لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
فصل اول
تاریخچه تصویرسازیتصویرسازی در طول تاریخ چیزی جز روایت گری یا داستان پردازی نبوده است.اما شروع داستان سرایی به صورت مکتوب خود با آغاز تمدن های اسطوره ای و پیدایش اشکال خطوط نوشتاری بوده است که به کمک آنها افسانه های اساطیری در کتیبه های سنگی و مهرها یا پاپیروس نوشته می شد.هنر تصویر سازی قبل از پیدایش خط در دوران پارینه سنگی ومیان سنگی در نمونه هایی مثل نقاشی غارها چیزی جز نقاشی جادویی نبوده است. در آن دوران نقوش در ارتباط با انتقال جادویی قدرتهای مرموز جهان طبیعت به درون زندگی جمعی انسانها و در مواقع شکار برای سیطره بر قدرت حیوانات یا در مواقع دیگر به همراه مراسم در رقص های آئینی به منظوره چیرگی بر قدرتهای تخریبگر طبیعت و … به تصویر کشیده می شوند.در مشرق زمین مثلا در سرزمین چین تصویر سازی بازگویی نمادین گونه نقوش بود و به تدریج تحت تاثیر تعلیمات فرزانگانی چون لائوسه تصویر سازی،حکایتی اندرزگونه و پرداختی شاعرانه ازپدیده های طبیعی می شود.در سرزمین ایران سنت نقاشی مینیاتور پس از دوره عباسی وسلجوقی تا دوره تیموریان و پس از آغاز عصر نوین در عهد صفویه،نقوش تصویری روایی راوی قصص و حکایت های منظوم بوده اند . در دوره صد ساله اخیر تصویر سازی معاصر در سبک قهوه خانه ای و سقاخانه ای، دیگر بار داستان های حماسی شاهنامه درپرده سازی ها و حکایت های مذهبی مانند داستان های مربوط به واقعه کربلا به تصویر کشیده اند. تصویر سازی(تعریف)هنر تصویر سازی از شاخه هنرهای کاربردی می باشد که تصویرگر برای بیان ایده ها و ادراک خود از عناصر تجسمی به بهترین نحو سود می جوید.تصویرساز باید فرا گیرد که ضمن ایجاد تصویر و رعایت اصول آن سلایق مختلف سفارش دهندگان و اذهان عمومی را زیر نظر داشته باشد. تصویرگر باید سعی کند پیام هایی را که در صدد انتقال آن می باشد از نظر موضوع و محتوای فکری و شکل و قالب افکارش را بسیار غنی وباارزش وبارعایت همه جانبه ی اصول زیبا شناسی ارائه نماید.درگذشته وقبل از پیدایش هنرهای کاربردی فعالیت های برخی از هنرمندان بیشتر در حیطه چاپ بود و هنرمندان تصویرساز تنها تصویرگران صنعت چاپ بودند. هنر تصویرسازی که از جمله هنر های کاربردی است شاخه ای از گرافیک می باشد.تصویرسازی هنری است که تصویرگر در آن اقدام به روایت گری مصور می نماید. موضوع کار تصویرگر می تواند یکی از داستان های مذهبی، ادبی، تاریخی ، علمی و ... می باشد.هنرهای مختلف علی رغم این که هر کدام از وسایل و شیوه های اجرایی خاصی استفاده میکنند ولی نقطه مشترک در بین آنها بیان تصویری می باشد. استفاده از همه امکانات در هنر تصویرگری، موجب تعدد و گوناگونی تخصص هاو روش ها در این هنر شده است که با گسترش فن آوری بشری روز به روز به این اشعابات افزوده می شود و منجر به پیدایش شگردهای بدیع و نوظهور گردیده است.تصویر سازی صورتهای مختلفی دارد که برخی از هنرمندان به تصویرسازی کتب با موضوعات مختلف مشغول می باشد. این موضوعات می توانند شامل متون داستانی، تصویرسازی خبری مطبوعاتی، تصویر سازی فرهنگ عامیانه (فولکلوریک) ، تصویرسازی آموزشی، تصویرسازی فنی و تصویرسازی کاربردی که بیشتر با محیط جوامع انسانی سرو کار دارند و ... را شامل می شود.تصویرسازان علاوه بر مصور ساختن کتاب ها و جملات، پوسترهای تبلیغاتی ، در زمینه تصویرسازی برای فیلم های نقاشی متحرک و همچنین تابلوهای محیطی رایانه ای تبلیغاتی مشغول می باشد. در یک تعریف کلی می توان گفت کار تصویرگری تجسم تصویری یک موضوع برای نمایش بهتر فضای مطلب و در نهایت درک بهتر آن می باشد که عناصر بصری را در غالبی زیبا ترکیب نموده و عرضه نماید.