لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
در برخی از کتب ارائه دهنده تعالیم باطنی مشاهده میشود که به کرات از کلماتی مانند جنگاور, مبارز, و... استفاده شده است, اما شاید بهقدر کافی شفاف نشده که این مبارز با چه کسی یا چیزی مبارزه میکند؟ او از این مبارزه چه هدفی دارد؟ و اصولاً جایگاه این مبارزه در آموزشهای باطنی چیست؟ هدف از مبارزه در حالت کلی، پیروزی بر دشمن است. نیرویی مخالف با سالک که اگر کنترل و دفع نشود برای وی مرگبار خواهد بود. این نابودی باطنی ممکن است که با نابودی ظاهری یا مرگ جسمی شخص همراه نباشد اما میتواند شرایطی بدتر از مرگ فیزیکی را برای وی مهیا کند. در پاسخ به این سؤال که «از دیدگاه باطنی بزرگترین دشمن انسان کیست؟»، تعالیم باطنی نظرات مشابهی را بیان میکنند. یکی از معلمین باطنی چنین میگوید: «بزرگترین دشمن ما خودبزرگ بینی ماست»1 که این جمله میتواند بیانگر محور «جهان بینی مبارز باطنی» در نظر گرفته شود.2 جهان یک حوزه اسراری است و انسان موجودی جادویی و وارث میراثی بزرگ و رازآمیز است. با این وجود انسان امروز از آن انسان آرمانی و کامل که از تمامی ظرفیتهای درونی خود برای حرکت و زندگی استفاده میکند, فاصله زیادی دارد. این فاصله, فاصلهای از جنس آگاهی و انرژی است.بنابر دیدگاههای باطنی این فاصله توسط خودبزرگبینی ایجاد شده است و بنابراین سالکی که میخواهد به وضعیت انسان آرمانی و کامل برسد ناگزیر از جنگیدن با این بزرگترین دشمن انسان و پیروزی بر آن است. برای طی این فاصله باید از موانعی که در این میان توسط خودبزرگبینی تعبیه شده گذر کرد و با برداشتن هر یک از موانع آگاهی, میتوان یک گام بهوضعیت ایدهآل نزدیک شد.
مروری کلی بر دیدگاه تولتک درباره مبارزه باطنیدر آموزههای تولتک، خودبزرگبینی در هر یک از ابعاد زندگی انسان به اشکال گوناگونی حضور دارد و از این دیدگاه به هیولایی سه هزار سر توصیف شده است که هر یک از سرهای وی نماد نیرویی است که یک بعد از زندگی و حیات بشر را قبضه کرده و به تسخیر خویش درآورده است. انسان معرفت پیشه کسی است که با این هیولا مبارزه کرده و آن را شکست میدهد و در نتیجه به پیروزی بر آن و آزادی از خطر آن نائل میشود. دلسوزی به حال خود وخود را مهم دانستن, از ابعاد مهم خودبزرگبینیاند که در این آموزشها از آنها مستقیما یاد شده است.3 اما موانع و ضعفهای درونی دیگری هم هستند که ابعادی از این خودبزرگبینی محسوب و توسط آن تغذیه میشوند، مانند اسارت در قید عادتها, عدم پذیرش مسئولیت اعمال خود, توهم جاودانه بودن, جهل, ... که در این آموزهها از آنها مستقیماً بهعنوان زیر مجموعه خودبزرگبینی نام برده نشده است اما در واقع اشکال دیگری از آن هستند.هدف مبارزگر باطنی, شکست کامل خودبزرگبینی است. نتیجه رسیدن به هدف این است که با برداشته شدن خودبزرگبینی, سالک از ظرفیتهای وجودی خود بهطور طبیعی و در حالت حداکثر بهرمند میشود. جایگاه موضوع مبارزه در آموزههای معرفتپیشگان تولتک جایگاهی محوری است، بهطوری که در تمامی آموزههای آن ردپای منش سالک مبارز را میتوان یافت. درواقع همانطور که خودبزرگبینی از وجوه گوناگونی سالک را در برگرفته و به او حمله میکند, سالک نیز میآموزد که از جوانب گوناگون به آن ضربه بزند. یک بعد از این آموزهها، راه و روش رفتاری سالکان است که عبارت از رفتارهای انتخاب شدهای است که تاثیر مستقیمی بر قدرتمند کردن سالک در مواجهه با این دشمن دارد. شیوه رفتاری و حالت روحی خاصی که به سالک انسجام درونی بالایی میبخشد و وی را در برابر دشمن تجهیز میکند. این انسجام درونی بهقدرتی به نفع سالک و به ضرر دشمن تبدیل میشود که زمینه ساز محکمی برای مانورهای بعدی بر علیه آن است.