زی زی فایل

دانلود فایل

زی زی فایل

دانلود فایل

ابزار دقیق

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

بسم الله الرحمن الرحیم

دانشکده امیر المومنین (ع)

سما

استاد مربوطه:

جناب آقای علیایی

هنرجویان:

محسن احمدی یقین 82705758

هادی امینی

رشته:

الکترونیک

مربوط به درس کاربرد ابزاردقیق

بهار 84

تطبیق اسپدانس الکتریکی:

طی سالهای پیش، زمانیکه برای اولین بار سیستمهای کامپیوتری به بازار عرضه شدند، ابزارهای بزرگ و در عین حال کم سرعتی بودند که قابل قیاس با یکدیگر نبودند.امروزه معیارهای شبکه ای ملی و بین المللی به ایجاد تفاهم نامه هایی در زمینه کنترل الکترونیکی پرداخته که از این طریق سیستمهای گوناگون را قادر به مذاکره با یکدیگر می کنند.

مجامع صنایع الکترونیکی (EIA) و انجمن مهندسان الکترونیک و الکتریک، معیارهایی را که پایه گذار اصطلاحات متعارف و نیازهای مشترک چون JEE8023,RS232,EIA بودند، توسعه دادند. اگر یک طراح سیستم وسیله ای را طبق این معیارها خلق کند، آن وسیله با دیگر سیستمها (دستگاهها) ارتباط برقرار خواهد کرد. اما راجع به سیگنالهای مشابهی که در فراصوتها استفاده می شوند، چه می دانید؟

سیگنالهای دیتا: ورودی در مقایسه با خروجی

سیگنالی (پیام) را که وارد مبدلهای فراصوت شده و در از آن خارج می شود را ملاحظه کنید. زمانیکه شما داده ها را در سرتاسر کابل می فرستید، این کار معمولا با قیاس بین آنچه را که از یک طرف کابل داخل شده و آنچه را که از سمت دیگر خارج می شود، انجام می شود.

پالسهایی که دارای فرکانس بالا می باشند، هنگام عبور از هر کابلی یا کاهش می یابند یا از بین می روند. هم ارتفاع پالس (دامنه) و هم شکل پالس (شکل موج) به طرز چشمگیری دچار تغییراتی می شوند که میزان این تغییرات به میزان این داده ها و مسافت نقل و انتقال و ویژگی های الکتریکی کابل بستگی دارد.

گاهی اوقات یک کابل الکتریکی جانبی تنها در صورتی که قطعه کوتاهی از آن مورد استفاده قرار گیرد، به اندازه کافی قادر به عملکرد میباشد.اما همان کابل با طول بیشتر و همان میزان داده ها عمل نخواهد کرد.

خصوصیات کابل الکتریکی:

از مهمترین خصوصیات در یک کابل الکتریکی، امپدانس، نقش محافظ، کاهش و ظرفیت پذیری می باشد. ما در اینجا تنها به مرور بعضی از این ویژگی ها به طور خلاصه می پردازیم:

امپدانس(اهم) : نشان دهنده مقاومت کلی است که کابل به جریان برقی که در حال عبور از آن است، می فرستد.

اصولا در فرکانس های کم، امپدانس تابعی از رسانا می باشد، اما در رسانایی با فرکانس بالا، موارد ایزولاسیون و ضخامت ایزولاسیون هم در امپدانس کابل تاثیر گذارند.

تطبیق امپدانس بسیار مهم است. اگر یک دستگاه دارای مقاومت صد اهم باشد پس کابل باید خودش را با این مقدار مقاومت تطبیق دهد در غیر اینصورت مشکلاتی پیش خواهد آمد.

کاهش : از راه دسی بل در هر درازا محاسبه می شود و نشانی از نبود سیگنال در حین عبور از کابل می باشد. کاهش وابسته به فرکانس سیگنال می باشد.

کابلی که حاوی داده هایی با فرکانس پایین می باشد به خوبی کار می کند ولی ممکن است در میزان داده های بالاتر بسیار ضعیف عمل نماید. کابلها با میزان کاهش پایینتر بهتر عمل می کنند.

محافظ: معمولا محافظت به عنوان جزو ساختاری کابل به شمار می آید.