اهداف تصویرسازیامروزه، تصویر محیط زندگی انسان را احاطه کرده و در فعالیت های اجتماعی او نقش اساسی را بر عهده دارد. همان گونه که کلام و نوشته ازعناصرارتباطی انسان ها با یکدیگر می باشد، تصویر نیز با ویژگی های منحصر به فرد خود، بدون محدودیت زمانی و مکانی نقش مهمتر و عام تری را در ارتباطات انسانی دارا می باشد.امروزه تصویرگران به ظریف ترین نکات محیط
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
تاثیر ورزش بر فعالیت های روانی
روانشناسان پیرو مکتب گشتالت که بر سایر روانشناسان و کارشناسان تعلیم و تربیت نفوذ دارند، بر این نکته تأکید میکنند که هر فردی در محیط خود بهصورت یک کل عمل میکند و بنابر این رفتاری هماهنگ با محیط خود دارد. هال و لیندسی احساس روانشناسان پیرو مکتب گشتالت را بهخوبی بیان میکنند: اندام انسان همیشه بهصورت یک کل واحد عمل میکند نه بهصورت یک سری بخشهای جدا از هم. ذهن و بدن از هم جدا نیستند، نه ذهن از عناصر و استعدادهای مختلف تشکیل شده است و نه بدن از اندامها و بخشهای متفاوت بهوجود آمده است. اندام انسان واحدی یکپارچه است و هر بخش آن به تنهایی میتواند بر کل اندام اثر بگذارد. تئوری دیگر در این زمینه مبتنی بر مفهوم ادراکیـحرکتی است که در سال 1960 توسط کفارت بیان شد. او بر رشد کامل ادراکیـحرکتی کودک تأکید میورزد و اظهار میدارد که مشکلات یادگیری بعضی از کودکان از زمانی آغاز میشود که کلیه رفتارهای آنها بهطور بنیادی رفتار حرکتی است و مشکلات مذکور بر اثر قطع روند رشد ادراکیـحرکتی رخ میدهد. روان و جسم انسان، پدیده واحدی را تشکیل میدهند که به هم آمیخته و با هم پیوند یافتهاند و تربیت بدنی دانش سلامت و تندرستی است که رشد همه جانبهی فرد را از طریق پرورش قوای جسمانی عهدهدار میباشد. فعالیت منظم ورزشی و جسمانی، روی انسان، به طرق مختلف تأثیر میگذارد و تأثیر کلی، افزایش ظرفیت انجام کار جسمانی است.
باید توجه کرد که ورزش از نظر متخصصان تعلیم و تربیت به منزلهی یک ابزار قوی تربیتی مطرح است. پرداختن به ابعاد سازندهی ورزش در جهت سلامتی جسمانی، روانی، اجتماعی و فرهنگی نسل جدید نقش مهمی ایفا میکند. عادت کردن به ورزش به عنوان یک عامل مهم از نقطه نظر سلامتی، میتواند زندگی دانشجویان را تحت تأثیر قرار دهد. زیرا، بدون تردید، شرکت در برنامههای ورزشی، کسب قدرت بدنی، صحت و سلامت جسمی، آثار و نتایج روانی اجتماعی قابل ملاحظهای به ارمغان میآورد. سازگاری فرد با محیط اجتماعی که هدف عمدهی اجتماعی شدن، است با ارتباط سالم و مؤثری که بین فرد و جامعه برقرار میشود، محقق میسازد. عبارت اجتماعی شدن، فرایندی را توصیف میکند که طی آن، افراد قوانین رفتاری، سیستمهای اعتقادی و نگرشهایی را کسب میکنند که شخص را آماده میکند تا بهعنوان یکی از اعضای جامعه بهطور مؤثر عمل کند. ورزش میتواند وسیلهای برای اجتماعی شدن نیز باشد، یعنی بر رشد نگرشهای اجتماعی، ارزشها و رفتار، مؤثر واقع شود. وانس (1980) در یک پژوهش تجربی در فرانسه نشان داد که اثرات تربیت بدنی و ورزش دانشآموزان را تحت تأثیر قرار میدهد. نتایج نشان داد، دانشآموزانی که ورزش میکنند، در وضع مطلوبتری نسبت به گروه کنترل (غیرورزشکار) قرار دارند. آنها نه تنها از نظر تحصیلی بهتر بودند، بلکه در برابر فشار عصبی آسیب کمتری دیدند و نسبت به سن خود از رشد و تکامل خوبی برخوردار بودند.