برخی از این عناصر رفتاری عبارتند از «پذیرش مسئولیت اعمال خویش»، «شکستن عادتها»، «ناظر دانستن مرگ بر خودمان» و «هر عملی را مانند آخرین عمل خویش انجام دادن» که هر یک به عنوان یک عنصر لازم در نبرد با خودبزرگبینی جایگاه ویژهای دارند.این سالکان عقیده دارند سیالیت آگاهی (قابلیت حرکت دادن پیوندگاه یا نقطه تمرکز آگاهی که قلب تعالیم تولتک است), نیاز به انرژی ذخیره شده بسیاری دارد که انسان عادی فاقد آن است. از سویی تنها چیزی که بیشترین انرژی را از انسان میگیرد و بههدر میدهد خودبزرگبینی است و از این نظر جدال با خودبزرگبینی نوعی نبرد آزادسازی سرمایه انرژی فرد نیز میتواند محسوب شود. آموزشهای هنر کمین و شکار به نوعی و با سلاحهایی دیگر به جنگ این هیولا میرود. بهطور مثال در فن مرور دوباره زندگی, سالک تمامی وقایع زندگی خود را دوباره به یاد آورده و تجربه میکند. عقیده بر این است که همه وقایع زندگی انسان کنش واکنشهایی برای حفظ و تحکیم خودبزرگبینی است. سالک بهواسطه نوع خاصی از تنفس، انرژیهایی که در هر واقعه زندگیاش برای حفظ و تحکیم خودبزرگبینی بهکار برده را مجدداً به کالبد انرژی خود جذب میکند. در اصل انرژیای را که از وی ربوده شده بهسوی خود جذب کرده و به کالبد انرژی خود جذب میکند.هنر رویابینی نیز به نوع دیگری در امتداد حمله به خودبزرگبینی حرکت میکند. رویابینی با باطل کردن نظم خطی مطلقی که به خودبزرگبینی تعلق دارد, به آن ضربه میزند, زیرا پایه خودبزرگبینی بر نظم خطی و تکراری دقت اول است و رویابینی این امکان را به سالک میدهد که در برخی ابعاد این نظم خطی را درهم بشکند. مانور مواجهه با خرده ستمگر, بخشی از آموزههای تولتک است که بهطور مستقیم بهحمله کردن و ضربه زدن به پیکر خودبزرگبینی میپردازد. خرده ستمگر شخصی است که دارای امکانات بسیاری در بهسلطه کشیدن، آزار دادن و محدود کردن (ظاهری) سالک است و از این قدرت و سلطه عملاً نهایت استفاده را میبرد. مواجهه با خرده ستمگر، خودبزرگبینی را در شرایطی دشوار و وخیم قرار میدهد که تغذیه نفس ممکن نبوده و ناگزیر از تسلیم در برابر شرایطی است که توسط دیدگاه سالکانه تدبیر شده است. به این ترتیب خودبزرگبینی تضعیف شده و غلبه سالک بر آن ممکن میشود. توقف دنیا آموزه دیگری است که بهوجهی از خودبزرگبینی ضربه میزند که در اسیر کردن انسان در محدوده کلمات و واژهها فعال است. وجهی از خودبزرگبینی که مانند جریانی از گفتگوی درونی است که هرگز پایان نمیگیرد. این گفتگوی درونی انسان مانند زنجیری از افکار است که آگاهی انسان را در حوزه محدود و معینی به اسارت میکشد. شاید کمتر کسی به گفتگوی درونی به عنوان یک بعد از خودبزرگبینی نگریسته باشد اما هر چیزی که انسان را به تحکیم خودپندارههای دروغین در وجودش وادارد میتواند بخشی از خودبزرگبینی باشد و از این نظر گفتگوی درونی نقش بسیار تعیینکنندهای در تحکیم توهمات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
سیم کوچک انتقال دهنده الکتریسیته :
دانشمندان برای اولین بار نشان داده اند که یک سیم کوچک کریستالی( بلوری ) منفرد می تواند به عنوان یک هادی الکتریکی عمل کند . چارلز لایبر و همکارانش در دانشگاه هاروارد عقیده دارند که این لیزرهای کوچک می توانند برای کاربردهای متغیری بکار روند زیرا می توانند بیشتر طول موجها را گسیل کنند . این کاربردها شامل ارتباطات و مخابرات و همچنین برای انتقال قوی اطلاعات با حجم زیاد است .
