لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 2 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دکتر ابوالحسن شیخ
در گذشت دانشمند گرانقدر دکتر ابوالحسن شیخ پدر علم شیمی نوین ایران (1376ش.)
استاد دکتر ابولحسن شیخ در سال 1286ش. در تهران در خاندانی مذهبی به دنیا آمد. پدرش مرحوم دکتر محمد شیخ معروف به احیاء الملک از نوادگان علامه بزرگوار شیخ حر عاملی صاحب کتاب گران سنگ وسایل الشیعه متوفی 1104 ق. بود وی پس از اتمام دوره ابتدایی و متوسطه وارد مدرسه صنعتی ایران و آلمان شد و در رشته شیمی و داروسازی به تحصیل ادامه داد. سپس در 20 سالگی به همراه نخستین گروه دانش آموزان ایرانی برای ادامه تحصیل عازم آلمان گردید تا این که اقامتی 8 ساله موفق شد تا به عنوان اولین ایرانی دکترای شیمی دریافت کند. دکتر ابوالحسن شیخ سپس به کشور بازگشت و به تدریس همت گماشت او در مدت 32 سال تدریس صدها نفر از دانشجویان را در این رشته تربیت نمود و در سال 1322 نقش مهمی در تأسیس دانشکده علوم دانشگاه تهران ایفا کرد. دکتر شیخ در سال 1322 به نمایندگی از سوی آیت الله کاشانی در کنفرانس اسلامی بیت المقدس شرکت کرد و در سال 1365 باز نشسته شد وی همواره به مطالعه کتابهای دینی و عرفانی اشتغال داشت و در تربیت دینی خود و اطرافیان می کوشید و همچنین سالیان بسیار از محضر عرفان و اخلاق بزرگان بهره مند گردید از این دانشمند بر جسته که به عنوان بنیانگذار و پدر علم نوین شیمی ایران یاد می شود تألیفاتی به جای مانده که تئوریهای شیمی آلی در 2 جلد و عملیات شیمی آلی در 2 جلد و... از آن جمله اند سرانجام این دانشمند گرانمایه در ساعات آغازین سال 1377 ش. در 90 سالگی چشم از جهان فرو بست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
سالنامه
در گذشت دانشمند گرانقدر دکتر ابوالحسن شیخ پدر علم شیمی نوین ایران (1376ش.)
استاد دکتر ابولحسن شیخ در سال 1286ش. در تهران در خاندانی مذهبی به دنیا آمد. پدرش مرحوم دکتر محمد شیخ معروف به احیاء الملک از نوادگان علامه بزرگوار شیخ حر عاملی صاحب کتاب گران سنگ وسایل الشیعه متوفی 1104 ق. بود وی پس از اتمام دوره ابتدایی و متوسطه وارد مدرسه صنعتی ایران و آلمان شد و در رشته شیمی و داروسازی به تحصیل ادامه داد. سپس در 20 سالگی به همراه نخستین گروه دانش آموزان ایرانی برای ادامه تحصیل عازم آلمان گردید تا این که اقامتی 8 ساله موفق شد تا به عنوان اولین ایرانی دکترای شیمی دریافت کند. دکتر ابوالحسن شیخ سپس به کشور بازگشت و به تدریس همت گماشت او در مدت 32 سال تدریس صدها نفر از دانشجویان را در این رشته تربیت نمود و در سال 1322 نقش مهمی در تأسیس دانشکده علوم دانشگاه تهران ایفا کرد. دکتر شیخ در سال 1322 به نمایندگی از سوی آیت الله کاشانی در کنفرانس اسلامی بیت المقدس شرکت کرد و در سال 1365 باز نشسته شد وی همواره به مطالعه کتابهای دینی و عرفانی اشتغال داشت و در تربیت دینی خود و اطرافیان می کوشید و همچنین سالیان بسیار از محضر عرفان و اخلاق بزرگان بهره مند گردید از این دانشمند بر جسته که به عنوان بنیانگذار و پدر علم نوین شیمی ایران یاد می شود تألیفاتی به جای مانده که تئوریهای شیمی آلی در 2 جلد و عملیات شیمی آلی در 2 جلد و... از آن جمله اند سرانجام این دانشمند گرانمایه در ساعات آغازین سال 1377 ش. در 90 سالگی چشم از جهان فرو بست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 145
در صفت بهار و مدح ابوالحسن
نوبهار آمد و آورد گل و یاسمنا باغ همچون تبت و راغ بسان عدنا
سجع متوازی
آسمان خیمه زد از بیرم و دیبای کبود میخ آن خیمه ستاک سمن و نسترنا
نام گلها تناسب دارد.