برای مثال:

ممکن است کابل بدون حفاظ باشد یا دارای یک پوشش آلومینیومی و یا حتی دارای یک حفاظ دو جداره باشد. محافظ های کابل معمولا دو نقش دارند:

یا به عنوان حائل (مانع) برای جلوگیری از داخل شدن سیگنال خارجی و خارج شدن سیگنال داخلی عمل می کند و یا به عنوان قسمتی از مدار الکتریکی می باشند.تاثیر محافظ به منظور سنجش بسیار پیچیده است و به فرکانس داده های درون کابل و طراحی دقیق محافظ بستگی دارد.

ممکن است یک محافظ در یک فرکانس مؤثر باشد اما با وجود فرکانس های مختلف به یک طراحی کاملا متفاوت نیاز داشته باشد.

اغلب طراحان سیستم (دستگاه) به طور کامل اجزای کابل و یا دستگاههای مرتبط با تاثیر پذیری محافظ را آزمایش می کنند.

ظرفیت پذیری: ظرفیت پذیری در کابل معمولا از طریق پیکوفاراید به ازای هر فوت محاسبه می شود. آن نشان می دهد یک کابل چه مقدار انرژی را در خود خیره می کند.

اگر یک سیگنال ولتاژ توسط یک جفت پیچ (Twisted Pair) منتقل شود، ایزولاسیون هر کدام از کابلها توسط ولتاژ مدار شارژ می شود. بدلیل آنکه سیم برای رسیدن به مقدار شارژ مشخصی به زمان خاصی نیاز دارد .

این امر سرعت را کاهش داده و با سیگنال منتقل شده ارتباط برقرار می کند. پالسهای (ضربان های) داده های دیجیتالی زنجیره ای از نوسانات ولتاژ است که توسط امواج میدان نشان داده می شوند.

یک سیم با یک ظرفیت بالا سرعت این سیگنالها را طوری کاهش می دهد که در یک چشم به هم زدن، به جای امواج میدان از کابل خارج می شوند.

کوپلنت:

کوپلنت یک ماده (معمولا مایعی) است که به پیشرفت انتقال انرزی فراصوت از مبدل به داخل نمونه آزمایشی کمک می کند، بدلیل اینکه سازگاری امپدانس صوتی بین هوا و جامداتی چون نمونه آزمایش، زیاد



خرید و دانلود  ابزار دقیق


تحقیق در مورد مبارزه با جهل

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

بسم الله الرحمن الرحیم

«اَلْحمْدُالله رَبِّ الْعَاَمِینَ وَ الصّلَوةُ وَ الَّسلاَمُ عَلَی خَیرْ خَلقهِ وَ اَشْرَفِ بَرِیتّهِ سَیَّدنا وَ مولاَنا حَبیبِ اِلهِ الْعاَلمِنَ اَ بّا الْقاسِمِ المُصطَفی مُحمد اللهم صل علی محمد وآله محمد وعج فرجهم صَلّی الله علیهِ وآلهِ وسَلّمْ سیما نامُوسِ الدّهْرِ و الامامِ العَصْر حُجةِ اْبنِ ِ الْحَسَنِ ِ العسْگری الْمَهدی رُوحی وَارْاحنُنا لَهُ الْفِداه اللهم صل علی محمد وآله محمد وعج الفرجهم وَ لَعنَتهُ الله عَلَی اَعْدائِهِمْ اَجْمعَینَ مِنَ الاْنِِِ الَی قِیام یَوْم الدین .»

خدا را قسم میدهیم به آبروی موسی بن جعفر (ع) همه ما را امشب مورد مغفرت و آمرزش قرار دهد ، اموات وگذشتگان همه ما را غریق رحمت فرماید . عاقبت همه ما را ختم به خیر فرماید ودعاهای ما را به آبروی آن حضرت مستجاب فرماید ، 3تا صلوات بلند مرحمت فرمایید .

خوب راههای معالجه بیماری قساوت قلب را عرض می کردم . دیشب گفتم که ، یکی از راههای معالجه بیماری ، تشخیص آن عواملی است که آن بیماری را ایجادکرده اند . بعضی داروها ممکن است که خب بیماری را تسکین دهد اما معالجه نکند برای معالجه باید آن عواملی که خلاصه آن بیماری را تولید می کنند آنها را شناسایی کردورفع کرد . دیشب آن عامل کلی را ما به طور کلی عرض کردیم که آن گناه است آن عاملی که قساوت د رانسان ایجاد میکند معصیت است اما از امشب می خواهیم خب از آن کلی گویی بیرون بیاییم و آن مصداق های روشنی که باعث قساوت می شود را ذکر کنیم .

