زی زی فایل

دانلود فایل

زی زی فایل

دانلود فایل

فرآیند های فیزیولوژی تولید مثل در دام ها 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

فرآیند های فیزیولوژی تولید مثل در دام ها

عباس فرشاد، بهروز خلیلی و پریسا فاضلی

بترتیب استادیار ودانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده کشاورزی - دانشگاه کردستان

فرایند تولید مثل شامل مجموعه ای از وقایع فیزیولوژیکی می باشد که هر واقعه در زمان مناسب خود اتفاق می افتد. دستگاه غدد درون ریز از طریق تولید هورمونها مسئول کنترل زمان بندی این وقایع می باشد. فرآیند تولید مثل در دام های مزرعه ای به عنوان یکی از مهمترین بخش های نظام دامداری ودامپروری ازجایگاهی ویژه برخوردار است. علت این اهمیت را می توان در حفظ و نگهداری نسل، آماده نمودن بستری مناسب برای برنامه های اصلاح نژاد، پرواربندی و دوره های منظم شیرواری جستجو نمود. اگر فرآیند فیزیولوژی تولید مثل تحت تاثیر شرایط نامساعد محیطی قرار داشته باشد احتمالا" در ادامه نسل ها مشکلات زیادی بوجود آمده و حیوانات در خطر انقراض قرار می گیرند. فشار های فیزیولوژیکی ناشی از استرس گرمایی، دوره آبستنی (بخصوص در اواخر ) و دوره شیرواری نقش بسزایی در کاهش ظرفیت های تولید مثلی دام های ماده دارند.

مطالعات نشان می دهد که درجه حرارت بالای 27 درجه سانتی گراد بر روی مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذایی و عملکرد تولید مثلی تأ ثیر دارد. لذا تغییرات محیطی نظیر تهویه هوا، خنک کننده های تبخیری و موضعی، ایجاد سایبان، آب خنک و تازه و کاهش فیبر در غذای مصرفی در ساعات گرم روز از عوامل کاهش اثرات زیان آور استرس گرمایی هستند. صفات تولید مثلی در مقایسه با دیگر صفات مانند میزان رشد یا تولید شیر بیشتر تحت تأثیر عوامل محیطی هستند.

سایرعوامل تاثیر گذار بر فرایند فیزیولوژی تولید مثل دام عبارتند از:

تغذیه:

علاوه بر آب و هوا تغذیه نقش بسیار مهم و تاثیر گذاری بر صفات تولید مثلی دارد. اغلب مشکلات بوجود آمده در تولید مثل ناشی از عدم توازن انرژی جیره می باشد. در هنگام توازن منفی انرژی، متابولیسم غده پستانی نسبت به فعالیت تخمدانی از اولویت بر خوردار بوده و در نتیجه تغییر در کارکرد تخمدان در بروز علائم فحلی بسیار موثر خواهد بود. توازن منفی انرژی سبب کاهش وزن دام گردیده و اثر ممانعت کننده بر رشد و تکامل فولیکولی دارد. حتی ممکن است باعث طولانی شدن روزهای باز و تلقیح دوباره گردد لذا تأمین میزان خوراک از نظر انرژی و پروتئین و سایر مواد مغذی، قابل هضم بودن خوراک و همچنین میزان احتمالی مواد زیان آور از عوامل مؤثر تغذیه می باشند که صفات تولید مثلی را تحت تأثیر قرار می دهند. بنابراین تأمین نیازهای دام باید با شرایط و وضعیت تولیدی دام مناسب باشد. علاوه بر این تغذیه می تواند اثرات مهمی بر فرایند تولید مثل داشته باشد که مهمترین آنها عبارتند از:

طولانی شدن بلوغ جنسی، ضعف و کاهش در تولید تخمک و اسپرم، به طوری که حیوان ماده یا باردار نشده یا نتاج کمتری نسبت به حالت طبیعی تولید می کند.

تأخیر در ظهور علائم فحلی، کاهش فعالیت فولیکولی و آزاد نشدن بموقع تخمک از اثرات تغذیة نامناسب می باشد.

افزایش میزان خوراک در گوسفند "فلاشینگ" تأثیر تحریک کننده بر روی فعالیت های تخمدانی نشان داده است. این تاثیر گذاری بر روی دیگر دام ها نسبی می باشد.

در گاوهای سنگین تر بجز دام های بسیار چاق، نتایج باروری بهتر از دام هایی بوده است که در وضعیت کاهش وزن قرار داشتند.

