لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
تاثیر موسیقی بر مغز
تاثیر موسیقی بر مغز:از ده سال پیش تاکنون گروههای تحقیقی متعددی در سراسر جهان تأثیر موسیقی بر مغز انسان را مورد بررسی قرار داده و با مقایسه مغز نوازندگان و افراد عادی به نتایج شگفتآوری دست یافتهاند. تغییرپذیری ساختار و شکل مغز کودکان و حتی بزرگسالان با کمک صوت و ریتم از مهمترین این یافته هاست.
البته نوع موسیقی در این مورد نقش بسیار مهمی دارد.موسیقی کلاسیک موجب برانگیختن و فعالیت همة قسمتهای مغز میشود درحالیکه موسیقی پاپ کمتر چنین تأثیری را داراست.
به ویژه در مغز نوازندگان حرفهای بهدلیل شروع زودهنگام و طولانیمدت فعالیتهای موسیقایی ویژگیهای آناتومی خاصی دیده میشود.
معاینات و بررسیهای متعدد(۱) از مغز نوازندگان حرفهای نشان میدهد که ماده خاکستری مخچه و ناحیه شنوایی مغز آنان نسبت به افراد غیر موزیسین بیشتر است.
در مغز نوازندگان سازهای زهی و پیانو هم بخشهایی که مسئول کنترل حرکات دست هستند ۴۰ درصد رشد بیشتری دارند. همچنین جسم پینهای(۲) مغز نوازندگانی که قبل از سن ۷ سالگی شروع به فراگیری ساز نمودهاند بزرگتر از سایرین است. از این رو بین دو نیمکره و بخشهای مختلف مغز آنان ارتباط و هماهنگی بیشتر و بهتری برقرار میشود.
هر یک از دو نیمکره مغز وظایف متفاوتی بر عهده دارد. نیمکره چپ مسئول تجزیه و تحلیل مسائل و مرکز تعلیم است و نیمکره راست احساسات، تخیلات و قدرت ابتکار را هدایت میکند. برای استفاده از کل پتانسیل مغز میبایست هر دو نیمکره با هم هماهنگ باشند.
بر اساس تحقیقی(۳) که توسط آلتن مولر(۴) از انستیتو پزشکی و فیزیولوژی موسیقی در هانوفر و مارک بانگرت(۵) از دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد انجام گرفته است، بخش شنوایی و بخشهای حرکتی مغز نوازندگان پیانو کاملاً با یکدیگر مرتبطاند بهطوریکه تحریک یکی از این دو بخش موجب برانگیختن دیگری میشود.
اسکنهای متعدد و الکترو انسفا لوگرافی (EEG) از مغز نوازندگان حرفهای پیانو نشان میدهد که تنها حرکت دست نوازنده بر روی کلاویهها موجب فعال شدن ناحیه شنوایی مغز میگردد و بالعکس شنیدن قطعات موسیقی باعث تحریک قسمتهای حرکتی میشود.
حتی انگشتان دست برخی از نوازندگان با شنیدن ملودیهای خاصی بیاراده حرکت میکند. بین این دو ناحیه از مغز نوازندگان مبتدی هم در اولین جلسه و پس از ۱۰ دقیقه تمرین ارتباط موقتی ایجاد میشود که با افزایش تعداد جلسات تثبیت میگردد.
البته هنوز بهطور قطعی مشخص نیست که آیا تمرینات موسیقی عامل ایجاد این ویژگیهاست و یا اینکه ساختار مغز نوازندگان از هنگام تولد با دیگران متفاوت است و این تفاوتها زمینه موفقیت آنان در موسیقی را فراهم میسازد.
تمرینات موسیقی همچون نیروی بازدارندهای مانع از بین رفتن سلولهای عصبی در سنین بالا میشود. حتی اگر فردی تازه در سن ۸۵ سالگی شروع به فراگیری ساز نماید سلولهای مغز او ترمیم و بازسازی میشود و قدرت حافظه و استنتاجش افزایش مییابد.
در تحقیقی به منظور بررسی اثرات موسیقی بر مغز و رد این فرضیه که نه موسیقی بلکه خانواده و محیط رشد کودک موجب افزایش کارآیی مغز و ضریب هوشی میشود، کودکانی از محلات فقیرنشین برلین و از خانوادههایی بدون پیشینه فرهنگی غنی مدت شش سال به طور منظم و مداوم در مدرسه تحت آموزش موسیقی قرار گرفتند. در لسآنجلس نیز در دانشگاه کالیفرنیا تحقیقی مشابه انجام گرفت.