اولا عرض می کنم آن عواملی که تولید قساوت می کند شاید بشه به دو دسته کلی تقسیم کرد .

یکی بگوییم مثلاعواملی که جلی و آشکارند این خیلی روشنه ، ویکی هم عواملی که خفی وپنهان اند ، که مثلا تشخیصش خیلی روشن نیست ودقت بیشتری می خواهد .

حالا ما آن عواملی که آشکارند جلی اند آنها را ذکر می کنیم . اگریک وقت مثلا فرصتی پیش آمد اون آخر عرایضم به چند تا عوامل خفی هم اشاره می کنم مثلا دراین چند شبی که باقی مانده اماواقعا این بحث ها را من آماده کرده ام وروی سخنم با اهل ایمانه یعنی ما با دیگران کاری نداریم ، آن هایی که خلاصه راه نجات راتسمک به قرآن واهل بیت می دانند ما بیشتراین بحث ها را آماده کرده ایم برای آن گروه ، که پیغمبر فرموده اند :

« انّی تارِک ُ فیکُمُ الثقلیْن کتابَ اللهِ وَ عْتَرتی مَا انْ تَمَسّکْتُم بِهما لَمْ تَضلُّوا ابداً »

اهل ایمان آنهایی که به قرآن علاقه دارند آنهایی که به اهل بیت علاقه دارند راه نجات راتسمک به قرآن واهل بیت می دانند والا آقا واقعا تو این محیطی که دیگر سراسرش آلوده است به گناه واون زشتی گناهان از بین مردم الان دیگر برداشته شده یعنی گناه آن قبحش را از دست داده زشتیش را از دست داده واصلا امروز دیگه جلوه های شیطان نام تمدن وترقی به خودش گرفته یعنی انسان مدرن انسان متمن کسی را می شناسد که مثلا آلودگی اش به گناهان بیشتر باشد وپرده حیا وشرم بین مردم واقعا دریده شده به خاطر این امروز نمی دانم استماع موسیقی وبی بند وباری زنان اصلا نام تمدن به خودش گرفته است حالا تو این اوضاع کسی بخواهد بیاید وموعظه کندکار خیلی سختی است . یعنی ما اگربخواهیم همه این جامعه را خطاب کنیم کار مشکلی است .

یک کتابی دارند سید قطب به نام « جاهلیت قرن بیستم » خب این کتاب الان ترجمه هم شده انتشارات امیر کبیر هم چاپ کرده ایشان اصلا می خواهد آنجا در آن کتاب بگوید جاهلیتی که امروز بشر گرفتارش است به مراتب شدید تر ازجاهلیت زمان پیغمبره ، چون همه حرفش این است که می گوید که مردم زمان پیغمبر جاهل بودند اما جهل بسیط اماامروز مردم جاهل اند اماجهل مرکب واین همیشه بدانید که عمیق تره ، جهل بسیط یعنی بت پرستی مثلایک کسی آقا چوبی راکه خودش تراشیده بود می گفت خدای من است . این جهل جاهلیت اما خیلی ساده است راه مقابله اش هم ساده است .

می گویند یکی مسافر بود احتیاج پیدا کرد به بت تشنه اش شدمثلا می خواهم جهل بسیط رابگویم در بیابان تشنه اش شد یک خورده قره قوروت خرما هم همراهش بود اینها رابرداشت به شکل هبل درست کرد یک شکم گنده درست کردچون بت هبل خیلی چاق است یک کله هم گذاشت روی آن افتاد در مقابلش به خاک گفت که هبل بزرگ من تشنه ام ازبین دارم می روم ، خدا هم کمکش کردچون خدا که به خدا کارخودش را می کندخدا که به مانگاه نمی کند میخواهد روزی بدهد به همه می دهد . سیراب شدبعد هر وقت گرسنه اش می شد یک کمی از این رامی کند ومی خورد عذر خواهی هم می کرد ، گریه می کرد ومی گفت ببخشید من معذرت می خواهم چه کنم که آذوقه ای ندارم غیرازاین ،

