، اعجابانگیز است. زیرا نقاشی به کودک امکان می دهد که قدرت و قابلیت خلاقیت خود را بشناسدو در نتیجه حل مشکلات آموزش برایش سهل تر جلوه کند. طریقه معالجه به این صورت استکه روانکاو تمام تمایلات و مشکلات سرکوب شده بیمار را که در ناخودآگاه جای گرفتهبرایش بیان می کند. بدین ترتیب، وقتی بیمار از فرآیندهای مزاحم آزاد شود، می توانددوباره شخصیت خود را بر پایه های استواری بنا سازد. جهان پر از کودکان باهوش و خوش ذهن است که با ذوق خود به زندگی، معنی میدهد. ای کاش برای کمک به آنها با دست خودمان باعث نابودی آنها نشویم. موضوع نقاشیو شخصیت کودکدرک و فهم نقاشی های کودکو چیزی که او می خواهد بیان کند، برای والدین و مربیان بسیار لازم است. زیرا شناختآن باعث بهتر شدن روابط بین بزرگسالان و کودکان می شود. بزرگسالان می توانند با برقرار کردن روابط دوستانه با کودک از اوبخواهند برایشان درخت، حیوان، خانه، یک شخص، خانواده، خودش و یا هر چه را که موردعلاقه اش هست یا از آن میترسد یا یک رویا را ترسیم کند. البته بی آنکه چیزی را بهاو تحمیل کنند. البته برای تعبیر نقاشی های یک کودک باید از تعداد زیادی از نقاشیها و اطلاعات دقیق زندگی کودک کمک گیرید.1- شکل آدم:در نقاشی کودکان اگر شکل آدمکدر مجموع هماهنگ باشد، احتمال زیادی وجود دارد که کودک کاملا سازگار باشد. اگربرعکس آدمک در اندازه کوچک یا در گوشه ای از کاغذ کشیده شده باشد، به معنای این استکه کودک خود را کم ارزش و از دیگران پایین تر می داند. اگر در نقاشی دست و بازو رانکشیده، بیانگر احساس عدم امنیت است. کودکانی که آدمهایی با اندازه بزرگ رسم میکنند خود را بالاتر از بقیه می دانند و زودرنج و حساس هستند. کودکان پرخاشگر،جزئیات صورت را به حد اغراق آمیزی بزرگ رسم می کنند، در حالی که کودکان خجالتی،جزئیات را از نظر می اندازند و فقط دایره صورت را ترسیم می کنند. کودکان ضعیف و درونگرا اغلب برای آدمک پا نمیگذارند و یا او را به حالت نشسته نقاشی می کنند. بالاتنه اگر لاغر و باریک باشدمشخص کننده این است که کودک از اندام خود ناراضی است و یا از چاق و بزرگ شدن میترسد. 2- نقاشی کودکانهمسن و سال:در این نوع نقاشی از کودک خواسته می شود که خود را در میانکودکان همسن بکشد. اگر کودک در این نقاشی خود را در میان گروه یا کنار دایره کشیدهباشد معانی مختلفی پیدا می کند. ناسازگارها اغلب در محدوده خارجی گروه و یا تنهاکشیده میشوند. 3- نقاشی خواب و رویا: نقاشی خواب و رویا ممکن است ترسها یا تمایلات کودکان راظاهر کند.4- خانه: در نقاشی کودکان، خانه بیش از هر چیز دیگری کشیده می شود. خانه نمادپناهگاه و هسته اصلی خانواده است که ممکن است مورد علاقه یا تنفر کودک باشد. درسنین 5 تا 8 سالگی کشیدن خانه هایی که در ورودی آن از بقیه خانه جدا مانده و نیزدیوارهای بلند نشانگر خجالتی بودن کودک است. بعد از 8 سالگی نشانگر خود کوچک بینی وتنهایی و در نوجوانی نشانگر شرم و حیای زیاده از حد است. در خانواده هایی که پدر ومادر از هم جدا شده اند در کودک خانه را به 2 قسمت تقسیم کرده و دو در ورودی برایآن می گذارد. اگر خانه به شکل قصر