مطالعات نشان دادهاند که فرایند تمرین بدنی، پیشرفت روانشناختی کوتاهمدت و درازمدتی را در احساس تندرستی ایجاد میکند. عصبشناسان معتقدند، برای اینکه انسان به عملکرد صحیح حرکتی پیچیده دست یابد، باید کلیه ساختارهای عصبی سیستم اعصاب مرکزی او بهطور کامل رشد و تکامل پیدا کنند و از نظر فیزیولوژیکی آمادگی یکپارچه کردن محرکها و الگوهای پاسخ را داشته یاشند. اغلب تئوریها بر اساس فرضی پایهای ساخته میشوند که بر طبق آن تربیت ادراکیـحرکتی همان ارتباط بین روند حسی و پاسخهای حرکتی است که در طول کورتکس مغز و مراکز پایینتر در جهت بهبود عملکرد ادراکیـحرکتی اتفاق میافتد. بر اساس این فرض، چنانچه عملکرد و فعالیتهای سیستم مرکزی به خاطر کمرشدی، بیحسی یا مرگ برخی از سلولهای عصبی دچار ضعف شده باشد، میتوان این سلولها را تحریک کرد و به آنها توان دوباره بخشد و یا اینکه کاری کرد که وظایف آنان را سایر سلولها و انواع سلولهای تازه شکل گرفته بهعهده بگیرند و بالاخره استین هاوس در سال 1964، توجه ما را به این واقعیت معطوف داشت که مهمترین عضو حسی بدن بافت عضلاتی است. در حدود 40% اکسونهای اعصاب حرکتی عملاً فیبرهای حسی هستند که تکانهها را به مغز هدایت میکنند و انتقال میدهند. بافت عضلانی که بیش از نیمی از بدن ما را تشکیل میدهد در واقع یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی اعصاب را به وجود میآورد، زیرا اطلاعات را به اشکال مختلف مانند حافظه، تشکیل مفاهیم و فکر کردن از محیط بیرونی به سیستم مرکزی اعصاب منتقل میکند.
در بیانات روسو دو نکته مهم وجود دارد؛ یکی هدف تربیت که عبارت است از رشد و شکوفایی استعدادهای کودک، و دیگری روش و وسیله تحقق هدف که همان فعالیت است. بر این اساس، بهمنظور تحقق هدف تربیت نه تنها باید شرایط و عواملی به وجود آورد تا کودک به بازی و ورزش بپردازد؛ بلکه باید شوق حرکت را نیز در او بیدار کرد. ارتباط هدف و وسیله در این فرایند، همان مفهومی است که تحت عنوان نظریه مکتب گشتالت و روش ادراکی - حرکتی به آن اشاره شد. بر این اساس، میتوان گفت که یکی از عوامل اصلی رشد و شکوفایی استعدادهای روانی و ذهنی کودک، حرکت است. اسمایل، کفارت و کاول (1963) در تحقیقات خود بین استعداد حرکتی وعملکرد ذهنی، همبستگی مثبت معنیداری مشاهده کردند و توانستند با استفاده از شاخص آزمون حرکتی، عملکرد ذهنی را پیشبینی و برآورد کنند. یکی از زمینههای متداول تحقیقاتی در جمعیت بهنجار، مقایسه پیشرفت درسی ورزشکاران و غیر ورزشکاران است. این نوع مطالعات اغلب در دهههای 1960 و 1970 انجام شده است. ایدزمور در سال 1951 و لستن در سال 1964، نمرات درسی ورزشکاران و غیر ورزشکاران را با یکدیگر مقایسه کردند. در هر دو مورد، ورزشکاران معدل درسی بالاتری نسبت به غیر ورزشکاران داشتند. بهطورکلی اغلب تحقیقات وجود این همبستگی را تأیید کردهاند، اما در بعضی از تحقیقات نیز نتایج متناقضی بهدست آمده است. بهطور مثال، دیویس و برگر در سال 1973 هیچ اختلاف معنیداری بین نمرات آخر سال ورزشکاران و غیر ورزشکاران دبیرستانی مشاهده نکردند. روش دیگری که در این زمینه برخی پژوهشگران دنبال کردهاند، مقایسه بهره هوشی ورزشکاران و غیر ورزشکاران است. یافتههای اینگونه تحقیقات وجود ارتباط مثبت بین هوش و شرکت در فعالیتهای ورزشی را نشان نمیدهد، بهطور مثال تروپ در سال 1967 سعی کرد تا در میان محصلان 375 کالج دخترانه ارتباطی بین میزان هوش و موفقیت ورزشی در رشتههای بدمینتون و تنیس بهدست آورد. ولی بین این دو عامل هیچ ارتباط معنیداری مشاهده نکرد.
اسلوشر در سال 1964، بهرههوشی گروههای مختلف ورزشکاران دبیرستانی را با 100 نفر غیر ورزشکار مقایسه کرد. او بدین منظور از آزمون هوش لورج ثورندایک استفاده کرد، گروه ورزشکاران شامل 100 بازیکن بیسبال، 100 بازیکن بسکتبال، 50 شناگر،50 کشتیگیر و 100 بازیکن فوتبال بود. نتایج این پژوهش نشان داد که بهره هوشی آزمودنیهای غیر ورزشکار بهطور قابل توجهی بالاتر از گروه ورزشکاران است.