نتایج هر دو بررسی تأثیر مثبت موسیقی بر مؤلفههای ضریب هوشی و قدرت تخیل فضایی ـ زمانی انسان را تأیید نمود.
در آزمایشی دیگر در دانشگاه هنگ کنگ(۶)، ۴۵ نوازنده ارکستر بین سنین ۶ تا ۱۵ سال از لحاظ قدرت حافظه و به یادسپاری کلمات مورد بررسی قرار گرفتند. محققین پی بردند که کودکان نوازنده نسبت به همسالان غیر نوازنده خود به مراتب لغات بیشتری را به خاطر میسپارند و هر قدر زمان عضویت آنان در ارکستر بیشتر است در این زمینه موفقترند.
پس از یکسال با انجام مجدد این آزمایش مشخص شد که توانمندی حافظه کودکانی که هنوز نوازنده ارکستر هستند نسبت به سال گذشته افزایش یافته است درحالیکه حافظه کسانی که از ارکستر جدا شدهاند در همان سطح باقی مانده است.
آموزش موسیقی و نوازندگی همچنین موجب افزایش پشتکار و قدرت تمرکز شخص و پیگیری اهداف درازمدت میگردد. نوازندگی گروهی هم انعطافپذیری، ثبات احساسی و افزایش قابلیتهای اجتماعی را به همراه دارد.
سال ۱۹۹۲ پرفسور هانس گونتر باستیان(۷) به همراه گروهی از دانشمندان ۱۸۰ دانشآموز بین سنین ۶ تا ۱۲ سال را در مدارس ابتدایی برلین به مدت شش سال تحت نظر قرار دادند. آنها پی بردند که کودکان نوازنده بهخصوص کسانی که قبل از سن ۸ سالگی شروع به فراگیری ساز نمودهاند باهوشتر و واقعبینتر از دیگراناند و اعتمادبهنفس و قدرت سازگاری بیشتری دارند. این دانشآموزان در دروس جغرافی، انگلیسی، آلمانی و ریاضی نمرات بهتری کسب نمودند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
موسیقی درمانی
نویسنده:فاطمه عبدی کارشناس دانشکده علوم توانبخشی
در یونان قدیم ارتباط نزدیکی بین موسیقی و شفا وجود داشت. این همبستگی به یکی از خدایان یونان «آپولو» شخصیت و شکل داده است. آپولو هم خدای موسیقی و هم خدای طب بود.یونانیان معتقد بودند که امراض نتیجه عدم هارمونی در وجود فرد است و موسیقی با قدرت روحی و اخلاقی خود می تواند با برگرداندن هارمونی و نظم در بدن سلامتی را برای فرد مورد استفاده به ارمغان آورد.پژوهش های انجام شده، نشان می دهد که غده تالاموس به عنوان مهمترین غده در مغز انسان محرک های صوتی را به وسیله سیستم های عصبی دریافت و در کنار حافظه و تخیل به آنها پاسخ می دهد.غده هیپوفیز نیز که از غده تالاموس فرمان دریافت می کند به محرک های صوتی موزون پاسخ می دهد، موجب بروز ترشحاتی می شود که نتیجه آن آزادسازی ماده آرام بخش به نام آندروفین خواهد بود. با توجه اینکه مهمترین اثر ماده مزبور، تسکین درد در انسان است به سادگی می توان به ارزش موسیقی درمانی که عملاً موجبات آزادسازی ماده آندروفین که علاوه بر تسکین درد، موجبات انبساط و شادی را در انسان فراهم می سازد، پی برد. تحقیقاتی که توسط کولن در سال ۱۹۹۲ در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان «سنت جرج» لندن صورت گرفته، نشان می دهد که موسیقی به میزان قابل توجهی در تسکین و تقلیل وضعیت بحرانی بیماران که در بخش آی ـ سی ـ یو بستری بود ه اند تأثیر داشته است.زیرا ثابت شده است که سیستم اعصاب انسان به محرک های موزیکال پاسخ مثبت می دهد. موسیقی درمانی یک فرآیند فعال است. در موسیقی درمانی، ما انتظار داریم که موسیقی ما را در برگرفته و در تمام وجودمان جریان پیدا کند. یادتان باشد که از قوه تخیل مغز استفاده کنید. به خاطر داشته باشید: «انرژی در پی اندیشه می آید» هر جا که فکر باشد انرژی هم وجود دارد. برای بهتر گوش کردن به موسیقی دو مطلب را به خاطر بسپارید: ۱- صدای موسیقی در حدی باشد که شما با آن راحت هستید. ۲- خودتان را تسلیم موسیقی کنید.