باشد در واقعبه منزله پناهگاه مطلوب است و یا برعکس اگر به شکل زندان باشد، نماد فشار خانوادگیاست.5- کوچه: اگر کودک دچار مشکل باشد، کوچه که محلی برای ارتباط با دیگران است را به صورت پیچ وخم دار می کشد. کلا کوچه نماد فرار و گریز است. کودکان شاد خیابانهای عریض و باز میکشند. ولی کودکانی که دارای خانواده ای گسسته و ناهماهنگ هستند، معمولا در نقاشیهایخود کوچه های متعدد که در یک نقطه تلاقی می کنند، ترسیم می کنند. 6- درخت:برایتجزیه و تحلیل نقاشی درخت باید سه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن .doc :
روانشناسی انگیزش
رفتارهای انسان به استثنای برخی بازتابهای ساده به «انگیزه» (Motive) بستگی دارد. به عبارت دیگر ، ظهور رفتار انسان تنها به وجود محرک و متغیرهای ژنتیک وابسته نیست، بلکه شدت و فرکانس متغیرهای مداخلهگر درون ارگانیزمی (درون انسان) در پدیدآیی رفتارهای انگیزشی سهم بسزایی دارد.
رفتارهای انسان به استثنای برخی بازتابهای ساده به «انگیزه» (Motive) بستگی دارد. به عبارت دیگر ، ظهور رفتار انسان تنها به وجود محرک و متغیرهای ژنتیک وابسته نیست، بلکه شدت و فرکانس متغیرهای مداخلهگر درون ارگانیزمی (درون انسان) در پدیدآیی رفتارهای انگیزشی سهم بسزایی دارد. فرایندهای انگیزشی جهت و شدت رفتارهای هدفمند را تعیین میکنند و افراد این فرایندها را در ذهن خود به صورت امیال آگاهانه تجربه میکند.
● تعریف انگیزش
تعریف انگیزش (Motivation) بستگی به مفاهیم نظری روان شناسی دارد. در واقع تعریف یک روان شناس از انگیزش به دیدگاه او بستگی دارد. فروید ، کتل ، مورفی ، هب و... تعارفی را در مورد انگیزش ارائه کردهاند، اما در یک جمعبندی کلی میتوان انگیزش را به صورت « مجموع متغیرهای پیچیده ارگانیزمی و محیطی که کنش آنها به فعالیت عمومی و جهتدار احساس و رفتار منجر میشود.» تعریف کرد.
● جایگاه انگیزش در روان شناسی
« روان شناسی انگیزش » جایگاه مهمی در روان شناسی دارد و چنین استنباط میگردد که روانشناسی انگیزش با مسائل و پدیدههایی سر و کار دارد که کل روانشناسی با آن روبرو است. با کمی دقت میتوان دریافت که برای پژوهشگران مسائل اساسی عبارتند از اینکه:
چرا رفتار خاصی پدید میآید؟ چرا رفتار هدفدار است؟ چرا رفتار به صورت پیوسته و متناوب اتفاق میافتد؟ و...
این سوالها و مسائل باعث پدیدآیی نظریههای گوناگونی شده است. برخی از آنها عبارتند از: نظریه غریزه (Instinet Theory) ، نظریه سایق (Drive Theory) ، نظریه انتظار _ ارزش (Expectancy _ Value Theory) و نظریه نیازها (Needs Theory)
● موضوعات مورد توجه در روان شناسی انگیزش
انگیزش ، مسائل مختلفی را دربرمیگیرد.
چندین نظام انگیزشی انسانها را در تلاش مداوم برای رفع حالتهای ناخوشایند میدیدند، نظیر « فروید» که انسان را در یک میدان نبرد دائمی با نیروهای جنسی و پرخاشگری میدید. در این حال چندین نظام انگیزشی ، انسانها را موجوداتی کنجکاو ، هیجان خواه ، با هدف و برنامه و تلاشگر در نظر میگیرد. با این حال آنها تا حدودی درست هستند و نه کاملا درست یا غلط. بنابراین انگیزش مسائل مختلفی را دربرمیگیرد.