اگرچه تغذیه جنین توسط مادر در اولویت قرار دارد، اما کمبود مواد غذایی، به خصوص دراواخر( یک سوم ) دوره آبستنی عامل بدنیا آمدن نتاج بسیار ضعیف می باشد.

پرورش و نگهداری:

در رابطه با اثرات روند پرورش و نگهداری بر فرایند فیزیولوژی تولید مثل می توان به نمونه های زیراشاره نمود:

عوامل تنش آور از قبیل حرارت بالا (گرمای شدید)، نحوه انتقال دام و فشار های اجتماعی در گله بر راندمان تولید مثلی اثر منفی دارد..

فشار های روانی تأثیر بسیار زیادی بر روی سقط جنین دارند.

نحوه نگهداری بصورت فردی یا گله ای، آزاد در مراتع یا مهار شده در سالن، از دیگر عوامل و روش های پرورشی می باشند که در بروز فحلی تأثیر دارند. بعنوان مثال نگهداری میش در کنار قوچ بر روی بروز فحلی مؤثر است.

بهداشت و درمان دام:

بهداشت و درمان بموقع دام یکی از شروط بسیار مهم در کسب نتیجة عالی در میزان راندمان تولید مثل محسوب می شود. تزریق به موقع واکسن، کمک های مناسب زایمانی، درمان بیماری های تناسلی و عمومی، حتی سم چینی به موقع و مناسب از ضروریات امر بهداشت و درمان دام محسوب می شوند.

بنابراین کنترل عوامل محیطی و میزان تواناییهای مدیر دامداری می تواند باعث موفقیت در نتیجة افزایش راندمان تولید مثل و اقتصادی بودن فعالیت دامداری شود.

اصلاح نژاد:

از دیگر عوامل تاثیر گذار بر صفات تولید مثل تغییر ساختار ژنتیکی دامها در طی 12000 سال گذشته توسط انسان است که اهلی کردن دام شروع و تا به امروز ادامه دارد. درفرآیند اهلی شدن ازتغییر ترکیبات ژنتیکی گونه های مختلف، فقط تعدادی اندکی اهلی و بوجود آورنده کلیة دام های اهلی امروزی می باشند.

نسبت به شرایط زیست محیطی و در مراحل آغازین اهلی شدن، دام هایی که قدرت سازگاری بالا و نسبت به شرایط محیطی مقاوم تر بودند انتخاب و سپس تغییر رفتارهای کلی دام ها از قبیل رفتارهای جنسی و تغذیه ای آغاز شده است. در ادامه پرورش دام ها، روند اصلاح نژاد صفات مختلف ابعاد گسترده تری یافته و در ارتباط با شرایط زیست محیطی مورد توجه قرار گرفتند. لذا در چرخه اهلی شدن و انتخاب (اصلاح نژاد)، فیزیولوژی تولید مثل نیز تحت تاثیر قرار گرفت. بعنوان مثال فیزیولوژی تولید مثل فصلی موجود در بعضی از نژادهای گاو و خوک وحشی به فعالیت جنسی غیر فصلی تغییر یافت. این نوسانات امروزه حتی در گونه های اهلی از قبییل گوسفند، بز و اسب دیده می شود، هر چند فصلی بودن دام های با تولید مثل فصلی نسبت به همگونه های وحشی خود ضعیف تر می باشد.

تأثیر فرآیند های اهلی شدن و اصلاح نژاد بر روی دامها به گونه ای بود که امروزه فعالیت تخمدانی در خوک در طول سال مشاهده می گردد. همچنین تعداد جسم زرد آن ها به 15- 14 عدد افزایش یافته است. تعداد توله های پرورش یافته نیزحتی با توجه به میزان تلفات بالا 12-



خرید و دانلود  فرآیند های فیزیولوژی تولید مثل در دام ها  20   ص


تحقیق در مورد مدیریت 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 20 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تاریخچه پیدایش مدیریت

فلسفه نوین مدیریت منابع انسانى، با وقوع انقلاب صنعتى در انگلستان(1760م.) آغاز شده است. منظور از انقلاب صنعتى، جانشین کردن ماشین به جاى انسان در صنعت است. با ورود ماشین به صحنه، امکان تقسیم کار به اجزاى کوچک‏تر فراهم شد و هرکس موظف به انجام دادن بخش کوچکى از کل کار در کارخانه یا سیستم تولیدى گردید. کارگر مجبور به کار پراکنده نبود، بلکه مأمور کار با ماشین مشخص و در نتیجه، یافتن مهارت در آن کار بود.

