لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
تهران تا سال 1308 هجری شمسی که دگرگونی تازه ای در آن پدید آمد، چهره قدیم خود را حفظ کرده و از آن پس به تدریج بار دیگر گسترش و توسعه خود را از سر گرفت.
اقلیم:
موقعیت جغرافیایی شهرستان تهران:
شهرستان تهران واقع در استان تهران دارای 17000 کیلومتر مربع وسعت جهت شهرستان از شمال به شهرستان شمیرانات ، از جنوب به شهرستان ری و از شرق به دماوند و از غرب به کرج و ساوجبلاغ محدود می شود.
آبهای سطحی:
آبهای سطحی بافت شاپور فقط محدود می شود به جویهای باریکی که از وسط معابر داخل بافت عبور می کند . فقط در گذرهای اصلی تر آن روی این کانالها پوشانده نشده ولی در گذرهای باریکتر و فرعی تر این جوی ها سرباز بوده و آب در آنها جریان دارد. البته متاسفانه فاضلاب واحدهای مسکونی بافت هم وارد همین آب ها می شود.
دما و رطوبت
بر اساس آمار نزدیکترین ایستگاه هواشناسی منطقه متوسط دمای سالیانه معادل 7/18 درجه سانتی گراد و متوسط حداقل و حداکثر سالیانه به ترتیب 7/6 و 8/38 درجه سانتی گراد است.
در طی سال در ماههای دی، بهمن، اسفند درجه حرارت هوا به کمتر از صفر می رسد و دارای یخ بندانهای طولانی است و اختلاف دمای سالیانه 2/36 درجه سانتی گراد می باشد. میزان رطوبت در این روستا به شرح زیر است:
حداکثر رطوبت در آذر ماه 82 درصد و حداقل آن در تیر ماه 27 درصد ثبت گردیده است. معدل رطوبت حداکثر سالیانه حدود 70 درصد و معدل رطوبت حداقل سالیانه حدود 40 درصد می باشد.
بارندگی
متوسط بارندگی سالیانه در منطقه و بافت شاپور 6/270 میلی متر ثبت شده است. عمده میزان در هشت ماه سال از مهر تا اردیبهشت ثبت گردیده است.
باد
به طور کلی جریان هوائی عمده این منطقه جریان هوایی اقیانوس اطلس است . و از شمال غرب وارد ایران می شود و پس از عبور از گیلان (تنگه منجیل) وارد دشت قزوین و ساوجبلاغ می شودکه در محل به باد منجیل معروف است. برعد وزش این باد از اواخر پاییز تا اواخر بهار میب اشد این باد نقش موثری در جهت نزول برف و باران زمستانی دارد .این جریان هوائی در تابستان نزولات بسیار اندکی به همراه دارد. جریان هوایی دیگر حاکم بر منطقه که عمدتاً در تابستان از شمال عراق و سوریه به سمت ارتفاعات زاگراس جریان دارد که شاخه هایی از آن پس از عبور از این ارتفاعات وارد منطقه مورد بحث می شود و موجب گرم تر شدن هوا در این بخش می گردد.
بادهای جنوب شرقی و شرق متاثر از جریانات هوایی نواحی مراکز ایران می باشد که در تابستان با عبور از کویرهای نمک (کویر لوت) گرد و غبار شن به همراه دارند.
از سوئی دیگر یک جریان هوایی از شمال غرب به طرف منطقه می وزد که سرچشمه آن اقیانوس اطلس است و تاثیر آن در منطقه جنوبی البرز مرکزی به خوبی محسوس است و باعث ریزش برف و باران در پاییز و زمستان می شود. در حالت کلی بادهای غربی، باد غالب در این حوزه می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دگرگونی اجتماعی
دگرگونی اجتماعی از مسائلی است که همواره ذهن دانشمندان را به خود جلب کرده است و هر کدام به فراخور وسع علمی خویش در این باره اظهار نظر کرده و علل و عوامل آن را با توجه به دیدگاه خود شرح و بسط دادهاند.در این پژوهش با استفاده از سخنان بزرگانی همانند استاد مطهری، (به عنوان عالمی روشن اندیش که نسبت به جایگاه مسأله واقف بوده است) به بحث وبررسی درباره این موضوع خواهیم پرداخت و نیز نظریههایی را که در این باره مطرح شده است نقد و ارزیابی میکنیم. در پایان نظر خود را طرح کرده و به تفصیل درباره آن سخن خواهیم گفت.این که چه علل و عواملی باعث دگرگونیهای اجتماعی است، سؤال اصلی و محوری این نوشتار را تشکیل میدهد و با توجه به بضاعت علمی و منابع موجود به آن پاسخ داده خواهد شد.فرضیهای که در صدد بررسی آن هستیم این است که محتوای باطنی انسان (اندیشه، عقیده و ایدئولوژی) بویژه فطرت کمال جویی و تجدد خواهی انسان علت اکثر دگرگونیهای اجتماعی است. این فرضیه با توجه به این اصل بررسی میشود که فرد و جامعه هر دو اصیلاند. و به تعبیری دیگر این انسان است که اصالت دارد، به عنوان یک موجود با شعور، آگاه، دینخواه و عقلگرا با فطرتی که طالب کمال و تعالی است.
