لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
به نام او
مقدمه:
با توجه به انتخاب یک شهر جهت بررسی شبکه آبرسانی برای درس سیستم های انتقال آب، من شهرستان قوچان را که آشنایی بیشتری با آن دارم و محل سکونتم است را انتخاب کردم.البته شایان ذکر است که از زحمات بی شائبه مسئولین خصوصا شهردار شهرستان که به دلائل امنیتی !!! از ارائه نقشه ها خودداری کردند،تقدیر و تشکر شود.
حال ابتدا به معرفی شهرستان قوچان و کلیاتی در مورد آن می پردازیم:
قوچان
نام یکی از شهرستان های یازده گانه استان نهم . این شهر محدود است از طرف شمال به مرز ایران و شوروی ، از طرف خاور به شهرستان درگز و از باختر به شهرستان مشهد. آب و هوای شهرستان قوچان بواسطه وجود ارتفاعات هزار مسجد و کوه آلاداغ و شاه جهان در تابستان معتدل و در زمستان خیلی سرد است و بواسطه ریزش برفهای زیاد اغلب راه های قراء و قصبات این شهر بسته میشود. روی هم رفته میتوان گفت شش ماه زمستان است و درنتیجه بارندگی های متوالی (برف و باران ) چشمه سارهای متعدد و رودخانه های محلی فراوانی دارد که مورد استفاده اهالی است . قسمتهای کوهستانی عموماً چشمه سار و فقط در مناطق جلگه قنات حفر مینمایند. مناطق مختلفه قوچان عموماً کوهستانی است . فقط جلگه باریکی در اطراف رودخانه اترک تا انتهای بخش شیروان وجود دارد. قسمت عمده قرای بخش حومه و بخش شیروان در این جلگه واقعند. ارتفاعات شمال کوه هزارمسجد دنباله همان رشته ارتفاعات اصلی البرز است که در منطقه قوچان از خاور گیفان تا گردنه اللّه اکبر کشیده شده و در گردنه به کوه اللّه اکبر معروف است و بطرف خاور امتداد پیدا می کند و یک رشته دیگری در جنوب گپی کپکان تا شمال تبادکان امتداد دارد. این کوه در نقاط مختلفه به اسامی مخصوص ، مانند: کورداغ ، قره تپه ، داش بلاغ ، بیوک داغ و غیره نامیده میشود. ارتفاعات جنوبی دنباله همان کوه آلاداغ که بطرف باختر کشیده شده ، دنباله آن به کوه بنیاکوه اتصال پیدا می کند. این کوه ها دارای دره ها و گدارهای متعدد است که راه های آن صعب العبور میباشد. رودخانه اترک که از خاور قوچان بطرف باختر جریان دارد قسمت عمده آبادیهای بخش حومه و بخش شیروان را مشروب میسازد و از باختر دهستان زیارت داخل منطقه بجنورد میشود و رودخانه های محلی دیگری وجود دارد که اسامی آنها قابل ذکر نیست . محصول عمده آن غلات دیمی و آبی ، بنشن ، ارزن و انواع میوه جات مخصوصاً انگور و کشمش بحد وفور است و چون طوایف چادرنشین در مناطق این شهرستان زیاد هستند، محصول دامی یعنی روغن ، پشم و پنیر آن قابل توجه است . پنیر کرد قوچانی در استان نهم معروف است . ساکنین شهرستان از طوایف مختلفه زعفرانلو، پیچرانلو و میلانلو هستند.
پیشینه تاریخی
بر پایه آثار تاریخی در حدود 250 پ. م از قوچان به نام های «آساآک»، «آشاک» و «آرسکا» یاد شده است. آساآک (آساک) جزو ناحیه دهستان خراسان بوده که در روزگار باستان «پارت» خوانده می شده است. پژوهشگران بانی آن را اشک اول و محل آن را قوچان امروزی دانسته اند.قوچان از اوایل دوره اسلامی تا اوایل چیره گی مغول به نام های «استوا» (استو)، «خوجان» و «خبوشان» نامیده می شد. شاه عباس بزرگ صفوی (996-1038 هـ . ق) برای جلوگیری از تاخت و تاز ازبکان به خاور ایران، گروه هایی از ایلات باختر ایران از جمله ایل زعفرانلو را به قوچان کوچ داد. در سفری که نادرشاه افشار به سمرقند و بخارا کرد چندین صفحه قرآنی را که به خط غیاث الدین بایسنقر نگاشته شده است و در آرامگاه تیمورلنگ جای داشت، به قوچان آورد. بعدها به دستور ناصرالدین شاه قاجار، دو برگ از آن به موزه تهران منتقل شد. شهر قوچان چندین بار در سال های 1267 هـ . ق (1851 م)، 1278 هـ . ق (1861 م) و 1312 هـ . ق (1894 م) در اثر زلزله آسیب دیده ویران شد. در 1313 هـ . ق (1895 م)، شهر کنونی به کمک محمد ناصر خان شعاع الدوله - رئیس ایل زعفرانلو - توسط مهندسان روسی در 12 کیلومتری شهر کهنه بنا شد.