از ویژگى‏هاى دیگر نظام صنعتى، بى‏اعتنایى به جنبه‏هاى عاطفى و عدم رعایت اصول انسانى در کارخانه‏ها بود. استفاده از کودکان، منع قانونى نداشت. آنان گاهى از طلوع آفتاب تا شب کار مى‏کردند. انقلاب صنعتى آثار اقتصادى مثبت(افزایش تولید و بازدهى سرمایه، رونق فوق‏العاده تجارت و...) و آثار اجتماعى منفى داشت (کالا تلقى شدن کارگر، براى خریدوفروش).

- نهضت کارگرى‏در پى ستم کارفرمایان، کارگران به جان آمده و متحد شدند، اتحادیه و سندیکا تشکیل دادند، دست به اعتصاب زدند و نتایجى نیز گرفتند. کشورهاى صنعتى با وضع قانون و مقرراتى با نهضت کارگرى به مقابله برخاستند؛ اما مقاومت کارگران ادامه یافت و هم‏بستگى آنان و پیدایش اتحادیه‏ها، طرز فکر جامعه و دولت را به نفع آنان تغییر داد و موجب توازن قدرت، میان کارگر و کارفرما شد و «دموکراسى صنعتى» تحولات اجتماعى عمیقى را در جوامع صنعتى به وجود آورد.

- نهضت مدیریت علمى (1878م.)تیلور (1856 - 1917م.) در سال 1878 چهار اصل اساسى و مهم مدیریت علمى را ارائه کرد که عبارتند از:اصل اول: مدیریت باید علمى باشد.اصل دوم: انتخاب کارکنان باید اساس علمى داشته باشد.اصل سوم: آموزش و تربیت کارکنان باید جنبه علمى داشته باشد.اصل چهارم: روابط نزدیک و دوستانه و روحیه هم‏کارى باید بین مدیر وکارکنان وجود داشته باشد.این نهضت توانست گام بلندى در جهت افزایش تولید و کارآیى در کارخانه‏ها و سازمان‏ها بردارد.

- روان‏شناسى صنعتى (1913 م.)در کتاب مشهورى که مانستربرگ در سال 1913 منتشر ساخت، آورده بود که بعضى از کارکنان براى برخى کارها مناسب‏تر از دیگرانند. او آزمون‏هایى طراحى کرد تا تفاوت استعدادها و توانایى‏هاى افراد را بسنجد. او به این پرسش پاسخ داد که چگونه مى‏توان افراد را براى مشاغلى که بانیرو، استعداد و توانایى‏هاى بالفعل و بالقوه آنان مطابقت داشته باشد، انتخاب کرد. وى بر خلاف تیلور، که مهندس بود، روان شناس بود و اصرار داشت از رشته خود در صنعت استفاده‏کند. تیلور کار گروهى را مفید نمى‏دانست و معتقد بود که هرگاه کارکنان به طور گروهى کار مى‏کنند، کارآیى آنان به سطح کارآیى ضعیف‏ترین گروه تنزل پیدا مى‏کند؛ ولى مانستربرگ کار گروهى و وجود روابط اجتماعى در محیط کار را مفید مى‏دانست.

- متخصصان امور نیروى انسانى‏در پى تحولات ناشى از انقلاب صنعتى، نهضت کارگرى، نهضت مدیریت علمى و روان‏شناسى صنعتى، مدیریت منابع انسانى، خود را به عنوان یک وظیفه تخصصى نمایاند.پیدایش پنج وظیفه تخصصى، که در زیر خواهد آمد، زمینه‏ساز ظهور این مدیریت بود(سال 1912 م.):1. انتخاب و استخدام شایسته‏ترین‏ها2. رعایت مسائل رفاهى کارکنان‏3. قیمت‏گذارى کار4. ایمنى کار5. مسائل آموزشى و بهداشتى‏

- مکتب روابط انسانى(1923 م.)دو محقق به نام‏هاى بوش و بارکر در سال 1923 تحقیقاتى انجام داده و نتیجه گرفتند که افزایش نور باعث افزایش تولید مى‏شود؛ ولى با کاهش آن، تولید کاهش نیافت. از این رو، پیش‏نهاد کردند که از دانشمندان علوم اجتماعى نیز در این زمینه استفاده شود.

تحقیق دیگرى توسط التون مایو، در سال 1930 نشان داد که میزان تولید، تابع هم‏کارى‏هاى گروهى است. ایجاد روحیه هم‏کارى و شور و اشتیاق در کارکنان، به علت علاقه و توجه سرپرستان کارخانه، به جاى روابط خشک معمول در آن زمان، هم‏چنین اعتبار دادن به نظریات آنان و دخالت دادنشان در تصمیم‏گیرى‏ها،از جمله عوامل مهمى بودند که در ایجاد انگیزه و روحیه قوى در کارکنان تأثیر به‏سزایى داشتند.مى‏توان گفت که ایجاد روابط انسانى میان کارگران و سرپرستان، عاملى مهم در افزایش تولید و کارآیى بوده است.

