زی زی فایل

دانلود فایل

زی زی فایل

دانلود فایل

لعاب و سفال و رنگ آمیزی آن 115 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 117

 

مقدمه

رنگ آمیزی در میان مردم فلات ایران سابقه ای دراز دارد. اگر اینک زمان شروع آن را (در گذشته‌ی دور) ندانیم و نتوانیم نخستین جماعتی از این فلات را که بکار رنگ آمیزی پرداخته اند بشناسیم. باری به این می توانیم توجه داشته باشیم که «گل اخرا»‌ی سرخ و زردی که در باستان که در باستان بکار تهیه‌ی ظروف سفالین می رفته، و یا گل تیره‌ای که از آن ظرف سفالی یکپارچه سیاه می ساخته اند چشم جماعات اولیه را با ظروف یکپارچه رنگین طبیعی آشنا کرده بوده است.

خاصه که با استفاده از آتش، ظروف گلی پخته به صورت سفال در می آمده و در مجاورت درجات مختلف حرارت آفتاب و آتش، کم رنگ و پررنگ می شده است و رنگ آمیزی نویی در برابر چشمان مردم قرار می گرفته و الهام بخش سلیقه ها می گردیده است.

شاید برخورد به گیاهانی که دارای مواد و مایعات رنگین بوده اند، یکی از وسائل رنگ آمیزی پاره ای از لوازم زندگانی (چون رنگین کردن بافته های اولیه) بوده باشد.

برخورد به خاک های معدنی «گچ و آهک» و همچنین گل اخرا قرمز که با آنها دیوار کومه ها را می آلودند، و آنها را سفید یا قرمز می‌نمودند، شاید که شروع رنگ آمیزی ای بوده باشد که دیرتر زمینه‌ی وسیعی یافته است.

چند زمان طول کشیده تا توفیقی در این راه حاصل شده معلوم نیست زیرا برخورد تصادفی به ماده‌ی رنگین گیاهی یا معدنی و دانستن اینکه عصاره‌ی گیاه «اوسکوتی» زرد لیمویی خوشرنگ به دست می دهد یا از برگ درخت «کول» رنگ مشکی روشن و از پوست تنه‌ی درخت گردو، رنگ مشکلی خوشرنگ به دست می آید، یا گیاهانی که بر سر خود قرمز دانه دارند و رنگ قرمز آنها در مجاورت هوا و آفتاب تیره می شود، و یا برخورد به سنگ منگنز و دریافت خاصیت رنگین آن که مخلوطش با آب و رسیدن گرما به آن، رنگ تیره ای به دست می دهد، قاعدتاً با دنیای آنروز وقت زیادی برای تجربه اندوختن لازم داشته است.

در فلات ایران، همه‌ی ظروف سفالین مکشوفه از نقاط باستانی (که دارای نقوش تیره هستند) با کمک سنگ منگنز منقش و مزین شده اند.

نقش بندی بر روی ظروف سفالین هنوز در بلوچستان معمول است و کوزه گران روستای «کلپورکان» از همین سنگ منگنز استفاده می‌کنند. تماس دائم با طبیعت اطراف و مدافعه بر روی مواد و امکاناتی که در حوالی محل سکنای جماعات بدوی وجود داشته، آدمی را برای توجه به خاصیت مواد، کنجکاو می کرده است.

برخورد آنان به براده های فلزات (که احیاناً در دسترس آنان بوده) چون مس، قلع و سرب، یا «کوبالت» (سنگ لاجورد) و سنگ چخماق و گوگرد، و اندیشمندی در اینکه براده ها را می توان با سنگ به صورت نرمی سائید و آنها را خمیر مایه کرده بکار برد، شاید برداشتهایی اولیه برای تهیه رنگ های لعابی باشد که در هزاره‌ی سوم پیش از میلاد در ایران زمین به ثمر رسیده است.