مفاهیم اصلی و کلیدی انتظار: در لغت یعنی چشم به راه داشتن، چشم داشتن، انتظار داشتن (1) و در اصطلاح، دیده دوختن به راه تحقق امری است که منتظر را به حالت انتظار واداشته است و هرچه آن امر در نظر او مهمتر باشد، برای تحقق آن کوشش و جدیت بیشتری ـ خواه ناخواه ـخواهد کرد (2).تحول یا دگرگونی: به معنای تغییر و تبدیل چیزی است به چیز دیگر.دگرگونی و تغییر اجتماعی: این واژه کلی و مبهم، معمولا به معنی تغییر در فرایندهای اجتماعی یا ساختار جامعه به ویژه در بحث گذر از جوامع سنتی به جوامع صنعتی و جدید مطرح میشود. دگرگونی اجتماعی ممکن است مثبت یا منفی، پیشرو یا واپسگرا، قهری یا دستوری، کند یا سریع، جزیی یا کلی، سطحی یا عمیق و موقت یا دائمی باشد. دگرگونی اجتماعی فرایند پیچیدهای است که عوامل متعددی نظیر اختراع، تراوشات ناشی از فرهنگها یا اشاعه ویژگیهای از جوامع دیگر، افزایش یا کاهش جمعیت، تکنولوژی، شخصیتهای بزرگ، جنبشهای اجتماعی، آموزش و پرورش و بیسازمانی اجتماعی و … در آن دخالت دارند. عادت، ترس از گسسته شدن رشته تداوم، سنت گرایی، صاحبان منافع و مقاومت ایدئولوژیک نیز از عوامل عمده ایستادگی در برابر تغییرات اجتماعی است.(3)
علل و عوامل دگرگونی اجتماعیدانشمندان بر این مسأله که عامل اصلی تحولات و دگرگونی اجتماعی چیست، اتفاق نظر ندارند و هر یک عاملی را مؤثر و دخیل میدانند. گروهی عوامل مادی را منشأ اثر دانسته، عدهای شرایط جغرافیایی و خون و نژاد را عامل تحول میدانند، برخی فرهنگ و عقیده و ایدئولوژی و به طور کلی محتوای باطنی انسان را مهمترین عامل میدانند و گروهی از نقش شخصیتها و نوابغ و قهرمانان سخن به میان آورده و آن را یگانه عامل دگرگونی میدانند. در زیر، نظریههای گوناگون در این باره مطرح و مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
1ـ خون و نژادطبق این نظریه، عامل اساسی پیش برنده تاریخ، نژادها هستند، زیرا بعضی نژادها و خونها استعداد فرهنگ آفرینی و تمدن گستری دارند و برخی دیگر خیر، بعضی میتوانند علم و صنعت و اخلاق تولید کنند و گروهی صرفا مصرفکنندهاند.ارسطو، برخی نژادها را مستحق برده داشتن و بعضی دیگر را مستحق برده شدن میدانست. طرفدار این نظریه کنت گوبینو، فیلسوف معروف فرانسوی است. این نظریه به گوبینیزم نیز مشهور است. (4)این که معتقد شویم تنها یک نژاد است که تحول و تطور تاریخ به دستش صورت میگیرد، یا این که همه انسانها در آن دخیلاند، مشکلی را حل نمیکنند، زیرا معلوم نیست چرا زندگی انسان یا نژادی از انسان متحول و متطور است و زندگی حیوان چنین نیست. این که یک نژاد باشد یا همه نژادها، راز تحرک تاریخ را نمیگشاید. البته شاید نتوانیم تفاوت نژادها را به طور کلی انکار کنیم. چرا که ممکن است در عین این که همه استعداد دارند، برخی نژادها دارای استعداد بیشتری باشند.(5)
2ـ شرایط اقلیمی و جغرافیاییبر اساس این نظریه، عامل سازنده تمدن و به وجود آورنده فرهنگ و تولید کننده صنعت، محیط و شرایط اقلیمی و جغرافیایی است. در مناطق معتدل، مزاجهای معتدل و مغزهای نیرومند ومتفکر به وجود میآید. علاوه بر این، شرایط اقلیمی و محیط جغرافیایی و منطقهای بر روی نژادها تأثیر میگذارد و استعدادهای خاص ایجاد میکند و درنهایت عامل پیش برنده تاریخ میشوند. (منتسکیو) دانشمند جامعه شناس فرانسوی طرفدار این نظریه است.(6)بنابراین موقعیتهای جغرافیایی خاص در رشد عقلی و فکری و ذوقی و جسمی انسانها مؤثرند. همچنین تاریخ تنها در میان انسانهای برخی اقلیمها و منطقهها تحرک دارد، و در محیطها و منطقههای دیگر، ثابت و یک نواخت و شبیه سرگذشت حیوان است. اما پرسش اصلی به قوت خود باقی است که مثلا چرا زنبور عسل یا سایر جانداران که در همان مناطق جغرافیای زیست میکنند فاقد تحرکاند. در واقع عامل اصلی اختلاف میان آدمی و حیوان، که یکی ثابت میماند و دیگری به طور دائم از مرحلهای به مرحله دیگر انتقال مییابد، چیست؟ نتیجه این که این عامل نیز آنچنان که باید، استحکام ندارد.