در مقایسه بانهضت مدیریت علمى، که طراحى درست مشاغل، انتخاب مناسب،آموزش و ایجاد انگیزه در فرد را از جمله عوامل مهم در افزایش تولید مى‏داند، در مطالعات التون مایو در هاتورن، گروه و رفتار گروهى، مهم‏ترین عامل در تقویت روحیه، ایجاد فضایى مناسب و در نتیجه،افزایش تولید شناخته شده است. مطالعات التون مایو درهاتورن سرآغاز جنبشى بود که بعدها به «نهضت یا مکتب روابط انسانى» مشهور شد و تابه امروز ادامه دارد؛ همان گونه که نظریات و مفاهیم نهضت مدیریت علمى نیز امروزه در قالب مهندسى صنایع متبلور گشته است.

عوامل مؤثر در شکل‏گیرى مدیریت منابع انسانى به صورت امروزى، به طور خلاصه عبارتند از:1. پیش‏رفت و تحول سریع فناورى و تخصصى شدن مشاغل، در اثر انقلاب صنعتى.2. اوج‏گیرى نهضت‏هاى کارگرى و ظهور اتحادیه‏ها که به نمایندگى از سوى همه کارگران، با کارفرمایان وارد مذاکره شدند.3. مدیریت علمى.4. روان‏شناسى صنعتى.5. ظهور و ورود متخصصان و کارشناسان نیروى انسانى به صحنه و انجام مجموعه‏اى از وظایف تخصصى در زمنیه‏هایى از قبیل استخدام، رفاه کارکنان، قیمت‏گذارى کار، ایمنى،آموزش، خدمات پزشکى و ایجاد حوزه‏اى خاص در سازمان براى نظارت بر این فعالیت‏ها.6. مکتب روابط انسانى.(1) موضوع بخش نخست این تحقیق، «مدیریت منابع انسانى» بود. بخش



خرید و دانلود تحقیق در مورد مدیریت 20 ص


فلسفه حجاب 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

فلسفه حجاب :

لزوم پوشیدگی زن در مقابل مرد، یکی از مسایل مهم اسلامی است که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده است. البته حجاب، قبل از اسلام در میان اقوام دیگر چون یهود، هندو، ایرانی و ... وجود داشته و اختصاص به اسلام ندارد. این دین مبین، تنها برای آن مرز معین کرده است. اقوام گوناگون از گذشته های دور نظرات مختلفی پیرامون مساله حجاب داشته اند. گروهی زن را به شدت محصور کرده و بعضی نیز، حجاب را مایه اسارتش دانسته اند. کتاب تاریخ تمدن در این باره می گوید: «اگر زنی با هر گروه از مردان سخن می گفت و درددل می کرد؛ یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه سخن می گفت همسایگان می شنیدند؛ شوهرش حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».

در ایران باستان، زنان نسبت به پدر و برادر خود نامحرم بودند. شاید در اینجا این سؤال مطرح شود که پوشش و حجاب از کجا آمده؟ آیا مردان آن را بر زنان تحمیل کرده اند یا اینکه زنان با میل خودشان انتخاب کرده اند؟ نظر دوم منطقی تر است. زیرا زنان با وجود اینکه خود را در مقابل مردان ضعیف می دیدند؛ اما جمال و زنانگی، قوت و قدرت دیگری به آنها بخشید. لذا فهمیدند اگر بدون حجاب باشند طعمه اقویا خواهند شد و تنها با حجاب است که می توانند از چنگال ایشان رهایی یابند و تنها آنها را عاشق خود نموده اما نگذارند به راحتی به عشق خود برسند؛ مگر با رسوم خاص و این خود باعث عزت بیشتر زن و محدود نگه داشتن قدرت مرد بود. پس با حجاب خود را از مهلکه شهوترانی مردان دور نگه داشتند. اما چرا اسلام بر مساله حجاب مهر تایید زد؟ در پاسخ باید به چند علت اشاره کرد:

۱.آرامش روانی:

وقتی بین زن و مرد حریم نباشد؛ میل و غریزه ای که در طرفین است افزایش می یابد. غریزه جنسی به گونه ای است که هر چه بیشتر از آن استفاده شود؛ سرکش تر می شود و هر چه بر روی آن مهر زده شود مهار می گردد؛ به همین علت مردانی که زنان متعدد می گیرند نه تنها آتش هوس آنها خاموش نمی شود؛ بلکه شعله ورتر شده و آماده ازدواجهای مجدد می شوند. اگر به تاریخ نظری بیفکنیم؛ پادشاهانی را خواهیم دید که با وجود داشتن هزاران زن در حرمسراهایشان، باز هم در آرزوی به دست آوردن زنان جدید بودند.

