لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 94
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
هنرو هنرمند 1
مبنای هنر 4
تقلید طبیعت 4
وظیفه هنرمند 5
هنر لازم و سودمندات 6
فصل اول 7
نقاشی قدیم و جدید 8
امپرسیونیسم 12
شیوه های جدید نقاشی 17
اساس شیوه امپرسیوسیت 19
تاثیر جو در رنگ ها 21
تاثیر تغییرات نور در رنگ ها 22
تاثیر رنگ های مجاور 23
رنگ های مکمل 24
روش رنگ آمیزی 25
شیوه های جدید نقاشی 28
فصل دوم 37
مارسل دوشان وان گوگ 38
گوگن 59
سزان 80
مقدمه
پیش از آغاز این تعال لازم است از زمینه هنر و هنرمند مطالبی را به عنوان مقدمه و شروع پژوهش عنوان نمائیم . نخست به مبحث هنر و هنرمند میپردازیم، مشخص گردد که هنر چیست و هنرمند کیست :
هنر و هنرمند
در سالهای اخیر ، از هنر بسیار سخن بر میان آمده است لیکن به جرأت می توان گفت تاکنون نوشته ای که هنر را به مردم کتاب خوان کشور، بشناساند و تعریف جامع و دقیقی از آن به دست دهد ، به زبان فارسی در نیامده است . آنچه نویسندگان بزرگ پیشین ، درباره هنر گفته اند با مفاهیم وسیع و عمیقی که این واژه به ویژه در قرن نوزدهم و عصر ، یافته است سازگار نیست و تعاریفی نیز که در جزوات و مقالات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 104
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
هنرو هنرمند 1
مبنای هنر 4
تقلید طبیعت 4
وظیفه هنرمند 5
هنر لازم و سودمندات 6
فصل اول 7
نقاشی قدیم و جدید 8
امپرسیونیسم 12
شیوه های جدید نقاشی 17
اساس شیوه امپرسیوسیت 19
تاثیر جو در رنگ ها 21
تاثیر تغییرات نور در رنگ ها 22
تاثیر رنگ های مجاور 23
رنگ های مکمل 24
روش رنگ آمیزی 25
شیوه های جدید نقاشی 28
فصل دوم 37
مارسل دوشان وان گوگ 38
گوگن 59
سزان 80
مقدمه
پیش از آغاز این تعال لازم است از زمینه هنر و هنرمند مطالبی را به عنوان مقدمه و شروع پژوهش عنوان نمائیم . نخست به مبحث هنر و هنرمند میپردازیم، مشخص گردد که هنر چیست و هنرمند کیست :
هنر و هنرمند
در سالهای اخیر ، از هنر بسیار سخن بر میان آمده است لیکن به جرأت می توان گفت تاکنون نوشته ای که هنر را به مردم کتاب خوان کشور، بشناساند و تعریف جامع و دقیقی از آن به دست دهد ، به زبان فارسی در نیامده است . آنچه نویسندگان بزرگ پیشین ، درباره هنر گفته اند با مفاهیم وسیع و عمیقی که این واژه به ویژه در قرن نوزدهم و عصر ، یافته است سازگار نیست و تعاریفی نیز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
سبک امپرسیونیسمدر عصر امروز که همه ی ارزشها مورد تردید قرار گرفته اند. پژوهنده خود را با نوع تازه ای از پیوستگی مواجه می یابد، یعنی جریانی مداوم از نهضتها و ضد نهضتها این " گرایشها" که در زبانهای اروپایی با واژه هایی ختم شده به پسوند " ایسم – ism " قالب معنی می پذیرند مرزهای ملی و نژادی و ترتیب تاریخی را در می نوردند و به جای آنکه هریک مدتی دراز در مکانی معین حکومت کنند، با انگاره هایی سخت متغیر بر ضد یکدیگر به رقابت بر می خیزند و یا به هم جذب و در هم مستهلک می شوند. بنابراین آوردن سبک ها بیشتر بر اساس نهضت ها خواهد بود تا کشورها .