اگر کسی بخواهدبیاید با این جهل مبارزه کند خیلی سخت نیست بخاطراین ابراهیم خیلی مشکل نداشت بت شکن بودتمام بت ها را شکست بعد گذاشت تبر را روی دوش بت بزرگ ، گفتند کار ابراهیم است چون اون قبلا تهدید کرده بود که من بت ها را می شکنم . آمدند گفتند آقا بت های مارا شکستی ، حالا اون بتی که نتواند از خودش دفاع کند چگونه آسمان وزمین راخلق کرده ، گفت من شکستم در حالی که ابزار تبر که باشد اون تو گردن بت بزرگ است یکی از راه های کشف مجرم این است که ابزار قتاله دست کیست وشمامی بینید که تبر روی دوش بت بزرگ است ت مگراین می تواند برود بت ها را بشکند گفت پس چه جوری آسمان وزمین راخلق کرده ، سرشان راپایین انداختند قرآن می فرماید : گفتند که ما پدرانمان این جوری بودند .انّا عَلَی آثارِهِمْ مُقْتَدُون . ما باباهامون بت می پرستیدند ماهم از اون یاد گرفتیم این همان است که آقا ما امروز هم به عنوان تمدن گرفتارش هستیم . حالا اگر امروز ما بگوییم مثلا آقااین چهارشنبه سوری چه هست ؟ این همه خسارت واردمی کند این همه شیشه می شکند این همه بانک ها از بین می رود این همه صدمه به مردم می خورد این همه اعصاب ها تقطیر می شوند .

بگویند رسمه ماباباهامون انجام می دادند ماهم انجام می دهیم حالا بابای تو اگرنمی فهمید توهم میخواهی نفهمی ، حالا گیریم پدرتو نمی فهمید ترقه می زد مردم وحشت می کردند تو می گویی این رسم است از آداب کهن این حالااین راچه کارش کنیم که دکترا هم دارند این جاهلیت قرن بیستم است یعنی نام تمدن به خودش گرفته است حالا مگرکسی می تواند نفس بکشد می گویند مرتجع است ماکه می گوییم چهارشنبه سوری نباشد مامرتجع هستیم تو که ترقه می اندازی پیرزن سکته می کند می میرد تو متمدنی ، والا این ارتجاع از این تمدن بهتر است . توجه می کنی چه عرض میکنم ، این که می گوید آقا آتش بازی نباشد ، صدمه ای به این مملکت نباشد شما تواین محله ها دیدید یک بانک صادرات بودتو محله ما ، چندروز آنجا را می شستند . تمیزمی کردند چرا ؟ چقدر شیشه اش شکسته شد چقد رماشین ها صدمه می بیند ، چقدراعصاب هاتقطیر می شوند خب ما که می گوییم این نباشد این ارتجاع است توکه مثلا فرض کنید حاال می گویی که من لیسانس هم دارم فوق لیسانس هم



خرید و دانلود تحقیق در مورد مبارزه با جهل


تحقیق در مورد خلقت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

بسم الله الرحمن الرحیم

خلقت عبس نیست

عالم را جهان گفتند چون پیوسته در جهش حیوتی است و دم به دم جهنده است از این معنی عارف تعبیر به تجدّد امثال در ماسوی الله می کند و حکیم به حرکت جوهری در طبیعت.

و حرکت منقسم بر دو نوع است: حرکت وجودیه و حرکت ایجادیه که در منظر عارف حرکت وجودیه و ایجادیه حرکت حبّی است مأخوذ از گنجینه ((کنت کِنزاً مَخفیا [خَفیاً] فأحببت أن أعرفُ فَخَلقتَ الخلق لکی أعرف)) حرکت وجودیه حرکت استکمالی است که انسان به کمال حقیقی برسد چه خلقت عبس نیست و هر نوعی در راه تکامل است و به کمال ممکن خود می رسد و انسان هم از این امکان مستثنی نیست. پس وصول به غایت انسانی برایش ممکن است و باید به فعلیّت خود برسد و آن به فعلیّت رسیده انسان کامل است پس با عنایت به اصل ((کنت کِنزاً مَخفیا [خَفیاً] فأحببت أن أعرفُ فَخَلقتَ الخلق لکی أعرف)) غرض از ایجاد نظام عالم ظهور و تجلی حق متعال در خلق خود_ اعنی انسان کامل _ است چه اینکه انسان کامل شجره وجودی را ثمر است و به قول حضرت علامه حسن حسن زاده آملی ((روحی فداه)):