سوابق تاریخی قوچان
آنچه از تاریخ کهن ایران نمایان است منطقه فعلی قوچان است که توسط دلیران پارسی متمدن گردیده و به تشکیل امپراتوری (( یوئه چری )) می انجامد ، جزو یکی از دولتهای مقتدر آن زمان بوده که نام دو هزار سال قبل آن (( آساآک )) یا (( آرسکا )) بوده و در طی دورانهای تاریخی مقر تمدن (( خبوشان )) نامیده می شد که در حال حاضر از آن به نام (( قوچان قدیم )) یاد می شود . این منطقه نیمه کوهستانی با آب و هوای سرد و خشک که دارای زمستانهای طولانی و تابستانهای معتدل می باشد و وجود کوههای سر به فلک کشیده و تپه و وجود استعدادهای بالقوه کشاورزی ، معدنی ، صنایع دستی و … این سرزمین را متمایز کرده است .
بنابراین لازم است به ابعاد مختلف و ویژگیهای شهرستان قوچان نظری بیفکنیم تا جهت شتاساندن این منطقه حداقل گام لازم را برداشته باشیم .
جمعیت و تقسیمات اداری کشوری قوچان
شهر مرکزی قوچان در 10 کیلومتری قوچان قدیم ( شهر عتیق ) واقع شده و فاصله آن تا مشهد حدود 130 کیلومتر و تا باجگیران ( مرز ایران و ترکمنستان ) 84 کیلومتر است و تا مرز کشور ترکمنستان ( عشق آباد ) 118 کیلومتر می باشد و دارای سه بخش مهم : بخش مرکزی - بخش قاروج - بخش باجگیران است . جمعیت شهر 75424 نفر و روستا 178944 نفر ، بر اساس آخرین سرشماری نفوس و مسکن در سال 1375 می باشد . در حال حاضر جمعیت کل شهرستان قوچان 236664 نفر ، جمعیت شهری 96403 نفر و جمعیت روستایی 140261 نفر می باشد . وسعت قوچان حدودا 5234 کیلومترمربع می باشد که البته در اینجا منظور فقط بخش مرکزی است که جمعیت آن در سال 1375 برابر 85750 نفر بوده است.
نژاد ، تیره و زبان مردم قوچان
نژاد مردم قوچان مرتبط به همان آریائیها می باشد که قبل از اسلام به این منطقه مهاجرت کرده بودند و در ابتدا به زبان فارسی و سپس فارسی دری صحبت می کردند ، البته بعدا این اقوام در اثر حوادث تاریخی و حملات ترکها و مغولان از آن اصالت اولیه به در آمده و نتیجتا زبان مردم نیز متنوع گردید .
مهاجرت اکراد در اوایل قرن یازدهم هجری عامل دیگری در تنوع زبان و تیره بوده ، قابل ذکر است که مردم قوچان اصالت و بویژه زبان خود را حفظ کرده اند بعنوان مثال مرکز شهر و شهر عتیق ( شهر کهنه ) و روستاهای سه گنبد و داغیان و گزل آباد ، مایوان و استاد و … هم اکنون به زبان فارسی تکلم می کنند که خود بیانگر قدر زبان فارسی در این منطقه است .
گذشته از آن ترکهای مهاجر به این منطقه نیز زبان و نژاد خاص خود را دارند و از همه مهمتر وحدت این اقوام و یکپارچگی آنها در ایجاد فضایی امن و سالم در کنار تنوع زبان و نژاد و فرهنگ است و به قول رئیس جمهور محبوب : (( قوچان کلکسیون و تابلو زیبا از تنوع و تکثر فرهنگها در عین وحدت و یکپارچگی مدیون همان اصل اسلامیت و ایرانی بودن است که همه قومیتها و تنوع زبانها و نژادها را بهم پیوند داده است . ))
قابلیتها و استعدادهای کشاورزی و جغرافیایی قوچان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
فهرست مطالب
عنوان صفحه
سخنی کوتاه در مورد حافظ و اشعار او …………………………………………1
شعر حافظ و سبک انتزاعی ……………………………………………………………2
کاربرد واژه های دو یا چند معنایی ( ایهام ) …………….……………………….5
اکسپرسیونیسم انتزاعی …………………………………………………………………12
منابع :
آشنایی با ادبیات کهن
پیشگفتار
در مورد حافظ و اشعار او و همچنین در مورد اندیشه ها و سلوک زندگی اش بسیاری از اساتید بزرگ زبان و ادبیات فارسی و حافظ شناسان بنام کتب و مقالاتی را ارائه داده اند و اشعاری را از جهات مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار داده اند ، اینک در هر کتابخانه ای می توان کتابی در مورد این خواجه بلند آوازه شیرازی پیدا کرد.
اما من به عنوان یک هنر جو در زمینه های تجسمی و بصری و علاقه مند به اشعار حافظ به دنبال پیوندی بین اشعار او و سبک های هنری موجود که معمولاً به نقاشی اطلاق می شوند بودم ، چرا که بارها در کتب مختلف با این نکته که اشعار حافظ مجموعه ای از شعر و نقاشی و موسیقی است ، روبرو شدم.
پس از جستجو در کتب ادبی و هنری به این نکته پی بردم که شعر حافظ چه از لحاظ شاعری و چه معنای باطنی می تواند ترجمان برخی از سبکهای هنری باشد که ، نممود و ظهور آنرا به غرب و بخصوص اروپاییان منصوب می دانیم ، البته به هیچ عنوان مقصود این نیست که حافظ را پایه گذار یک سبک یا یک مکتب هنری قلمداد کنیم، بلکه بر این باوریم که با در کنار هم گذاشتن شباهتهای موجود بین اشعار حافظ و برخی از سبک های هنری می توان چهره ای تازه از اشعار حافظ را که تا کنون بر ما پوشیده بود به نمایش گذاشت.
