زی زی فایل

دانلود فایل

زی زی فایل

دانلود فایل

شطرنج 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

هنرستان خواجه نصیر الدین طوسی

موضوع:

شطرنج

دبیر مربوطه:

تهیه کننده:

حمید ذوالفقاری

سال تحصیلی:

بهار87قوانین و مقررات شطرنج :

بازی شطرنج بین دو حریف انجام می شود که مهره های خود را به نوبت بر روی صفحه شطرنج حرکت می دهند .

نوبت حرکات بازیکن موقعی است که حرکت حریف او انجام شده باشد .

هدف هر بازیکن از انجام حمله این است که شاه حریف را در معرض کیش یا مات قرار دهد .

صفحه شطرنج یک شبکه از 64 مربع مساوی است که یک در میان به رنگ روشن و تیره هستند و هر یک از بازیکنان 16 مهره دارند .

مهره های شطرنج عبارتند از : شاه ، وزیر ، دورخ ، دوفیل ، دو اسب ، هشت پیاده ، به دو رنگ سیاه و سفید .

حرکت مهره ها :

وزیر همیشه در خانه همرنگ خودش قرار می گیرد و شاه در خانه متضاد رنگ خود قرار می گیرد خانه های عمودی را ستون و خانه های افقی را ردیف می گویند خانه های مورب را قطر می نامند و و در دیاگرام شطرنج 26 قطر وجود دارد که طول آنها از 2 خانه تا 8 خانه است .

فیل در قطری که خودش در ان قرار دارد به هر مربعی می تواند حرکت کند .

رخ در ستون یا عرضی که خودش در آن قرار گرفته به هر مربعی می توان حرکت کند .

حرکت وزیر ترکیبی از حرکات رخ و فیل است وزیر در ستون ، عرض ، یا قطری که در ان قرار دارد ، به هر مربعی می تواند حرکت کند .

اسب می تواند به مربع هایی حرکت کند که در یک عرض ، ستون یا قطر واحد نباشد اسب همچون حرف ال حرکت می کند .

فیل یا رخ یا وزیر نمیتواند از روی مهره های که در مقابلش قرار دارد عبور کند .

پیاده می تواند روبه جلو حرکت کند و یا مربع تحت اشغال مهره حریف را به طور مورب بگیرد .

اما در حرکت اول پیاده می تواند دو حرکت به جلو برود پیاده با رسیدن به ردیف هشتم به هر مهره ای به جز شاه می تواند ارتقاء یابد .

شاه می تواند مانند وزیر حرکت کند ، اما فقط یک خانه در هر حرکت شاه می تواند به دو صورت مختلف حرکت کند حرکت کردن به هر مربع مجاور که مورد حمله حریف نباشد و اینکه شاه از مربع اولیه اش دو مربع به طرف رخ جابه جا شود ، سپس به مربعی منتقل می شود که شاه همان موقع از آن عبور کرده است .

هر حرکت فقط با یک دست انجام میگیرد بازیکنی که نوبت حرکت اوست در صورتی که در ابتدا قصد خود را بیان کند ، می تواند یک یا چند مهره را مرتب کند اگر بازیکنی عمداً رخی را لمس کند و سپس شاه را لمس کند باید در ان جناح حرکت کند .

اگر هیچکدام از مهره ها را نتوان حرکت داد ، بازیکن می تواند هر حرکتی که قانع شد انجام دهد بازیکنی که با حرکت قانونی ، شاه حریف را کیش و مات کرده باشد ، بازی را برده است بازی بلافاصله به اتمام می رسد ، به شرطی که حرکتی موجب کیش و مات شده است قانونی باشد .

بازیکن که حریفش اعلام می کند تسلیم شده است بازی را برده است .

وقتی بازیکنی که نوبت اوست هیچ حرکت قانونی نداشته باشد و شاهش نیز در معرض کیش نباشد مساوی است و بازی پات شده است .

هر گاه پوزیسیونی پدیدار شود که هیچ یک از دو بازیکن نتواند با سلسله حرکتهای قانونی حریف را مات کنند ، بازی مساوی است و می گویند پوزیسیون مرده رسیده است .

