لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
بنام خدا
موسیقی شعر معروف الرصافی
نگارنده: حسن شوندی دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
استاد راهنما: دکتر محمود شکیب
استاد مشاور: دکتر فیروز حریرچی
چکیده:
در بررسی موسیقی شعر رصافی می توان به انتخاب بحرهای مناسب برای اشعار اشاره نمود. انتخاب بحر طویل که دارای موسیقی آرام، متین و ویژگیهای امتداد نفس، و قابلیت تفصیل سخن است، برای موضوعاتی چون استبداد ستیزی، بیان حال تهیدستان، رثاء، و بیان شکوه تاریخی و فرهنگی ملتها، نشان از ذوق سلیم و توانای رصافی دارد. البته گاه شاعر شکیبایی خود را از دست می دهد، و نمی تواند متانت موسیقی شعر خود را چنانکه در بحر طویل حفظ می کرد، پاس بدارد. بنابراین شعرا و کاسه لبریز شده صبرش را بروز دهد. افزون بر این دو بحر، وی از بحرهای خفیف، رمل و دیگر بحرها با مهارت تمام، به گونه ای که قدرت و توانایی شعری او را به رخ می کشد، استفاده کرده است.
در موسیقی درونی نیز وی با بکارگیری جناس، تکرار حروف هم صفت یا با صفت های نزدیک به هم، تکرار حرف روی در طول بیت، استفاده از ویژگی حرکات، و نیز کلمات هموزن موسیقی درونی شعر خود ر ایجاد کرده است.
تضاد، مقابله، عکس، حسن تعلیل و برخی دیگر از آرایه های معنوی، موسیقی معنوی شعر او را شکل داده است.
واژه های کلیدی:
بحر شعری، امتداد نفس، واج آرایی، مخارج حروف، آرایه های معنوی.
مقدمه:
معروف عبدالغنی الرصافی (1875م – 1945 م) شاعر معاصر و نامدار عراقی است که دوران زندگی او با رخدادهای اجتماعی و سیاسی بسیار در کشورش همراه شد. رصافی نیز مانند بسیاری از عراقیها از تحولات جامعه خود متأثر گردید. تلاشهای او برای تجدد و مقابله با استبداد و استعمار چهره ای مبارز از او ترسیم کرد. همین گرایش به بیان مشکلات اجتماعی بود که شعرش را آئینه تمام نمای جامعه عراق گردانید، بگونه ای که او را شاعر آزادی نامیدند. پرداختن به موضوعات نو پیشگاهی در انتقال شعر عرب و عراق از موضوعات سنتی و کهن به موضوعات جدید را برای او به ارمغان آورد. پیشگاهی در این زمینه چنان توجه منتقدان و پژوهشگران را به خود جلب کرد، که جنبه های فنی شعرا و فراموش شد. اما اگر وی ذوق و مهارت ادبی خود را آنگونه که توانائی آن را داشت، در زمینه شعر و ادب بروز می داد بی گمان، جایگاه فنی شعر او نیز بسیار بالاتر از آنچه بود که اکنون است. و غفلت از آن برای محققان و پژوهشگران توجیه پذیر نبود.
در این مقاله کوشش شده است تا با پرداختن به موسیقی شعر رصافی، ذوق شعری، و عاطفه بی تکلف وی به نمایش درآید، و مهارت فنی او بروز بیشتری یابد.
پیش از پرداختن به موسیقی شعر رصافی، شایسته است تا جایگاه موسیقی شعر بصورت کوتاه بیان شود، و نقش آن در انتقال مفهوم نمایان تر گردد. مقایسه یک بیت با ترجمه منثور آن این نقش را به وضوح نشان می دهد. تفاوت در احساس ایجاد شده هنگام خواندن یک بیت و ترجمه منثور آن، نتیجه چینشی خاص در حروف و حرکات بیت می باشد، نظمی که وزن یا بحر شعری نامیده می شود. بنابراین سخن زبان شعر را می توان آمیخته ای از زبان کلامی و زبان موسیقایی دانست. زبان کلامی زبانی و زبان موسیقایی دانست. زبان کلامی زبانی با توانائی محدود است، و انتقال مفاهیم به وسیله آن جز با دست یازیدن به دامان اندیشه و استنباط و تحلیلی عقلی ممکن نیست. اما زبان موسیقایی شعر محدودیت زبان کلایم را ندارد، زیرا نیازمند ترجمه نیست، و بدون نیاز به تأمل و اندیشه، و به عبارتی بدون اینکه دست عقل و اندیشه به آن برسد، با دل سخن می گوید (شوقی ضیف، فصول فی الشعر و نقده، ص 290)، و افراد امی و غیر امی را بگونه ای مستقیم مورد تأثیر قرار می دهد.