مقاله حاضر مجموعه تلاش و مطالعاتی است که بر پایه کتب هنری موجود و همچنین مقالات و نوشته های فراوان در مورد حافظ گرد آوری شده است.
سخنی کوتاه در مورد حافظ و اشعار او ؛
خواجه شمس الدین محمد شیرازی متخلص به حافظ تولد : 792 ( ه . ق )
همانطور که پیش تر اشاره شد د رمورد حافظ سخن فراوان گفته شده است که در برخی از روایات اکثر حافط شناسان و محققان اتفاق قول داشته و در بعضی دیگر تناقص عقیده .
از جمله موارد مورد تایید عموم صاحب نظران اینکه :« وی در جوانی به کسب علوم و معارف زمان خویش پرداخته و به علم احکام و بلاغت و قواعد و اصول زبان عربی و مسائل عرفانی تسلط کامل پیدا کرد و نیز اینکه حافظ قرآن بوده و به حقایق و معانی عمیق آیات آگاه و آنرا با چهارده روایت حفظ کرد و این خود از کم نظیر ترین شگفتی هاست1 . »
اما مطلبی که در آن تناقض عقیده مشاهده میشود اینکه ، علت تخلص خواجه شمس الدین محمد شیرازیی به حافظ بسیاریی از تذکره نویسان و اندیشمندان این تخلص را بدان سبب دانسته اند که وی حافظ قرآن بوده است ، اما دکتر باستانی پاریزی د رمقاله خود2 علت را چیز دیگری دانسته اند .
، ایشان د رقسمتی از مقاله خود آورده اند که :
« چنان به نظر می آید که خوانندگان را د راین زمان ( دربار هنر پرور ملوک سیستان ) به لقب حافظ می خواندند و این لقب دویست سال بعد از مرگ حافظ شیرازی مرسوم بود . البته د راین نکته که حافظ ، حافظ قرآن بوده شکی نیست و از اینکه قرآن را به « چهارده روایت » می خوانده و از این سبب عشق او به فریاد رسیده بود ، انکار نباید کرد . اما اینکه تخلص او تنها به مناسبت « قرآنی که اندر سینه داشته است » انتخاب شده باشد و شهرت او در شیراز بدین نام تنها از این جهت باشد جای گفتگو دارد .
و بازمطلبی که د رآن اتفاق قول است اینکه حافظ هنر مندی است که علاوه بر توانایی د رشعر د رسای رهنرها از جمله موسیقی سر رشته داشته است .
عاشق ورند و نظر بازم ولی گویم فاش تا بدانی که به چندین هزار آراسته ام .
اگر بگویم که « خواجه هنرمندی ماهر است کههنرهای شعر و موسیقی1 را در ابیات خود به هم آمیخته و شعری پدید آورده که هر سه هنر در آن جلوه گر است 2 »
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 92 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
هنر این سخنگوی روح انسانی از بدو تولد انسان تا آخرین دم اسرار درونی و عواطف واحساسات ما را بیان می کند . بشر از همان ابتدای خلقت در پی آفرینش وخلق زیبائی بوده چرا که خداوند در قرآن کریم می فرماید: « از روح خود در انسان دمیدیم » و این روح آفرینش وزیبا آفرینی خداوند است که در ضمیر همه انسانها وجود داشته وانسان را از همان ابتدای کودکی به آفرینش زیبایی رهنمون می سازد از آنجا که خداوند انسانها را از یک جنس ولی متفاوت از هم آفریده این حس زیبایی آفرینی در برخی بیشتر ودر برخی کمتر، و گاهی به صورت موسیقی و شعر وگاهی به صورت نقاشی وتصویر بروزمی کند .
نقاشی یکی از اولین هنرهایی بود که انسان به آن گرایش پیدا کرد . آنچه عوام از نقاشی می دانیم کشیدن تصاویری است که دید انسانی از مناظر دارد وهر چند این تصویر واقعی تر وبه اصل نزدیکتر باشد نقاش چیره دست تر و متبهر تر به نظر می رسد . سالها تفکر مردم از نقاشی چنین بود شاید هنوز هم بسیاری با این فکر زندگی می کنند اما در سال 1881 هنرمندی به دنیا آمد که تمام بافته های ذهن انسانها ودنیای غرب را از نقاشی تغییر داد . او که با نقاشی وهنر به دنیا آمد و پایه گذار بزرگترین انقلاب در عرصه هنر جهان شد کسی نبرد جز پابلو پیکاسو .
پیکاسو نمونه کامل وبارز یک انسان خلاق و نو آور بود . او شاید یکی از غیر منتظره ترین وغیر قابل پیش بینی ترین هنرمندان عرصه گیتی بود . او با عرضه کبویسم به دنیای نقاشی به حکومت سرد و طولانی رنسانس بر این هنر پایان داد . رنسانسی که نقاش ، محکوم و مجبور به کشیدن توهمات دید انسانی می کرد و نقاش مانند دوربین عکاسی فقط به ثبت مناظر مانند آنچه می دید می کرد . اما پیکاسو با نو آوری خود این آزادی را به نقاشی داد تا مانند شاعر تر اوشات ذهن و روح خود را بر بوم طراحی کند واز آنچه خداوند در نها د او گذاشته واز عشقی که در وجودش دارد با بیننده سخن بگوید این بهترین وعالیترین مرحله پیشرفت در نقاشی از ابتدای خلقت این هنر زیبا بود .