۲. پایداری خانواده:

اگر حجاب با کیفیت خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن به جز مرد خود به کسی نگاه نکند و تمام توجهش به مردش باشد؛ عشق و محبت خود را در او خلاصه خواهد کرد و مرد هم اگر این طور باشد؛ زندگیشان بسیار شیرین و با صفا خواهدشد.

۳. استواری جامعه:

اگر زن و مرد هر یک به آنچه وظیفه اسلامی آنان است عمل کنند. یعنی زنان با حجاب کامل وارد اجتماع شوند؛ چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه کار خود را به نحو احسن انجام می دهند. مردان هم به کارها و فعالیتهای اجتماعی خود ادامه می دهند. اما بر عکس اگر زنان با لباسهای نامناسب و آرایش بیرون روند؛ نیروی مردان کم شده و به جای کار و فعالیت، نیروی شهوانی در وجود ایشان فعال می شود. زنان هم به جای کار در اجتماع مشغول خودنمایی و هوسبازی می شوند. در این جاست که می بینیم کار اجتماعی پیشرفت نکرده و رو به تنزل می گذارد. به عنوان مثال منشی یک پزشک را در نظر می گیریم. اگر وی زنی پاکدامن و دارای حجاب اسلامی باشد؛ مراجعان بدون چشم چرانی و به چشم یک خواهر محجبه به او نگاه می کنند. اما اگر بدون پوشش کامل اسلامی و دارای ادا و اطوارهای زنانه باشد؛ مردانی که در اتاق انتظار مطب حضور دارند؛ زیر چشمی هیکل او را برانداز کرده و سعی می کنند سر صحبت را با وی باز کنند.

۴. حفظ ارزش و مقام زن:

چون مردان خود را نسبت به زنان نیازمند می بینند؛ اگر زن خود را از نظرهای شهوانی آنان دور نگه دارد موجب ارزش او می شود. زیرا مردان با مشاهده مرز میان خواهش و رسیدن به زن، وی را به چشم مروارید گرانبهایی می بینند که به علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آسانی نمی توان به آن دست یافت. از نظر اسلام نیز زن هر اندازه عفیف تر باشد؛ ارزش و احترامش بهتر محفوظمی ماند.

به مساله حجاب و پوشش زنان اشکالاتی گرفته شده است. یکی از این اشکالات، مغایرت حجاب با آزادی زن است. مغرضانی که این اشکال را طرح کرده اند عقیده دارند، آزادی حقی است که هر انسانی باید از آن بهره مند شود و حجاب مخالف اصل آزادی زن است.

در پاسخ ایشان باید گفت: بر مردان واجب نیست اعضای بدن خود را غیر از عورتین بپوشانند. اما مردان از جهت اخلاقی تمام بدن خود را در معابر می پوشانند. آیا آنها به خاطر رعایت این حکم اخلاقی، در خانه و اجتماعی آزادی خود را از دست داده اند؟ باید از رسانه های تبلیغاتی و جنجالی غرب سؤال کرد: چرا اگر در کشورهای شما، مردان با لباسهای زیر از خانه بیرون بیایند مجازات می شوند ولی حضور زنان برهنه در معابر عمومی منعی ندارد؟ این جاست که باید بگوییم آنها برای رسیدن به مقاصد شوم خود، چنین سخنان دلفریبی را مطرح می کنند و قصد دارند از آب گل آلود ماهی بگیرند.