زنگار مس، رنگ سبز فیروزه ای میداده، سنگ چخماق و سرب، رنگی در زمینه‌ی زرد ایجاد می کرده، سرب و منگنز و سنگ چخماق،‌ رنگی قهوه ای ساخته است. این گیاه «اوشنان» که گیاه سرزمین های شوره‌زار و کویری است و به «زاج سیاه» یا سود معروف است از چه زمانی در کار لعاب سازی برای ظروف سفالی بکار گرفته شده است، معلوم نیست.

ظروف لعابی رنگین

در شروع به لعابکاری، و در مراحل ابتدائی گرچه قشری از لعاب روی سفال ها را می پوشانده است ولی بدیهی است که آشنایی به مراتب کم رنگی و پر رنگی رنگ های لعابی یا نتیجه‌ی ترکیب آنها (به کمک رنگ های معدنی) به تدریج و در طی زمانه‌ها دست داده است و بعلاوه، توجه به میزان حرارت لازم، خود عملی است که در گذشته معیاری نداشت و لعاب‌کاری روی تجزیه‌ی شخصی به آن توجه یافته و چه بسا که حرارت اندکی بیش از حد لزوم، سبب پر رنگ شدن، یا حرارت کمتری باعث خامی رنگ می شده است. بنابراین، رنگ های لعابی در آن زمان برحسب میزان تابش آتشی که اغلب، اختیار آن از عهده خارج می شد به دست می آمد و فقط توجه و مهارت لعابکار می‌توانست تا حدی از روی پیش‌بینی‌های به دست آمده از تجربه، رنگ‌های لعابی نزدیک به دلخوه را باعث شود.

بنابراین، می توان دریافت چه بسا که با در نظر داشتن نسبت اختلاط رنگ ها، بر اثر غفلت از میزان تابش آتش و توجه نداشتن به افزایش و یا کاهش هیمه‌های کوره، نتیجه‌ی کار، رضایت بخش نمی‌شده و چه بسا که بر حسب تصادف، رنگ های لعابی از کار، خوب در می آمده است.

علاوه بر پاره سفال هایی که در کشور ما یافت شده است می توان به پاره سفال های



خرید و دانلود  لعاب و سفال و رنگ آمیزی آن 115 ص


لعاب و سفال و رنگ آمیزی آن 115 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 119

 

مقدمه

رنگ آمیزی در میان مردم فلات ایران سابقه ای دراز دارد. اگر اینک زمان شروع آن را (در گذشته‌ی دور) ندانیم و نتوانیم نخستین جماعتی از این فلات را که بکار رنگ آمیزی پرداخته اند بشناسیم. باری به این می توانیم توجه داشته باشیم که «گل اخرا»‌ی سرخ و زردی که در باستان که در باستان بکار تهیه‌ی ظروف سفالین می رفته، و یا گل تیره‌ای که از آن ظرف سفالی یکپارچه سیاه می ساخته اند چشم جماعات اولیه را با ظروف یکپارچه رنگین طبیعی آشنا کرده بوده است.

خاصه که با استفاده از آتش، ظروف گلی پخته به صورت سفال در می آمده و در مجاورت درجات مختلف حرارت آفتاب و آتش، کم رنگ و پررنگ می شده است و رنگ آمیزی نویی در برابر چشمان مردم قرار می گرفته و الهام بخش سلیقه ها می گردیده است.

شاید برخورد به گیاهانی که دارای مواد و مایعات رنگین بوده اند، یکی از وسائل رنگ آمیزی پاره ای از لوازم زندگانی (چون رنگین کردن بافته های اولیه) بوده باشد.

برخورد به خاک های معدنی «گچ و آهک» و همچنین گل اخرا قرمز که با آنها دیوار کومه ها را می آلودند، و آنها را سفید یا قرمز می‌نمودند، شاید که شروع رنگ آمیزی ای بوده باشد که دیرتر زمینه‌ی وسیعی یافته است.