در اینجا به کاربرد مواردی چند از موسیقی درمانی اشاره می شود: کاربرد موسیقی درمانی
برای کمک به افراد عقب مانده با حرکات ریتمیک موزیکال می توان مهارت در هماهنگی های حرکتی را بهبود بخشید، اشعار آوازهای مخصوص را می توان نوشت که از طریق آن مراحل و روش های مهارت های خودیاری مثل لباس پوشیدن و مسواک زدن را یاد بگیرند و به خاطر بسپارند. موزیک تراپیست ها، برای اینکه برنامه های درمانی و روش های مؤثر برای در حال جریان ایجاد کنند، باید برنامه ریزی دقیقی را به کار گیرند.
جریان برنامه ریزی شامل چهار مرحله کلی است:
۱- تعریف مشکل درمانجو یا زمینه نیاز آن (سنجش)
۲- فراهم کردن هدفی برای درمانجو که به رفع مشکل یا نیاز او کمک کند.
۳- برنامه ریزی مناسب فعالیت های موزیکی
۴- تکمیل روش ها و فعالیت ها و ارزشیابی واکنش های درمانجو مشاهدات و تجربیات اخیر نشان داده است که کاربرد موسیقی در درمان ناتوانی های یادگیری اشخاصی که آسیب های شنوایی دارند، اشخاصی که آسیب های بینایی یا آسیب های گفتاری دارند، مورد استفاده قرار می گیرد.
کاربرد موسیقی درمانی در نارسائی های گفتاری
افرادی که در ارتباط کلامی مشکل دارند با خواندن آوازها و سرودهای مخصوص می توانند در شمرده تلفظ کردن اصوات، گفتار مورد نیاز و مهارت در تشخیص لغات رشد و تمرین کنند. ریتم و صدای موسیقی همچنین می تواند تقویت جریان تکلم را در اختلالات گفتاری مانند لکنت زبان آسان سازد. از موسیقی برای اشخاص زبان پریش (آفازیک) به عنوان روش برای برقراری رابطه کلامی می توان استفاده کرد.
تکنیک شناخته شده، درمان آوازی ملودیک
(Melodic intonation Therepy ( M.I.T در اوایل دهه هفتاد میلادی به عنوان یک روش ترمیمی برای بخشی از مسائل گفتاری بزرگسالان زبان پریش به وجود آمده است. در این روش جملات کوتاه در نمونه های ساده آهنگین، با آواز خوانده می شود. به موازاتی که بیماران عبارات و جملات را یاد می گیرند، آهنگ ها کمرنگ تر و محو می شوند، این روش بر پایه این نظریه قرار گرفته که وقتی نیم کره سمت چپ، آسیب می بیند می توان به وسیله اغراق در آواز (ریتم، با تأکید بیان کردن و جملات ملودیک) با کمک نیم کره راست مغز، تکلم را کمک، تحریک و تسهیل کرد.
کاربرد موسیقی درمانی در درمان
معلولیت های ارتوپدی بنابر نظر «رودنبرگ» (۱۹۸۲) از موسیقی می توان در چند منظور درمانی برای معلولین ارتوپدی استفاده کرد:
۱- کاهش حواس پرتی
۲- رهایی از تنش ها و حساسیت های شدید
۳- تقویت تمرین های عضلانی
۴- افزایش احساس ارزش شخصی
فعالیت های مختلف موسیقی درمانی می تواند جهت بهبود وضعیت مفاصل و ماهیچه ها و افزایش هماهنگی حرکات آنها کمک کرد. مثلاً نواختن سازهای انتخاب شده با شیوه های مخصوص می تواند تحرک و استقامت مفاصل را افزایش دهد و با هماهنگی قسمت هایی از بدن را بهبود بخشد. مثلاً نواختن پیانو برای حرکت و خم کردن و کشش انگشت ها و از ریتم سازها برای افزایش دامنه حرکات و منبعی برای الگوهای حرکتی.از نواختن ساز دهنی برای کنترل بهتر دست ها و هماهنگی آن با دهان و تقویت ظرفیت های حیاتی می توان استفاده کرد. یکی دیگر از منافع یادگیری نواختن ساز برای معلولین، احساس کامیابی و رضایت است. نواختن ساز، احساس ارزش شخصی را افزایش می دهد و اگر به صورت گروهی نواخته شود، رشد اجتماعی شان تقویت خواهد شد.