یک درخت است نظام ازلی و ابدی آدم او را ثمر است و چه گرامی ثمری

این نه به این معناست که دیگر کائنات مظهر حق نیستند بلکه در نظام عالم جز وجود (حق) تجلی ندارد و وجود، مساوق با حق است یعنی هر جا وجود است، حق است و هر جا حق است، وجود است و جمله خلق از آنجا که وجودند اولاً مرتبط با حق اند ثانیاً عین الربط به حق اند و ثالثاً فانی در حق اند و لذا می فرماید: ((سَنُریهِم ءَایتِنا فِی الاَفَاقِ وَ فِی أَنفُسِهِم حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَهُم أَنَّهُ الحَقُ)) ((سوره مبارکه فصلت آیه 53)) پس وجود است که مشهود ماست، یعنی حق است که مشهود ماست ما حق هستیم و جز ما همه حق اند. امّا مسئله قابل تأمل این است که اگر چه تمام موجودات نظام عالم اسماء الله اند و کلمات دفتر حق و جداول وجودی دریای لا یتناهی حقیقه الحقایق نظام عالم ولی خداوند در هر موجودی به مقدار ظرفیت و قابلیت آن از فیوضات و حکمت خود نوشته و به مقدار سعة وجودی هر جدولی در آن سریان دارد امّا در بین این همه عوالم وجودی آن دفتری که از بقیه جامع تر است انسان است که بر اساس قابلیتش ((که اِنَّ العَطایات علی قَدر قابِلیات)) گنجایش نوشته شدن تمام کلمات و حقایق نظام عالم را در نفس ناطقه اش دارد

سّر تو جدول دریای وجود صمدیست دفتر غیب و شهود کلمات احدیست

پس انسان که کامل ترین موجود نظام هستی است، کاملترین مظهر واجب الوجود نیز هست این است که می فرماید: ((إنّا عَرَضنا الاَمانَهَ عَلی السَّمواتِ وَ الارضِ وَ الجِبالِ فَأَبَینَ أَن یحمِلنَها وَ اَشفَقنَ مِنها وَ حَمَلَها الإ نسانُ إنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهولاً)) ((سوره مبارکه احزاب آیه 72)) بنابراین تنها انسان است که از میان همه موجودات می تواند با سعة وجودی خود متصل به بحر بی کران وجود صمدی حق شده و قابلیت حمل امانات الهیه پیدا کند حافظ (ره) می فرماید:

1

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

ساکنـان حـرم ستـر و عفـاف ملکوت با من راه نشین بادة مسـتانه زدند

آسـمان بـار امـانت نتوانست کشـید قرعـه کـار بنـــام من دیوانه زدند

الغرض در ازل پرتو حسنش ز تجلی دم زد عشـق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

پس به گلاب حیات گِل آدمی بسرشت ((وَ جَعَلنا مِن الماء کُلِّ شی )) آنگاه از نَفَس قدسی اش در لوح وجودی انسان دمید ((فَإِذَا سَوَّیتُهُ وَ نَفَختُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُو الَهُ ساجِدینَ)) ((سوره مبارکه حجر آیه 29)) و این چنین علم و قدرتش بر او تعلق گرفت .

چو قـاف قدرتش دم بر قلـم زد هزاران نقش بر لـوح عـَدم زد

و نام پر آوازه اش بر لوح دل انسان نوشت

نیست بر لوح دلم جز الف قامـت دوسـت چکنـم حرف دگـر یـاد نداد اسـتادم

و استادی کرد بر انسان به قلم ((ألَّذی عَلَّمَ بِألقَلَمِ * عَلَّمَ الإِنسَنَ مَا لَم یَعلَم)) و اول حقیقتی که مر او را آموخت ربوبیتش بود ((الست و بربکم قالوا بلی))

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

خلاصه اینکه

جلوه ای کـرد رخـش بر دل مجنـون به نظر جمله هوش از سر عشاق برفت و همه دیوانه شدند

پس به مجنون درس عشق آموخت و از اسماء لیلی تعلیم ها ((و علم آدم الاسماء کلها)) و در قلب منکسر رحل اقامت افکند و وجود خویش در او نمود1 ((و فی انفسکم افلا تبصرون)) و خود را به او عرضه داشت و او را برای خود خواست.