چند زمان طول کشیده تا توفیقی در این راه حاصل شده معلوم نیست زیرا برخورد تصادفی به ماده‌ی رنگین گیاهی یا معدنی و دانستن اینکه عصاره‌ی گیاه «اوسکوتی» زرد لیمویی خوشرنگ به دست می دهد یا از برگ درخت «کول» رنگ مشکی روشن و از پوست تنه‌ی درخت گردو، رنگ مشکلی خوشرنگ به دست می آید، یا گیاهانی که بر سر خود قرمز دانه دارند و رنگ قرمز آنها در مجاورت هوا و آفتاب تیره می شود، و یا برخورد به سنگ منگنز و دریافت خاصیت رنگین آن که مخلوطش با آب و رسیدن گرما به آن، رنگ تیره ای به دست می دهد، قاعدتاً با دنیای آنروز وقت زیادی برای تجربه اندوختن لازم داشته است.

در فلات ایران، همه‌ی ظروف سفالین مکشوفه از نقاط باستانی (که دارای نقوش تیره هستند) با کمک سنگ منگنز منقش و مزین شده اند.

نقش بندی بر روی ظروف سفالین هنوز در بلوچستان معمول است و کوزه گران روستای «کلپورکان» از همین سنگ منگنز استفاده می‌کنند. تماس دائم با طبیعت اطراف و مدافعه بر روی مواد و امکاناتی که در حوالی محل سکنای جماعات بدوی وجود داشته، آدمی را برای توجه به خاصیت مواد، کنجکاو می کرده است.

برخورد آنان به براده های فلزات (که احیاناً در دسترس آنان بوده) چون مس، قلع و سرب، یا «کوبالت» (سنگ لاجورد) و سنگ چخماق و گوگرد، و اندیشمندی در اینکه براده ها را می توان با سنگ به صورت نرمی سائید و آنها را خمیر مایه کرده بکار برد، شاید برداشتهایی اولیه برای تهیه رنگ های لعابی باشد که در هزاره‌ی سوم پیش از میلاد در ایران زمین به ثمر رسیده است.

زنگار مس، رنگ سبز فیروزه ای میداده، سنگ چخماق و سرب، رنگی در زمینه‌ی زرد ایجاد می کرده، سرب و منگنز و سنگ چخماق،‌ رنگی قهوه ای ساخته است. این گیاه «اوشنان» که گیاه سرزمین های شوره‌زار و کویری است و به «زاج سیاه» یا سود معروف است از چه زمانی در کار لعاب سازی برای ظروف سفالی بکار گرفته شده است، معلوم نیست.

ظروف لعابی رنگین

در شروع به لعابکاری، و در مراحل ابتدائی گرچه قشری از لعاب روی سفال ها را می پوشانده است ولی بدیهی است که آشنایی به مراتب کم رنگی و پر رنگی رنگ های لعابی یا نتیجه‌ی ترکیب آنها (به کمک رنگ های معدنی) به تدریج و در طی زمانه‌ها دست داده است و بعلاوه، توجه به میزان حرارت لازم، خود عملی است که در گذشته معیاری نداشت و لعاب‌کاری روی تجزیه‌ی شخصی به آن توجه یافته و چه بسا که حرارت اندکی بیش از حد لزوم، سبب پر رنگ شدن، یا حرارت کمتری باعث خامی رنگ می شده است. بنابراین، رنگ های لعابی در آن زمان برحسب میزان تابش آتشی که اغلب، اختیار آن از عهده خارج می شد به دست می آمد و فقط توجه و مهارت لعابکار می‌توانست تا حدی از روی پیش‌بینی‌های به دست آمده از تجربه، رنگ‌های لعابی نزدیک به دلخوه را باعث شود.

بنابراین، می توان دریافت چه بسا که با در نظر داشتن نسبت اختلاط رنگ ها، بر اثر غفلت از میزان تابش آتش و توجه نداشتن به افزایش و یا کاهش هیمه‌های کوره، نتیجه‌ی کار، رضایت بخش نمی‌شده و چه بسا که بر حسب تصادف، رنگ های لعابی از کار، خوب در می آمده است.