لیزرهای نیمه رسانایی که به طور الکتریکی هدایت می شوند تا حال برای کاربردها مورد استفاده قرار می گرفتند اما هزینه ساخت آنها زیاد است . علاوه بر این ابزارهایی که معمولا برای ترکیب کردن نیمه رساناها ساخته شدند کار یکپارچه کردن سیستم های پایه سیلیکونی را مشکل انجام می دهند.
برای غلبه بر این مشکلات ، بسیاری از محققین برای یافتن جانشینی مانند لیزرهای کوچک شروع به تحقیق کردند . یک لیزر به یک وارونی جمعیت بین دو تراز انرژی در سیستم احتیاج دارد . این وارونی جمعیت به صورتی است که تراز بالاتر دارای جمعیت بیشتر ی از تراز پایین تر است . این کار می تواند بوسیله لیزرهای خارجی برای برانگیخته کردن مواد به روشی که به دمش اپتیکی موسوم است انجام شود . برای کاربردهای واقعی وسایل مورد استفاده باید لیزر را به صورت الکتریکی هدایت کنند و نه به صورت اپتیکی .
برای رفع این مشکل ، لایبر و همکارانش که بر روی این طرح کار می کنند برای این آزمایش از یک بلور منفرد سولفید کادمیم که قطر آن 200-80 نانومتر است استفاده کردند .
آنچنان سیمهای بلوری منفرد شبیه اجزای سازنده ای هستند که لیزرهایی که به طور الکتریکی هدایت می شوند ، را تشکیل می دهند . این شباهت به خاطر این است که آنها بدون نقص هستند و ویژگیهای فوق العاده انتقال الکتریکی را به نمایش می گذارد . این وسایل بوسیله قراردادن سولفید کارمیم بر سیلیلونی که بقدر زیادی آلوده شده است ساخته می شوند .
تیم دانشگاه هاروارد به آرامی جریان درون سیم کوچک را افزایش دادند و در شدت نور گسیل شده هنگامی که جریان بالای 200 میکرو آمپر باشد ، افزایش مشاهده کردند . این جریان متناظر با شروع تابش لیزری می باشد.
لایبر به سایت فیزیک وب گفت : علاوه بر این این اولین باری بود که وسایل هادی الکتریسیته از اجزای پیش ساخته تشکیل می شدند . محققین عقیده دارند که نزدیک شدن آنها می تواند به مواد دیگر تعمیم یابد مانند سیم های کوچک نیترید گالیم و فسفیدانیدیم .
در این روش لیزرهای از مرتبه نانو می توانند ناحیه فرا بنفش را تا نزدیک ناحیة فرو سرخ طیف الکترومغناطیسی را می پوشانند . لایبر گفت که ضروری است قبل از آنکه از لیزرهای نانونی در ابزارهای واقعی جهان استفاده کنند ، قدری بیشتر درباره فیزیک پایه یاد بگیرند .
زندگی و میرایی و فیزیک :
شواهد نشان دهنده این است که مردم بیشتر دوست دارند هنگامی که به سن پیری می رسند ،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عناصر تشکیل دهنده جرم / تفکیک جرائم
مقدمه:
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصول مختلف خود مالکیت مشروع را محترم شمرده است براساس اصل 46 ق ا. هرکسی مالک حاصل کسب و کار مشروع خویش است و هیچ کس نمی تواند به عنوان مالکیت نسبت به کسب و کار خود امکان کسب و کار را از دیگری سلب کند. ماده 47 ق ا. مالکیت شخصی که از راه مشروع باشد محترم است ضوابط آن را قانون معین می کند.