3ـ نظریه الهیطبق این نظریه آن چه در زمین پدید میآید، امری است آسمانی که بنا بر حکمتی بر زمین فرود آمده است. تحولات و تطورات تاریخ را میتوان جلوهگاه مشیت حکیمانه و حکمت الهی دانست. پس آن چه تاریخ را جلو میبرد و دگرگون میسازد، اراده خداوند است و تاریخ واجتماع پهنه بازی اراده مقدس الهی است. «بوسوئه» مورخ و اسقف معروف،طرفدار این نظریه است.(8)این نظریه سستترین و بیپایهترین نظریه در باب دگرگونیهای اجتماعی است. زیرا مگر تنها تاریخ است که جلوهگاه مشیت الهی است؟ نسبت مشیت الهی به همه اسباب و علل جهان مساوی است،هم چنان که زندگی متحول و متطور آدمی جلوهگاه مشیت الهی است، زندگی ثابت و یک نواخت زنبور عسل و سایر جانداران هم جلوهگاه مشیت حکیمانه خدا است. پس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 89
بخش اول
تکنولوژی نظامی در عهد کهن
دستیابی به تکنولوژی جدید از گذشتههای بسیار دور در زندگی انسانها و در تعیین سرنوشت جوامع بشری تاثیر فراوان داشته و در روند تکامل تمدن بشری خصوصاً در عهد باستان هر گاه انسان به تکنولوژی جدیدی دست مییافت، تحول عظیمی در زندگی او رخ داده است.
تحولات تکنولوژی در زمینههای متفاوت و در جوامع مختلف در گذشته به طرق و روشهای گوناگون به وقوع میپیوسته، ولی به علت نبودن ارتباطات و تبادل اطلاعات لازم بین جوامع، این تحولات از پویایی بسیار کمی برخوردار بودهاند و بسیار کند صورت میگرفته و انتشار مییافتهاند.
انسانهای اولیه به ناچار برای حفظ جان خود به فکر کردن و ابداع وسایل زندگی و دفاع پرداختند و به مرور وسایل کشاورزی و ادوات جنگی را ساختند.
ترابری بسیار کندرو با گنجایش حمل بار و مسافر کم در عهد باستان و در نتجیه آن، ضعف ارتباطات و عدم انتقال سریع تکنولوژی بین جوامع مختلف، نبودن تکنولوژی پیشرفته در بخش کشاورزی و استفاده از ابزار و ادوات بسیار ابتدایی و ساده که تمام نیروی کار را صرف تهیه مواد مورد نیاز روزانه انسان میکرد و مجال فکر کردن در سایر امور مخصوصاً امور نظامی را برای انسانهای آن دوره فراهم نمیکرد و اصولا پایین بودن پایه و درجه تکنولوژیک صنایع در آن زمان، از دلایل عمده پیشرفت بسیار کند و روند نامنظم و نامرتب تحولات تکنولوژی نظامی به شمار میآیند. از طرفی پدیدههای بازدارنده طبیعی نیز به نوعی در راه پیشرفت و گسترش این تکنولوژی موانعی را به وجود میآوردهاند که اغلب از کنترل انسان خارج بوده است.
انسان جستجوگر و سخت کوش در آرزوی دستیابی بر فراز آسمان و قعر دریاها هرگز از تلاش و جدیت در راه رسیدن به ترقی و تعالی و آیندهای بهتر دست برنداشته و با تکیه به هوش نبوغ خود گام به گام پیش رفته و بر قهر طبیعت فایق آمده است؛ برای تامین نیازمندیهای خود ابزار لازم را اختراع نموده و برای مبهمات و نادانستههای خود نیز پاسخ یافت، لیکن هنوز هم بسیاری از سوالات او بدون پاسخ است و تلاش در جهت یافت پاسخ همچنان ادامه دارد.