علاوه بر پاره سفال هایی که در کشور ما یافت شده است می توان به پاره سفال های



خرید و دانلود  لعاب و سفال و رنگ آمیزی آن 115 ص


اصول رنگ آمیزی در نقشه فرش

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

وزارت علوم و تحقیقات و فناوری

 

مؤسسۀ آموزش عالی جهاد دانشگاهی استان یزد

دانشکدۀ هنر اردکان

موضوع تحقیق:

اصول رنگ آمیزی در نقشۀ فرش

استاد مربوطه:

جناب آقای طباطبایی

تهیه و تنظیم:

آزاده شعبانی

زمستان 87

اصول رنگ آمیزی در نقشه فرش

مقدمه

از روزگاران گذشته تا کنون، فرش ایرانی آیینه تمام نمایی فرهنگ و هنر اصیل ایران بوده است این هنر و صنعت با همه زیبائیها و ظرافت طرح، بافت و رنگ، انچنان در عرصه جهانی شناخته شده دارای اعتبار است که هم به عنوان سمبل هنر ایران شناخته شده و هم اولین کالای صادراتی غیر نفتی کشور به شمار می رود. برای حفظ این موقعیت و ارتقاء آن باید دست اندرکاران تولید فرش به موارد اساسی تولید توجه نمایند. می دانیم که مهمترین عوامل تولید فرش عبارتند از: طراح، نقشه کش، بافنده و پرداختکار است که باید همگی در یک تلاش با هدف و با برنامه و با یک مدیریت قوی کار تولید فرش را انجام دهند از جمله مهمترین مراحل تولید فرش که جنبه زیر بنایی دارد مرحله نقشه کشی است . زیرا اغلب بافنده ها، هنر خلاقیت خود را با استفاده از نقشه های اصیل، زیبا و بدون عیب به نمایش می گذارند.

بنابراین هنر نقشه کشی دارای جایگاه پیژه ای در فرایند تولید فرش است. در تولید فرش کار یک نقاش به همان اندازه مهم و کلیدی است که نحوه صحیح بافتن یک بافنده از روی نقشه.

اگر نقاش اصول نقشه کشی را به طور صحیح برروی طرح اولیه خوب پیاده کند چنانچه طرح نقشه نیز ایرادهایی داشته باشد با تلاش و هنر نمایی نقاش، آن ایراد ها به چشم نخواهد آمد. البته عکس این کار نیز صادق است. یک نقاش باید به کارش تسلط و مهارت کافی داشته و بروی طرحهای اصیل کار کند. او باید به طرح فرش مکان بافت و سنتهای رایج منطقه و ... آشنایی و شناخت و دقت کافی داشته باشد. در حقیقت دانش کافی داشته باشد. دقت و مهارت در طراحی و نقشه کشی فرش از ارکان اصلی تولید فرش با کیفیت بالا و اصیل به شمار می رود.

اهمیت رنگ آمیزی در فرش

یکی از اساسی ترین و مهمترین رشته های رایج در کار تولید فرش، رنگ آمیزی و نقطه چینی فرش است.

یک نقاش فرش که در امر رنگ زنی و کار پخش رنگ فعالیت می کند نه تنها باید با کل ریزه کاریهای موجود در این رشته آشنا باشد.

بلکه در خصوص شناخت رنگها و هماهنگی رنگها( هارمونی رنگ) و کنتراست رنگ( تضاد)

و ویژگیهای موجود در رابطه بین رنگها مانند رنگهای مکمل، رنگهای سرد، رنگهای گرم و غیره اطلاعات کافی و لازم داشته باشد.