همین ویژگی موسیقی شعر موجب شد تا اعراب جاهلی در حفظ و انتقال شعر و ادب و تاریخ خود بیش از آنکه به چشم خود اعتماد کنند، به گوش خود اعتماد نمایند، و در احساس موسیقی الفاظ و عبارات، مهارت بدست آورند (ابراهیم انیس، دلالت الالفاظ، ص 192).
پس از این سخن کوتاه درباره نقش موسیقی شعر و اهمیت آن، موسیقی شعر رصافی را با توجه خاستگاه آن، در سه محدوده موسیقی بیرونی، موسیقی درونی، و نیز موسیقی معنوی مورد بررسی قرار می دهیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
موسیقی اسلامی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
پرش به: ناوبری, جستجو
از آنجا که دامنه تمدن اسلامی جز عربستان کشورهای بسیاری از جمله مصر، ایران، هند و آفریقا را دربرمیگرفت؛ موسیقی اسلامی نیز با تنوع و گوناگونی روبهرو بوده است.
فهرست مندرجات
[مخفی شود]
۱ تاریخچه
۱.۱ موسیقی در بغداد
۱.۲ موسیقی ایرانی
۱.۳ موسیقی اسپانیای مسلمان
۱.۴ موسیقی در نزد ترکان مسلمان
۲ منبع
[ویرایش] تاریخچه
در میان فقهای اسلام کسانی مانند شهابالدین الهیثمی و ابن ابیالدنیا بودهاند که موسیقی را یکسره لهو و لعب میدانستند و آن را مکروه یا حرام تلقی مینمودند. فارابی انکار میکرد که موسیقی بتواند هرگونه حالت روحی یا هر نوع شور و هیجانی را در شخص برانگیزد. ابنزیله نیز معتقد بود که موسیقی میتواند شخص را به ارتکاب عمل گناه بکشاند. با این حال، ابوحامد محمد غزالی، موسیقی و سماع را جایز دانسته است.
[ویرایش] موسیقی در بغداد
در بغداد، خلفای عباسی چون هارونالرشید و مأمون از موسیقی حمایت مینمودند، در زمان متوکل و منتصر همچنان موسیقی در دربار خلافت رونق داشت. در این دوره بسیاری از موسیقیدانان برجسته چون ابنطاهر خزائی، قریص جراحی، جحظه برمکی جذب دستگاه خلافت شدند.
[ویرایش] موسیقی ایرانی
ایران و عربستان در موسیقی بسیاری از سازها و امور را از یکدیگر وام گرفتهاند. بسیاری از موسیقیدانهای بغداد، ایرانیتبار بودند، از جمله سرخسی، زکریای رازی، رودکی و راتبه نیشابوری.
[ویرایش] موسیقی اسپانیای مسلمان
در اسپانیای مسلمان، در دوران فرمانروایی امویان اندلس از موسیقی حمایت بسیاری به عمل آمد. مدارس بسیاری برای پرورش دختران آوازهخوان بنیاد نهاده شد؛ بسیاری از این دختران وارد دربار حکمرانان اموی اندلس میشدند؛ بزرگترین خنیاگر اندلس عباس بن نسائی بود. نظام موسیقایی در اندلس همان نظام عربی رایج در شرق بود که بر گامهای فیثاغورث مبتنی بود.
[ویرایش] موسیقی در نزد ترکان مسلمان
ترکان سلجوقی، دوستداران موسیقی بودند. خنیاگر سنجر، کمالالزمان از نزدیکان دربار او بود. محمود غزنوی، فرخی سیستانی را در دربار خود داشت که چنگ نیکو مینواخت و به ستایشگری میپرداخت.
موسیقی دوره کلاسیک
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
پرش به: ناوبری, جستجو
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه آن را تغییر دهید. در پایان، پس از ویکیسازی این الگوی پیامی را بردارید.
پیشنهاد شده است که این مقاله یا بخش با موسیقی کلاسیک ادغام گردد. (بحث).