تکنولوژی در عهد باستان بسیار ساده و ابتدایی بوده و اگرچه بیشترین فکر انسانهای اولیه معطوف و متوجه تامین امنیت و تهیه ابزار مبارزه با بلاهای طبیعی و بهرهبرداری از محیط اطراف خود بوده است، پیشرفت در این زمینهها نیز بسیار کند بوده و قرنهای متمادی سپری میشده تا تحولی که امروز بسیار ساده و پیش پا افتاده به نظر میرسد، در تکنولوژی نظامی آن روز پیش میآمده است. ابزار نظامی آن روز منحصر به آلات و ادوات شکار حیوانات و دفاع شخصی در مقابل خطرات بوده است.
اولین چیزی که توجه انسانهای اولیه را برای ساخت ابزار زندگی و جنگ افزار تدافعی به خود جلب کرده سنگ و گل و شاخه درختان بوده است و سپس پوست و استخوان حیوانات نیز در فرایند تکنولوژی نظامی عهد باستان جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است.
تکنولوژی نظامی در عهد باستان بسیار ساده و معمولا به صورت ابزاری غیر مرکب و ساخته شده از سنگ، چوب یا استخوان حیوانات بوده و اولین تحولی که در این زمینه رخ داده است در حقیقت توانایی ترکیب این مواد و ساخت جنگ افزارهای مرکب بوده است.
انسان پس از اینکه وسیله بستن اجسام و متصل نمودن آنها را به یکدیگر کشف کرد، تحول بزرگی در زندگی او رخ داد. او توانست سنگهای تیز و صیقلی را به نوک چوبهای بلند ببندد و در نتیجه موفق به ساخت نیزه شد و توانست حیوانات بیشتر و بزرگتری را شکار کند و از گوشت و پوست واستخوان آنها بهره برداری کند.
تحولات تکنولوژی نظامی در عهد کهن به همین ترتیب با پیشرفتی بسیار کند صورت میگرفته است.
صورت نظامیگری در تاریخ بشری
انسانها نیز همچون اغلب موجودات زنده و دارای حواس، موجوداتی اجتماعیاند و در طول تاریخ بر اساس همین خصلت طبیعی گرد هم جمع آمده و اجتماعات کوچک و سپس گروههای بزرگ انسانی را در قالب دهکدهها، شهرها و کشورها تشکیل دادهاند.
ابتدا خانواده اولین گروه اجتماعی بوده است و سپس اقوام کوچک در گذر زمان به مرور گستردهتر و بزرگتر شده، نواحی جغرافیایی خاصی را پوشش دادهاند. قبایل اولیه ابتدا بر اساس تغییرات جوی و شرایط آب و هوایی زندگی کوچ نشینی داشتهاند و مبادرت به ییلاق و قشلاق میکردهاند و سپس جوامع ثابت و ساکن را به وجود آوردهاند.
اصلیترین گروههای اجتماعی پس از خانواده قبیله و ایل بوده و افراد با اتکا به قبیله، شخصیت اجتماعی برای خود قایل بودهاند. تعصبات قومی و قبیلهای در قالب تیرههای نژادی شکل گرفته و با ساکن شدن قبایل انسانی مالکیت شخصی، خانوادگی و قبیلهای مطرح و اولین چیزی که ارزش مادی و معنوی یافته زمینهای حاصلخیز، مراتع سرسبز و سواحل رودخانهها بوده است. جوامع کوچک ایلی و قبیلهای پس از ساکن شدن به صورت دهکدهها و شهرهای بزرگ در آمده و انسان به مرور متمدن و متمدنتر گشته و به مازاد تولید دست یافته است.
با وجود این همه پیشرفت در زمینههای مختلف اجتاعی متاسفانه خوی تجاوزگری و روحیه زیاده طلبی انسان نیز که پس از کشته شدن هابیل به دست
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
سنگ شناسی دگرگونی
سنگهای دگرگونی
آمفیبولیت Amphibolites
نوعی سنگ دگرگونی با آمفیبول فراوان، به رنگهای سبز روشن تا تیره و سیاه است که معمولا در اثر دگرگونی ناحیه گابرو ( هورنبلند + پلاژیو کلاز ) به وجود میآید. آمفیبولها سختی زیادی داشته و بدلیل مقاومت زیاد در مقابل عومل جوی جهت تزئین بنا به کار میروند. از دگرگونی سنگهایی با ترکیب مختلف از جمله سنگهای حد واسط ، آهکها و دولومیتهای ناخالص ، مارنها و حتی از آهکهای خالصی که تحت تاثیر متاسوماتیسم سیلیسی ؤ منیزیم و آهن قرار گرفته باشند بوجود میآید.