خرید و دانلود  اصول رنگ آمیزی در نقشه فرش


رنگ آمیزی staining

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

رنگ آمیزی , staining

به افتخار آقای رومانوسکی romanowskyرنگ رایت ( wrigth-stian) ورنگ گیمسا (GIMSA-Stian) و.... بنام رنگهای رومانوسکی نامگذاری شدند.

رنگ رایت ( wrigth-stian)

این رنگ دارای I - رنگینه های اسیدی مثل ائوزین و II- رنگینه های بازی یا قلیائی مثل متیلن بلو (آبی متیلن) میبا شد.

*به عنوان یک اصل یا ویژگی*

_اجزا وساختمانهای اسیدی سلولها رنگهای قلیائی را می پذیرند لذا این ساختمانها را بازوفیلیک

(قلیا دوست) دوستار مواد بازی گویند,مثل هسته سلول که در این رنگ آمیزی آبی رنگ میشود.

_اجزا وساختمانهائی که فقط رنگینه های اسیدی را بخود راه میدهند اسیدوفیلیک (اسید دوست)یا

ائوزینوفیلیک(ائوزین دوست) می نامند.این اجزا که در سیتو پلاسم بعضی سلولها قرار دارند با این رنگ آمیزی قرمز رنگ میشوند

_اجزاوساختمانهائی که ترکیبی ازدو رنگینه هم رنگینه اسیدی هم رنگینه بازی را به خود راه میدهند نوتروفیلیک(خنثی دوست )می نامند.

بهترین رنگ برای رنگ آمیزی گسترش خونی رنگ رایت و( رنگ رایت+ گیمسا) است .

رنگ آمیزی گیمسا با توجه مشکلات وعیوبی که برای آن ذکر میشود هنوز به عنوان رنگ آمیزی روتین ومعمول آزمایشگاهها از آن استفاده می شود .



خرید و دانلود  رنگ آمیزی  staining


تحقیق در مورد لعاب و سفال و رنگ آمیزی آن 115 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 117

 

مقدمه

رنگ آمیزی در میان مردم فلات ایران سابقه ای دراز دارد. اگر اینک زمان شروع آن را (در گذشته‌ی دور) ندانیم و نتوانیم نخستین جماعتی از این فلات را که بکار رنگ آمیزی پرداخته اند بشناسیم. باری به این می توانیم توجه داشته باشیم که «گل اخرا»‌ی سرخ و زردی که در باستان که در باستان بکار تهیه‌ی ظروف سفالین می رفته، و یا گل تیره‌ای که از آن ظرف سفالی یکپارچه سیاه می ساخته اند چشم جماعات اولیه را با ظروف یکپارچه رنگین طبیعی آشنا کرده بوده است.

خاصه که با استفاده از آتش، ظروف گلی پخته به صورت سفال در می آمده و در مجاورت درجات مختلف حرارت آفتاب و آتش، کم رنگ و پررنگ می شده است و رنگ آمیزی نویی در برابر چشمان مردم قرار می گرفته و الهام بخش سلیقه ها می گردیده است.

شاید برخورد به گیاهانی که دارای مواد و مایعات رنگین بوده اند، یکی از وسائل رنگ آمیزی پاره ای از لوازم زندگانی (چون رنگین کردن بافته های اولیه) بوده باشد.

برخورد به خاک های معدنی «گچ و آهک» و همچنین گل اخرا قرمز که با آنها دیوار کومه ها را می آلودند، و آنها را سفید یا قرمز می‌نمودند، شاید که شروع رنگ آمیزی ای بوده باشد که دیرتر زمینه‌ی وسیعی یافته است.