آیا اسلام زنان را در خانه ها زندانی کرده یا از ایشان خواسته وقتی بیرون می روند؛ لباس مناسب بپوشند، درست راه بروند و هنگام مواجه شدن با مردان، برای حفظ موقعیت خود و اجتماع برخوردی مناسب داشته باشند؟ چنین زنانی از میان گروه زیادی از مردان هم عبور کنند؛ کسی به آنها توجه نمی کند. آیا این اسارت است یا عین آزادی؟ و آیا زنی که با رعایت حجاب، موجب بر هم زدن آرامش خود و اجتماع نشود؛ آزادیش را از دست داده است؟ باید از این منادیان به اصطلاح آزادی سؤال کرد چگونه است که شما زن مسلمان محجبه را زندانی و زن بی حجاب را آزاد می دانید؟ آیا غیر از این است که می خواهید زنان را بازیچه دست مردان هوسباز قرار داده و در لجنزار فساد و تباهی غرق کنید؟ زن محجبه خیلی بهتر از یک زن بی حجاب می تواند در اجتماع کار کند چون برخلاف او که تمام فکرش معطوف جلب توجه مردان است؛ با هدفی والاقدم در صحنه اجتماعی می گذارد و بدون توجه به هوسبازیهای مردان، به آمال و اهداف بلند خود اندیشیده و فعالیت خود را ادامه می دهد. ممکن است گفته شود خیلی از زنان آرایش کرده نیز، در اجتماع مشغول کار هستند. بله ما منکر این مساله نیستیم. اما کار زمانی خوب انجام می شود که با آرامش فکری همراه باشد. آنها که می گویند حجاب نوعی محروم ماندن زنان از



خرید و دانلود  فلسفه حجاب  20 ص


تحقیق در مورد مدیریت پروژه 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 20 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه

«گستره دانش مدیریت پروژه (PMBOK) عبارتی جامع و فراگیر می باشد که به توصیف مجموعه دانش های درگیر در حرفه مدیریت پروژه می پردازد. همچون دیگر حرفه ها نظیر حقوق، پزشکی و حسابداری، وظیفه بکارگیری و پیشبرد گستره این دانش بر عهده دست اندرکاران این حرفه و اقشار دانشگاهی است. گستره دانش مدیریت پروژه دربردارنده شیوه های سنتی قابت شده ای است که به صورت فراگیر به کار گرفته شده و همچنین شامل علوم ابتکاری و شیوه های پیشرفته ای می باشد که پیش از این، دامنه استفاده از آنها محدودتر به نظر می رسیده و اطلاعات منتشر شده و غیر منتشره در این زمینه را در برمی گیرد.

چکیده ای از مدیریت پروژه

مدیریت پروژه یک حرفه نو ظهور است. همیشه تیم مدیریت پروژه مسئول مشخص سازی این نکته می باشد که در هر پروژه معین چه مواردی برای آن مناسب بوده و با آن در تناسب می باشد.

مدیریت پروژه یک حرفه نسبتاً جوان است.

مدیریت پروژه چیست؟

مدیریت پروژه به کار بستن دانش ها، مهارت ها، ابزارها و تکنیک های مرتبط با فعالیت های یک پروژه در جهت رسیدن به نیازهای آن می باشد. با بهره گیری از موارد فوق الذکر در خلال مراحلی همچون «مرحله آغازین»، «برنامه ریزی»، «اجرا»، «کنترل» و «اختتامیه (مرحله پایانی)»، فرایند مدیریت پروژه صورت می پذیرد. تیم پروژه به مدیریت کارهای پروژه پرداخته و این کارها عموماً شامل موارد ذیل است :

مدیریت تقاضاهای متناقض مرتبط با محدوده طرح، مدت زمان اجرا، هزینه اجرا، ریسک طرح و کیفیت آن.

مدیریت سهام داران با مجموعه انتظارات و احتیاجات متفاوت.

مدیریت ملزومات شناسائی شده طرح.

این نکته، بسیار حائز اهمیت است که تعداد زیادی از فرایندها در مدیریت پروژه طبیعتاً تکرارپذیرند. تا حدودی می توان شرح قدم به قدم جزئیات پیشرونده یک طرح را نیز به واسطه ماهیت و لزوم آن در تمام طول چرخه حیات پروژه، در زمره این دسته از فرایندها به شمار آورد. به عبارت دیگر هرچه بیشتر در مورد پروژه خود بدانید، بهتر می توانید آن را مدیریت نمائید.

گاهاً (حتی) برای بیان رویه سازمانی مدیریت کارهای مستمر یک سازمان اجرائی از اصطلاح «مدیریت پروژه» استفاده می گردد ؛ (اما) صحیح تر آن است که این شیوه مدیریتی را «مدیریت پروژه ای» بنامیم، چراکه در این شیوه، با بسیاری از جنبه های مختلف این قبلی کارها، برخوردی همچون یک پروژه به عمل می آید تا تکنیک های مدیریت پروژه را در مورد آنها بکار بندند.

رابطه با دیگر جنبه های (دانش) مدیریت

(Relationship to Other Management Disciplines)

اغلب مهارت های مورد نیاز به جهت مدیریت پروژه ها منحصراً به (دانش) مدیریت پروژه تعلق دارند. (به عنوان مثال روش تجزیه و تحلیل مسیر بحرانی و یا ساختار شکست کار (WBS). به هر صورت، PMBOK سایر موضوعات و جنبه های مدیریتی (مورد نیاز جهت مدیریت پروژه ها) را نیز پوشش می دهد. همانگونه که در شکل 1-2 این مطلب به وضوح نشان داده شده است.