اگر پوزیسیون یکسانی برای سومین بار در صفحه پدیدار شودف بازی می تواند مساوی شود .



خرید و دانلود  شطرنج 10 ص


مقاله درمورد زندگینامه و آثار خاقانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

خـاقـانـی، حکیم‌ افضل‌ الدین

سال و محل تولد: 520 ه ق - شروان‌ آذربایجان

سال و محل وفات: 595 ه ق

حکیم‌ افضل‌ الدین‌ بدیل‌ بن‌ علی‌ خاقانی‌ ملقب‌ به‌ حسان‌ العجم‌ شاعر و سخن‌سرای‌ بزرگ‌ ایرانی‌ و ازقصیده‌گویان‌ درجه‌ اول‌ قرن‌ ششم‌ هجری‌ در سال‌ 520 ه. ق‌ در شروان‌ آذربایجان‌ تولد یافت‌. پدر وی‌ نجیب‌ الدین‌ علی‌ مروی‌ نجار بود و مادرش‌ نیز از خانواده‌های‌ عیسوی‌ آن‌ ولایت‌ به‌ شمار می‌رفت‌ که‌ به‌ اسلام‌ گرویده‌ بود. روزگار کودکی‌ شاعر نامدار توأم‌ با سختی‌ و معیشت‌ بود و پس‌ از مرگ‌ زود هنگام‌ پدرش‌ تحت‌ حمایت‌ مادر و عمویش‌ کافی‌ الدین‌ عمر بن‌ عثمان‌ که‌ طیبب‌ و فیلسوف‌ بود درآمد. خاقانی‌ از کودکی‌ دارای‌ هوش‌ واستعداد شگرفی‌ بود و همین‌ استعداد و ذکاوت‌ توجه‌ عمویش‌ را به‌ او معطوف‌ ساخت‌ و در کنف‌ حمایت‌ وی‌ به‌ تحصیل‌ دانش‌های‌ متداول‌ روزگار خویش‌ از ادبیات‌ عرب‌ و فارسی‌ و حدیث‌ و منطق‌ و فلسفه‌ و قرآن‌ پرداخت‌ و گذشته‌ از عمو و پسر عموی‌ دانشمندش‌ از بزرگانی‌ همچون‌ ابوالعلاء گنجوی‌(1) شاعر دربار شرو انشاه‌ نیز بهره‌ها آموخت‌. تحصیل‌ گسترده‌ همه‌ شاخه‌های‌ علوم‌ که‌ در ظرف‌ چند سال‌ بطول‌ انجامید در روحیه‌ و آثار افضل‌ الدین‌ اثرات‌ عمیقی‌ بر جای‌ گذاشت‌ و هنوز جوانی‌ بیش‌ نبود که‌ با کمک‌ ابوالعلاء گنجوی‌ به‌ دربار خاقان‌ اکبر فخرالدین‌ منوچهر شروانشاه‌ (از شاهان‌ محلی‌ غرب‌ ایران‌ که‌ باج‌ گزار سلجوقیان عراق‌ بود) راه‌ یافت‌ و در زمره‌ شاعران‌ چیره‌دست‌ دیار خود جای‌ گرفت‌. خاقانی‌ پس‌ از جای‌ گرفتن‌ در دربار شروانشاه‌ تخلص‌ پیشین‌ خود، حقایقی‌، را به‌ کناری‌ نهاد و به‌ افتخار آن‌ پادشاه‌ خود را خاقانی‌ خواند. این‌ دوران‌، عصر شکوه‌ و رونق‌ شاعر جوان‌ بود چرا که‌ ابوالعلاء گنجوی‌ نیز که‌ شیفته‌ کمالات‌ شاگرد خود شده‌ بود دختر خوش‌ را به‌ او داد و سعی‌ کرد جایگاه‌ شاعر جوان‌ را در دربار شروانشاه‌ مستحکم‌ سازد. خاقانی‌ در دوره‌ اقامت‌ خود در دربار منوچهر شروان‌ شاه‌ صله‌های‌ هنگفت‌ و جایزه‌های‌ گرانبهایی‌ از آن‌ پادشاه‌ دریافت‌ نمود ولی‌ چندی‌ نگذشت‌ که‌ در اثر سعایت‌ بدخواهان‌ و حسادت‌ پدرزنش‌ ابوالعلاء گنجوی‌، شاعر از اقامت‌ در دربار شاه‌ و مداحی‌ و تملق‌ گویی‌ که‌ چندان‌ با مذاق‌ او سازگار نبود دلتنگ‌ و ملول‌ گشت‌ و با وجود مخالفت‌ شروان‌ شاه‌، به‌ شوق‌ دیدار بزرگان‌ علم‌ و ادب‌ سایر دیار و عرضه‌ هنر و استعداد خود به‌ دربار سایر شاهان‌ ایران‌ زمین‌ بویژه‌ در مشرق‌ ایران‌ رهسپار ری‌ و خراسان گشت‌.