کبک ناقوس زن و شارک سنتور زنست فاخته نای زن و بط شده طنبور زنا
استعاره
پردة راست زند نارو بر شاخ چنار پردة باده زند قمری بر نارونا
استعاره
پوپوک پیکی نامه زده اندر سر خویش نامه گه باز کند، گه شکند برشکنا
تشبیه
نرگس تازه چو چاه ذقنی شد بمثل گر بود چاه ز دینار و ز نقره ذَقنا
تشبیه مشروط
چونکه زرّین قدحی در کف سیمین صنمی یا درخشنده چراغی بمیان پَرنا
تشبیه مرکب
وان گل سوسن مانندة جامی ز لبن ریخته مُعصَفرِ سوده میان لَبنا
جناس زائد
سال امسالین نوروز طربناکترست پار و پیرار همیدیدم، اندوهگنا
جناس زائد مکرر
دیوان، صص 1 و2
*********
همی ریزد میان باغ، لؤلؤها به زنبرها همی سوزد میان راغ، عنبرها به مجمرها
سجع متوازی
زقَرقوبی بصحراها، فرو افکنده بالشها زبوقلمون بوادیها، فرو گسترده بسترها
استعاره
زده یاقوت رُمّانی، بصحراها به خرمنها فشانده مشک خرخیزی، ببستانها به زنبرها
استعاره
شکفته لالة نعمان، بسان خوب رخساران بمشک اندر زده دلها، بخون اندر زده سرها
تشبیه
چو حورانند نرگسها، همه سیمین طبق بر سر نهاده بر طبقها بر ز زرّ ساو ساغرها
تشبیه
بسان فالگویانند مرغان بر درختان بر نهاده پیش خویش اندر، پر از تصویر دفترها
استعاره از برگها
عروسانند پنداری بگرد مرز، پوشیده همه کفها بساغرها، همه سرها به افسرها
مصرع دوم استعاره دارد
زمین محراب داوودست، از بس سبزه، پنداری گشاده مرغکان بر شاخ چون داوود حنجرها
تلمیح دارد
خداوندیکه ناظم اوست، چون خورشید رخشنده زمشرقها بمغربها، زخاورها بخاورها
تشبیه- مصرع دوم کنایه از همة جهان
مه و خورشید سالاران گردون، اندرین بیعت نشستستند یکجا و نبشتستند محضرها
استعاره
فریش آن منظر میمون و آن فرخنده تر مخبر که منظرها ازوخوارند و درعارند مخبرها
جناس زائد
بهار نصرت و مجدی و اخلاقت ریاحینها بهشت حکمت وجودی وانگشتانت کوثرها
تنسیق صفات
بود آهنگ نعمتها، همه ساله بسوی تو بود آهنگ کشتیها، همه ساله بمعبرها
سجع متوازن
کف رادتو بازست و فرازست اینهمه کفها دربارت گشاده ست وببسته ست اینهمه درها
تضاد
بپیروزی و بهروزی، همی زی با دل افروزی بدولتهای ملک انگیز و بخت آویز اخترها
تأیید و موازنه
دیوان، صص 2 و 3 و 4
*********
چو از زلف شب باز شد تابها فرو مرد قِندیل محرابها
استعاره
سپیده دم، از بیم سرمای سخت بپوشید بر کوه سِنجابها
استعاره
ابر زیر و بم شعرا عَشیّ قیس همی زد زننده به مضرابها
استعاره
«و کأس شربتُ علی لَذّه و اُخری تداویتُ منها بها»
ملمع
«لکی یَعلم النّاسُ انّی امرؤٌ اخذتُ المعیشهَ مِن بابها».
ملمع
دیوان، صص 4 و 5
*********
غرابا مزن بیشتر زین نعیقا که مهجور کردی مرا از عشیقا