کاربرد موسیقی درمانی در درمان سالمندان
سالمندی معمولاً با درجاتی از زوال کارکرد جسمی و ذهنی همراه است. که این درجات در افراد مختلف متفاوت است. بیشتر افراد مسن خصوصاً آنهایی که در خانه های سالمندان زندگی می کنند، علائمی از اختلالات فکری و بدنی دارند.
بسیاری از سالمندان مشکل پزشکی مانند بیماری های قلبی، دیابت، سرطان و یا فشارخون دارند. به علاوه عده ای نیز به دلایل عاطفی دچار افسردگی و تنهایی می شوند.
موسیقی درمانی می تواند در زمینه تقویت کارکرد جسمی و روحی این افراد مؤثر واقع شود. به عنوان مثال موسیقی همراه با تمرینات و ورزش های روزانه، می توان احساس دردی را که غالباً توأم با این ورزش هاست از ذهن دور ساخته و یا انگیزه و محرک لازم را برای شرکت در انجام این قبیل ورزش ها و فعالیت های حرکتی فراهم کرد. دست زدن نشاط انگیز و موسیقی ریتمیک می تواند ورم مفاصل انگشتان را صاف کند، اعتماد به نفس او را افزایش داده و انرژی مثبت را در اینگونه افراد تقویت کند. مهم است به خاطر بسپاریم که موسیقی مورد علاقه سالمندان مانند دیگر اقشار مردم دامنه وسیعی دارد. علاقه آنها متناسب با سنشان تغییر می کند. معمولاً افراد مسن به آهنگ های معروفی که در دوران جوانی حوالی سنین ۱۸ تا ۲۵ سالگی گوش می دادند، علاقه نشان می دهند.
منبع:
http://www.iranhealers.com/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=42
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
چکیده:
موسیقی درمانی برای تسکین ناراحتی های هیجانی جسمانی و روحی استفاده می شود. موسیقی درمان گر مجرب و کار آزموده خدمات فردی را برای بیماران مهیا می کند. متون بسیار زیادی وجود دارد که اثبات می کند موسیقی درمانی اثرات مثبتی را بر درمان بیمارانی که دارای مشکلات عصبی هستند دارد.
موسیقی یک الگوی خوبی را برای بررسی تعاملات پیچیده ای که در سطح سیستم های مغز اتفاق می افتد فراهم می کند. امروزه فن آوری های پیچیده و پیشرفته تصویر برداری از مغز دانشمندان را قادر ساخته تا مطالعه کنند چطور موسیقی تاثیر بر فعالیت های مغز در بیماران آسیب دیده روانی دارد. بدیهی است موسیقی بر بیمارانی که بیماری آلزایمر رنج می برند اثر مثبتی داشته است با توجه به اینکه درمان قطعی برای این بیماری کشف نشده است. با تحقیقات بیشتر و پیشرفت حیطه های چند رشته ای که متمرکز می کند موسیقی درمانی را (فن آوری تصویر برداری در پیشرفت سیستم های موسیقی اطلاعات کامپیوتری و نرم افزار پزشکی) ممکن است، درمان اختلالات روانی غیر قابل درمان مثل بیماری آلزایمر، اوتیسم (autism) و بیماری پارکینسون را با موسیقی درمانی امکان پذیر کند.
موسیقی درمانی آسایش لازم را فراهم می کند، از اضطراب و افسردگی می کاهد، و مشکل بی خوابی را بدون وابستگی به دارو با استفاده از موسیقی مغز (brain music) درمان می کند.
اگر تحقیقات به طور گسترده و مداوم ادامه یابد این امکان را به وجود می آورد که در آینده ، درمان این اختلال با موسیقی درمانی بر طرف شود، بجای اینکه از داروهای بسیار زیاد استفاده شود.