(2) خاقانی‌ پس‌ از ورود به‌ ری‌ مدتی‌ را در این‌ شهر سپری‌ نمود و در حالی‌ که‌ سودای‌ پیوستن‌ به‌ دربار سلطان‌ سنجر پادشاه‌ بزرگ‌ سلجوقی‌ را داشت‌ با شنیدن‌ خبر فرو پاشیدن‌ امپراطوری‌ سلجوقیان‌ بدست‌ ترکان‌ غز ناامید و مغموم‌ به‌ شروان‌ بازگشت‌. با این‌ حال‌ رجعت‌ به‌ میهن‌ چندان‌ میل‌ و رغبت‌ او را برنینگیخت‌ بویژه‌ که‌ بین‌ او و پدر زنش‌ نیز کدورتی‌ سخت‌ حاصل‌ شده‌ بود و دو طرف‌ به‌ هجو یکدیگر پرداخته‌ بودند. از این‌ روی‌ شاعر که‌ دل‌ در سودای‌ سفر به‌ سایر مناطق‌ را داشت‌ پس‌ از مدتی‌ کوتاه‌ بار دیگر در سال‌ 551 ه .ق‌ میهن‌ خود را ترک‌ گفت‌ و عازم‌ سفر حج‌ گشت‌ و پس‌ از انجام‌ فرائض‌ دینی‌ در بغداد به‌ خدمت‌ المتقی‌ لامرا... خلیفه‌ عباسی‌ رسید و در ادامه‌ سفر پس‌ از بازدید از خرابه‌های‌ کاخ‌ مداین‌ و شهر اصفهان به‌ شروان‌ بازگشت‌. ره‌ توشه‌ خاقانی‌ از این‌ سفر سرودن‌ سفرنامه‌ تحفه‌ العراقین‌ بود که‌ در آن‌ شاعر شرح‌زیارت‌ خانه‌ خدا و شهرهای‌ سر راه‌ و بزرگانی‌ را که‌ ملاقات‌ نموده‌ آورده‌ و در انتها نیز از احوال‌ و روزگار خود سخن‌ رانده‌ است‌. شاعر بزرگ‌ قصیده‌سرا پس‌ از بازگشت‌ در سال‌ 554 ه.ق‌ بار دیگر به‌ دربار شروانشاه‌ پیوست‌ ولی‌ چندی‌ نگذشت‌ که‌ با شاه‌ اختلاف‌ پیدا کرد وبه‌ مدت‌ یک‌ سال‌ در قله‌ شابران‌ محبوس‌ شد و در این‌ مدت‌ چند حبسیه‌ زیبا سرود که‌ از بهترین‌ اشعار از این‌ نوع‌ در ادبیات‌ فارسی‌ به‌ شمار می‌روند. خاقانی‌ در سال‌ 569 ه. ق‌ برای‌ دومین‌ بار عازم‌ سفر حج‌ شد و پس‌ از دو سال‌ که‌ به‌ شهر خود بازگشت‌ با مصیبت‌ عظیمی‌ مواجه‌ شد و آن‌ در گذشت‌ پسر بیست‌ ساله‌اش‌ بود. سال‌های‌ آخر عمر خاقانی‌ با درد و رنج‌ فراوان‌ همراه‌ بود و او سختی‌های‌ فراوانی‌ را چه‌ از دوستان‌ و چه‌ از دشمنان‌ خود متحمل‌ گشت‌ و پس‌ از سفری‌ به‌ تبریز در سال‌ 580ه.ق‌ چند سال‌ در این‌ شهر اقامت‌ گزید و سرانجام‌ نیز در همین‌ شهر در گذشت‌ و در قبرستان‌ معروف‌ آن‌ شهر موسوم‌ به‌ مقبره‌الشعرا مدفون‌ گشت‌.