لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
مقدمه
جهان سوم، کشورهای درحال توسعه، جوامع روبه رشد و یا ممالک جنوب، همه عناوینی برای توصیف گروهی از کشورهاست که دارای تشابهات اقتصادی، سیاسی، اداری، اجتماعی، فرهنگی، فنی و تکنولوژیک هستند. این کشورها ضمن تفاوتهای بسیاری که با یکدیگر دارند از جهاتی آن چنان شبیه یکدیگرند که می توان آنها را در یک گروه یا دسته مورد بررسی قرار داد. یکی از جنبه های مشترک بین کشورهای جهان سوم، خصوصیات نظام اداری حاکم بر این جوامع و مشکلات ناشی از آنهاست؛ خصوصیات مذکور به گونه ای مشابه اند که این کشورها را به نحو بارزی از دیگر ممالک متمایز می سازد. خصوصیات و مشکلات نظام اداری حاکم بر این قبیل کشورها، زیربنایی بوده و از ویژگیهای آن می توان به سیاست واگذاری فعالیتهای اقتصادی به دولت و محدود ساختن بخش خصوصی اشاره کرد. سیاست مذکور بر این مبنای نظری استوار گردیده که چنانچه دولتها وارد فعالیتهای اقتصادی نشوند، نابرابریها گسترش خواهدیافت، و گروههای آسیب پذیر جامعه هرگز نخواهند توانست به منابعی دست یابند که معیارها و ضوابط متکی بر اصل عدالت اجتماعی ایجاب می کند. اما تحولات اروپای شرقی و تجارت کشورهای پیشرفته جهان نشان داده است که کناره گیری دولتها از فعالیتهای اقتصادی به ندرت از روی میل صورت گرفته و در بیشتر موارد سنگینی بار بدهی بخش دولتی و افزایش جبران ناپذیر فساد اداری و اجتماعی و همچنین کسر بودجه دولت سبب گردیده که دولتها از انجام فعالیتهای اقتصادی کناره گیری کنند. با یک نگرش سیستمی به مبادلات بین المللی و معادلات سیاسی و جهت گیری نظم نوین جهانی و اقتصادی و ریشه یابی گرایش دولتهای جهان سوم به دولتی کردن ساختارها و نهادهای موجود که معضلات دیوان سالاری و بوروکراسی دولتی و درنهایت فساد و مخاطرات اداری را به دنبال دارد، متوجه خواهیم شد که یکی از راههای حل بحران عوامل تهدیدکننده ساختار اداری این کشورها، واگذاری فعــــالیتها به بخش خصوصی و کناره گیری دولتها از ایــن قبیل فعالیتهاست. راه حلی که عوامل موثر در بروز ناهنجاریهای اداری را کاهش داده و موجب اصلاح ساختار اداری کشور می گردد. ساختاری که دربرگیرنده تلاشی انتظام یافته و یکپارچه است، تا بتوان از این طریق تغییراتی اساسی در نظام اداره عمومی و سلامت آن به دست آورد و توان اداره عمومی را برای رسیدن به پیشرفت قابل ملاحظه ملی و اهداف توسعه افزایش داد.
در این مورد باید بین اصلاح ساختار اداری و بهبود و سلامت نظام اداره عمومی، تفاوت قائل شویم. بهبود و سلامت نظام اداره عمومی نشان دهنده رهیافتی هدف دار است که درجهت حل مسائل موجود گام برمی دارد. درحالی که اصلاح ساختار اداری، فرایندی سیستماتیک و مستمر است که مسائل موجود و آتی را در چارچوب چشم اندازها و مسائل زیربنایی جامعه اصلاح و دگرگون می سازد.