مقدمه:
دانش پزشکی دنیای پیچیده و گسترده دارد. هر بیماری با علایم مشخص و به دلایل گوناگون به وجود می آید و درمان های مختلی نیز برای او ممکن است. تحقیقات نشان می دهد که موسیقی از طریق تاثیر بر هورمون های مختلف , ضربان قلب و فشار خون , تغییر پتانسیل الکتریکی عضله ها و همچنین تقویت مهارت ها و حرکات بدن و زمینه های روانشناسی وارد عمل شده است. به عبرت دقیق تر موسیقی با تحریک مرکزعواطف در مغز (نظام لیمبیک) بر اعصاب مرکزی خودکار و واکنش بیوشیمیایی و عضلانی اثر گذاشته و هم چنین با تاثیر بر حافظه و یادآوری خاطرات و احساس های گذشته تغییراتی را در شرایط فیزیولوژیک و پزشکی بر جای می گذارد.Â
 موسیقی درمانی چیست؟
موسیقی درمانی، استفاده ماهرانه از موسیقی و آلات موسیقی توسط یک موسیقی درمان گر ماهر و مجرب برای ترفیع حفظ و بازگرداندن بهداشت روحی روانی ، جسمانی و هیجانی است.
تکنیک های موسیقی درمانی:
موسیقی درمانی شامل تکنیک های مختلف مانند: آواز خواندن ، حرکات موزون، گوش دادن به موسیقی، و آهنگ سازی یا نواختن موسیقی است.
گوش دادن به موسیقی به پیشرفت مهارت های شناختی مانند تاثیر هیجانات و اظهار خود و برای درمان بیماران با زوال عقلی موثر می باشد.
آواز خواندن و گوش دادن به موسیقی به افراد مسن کمک می کند حوادث با ارزش زندگی اشان را به خاطر آورند.
حرکات ریتمیک و موزون به درمانی ناراحتی های ماهیچه ای و مفصلی کمک می کند.
ارگان های احساسی (دریافتی) همه اطلاعات گرد آوری شده را مستقیما به بخش های مشخص در لوب های گیجگاهی در قشر مرکزی می رسانند. اما پاسخ به موسیقی به امورات ، خیلی بیشتر از اینها نیاز دارد.
حافظه قرار گرفته در طرف پشت لوب های پیشانی ، ذرات موسیقی را در خود ذخیره می کند، در صورتی که مغز همه آهنگ ها را احساس می کند.
پاسخ هیجانی به موسیقی:
پاسخ هیجانی به موسیقی در مجموعه ساختاری بسیار گسترده در سراسر مغز پردازش می شود. غشای محاسبه گر ، ساختاری که در هر یک از لوب های گیجگاهی با چین خوردگی در بافت که شیار جانبی نامیده می شود ، نشان داده می شود. به نظر می رسد که شامل مهار ت های ادراکی باشد.
· غشای اولیه: داده ها را از طریق گوش ، از ساختاری که تالاموس نامیده می شود دریافت می کند که عناصر اصلی موسیقی را مثل شدت یا بلندی را می تواند تشخیص دهد.
· غشای ثانویه آهنگ و الگوهای ریتمی را تشخیص می دهد.
· و غشای سوم این الگو ها برای درک کامل از موسیقی تلفیق می کنند.
برای نواختن موسیقی ، این اطلاعات با سیگنال های از نواحی دیگر مغز که غشای حرکت نام دارد تلفیق می شود. بر طبق استانداردهای کار موسیقی درمانی برای درمان زیر نظر گرفتن پیشرفت بیماری و تنظیم مجدد درمان با توجه به پاسخ بیمار مسئول است.
بیماری آلزایمر ، از متداول ترین مشکل زوال عقلی می باشد که عملکردهای ادراکی و حافظه را تحت تاثیر قرار می دهد. این یک بیماری استحاله ای است که با آغاز آرام و در ادامه کاهش توانایی های شنوایی فرد می باشد.
بررسی متون:
شخصیت اجتماعی و شغلی فرد در طول دوره بیماری کاهش می یابد . ( 2 ) شیوع زوال عقلی با سن افزایش می یابد بنابراین افراد مسن بیشترین جمعیتی هستند که از این بیماری رنج می برند . بطور معمول حدود 4 میلیون آمریکایی هستند که این بیماری را تجربه کرده اند ( 2 ) برآورد شده که 12 تا 14 میلیون افراد تا سال 2040 تحت تأثیر این بیماری قرار می گیرند مگر اینکه درمان این بیماری پیدا شود.