«مدیریت عمومی» دربردارنده مباحثی چون برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی، اجرا و کنترل کلیه عملیات های یک موسسه فعال می باشد. PMBOK بسیاری از جنبه ها و زمینه های «مدیریت عمومی» را تعدیل نموده و یا تحت پوشش خود قرار می دهد؛ مواردی همچون رفتار سازمانی، پیش بینی های مالی و تکنیک های برنامه ریزی که عناوین مذکور تنها اسامی تعداد اندکی از آنهاست.

زمینه دانش مدیریت پروژه

مدیریت یکپارچگی پروژه (Project Integration Management)

مدیریت یکپارچگی پروژه، دربردارنده فرایندهای مورد نیاز، جهت تضمین هماهنگی و یکپارچگی میان اجزاء مختلف یک پروژه به نحو مناسب بوده و همچنین، مبحث یکپارچگی، با هدف برآورده سازی مجموعه انتظارات و نیازمندیهای سهامداران ( و یا فراتر روی از آنها) به ایجاد تبادل و توازن میان اهداف و گزینه های متعارض پروژه می پردازد. امکان یکپارچه سازی و منسجم نمودن کلیه فرآیندهای مدیریت پروژه، مقدمتاً به واسطه انسجام فرآیندهای مشروح در این بخش فراهم می آید.

ایجاد برنامه پروژه (Project Plan Development) ؛ به جمع آوری نتایج سایر فرآیندهای برنامه ریزی پرداخته و آنها را در قالب یک مستند یکپارچه و منسجم، در کنار یکدیگر قرار می دهد.

اجرای برنامه پروژهExecution) ؛ (Project Plan به انجام برنامه پروژه از طریق فعالیت های موجود در آن می پردازد.

کنترل تغییر یکپاچه ( Integrated Change Control ) ؛ هماهنگ نمودن تغییرات در طول کل پروژه می پردازد.

فرآیندهای فوق الذکر، با یکدیگر و نیز با سایر فرآیندهای موجود در زمینه های دیگر دانش مدیریت پروژه در تعامل می باشند. هر فرآیند، بر حسب نیازمندیهای پروژه، ممکن است تلاش یک فرد، تعداد بیشتری از افراد و یا گروه ها را متوجه خود نماید. عموماً هر یک از این فرآیندها، حداقل یکبار در هر فاز پروژه به اجرا درمی آیند.

وقتی نیازمند انجام یک برآورد هزینه ای، برای یک برنامه احتیاطی هستیم و یا در تعیین و شناسایی ریسک های درگیر با گزینه های مختلف مبحث کارگزینی، الزامی وجود داشته باشد، مدیریت یکپارچگی پروژه، وارد معرکه می گردد. به هر صورت، برای تکمیل موفق



خرید و دانلود تحقیق در مورد مدیریت پروژه 20 ص


تحقیق در مورد مدیریت دانش 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 19 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

چکیده

با درنظر گفتن نقش بسیار مهمی که سیستمهای مدیریت دانش در محیط کسب وکار امروزی ایفا می کند، این اهمیت زمانی بیشترجلوه گر می شودکه در زمینه مشتری مداری صورت گیرد. مدیریت ارتباط با مشتری بنیادواساس بیشتر سازمانهای امروزی است که با هدف ایجاد روابط بلندمدت با مشتریان و درک ترجیحات وسلایق آنها جهت دستیبابی به سودآوری برای سازمان ظهور پیدا کرده است. بنابراین می توان گفت که مدیریت دانش نقش اساسی دراستقرار موفقیت آمیز مدیریت ارتباط با مشتری ایفا می کند. مقاله حاضر ابتدا مدیریت ارتباط با مشتری، مدیریت دانش، انواع دانش و مدل جامعی از مدیریت دانش رامعرفی می نماید. سپس معماری مدیریت دانش برای سیستم مدیریت ارتباط با مشتری را ارائه می دهد .

واژگان کلیدی: مدیریت دانش[1]، مدیریت ارتباط با مشتری[2]، معماری مدیریت دانش[3]

مقدمه :

مدیریت ارتباط با مشتری ،یک استراتژی تجاری مشتری مجور است که با ارزشمندترین دارای یک کسب وکار که همانا مشتریان آن است سروکار دارد،به همه فرآیندهای تجاری مربوط به مشتری رسیدگی می کند،هم برای شرکت وهم برای مشتری ایجاد ارزش می کندوبرای ایجاداین ارزش وبه اجرا درآوردن استراتژیهای تجاری مربوط به مشتری، از تکنولوژیهایی با پتانسیل بالا بهره می گیرد.

