لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .PPT ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
قسمتی از متن .PPT :
تعداد اسلاید : 32 اسلاید
روانشناسی مدیریت استراتژیکچالشهای نظری در چگونگی تصمیمگیریهای راهبردی مشاهدات علمی صرفاً یک توضیح مشخص از واقعیت ها نیست هدف اصلی آن این است که یک واقعه را از منظرگاههایی متعدد بنگرد. مقصد عمده آن ملاحظه وقایع و درک این که یک پدیده و یا یک واقعه چگونه به
پدیده و وقایع دیگر ارتباط دارد، می باشد
Alexander Luria, (col 326)
مقدمه
شاید بتوان مقدمه این نگارش را با سئوالات زیر آغاز نمود:
مطالعه توسعه انسان و پرورش روان او بطور علمی یعنی چه؟
با انجام پژوهش های علمی در این راستا به چه نوع علمی دسترسی پیدا می شود؟
وسعت پوشش چنین علمی چقدر است؟
چگونه می توان از آن بهره برداری نمود؟
آیا می توان به تئوریهایی قابل قبول فراتر از جنبه های ملموس علمی دسترسی پیدا نمود؟ بسیاری از مدیران ارشد این تصور را دارند که روانشناسی در حوزه اجرایی و عملیاتی سازمانها که عمدتاً در حوزه مدیریت رفتار سازمانی مطرح می شود کاربرد دارد و در حوزه تصمیم گیری های استراتژیک یا اصلاً جایگاهی ندارد و یا نقش بسیار ناچیزی ایفا میکند. (Hodgkinson 2005) الگوی فرایند پردازش اطلاعات در سایه تفاوت های شناختی ورود نگرش استراتژیک در حوزه مدیریت
استراتژی و مدیریت استراتژیک، مفاهیم و فرایندهای متفاوتی را از زمان حضور در حوزه مدیریت بخود اختصاص داده است که هرمفهوم با تعبیر خاص خود قابل پشتیبانی است. درعین حال در بسیاری از گفتارها و نوشتارها از واژه استراتژی با مفاهیم وسیعتر اشاره می شود بطور نمونه جانسون و شولز (1999) استراتژی را به شرح زیر تعریف می کنند:
" استراتژی عبارت است از سمت حرکت و چارچوب تصمیمات یک سازمان در بلندمدت است که در محیط در حال تغییر منجر به بدست آوردن نتایج مورد نظر سازمان می گردد." هنری مینتزبرگ پا را از این حدود فراتر گذاشته و برای استراتژی پنج مفهوم متفاوت مطرح ساخته و آنها را پنج P نام نهاده است:
استراتژی بعنوان طرح یا برنامه
(plan) Strategy as a
2. استراتژی بعنوان ایجاد خطر برای رقیب
Strategy as a (ploy)
3. استراتژی بعنوان یک جایگاه موقعیت بین سازمان و محیط بیرون سازمان
(position) Strategy as a
4. استراتژی بعنوان یک تصویر
(perspective ) Strategy as a
5. استراتژی بعنوان یک رویه یا سبک
Strategy as a (Pattern)
منشاء ورود مقوله روانشناسی شناخت در حوزه مدیریت استراتژیک محدودهای که گروه در آن شکل گرفته نیروهایی که هویت یک گروه تصمیم گیر استراتژیک را تحت تأثیر قرار می دهد ادعا می شود که در چارچوب ویژگی های چهارگانه زیر تصمیم گیریهای استراتژیک قاعدتاً کاملاً عقلائی هستند.
تصمیم گیران استراتژیک به دنبال به حداکثر رساندن نتایج می باشند آنان می توانند اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری و با وزن دادن به آنها راه کارهای مختلف را جستجو و بهترین راه را بطور عقلائی (Rational) انتخاب نمایند.
محیط کسب و کار پدیده هایی عینی هستند که با روش های تحلیلی دقیقاً قابل اندازه گیری می باشند.
موفقیت استراتژیها کاملاً به برنامه ریزی های دقیق بستگی دارد.
محل اتخاذ تصمیمات استراتژیک در بالاترین سطح سازمانها قرار دارد در حالیکه اجرای است