مشکلات مدیریتی
در آغاز هزاره سوم و همزمان با مطرح شدن مضمونی به نام نظم نوین جهانی که شاخصه های کلان آن تا حدودی مشخص و معین شده است، مفهومی از نظم اقتصاد جهانی نیز بر سر زبانهاست. شاخصه کلان نظم اقتصاد جهانی، خصوصی کردن ساختارهای صنعتی، تولیدی و مدیریتی جامعه است. و تفکر و قدرت سیاسی حامی این روند حرکتی - در نظم اقتصاد جهانی یا خصوصی سازی - در کشورهای سرمایه داری بازار محور، به نمایندگی اتحادیه اروپا، آمریکا و ژاپن قرار دارد. علی رغم اینکه سه مدل سرمایه داری بازار محور (اروپا، آمریکا و ژاپن) دارای اختلافات بینشی و نگرشی زیادی هستند لیکن در حمایت از این روند، همکاری و تعامل مثبتی با یکدیگر دارند و بازوی اجرایی این همکاری و تعامل نیز، سه سازمان بین المللی - بانک جهانی، تجارت جهانی و صندوق بین المللی پول - است که ضمن هماهنگی و همکاری نزدیک، پیکـــــره اقتصاد جهانی را تشکیل می دهند. این نهادهای مالی درپی آن هستند که کشورها را یکپارچه سازند. این سازمانهای پولی و مالی و دول حامی آنان، شرط کمک به اقتصاد کشورهای درحال توسعه را ترغیب ساختارهای حکومتی / اقتصادی به خصوصی کردن فرایند تولید و بوروکراسی مترتب بر آنها، منوط کرده اند که به عنوان نمونه می توان به دستورالعملی اشاره کرد که طی آن بانک جهانی از اعطای وام به کشورهایی که از پیوستن به صندوق بین المللی پول و یا سازمان تجارت جهانی امتناع کنند، خودداری خواهدکرد. آنهایــــی که با جهان بینی سیستم اقتصاد سرمایه داری بازار محور سخن می گویند اذعان دارند که ابتکار عملهای فردی و بازارهای رقابتی، نقش حساسی را در پرورش رشد اقتصادی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 92
مقدمه
فرش اراک از نوع فرش درشتبافت و در بهترین فرم آن فرشهای با رجشمار متوسط 40 و به ندرت 50 یا بالاتر است آنچه فرش این منطقه بدان اشتهار یافته حضور نوعی خصلت بومی – منطقهای و کهن براساس استفاده از پشم و رنگ و طرحهای خام و ساده و تقریباً روستایی است.
قطعاً اگر قرار باشد فرش اراک را آنچنان که طی سالهای شکوفایی و آنچنان که بازارهای دنیا میپسندد( قبل از تأثیر تغییردهندة طرحهای خارجی) در محدودة فرشهای روستایی و یا شهری طبقهبندی کنیم قطعاً خصوصیت روستایی این فرش غالب خواهد بود فرش اراک به بافت فرشهای ابریشمی شهره نیست. زیرا استفادة بسیار مناسب از پشم در فرشهایی به غایت ساده و طرحهای سادهتر و رنگآمیزی محدود ولی زیبا این فرش را بی نیاز از آن میکرد که برای بالابردن ارزش فرش متوسط به استفاده از مزد اولیه گرانقیمت شود.
آنچه در ولهله نخست در این گزارش به چشم میخورد آن است که مسأه رنگ ظاهراً پابهپای رشد و توسعة تجارت در مورد فرش مطرح گردیدهاست. در اواسط سلطنت مظفرالدینشاه حدود سالهای 1317 ه.ق به دلیل شکایات و مسائلی که در مورد فرش ایران در بازارهای خارج بوجود آمد با مساعدت شاه صدور فرشهای ایرانی که با رنگ جوهری( انیلینی) رنگ شدهبود به خارج ممنوع شد.
با مرورو عمدة آثار مکتوب دربارة قالیبافی تقریباًنشانهی مستقیم و مطمئنی از قالی اصیل سیستان نمییابیم. در آثاری که راجع به قالی بلوچی نوشته شدهاست جسته گریخته و به صورت نامطمئن از یکی در قالی منسوب به سیستان سخن رفتهاست. بافندگی قدیم سیستان مرهوم کوشش در روحیه شاد و پرتوان زن سیستانی بودهاست.
اما آنچه قالی سیستان را دور از دسترس تحقیق نگهداشته و تغییرات مهم زیست بومی و تاریخی است که منجر به ویرانی این گوشه از میهن ما شدهاست.
متأسفانه هیچگونه اطلاعی در مورد جزئیات قالیها چه از نظر جنس و فنون و چه از جهت رنگ، نقشه و اندازهها در دست نیست حتی به انواع فرشها با نام عمومی جامعه اشاره میشود و معلوم نیست که اینها قالی هستند یا گلیم. به این ترتیب اطلاعات ما محدود به نمونههای کهنهیی است که بطور تصادفی محل خرید آنها در مجموعهها و آثار مربوط به فرش آمدهاست.