(3) خاقانی‌ را استاد سخن‌ فارسی‌ و از قصیده‌گویان‌ درجه‌ اول‌ ایران‌ دانسته‌اند که‌ اگرچه‌ شاعری‌ مدیحه‌ سرا بود ولی‌ شاعری‌ را به‌ منزله‌ حرفه‌ای‌ برای‌ کسب‌ درآمد پیشه‌ خود نساخته‌ بود. وی‌ در اشعار خود از کلیه‌ معارف‌ زمان‌ خود استفاده‌ کرده‌ است‌ و درصدد بوده‌ تا تسلط خود را بر کلیه‌ این‌ علوم‌ و همچنین‌ در صنایع‌ لفظی‌ در پیش‌ چشم‌ خوانندگان‌ خود به‌ نمایش‌ گذارد. حکیم‌ شروان‌ اگرچه‌ هم‌ در علم‌ و هم‌ در شعر پایگاه‌ بلندی‌ داشت‌ ولی‌ نخستین‌ و بزرگ‌ترین‌ شاعری‌ بود که‌ علم‌ را در خدمت‌ شعر گرفت‌ که‌ البته‌ این‌ امر سبب‌ ایجاد دشواری‌هایی‌ نیز در درک‌ اشعار وی‌ گشته‌ است‌. با این‌ حال‌ باید گفت‌ که‌ این‌ دشواری‌ها نه‌ از تمایل‌ شاعر به‌ مبهوت‌ ساختن‌ و تحت‌ تأثیر قرار دادن‌ خواننده‌ ناشی‌ می‌شود و نه‌ از لذت‌ سطحی‌ و کم‌ مایه‌ او در استفاده‌ از کلام‌ مصنوع‌ و متقید; بلکه‌ از غنای‌ فکری‌ او سرچمشه‌ می‌گیرد که‌ تراز اندیشه‌ و دانش‌ خوانندگان‌ شعرش‌ را با خود برابر فرض‌ می‌کند. خاقانی‌ علاوه‌ بر استواری‌ ومحکمی‌ اشعارش‌، در زبان‌ عربی‌ نیز مانند فارسی‌ تبحر داشته‌ و به‌ الفاظ و ترکیبات‌ ادبی‌ آن‌ زبان‌ تسلط کاملی‌ داشته‌ است‌. در قصاید خاقانی‌ بویژه‌ قطعاتی‌ که‌ در وصف‌ کعبه‌ و نعت‌ حضرت‌ رسول‌ و نظایر آن‌ سروده‌ دیانت‌ و زهد حکیم‌ متجلی‌ است‌ و ظاهرا روحانیت‌ و ایمان‌ او در اثر دوبار زیارت‌ عاشقانه‌ خانه‌ خدا و چشیدن‌ گرم‌ و سرد روزگار و دیدن‌ ابرار و اشرار تقویت‌ گشته‌ است‌. شاعر سخن‌ سنج‌ در اشعار زیبای‌ خود مردم‌ را به‌ پرهیز از بدی‌ و روی‌ آوردن‌ به‌ نیکی‌ فراخوانده‌ است‌ و اگر چه‌ تا حدودی‌ نسبت‌ به‌ مردم‌ روزگار خود بدبین‌ است‌ ولی‌ با این‌ حال‌ مردمان‌ رابه‌ نیکی‌ و فداکاری‌ سوق‌ داده‌ است‌. خاقانی‌ در زندگی‌ ناآرام‌ خود سختی‌ها و دشواری‌های‌ فراوانی‌ دید و حسادت‌، فقدان‌ دوستان‌، خیانت‌ و حبس‌ ضربات‌ سنگینی‌ بر او وارد آورد و موجب‌ درون‌ نگری‌ او شد. زیباترین‌ اشعار این‌ شاعر شیرین‌ گفتار که‌ اندیشه‌های‌ او را به‌ بهترین‌ صورت‌ بیان‌ کرده‌ است‌ قصیده‌هایی‌ است‌ که‌ در آن‌ شاعر از خویشان‌ و دوستان‌ و مردم‌ شروان‌ شکوه‌ کرده‌ است‌ و عالی‌ترین‌ و بی‌پیرایه‌ترین‌ احساسات‌ انسان‌ دوستانه‌ خود را نمایان‌ ساخته‌ است‌. وی‌ در غزلیات‌ زیبای‌ خود تنفرش‌ را از ظاهرپرستی‌ و تملق‌ آشکار ساخته‌ و انسان‌ها را به‌ معنی‌ پرستی‌ دعوت‌ کرده‌ است‌. بزرگ‌ترین‌ ویژگی‌ خاقانی‌ قوت‌ اندیشه‌ و مهارت‌ او در ترکیب‌ الفاظ و خلق‌ معانی‌ و ابتکار مضامین‌ جدید و پیش‌ گرفتن‌ راههای‌ خاص‌ در توصیف‌ و تشبیه‌ است‌ و هیچ‌ قصیده‌ و قطعه‌ و شعر او نیست‌ که‌ از این‌ جهات‌ تازگی‌ نداشته‌ باشد. لطف‌ ضمیر خاقانی‌ در منعکس‌ ساختن‌ وقایعی‌ که‌ در کشور ایران‌ در دوره‌ همعصر شاعر روی‌ داده‌ از جمله‌ حادثه‌ خون‌ آلود هجوم‌ ترکان‌ غز به‌ ایران‌ و ویرانی‌هایی‌