شاید هیچ هنرمندی به اندازه پیکاسو با این همه رسانه متنوع کار نکرده باشد از نقاشی رنگ روغن گرفته تا طراحی ، مجسمه سازی ، گرافیک ، سرامیک واز آنجا کار با ابزارهایی چون گرایش ، پاستل ، مداد رنگی و آفریدن لیتو گرافیها ، چوبکاری ها ، پیکره هایی از کچ و چوب ، ساختواره هایی از آهن و مفتول ، چوب یا ورقه های فلزی ، عکسها و طرحهایی برای لباس و پرده های پیش صحنه و پس صحنه تاتر و باله وسرانجام شعرونمایش نامه نویسی .
هیچ هنرمندی با این همه سبک و شیوه گوناگون وگاه متضاد کا رنکرده است . از امپرسیونیسم مانه بزرگ تا اکسپرسیونیسم ون گوک ، از غرابت نمادین گوگن تا شاد گونگی امپرسیونیسی تولوز لوترک ، از منریسم الگور کوک وهنرمندان بادوک تا کلاسی سیم استادان قدیم ، از سورژنالیسم و کانتراکتیویسم وهنر سیاه واره تاکوبیسم که خود بنیان گزارش بود .
به تحقیق درباره هیچ هنرمندی ، دست کم در زمان حیاتش به اندازه پابلو پیکاسو مقاله ، کتاب ، رساله ، تغییر نقد و یاد داشت نوشته نشده است . شمار کتابها و نوشتارهایی که درباره پیکاسو انتشار یافته سر به صدها می زند و سیل انتشار این نوشته ها همچنان ادامه دارد .
این رساله نیز تلاشی در جهت معرفی و آشنایی بیشتر با این هنرمند بزرگ و نقد وبررسی آثارش می باشد . نظر من در این پایان نامه بیشتر بر بیوگرافی وزندگی نامه پیکاسو بوده ودر ادامه به بررسی دوره های نقاشی در کار او و سپس مراحل تکامل آثار وی پرداخته ام ودر نهایت مروری کوتاه بر کوبیسم وتجزیه و تحلیل این سبک که پیکاسو بنیان گزار آن بود پرداختهام. امید است با وجود ، کاستی ها و ایرادات موجود گاهی کوچک در جهت آشنایی خوانندگان عزیز با این هنرمند ودوره زندگی و آثار او برداشته باشم .
الهه گنجی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
فهرست مطالب
عنوان صفحه
سخنی کوتاه در مورد حافظ و اشعار او …………………………………………1
شعر حافظ و سبک انتزاعی ……………………………………………………………2
کاربرد واژه های دو یا چند معنایی ( ایهام ) …………….……………………….5
اکسپرسیونیسم انتزاعی …………………………………………………………………12
منابع :
آشنایی با ادبیات کهن
پیشگفتار
در مورد حافظ و اشعار او و همچنین در مورد اندیشه ها و سلوک زندگی اش بسیاری از اساتید بزرگ زبان و ادبیات فارسی و حافظ شناسان بنام کتب و مقالاتی را ارائه داده اند و اشعاری را از جهات مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار داده اند ، اینک در هر کتابخانه ای می توان کتابی در مورد این خواجه بلند آوازه شیرازی پیدا کرد.
اما من به عنوان یک هنر جو در زمینه های تجسمی و بصری و علاقه مند به اشعار حافظ به دنبال پیوندی بین اشعار او و سبک های هنری موجود که معمولاً به نقاشی اطلاق می شوند بودم ، چرا که بارها در کتب مختلف با این نکته که اشعار حافظ مجموعه ای از شعر و نقاشی و موسیقی است ، روبرو شدم.
پس از جستجو در کتب ادبی و هنری به این نکته پی بردم که شعر حافظ چه از لحاظ شاعری و چه معنای باطنی می تواند ترجمان برخی از سبکهای هنری باشد که ، نممود و ظهور آنرا به غرب و بخصوص اروپاییان منصوب می دانیم ، البته به هیچ عنوان مقصود این نیست که حافظ را پایه گذار یک سبک یا یک مکتب هنری قلمداد کنیم، بلکه بر این باوریم که با در کنار هم گذاشتن شباهتهای موجود بین اشعار حافظ و برخی از سبک های هنری می توان چهره ای تازه از اشعار حافظ را که تا کنون بر ما پوشیده بود به نمایش گذاشت.
مقاله حاضر مجموعه تلاش و مطالعاتی است که بر پایه کتب هنری موجود و همچنین مقالات و نوشته های فراوان در مورد حافظ گرد آوری شده است.
سخنی کوتاه در مورد حافظ و اشعار او ؛
خواجه شمس الدین محمد شیرازی متخلص به حافظ تولد : 792 ( ه . ق )
همانطور که پیش تر اشاره شد د رمورد حافظ سخن فراوان گفته شده است که در برخی از روایات اکثر حافط شناسان و محققان اتفاق قول داشته و در بعضی دیگر تناقص عقیده .
از جمله موارد مورد تایید عموم صاحب نظران اینکه :« وی در جوانی به کسب علوم و معارف زمان خویش پرداخته و به علم احکام و بلاغت و قواعد و اصول زبان عربی و مسائل عرفانی تسلط کامل پیدا کرد و نیز اینکه حافظ قرآن بوده و به حقایق و معانی عمیق آیات آگاه و آنرا با چهارده روایت حفظ کرد و این خود از کم نظیر ترین شگفتی هاست1 . »
اما مطلبی که در آن تناقض عقیده مشاهده میشود اینکه ، علت تخلص خواجه شمس الدین محمد شیرازیی به حافظ بسیاریی از تذکره نویسان و اندیشمندان این تخلص را بدان سبب دانسته اند که وی حافظ قرآن بوده است ، اما دکتر باستانی پاریزی د رمقاله خود2 علت را چیز دیگری دانسته اند .