توجه به مطالعات دیگری که در این زمینه انجام شده است و درک مشکلات عینی کار به ما کمک خواهد کرد تا در نتیجهگیریها جانب احتیاط را رعایت کنیم. یکی از مشکلات اصلی این گونه پژوهشها مربوط به ورزشکارانی است که در مدرسه نمرات درسی پایینی کسب میکنند و از تیم ورزشی کنار گذاشته میشوند. اینگونه ورزشکاران نمیتوانند حداقل معدل لازم برای شرکت در مسابقات را کسب کنند. انتخاب این قبیل ورزشکاران نه تنها روی نتایج نمرات درسی بلکه ممکن است روی نتایج نمرات هوش نیز تأثیر بگذارد. بهعلاوه اگر گروه ورزشکاران نمرات هوشی بالاتری بهدست آورند،میتوان تصور کرد که هوش بالاتر آنها به علت فعالیتهای ورزشی سطح بالاست، در حالیکه این قابلیت، یعنی هوش، ممکن است از راههای دیگری کسب شده باشد. مشکل دیگری که در کلیه سطوح دیده میشود، مسئله ثبتنام ورزشکاران و غیر ورزشکاران در دروس مختلف است. در سطوح بالاتر بهندرت اتفاق میافتد که ورزشکاران در درجهبندی و کسب نمرات با شکست مواجهه شوند، در حالیکه در مورد غیر ورزشکاران چنین نیست، بهطور کلی میتوان گفت اگر چه بین ورزشکار بودن و موفقیت تحصیلی همبستگی مثبت وجود دارد ولی بهندرت میتوان تحقیقی یافت که پیشنهاد کرده باشد که تمرینات بدنی بهطور مستقیم به افزایش و رشد هوش میانجامد.
یکی از مهمترین عوامل در از بین بردن افسردگیها و یا پیشگیری از بهوجود آمدن این نوع بیماریها ورزش است. ورزش موجب کاهش اضطراب و افسردگی، تنظیم و تعدیل میزان استرس و حتی تغییرات شخصیتی بهصورت پیدایش دیدی مثبتتر نسبت به زندگی میشود. مطالعات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اززبان دل
سوره کوثر
بسم الله الحمن الرحیم
انا اعطیناک الکوثر
We have given you Al –caw thar ،Verily
فصل لربک وانحر
Pry to your lord (stay The victims ، Were Fore
ان شانئک هوالابتر
Verily .he who hateth you shall bechildle
ایمیل سردبیر
آدم ها وقتی به دنیا می آیند در گوششان اذان می گویند و
وقتی از دنیا میروند برایشان نماز می خوانند .
پس زندگی فا صله ی کوتاه بین اذان تا نماز است .
فاصله ای بین خوب بودن وبدبودن فاصله ای که خدامسافت آنراتعیین می کند .
پس بیایید ...
پنجره های مهربانی را باز کنیم و دل هارا با نور الهی صفا دهیم .
فلسفه ی زندگی
فراهم کردن محیطی که جوانان به کا رآیی های خود پی ببرند .
افزایش توانایی در برابر آسیب های اجتماعی
کشف استعدادهای درونی جوانان
ایجاد انگیزه برای کسب مهارتهای زندگی در بین جوانان و نوجوانان
فراهم کردن مسئولیت پذیری در بین جوانان
سخنی از اهل دل
اصبغ بن نباته گفت : شنیدم امیر المومنین به فرزندش حسن فرمود : پسرم چهار سخن به تو بیاموزم که از طب و اطباو طبیب بی نیاز شوی !
گفت :آری پدرم . فرمود : بر طعام ننشین مگر گرسنه باشی .
ازطعام برمخیزمگر هنوز گرسنه باشی . غذارا خوب بجو و هنگام خواب به آبریز برو.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فرش و صنایع دستی
تاریخچه فرش
فرش دستبافت ایرانی در سال 1949 در دومین مرحله کاوشهای باستان شناس روسی، رودنکو در منطقه پازیریک کشف و به نام فرش پازیریک نامیده شد.
رودنکو در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال 1953 در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتا کار ایران و قدیمی ترین فرش ایرانی در دنیا بیان نمود. او نوشت: "بدون اینکه بتوانیم به طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمین های ماد-پارت(خراسان قدیم) یا پارس است، تاریخ فرش مذکور و پارچه هایی که در پازیریک کشف شد قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می شود." سپس او اضافه می کند: "تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسبهای جنگی که به جای زین قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوریها می باشد اما در روی فرش پازیریک ریزه کاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسبها ، در نقوش برجسته تخت جمشید نیز دیده می شود."
در زمان تسلط مغولها (قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی) قالی بافی به سطح بسیار رفیعی از زیبایی وتکنیک رسید. شکوفایی این صنعت شاید با حکومت غازان خان (1307-1295 میلادی) مصادف بود.
اما اوج قالی کلاسیک ایرانی را که از آن با رنسانس قالی ایران یاد می شود زمان سلاطین صفوی (1722-1499 میلادی) به ویژه زمان حاکمیت شاه طهماسب اول (1587-1524 میلادی) و شاه عباس کبیر(1629-1587 میلادی) ثبت کرده اند. از این دوران حدود 3000 تخته فرش به یادگار مانده که درموزه های بزرگ دنیا و یا در مجموعه های شخصی نگهداری می شوند.