2-3- ویژگیهای فنی
الف) مشخصات عمومی و مواد اولیه
فرش اراک از نوع درشتبافت و در بهترین فرم آن فرشهای با رجشمار متوسط 40 و به ندرت 50 به بالا است. اگرچه فرشهایی وجود دارد که نشان میدهد در این منطقه گاه براساس برنامهریزی و سفارش فرشهای ظریف نیز بافته شدهاست. آنچه فرش این منطقه بدان اشتهار یافته حضور نوعی خصلت بومی – منطقهای و کهن براساس استفاده از پشم و رنگ و طرحهای خام و ساده و تقریباً روستایی است. باید در اینجا ذکر کنیم که منظور از فرش درشتبافت فرشی است که در آن از پرزهای (گرههای) ضخیم، بلند و مقاوم با خاصیت ارتجاعی مناسب استفاده شده باشد. این کیفیت که نقشی پوششی به فرش میبخشد یا ویژگیهای ایلیاتی و عشایر و روستاها و یا مناطق سردسیر و کوهستانی تطبیق دارد.
قطعاً اگر قرار باشد فرش اراک را آنچنان که طی سالهای شکوفایی و آنچنان که بازارهای دنیا میپسندید (قبل از تأثیر تغییردهندة طرحهای خارجی) در محدودة فرشهای روستائی و یا شهری طبقهبندی کنیم قطعاً خصوصیت روستائی این فرش غالب خواهد بود.
باید توجه داشت، در حالی که فرش 15-20 رج برخی نواحی انواع خرسکهایی پست با رنگها و بافتهایی زیر استاندارد به حساب میآیند، فرشهای قدیم مشکآباد با رجشماری بین 15-32 و اندکی بیش، شهرتی جهانی مییابد که بیتردید اگر بخشی از آن مربوط به رنگآمیزی و نقوش ابتدایی این فرش باشد، بخشی از آن نوع پشم مصرفی با طول بلند و قابلیت ارتجاعی بسیار بودهاست. این کیفیت در فرشهای نوع مرغوبتر آن زمان یعنی فرشهای ساروق (منطقة فراهان) که رجشماری بالاتری در حدود 35-40-45 نیز دارند، دیده میشود. پشم مصرفی این فرشها غالباً از نوع پشمهای مناسب ایرانی با طول بلند و ضخامت و جعد خاص خویش است که زمانی به وسیلة دست و چرخچههای معمولی ریسیده میشد. انواع این پشمها از محلهای سبزوار، بروجرد، چهارمحال بختیاری و اطراف همدان و کرمانشاه تأمین میشدهاست که دارای بهترین نوع پشم برای فرش ایرانیاند.
در آغاز اوجگیری تجارت فرش در اراک، بیشک تنوع طرح و رنگآمیزی و نوع تولیداتی که عمدتاً فرشهای کوچک پارچه را دربر میگرفته، دلایل مرغوبیت این فرش بودهاست. در سالهایی که به کمک کمپانیهای خارجی فرش اراک کاملاً فرشی صادراتی میشود، رشد و نفوذ طرحهای باب پسند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 92
مقدمه
فرش اراک از نوع فرش درشتبافت و در بهترین فرم آن فرشهای با رجشمار متوسط 40 و به ندرت 50 یا بالاتر است آنچه فرش این منطقه بدان اشتهار یافته حضور نوعی خصلت بومی – منطقهای و کهن براساس استفاده از پشم و رنگ و طرحهای خام و ساده و تقریباً روستایی است.
قطعاً اگر قرار باشد فرش اراک را آنچنان که طی سالهای شکوفایی و آنچنان که بازارهای دنیا میپسندد( قبل از تأثیر تغییردهندة طرحهای خارجی) در محدودة فرشهای روستایی و یا شهری طبقهبندی کنیم قطعاً خصوصیت روستایی این فرش غالب خواهد بود فرش اراک به بافت فرشهای ابریشمی شهره نیست. زیرا استفادة بسیار مناسب از پشم در فرشهایی به غایت ساده و طرحهای سادهتر و رنگآمیزی محدود ولی زیبا این فرش را بی نیاز از آن میکرد که برای بالابردن ارزش فرش متوسط به استفاده از مزد اولیه گرانقیمت شود.