درحال حاضر چون در زمینه ارتباط سبکها با عکاسی یکسری مطالب و عکسهای آماده شده دارم، سبک ها رو به نظم تاریخی نمی آرم( تا حد امکان سعی می کنم این کار رو بکنم) چون به نظرم هر سبک اگر با دقت و جداگانه در تمامی هنرها بررسی بشه و بعد با عکاسی مقایسه بشه و نمونه هایی عکس از همون سبک آورده بشه، خیلی بهتر جواب می ده. و هر زمان که در مورد یک سبک در عکاسی مطالب خوبی پیدا کردم اینجا ذکر می کنم امیدوارم تمام دوستانی که اطلاعاتی در این زمینه دارند من رو یاری کنند.
امپرسیونیسمImpressionism
در بهار 1874 گروهی از هنرمندان فرانسوی تحت نام انجمن هنرمندان گمنام، متشکل از نقاشان و مجسمه سازان و حکاکان و... گرد هم آمدند و یک استودیوی عکاسی( آتلیه نادار) را برای نمایش آثارشان اجاره کردند و در معرض دید عموم گذاشتند. با این کار شدید ترین و خصمانه ترین واکنش ها را که تا آن هنگام در دنیای هنری پاریس با آن مواجه بودند برانگیختند.
در طی سده ی نوزده میلادی رابطه بین جامعه و هنرمند به طور روز افزونی تصنعی می شد تا اینکه سرانجام در همین نمایشگاه آثار امپرسیونیست ها به نقطه ی گسست خود رسید. امپرسیونیسم حقیقتاً نخستین جنبش مدرن هنری محسوب می شود. ( معنای لغوی امپرسیون: تاثیر ، اثرگذاری، خیال و احساس و ادراک)
امپرسیونیسم صرفا یک سبک نقاشی نبود بلکه یک رویکرد نوین به هنر و زندگی بود. آثار نقاشی امپرسیونیست ها ثبت تغییرات گذرا و ناپایدار در طبیعت بود. نخستین هسته ی این جنبش توسط مونه،رنوار و سیسلی و پیسارو بود که وجه اشتراکشان گسست از آموزش های رسمی فرهنگستانی بود. این هنرمندان ابتدا نام خود را " انجمن هنرمندان نقاش مجسمه ساز و گراور گمنام" گذاشتند. اما بعدا نام یکی از تابلوهای مونه به نام امپرسیون طلوع آفتابمنتقد جوان لوئیس لروی را واداشت تا در مجله charivari کل گروه را امپرسیونیست ها نام نهد و این نام که با لحنی تمسخر آمیز ابداع شده بود، بعدا از سوی خود هنرمندان گروه به عنوان گواهی بر حداقل یکی از جنبه های برجسته ی اهداف آنان پذیرفته شد.
http://www.essentialart.com/ni/Claude_Monet_Impression_Rising_Sun.jpg
Monet Impression Rising Sun
این گروه حدود هشت نمایشگاه گذاشتند که گوستاو کوربه( نقاش) دردومین نمایشگاه به آنان پیوست. پس از آخرین نمایشگاه، گروه متلاشی شد و مونه تنها کسی بود که همچنان به طور تعصب آمیز به ترویج ایده های امپرسیونیستی پرداخت.
در سال 1874، به استثنای مانه که به سالن رسمی وفادار ماند، کلیه ی نقاشان گروه در معرض توهین و شماتت عامه قرار گرفتند. تا سال 1876، هفت نمایشگاه مشترک برگزار شد. در همین سال دورانتی نویسنده و منتقد هنری، کتاب نقاشی نو را – که عنوانی در خور توجه است – انتشار داد و جهت گیری نقاشان جوان را زیرکانه تجزیه و تحلیل کرد: اینان با طی طریق کشف و شهود، به تدریج نور خورشید را به اشعه و عناصر آن تجزیه کردند و با هماهنگی کلی رنگ های قوس و قزحی که به روی بوم پراکندند، وحدت آن را، از نو می سازند.