جرم چیست؟
ماده 2 قانون مجازات اسلامی مقرر می دارد:
«هر فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است جرم محسوب می شود.» همان گونه که ماده فوق الذکر مقرر می دارد احراز جرم صرفاً ناشی از انجام فعل نیست. ترک فعل هم در قانون مجازات اسلامی مصداق ارتکاب جرم است.همانگونه که اقدام منفی به صورت فعل هم مشمول مجازات است انجام ندادن یک فعل و عدم اقدام به آن هم قابلیت پیگیری کیفری دارد و مجازات خاص خود را هم خواهد داشت.«جرم عمل یا خودداری از عملی است که مخالف نظم و صلح و آرامش اجتماع بوده و از همین حیث مجازاتی برای آن تعیین نموده باشد.»انجام تخلف و جرم از ناحیه افراد عموماً به صورت مختلف صورت می گیرد و بر اساس آن مجازاتهای مربوط به جرائم در قانون مدون شده است.«جرم مخالفت با اوامر و نواهی کتاب و سنت یا ارتکاب عملی است که به تباهی فرد یا جامعه بیانجامد. هر جرم را کیفری است که شارع بدان تصریح کرده یا اختیار آن را به ولی سپرده است.» (دکتر گرجی نشریه حقوق تطبیقی ش 2 1355-ص126)
همانگونه که مشخص است فردی مبادرت به ارتکاب جرمی می نماید قانون حسب جرم ارتکابی، مجازات خاص خود را برای شخص خاطی در نظر گرفته و متخلف را به مجازات مقرر در آن محکوم نموده است.
عناصر ارتکابی جرم:
اصولاً هر نوع جرم حادث شده واجد ارکان متفاوتی می باشد که از آن به عنوان ارکان مادی، معنوی و قانونی نام می بریم. هر یک از این عناصر حسب مورد در جرائم خاص خود شکل می گیرد که حصول هر یک از این عناصر بستگی به نوع جرم دارد. از این حیث ممکن است با تحقق هر سه عنصر جرم خاصی شکل گیرد و یا اینکه با احراز یک یا دو عنصر جرم واقع گردد. بنابراین برای احراز جرائم به صور کلی نیاز به این امر نمی باشد که لزوماً هر سه عنصر بایستی جمع شود تا جرم به معنای واقعی خود حاصل شود . بر این اساس هر عنصر و رکن مورد بحث برای ارتکاب جرم از یک ویژگی خاصی برخوردار است که به شرح ذیل عنوان میگردد:
1-عنصر معنوی:
نیت و اندیشه ارتکاب جرم همان عنصر معنوی جرم است. بدین معنا که هر فردی که قصد ارتکاب جرمی را دارد بدواً قصد و اراده خود را برای ارتکاب جرم در ذهن خود می پروراند و با انیشه و نقشه های قبلی و از پیش تعیین شده زمینه را برای احیاء دیگر عناصر مهیا می سازد که از آن به رکن معنوی جرم تعبیر می شود. از این حیث تمام جزئیات انجام جرم که فردی و یا به صورت گروهی می بایست صورت گیرد که در قالب نقشه های عملیات اجرایی قرار است تحقق یابد که با تصمیم گروه یا فرد در شرف انجام است را به نیت و عنصر معنوی جرم تعبیر می نماییم . نکته مهم این است که اولین شرط برای مسجل شدن هر نوع بزه و یا تخلفی که به صورت عالماً عامداً می بایست انجام شود در ابتدا منوط به احراز عنصر معنوی است و به واقع پیش زمینه اصلی برای شروع و یا انجام جرائمی است که فرد قصد ارتکاب آن را دارد و تا این رکن به فکر و ذهن مرتکب احتمالی جرم متبادر نشود نقش دیگر عناصر منتفی است. اما هدف از عنوان این قضیه این است که آیا این عنصر در تمام جرائم برای ظهور جرم شرط اصلی است؟ «در جرم جزایی همواره سوء نیت یا قصد مجرمانه و یا تقصیر جزایی از ناحیه مرتکب برای اثبات مسئولیت کیفری الزامی است.» جمله فوق به نقل از آقای دکتر هوشنگ شامبیاتی عنوان شده است.