مجموعههای چاپدونی ، بنه شور و تاشک در یزد ، اسفندقه، سیرجان، دهبید ( صفاشهر ) ، اراک، گلپایگان، سبزوار، بشاگرد، خوی، تربتحیدریه، نمونههای از مناطقی هستند که در آنها آمفیبولیت شناسایی شده است.
اکلوژیت Eclogite
درکیمبرلیتها و بعضی از بازالتها، سنگهایی به صورت قطعات بیگانه دیده میشود که عناصر اصلی سازنده آن پیروکسن و گارنت قرمز است. این سنگ خوش رنگ که بلورهای درشتی دارد و درر دگرگونیهای شدید ناحیهای به وجود می آیند . اکلوژیت یا پیروکنسیت خوانده میشود. اکلوژیتها با چگالی3/4 تا 3/5 گرم بر سانتیمتر مکعب در فشار زیاد و اعماق پوسته یا گوشته فوقانی به وجود میآیند، و از نظر ترکیب شیمیایی بسیار شبیه سنگهای آذرینی مانند بازالت و گابرو هستند . اکلوژیتها تنها در شرایط بدون آب بوجود میآیند از اینرو کاملا بی آب هستند.
در زون دگرگونی سنندج - سیرجان ( نیریز - گل گهر ) ، جنوب بیرجند ( مختاران ) احتمال وجود الکلوژیت وجود دارد ولی بطور مستند که بر پایهی مطالعات کامل سنگشناسی ، کانی شناسی و ژئوشیمائی باشد، گزارش نشدهاند.
اپیدوتیت
نوعی سنگ دگرگونی است که در اثر فشرده شدن بلورهای اپیدوت و کوارتز تشکیل میشود و بیشتر در اثر دگرگونی گابرو به وجود میآید.
گنیس Gneisses
نوعی سنگ دگرگونی فولیاسیوندار با نوارهای موازی است که طول کانیهای سازنده آن مانند کواتز و فلدسپاتها بین چند میلیمتر تا چندین سانتیمتر متغیر است. گنیس در اثر تاثیر شدید دگرگونی بر روی برخی از سنگهای رسوبی مانند ماسه سنگها و کنلگومراهای فلدسپاتدار و یا سنگهای آذرینی چون گرانیتها و ریولیتها حاصل شوند. در مناطقی تحت تاثیر دگرگونیهای ناحیهای قرار گرفتهاند به وجود میآید. این سنگها که پس از شیت فراوانترین سنگهای دگرگونی سطح زمین به شمار میروند.
به گنیسهای دارای منشا رسوبی پاراگنیس و به گنیسهای دارای منشاء آذرین ارتوگنیس میگویند.
در اکثر اوقات ، کانیهای آهن و منیزیمدار ، به ویژه بیوتیت و هورنبلند که از عمدهترین کانیهای تیره رنگ گنیس به حسات میآیند به صورت نوارهای موازی دیده میشوند. در نوعی از گنیس که به نام گنیس چشمی معروف است کوارتز و فلدسپات به صورت چشمها یا عدسیهای درشتتری در متن سنگ دیده میشوند.
بر اساس ترکیب کانیشناسی گنسیها مانند نوع کانیهای کلریت ، میکا ، سیلکاتهای آلومینیوم و .... میتوان ترکیب شیمیایی و کانیشناسی سنگ مادر و شرایط فیزیکی مؤثر در طول دگرگونی را شناسایی کرده و مورد بررسی قرار داد.
اکثر اوقات کانیهای آهن و منیزیمدار ، بویژه بیوتیت و هورنبلند که از کانیهای اساسی تیره رنگ گنایس به حساب میآیند به صورت نوارهای موازی دیده میشوند.
گاهی از انواع مقاوم و زیبای گنیس به عنوان سنگ نما در ساختمانسازی استفاده میشود.
در بسیاری از نقاط ایران مانند طرقبه در شمال مشهد ، جنوب دامغان ، شمال شرق یزد و در مسیر کرمان انواع متفاوتی از گنیسها مشاهده شده است.
گرانولیت Granulite
در فرانسه به آن لپتینیت میگویند.
در دگرگونیهای شدید نوع ناحیهای و همبری، تحت تأثیر فشار و حرارت زیاد، سنگی فاقد شیستوزیته و کاملا بیآب به رنگهای گلی تا سبز به وجود میآید که دانههای مساوی و نسبتاً درشتی داردو به نام گرانولیت معروف است.
منشاء این سنگها ممکن است رسوبات رسی و یا سنگهای آذرین اسیدی مانند گرانیتها باشد.
کانیهای اصلی سازنده گرانولیتها عبارتند از کوارتز، فلدسپات، پیروکسن و گاهی گارنت.