تمایل منظره پردازان امپرسیونیست به ثبت " بیان تصویری لحظه ها" به جای جنبه های پایدار موضوعات آنها را وادار می کرد تا با نقاشی در فضای باز و اتمام تابلو در نقطه ای پیش از آنکه شرایط نوری عوض شود. گنجینه ای غنی فراهم سازند. در نقاشی های آنها نه به رنگ خاکستری و سیاه بلکه به رنگ مکمل نقاشی می شدند. آنان با " کم ارج کردن خطوط اشیا" ارجحیت خصوط اشیا را گرفتند و نقاشی های امپرسیونیستی بدل به رنگ آمیزی نور و فضا شدند. بازی نور مستقیم و بازتاب شده با این وجود این نظریه ها تمامی نقاشان امپرسیونیست. حتی مونه که بیشتر از همه مروج نقاشی در فضای باز بود بیشتر و بیشتر تمایل می یافت تا آثار خود را در کارگاه اصلاح یا رتوش کند. با انجام چنین کاری او به یک تناقض ذاتی در رویکرد امپرسیونیستی اعتراف کرد، زیرا هرچقدر که هنرمند به تاثیر تغییرات جوی حساسیت داشته باشد زمان کمتری برای ثبت آن پیش از تغییر روی بوم دارد. وی در اکتبر1890 وقتی بر روی مجموعه " کومه ی علف خشک" کار می کرد نوشت: منو به شدت بر روی آثارم کار میکنم و با مجموعه ای از تاثیرات متفاوت کلنجار میروم، اما در این وقت از سال خورشید چنان غروب می کند که نمی توانم خودم را با او همگام کنم"
نقاشی امپرسیونیستی در آغاز با گنگی و تمسخر مواجه شد. همزمان با دومین نمایشگاه منتقدی نوشت: پنج یا شش آدم روانی در اینجا گرد آمده اند تا کارهای خود را به نمایش بگذارند... نمایش رعب آوری است که بیهودگی انسانی تا آستانه ی جنون برسد. کسی باید به آقای پیسارو بگوید که آقای عزیز! درختان هرگز بنفش نیستند! آسمان هرگز به رنگ کَره ی تازه نیست، این که در هیچ کجای دنیا چیزهایی که در تابلویشان کشیده اند یافت نمی شود..."
در حقیقت، نقاش امپرسیونیست منحصراً توسط کشف و شهود فردی خویش هدایت می شد و تنها بر صداقت خود اعتماد می کرد و هر یک از آثارش - به عنوان یک کار خلاقه - اثبات و کشف دوباره ی نقاشی بود. از نظر او، دنیا، یکباره و برای همیشه در یک قالب ثابت زیست نمی کرد، بکله با هر نظر، در تازگی احیا شده یی دوباره کشف می شد، و کمترین جلوه ی آن، جزیی از زیبایی متغیر آن بود. چنین آزادی ای، جز به خشم آوردن مردم آن زمان، چه می توانست کرد؟ مردمی که دیدشان توسط مدرسه ی هنرهای زیبا (به عنوان نمودی از تحجر اجتماعی) منجمد شده بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 100
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
هنرو هنرمند 1
مبنای هنر 4
تقلید طبیعت 4
وظیفه هنرمند 5
هنر لازم و سودمندات 6
فصل اول 7
نقاشی قدیم و جدید 8
امپرسیونیسم 12
شیوه های جدید نقاشی 17
اساس شیوه امپرسیوسیت 19
تاثیر جو در رنگ ها 21
تاثیر تغییرات نور در رنگ ها 22
تاثیر رنگ های مجاور 23
رنگ های مکمل 24
روش رنگ آمیزی 25
شیوه های جدید نقاشی 28
فصل دوم 37
مارسل دوشان وان گوگ 38
گوگن 59
سزان 80
مقدمه
پیش از آغاز این تعال لازم است از زمینه هنر و هنرمند مطالبی را به عنوان مقدمه و شروع پژوهش عنوان نمائیم . نخست به مبحث هنر و هنرمند میپردازیم، مشخص گردد که هنر چیست و هنرمند کیست :
هنر و هنرمند
در سالهای اخیر ، از هنر بسیار سخن بر میان آمده است لیکن به جرأت می توان گفت تاکنون نوشته ای که هنر را به مردم کتاب خوان کشور، بشناساند و تعریف جامع و دقیقی از آن به دست دهد ، به زبان فارسی در نیامده است . آنچه نویسندگان بزرگ پیشین ، درباره هنر گفته اند با مفاهیم وسیع و عمیقی که این واژه به ویژه در قرن نوزدهم و عصر ، یافته است سازگار نیست و تعاریفی نیز که در جزوات و مقالات مهنامه های پارسی از هنر آمده است ، به هیچ رو خواست کتاب خوانهای وطن ما را بر نمی آورد .