خرید و دانلود مقاله درمورد زندگینامه و آثار خاقانی


مقاله درمورد زندگینامه شهید زین الدین

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

زندگینامه شهید زین الدین

مقدمه

به سال 1338 ه.ش در کانون گرم خانواده‌ای مذهبی، متدین و از پیروان مکتب سرخ تشیع، در تهران دیده به جهان گشود. مادرش که بانویی مانوس با قرآن و آشنای با دین و مذهب بود برای تربیت فرزندش کوشش فراوانی نمود. داشتن وضو، مخصوصاً هنگام شیردادن فرزندانش برایش فریضه بود و با مهر و محبت مادری، مسائل اسلامی را به آنها تعلیم می‌داد.

نبوغ و استعداد مهدی باعث شد که او دراوان کودکی قرآن را بدون معلم و استاد یاد بگیرد و بر قرائت مستمر آن تلاش نماید. پس از ورود به دبستان در اوقات بیکاری به پدرش که کتابفروشی داشت، کمک می‌کرد و به عنوان یک فرزند، پدر و مادر را در امور زندگی یاری می‌داد.

 ● ویژگیهای اخلاقی

 از خصوصیات بارز او شجاعت و شهامت بود. خط شکنی شبهای عملیات و جنگیدن با دشمن در روز و مقاومت در برابر سخت‌ترین پاتکها به خاطر این روحیه بود. روحیه‌ای که اساس و بنیان آن بر ایمان و اعتقاد به خدا استوار بود.

مجاهدت دائمی او برای خدا بود و هیچگاه اثر خستگی روحی در وجودش دیده نمی‌شد.

شهید زین‌الدین در کنار تلاش بی‌وقفه‌اش، از مستحبات غافل نبود. اعقتاد داشت که جبهه‌های نبرد، مکانی مقدس است و انسان دراین مکان، به خدا تقرب پیدا می‌کند. همیشه به رزمندگان سفارش می‌کرد که به تزکیه نفس و جهاد اکبر بپردازند.