اگر بپذیریم که زنجیره مدیریت ارتباط بامشتری به صورت زیر باشد:

داده های مربوط به مشتری ± اطلاعات مشتری± دانش مشتری ± برآورده

ساختن نیازهای مشتریان بر پایه اصول علمی

آنگاه می توان گفت که مدیریت ارتباط با مشتری با دانش ژرف از مشتریان ،تمایلات وترجیحات آنها آغاز می گردد. این دانش از طریق تجزیه وتحلیل داده های مربوط به مشتریان، رفتار وترجیحات آنها حاصل می آید. هدف مدیریت ارتباط با مشتری از این دانش طراحی وگسترش استراتژیهای بازاریابی است که به موجب آن ارتباط متقابل، فعال و بلند مدت بامشتری حفظ می گردد. بر اساس این دیدگاه، دانش مشتری وارتباط با او دو ستون اصلی است که بر مبنای آن هر سیستم مدیریت ارتباط بامشتری فعالیت می نماید.

مزایای استراتژیک بدست آمده از طریق کاربرد مدیریت ارتباط بامشتری زمانی بیشترین تاثیر را خواهد داشت که طراحی آن ساده وعملکردآن مطمئن باشد. بهترین شیوه این که به تحقق این مهم کمک می کنداستفاده ازمفاهیم مدیریت دانش در طراحی مدیریت ارتباط با مشتری است. درطراحی مدیریت ارتباط بامشتری بایستی به نحوفزاینده ای ازمعماری مدیریت دانش الهام گرفت(Malhoyra,2001).

مدیریت ارتباط بامشتری :

مدیریت ارتباط بامشتری رامیتوان مدیریت دانش مشتری به منظورردرک بهتراز نیازهای مدیریت مشتریان جهت ارائه خدمات بهتربه آنان درنظر گرفت .این مفهوم همانندچتری است که مشتری رادرمرکزیت یک سازمان قرار می دهد.

مدیریت ارتباط بامشتری بر حفظ وبهبودکیفیت خدمات برای مشتریان تمرکز داردکه این امرازطریق برقراری ارتباط اثر بخش با مشتریان ،توزیع کارآمد محصولات وخدمات ،اطلاعات ونیازهای مشتریان حاصل می آید.

ریشه های CRM برمبنای مفاهیم بازاریابی رابطه مندقرار دارد که دردهه 1980پدیدار شده است .CRMسازمانهاراملزم می سازدتا به جای یافتن مشتریان جدیدتاکید بیشتری بر حفظ ونگهداری مشتریان موجود داشته باشند.

seth بازاریابی رابطه مندرابعنوان تداوم فعالیتهای تجاری مشترک بین عرضه کننده ومشتری میداندوهدف ازآن را افزایش دادن رشد تجاری ،کاهش قیمت ودر یک کلام ایجاد ارزش برای مشتری می داند.تحقیقات نشان می دهدکه رابطه مستقیمی بین نرخ حفظ مشتری و سودآوری سازمان وجود دارد.یعنی افزایش 5%درنرخ حفظ مشتری بین 25-20% افزایش سودآوری رابه دنبال خواهد داشت .

به طور کلی می توان چرخه CRMرابه صورت زیر خلاصه کرد:

1-درک نیازهای مشتریان

2-ایجادنمودن ارزش برای مشتریان

3-ایجاد وفاداری در مشتریان

4-جذب مشتریان جدید

5-سود آوری برای مشتریان(ahooja, 2001)

مدیریت دانش

مدیریت دانش عبارت است از مدیریت دانش موجوددرسازمان ودراختیارآن قراردادن برای کارکنان سازمان به منظور انجام تصمیمات بهتر.

ازطریق منسجم نمودن داده های حاصل از CRMسازمانهاقادر خواهند بودتااز سیستمهای CRM تحلیلی جهت انجام تصمیمات تجاری بصورت موثر استفاده استفاده کنند.

چهارچوب مدیریت دانش که در این مقاله ارائه خواهد شد شامل چهار فرآیند عمده واساسی می باشد:

1- شناسایی وتولید دانش

2- ذخیره سازی وکد گذاری کردن دانش

3- توزیع وانتشار دانش

4- بهره برداری وبازخورد گرفتن ازدانش



خرید و دانلود تحقیق در مورد مدیریت دانش 20 ص