در این دوران در کنار قصرهای پادشاهان کارگاههای قالی بافی بناشد و مراکز گوناگون که قبلا در تبریز ، اصفهان ، کاشان ، مشهد ، کرمان ، جوشقان ، یزد ، استرآباد ، هرات و ایالات شمالی نظیر شیروان ، قره باغ و گیلان وجود داشتند توسعه و رونق بیشتری گرفتند.
در همان زمان ، نقاشان و نگارگران بلندپایه طرحهای خلاصه شده و ترکیبی ترنج در وسط قالی و لچکها را در آن وارد کردند. یعنی همان طرحی که قبلا به زیباترین وضعی در قرن پانزدهم روی جلد کتابهای ارزشمند به کار می رفت.
با اشغال کشور بوسیله افغانها (1722-1721 میلادی) این صنعت و هنر رو به انحطاط گذاشت.
در قرن نوزدهم قالیهای ایرانی ، بویژه فرشهای نفیس ناحیه تبریز به اروپا راه یافتند. از سوی کشورهای اروپایی نمایندگانی به تمام کشورهای مشرق زمین گسیل شدند و با رقابت بسیار فشرده کلیه فرشهای کهنه و عتیقه را گردآوری کرده به قسطنطنیه که هنوز هم مهمترین بازار قالی مشرق زمین بود فرستادند.
با به پایان رسیدن منابع فرشهای کهنه ، شرکتهای انگلیسی (زیگلر 1883 م) آمریکایی و آلمانی به طور نامحدود اقدام به تاسیس کارگاههایی در تبریز ، سلطان آباد(اراک) ، کرمان کردند. این روال تا جنگ جهانی اول که تولید قالی به طور قابل توجهی افزایش یافته بود ادامه داشت.
فرش ایران دارای تاریخی بسیار طولانی است، در ایران از دیرباز بافتن انواع فرش متداول بوده و انگیزه ای اجدادی داشته است. به نوشته مورخان، جهانگردان، جنگجویان و آثار مکشوفه از گذشتگان گویای آن است که فرشبافی به صورت هنری دستی ، مردمی ، روستایی و عشایری در ایران سابقه بس دراز دارد.
پروفسور «رودنکو» کاشف «فرش پازیریک» معتقد است که قالی مذکور کار مردم ماد یا پارس و پارت (خراسان بزرگ) است. توجه به نقش های مشابه و هم زمان این فرش در ستون های تخت جمشید نیز این نظریه را تایید می نماید. آثار دیگری از جمله نقاشیهای برخی هنرمندان قرون وسطی حاوی نقش قالیهایی است که گفته اند بافت ایران بوده است . برخی مورخان در مورد حمله رومیان به ایران و غارت دستگرد قالی را از جمله غنایمی که در این غارت به دست آورده شده، قید نموده اند و نیز منابع یونانی از قالیهای زربفت ایران یاد کرده اند. «فرش بهارستان» با آن همه هنرمندی که به تأیید روایات مختلف، دربافت آن به کار رفته بوده اگر چه گاه در تعریف از آن راه اغراق پیموده شده اما خود نشانگر پیشرفت صنعت فرشبافی و صنایع جنبی از جمله طراحی و رنگرزی در ایران قدیم می باشد. فرش به عنوان نمودی از فکر و اندیشه بشری و متاثر از حس نوجویی او در طول تاریخ خود با نشیب و فرازهایی روبرو بوده که گاه با فراغت فکری هنرمندان و محیط مناسبی که برای رشد و شکوفایی هنر ایشان ایجاد گردیده به حد اعلای خود رسیده و گاه صدماتی که بر اثر مصائب طبیعی و غیر طبیعی بر پیکر جامعه وارد شده، آن را به دوره نهفتگی و خمود سوق داده است.
عصر مغول یعنی قرن هفتم هجری را می توان دروان بس غم انگیز برای انواع هنر ایرانی دانست و پس از آن قرون دهم و یازدهم هجری را که عصر صفویان است زمان شکوفایی طبع هنری مردم ایران باید به شمار آورد. آغاز دوران صفوی متفارن با رشد بسیاری از هنرهای دستی و توسعه آن در کلیه شئون جامعه بوده است. بسیاری از هنرمندان ایرانی در این دوره ظهور کرده اند که با اغتنام فرصت از آرامش و محیط مساعدی که به وجود آمده عمر گرانبهای خود را بر سر ارتقاء سطح کیفی هنر و صنایع دستی نهاده اند وبا ابداع طرح ها و نقشه های زیبا و هنرمندانه جایگاه این صنایع به ویژه فرش را به حد اعلاء خود رسانیده اند و نام ایران را در سراسر جهان با آثار خود پرآوازه ساخته اند. با توجه به اهمیت عصر صفویه در اعتلاء هنر ایران و توجهی که در این زمان به صنعت قالیبافی مبذول شده، جا دارد به این عصر و وضعیت هنرمندان و قالیباقی آن مشروح تر بپردازیم.