پس بدین شرح تنها وجودی که قابلیت مظهر الاسماءُ الهی شدن علی وجه الاتم را دارد دفتر وجودی انسان است که با همت خویش و عنایت حق توان عُقده گشایی از گنجینه کُنت کِنزاً مَخفیاً الهی را داراست و هم اوست که در سایه عبادت و اطاعت مطلق تشبه به حق یابد و مثلُ الله شود و مظهر ابدیت و حیات 2 و به غایت انسانیش برسد اما لازمه تحقق این مهم ظهور برزخ نوریه ای است تا در مقام خلیفه الهی ((إنا جَعَلنا فی الارض خلیفه)) واسطه فیض شود و کمال لازم از حق گرفته به خلق برساند و آن نیست مگر انسان کامل و از آنجا که حق را فاعلیت تامه است و انسان کامل را قابلیت تامه پس انسان کامل جامع جمیع اسماء الله است، قطب زمان است و معدن کلمات الهیه و حجه الله است و مؤید به روح القدُس، سِّرُ الله است و محل مَشیت خدا و حامل قرآن است و قرآن به حق ناطق لذا این چنین وجودی را شایستگی خلافت حق است در میان خلق و فیاض علی الاطلاق بر همین اساس که انسان را فیض رساند و او را مقامات عالیه الهیه

1_ وجود حقیقی و حقیقت وجود اوست و بقیه تجلیات و نمُو وجودند که ((هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن))

2_ اشاره به حدیث ((عبدی اطعنی حَتّی اَجعَلُک مَثَلی: أنَا حَیُّ لا أمُوتُ، اَجعَلُکَ حَیّاً لا تَموتُ: أنَا غَنیٌ لا افتَقِرُ، اَجعَلُکََ غَنیاً لا تَفتَقَرُ: أنَا مَهما اَشاءُ یَکُونُ، اَجعَلُکَ مَهما تشاءُ یکُونُ )) ((الجواهر السُنّیه صفحه 361))

2



خرید و دانلود تحقیق در مورد خلقت


تحقیق در مورد تفسیر آل عمران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر آیات 36 و37 سورهی مبارکهی آلعمران:

(فلما وضعتها قالت: رب انی وضعتها انثی) با اینکه میتوانست بفرماید: (فلما وضعت مافی بظنها) از جملهی آنچه در بطن داشت تعبیر کرد. و فرمود: (وقتی آن را وضع کرد) و این خود کوتاهگوئی لطیفی است و معنای جمله این است که زمانیکه فرزند خود را در شکم داشت بزائید و معلومش گردید که دختر زائیده گفت(پروردگارا من آن را دختر آوردم) و این سخن بهظاهر جملهایست خبری ولی منظور از آن حسرت و اندوه است بهانکه بخواهد بهخدا خبری داده باشد.

(والله اعلم بما وضعت و لیس الذکر کالانثی) این دو جمله از همسر عمران نیست بلکه کلام خدای تعالی است که به عنوان جملهی معترضه آورده شده و بعضی در اینباره دو احتمال میدهند یکی اینکه هر دو جمله کلام مدر مریم همسر عمران باشد دوم اینکه جملهی اولی کلام خدا و دومی کلام همسر عمران باشد که هیچیک درست نیست.