آنچه در ولهله نخست در این گزارش به چشم میخورد آن است که مسأه رنگ ظاهراً پابهپای رشد و توسعة تجارت در مورد فرش مطرح گردیدهاست. در اواسط سلطنت مظفرالدینشاه حدود سالهای 1317 ه.ق به دلیل شکایات و مسائلی که در مورد فرش ایران در بازارهای خارج بوجود آمد با مساعدت شاه صدور فرشهای ایرانی که با رنگ جوهری( انیلینی) رنگ شدهبود به خارج ممنوع شد.
با مرورو عمدة آثار مکتوب دربارة قالیبافی تقریباًنشانهی مستقیم و مطمئنی از قالی اصیل سیستان نمییابیم. در آثاری که راجع به قالی بلوچی نوشته شدهاست جسته گریخته و به صورت نامطمئن از یکی در قالی منسوب به سیستان سخن رفتهاست. بافندگی قدیم سیستان مرهوم کوشش در روحیه شاد و پرتوان زن سیستانی بودهاست.
اما آنچه قالی سیستان را دور از دسترس تحقیق نگهداشته و تغییرات مهم زیست بومی و تاریخی است که منجر به ویرانی این گوشه از میهن ما شدهاست.
متأسفانه هیچگونه اطلاعی در مورد جزئیات قالیها چه از نظر جنس و فنون و چه از جهت رنگ، نقشه و اندازهها در دست نیست حتی به انواع فرشها با نام عمومی جامعه اشاره میشود و معلوم نیست که اینها قالی هستند یا گلیم. به این ترتیب اطلاعات ما محدود به نمونههای کهنهیی است که بطور تصادفی محل خرید آنها در مجموعهها و آثار مربوط به فرش آمدهاست.
2-3- ویژگیهای فنی
الف) مشخصات عمومی و مواد اولیه
فرش اراک از نوع درشتبافت و در بهترین فرم آن فرشهای با رجشمار متوسط 40 و به ندرت 50 به بالا است. اگرچه فرشهایی وجود دارد که نشان میدهد در این منطقه گاه براساس برنامهریزی و سفارش فرشهای ظریف نیز بافته شدهاست. آنچه فرش این منطقه بدان اشتهار یافته حضور نوعی خصلت بومی – منطقهای و کهن براساس استفاده از پشم و رنگ و طرحهای خام و ساده و تقریباً روستایی است. باید در اینجا ذکر کنیم که منظور از فرش درشتبافت فرشی است که در آن از پرزهای (گرههای) ضخیم، بلند و مقاوم با خاصیت ارتجاعی مناسب استفاده شده باشد. این کیفیت که نقشی پوششی به فرش میبخشد یا ویژگیهای ایلیاتی و عشایر و روستاها و یا مناطق سردسیر و کوهستانی تطبیق دارد.
قطعاً اگر قرار باشد فرش اراک را آنچنان که طی سالهای شکوفایی و آنچنان که بازارهای دنیا میپسندید (قبل از تأثیر تغییردهندة طرحهای خارجی) در محدودة فرشهای روستائی و یا شهری طبقهبندی کنیم قطعاً خصوصیت روستائی این فرش غالب خواهد بود.
باید توجه داشت، در حالی که فرش 15-20 رج برخی نواحی انواع خرسکهایی پست با رنگها و بافتهایی زیر استاندارد به حساب میآیند، فرشهای قدیم مشکآباد با رجشماری بین 15-32 و اندکی بیش، شهرتی جهانی مییابد که بیتردید اگر بخشی از آن مربوط به رنگآمیزی و نقوش ابتدایی این فرش باشد، بخشی از آن نوع پشم مصرفی با طول بلند و قابلیت ارتجاعی بسیار بودهاست. این کیفیت در فرشهای نوع مرغوبتر آن زمان یعنی فرشهای ساروق (منطقة فراهان) که رجشماری بالاتری در حدود 35-40-45 نیز دارند، دیده میشود. پشم مصرفی این فرشها غالباً از نوع پشمهای مناسب ایرانی با طول بلند و ضخامت و جعد خاص خویش است که زمانی به وسیلة دست و چرخچههای معمولی ریسیده میشد. انواع این پشمها از محلهای سبزوار، بروجرد، چهارمحال بختیاری و اطراف همدان و کرمانشاه تأمین میشدهاست که دارای بهترین نوع پشم برای فرش ایرانیاند.