فرشهای دوران صفویه را می توان متعلق به دو گروه زمانی دانست: اول: قالیهای بافته شده در دوران سلطنت شاه اسماعیل وشاه طهماسب که به"شاه طهماسبی" معروف است و خود مکتبی خاص دارد که به همین نام شهرت یافته. شاه طهماسب همواره به تشویق هنرمندان و قالیبافان و طراحان می پرداخت و خود از هنر بهره داشت و حتی نوشته اند، رنگرزی می دانست و مستقیمأ طراحی می نمود و بافندگان را راهنمایی می کرد. از این جهت در زمان پادشاهی او انواع صنایع ظریفه به ویژه قالی بافی راه ترقی پیمود و در طرح آن تغییرات کلی به وجود آمد. قالیهای ترنجدار جانشین آن گروه از قالیهایی شد که تا اواخر قرن 9 هجری در ایران بافته می شد و بعدأ به طرح مغولی و تیموری شهرت یافت. علاوه بر قالیهای ترنجدار در این دوره بافتن قالیهایی با طرح حیوان و شکارگاه متداول شد. دوم: قالیهای بافته شده در زمان شاه عباس که به مکتب " شاه عباسی" معروف است. در این دوره با اغتنام فرصت از وجود هنرمندان عصر نقشهای جدید به ویژه با استفاده از اسلیمی ها و گلهای مخصوص بوجود آمد برخی طرحهای قالی در مکتب شاه عباسی عبارتند از:/ الف – طرح ترنجدار یا لچک ترنج/ ب – طرح شکارگاه/ ج – طرح درختی/ د – طرح گلدانی .
اینک با توجه به سهولت ایجاد ارتباط بین هنرمندان نقاط مختلف و پیشرفت تکنیک طراحی و نقش پردازی، فرش همگام با سایر هنرها و صنایع مردمی رو به تکامل رفته است، طرحهای محلّی به نقاط دیگر برای بافت فرستاده می شود و هنرمندان از نتایج تجربیات دیگر همکاران خویش کاملاً با خبر می گردند. وسایل کار طراحی پیشرفت نموده و تکنیک جدید به کمک هنرمندان آمده و ایشان به مهارت در تهیه و تکثیر طرحهای خود اقدام می کنند. بازار های فرش جهانی به ویژه از اوائل قرن بیستم میلادی رونق گرفته و این خود تشویق دست اندرکاران را در پی داشته و به ویژه در تبریز، کرمان، کاشان، اصفهان، اراک ، داد و ستد این کالای ارزشمند را رونق داده و در این زمان است که بازار صادرات فرش های نو و کهنه گرم شده و کارگاه های بزرگ برای پاسخگویی به تقاضاهای روز افزون دایر گردیده است. این قالیها به اروپا به ویژه کشور آلمان و آمریکا حمل می گردد و موجبات تقویت بنیه مالی کشور را در حد خود فراهم می سازد و تجارت خارجی را به سرمایه گذاری در تولید فرشهای مورد درخواستشان تشویق و ترغیب می نماید. مجموعه این اقدام طی قرن اخیر در جهت تقویت بنیه اقتصادی کشور مؤثر بوده، اما دخالت فروشندگان و صاحبان سرمایه در کار طرح و رنگ فرش و سفارشات غیر مسئولانه ایشان به کیفیت این دستباف لطمه وارد ساخته است. عدم نظارت صحیح بر کار بافت فرش و بسیاری عوامل دیگر از جمله قیمت ها و چگونگی صادرات طی نیم قرن گذشته، رقبای فرش ایران را به میدان رقابت کشانده واز سوی دیگر سودجویان را به سوء استفاده از غفلت دست اندرکاران و انجام تقلباتی در مراحل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
تاثیر ورزش بر فعالیت های روانی
روانشناسان پیرو مکتب گشتالت که بر سایر روانشناسان و کارشناسان تعلیم و تربیت نفوذ دارند، بر این نکته تأکید میکنند که هر فردی در محیط خود بهصورت یک کل عمل میکند و بنابر این رفتاری هماهنگ با محیط خود دارد. هال و لیندسی احساس روانشناسان پیرو مکتب گشتالت را بهخوبی بیان میکنند: اندام انسان همیشه بهصورت یک کل واحد عمل میکند نه بهصورت یک سری بخشهای جدا از هم. ذهن و بدن از هم جدا نیستند، نه ذهن از عناصر و استعدادهای مختلف تشکیل شده است و نه بدن از اندامها و بخشهای متفاوت بهوجود آمده است. اندام انسان واحدی یکپارچه است و هر بخش آن به تنهایی میتواند بر کل اندام اثر بگذارد. تئوری دیگر در این زمینه مبتنی بر مفهوم ادراکیـحرکتی است که در سال 1960 توسط کفارت بیان شد. او بر رشد کامل ادراکیـحرکتی کودک تأکید میورزد و اظهار میدارد که مشکلات یادگیری بعضی از کودکان از زمانی آغاز میشود که کلیه رفتارهای آنها بهطور بنیادی رفتار حرکتی است و مشکلات مذکور بر اثر قطع روند رشد ادراکیـحرکتی رخ میدهد. روان و جسم انسان، پدیده واحدی را تشکیل میدهند که به هم آمیخته و با هم پیوند یافتهاند و تربیت بدنی دانش سلامت و تندرستی است که رشد همه جانبهی فرد را از طریق پرورش قوای جسمانی عهدهدار میباشد. فعالیت منظم ورزشی و جسمانی، روی انسان، به طرق مختلف تأثیر میگذارد و تأثیر کلی، افزایش ظرفیت انجام کار جسمانی است.