، ایشان د رقسمتی از مقاله خود آورده اند که :
« چنان به نظر می آید که خوانندگان را د راین زمان ( دربار هنر پرور ملوک سیستان ) به لقب حافظ می خواندند و این لقب دویست سال بعد از مرگ حافظ شیرازی مرسوم بود . البته د راین نکته که حافظ ، حافظ قرآن بوده شکی نیست و از اینکه قرآن را به « چهارده روایت » می خوانده و از این سبب عشق او به فریاد رسیده بود ، انکار نباید کرد . اما اینکه تخلص او تنها به مناسبت « قرآنی که اندر سینه داشته است » انتخاب شده باشد و شهرت او در شیراز بدین نام تنها از این جهت باشد جای گفتگو دارد .
و بازمطلبی که د رآن اتفاق قول است اینکه حافظ هنر مندی است که علاوه بر توانایی د رشعر د رسای رهنرها از جمله موسیقی سر رشته داشته است .
عاشق ورند و نظر بازم ولی گویم فاش تا بدانی که به چندین هزار آراسته ام .
اگر بگویم که « خواجه هنرمندی ماهر است کههنرهای شعر و موسیقی1 را در ابیات خود به هم آمیخته و شعری پدید آورده که هر سه هنر در آن جلوه گر است 2 »
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن .doc :
Shah 4
شاه 4
روابط شاه – آمریکا – انگلستان
روز چهاردهم آذرماه 1332 (پنجم دسامبر )اعلامیه مشترکی از طرف دو دولت ایران و انگلستان منتشر گردید .
دولتین انگلستان و ایران تصمیم گرفته اند روابط سیاسی را بین خود برقرار سازند
هریک بزودی سفیر کبیر به کشور دیگر اعزام دارند وسپس در نزدیکترین زمانی
که مورد موافقت طرفین باشد در باره حل اختلاف مربوط به نفت شروع به مذاکره
نماید، باین طریق دوستی د یرینه خود را برقرار و تحکیم نماید .
هربرت هوور امریکائی قریب دوماه بین تهران – لندن – واشینگتن در رفت و آمد بود: تا توانست اصل تشکیل یک ((کنسرسیوم بین المللی))را برای بهره برداری از«نفت ایران» به دولت وهمچنین شرکت نفت انگلیس بقبولاند.
روز پانزدهم آذرماه 1332(ششم دسامبر1954) پس از آنکه امریکا وانگلستان برسر تقسیم منافع باهم به توافق رسیدند کنفرانسی در جزیره برمودا بین آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا و نخست وزیران انگلیس وفرانسه تشکیل شد .آیزنهاور قبل از عزیمت از واشنگتن در یک کنفرانس مطبوعاتی اظهارداشت (( مسئله نفت ایران و کانال سوئز)) مهمترین مسائل مورد بحث او با نخست وزیران انگلیس وفرانسه خواهد بود . ودر همین کنفرانس بدون حضور ایران توافق نهائی در باره تشکیل (کنسرسیوم نفت ایران)بعمل آمد ، که امریکا – انگلستان – هلند – فرانسه در آن شرکت داشتند . و ترتیب سهمیه بندی هرکدام داده شد
روز25 آذر32 (شانزدهم دسامبر)نخستین اجلاس مشترک مقامات شرکت نفت انگلیس وایران وپنج شرکت آمریکائی که عبارت بودند از( استاندارداویل نیوجرسی – شرکت نفت تگزاس –سوکونی واکیوم – استاندار اویل کالیفرنیا- گالف اویل ) ونیز شرکت ( هلندی – انگلیسی رویال داچ شل)و شرکت نفت فرانسه تشکیل گردید وبا توافق کامل کنسرسیوم نفت ایران در «لندن» وبه مدیریت انگلیسها ایجاد گردید .
شرکت نفت انگلیس که تا دیروز صد درصد نفت ایران را در اختیارداشت ناگزیر به قبول فقط چهل درصد راضی شد وامریکائی هاهم چهل درصد رادر اختیارگرفتند وبقیه بین هلند وفرانسه تقسیم گردید . وروزد هم شهریور1333 قرارداد بین کنسرسیوم وشرکت نفت ایران به امضا رسید .
ویلیام .او. داگلاس در کتابی بنام «آمریکا وانقلاب» در سال 1961 مینویسد : آیا مداخله آمریکا در قضیه نفت در ایران و نتایجی که بدست آمد . در دراز مدت بنفع امریکا بود ؟ بعد از قول (جرج مک گی مینویسد ) حاصل آن اقدامات منافعی بود که بجیب شرکت های نفتی امریکا سرازیر شد ، ولی اثر بارزترش ، از دست رفتن اعتمادی بود که قبلا ملل جهان به آمریکا بسته بودند . < بویژه ملت هائی که در راه کسب آزادی واستقلال خود مبارزه میکردند >
پل نیتز در سال 1961 درشماره پائیزی مجله «فارین افرز» تحت عنوان مساعی جمیله آمریکا نوشت : یکی از بزرگترین اشتباهات امریکا آن بود که ایفای نقش حامی ومحافظ شاه را بعهده گرفت .و تا سال 1978هرگز متوجه نشد که سیاستش از اساس نادرست بوده
جیمز بیل در کتاب «عقاب وشیر» تحت عنوان (تراژدی روابط آمریکا وایران )در سال1988 مینویسد : عملیات پنهانی آمریکا در ایران درسال 1953 اعتبار آمریکا را متلاشی کرد . انقلاب ضد آمریکائی وضد شاه سالهای 79- 78 نشان دادکه بحرانهای کنونی غالبا فورانی از وابستگی های طولانی اجتماعی و سیاسی گذشته است .