او همواره سعی می‌کرد که با وضو باشد. به دیگران نیز تاکید می‌نمود که همیشه با وضو باشند. به نماز اول وقت توجه بسیار داشت و با قرآن مجید مانوس بود و به حفظ آیات آن می‌پرداخت.

به دلیل اهمیتی که برای مسائل معنوی قایل بود نماز را به تانی و خلوص مخصوصی به پا می‌داشت. فردی سراپا تسلیم بود و توجه به دعا، نماز و جلسات مذهبی از همان دوران کودکی در زندگی مهدی متجلی بود.

با علاقه خاصی به بسیجی‌ها توجه می‌کرد. محبت این عناصر مخلص در دل او جایگاه ویژه‌ای داشت. برای رسیدگی به وضعیت نیروها و مطلع شدن از احوال برادران رزمنده خود به واحدها، یگانها و مقرهای لشکر سرکشی می‌نمود و مشکلات آنان را رسیدگی و پیگیری می‌کرد. همواره به برادران سفارش می‌کرد که نسبت به رزمندگان احترام قائل شوند و همیشه خودشان را نسبت به آنها بدهکار بدانند و یقین داشته باشند که آنها حق بزرگی بر گردن ما دارند.

شیفتگی و محبت ویژه‌ای به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) داشت. با شناختی که از ولایت فقیه داشت از صمیم قلب به امام خمینی(ره) عشق می‌ورزید. با قبلی مملو از اخلاص، ایمان و علاقه از دستورات و فرامین آن حضرت تبعیت می‌نمود. به دقت پیامها و سخنرانیهای ایشان را گوش می‌داد و سعی می‌کرد که همان را ملاک عمل خود قرار دهد و از حدود تعیین شده به هیچ وجه تجاوز نکند. می‌گفت:

ما چشم و گوشمان به رهبر است، تا ببینیم از آن کانون و مرکز فرماندهی چه دستوری می‌رسد، یک جان که سهل است، ای کاش صدها جان می‌داشتیم و در راه امام فدا می‌کردیم.

او در سخت‌ترین مراحل جنگ با عمل به گفته‌های حضرت امام خمینی(ره) خدمات بزرگی به جبهه‌ها کرد.

حفظ اموال بیت‌المال برای شهید زین‌الدین از اهمیت خاصی برخوردار بود. همواره در مسئولیت و جایگاهی که قرار داشت نهایت دقت خود را به کار می‌برد تا اسراف و تبذیر نشود. بارها می‌گفت:

در مقابل بیت‌المال مسئول هستیم.

در استفاده از نعمتهای الهی و حتی غذای روزمره میانه‌روی می‌کرد.

او خود را آماده رفتن کرده بود و همواره برای کم کردن تعلقات مادی تلاش می‌کرد. ایثار و فداکاری او در تمام زمینه‌ها، بیانگر این ویژگی و خصوصیتش بود.

برای اخلاص و تعهد آن شهید کمتر مشابهی می‌توان یافت.

او جز به اسلام و انجام تکلیف الهی خود نمی‌اندیشید. در مناجات و راز و نیازهایش این جمله را بارها تکرار می‌کرد:

ای خدا! این جان ناقابل را از ما قبول بفرما و در عوض آن، فقط اسلام را پیروز کن.

از آنجا که برادران، ایشان را به عنوان الگویی برای خود قرار داده بودند، سعی می‌کردند اخلاق و رفتارشان مثل ایشان باشد.

او شخصیتی چند بعدی داشت: شخصیتی پرورش یافته در مکتب انسان ساز اسلام. خیلی‌ها شیفته اخلاق، رفتار، مدیریت و فرماندهی او بودند و او را یک برادر بزرگتر و معلم اخلاق می‌دانستند. زیرا او قبل از آنکه لشکر را بسازد، خود را ساخته بود.

اخلاق و رفتار او باتوجه به اقتضای مسئولیتهای نظامی‌اش که دارای صلابت و قدرت خاصی بود، زمانی که با بسیجیان مواجه می‌شد برادری صمیمی و دلسوز برای آنها بود.