هنر در واقع به معنی آن درجه از کمال آدمی است که هوشیاری و خداست و ، فضل و دانش را در بر دارد و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
منشاء ظهور امپرسیونیسم
متن سخنرانی رویین پاکباز در دانشکده هنرهای زیبا – 1375
چنان که اعلام شده، عنوان گفتار امروز «منشاء ظهور امپرسیونیسم» است، ومطالبی هم که بیان خواهد شد عمدتاً مربوط میشوند به شرایط و عوامل موثر در تکوین این جنبش هنری. بنابراین در اینجا به بررسی و تحلیل سبک و اسلوب کار نقاشانی که ”امپرسیونیست“ نام گرفتهاند، نخواهم پرداخت. بااین حال ، لازم به نظر میرسد که سخن را از خودِ امپرسیونیسم و مشخصات کلی آن آغاز کنم.
امپرسیونیسم (Impressionism) در دهه 70 قرن نوزدهم پدید شد، و غالبا آن را سرآغاز تاریخ هنر مدرن محسوب میکنند. قبل از هر چیز، باید یادآور شوم که امپرسیونیسم یک پدیدهی فرانسوی، ویا دقیقتر بگویم، یک پدیدهی پاریسی بود.
اصطلاح ” امپرسیونیسم“ را نخستین بار یک منتقد و روزنامهنگار فرانسوی بنام لویی لُروا (Louis Leroy) در سال 1874 برای توصیف آثار نقاشانی به کار برد که تحت عنوان «انجمن بی نام هنرمندان» نمایشگاهی در محل عکاسخانه نادار (Nadar) برپا کرده بودند. (خود این آقای نادار کاریکاتور سازی بود که به عکاسی روی آورده بود و از اولین کسانی بود که عکاسی را به عنوان یک هنر معرفی کرد.)
این واژه ” امپرسیونیسم “ درآن زمان با معنای دیگری مصطلح بود و نقاشانی چون کانستبل (Constable)، دُلاکروا (Delacroix ) و کُرو (Corot) از آن استفاده کرده بودند. کلمه امپرسیونیسم تقریباً ”پرداخت سرسری و سطحی“ و ” نقاشی شتاب زده و ناتمام “ معنا می داد و بنابراین بارمنفی داشت. لویی لروا هم آن را درهمین معنا به کار برد. او در شمارهی 25 آوریل 1874 مجلهی طنزنویس ” شاری واری “(Le Charivari) در یک مقاله انتقادی و کوبنده تحت عنوان « نمایش امپرسیونیست ها»، کارهای این نقاشان را خام و سطحی و بیارزش خواند. به خصوص، یک نقاشی منظره اثر کلود مُنه (Claude Monet) که با عنوان” امپرسیون : طلوع آفتاب“ (Impression,Soleil Levant)در نمایشگاه عرضه شده بود، بهانهای برای این نامگذاری به لُروا داده بود. نمایشگاه مورد نقد، آثار تقریباً 30 نقاش رادر برمیگرفت که نه فقط هدف و برنامهی معینی را اعلام نکرده بودند، بلکه به لحاظ سبک و اسلوب کار نیز مشترکات بارزی نداشتند. شاید تنها وجه مشترکشان را بتوان عدم تبعیت آنها از اصول هنر آکادمیک دانست [ بعداً دربارهی هنر آکادمیک توضیح خواهم داد] .به هر حال، این نمایشگاه به مدت یک ماه دایر بود و حدود 3500 نفر از آن دیدن کردند، برخی برآشفته شدند و برخی هم کارها را به مسخره گرفتند. در سالهای بعد نیز هفت نمایشگاه دیگر در این زمره – ولی نه توسط همه شرکت کنندگان نخستین نمایشگاه – برپا شدکه هیچ یک از آنها رسماً نام ” امپرسیونیست “ را برخود نداشت. (نمایشگاهها به ترتیب در سالهای 1876 ، 1877 ، 1879 ، 1880 ، 1881 ، 1882 ، 1886 برگزار شدند). اما نامی که لُروا براین گروه از نقاشان نهاده بود، از نمایشگاه سوم (یعنی 1877)، مورد قبول آنها قرار گرفت. بدین ترتیب ، جریان تازهای که در هنر فرانسه پدید شده بود، تحت نام ” امپرسیونیسم “ تثبیت شد.