گرانولیت در سنندج - همدان - اراک - گلپایگان - نیریز - و بروجرد گزارش شدهاند.
مرمر Morble
نوعی سنگ دگرگونی فاقد تبلور است که تحت تأثیر حرارت و فشار بر روی سنگهای رسوبی مانند آهکهای خالص یا ناخالص ایجاد میشود.
در اثر این دگرگونی بلورهای ریزکانیهایی چون کلسیت رشد میکنند، و هر چه شدت دگرگونی افزایش بیشتری یابد کانیهای درشتتری در سنگ به وجود خواهد آمد. رگه های موجود در سنگ مرمر مربوط به ناخالصیهای سنگ آهک اولیه است. سنگهای مرمر معمولا تنها از یک نوع کانی مانند کلسیت با دولومیت تشکیل شده و دارای دانههای موزائیکی و درشتند . این سنگها معمولاً در دگرگونی مجاورتی تشکیل میِشوند ولی در دگرگونی ناحیهای نیز یافت گشتهاند .
در بسیاری از مناطق ایران مانند مغرب شهر ارومیه - ساغند یزد - حاشیه شرقی گرانیت شیرکوه یزد - گرانیت جنوب لاهیجان حاشهی گرنودیوریت قصر فیروزه (مشرق تهران) آهکها به وفور دیده میشوند.
میگماتیت
میگماتیت به معنای اختلاط و ناهمگنی است.
در برخی دگرگونیهای شدید، سنگی مرکب و ناهمگن به وجود میآید که بخشهایی از آن به رنگ روشن بوده و ظاهراً شبیه گرانیت است و بخش دیگری از آن با رنگ تیره مانند گنیسهای سرشار از کانیهای آهن ، منیزیم و آلومینیوم به نظر میرسد. این سنگها که گاه گسترش بسیار وسیعی دارند به نام میگماتیت خوانده میشوند.
میگمانیتها را معمولا بر اساس شکل ظاهری آنها نامگذاری میکنند (مانند فلبیتی = رگهای ، نبولیتی = شبح و ابر مانند و غیره)
مجموعه بند شورو ( در ساغند و اردکان یزد ) - مجموعه تاشک (در یزد -همدان - نیریز - اسفندقه- سیرجان -حاجی آباد و تکاب از جمله مناطقس هستند که در میگماتیتها به وفور در آن دیده میشوند.
میکاشیت
در دگرگونیهای ناحیهای در اثر دگرگون شدن سنگهای رسی میکاشیتها به وجود میآیند. کوارتز و میکاروکانی اصلی سازندهی آنها هستند که با چشم غیر مسلح نیز قابل تشخیصند. کانی میکا که به وفور در این سنگها دیده میشود عمدتاً در امتداد سطح تورق قرار گرفته است. این امر موجب تورق آسان سنگ میشود. مسکویت(میکای سفید) مشخص کنندهی دگرگونی این سنگها، در درجهی ضعیف تا متوسط است و با افزایش درجه دگرگونی بیوتیت(میکای سیاه) در این سنگها ظاهر میگردد. در تمامی میکاشیتها، کانی فلدسپات به صورت دانههای ریز وجود دارد. گاهی بر اثر تغییر و تبدیل میکاشیتها پلیتی گرانیت به وجود میآید.
در بسیاری مواقع میکاشیتها حاوی مقادیر زیادی گارنت هستند.
در بسیاری از مناطق ایران مانند کوه سنگی در مشهد، طرقبه، دامنه کوه بینالود، زاهدان، همدان و .... میکاشیتها به وفور دیده میشوند.
میلونیت Mylonites
تحت تأثیر دگرگونیهای کاتاکلاستیک یا دینامیکی، در اثر فشار شدید، سنگی دانهریز که معمولاً بافت لایهای دارد به نام میلونیت تولید میگردد. در واقع در اثر خردشدن ذرات سنگ مادر تحت تأثیر فشار شدید ناشی از دگرگونی، بدون تغییر ترکیب شیمیایی سنگ اولیه ، مقداری قطعات سنگی تولید میشود که این قطعات توسط سیمانی از بلورهای دانهریز مانند لکریت و سرسیت به به یکدیگر متصل میگردند و سنگ میلونیت را به وجود میآورند.
در بررسیهای میکروسکوپی انجام شده بر روی این سنگها اشکال و رگههای ناپیوستهای شبیه به تاکیلیت که نوعی شیشه تیره رنگ آتشفشانی است دیده شده است . این اشکال در اثر ذوب بخشهای کوچکی از سنگ تحت تأثیر دگرگونی ایجاد میشوند و اشاره به حرارت شدید ناشی از اصطکاک در طی دگرگونی دینامیکی دارند.