● انگیزش یک فرآیند است.
انگیزش فرآیندی پویا است و نه ایستا. خیلی از انگیزهها (و نه همه آنها) از یک فرآیند چهار مرحلهای «پیش بینی ، برانگیختگی ، عملرفتاری و پیامد» پیروی میکنند. در مدت پیش بینی ، فرد انتظار پیدایی انگیزه را دارد. ویژگی آن وجود یک حالت محرومیت و تمایل به هدف است. در مدت برانگیختگی ، محرک درونی یا بیرونی انگیزه را تحریک نموده و به رفتار جهت میدهد. در مدت عمل رفتاری ، فرد برای نزدیک شدن یا دور شدن از شی هدف انگیز ، به رفتار هدفگرا میپردازد. در مدت پیامد ، فرد پیامدهای سیری یا اشباع انگیزه (فروکشی انگیختگی) را تجربه میکند.
● انگیزش یا خودگردان است یا محیطی.
هنگامی که رفتار توسط نیروهای درونی (نظیر خستگی ، کنجکاوی و...) برانگیخته شده باشد، خود گردان است. انگیزش خودگردان معمولا از گرایشها ، نیازها و واکنشهای فردی به رفتار شخص ناشی میشود. در مقابل زمانی که رفتار توسط نیروهای بیرونی (نظیر پول یا جایزه و...) برانگیخته میشود، به صورت محیطی است. انگیزشی که توسط محیط کنترل میشود، از پیامدهای مصنوعی و بیرونی رفتار ناشی میشود.
● تغییر شدت انگیزه در طول زمان
انسانها در هر لحظه معین چندین انگیزه را تجربه میکنند. اغلب یک انگیزه نسبتا نیرومند است، در حالیکه سایر انگیزهها در درجه دوم قرار دارند و نیرومندترین انگیزه بیشترین تاثیر را بر رفتار دارد. اگرچه انگیزههای نسبتا درجه دو فورا رفتار را تحت تاثیر قرار نمیدهند، ولی ما مجموعهای از این انگیزهها را که در نهایت میتوانند درجه یک شوند (وارد جریان تاثیرگذاری بر رفتار شوند)، در سر میپرورانیم.
● سلسله مراتبی انگیزهها
برخی نظریهپردازان نظیر مزلو (Maslow) و باک (Buck) انگیزههای انسان را به صورت سلسلهمراتبی ارائه کردهاند. مزلو انگیزههای انسان را در پنج طبقه اصلی « انگیزههای (نیازهای) فیزیولوژیک ، نیازهای ایمنی ، نیاز به تعلق پذیری ، نیاز به احترام و نیاز به خود شکوفایی» قرار داد. در حالی که باک آنها در پنج طبقه به گونهای دیگر شامل «غرایز ، سایقهای نخستین ، سایقهای اکتسابی ، هیجانها و انگیزش شایستگی » طبقهبندی میکند. فایده چنین دیدگاهی در این است که به افراد اجازه میدهد تا انگیزههای بسیار متفاوت انسان را در یک شبکه واحد منسجم مربوط به هم طبقهبندی کند.
● آگاهی انگیزهها در سطح ناهوشیار
انگیزههای انسان میتوانند آشکار و یا نه چندان آشکار ، توجیه شده یا توجیه نشده و هوشیار یا ناهوشیار (Unconscious) باشند. برای مثال تحقیقات نشان دادهاند که مردم در روزهای آفتابی بیشتر لبخند میزنند، در ماههای تابستان بیشتر از ماههای دیگر مرتکب اعمال پرخاشگری میشوند و اگر @بیپولی را به صورت غیر منتظره پیدا کنند، به احتمال بیشتری به یک غریبه کمک میکنند. هر یک از این موارد به دلیل انگیزههایی هستند که فورا آشکار نخواهند شد.