باید توجه کرد که ورزش از نظر متخصصان تعلیم و تربیت به منزلهی یک ابزار قوی تربیتی مطرح است. پرداختن به ابعاد سازندهی ورزش در جهت سلامتی جسمانی، روانی، اجتماعی و فرهنگی نسل جدید نقش مهمی ایفا میکند. عادت کردن به ورزش به عنوان یک عامل مهم از نقطه نظر سلامتی، میتواند زندگی دانشجویان را تحت تأثیر قرار دهد. زیرا، بدون تردید، شرکت در برنامههای ورزشی، کسب قدرت بدنی، صحت و سلامت جسمی، آثار و نتایج روانی اجتماعی قابل ملاحظهای به ارمغان میآورد. سازگاری فرد با محیط اجتماعی که هدف عمدهی اجتماعی شدن، است با ارتباط سالم و مؤثری که بین فرد و جامعه برقرار میشود، محقق میسازد. عبارت اجتماعی شدن، فرایندی را توصیف میکند که طی آن، افراد قوانین رفتاری، سیستمهای اعتقادی و نگرشهایی را کسب میکنند که شخص را آماده میکند تا بهعنوان یکی از اعضای جامعه بهطور مؤثر عمل کند. ورزش میتواند وسیلهای برای اجتماعی شدن نیز باشد، یعنی بر رشد نگرشهای اجتماعی، ارزشها و رفتار، مؤثر واقع شود. وانس (1980) در یک پژوهش تجربی در فرانسه نشان داد که اثرات تربیت بدنی و ورزش دانشآموزان را تحت تأثیر قرار میدهد. نتایج نشان داد، دانشآموزانی که ورزش میکنند، در وضع مطلوبتری نسبت به گروه کنترل (غیرورزشکار) قرار دارند. آنها نه تنها از نظر تحصیلی بهتر بودند، بلکه در برابر فشار عصبی آسیب کمتری دیدند و نسبت به سن خود از رشد و تکامل خوبی برخوردار بودند.
مطالعات نشان دادهاند که فرایند تمرین بدنی، پیشرفت روانشناختی کوتاهمدت و درازمدتی را در احساس تندرستی ایجاد میکند. عصبشناسان معتقدند، برای اینکه انسان به عملکرد صحیح حرکتی پیچیده دست یابد، باید کلیه ساختارهای عصبی سیستم اعصاب مرکزی او بهطور کامل رشد و تکامل پیدا کنند و از نظر فیزیولوژیکی آمادگی یکپارچه کردن محرکها و الگوهای پاسخ را داشته یاشند. اغلب تئوریها بر اساس فرضی پایهای ساخته میشوند که بر طبق آن تربیت ادراکیـحرکتی همان ارتباط بین روند حسی و پاسخهای حرکتی است که در طول کورتکس مغز و مراکز پایینتر در جهت بهبود عملکرد ادراکیـحرکتی اتفاق میافتد. بر اساس این فرض، چنانچه عملکرد و فعالیتهای سیستم مرکزی به خاطر کمرشدی، بیحسی یا مرگ برخی از سلولهای عصبی دچار ضعف شده باشد، میتوان این سلولها را تحریک کرد و به آنها توان دوباره بخشد و یا اینکه کاری کرد که وظایف آنان را سایر سلولها و انواع سلولهای تازه شکل گرفته بهعهده بگیرند و بالاخره استین هاوس در سال 1964، توجه ما را به این واقعیت معطوف داشت که مهمترین عضو حسی بدن بافت عضلاتی است. در حدود 40% اکسونهای اعصاب حرکتی عملاً فیبرهای حسی هستند که تکانهها را به مغز هدایت میکنند و انتقال میدهند. بافت عضلانی که بیش از نیمی از بدن ما را تشکیل میدهد در واقع یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی اعصاب را به وجود میآورد، زیرا اطلاعات را به اشکال مختلف مانند حافظه، تشکیل مفاهیم و فکر کردن از محیط بیرونی به سیستم مرکزی اعصاب منتقل میکند.