مهمترین نگرانی دستگاه دولتی آیزنهاور این بود که ایده ملی شدن نفت ممکن است به نقاط دیگر خاورمیانه نیز سرایت کند ودرنهایت منافع کمپانیهای نفتی آمریکائی را بخطر اندازد. باین جهت امریکا به یاری انگلستان برخاست0
آنتونی ایدن در کتاب خاطراتش که کاوه دهگان ترجمه کرده مینویسد : هنگامیکه امریکائی ها از بدست اوردن امتیاز نفت شمال ایران مایوس شدند . خواستار تقسیم نفت جنوب ومشارکت با شرکت نفت انگلیس بودند . و در سال 1331 که تب نفت در ایران بالا گرفت .انگلیسها به این نتیجه رسیدند که بدون تقسیم این منبع عظیم غارت وچپاول (( با دوست ودر عین حال رقیب ))خود امریکا به نتیجه نخواهد رسید ،
انتونی ایدن مینویسد که در پائیز 1330( یعنی چندماه قبل از اینکه وزیر خارجه بشود)همراه چرچیل در امریکا بود وبرای اولین بار به امریکا پیشنهاد تقسیم نفت ایران را داده است .
آمریکائیها میپرسیدند که چه راه حل دیگری را ما عملی و قابل قبول میدانیم . من پیشنهادخودمان را برای شریک کردن امریکائیها مطرح کردم . و همین طور هم عمل کردیم . وطرح کنسرسیوم را ریختیم .
در ابتدای جدال ایران و انگلستان . نظرات امریکا وانگلیس باهم منطبق نبود. زیرا انگلیس هادر مرحله نخست خواستار حفظ تسلط کامل بر نفت ایران بودند ونمیخواستند کسی را در آن ذخائر شریک کنند ( به همین جهت هم امریکائی ها ایرانی ها را تشویق به ملی کردن نفت مینمودند )ولی وقتی انگلیس متوجه شد که ممکن است در این مبارزه شکست بخورد وامریکا ئی ها باتفاق فرانسه وهلند بتوانند موانع عظیمی را سرراه توفیق آنها بوجود بیاورند . ناگزیر شدند تا با امریکائی ها در تقسیم منافع چپاول وغارت شرکت نمایند وباهم طرح کنسرسیوم را پیشنهاد نمودند .که از ان تاریخ به بعد امریکائی هاهم دیگر علاقه ای به کمک به ایرانی ها نداشتند.
درکتاب شاه – مصدق – سپهبد زاهدی آمده است : پادشاه بدعوت آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا روز چهاردهم آذرماه 1332 برای یک دیدار رسمی به امریکا مسافرت نمود .
سی وپنج روز سفر پادشاه طول کشید .چنانکه اخبار و گزارش ها نشان میدهد هم آیزنهاور وهم ریچارد نیکسون که آنروزها معاون رئیس جمهوری بود روابط بسیارگرمی با پادشاه برقرار نمودند و ظاهرا آنگونه که میخواستند و سیاست روز اقتضا میکرد پادشاه دموکرات و جوان ایران را به یک رهبر ی یک سویه تبدیل نمودند تا بتوانند بادستیاری شاه سدی در مقابل کمونیسم بعد از جنگ جهانی دوم ایجادنمایند
در آنروز ها انگلستان که هنوز در دور اندیشی های سیاسی سرآمد سایرین بود ، باتوجه به کیفیت وروند تغییرات روز جهان و کم رنگ شدن مبانی اخلاقی و اجتماعی که پیامد جنگ دوم بود و بر اثر اختلاط اقوام واندیشه های گوناگون ملت ها ، به گونه شگفت انگیزی سراسر اروپا را در خود فرو برده بود و استالین هم با تسلط بر سراسر اروپای شرقی و طمع بر دست اندازی قسمتی از آسیا با قدرت مقابل بسیاری از خواسته های دول اروپائی ایستادگی میکرد، ناگزیر انگلستان با ایجاد سیاست به (نعل وبه میخ ) برای حفاظت از منافع استراتژیک درازمدتش ظاهرا دست در دست امریکا گذارد. و با این شائبه که میبایستی ایران را در مقابل کمونیست حفظ کرد . با شاه ایران روابطی دوستانه و معامله گرانه ایجاد نمود.
توضیحی کوتاه در باره بعضی وقایع که در همان آخر سال 1332 اتفاق افتاد که مسلما هیچ کس بآن امور توجهی ننمود ولی در دراز مدت در سیستم سیاسی واقتصادی ایران تاثیر فراوان میگذاشت .
به نقل ازگاهنامه پنجاه سال شاهنشاهی که بکوشش دکتر شجاع الدین شفا تنظیم گردیده .
1 – روز 29 بهمن 1332 بفرمان شاهنشاه مقرر گردید تعداد(ده هزارجلد قرآن مجید)تهیه شود تا در آغاز سال نو از جانب شاهنشاه به افسران ارشد آرتش اهداگردد.