فهرست مندرجات
[مخفی شود]
۱ موسیقی دوره کلاسیک (۱۸۰۰ - ۱۷۰۰)
۱.۱ نشانههای سبک موسیقی کلاسیک
۱.۲ ریتم، میزان و تمپو در موسیقی کلاسیک
۱.۳ هارمونی و تنالیته
۱.۴ موتیف، تم، بسط و گسترش تمی
۱.۵ فرمهای مرسوم دوره کلاسیک
۱.۶ ارکستر و سازها
[ویرایش] موسیقی دوره کلاسیک (۱۸۰۰ - ۱۷۰۰)
واژه کلاسیک و کلاسیسیسم، معمولاً به یک دوره از موسیقی اطلاق شدهاست اما اغلب با معانی مختلف، در اصل عنوان سبک یک دوره خاص یا سبک مشخصی از موسیقی نیست. ولی از سوی دیگر، واژه کلاسیک بر پدیدهای اطلاق میشود که میتواند در اکثر دورههای مختلف تاریخ موسیقی با کار برود و تکرار شود. مثلاً آوازهای شوبرت در آلمان نسبت به قرن نوزدهم نمونه کلاسیک به شمار میآید در حالی که شوبرت از نظر تاریخی آهنگساز دوره رمانتیک محسوب میشود و افکار و عقایدش نیز رمانتیک است. بنابراین معنی واژه کلاسیک در ارتباط با یک قطعه مشخص یا اصولاً مقوله آهنگسازی میتواند کاملاً با معنی آن در رابطه با سبک یک دوره از تاریخ موسیقی متفاوت باشد. با چنین برداشت مشابهی میتوان گفت که پالسترینا (آهنگساز قرن شانزدهم) قرنها به عنوان نمونه کلاسیک موسیقی کلیسایی مد نظر قرار داشته و آثارش مدل اصیلی برای دیگر آهنگسازان بودهاست.
واژه کلاسیک در موارد استعمال کلی آن، هنگامی مفهوم بهتر و مفیدتر خواهد داشت که در ارتباط با نوع به خصوصی از آثار موسیقیایی (مانند نمونههایی که از شوبرت و پالسترینا ذکر شد) قرار گیرد. در این مفهوم میتوان بتهون را استاد کلاسیک در خلق سمفونی، سونات پیانو، کوارتت زهی محسوب کرد. بدون این که هیچ قضاوتی راجع به موقعیتش در تاریخ سبکهای موسیقی انجام گیرد. فرق میان کلاسیک به عنوان یک راه حل قاطع و استوار برای مسئله نقش خلاق در یک اثر هنری یا مقوله آهنگسازی از یک طرف و به عنوان یک مفهوم در تاریخ سبکها از طرف دیگر، همیشه ستیز و اختلاف دایمی به وجود میآورد که آثار آن نیز امروزه وجود دارد. آیا بتهون کلاسیک است یا رمانتیک او نسبت به این که چه مفهومی به کلمات داده شوند میتواند هر دوی آنها باشد.
تاریخ نویسان قرن نوزدهم، کلمه کلاسیک را در آلمان به سبک دورهای که با نسل کوانتس و هانس و بعداً پسران باخ و معاصرین آنها شروع شد، اطلاق میکنند و در ایتالیا به سبک موسیقی دمینیکو اسکارلاتی و معاصرینش. اواخر این دوره را به طور واضح نمیتوان معین کرد، زیرا جدال بین کلاسیک رمانتیک تا قرن نوزدهم و حتی قرن بیستم (با جریان نئوکلاسیسم) ادامه داشت. این که چه وقت و در کجا کلمه کلاسیک وارد فرهنگ موسیقی شد نیز به طور کامل روشن نیست. تعریف کلاسیک در ادبیات تا حدی بغرنج و گنگ است ولی این تعریف در موسیقی پیچیده تر میشود. (تاریخ موسیقی، تالیف لوست مارتیروسیان، ترجمه سیروس کرباسی)
شاید یکی از قدمهایی که به سوی موسیقی کلاسیک برداشته شد آزاد شدن اثر موسیقی از قدی و بند تقلیدها، بیان، معرفی، در خدمت بودن حتی سرگرمیهای اجباری بود و نتیجتاً خود اصل موسیقی مد نظر قرار گرفت. پس برای اولین بار در موسیقی این فکر و ایده ظهور کرد که موسیقی در حقیقت همانند دیگر هنرها مقصود و هدفی ندارد، بلکه صرفاً به خاطر خودش وجود دارد - در واقع موسیقی به خاطر خود هنر موسیقی - به عبارت دیگر، در دوره کلاسیک با ایده هنر به خاطر هنر برخورده میشد. که از آن زمان تا کنون هم چنان همراه موسیقی جریان دارد.