در بیانات روسو دو نکته مهم وجود دارد؛ یکی هدف تربیت که عبارت است از رشد و شکوفایی استعدادهای کودک، و دیگری روش و وسیله تحقق هدف که همان فعالیت است. بر این اساس، بهمنظور تحقق هدف تربیت نه تنها باید شرایط و عواملی به وجود آورد تا کودک به بازی و ورزش بپردازد؛ بلکه باید شوق حرکت را نیز در او بیدار کرد. ارتباط هدف و وسیله در این فرایند، همان مفهومی است که تحت عنوان نظریه مکتب گشتالت و روش ادراکی - حرکتی به آن اشاره شد. بر این اساس، میتوان گفت که یکی از عوامل اصلی رشد و شکوفایی استعدادهای روانی و ذهنی کودک، حرکت است. اسمایل، کفارت و کاول (1963) در تحقیقات خود بین استعداد حرکتی وعملکرد ذهنی، همبستگی مثبت معنیداری مشاهده کردند و توانستند با استفاده از شاخص آزمون حرکتی، عملکرد ذهنی را پیشبینی و برآورد کنند. یکی از زمینههای متداول تحقیقاتی در جمعیت بهنجار، مقایسه پیشرفت درسی ورزشکاران و غیر ورزشکاران است. این نوع مطالعات اغلب در دهههای 1960 و 1970 انجام شده است. ایدزمور در سال 1951 و لستن در سال 1964، نمرات درسی ورزشکاران و غیر ورزشکاران را با یکدیگر مقایسه کردند. در هر دو مورد، ورزشکاران معدل درسی بالاتری نسبت به غیر ورزشکاران داشتند. بهطورکلی اغلب تحقیقات وجود این همبستگی را تأیید کردهاند، اما در بعضی از تحقیقات نیز نتایج متناقضی بهدست آمده است. بهطور مثال، دیویس و برگر در سال 1973 هیچ اختلاف معنیداری بین نمرات آخر سال ورزشکاران و غیر ورزشکاران دبیرستانی مشاهده نکردند. روش دیگری که در این زمینه برخی پژوهشگران دنبال کردهاند، مقایسه بهره هوشی ورزشکاران و غیر ورزشکاران است. یافتههای اینگونه تحقیقات وجود ارتباط مثبت بین هوش و شرکت در فعالیتهای ورزشی را نشان نمیدهد، بهطور مثال تروپ در سال 1967 سعی کرد تا در میان محصلان 375 کالج دخترانه ارتباطی بین میزان هوش و موفقیت ورزشی در رشتههای بدمینتون و تنیس بهدست آورد. ولی بین این دو عامل هیچ ارتباط معنیداری مشاهده نکرد.
اسلوشر در سال 1964، بهرههوشی گروههای مختلف ورزشکاران دبیرستانی را با 100 نفر غیر ورزشکار مقایسه کرد. او بدین منظور از آزمون هوش لورج ثورندایک استفاده کرد، گروه ورزشکاران شامل 100 بازیکن بیسبال، 100 بازیکن بسکتبال، 50 شناگر،50 کشتیگیر و 100 بازیکن فوتبال بود. نتایج این پژوهش نشان داد که بهره هوشی آزمودنیهای غیر ورزشکار بهطور قابل توجهی بالاتر از گروه ورزشکاران است.
توجه به مطالعات دیگری که در این زمینه انجام شده است و درک مشکلات عینی کار به ما کمک خواهد کرد تا در نتیجهگیریها جانب احتیاط را رعایت کنیم. یکی از مشکلات اصلی این گونه پژوهشها مربوط به ورزشکارانی است که در مدرسه نمرات درسی پایینی کسب میکنند و از تیم ورزشی کنار گذاشته میشوند. اینگونه ورزشکاران نمیتوانند حداقل معدل لازم برای شرکت در مسابقات را کسب کنند. انتخاب این قبیل ورزشکاران نه تنها روی نتایج نمرات درسی بلکه ممکن است روی نتایج نمرات هوش نیز تأثیر بگذارد. بهعلاوه اگر گروه ورزشکاران نمرات هوشی بالاتری بهدست آورند،میتوان تصور کرد که هوش بالاتر آنها به علت فعالیتهای ورزشی سطح بالاست، در حالیکه این قابلیت، یعنی هوش، ممکن است از راههای دیگری کسب شده باشد. مشکل دیگری که در کلیه سطوح دیده میشود، مسئله ثبتنام ورزشکاران و غیر ورزشکاران در دروس مختلف است. در سطوح بالاتر بهندرت اتفاق میافتد که ورزشکاران در درجهبندی و کسب نمرات با شکست مواجهه شوند، در حالیکه در مورد غیر ورزشکاران چنین نیست، بهطور کلی میتوان گفت اگر چه بین ورزشکار بودن و موفقیت تحصیلی همبستگی مثبت وجود دارد ولی بهندرت میتوان تحقیقی یافت که پیشنهاد کرده باشد که تمرینات بدنی بهطور مستقیم به افزایش و رشد هوش میانجامد.
یکی از مهمترین عوامل در از بین بردن افسردگیها و یا پیشگیری از بهوجود آمدن این نوع بیماریها ورزش است. ورزش موجب کاهش اضطراب و افسردگی، تنظیم و تعدیل میزان استرس و حتی تغییرات شخصیتی بهصورت پیدایش دیدی مثبتتر نسبت به زندگی میشود. مطالعات