(حقوق جزای عمومی ج1 چ10 -1380 صص228-229) آنچه مسلم است اثبات مسئولیت کیفری در جرم حادث شده الزامی است اما این که وجود سوء نیت در کلیه جرائم الزامی باشد منطقی نمی باشد چرا که بسیاری از جرائم با سبق اراده و قصد مجرمانه شروع نمی گردد و در بعضی موارد از شمول جرائم عمد خارج است بنابراین نظر آقای دکتر شامبیانی لزوماً آن است که شرح آن گذشت. «ضمناً احراز مسئولیت کیفری مستلزم بررسی عمیق شخصیت بزهکار است و عدالت کیفری ایجاب می کند که خصوصصیات فردی و جنبه های خاص روانی مجرم در ارزیابی رفتار مجرمانه او برای تعیین نوع و میزان مجازات به دقت مورد توجه قرار گیرد تا خصیصه شخصی بودن و مسئولیت کیفری کاملاً رعایت گردد. در نتیجه افرادی که تحت تاثیر اجبار و اکراه قرار گرفته و یا مجانین و اطفال که به خاطرذ خصوصیات فردی و وضع خاص روانی از نظر کیفری غیر مسئول شناخته شده از این حیث معاف از مجازات هستند.» (همان منبع)
2-عنصر مادی:
از آنجایی که یک جرم واقع شده مستلزم به فعل رسیدن است بعد از گذر از اندیشه و تفکر شخص یا گروه، اقدام به عملیات مجرمانه خود مصداق عنصر مادی و فیزیکی جرمک است. در واقع فرد یا گروه بعد از تصمیم گیری مبادرت به انجام نقشه ها و تصمیمات خود می کنند که همان عنصر مادی را شامل می شود که این معنا خاص جرائم عمد است. برای احراز یک جرم به معنای واقعی، لزوماً عنصر مادی می بایست تحقق یابد. سوالی که مطرح می شود این است که آیا رکن مادی جرم در تمامی جرائم صادق است؟ در پاسخ باید گفت بر خلاف عنصر معنوی که علی القاعده و عموماً در خصوص جرائمی است که با قصد و نیت خاطی همراه است در مورد عنصر مادی جرم در این مورد مصداق ندارد و داشتن یا نداشتن قصد و نیت ملاک نمی باشد چرا که جرمی که عمداً یا سهواً صورت می گیرد دارای رکن مادی است.«از نظر عنصر مادی ، مبنای جرم مدنی پیوسته خسارت و ضررو زیانی است که نسبت به شخصی وارد شده است و حال آنکه جرم جزایی گاهی توام با خسارت نبوده ولی قابل تعقیب می باشد. مثلاً حمل سلاح غیر مجاز، ولگردی و تکدی با این که ممکن است منشاء خسارت به دیگری نباشد ولی از نظر قانونگذار جزایی، جرم محسوب و قابل تعقیب شناخته شده است.» (همان ماخذ)
3عنصر قانونی:
رکن سوم از عناصر سه گانه جرم عنصر قانونی است که بر اساس نوع تخلف صورت گرفته، فرد یا یک گروه با توجه به میزان درجه ارتکابی بر اساس قانون مجازات می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
دستگاه فراری دهنده موش
این وسیله امواج صوتی از خود تولید می کند که شوک شدیدی به سیستم عصبی موش ها وارد می نماید که در زیر یا روی زمین هیچ موشی به اطراف این دستگاه نزدیک نخواهد شد بنابراین موش ها را از منطقه مورد نظر شما دور می کند.
این محصول از طریق باتری نوری و تبدیل انرژی خورشیدی به انرژی الکتریکی عمل می کند.
Specifications:
SOLAR PANEL TYPE: AMORPHOURS
SOLAR PANEL: 4V 45MA 0.18W
PANEL SIZE: 70*90MM
RECHARGEABLE BATT: 3.6V/280MAH NI-CD
CHARGE ELECTRICAL CURRENT WHEN ENVIRONMENT LIGHT HAS 100000LUX.CHARGE ELECTRICAL CURRENT ≥50MA
PACKING 1PC/COLORBOX
QTY/CTN 10 PCS
CARTON SIZE 57*38.5*31CM
N.W. /G.W 6/7KGS
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
مکانیزمهای اضطراری تداوم دهنده درد نوروپاتیک
آسیب عصبی باعث براه افتادن چرخه مرگ سلولی و یا پروسههای بقاء در سلول خواهد شد که قدمتی در حدود 500 میلیون سال دارند. درک و احساس درد که در طی تکامل به عنوان پروسهای مهم و ضروری حفظ میشود. اکثراً حتی بعد از آسیب سلولی نیز ادامه دارد. این هنگامی است که درد به نظر دیگر هدف وفانکش واضحاً مفیدی ندارد. چرا بعضی از دردهای مزمن خصوصاً آنهایی که همراه با عدم فعالیت درست عصبی هستند، بسیار سخت درمان میشوند؟ اگر بپذیریم که سیستم اطلاع رسانی درک درد که همراه آسیبهای عصبی است یکی از خصوصیات بارز و حفظ شده برنامه بقاء سلولهای عصبی است، پس عدم موفقیت ما در ریشه کن کردن این سیگنال نیز پذیرفته خواهد شد. به کلامی دیگر، هم آسیب عصبی و هم درمان داروییای که بدنبال این آسیب انجام میشود، هر دو میتوانند مکانیزمهای اضطراریای را فعال سازند که انتقال عصبی را حفظ نموده، تداوم بخشیده و اکثراً به تمامی تلاشهای انجام شده جهت بلوک انتقال این پیامها و در نتیجه کاهش درد غلبه میکنند. حتی جدیدترین و پیشرفتهترین نتایج علم فارماکولوژی نیز هنگامی که جهت سرکوب و از بین بردن یک پیام درد بکار میروند، ممکن است باعث فعال شدن مکانیزمهای اضطراریای شوند که در طی پروسه تحریک و پاسخ دچار تغییر، اصلاح و یا بهبود شدهاند. در این مقاله بطور اجمالی ایدهای بررسی میشود که بر اساس آن آسیبهای عصبی دقت و درستی انتقال پیام را در درون یک سیستم هوموستاز که ظرافت بالایی دارد بر هم میزنند. نتیجة چنین تغییری این خواهد بود که با وجود هرگونه تداخلی (بلوک کانالهای یونی یا گیرندههای، یا سنتز مدیاتورها) «پیام درد» همچنان به مغز منتقل خواهد شد. به جهت اجمال و اختصار این مقاله بیشتر به کانالهای حساس به ولتاژ کلسیم (VSCC) و فعالیت آنها در عصب آسیب دیده پرداخته و دیدگاههای نوین در رابطه با نقش VSCC به عنوان یک آشکارساز و کامل کننده پیامهای متعدد را بیان میدارد. سایر پیشرفتهای مربوط به دردهای پایا (شاخت و تشخیص گیرندههای وانیلوئید و کانالهای غیر طبیعی سدیم) در سایر مقالات توضیح داده خواهند شد.
کانالهای VSCC در واقع کانالهای یونی بسیار مهمی در غشاء سلولی پایانههای عصبی هستند. بدنبال دلولاریزاسیون، VSCC باز شده و به یونهای کلسیم اجازه ورود به داخل پایانه عصبی را خواهد داد. ترشح نوروترنسمیترها (مانند گلوتامات) از پایانه پیش سیناپسی توسط ورود کلسیم از VSCC بداخل سلول تحریک میشود. در بین انواع کانالهای VSCC کانالهای نوع N- و P- به نظر مهمترین نقش را در ترشح سریع نوروترنسمیترها ایفا میکنند. بلوک گیرندههای نوع N- در عصب پیش سیناپسی باعث کاهش ترشح نوروترنسمیتر شده و سیگنال درد را کاهش میدهد.
هنگامی که دارویی مانند مورفین به یک رلپتور اپیوئیدی میچسبد، شکل گیرنده دچار تغییر میشود. این تغییر ساختمانی باعث به کار افتادن یک سیستم انتقال سیگنال در مجاور گیرنده میشود که به عنوان پروتئین G شاخته میشود. پروتئین G دارای سه زیر مجموعه پروتئینی است که مجموعاً به عنوان شاخته میشوند. فرم فعال پروتئین G باعث تحریک ترشح مجموعه دو واحدی (که به فرم ذکر میشود) میگردد. این مجموعه دو واحدی با تأثیر متقابل و مستقیم روی کانال VSCC نوع N- باعث اختلال در جریان کلسیم از طریق کانالهای فوق شده و نهایتاً ترشح نورترنسمیتر را از سلول کاهش میدهد. با این وجود، پس از آسیب و جراحت عصبی، مورفین و سایر داروهایی که مستقیماً کانالهای VSCC را بلوک میکنند ممکن است باعث فعال شدن مکانیزمهای اضطراری شوند که بر ضد این بلوک عمل میکنند. پس بر خلاف فعالیت نرمال عصبی اعصاب مجروح در مقابل تعدیل انتقال سیناپسی مقاومت میکنند. پاسخهای سازگارانه معمولاً در برابر تلاش جهت کاهش درد در اثر بلوک انتقال پیام عصبی مقاومت کرده و معمولاً بر آن غلبه مینمایند.
نسفوزیلاسیون و جلوگیری از بلوک VSCC
در اوایل دهة 90 میلادی این مسأله روشن شده بود که فعال شدن انزیم داخل سلولی پروتئین کیناز (PKC) C با توانایی مجموعه در مهار حرکت یونها از VSCC مقابله میکند. میزان PKC در پایانههای پیش سیناپسی پس از آسیبها و جراحات محیطی افزایش مییابد. به تازگی گزارش شده که پروتئین فسفاتاز تحت کنترل کلسیم رکالمودولین، یا کلی نورین، به مقدار زیادی باعث تسهیل جلوگیری از انتقال کلسیم از کانالهای VSCC در اثر تحریک رلپتورهای متصل