اما اولی درست نیست زیرا پرواضح است که اگر کلام همسر عمران باشد باید آیه به این صورت باشد(خدا بهتر میداند من چهچیز زائیدهام) لکن از آنجا که گفتیم جملهی قبلی(رب انی وضعتها انثی) درمقام اظهار حسرت و اندوه بود از ظاهر جملهی(والله اعلم بما وضعت) استفاده میشود که میخواهد بفرماید ما میدانیم که فرزند او دختر است ولکن با دخترکردن فرزند او خواستیم آرزوی او را به بهترین وجه بر آوریم و به طریقی برآوریم که او را خشنودتر سازد و اگر اومیدانست چرا فرزند در شکم او را دختر کردیم هرگز حسرت نمیخورد و آنطور اندوهناک نمیشد. او نمیدانست که اگر فرزندش پسر میشد امیدش آنطور که باید محقق نمیشد و ممکن نبود نتایجی که در دختر شدن فرزندش هست در پسرشددن آن بهدست آید. برای اینکه نهایت نتیجهای که ممکن بود از پسربودن فرزندش بهدست آید این بود که فرزندی چون عیسی از او متولد شود که پیامبری باشد شفادهندهی کورمادرزاد و بیماری برصی و زندهکنندهی مردگان؛ ولکن در دختر بودن حملش نتیجهای دیگر عایده میشود و آن این است که کلمهی الله تمام میشود و پسری بدون پدر میزاید و در نتیجه هم خودش و هم فرزندش آیتی و معجزهای برای اهل عالم میشوند، پسری میزاید که در گهواره با مردم سخن میگوید، روح و کلمهای از خدا میشود، فرزندی که مثلش در نزد خدا مثل آدم است و از او و مادرش آن دختر طاهرهی مبارکه که آثار و برکات و آیا مالی دیگری بروز میکند.

از اینجا روشن میشود که جملهی: (و لیس الذکر کالانثی) نیز نمیتواند کلام همسر فرعون باشد بلکه آن نیز کلام خدای تعالی است و اگر کلام همسر عمران بود جاداشت بفرماید: (و لیس الانثی کالذکر) نهاینکه عکس آن را بفرماید و این بسیار روشن است برای اینکه وقتی انسان یک چیز ارجمند و یا مقام بلندی را آرزو دارد ولی چیزی کمتر از آن و یا مقامی پایینتر از آن بهاو داده میشود از درد حسرت میگوید: این آن نیست که من در طلبش بودم و یا میگوید آنچه بهمن دادند، مثل آنچه من میخواستم نبود؛ و نمیگوید آنچه من آرزو داشتم مثل اینکه بهمن دادنش نیست، از همینجا روشن میشود که (الف)و (لام) در دو کلمهی (الذکر)و(الانثی) تنها الف و لام عهد است.

ولی بیشترین مفسرین جملهی(و لیس الذکر کالانثی) را تتمهی کلام همسر عمران گرفته آنگاه در اینکه چرا نگفت(و لیس الانثی کالذکر) و توجیه اینکه چرا گفت: (و لیس الذکر کالانثی) خود را بهزحمت انداختند و زحمتشان بهجایی نرسیده است.

(و انی سمیتها مریم، و انی اعیذها بک و ذریتها منالشیطانالرجیم)

کلمهی مریم در آن شهر بهطوریکه گفتهاند بهمعنای زن عابد و نیز زنی خدمتکار است از همینجا معلوم میشود که چرا این مادر دختر خود را پس از وضعحمل مریم نامید و چرا خدای تعالی این عمل او را حکایت کرد، خواست تا بعد از نومیدی از زائیدن پسری که محرر برای عبادت و خدمت کنید باشد بلادرنگ همین دختر را برای این کار محرر کند، پس اینکه گفت: (سمیتها مریم) بهمنزلهی این است که گفته باشد:( من این دختر را برای تو محرر زائیدم ) دلیلبراینکه جملهی نامبرده بهمنزلهی صیغهی نذر است، این است که

خدای سبحان دنبالش این نذر را قبول فرموده، میفرماید:(فتقبلها ربها بقبول حسن، و أنبتها نباتاً حسناً) الخ.

و اینکه بعد از گفتن آن سخن اضافه کرد که من او و ذریهی او را از شر شیطان راندهشده بهخدا پناه میدهم، برای این بود که او و ذریهاش موفق به عبادت و خدمت کنیسه بشوند تا اسم مریم با مسما مطابق باشد.