2- روز 22 بهمن 1332 شاهنشاه برای مشاهده در طلائی که برای حرم مطهر حضرت علی علیه السلام تهیه شده بود به منزل حاج مهدی مقدم تشریف فرماشدند .
3 – روز 24 اسفند ماه 1332 شاهنشاه برای زیارت حضرت معصومه علیهالسلام به قم عزیمت فرمودند واز موزه آستانه حضرت نیز بازدید بعمل اوردند
درست در آنروز هائی که آمریکا وانگلستان نبرد قدرت را آغازکردند وسخت بفعالیت های پشت پرده دست زده اند تا بتوانند مقاصد پنهانی نفت خواران را به کرسی بنشانند ، پادشاه سرگرم دید وبازدید از اخوندیسم .یا زیارتگاههای مختلف است .
4 – روز 29 بهمن 1332، راجر استیونس سفیر کبیر انگلیس در ایران وارد تهران شد .
5 – سر راجر استیونس اولین سفیر انگلستان در ایران پس از تجدید روابط سیاسی دو کشوردر کاخ مرمر به حضور شاهنشاه شرفیاب گردید واستوارنامه خود را تقدیم نمود
6 – روز 12 اسفند 1332سفیر کبیر انگلستان در ایران دریک مصاحبه مطبوعاتی ، اطلاعاتی در مورد مسئله نفت و(توافق دولت های انگلستان وامریکا)و همچنین موضوع غرامت در اختیار روزنامه نگاران داخلی وخارجی گذارد .
7 – روز 27 اسفند 1332 ، سر راجر استیونس سفیر کبیر انگلستان در ایران در کاخ اختصاصی بحضور شاهنشاه شرفیاب شدند. ودر باره روابط دوستانه دو کشور و علاقه دولت بریتانیا به توسعه و تحکیم این روابط مطالبی به عرض رساند
8 – روز 24 دیماه 1332 لوئی هندرسن سفیر کبیر امریکا بنا بر تقاضای دانشگاه شیکاگو یحضور شاهنشاه شرفیاب شد واز طرف دانشگاه مزبور یک (نسخه کتاب مربوط به تخت جمشید )را به پیشگاه شاهانه اهدانمود.
9 – روز15 اسفند 1332 از طرف دولت امریکا مبلغ شش میلیون دولار «اعتبار»به منظور کمک به واردکنندگان کالا در اختیار دولت ایران گذاشته شد .
10 – روز 20 اسفند1332 هندرسون سفیر کبیر امریکا باتفاق دریابان جرالد رایت فرمانده کل نیروی دریائی سازمان دفاعی اتلانتیک بحضور شاهنشاه رسیدند. ودر باره روابط دو کشور مذاکراتی انجام گردید .
استعفای زاهدی از نخست وزیری ونخست وزیری مجدد علا
در تاریخ29 مهر ماه 1333 قرارداد نفت ( امینی پیچ ) در مجلس شورای ملی به تصویب رسید وبه اختلافات وکشمکشی که مدت دوسال دولت ایرن بعد از ملی شدن صنعت نفت با شرکت سابق نفت ایران وانگلیس داشت پایان بخشید وبهره برداری وسیله کنسرسیوم از بهمن ماه 1333 آغازگردید.
روز 15 فروردین 1334 سپهبد زاهدی با وجود آنکه از اعتماد اکثریت قاطع هردو مجلسین شورا وسنا برخورداربود بنا بر خواست محمدرضاشاه ( وپیغامی که علم برای زاهدی آورد) بعنوان کسالت از سمت نخست وزیری استعفا نمود وروز بعد هم ایران را ترک کرد.
نخستین نتیجه خود فرابینی پادشاه اثرش همین بود که سپهبد زاهدی راوادارکرد تا از کارکناره بگیرد ( تنها علتی هم که محققین وکارشناسان برای این کناره گیری ذکر کرده اند ) آن که سپهبد زاهدی میخواست نخست وزیر مستقل الرائی باشد وبخصوص آماده نبود تا بودجه سنگینی رابرای خرید تسلیحات از آمریکا اختصاص بدهد . در حالیکه پادشاه دیگر تحمل چنین نخست وزیری را نداشت . زیرا شاه بویژه پس از سفرش به آمریکاو ایجاد رابطه دوستانه با ایزنهاور و ریچارد نیکسون نخست وزیری میخواست مطیع و گوش بفرمان که نیمی از درآمد کشور را خرج تسلیحات بنماید.
نخست وزیری حسین علا – بد ون گرفتن رای تمایل مجلسین صورت گرفت واین نخستین گام پادشاه در مقابل مجلسین بود که با اختیارات حاصله از متمم قانون اساسی صورت پذیرفت . و نمایندگان منتخب مجلسین هم در کمال آرامش با اکثریت آرا به کابینه علا رای اعتماد دادند .
دوره نوزدهم مجلس شورای ملی روز دهم خرداد1335 افتتاح شد . حسین علا که بین سفیران به (مرد آرام) معروف شده بود دوباره مامور تشکیل کابینه گردید .
نویسندگان ومحققین بسیاری مینویسند که اگر چه علا نخست وزیر بود . ولی کلیه امور کشوری ولشگری زیر نظرپادشاه و به فرمانبری علم که وزیر کشور بود انجام میشد. طبیعتا انتخابات (دوره نوزدهم مجلس شورا)هم دقیقا با نظر وزیر کشور وانتخاب شاه صورت پذیرفت.