چند زمان طول کشیده تا توفیقی در این راه حاصل شده معلوم نیست زیرا برخورد تصادفی به ماده‌ی رنگین گیاهی یا معدنی و دانستن اینکه عصاره‌ی گیاه «اوسکوتی» زرد لیمویی خوشرنگ به دست می دهد یا از برگ درخت «کول» رنگ مشکی روشن و از پوست تنه‌ی درخت گردو، رنگ مشکلی خوشرنگ به دست می آید، یا گیاهانی که بر سر خود قرمز دانه دارند و رنگ قرمز آنها در مجاورت هوا و آفتاب تیره می شود، و یا برخورد به سنگ منگنز و دریافت خاصیت رنگین آن که مخلوطش با آب و رسیدن گرما به آن، رنگ تیره ای به دست می دهد، قاعدتاً با دنیای آنروز وقت زیادی برای تجربه اندوختن لازم داشته است.

در فلات ایران، همه‌ی ظروف سفالین مکشوفه از نقاط باستانی (که دارای نقوش تیره هستند) با کمک سنگ منگنز منقش و مزین شده اند.

نقش بندی بر روی ظروف سفالین هنوز در بلوچستان معمول است و کوزه گران روستای «کلپورکان» از همین سنگ منگنز استفاده می‌کنند. تماس دائم با طبیعت اطراف و مدافعه بر روی مواد و امکاناتی که در حوالی محل سکنای جماعات بدوی وجود داشته، آدمی را برای توجه به خاصیت مواد، کنجکاو می کرده است.

برخورد آنان به براده های فلزات (که احیاناً در دسترس آنان بوده) چون مس، قلع و سرب، یا «کوبالت» (سنگ لاجورد) و سنگ چخماق و گوگرد، و اندیشمندی در اینکه براده ها را می توان با سنگ به صورت نرمی سائید و آنها را خمیر مایه کرده بکار برد، شاید برداشتهایی اولیه برای تهیه رنگ های لعابی باشد که در هزاره‌ی سوم پیش از میلاد در ایران زمین به ثمر رسیده است.

زنگار مس، رنگ سبز فیروزه ای میداده، سنگ چخماق و سرب، رنگی در زمینه‌ی زرد ایجاد می کرده، سرب و منگنز و سنگ چخماق،‌ رنگی قهوه ای ساخته است. این گیاه «اوشنان» که گیاه سرزمین های شوره‌زار و کویری است و به «زاج سیاه» یا سود معروف است از چه زمانی در کار لعاب سازی برای ظروف سفالی بکار گرفته شده است، معلوم نیست.

ظروف لعابی رنگین

در شروع به لعابکاری، و در مراحل ابتدائی گرچه قشری از لعاب روی سفال ها را می پوشانده است ولی بدیهی است که آشنایی به مراتب کم رنگی و پر رنگی رنگ های لعابی یا نتیجه‌ی ترکیب آنها (به کمک رنگ های معدنی) به تدریج و در طی زمانه‌ها دست داده است و بعلاوه، توجه به میزان حرارت لازم، خود عملی است که در گذشته معیاری نداشت و لعاب‌کاری روی تجزیه‌ی شخصی به آن توجه یافته و چه بسا که حرارت اندکی بیش از حد لزوم، سبب پر رنگ شدن، یا حرارت کمتری باعث خامی رنگ می شده است. بنابراین، رنگ های لعابی در آن زمان برحسب میزان تابش آتشی که اغلب، اختیار آن از عهده خارج می شد به دست می آمد و فقط توجه و مهارت لعابکار می‌توانست تا حدی از روی پیش‌بینی‌های به دست آمده از تجربه، رنگ‌های لعابی نزدیک به دلخوه را باعث شود.

بنابراین، می توان دریافت چه بسا که با در نظر داشتن نسبت اختلاط رنگ ها، بر اثر غفلت از میزان تابش آتش و توجه نداشتن به افزایش و یا کاهش هیمه‌های کوره، نتیجه‌ی کار، رضایت بخش نمی‌شده و چه بسا که بر حسب تصادف، رنگ های لعابی از کار، خوب در می آمده است.

علاوه بر پاره سفال هایی که در کشور ما یافت شده است می توان به پاره سفال های



خرید و دانلود تحقیق در مورد لعاب و سفال و رنگ آمیزی آن 115 ص