در آغاز اوجگیری تجارت فرش در اراک، بیشک تنوع طرح و رنگآمیزی و نوع تولیداتی که عمدتاً فرشهای کوچک پارچه را دربر میگرفته، دلایل مرغوبیت این فرش بودهاست. در سالهایی که به کمک کمپانیهای خارجی فرش اراک کاملاً فرشی صادراتی میشود، رشد و نفوذ طرحهای باب پسند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 92
مقدمه
فرش اراک از نوع فرش درشتبافت و در بهترین فرم آن فرشهای با رجشمار متوسط 40 و به ندرت 50 یا بالاتر است آنچه فرش این منطقه بدان اشتهار یافته حضور نوعی خصلت بومی – منطقهای و کهن براساس استفاده از پشم و رنگ و طرحهای خام و ساده و تقریباً روستایی است.
قطعاً اگر قرار باشد فرش اراک را آنچنان که طی سالهای شکوفایی و آنچنان که بازارهای دنیا میپسندد( قبل از تأثیر تغییردهندة طرحهای خارجی) در محدودة فرشهای روستایی و یا شهری طبقهبندی کنیم قطعاً خصوصیت روستایی این فرش غالب خواهد بود فرش اراک به بافت فرشهای ابریشمی شهره نیست. زیرا استفادة بسیار مناسب از پشم در فرشهایی به غایت ساده و طرحهای سادهتر و رنگآمیزی محدود ولی زیبا این فرش را بی نیاز از آن میکرد که برای بالابردن ارزش فرش متوسط به استفاده از مزد اولیه گرانقیمت شود.
آنچه در ولهله نخست در این گزارش به چشم میخورد آن است که مسأه رنگ ظاهراً پابهپای رشد و توسعة تجارت در مورد فرش مطرح گردیدهاست. در اواسط سلطنت مظفرالدینشاه حدود سالهای 1317 ه.ق به دلیل شکایات و مسائلی که در مورد فرش ایران در بازارهای خارج بوجود آمد با مساعدت شاه صدور فرشهای ایرانی که با رنگ جوهری( انیلینی) رنگ شدهبود به خارج ممنوع شد.
با مرورو عمدة آثار مکتوب دربارة قالیبافی تقریباًنشانهی مستقیم و مطمئنی از قالی اصیل سیستان نمییابیم. در آثاری که راجع به قالی بلوچی نوشته شدهاست جسته گریخته و به صورت نامطمئن از یکی در قالی منسوب به سیستان سخن رفتهاست. بافندگی قدیم سیستان مرهوم کوشش در روحیه شاد و پرتوان زن سیستانی بودهاست.
اما آنچه قالی سیستان را دور از دسترس تحقیق نگهداشته و تغییرات مهم زیست بومی و تاریخی است که منجر به ویرانی این گوشه از میهن ما شدهاست.
متأسفانه هیچگونه اطلاعی در مورد جزئیات قالیها چه از نظر جنس و فنون و چه از جهت رنگ، نقشه و اندازهها در دست نیست حتی به انواع فرشها با نام عمومی جامعه اشاره میشود و معلوم نیست که اینها قالی هستند یا گلیم. به این ترتیب اطلاعات ما محدود به نمونههای کهنهیی است که بطور تصادفی محل خرید آنها در مجموعهها و آثار مربوط به فرش آمدهاست.
2-3- ویژگیهای فنی
الف) مشخصات عمومی و مواد اولیه
فرش اراک از نوع درشتبافت و در بهترین فرم آن فرشهای با رجشمار متوسط 40 و به ندرت 50 به بالا است. اگرچه فرشهایی وجود دارد که نشان میدهد در این منطقه گاه براساس برنامهریزی و سفارش فرشهای ظریف نیز بافته شدهاست. آنچه فرش این منطقه بدان اشتهار یافته حضور نوعی خصلت بومی – منطقهای و کهن براساس استفاده از پشم و رنگ و طرحهای خام و ساده و تقریباً روستایی است. باید در اینجا ذکر کنیم که منظور از فرش درشتبافت فرشی است که در آن از پرزهای (گرههای) ضخیم، بلند و مقاوم با خاصیت ارتجاعی مناسب استفاده شده باشد. این کیفیت که نقشی پوششی به فرش میبخشد یا ویژگیهای ایلیاتی و عشایر و روستاها و یا مناطق سردسیر و کوهستانی تطبیق دارد.