تأثیر پذیری بیماران زوال عقلی مخصوصاٌ بیماری آلزایمر به موسیقی به خوبی استفاده شده است. موارد زیادی این حقیقت را ثابت کردند که مردم با زوال عقلی علی رغم حافظه کم, قادر به بخاطر آوردن و خواندن آوازهای قدیمی و حرکات موزون با آهنگ های قدیمی می باشند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
موسیقی درمانی: موسیقی درمانی در پزشکی
اصوات موسیقی به علت برخورداری از بار هیجانی و عاطفی تاثیرات عمیقی بر روحیات شخصیت و پرورش عواطف انسانی می گذارند و در تعدادی از شاخه های طب جایگزین مانند طب سوزنی هومئوپاتی و آیورودا نقش عمده ای در درمان دارند.
امروزه به علت نگرش علمی و روش مند به موسیقی در درمان امراض موسیقی درمانی به عنوان رشته ای مستقل مورد توجه قرار گرفته و در حکم روشی مکمل برای درمانهای رایج پزشکی تعریف شده است که منظور از آن استفاده تجویز شده از تحریکات موسیقایی یا فعالیتهای آن برای کاهش ناتوانی و بیماری و تغییر حالات ناسازگار از طریق توانبخشی توقف و درمان علائم بیماری است که زیر نظر پرسنل آموزش دیده صورت می گیرد. در این رشته موسیقی به عنوان ابزار و موسیقی درمان گر به عنوان فرد متخصص در برخی از بیماری ها شرایطی را (با توجه به شدت آن بیماری) ایجاد می کنند که می تواند بیمار را در یک روند مثبت صعودی درجهت کاهش استرس ها و ارتقا سلامت قرار دهد و این شرایط ممکن است متناسب با جنس و سن بیمار و شدت بیماری در امراض مختلف متفاوت باشد.
در مورد کارکرد موسیقی در پزشکی
پژوهش های گوناگون و معتبری صورت گرفته است که تعدادی از آن ها بر روی علائمی چون ضربان قلب، فشارخون، دردهای گوناگون، تنفس، واکنش های پوستی، هورمونهای آدرنالین، پرولاکتین، کورتیزول، امواج مغزی، کتکولامین ها، استروئیدها، الکترومیوگراف، عوارض جانبی داروها، مدت استفاده از داروها و مدت بستری بودن و بسیاری موارد دیگر متمرکز بوده است.
به طور کلی اهداف درمانی این پژوهش های موسیقایی را می توان در هشت محور عمده خلاصه کرد:
پیشگیری، آموزش و یادگیری
کاهش دردهای گوناگون پزشکی و دندان پزشکی
کاهش تنش ها و نگرانی های ناشی از جراحی آسیبها و بیماریها
توان بخشی بعد از جراحی آسیب ها و تصادفات
کاهش خستگی حاصل از تنوس های عضلانی (گرفتگی های عضلانی( و کارکرد ماهیچه
کاهش عوارض جانبی دارو ها
کاهش مدت استفاده از دارو ها
کاهش طول مدت درمان و بستری بودن
علاوه بر تاثیرات درمانی یادشده موسیقی می تواند برای ارتقا برخی از فاکتورهای رفتاری در افراد سالم موثر واقع شود.
مثلاٌ در صنعت از دوش موسیقی برای افزایش بازده تولید و آرامش روانی کارکنان استفاده می شود. تاثیرات انواع موسیقی بر فرایندهای حافظه یادگیری، دقت، ادراکات حسی، سیستم عصاب حرکتی و … نمونه هایی از این مقوله اند. پژوهش های انجام شده درباره حس آمیزی رابطه متقابل تاثیرات روانی برخی از نت ها و گامهای موسیقی را با رنگهای مختلف آشکار می سازد. مثلا روان پزشکان رنگ قرمز را به گام دوماژور و رنگ سبز مایل به آبی را به گام لاماژور نسبت داده اند.
موسیقی در زمینه شناخت و کمک به رفع مشکلات رفتاری نیز کاربرد فراوانی دارد و این تغییرات رفتاری خاصه در سنین رشد و کودکی حائز اهمیت است. علت این تاثیر گذاری این است که هنر به طور کلی و در این جا موسیقی با توجه به بار عاطفی آن به عنوان نوعی وسیله تخلیه روانی به کار برده می شود و کودکانی که دچار تنش و فشار روانی هستند با برون فکنی فشارها و هیجانات از طریق موسیقی، به حد مطلوب هیجان و آرامش دست می یابند. به استثنای مواردی که مشکل کودک ریشه جسمی یا ارگانیک )اندامی) دارد تاثیر موسیقی در رفتار کودک در مقایسه با سایر شیوه های دیگر از جمله دارو درمانی موفق تر بوده و بیش از هر روش دیگری در تعدیل رفتارهای کودک موثر است اگر چه در مورد نقصهای ارگانیک نیز نقش موسیقی را نباید از نظر دور داشت.