بسیاری از میلونیتها بافت ورقهای دارند که اندازهی دانهها ، رنگ و یا ترکیب کانی شناسی هرورقه نسبت به ورقهی مجاور متفاوت است. این حالت در نتیجهی جریان یافتن سنگ در حالت جامد حاصل میشود.
گونی سنندج - سیرجان - اردکان یزد - حسن رباط موته اصفهان - جنوب لاهیجان - شیرکوه یزد میتوان سنگ میلونیت را مشاهده نمود.
فیلیت (Phyllites )
در اثر افزایش درجه حرارت، تداوم شرایط دگرگونی و یا تحت تأثیر مولد سیال، سنگهای اسلیتی میتوانند به نوع دیگری از سنگهای دگرگون شده به نام فیلیت تبدیل گردیدند.
فیلیت سنگی است با بلورهای درشتتر و فولیاسیون مشخصتر از اسلیت(سنگ لوح) که به رنگهای سبز، زرد، خاکستری،کبود و قرمز دیده میشود. رنگ و جلای این سنگ به ترکیب کانی شناسی آن مربوط میگردد به عنوان مثال فیلیتهای دارای کانی مسکویت، رنگ روشن و جلای نقرهای داشته و نمونههای حاوی کلریت با رنگ سبز و جلای مخملی قابل تشخیصند.
نمونههای تالکدار مانند سنگ صابون جلای چرب دارند و انواع پرگرافیت دارای رنگ خاکستری و جلای فلزی بوده و دست را سیاه میکنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
سرنوشتسازترین دگرگونی جهان
پژوهشی در باب دگرگونیهای اجتماعی و مسأله انتظار
دگرگونی اجتماعی از مسائلی است که همواره ذهن دانشمندان را به خود جلب کرده است و هر کدام به فراخور وسع علمی خویش در این باره اظهار نظر کرده و علل و عوامل آن را با توجه به دیدگاه خود شرح و بسط دادهاند.در این پژوهش با استفاده از سخنان بزرگانی همانند استاد مطهری، (به عنوان عالمی روشن اندیش که نسبت به جایگاه مسأله واقف بوده است) به بحث وبررسی درباره این موضوع خواهیم پرداخت و نیز نظریههایی را که در این باره مطرح شده است نقد و ارزیابی میکنیم. در پایان نظر خود را طرح کرده و به تفصیل درباره آن سخن خواهیم گفت.این که چه علل و عواملی باعث دگرگونیهای اجتماعی است، سؤال اصلی و محوری این نوشتار را تشکیل میدهد و با توجه به بضاعت علمی و منابع موجود به آن پاسخ داده خواهد شد.فرضیهای که در صدد بررسی آن هستیم این است که محتوای باطنی انسان (اندیشه، عقیده و ایدئولوژی) بویژه فطرت کمال جویی و تجدد خواهی انسان علت اکثر دگرگونیهای اجتماعی است. این فرضیه با توجه به این اصل بررسی میشود که فرد و جامعه هر دو اصیلاند. و به تعبیری دیگر این انسان است که اصالت دارد، به عنوان یک موجود با شعور، آگاه، دینخواه و عقلگرا با فطرتی که طالب کمال و تعالی است.
مفاهیم اصلی و کلیدی
انتظار: در لغت یعنی چشم به راه داشتن، چشم داشتن، انتظار داشتن (1) و در اصطلاح، دیده دوختن به راه تحقق امری است که منتظر را به حالت انتظار واداشته است و هرچه آن امر در نظر او مهمتر باشد، برای تحقق آن کوشش و جدیت بیشتری ـ خواه ناخواه ـخواهد کرد (2).تحول یا دگرگونی: به معنای تغییر و تبدیل چیزی است به چیز دیگر.دگرگونی و تغییر اجتماعی: این واژه کلی و مبهم، معمولا به معنی تغییر در فرایندهای اجتماعی یا ساختار جامعه به ویژه در بحث گذر از جوامع سنتی به جوامع صنعتی و جدید مطرح میشود. دگرگونی اجتماعی ممکن است مثبت یا منفی، پیشرو یا واپسگرا، قهری یا دستوری، کند یا سریع، جزیی یا کلی، سطحی یا عمیق و موقت یا دائمی باشد. دگرگونی اجتماعی فرایند پیچیدهای است که عوامل متعددی نظیر اختراع، تراوشات ناشی از فرهنگها یا اشاعه ویژگیهای از جوامع دیگر، افزایش یا کاهش جمعیت، تکنولوژی، شخصیتهای بزرگ، جنبشهای اجتماعی، آموزش و پرورش و بیسازمانی اجتماعی و … در آن دخالت دارند. عادت، ترس از گسسته شدن رشته تداوم، سنت گرایی، صاحبان منافع و مقاومت ایدئولوژیک نیز از عوامل عمده ایستادگی در برابر تغییرات اجتماعی است.(3)