در کلاسیک هر چیز خارق العاده و افراطی کنار گذاشته شد و بیان موسیقایی بیشتر با تاکید بر کمال، تمامیت و اعتبار جهانی با استفاده از عوامل ساده و قابل فهم تثبیت شد. پروفسور شایت از باخ به خاطر تصنعی بودن و پیچیدگی آثارش که زیبایی طبیعی ملودی را مبهم میکند انتقاد کرد.
قرن هجدهم مصادف بود باجریان روشنی فکر، تنویر افکار، یا آزادی از بند خرافات، که در آن طغیانی علیه روح و روان و اعتقادات مافوق الطبیعه و به نفع اخلاقیات صورت گرفت، طغیانی بود علیه متافیزیکها و به نفع احساسات معمولی و روانشناسی تجربی و عملی، علیه آیین و مراسم تشریفاتی و به نفع طبیعی و ساده بودن، علیه قدرت طلبی و به نفع آزادی فردی، علیه امتیازات و حق ویژه و به نفع حقوق مساوی و تعلیم و تربیت همگانی. جریان تنویر افکار کاملاً بر جنبههای عملی و تجربیات عین تکیه داشت و آزاد منشی، برابری و تکامل از اصول اولیه آن وبد. اولین رهبران این جنبش لوک و هیوم در انگلستان و مونته سکیو و ولتر در فرانسه بودند. شکل و نمود اصلی دوره تنویر افکار و روشنگری در ابتدا نسبتاً منفی بود، اما چنین خلایی که بیشتر به وسیله منقدان مخرب به جای مانده بود، به زودی با ایده جدیدی که در آن طبیعت و غرایز طبیعی یا احساسات انسان را منبع حقیقی دانش و اعمال درست میپنداشت، پر شد. ژان ژاک رو سو یکی از پیشوایان اصلی این شکل جدید از جریان تنویز افکار و روشنگری بود که بعد از سال ۱۷۶۰ تأثیر عمیقی بر ادبیات و شاعران فیلسوف آلمانی به جای گذاشت. لذایذ و خوش گذرانیهای فردی در زندگی درونی، خود یک پدیده اصلی و مشخص این جریان است. (تاریخ جامع موسیقی، ترجمه بهزاد باشی)
فلاسفه در رهبری و اداره زندگی اجتماعی قرن هیجدهم نقش چندانی نداشتند، بلکه سیستم فکری خود جوابگو و در عین حال تأثیر پذیر از شرایط زندگی بود. انتقادات اجتماعی از شرایط زندگی خصوصاً قبل از انقلاب فرانسه، شدت یافت و با شروع انقلاب صنعتی پیشرفتها و کشفیات علمی در زمینههای مختلف صورت گرفت. طبقه متوسط مورد توجه قرار گرفت و انسان ساده و طبیعی هسته مرکزی توجه فلسفه و هنر شد. دوره تنویر افکار و روشنگری در کلی یک جنبش بشر دوستانه و جهان میهنی بود که در آن ایدههای انسان دوستی به سرعت در سرتاسر اروپا گسترش یافت. از میان بزرگانی که به این جنبش بشر دوستانه کمک کردند، میتوان از پادشاه فردریک کبیر پروس و شاعرانی چون گوته و آهنگسازانی چون موتسارت (در اپرای فلوت سحر آمیز)، بتهون (سمفونی شماره ۱۹) یا شیلر در (سرود شادی) نام برد.