شهید مهدی زین‌الدین در زمینه تربیت کادرهای پرتوان برای مسئولیتهای مختلف لشکر به گونه‌ای برنامه‌ریزی کرده بود که در واحدهای مختلف، حداقل سه نفر در راس امور و در جریان کارها باشند. می‌گفت:

من خیالم از لشکر راحت است. اگر چند ماه هم در لشکر نباشم مطمئنم که هیچ مسئله‌ای به وجود نخواهد آمد.

در کنار این بزرگوار صدها انسان ساخته شدند، زیرا رفتار و صحبتهایش در عمق جان نیروهای رزمنده می‌نشست. بارها پس از سخنرانی، او را در آغوش خویش می‌کشیدند و بر بالای دستهایشان بلند می‌کردند.

او یکی از فرماندهان محبوب جبهه‌ها به شمار می‌آمد. فرماندهی که نور معرفت، تقوا، صبر و استقامت سراسر وجودش را فراگرفته بود و این نورانیت به اطرافیان نیز سرایت



خرید و دانلود مقاله درمورد زندگینامه شهید زین الدین


مقاله درباره سلطان العلما بهاء ولد و تولد جلال الدین محمد مولوی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

فهرست مطالب

مولوی

1-سلطان العلما بهاء ولد و تولد جلال الدین محمد مولوی

2-اقامت در لارنده و ازدواج مولوی

3-رحلت مولوی

4-وصیت مولوی

دانستنی هایی درباره ی جهان

1-حشرات

2-زندگی اسرار آمیز عنکبوت

3-سودمندی زنبورها

4- جنگ مورچگان

5-ریز نقش ترین نشخوار کننده

تهیه کنندگان:

زهرا جعفری

زهرا فتاحی

کلاس:

سوم B

دبیر مربوطه:

سرکار خانم زنگنه مطلق

ترم اول سال 1383

تحقیق:

زندگی مولوی، دانستنیهایی درباره ی جهان

منابع و مآخذ:

زندگی مولوی نویسنده:منوچهر ترابی

دانستنی هایی درباره ی جهان جلد چهارم وپنجم

مترجمین:جمشید مهر پویا،بهرام همایون،منصور وخشوری،

بهناز وکیلی، منصوره یعقوبی.

سلطان العلما بهاء ولد و تولد جلال الدین محمد مولوی

بهر صورت بهاء ولد پسر حسین خطیبی در سال‹‹546››یا‹‹542›› هجری قمری در بلخ خراسان آنزمان متولد شد. خانواده ای مورد توجه خاص وعام و نه بی بهره از مال ومنال و همه ی شرایط محیای ساختن انسانی متعالی. کودکی را پشت سر می گذارد و در هنگامه بلوغ انواع علوم وحکم را فرا می گیرد. گویند در محروسه بلخ از اقصای خراسان فتاوی مشکل می آورند و او را از بیت المال سهمی معین بود که به امر شریعت در آنجا مصرف می کرد و هرگز از وقف، چیزی تصرف نکرد ودر لباس علما بود.گویند او با دختر فردوس خاتون ازدواج می کند، که برخی به علت اشکال زمانی در این ازدواج شک نموده اند.

او برای دومین بار به گفته ای ازدواج می کند. همسر او بی بی علوی یا مؤمنه خاتون است که او را از خاندان فقیهان و سادات سرخسی می دانند.

از این بانو، علاءالدین محمددر سال602 و جلال الدین محمد در سال 604 روز ششم ربیع الاول هجری قمری متولد شدند البته نظر به اینکه مولوی در آثار خود اشاره به فتح سمرقند که در سال 604 تا609 توسط خوارزمشاه انجام شده می کند و این را از مشاهدات خود می داند، نشان دهنده این است که او قبل از سال 604 باید متولد شده باشد، که البته به غیر از این تاریخ جایی تولد اورا سال دیگری ذکر نکرده اند.