قطعاً اگر قرار باشد فرش اراک را آنچنان که طی سالهای شکوفایی و آنچنان که بازارهای دنیا میپسندید (قبل از تأثیر تغییردهندة طرحهای خارجی) در محدودة فرشهای روستائی و یا شهری طبقهبندی کنیم قطعاً خصوصیت روستائی این فرش غالب خواهد بود.
باید توجه داشت، در حالی که فرش 15-20 رج برخی نواحی انواع خرسکهایی پست با رنگها و بافتهایی زیر استاندارد به حساب میآیند، فرشهای قدیم مشکآباد با رجشماری بین 15-32 و اندکی بیش، شهرتی جهانی مییابد که بیتردید اگر بخشی از آن مربوط به رنگآمیزی و نقوش ابتدایی این فرش باشد، بخشی از آن نوع پشم مصرفی با طول بلند و قابلیت ارتجاعی بسیار بودهاست. این کیفیت در فرشهای نوع مرغوبتر آن زمان یعنی فرشهای ساروق (منطقة فراهان) که رجشماری بالاتری در حدود 35-40-45 نیز دارند، دیده میشود. پشم مصرفی این فرشها غالباً از نوع پشمهای مناسب ایرانی با طول بلند و ضخامت و جعد خاص خویش است که زمانی به وسیلة دست و چرخچههای معمولی ریسیده میشد. انواع این پشمها از محلهای سبزوار، بروجرد، چهارمحال بختیاری و اطراف همدان و کرمانشاه تأمین میشدهاست که دارای بهترین نوع پشم برای فرش ایرانیاند.
در آغاز اوجگیری تجارت فرش در اراک، بیشک تنوع طرح و رنگآمیزی و نوع تولیداتی که عمدتاً فرشهای کوچک پارچه را دربر میگرفته، دلایل مرغوبیت این فرش بودهاست. در سالهایی که به کمک کمپانیهای خارجی فرش اراک کاملاً فرشی صادراتی میشود، رشد و نفوذ طرحهای باب پسند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 92
مقدمه
فرش اراک از نوع فرش درشتبافت و در بهترین فرم آن فرشهای با رجشمار متوسط 40 و به ندرت 50 یا بالاتر است آنچه فرش این منطقه بدان اشتهار یافته حضور نوعی خصلت بومی – منطقهای و کهن براساس استفاده از پشم و رنگ و طرحهای خام و ساده و تقریباً روستایی است.
قطعاً اگر قرار باشد فرش اراک را آنچنان که طی سالهای شکوفایی و آنچنان که بازارهای دنیا میپسندد( قبل از تأثیر تغییردهندة طرحهای خارجی) در محدودة فرشهای روستایی و یا شهری طبقهبندی کنیم قطعاً خصوصیت روستایی این فرش غالب خواهد بود فرش اراک به بافت فرشهای ابریشمی شهره نیست. زیرا استفادة بسیار مناسب از پشم در فرشهایی به غایت ساده و طرحهای سادهتر و رنگآمیزی محدود ولی زیبا این فرش را بی نیاز از آن میکرد که برای بالابردن ارزش فرش متوسط به استفاده از مزد اولیه گرانقیمت شود.
آنچه در ولهله نخست در این گزارش به چشم میخورد آن است که مسأه رنگ ظاهراً پابهپای رشد و توسعة تجارت در مورد فرش مطرح گردیدهاست. در اواسط سلطنت مظفرالدینشاه حدود سالهای 1317 ه.ق به دلیل شکایات و مسائلی که در مورد فرش ایران در بازارهای خارج بوجود آمد با مساعدت شاه صدور فرشهای ایرانی که با رنگ جوهری( انیلینی) رنگ شدهبود به خارج ممنوع شد.