مهم ترین ویژگی ازتباطی موسیقی جنبه غیر کلامی آن است که می تواند در درمان اهمیت اساسی داشته باشد. موسیقی واسطه با ارزشی برای ایجاد ارتباط مجدد با واقعیت در مورد افرادی است که از واقعیت و اجتماع بریده اند (بیماران اسکیزوفرنی.( موسیقی، نوعی محرک احساسی قوی و تجربه ای چند حسی است: تحریک شنوایی از طریق اصواتی که شنیده می شوند تحریک لمسی از طریق ارتعاشاتی که قابل احساس هستند و نیز تحریک بینایی توسط اجرای زنده آن. مثلا کسب موفقیت در فعالیتهای موسیقایی می تواند احساس ارزش فردی را تقویت کند. به علاوه موسیقی به عنوان انتقال دهنده اطلاعات انتقال دهنده تقویت کننده ها و زمینه ای برای یادگیری و انعکاس مهارتها نیز می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
مهارت های لازم
بررسی علمی هر پدیده در جهان منوط به شناخت اجزا عناصر تشکیل دهنده و نسبت های لازم و متعادل در میان آن ها و نیز بررسی طرز قرار گرفتن هر یک از اجزا و نسبت روابط و وظایف آنها با یکدیگر است. در مبحث موسیقی درمانی که دو جنبه موسیقایی و پزشکی در آن مطرح است داشتن اطلاعاتی جامع برای درک و دریافت موسیقی روان شناسی موسیقی، تئوری موسیقی، تاریخ موسیقی و همچنین شناخت دقیق جوانب مختلف جسمی و روانی انسان از دیدگاه علوم فیزیولوژی (کارکرد صحیح اجزای بدن) و پاتولوژی (آسیب شناسی) برای موسیقی- درمانگر الزامی است.
علاقه و اشتیاق یه کار و پذیرش مسئولیت حرفه ای از تعهد نسبت به این رشته احترام به حقوق درمان جویان و داشتن روحیه تحقیق از ویژگی های مهم یک «موسیقی درمانگر» است. بنابراین او باید مهارت های تکنیکی و تفسیری پیشرفته را حداقل در یک وسیله اجرای موسیقی بداند و در توسعه و گسترش روابط بین افراد از طریق فعالیت های موسیقایی مهارت کامل داشته باشد.
از طرفی چون ریشه و پایه تمام بحث های روان شناسی به نوعی به مغز و اعصاب مربوط می شود و با توجه به این که فرایند درک موسیقی در مغز انسان صورت می گیرد ضرورت بحث عصب شناختی پیرامون موسیقی آشکارتر می شود. موسیقی می تواند از طریق ایجاد تحریکاتی در قسمتهای مختلف سیستم عصبی به طور وسیعی بر بسیاری از اعضا و اندام های انسان از نظر ادراکات حسی و کارکردهای عملی موثر واقع شود و باعث پویش جسم و روان انسان در حالت سلامتی و بیماری گردد.
تکنیک ها و روش های موسیقی درمانی
شنیدن موسیقی به طور غیر فعال
در این روش بیش تر بیماران موسیقی دلخواه و انتخابی خود را می شنوند و در مواردی می توانند از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
مقدمه:
دانش پزشکی دنیای پیچیده و گسترده دارد. هر بیماری با علایم مشخص و به دلایل گوناگون به وجود می آید و درمان های مختلی نیز برای او ممکن است. تحقیقات نشان می دهد که موسیقی از طریق تاثیر بر هورمون های مختلف , ضربان قلب و فشار خون , تغییر پتانسیل الکتریکی عضله ها و همچنین تقویت مهارت ها و حرکات بدن و زمینه های روانشناسی وارد عمل شده است. به عبرت دقیق تر موسیقی با تحریک مرکزعواطف در مغز (نظام لیمبیک) بر اعصاب مرکزی خودکار و واکنش بیوشیمیایی و عضلانی اثر گذاشته و هم چنین با تاثیر بر حافظه و یادآوری خاطرات و احساس های گذشته تغییراتی را در شرایط فیزیولوژیک و پزشکی بر جای می گذارد.