در این دوره حسب پیشنهاد دولت دوره نمایندگی مجلس شورا از 2سال به 4 سال تغییر یافت و همچنین تعداد نمایندگان از 136 نفر به 200 نفر افزایش پیداکرد .
شاه بتدریج به کمال مطلوب خود دسترسی پیدا میکرد. زیرادولت به نخست وزیری علا و گردانندگی علم تاحد ممکن گوش بفرمان شاه داشتند
مجلس ها هردو آرام و حرف شنو بودند و دیگر از آنهمه جنجال ادوار دوره های 14 و16 هیچ خبری نبود. نمایندگان مطیع وفرمانبرداربوظائف محوله خود میپرداختند .
آرتش . ژاندارمری 0 شهربانی دقیقا زیر نظر واراده (( بزرگ ارتشتاران – فرمانده کل قوا) به کمک مستشاران امریکائی شروع به آموزش های جدید کرده بودند . وعلاوه بر وظائف نظامیگری طبق خواسته پادشاه در زمینه های مختلف غیر آرتشی هم دست به اقداماتی زده بودند که طبیعتا جای بسیاری از تحصیل کردگان غیر آرتشی را میگرفتند.
با این طریق شاه با دستیاری مشاورین خارجی ( سفرا انگلیس وامریکا ) و همچنین ایجاد دفتر ویژه به ریاست ( فردوست ) و یک سیستم کاملا محرمانه کنترل کارکنان دولت و آرتش بر بیشتر بخشهای جامعه بویژه طبقه روشنفکری وکارگری شهری کاملا مسلط شده بود .
استاندارها با استفاده از نیروهای ژاندارمری وشهربانی و( پلیس مخفی زیر نظراداره کارآگاهی شهربانی وادارات ویژه تربیت شده در ژاندارمری بعنوان ضد جاسوسی) وبعد (حکومت نظامی که تقریبا بر همه شهرها مسلط بود) با کمک فرماندهان نظامی در استان های مختلف بر تمام امور نظارت دقیق داشتند. و گزارش های مستقیمی را از طریق دفتر ویژه برای شاه میفرستادند
درباریان قدیمی وکهنه کارکه از هرجهت مورد اعتماد شاه بودند از قبیل ( دکتر منوچهر اقبال واسداله علم نمایش تشکیل احزاب ملیون و مردم را براه انداختند ) که باعث سرگرمی طبقات فرصت طلب شده بود. وبا این اقدام کشور راعملا به دو حزب (فقط سلطنت طلب) تقسیم نمودند. وبسیاری نوشتند که در ایران دو حزب وجود دارد ، اولی بنام ( حزب بله قربان ) ودومی بنام حزب (چشم قربان) که فقط فرامین شاه را اجرا میکنند .
مجلسین هم با تصویب اصلاحیه های متمم قانون اساسی از یکسو به پائین آوردن میزان حد نصاب لازم برای رای گیری ، احتمال هرگونه مخالفت آتی را در مجلس کاهش دادند . از سوی دیگر با (( دادن حق وتو در امور مالی به شاه)) موقعیت سلطنت را در مقابل همه نهاد های دیگر تقویت کردند
در کتاب نخبگان سیاسی تعریف شده است که نسبت( نمایندگان زمین داران )در مجلس از 49درصددر مجلس هفدهم (سالهای 1332- 1331)، به 50درصد، در مجلس هیجدهم (1334-1332) ،به 51 در صد در مجلس نوزدهم (1335-1339) رسید وعملا مالکین بزرگ و کلان سرمایه داران بر بسیاری از امور کشور مسلط شدند.
پادشاه شخصا در برخورد با طبقات سنتی ومذهبیون کاملا جانب احتیاط را رعایت میکرد . ومرتبا با «ثریا» به زیارت مکان های مقدس از قبیل (قم – مشهد – کربلا- مکه ) میرفت وهمچنین ارتباط خاصی با رهبران بزرگ مذهبی و مراجع تقلید داشت .
( دکتر اقبال) با افتخار خود را نوکر وچاکر شاه معرفی مینمود و( علم) مشهور به دوست دوران نوجوانی شاه و همه کاره کشور بود . واز آن دوران بود که رسم بوسیدن دست شاه وعنوان چاکر وغلام خانه زاد در بین فرصت طلبان خواستار نزدیکی به شاه باب شد
در این سالهاست که انواع انجمن ها و اجتماعات رنگ و وارنگ مذهبی وفرهنگی مثل قارچ شروع بروئیدن نمود و جوانان معصوم و خالی الذهن را بسوی خود جلب کرد واین اجتماعات کوشش داشتند تانسل کار آمد آنروزگار را به بیراهه بکشد. که متاسفانه مقامات مسئول کشور نه تنها به علت وریشه یابی چنین تشکیلاتی هرگز نپرداختند .بلکه در بسیاری از زمینه هابه کمک آنها هم شتافتند
1 – جامعه روحانیت به سرپرستی آیت اله مهدوی کنی که توانست نقش اساسی در ایجاد سازمان های آخوندی بازی کند و در جریان شورش سال 57 رل اساسی داشته باشد
2 – انجمن های اسلامی به سرپرستی آیت اله طالقانی که از همان ابتدا تشکیل گروه های چپ تندروان را حمایت میکردند .
3 – کانون اسلام به سرپرستی مهندس مهدی بازرگان که جوانان دانشگاهی را از راه بدرکرد ونخستین تفرقه سیاسی را در دانشگاه براه انداخت