واما این هنر آکادمیک که امپرسیونیستها در برابر آن واکنش نشان داده بودند، چگونه هنری بود؟ این اصطلاح برای توصیف آثاری به کار میرفت که سازندگان آن خود را وارث و پاسدار سنت دیرین کلاسیک میدانستند، اما عملاً بر حقانیت نظم اجتماعی موجود تاکید میکردند.شالودهی هنر آکادمیک در فرانسه با تاسیس آکادمی سلطنتی هنرهای زیبا (1664 ) ریخته شد. این آکادمی، هنر را یکسره به خدمت حکومت لویی چهاردهم گرفت. ساز و کار آن چنین بود که از یک سو هنر را کنترل میکرد و از سوی دیگر آن را مورد حمایت قرار میداد. قدرت نمایی نظام آکادمیک – با تاکید متعصبانه برسنت ، و با این اعتقاد که از طریق کنترل آموزش هنر میتوان سبک هنری را تحت ضابطهی معین درآورد، و نیز با ایجاد محدودیت واقعی در بیشتر شکلهای حمایت رسمی از هنر – در نیمه نخست قرن نوزدهم کاملاً برقرار بود. رییس آکادمی بر دو چیز همواره پا فشاری میکرد:اهمیت سنت؛ و ارزشهای نسبی برخی انواع نقاشی – به خصوص نقاشی تاریخی و دارای موضوعهای مذهبی. مهم ترین محل ارائه آثاری از این دست، نمایشگاههای بزرگ سالانهای بود که ” سالن “ (Salon)نام داشت.از میان هزاران اثری که هر ساله به سالن فرستاده میشدند، فقط کارهایی اجازه نمایش میگرفتند که با ضوابط معین آکادمی مطابقت میداشتند. چنین بود که آثار هنرمندان نوآور غالبا به نمایشگاه راه نمییافتند. به همین سبب نیز کوربه(Courbet) پس از چند بار مردود شدن، با اقدامی جسورانه و بیسابقه مقارن با سالن 1855، نمایشگاهی مستقل از آثارش برپا کرد [این اقدام را میتوان زمینهساز نمایشگاههای مستقل امپرسیونیستها دانست]. در سال 1863 کثرت آثار رد شده از طرف داوران سالن اعتراض عمومی را برانگیخت و دولت مجبور شد نمایشگاهی با عنوان سالن مردودین (Salon des Refusés) در جوار سالن رسمی به راه اندازد. پرده ی مشهور ”ناهار در چمنزار“(Le Déjeuner Sur Lherbe) مانه که آشکارا قراردادهای سنتی را نادیده گرفته بود، در همین سالن مردودین در معرض نمایش گذاشته شد. پس از این، مانه و پیروان جوان او _ یعنی امپرسیونیستهای بعدی_ به عنوان نقاشان هرج و مرج طلب و بیقانون در سبک معروف شدند. از طرف دیگر، تحت تاثیر تغییر سلیقه عامه، هنر آکادمیک نیز تدریجا ظاهر متنوعتری پیدا کرد. چنان که در زمان امپرسیونیستها، شاخصترین نمونههای هنر آکادمیک[مثلاٌ آثار بوگرو و کابانل(Cabanel/Bouguereau)] ملغمهای بودنداز کلیشهسازی کلاسیک، احساساتیگری رمانتیک و واقعنمایی رئالیستی، البته با پرداختی شسته و رفته و عالی؛ یعنی دقیقاً همان مشخصاتی که نقاشی امپرسیونیست به اتهام فقدان آن محکوم میشد. در واقع، آنچه نقاشان آکادمیک را به خشم میآورد این بود که امپرسیونیستها در پی کوربه «از روی دیوار موزه به میان طبیعت و اجتماع جهیده بودند». شاید نظیر این دشمنی سنتگرایان با نوجویان را در جای دیگری از تاریخ هنر مدرن نتوان یافت.
امپرسیونیسم در بسیاری جنبهها ادامه منطقی رئالیسم کوربه محسوب میشود، به اضافه یک دستاورد مهم در نحوه استفاده از رنگ. امپرسیونیستها از این نظریه قدیمی که رنگ صرفاًعامل فرعی و ثانوی برای توصیف فرم است فاصله گرفتند و به رنگ امکان دادند تا نقشی مستقل و مؤثر در نقاشی ایفا کند.