چکیده:
شاید تاکنون مطالبی در روزنامه ها، مجلات، محل کارتان یا در بین مردم درباره "موسیقی درمانی" خوانده یا شنیده باشید. موسیقی درمانی یک رشته جدیدی است و فقط به مدت پنجاه سال است که به عنوان یک تخصص کلاسیک و حرفه ای توسعه پیدا کرده است.
بر طبق تعریفی که "انجمن ملی موسیقی درمانی" (NAMT) ارائه داده است، موسیقی درمانی عبارتست از "کاربرد موسیقی تامین، حفظ و بهبود سلانمت جسمانی و روانی در واقع موسیقی درمانی کاربرد منظم موسیقی است، بطوریکه موسیقی درمانگر مستقیما"در یک محیط درمانی، تغییرات دلخواه را در عواطف و رفتار درمانجو ایجاد می کند...)
به طور خلاصه در موسیقی درمانی با استفاده از موسیقی، که یک رسانه هنری خلاق است، به افرادی دارای مشکلات گوناگون، به منظور دستیابی به بهداشت روانی و جسمی انان کمک می شود.
موسیقی درمانی برای تسکین ناراحتی های هیجانی جسمانی و روحی استفاده می شود. موسیقی درمان گر مجرب و کار آزموده خدمات فردی را برای بیماران مهیا می کند. متون بسیار زیادی وجود دارد که اثبات می کند موسیقی درمانی اثرات مثبتی را بر درمان بیمارانی که دارای مشکلات عصبی هستند دارد.
موسیقی یک الگوی خوبی را برای بررسی تعاملات پیچیده ای که در سطح سیستم های مغز اتفاق می افتد فراهم می کند. امروزه فن آوری های پیچیده و پیشرفته تصویر برداری از مغز دانشمندان را قادر ساخته تا مطالعه کنند چطور موسیقی تاثیر بر فعالیت های مغز در بیماران آسیب دیده روانی دارد. بدیهی است موسیقی بر بیمارانی که بیماری آلزایمر رنج می برند اثر مثبتی داشته است با توجه به اینکه درمان قطعی برای این بیماری کشف نشده است. با تحقیقات بیشتر و پیشرفت حیطه های چند رشته ای که متمرکز می کند موسیقی درمانی را (فن آوری تصویر برداری در پیشرفت سیستم های موسیقی اطلاعات کامپیوتری و نرم افزار پزشکی) ممکن است، درمان اختلالات روانی غیر قابل درمان مثل بیماری آلزایمر، اوتیسم (autism) و بیماری پارکینسون را با موسیقی درمانی امکان پذیر کند.
موسیقی درمانی در درمان افرادی که ناتوانی های مختلفی از جمله عقب ماندگی ذهنی، تاخیر یافتگی رشدی، معلولیت جسمی، بیماری روانی و... داشته اند، به طور موفقیت امیزی جواب داده است.
موسیقی درمانی آسایش لازم را فراهم می کند، از اضطراب و افسردگی می کاهد، و مشکل بی خوابی را بدون وابستگی به دارو با استفاده از موسیقی مغز (brain music) درمان می کند.
موسیقی درمانگر، اهداف و مقاصد را بر اساس نیازهای خاص درمانجو دنبال می کند.فنون مختلفی برای پیشبرد این اهداف استفاده می شود. برای مثال اواز خواندن می تواند به افراد مبتلا به بیماری الزایمر کمک کند تا حافظه دراز مدتشان را به کار اندازند، نواختن الات موسیقی با همسالان یا درمانگر می تواند مهارت های میان فردی را افزایش دهد و کارکردهای اجتماعی را بهبود بخشد. از همه مهمتر اینکه افراد احساساتشان را در روشی مطمئن و لذت بخش بوسیله نواختن موسیقی، گوش کردن به موسیقی و رقصیدن به همراه موسیقی بیان می کنند.
البته موسیقی درمانی فقط در خدمت افرادی که دارای انواع مختلف ناتوانی ها هستند به کار برده نمی شود، بلکه در شرایط مختلف پزشکی نیز سودمند است. از جمله کاهش فشار روانی یا درد،زایمان، توانبخشی بیماران سکتهای و مبتلایان به بیماری پایانه (بیماریهایی که علاجناپذیر و مرگبار هستند، مثل ایدز). مساله عمده که در اینجا برای