با ظهور طبقه متوسط اجتماع و توجه خاص به آن، قرن هیجدهم قدمهایی در راه عمومی کردن هنرها و یادگیری آنها برداشت که در نتیجه فلسفه، علم، ادبیات و هنرهای زیبا عامه مردم را مد نظر قرار دادند نه گروه اندک متخصصان و آگاهان را. داستانها و نوشتهها به تدریج شروع به تصویر زندگی روزانه و احساسات معمولی مردم کردند که از طرف عامه مورد استقبال قرار گرفت. این عوامل باعث تغییر در زندگی طبقه متوسط اجتماع شد و آن را به عنوان قطب مهمی در سیاست گذاری، اقتصاد و فرهنگ مطرح کرد و افراد این طبقه فرصتی یافتند که در فرهنگ اجتماعی و هنر نقش مهمی داشته باشند. تغییرات اقتصادی در موسیقی نیز تأثیر گذاشت و به همین دلیل کمپانیهای اپرائی و سالنهای اپرای اکثر دربارهای کوچک به دلیل اقتصادی تعطیل شدند ولی موسیقی سازی به خاطر هزینه کم آن تا حدی مورد توجه قرار گرفت. افراد جامعه در تشکل انجمنها و مراکز هنری یکی از حامیان پرقدرت موسیقیدانان شدند و برای آنان کنسرتهای عمومی که در آنها بلیط فروخته میشد ترتیب دادند.
این امر باعث افزایش شنودندگان و دوستداران عمومی موسیقی و همچنین رشد موسیقیدانان آماتور گردید، در حالی که قبلاً اشراف حامی موسیقی، موسیقیدانان را همیشه در خدمت خود داشتند و شنیدن موسیقی آنها منحصر بود به درباریان و میهمانان آنها. (سه آهنگساز، اثر رومن رولان، ترجمه حمید عنایت)
در سال ۱۷۲۵ در پاریس یک سری کنسرتهای عمومی بر پا شد. در سال ۱۷۶۳ کنسرتهای دیگری به وسیله هیلر به نام کنسرت گاواند هاوس در لایپزیک ترتیب داده شد که تا سال ۱۸۷۱ دوام یافت در سال ۱۷۵۱ اولین سمفونی در کنسرت اسپیریچوال اجرا شد و از آن پس سمفونی به عنوان یک فرم مشخص از موسیقی آلمان تثبیت گردید. کنسرت آماتور، گروسس کنسرت و هم چنین تعدادی از کنسرتهای دیگر که توسط موتسارت و بتهون دروین بر پا شد از جمله برنامههای اجرایی این قرن بود.
چاپ و انتشار موسیقی به طور وسیعی افزایش یافت و مجلههایی درباره موسیقی نیز به چاپ رسید، لذا! موسیقیدانهای آماتور طبیعتاً موسیقی دلخواه و ساده خود را به راحتی خریداری کردند و میتوانستند انتقاداتی بر موسیقی را نیز در مجلات مختلف بخوانند که این خود قدمهای مهمی در راه عمومی کردن موسیقی بود. در لندن، پاریس و بروکسل تعداد زیادی از موسیقی سازی آلمان به چاپ رسید و مجموعهای از سمفونیها تحت عنوان لاملودیا جرمانیکا به چاپ رسید. در این دوره بود که اولین تاریخ موسیقی و مجموعه مقالات راجع به موسیقی قرون وسطی انتشار یافت.
همانطور که گفته شد یکی از مهم ترین خصوصیات موسیقی قرن هیجدهم جهان میهنی بودن آن و به حداقل رسیدن اختلافات ملی گرایی بود. حاکمانی که در یک کشور به دنیا آمده بودند در کشورهای دیگر حکمروایی میکردند، مثلاً پادشاهان آلمانی در انگلستان، سوییس و هلند و پادشاهان اسپانیایی در ناپل. ولتر که فرانسوی بود در دربار فردریک کبیر پروس اقامت گزیده بود و شاعر ایتالیایی متاستازیو در دربارهای آلمانی در ونیز. موسیقیدانان اپرای ایتالیایی در کشورهای دیگر مشغول به کار بودن. کلاً یک زبان مشترک موسیقی بر سر تا سر اروپا حکمفرما بود. در دوره کلاسیک، آهنگسازان آلمانی قدرت خاصی در ترکیب سبکهای موسیقی دیگر کشورها داشتند، بنابراین سبک موسیقی آلمان ترکیبی بود از عوامل مختلف موسیقی کشورهای دیگر. چنانکه تلمان به خود