حال جای این سؤال هست که مادر مریم از کجا دانست مریم دارای ذریه خواهد شد، که در مقام گفتگوی با خدای عزوجل اینطور یعنی بهطور مطلق گفت (من ذریهی او را چنین و چنان کردم) الخ، با اینکه مادر مریم علم غیب نداشت و آیندهی یک کودک برای همه غیب است؛ که جز خدای سبحان کسی آنرا نمیداند و در آنجا در پاسخ از این اشکال گفتیم:او(از جائی خبردارشدهبود) میدانست که بهزودی از شوهرش عمران صاحب فرزندی پسر وصالح میشد و بعد از آنکه حاله شد و همسرش از



خرید و دانلود تحقیق در مورد تفسیر آل عمران


تحقیق در مورد امام حسین

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

بسم الله الرحمن الرحیم

از شهامت تا شهادت

مقام و منزلت امام حسین (ع)

محقق و نویسنده: آذر مجیدی

دبیرستان فرقانی

زمستان 1385

مقدمه

انسانها تاریخ را بوجود آورده اند اما بسیاری از آنان با گذشت زمان از خاطره ها محو شده اند. در این میان، برخی از آنان به دلیل عظمت و شایستگی، در پیشرفت سایر انسانها کاملا موثر بوده و گذشت زمان آن ها را از یادها نبرده است و در هر زمان چونان خورشید می درخشند و روزگار در کم و کیفیت آنان تأثیر نمی گذارد.

اینان پیامبران، امامان معصوم و یاران و اوصیای به حق هستند که در زندگی کوتاهشان سیره ی گفتاری از خود به یادگار گذاشته اند و الگوی جاودانه ی سعادت بشر هستند.

حکومت پنج ساله ی علی بن ابی طالب (ع) برای آنان که در طول تاریخ به نوعی حاکمیت داشته و یا خواهند داشت اسوه می باشد و حجت را بر آنان تمام کرده است. برای خیرخواهان، صلح و صفای امام حسن (ع) و برای آزاد مردام قیام امام حسن (ع) و در نهایت شهادت مظلومانه ی آن حضرت مهمترین و درخشان ترین حوادث تاریخ اسلام است که در ابعاد گوناگون اثر بسزایی در پیشرفت انسانها و فرهنگ اصیل اسلایم داشته است.

حضرت امام خمینی می فرمایند:

هر چه داریم از حسین (ع) داریم.

اسلام را تا حالایی که شما می بینید سیدالشهداء (ع) نگه داشته است.

همچنین از طرفی دیگر این شهادت مظلومانه و مسأله ی عزاداری در شکل گیری و رواج آداب و رسوم خاص و هنرهای متداول مذهبی، تکیه ها و حسینیه ها اثر مستقیم داشته است و در پیدایش اجتماعات تبلیغاتی، تعذیه و عزاداری و در یک جمله می توان گفت در ادبیات عاشورا نیز چیزی جز جریان کربلا موثر نبوده است.

گفتار گویندگان که در مجالس عزاداری و محافل مختلف در طول زمان عرضه می شود. این گفتارها و نوشتارها با گذشت زمان پیوسته رو به گسترش بوده و در روزگار ما چندین برابر شده است، چرا که خورشید تابان وجود امام حسین را غروبی نیست. آری بانگ «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» در هر زمان و مکان طنین انداز است.

آیا حسین را می شناسید؟

او نوری مطلق بود که بر طالبان حقیقت و پویندگان از سرشاری و خود ریزش می نمود.

امواج این دریای ژرف و بیکران، توحید و معرفت بود و فراورده های آبهای فراوان آن، حجت و برهان، کشف و شهود و استواری و اتقان (که چون دنیا موج نیرو، و با آن نور علم، روشنی و استیضاح. مینائی و عرفان نمودار می شد و تعنیتش را بر جویندگان راه حق و سالکان در ذات احدیت نشان می داد. حلم و بردباری، صبر و شکیبای، عقل و استقامت در شدائد و مصائب حکم دو کناره و دو ساحل این شط وسیع و دریای عریض بود که حافظ و نگهبان و پاسدار و مرزبان این دریای مواج و پر خروش و سرشار از علمت بود که نمی گذاشت آنها بیرون بریزد و کثرت علم طغیان کند و زمام از دست برود و گفتاری با کلامی را مافوق طاقت اصل عالم بر آنان تحصیل نماید.

و آنچه در زمره ی جواهرات و اشیاء نفیس و در و مرجان و مروارید این دریا به شمار می آید و گوهر گرانبهای حاصل این بحر عشق بود همانا تقوی و طهارت و نور و عرفان بود که بر جهان انسانیت به عنوان صاف ترین ارمغان ملکوتی ارزانی می شد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد امام حسین