علل و عوامل دگرگونی اجتماعی
دانشمندان بر این مسأله که عامل اصلی تحولات و دگرگونی اجتماعی چیست، اتفاق نظر ندارند و هر یک عاملی را مؤثر و دخیل میدانند. گروهی عوامل مادی را منشأ اثر دانسته، عدهای شرایط جغرافیایی و خون و نژاد را عامل تحول میدانند، برخی فرهنگ و عقیده و ایدئولوژی و به طور کلی محتوای باطنی انسان را مهمترین عامل میدانند و گروهی از نقش شخصیتها و نوابغ و قهرمانان سخن به میان آورده و آن را یگانه عامل دگرگونی میدانند. در زیر، نظریههای گوناگون در این باره مطرح و مورد نقد و بررسی قرار میگیرد:1ـ خون و نژادطبق این نظریه، عامل اساسی پیش برنده تاریخ، نژادها هستند، زیرا بعضی نژادها و خونها استعداد فرهنگ آفرینی و تمدن گستری دارند و برخی دیگر خیر، بعضی میتوانند علم و صنعت و اخلاق تولید کنند و گروهی صرفا مصرفکنندهاند.ارسطو، برخی نژادها را مستحق برده داشتن و بعضی دیگر را مستحق برده شدن میدانست. طرفدار این نظریه کنت گوبینو، فیلسوف معروف فرانسوی است. این نظریه به گوبینیزم نیز مشهور است. (4)این که معتقد شویم تنها یک نژاد است که تحول و تطور تاریخ به دستش صورت میگیرد، یا این که همه انسانها در آن دخیلاند، مشکلی را حل نمیکنند، زیرا معلوم نیست چرا زندگی انسان یا نژادی از انسان متحول و متطور است و زندگی حیوان چنین نیست. این که یک نژاد باشد یا همه نژادها، راز تحرک تاریخ را نمیگشاید. البته شاید نتوانیم تفاوت نژادها را به طور کلی انکار کنیم. چرا که ممکن است در عین این که همه استعداد دارند، برخی نژادها دارای استعداد بیشتری باشند.(5)2ـ شرایط اقلیمی و جغرافیاییبر اساس این نظریه، عامل سازنده تمدن و به وجود آورنده فرهنگ و تولید کننده صنعت، محیط و شرایط اقلیمی و جغرافیایی است. در مناطق معتدل، مزاجهای معتدل و مغزهای نیرومند ومتفکر به وجود میآید. علاوه بر این، شرایط اقلیمی و محیط جغرافیایی و منطقهای بر روی نژادها تأثیر میگذارد و استعدادهای خاص ایجاد میکند و درنهایت عامل پیش برنده تاریخ میشوند. (منتسکیو) دانشمند جامعه شناس فرانسوی طرفدار این نظریه است.(6)بنابراین موقعیتهای جغرافیایی خاص در رشد عقلی و فکری و ذوقی و جسمی انسانها مؤثرند. همچنین تاریخ تنها در میان انسانهای برخی اقلیمها و منطقهها تحرک دارد، و در محیطها و منطقههای دیگر، ثابت و یک نواخت و شبیه سرگذشت حیوان است. اما پرسش اصلی به قوت خود باقی است که مثلا چرا زنبور عسل یا سایر جانداران که در همان مناطق جغرافیای زیست میکنند فاقد تحرکاند. در واقع عامل اصلی اختلاف میان آدمی و حیوان، که یکی ثابت میماند و دیگری به طور دائم از مرحلهای به مرحله دیگر انتقال مییابد، چیست؟ نتیجه این که این عامل نیز آنچنان که باید، استحکام ندارد.
3ـ نظریه الهیطبق این نظریه آن چه در زمین پدید میآید، امری است آسمانی که بنا بر حکمتی بر زمین فرود آمده است. تحولات و تطورات تاریخ را میتوان جلوهگاه مشیت حکیمانه و حکمت الهی دانست. پس آن چه تاریخ را جلو میبرد و دگرگون میسازد، اراده خداوند است و تاریخ واجتماع پهنه بازی اراده مقدس الهی است. «بوسوئه» مورخ و اسقف معروف،طرفدار این نظریه است.(8)این نظریه سستترین و بیپایهترین نظریه در باب دگرگونیهای اجتماعی است. زیرا مگر تنها تاریخ است که جلوهگاه مشیت الهی است؟ نسبت مشیت الهی به همه اسباب و علل جهان مساوی است،هم چنان که زندگی متحول و متطور آدمی جلوهگاه مشیت الهی است، زندگی ثابت و یک نواخت زنبور عسل و سایر