با مرورو عمدة آثار مکتوب دربارة قالیبافی تقریباًنشانهی مستقیم و مطمئنی از قالی اصیل سیستان نمییابیم. در آثاری که راجع به قالی بلوچی نوشته شدهاست جسته گریخته و به صورت نامطمئن از یکی در قالی منسوب به سیستان سخن رفتهاست. بافندگی قدیم سیستان مرهوم کوشش در روحیه شاد و پرتوان زن سیستانی بودهاست.
اما آنچه قالی سیستان را دور از دسترس تحقیق نگهداشته و تغییرات مهم زیست بومی و تاریخی است که منجر به ویرانی این گوشه از میهن ما شدهاست.
متأسفانه هیچگونه اطلاعی در مورد جزئیات قالیها چه از نظر جنس و فنون و چه از جهت رنگ، نقشه و اندازهها در دست نیست حتی به انواع فرشها با نام عمومی جامعه اشاره میشود و معلوم نیست که اینها قالی هستند یا گلیم. به این ترتیب اطلاعات ما محدود به نمونههای کهنهیی است که بطور تصادفی محل خرید آنها در مجموعهها و آثار مربوط به فرش آمدهاست.
2-3- ویژگیهای فنی
الف) مشخصات عمومی و مواد اولیه
فرش اراک از نوع درشتبافت و در بهترین فرم آن فرشهای با رجشمار متوسط 40 و به ندرت 50 به بالا است. اگرچه فرشهایی وجود دارد که نشان میدهد در این منطقه گاه براساس برنامهریزی و سفارش فرشهای ظریف نیز بافته شدهاست. آنچه فرش این منطقه بدان اشتهار یافته حضور نوعی خصلت بومی – منطقهای و کهن براساس استفاده از پشم و رنگ و طرحهای خام و ساده و تقریباً روستایی است. باید در اینجا ذکر کنیم که منظور از فرش درشتبافت فرشی است که در آن از پرزهای (گرههای) ضخیم، بلند و مقاوم با خاصیت ارتجاعی مناسب استفاده شده باشد. این کیفیت که نقشی پوششی به فرش میبخشد یا ویژگیهای ایلیاتی و عشایر و روستاها و یا مناطق سردسیر و کوهستانی تطبیق دارد.
قطعاً اگر قرار باشد فرش اراک را آنچنان که طی سالهای شکوفایی و آنچنان که بازارهای دنیا میپسندید (قبل از تأثیر تغییردهندة طرحهای خارجی) در محدودة فرشهای روستائی و یا شهری طبقهبندی کنیم قطعاً خصوصیت روستائی این فرش غالب خواهد بود.
باید توجه داشت، در حالی که فرش 15-20 رج برخی نواحی انواع خرسکهایی پست با رنگها و بافتهایی زیر استاندارد به حساب میآیند، فرشهای قدیم مشکآباد با رجشماری بین 15-32 و اندکی بیش، شهرتی جهانی مییابد که بیتردید اگر بخشی از آن مربوط به رنگآمیزی و نقوش ابتدایی این فرش باشد، بخشی از آن نوع پشم مصرفی با طول بلند و قابلیت ارتجاعی بسیار بودهاست. این کیفیت در فرشهای نوع مرغوبتر آن زمان یعنی فرشهای ساروق (منطقة فراهان) که رجشماری بالاتری در حدود 35-40-45 نیز دارند، دیده میشود. پشم مصرفی این فرشها غالباً از نوع پشمهای مناسب ایرانی با طول بلند و ضخامت و جعد خاص خویش است که زمانی به وسیلة دست و چرخچههای معمولی ریسیده میشد. انواع این پشمها از محلهای سبزوار، بروجرد، چهارمحال بختیاری و اطراف همدان و کرمانشاه تأمین میشدهاست که دارای بهترین نوع پشم برای فرش ایرانیاند.
در آغاز اوجگیری تجارت فرش در اراک، بیشک تنوع طرح و رنگآمیزی و نوع تولیداتی که عمدتاً فرشهای کوچک پارچه را دربر میگرفته، دلایل مرغوبیت این فرش بودهاست. در سالهایی که به کمک کمپانیهای خارجی فرش اراک کاملاً فرشی صادراتی میشود، رشد و نفوذ طرحهای باب پسند