خرید و دانلود مقاله درباره سلطان العلما بهاء ولد و تولد جلال الدین محمد مولوی


مقاله درباره زندگینامه جلال الدین رومی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

زندگینامه جلال الدین رومی

نوشته هلموت ریتر

جلال الدین بن بهاء‌الدین سلطان العلماء ولد بن حسین بن احمد خطیبی، مشهور به مولانا، شاعر ایرانی وموسس طریقت درویشان مولویه( که نامش را از مولانا گرفته است) در تاریخ ربیع الاول 604/30 سپتامبر 1207 م در بلخ به دنیا آمد، در پنجم جمادی الاخر سال 672 /1273 م در قونیه درگذشت.دلایلی که در نفی تاریخ تولد مذکور، پیش نهاده اند (از جمله از سوی عبدالباقی گولپینارلی در مولانا جلال الدین ) معتبر نیست. پدر او که خطبه ها ومواعظش محفوظ مانده و به چاپ رسیده است (معارف، مجموعه مواعظ وسخنان سلطان العلما بهاء‌الدین محمد بن حسین خطیبی بلخی مشهور به بهاءولد، به اهتمام بدیع الزمان فروزانفر، تهران 1333 ش) خطیبی در بلخ بود. این اقوال که شجره النسب او به ابوبکر می رسد، ومادرش دختر خوارزمنشاه علاء الدین محمد بوده است (افلاکی در مناقب العارفین، ص 8-9) بی اساس است.

(فروزانفر ، در یغما ،شماره 12 ، سال 1338 ، ص 164.احمد افلاکی، مناقب العارفین، به کوشش تحسین یازیجی، آنکارا 1953، پیشگفتار ص 44).

در سال 62 ق این خانواده به درخواست امیر سلجوقی علاء الدین کیقباد به قونیه نقل مکان کرد، و بهاء الدین ولد در 18 ربیع الثانی سال 628 ق در همانجا درگذشت (مناقب العارفین ، 1/32 ،56) یک سال پس از درگذشت او ،یکی از شاگردان ومرید پیر او به نام برهان الدین محقق ، به قونیه آمد که استاد و مراد پیشینش را ملاقات کند ولی از درگذشت او با خبر شد. جلال الدین تا پایان حیات سید برهان الدین که نه سال بعد درگذشت، مرید او شد. قبر او در قیصریه است. به گفته افلاکی ، جلال الدین پس از ورود سید به حلب و دمشق، برای تکمیل تحصیلاتش به آنجا رفت. برهان الدین این نکته را او در میان گذاشت که پدرش علاوه بر علوم ظاهری، معرفت دیگری هم داشت که جز طریق تجربه واحوال باطنی قابل حصول نیست. پس ازوفات برهان الدین ،جلال الدین به مدت پنج سال تنها بود. در 26 جمادی الاخر سال 642 ق درویشی سرگشته و آوا به نام شمس الدین محمد تبریزی به قونیه آمد، و در کاروانسرای تاجران شکر سکنا گزید.

چنانکه از غزلهای بیشمار دیوان کبیر بر می آید، او فردی انساندوست، و به دور از تعصب و دارای شخصیتی بسیار عاطفی است که به سرعت شور وهیجان می یابد آتش درون خود را با رقص و سماع فرو می نشاند.این نکته که آیا اندیشه های دینی را چیزی اصیل وعلاوه بر پارسایی عرفانی عام روزگارش دربر داشته یا نه باید از تجزیه تحلیل آثارش استنباط شود. آثار او از این قرار است:

1)دیوان مشتمل بر غزلیات و رباعیات. در این دیوان ابیات یونانی و ترکی هم آمد است که حاکی از سروکارداشتن با بخشهایی از عامه مردم، و نیز با اقلیتهای غیرمسلمان در قونیه است.تخلص مولانا خاموش است. بعدها این تخلص با شمس تبریز جانشین شده است. در بعضی غزلها هم نام صلاح الدین به عنوان تخلص آمده است. پیشین دیوان را کنار زده است تاکنون از این تصحیح و طبع 3 مجلد انتشار یافته است.

2)مثنوی معنوی منظومه ای تعلیمی به شیوه مثنوی ( هر بیت دارای قافیه ای مستقل مجعول و منسوب است الهامبخش سرایش این منظومه بلند حسام الدین چلبی بوده که به مولانا پیشنهاد



خرید و دانلود مقاله درباره زندگینامه جلال الدین رومی