میبالید که تقریباً قادر است که هر سبک موسیقی را بنویسد. موتسارت از مانهایم میگفت (هفتم فوریه ۱۷۷۸) که میتوانند تمام انواع سبکهای مختلف آهنگسازی را تقلید کند و به کار گیرد. به طور کلی موسیقی آلمان در این دوره زبانی جهانی پیدا کرد و تمام ملل گوناگون بدون هیچ گونه تفاوتی در هر سطح از آگاهی میتوانستند آن را بفهمند، بنابراین موسیقی زبان بشریت شد. گلوک در یکی از نامههایش اظهار میدارد که آرزو داشت یک موسیقی قوی بنویسد که با تمام قلبها در سر تا سر دنیا صحبت کند و مورد قبول همه مردم باشد و نیز اختلافات مسخره موسیقیهای مختلف ملل را بزداید. اظهار مشهور هایدن نیز در این رابطه چنین است زبان موسیقایی من در تمام دنیا قابل هم است. این چنین جهانی شدن زبان موسیقی امکانی را به وجود آورد که علی رغم تمام پیشرفتهای تکنیکی موسیقی که با سامارتینی، پلاتی، واگن زایل و اشتامیتس شروع شد و در بتهون به حد کمال خود رسید. همواره به سادگی و قابل فهم بودن گرایش داشته باشد. (تفسیر موسیقی از کلاسیک تا دوره معاصر، تالیف سعدی حسنی)
به طور کلی موسیقی دوره کلاسیک را هنر لذت بخشیدن به وسیله تسلسل و ترکیبات صداهای مطبوع و موافق با ساختمانی گویا و معقول فارغ از پیچیدگیها و تزیینات فراوان تعریف کردهاند. این نوع موسیقی برخلاف دوره باروک باید فاقد تزیینات فراوان تعریف کردهاند. این نوع موسیقی برخلاف دوره باروک باید فاقد تزیینات و پیچیدگیهای کنترپوانتیک که برای عموم شنوندگان قابل درک نیست، باشد. ژان ژاک روسو موسیقی اوایل کلاسیک را چنین تعریف میکند. خواندن دو ملودی همزمان شبیه به شنیدن دو سخنرانی مختلف در یک زمان استبه منظور با قدرت شدن آن.
همانظور که ذکر شد، مهم ترین ویژگی اوایل دوره کلاسیک، ساده کردن هر چه ممکن تمام فرمهای موسیقی و عوامل سبکی است. در موسیقی دوره کلاسیک ملودی به عنوان یک عامل اساسی و پایدار جلوه گر میشود و تئوری ملودیک مهم ترین مسئلهای بود که موسیقیدانان به آن میپرداختند. در اوایل قدن نوزدهم بود که تئوری هارمونی به عنوان اصولی ترین عامل موسیقیایی مورد مطالعه آهنگسازان قرار گرفت. برای اولین بار در تاریخ موسیقی دیگر ملاک زیبایی یک قطعه، همسازی اصواب پلی فونیکی (همانند دوره باروک) نبود، بلکه حاکمیت نامحدود و آزاد ملودی که اغلب دارای اکمپانیمان سادهای بود، زیبایی یک اثر موسیقی را تعین میکرد. در این دوره آنقدر اهمیت ملودی زیاد بود که حتی در مواردی آکمپانیمان نیز الزامی نبود. در این رابطهاست که هایدن در اواخر عمرش میگوید اگر شما میخواهید بدانید که آیا یک ملودی واقعاً زیباست یا نه، باید آن را بدون آکمپانیمان بشنوید. (تاریخ موسیقی، اثر لوست مارتیروسیان، ترجمه سیروس کرباسی)
[ویرایش] نشانههای سبک موسیقی کلاسیک
به طور کلی، سبک مسیقی کلاسیک به دو دسته تقسیم میشود: ۱. سبک موسیقی اوایل کلاسیک که تا سالهای ۱۷۷۰ را در بر میگیرد و شامل دو سبک روکوکو و اکسپرسیو است. سبک روکوکو خصوصاً در فرانسه نزخ گرفت و واژه فرانسوی سبک گالانت اغلب به عنوان مترادف آن به جایش به کار برده میشد. بانی سبک اکسپرسیو که بعداً رواج یافت، آهنگسازان آلمانی بودند و معادل آن در زبان آلمانی (سبک حساس و وقار) است. این دو سبک حاصل و نتیجه اهمیت بخشیدن به دو صدای طرفین در موسیقی باروک است. اما در قرن هیجدهم، خط باس اهمیت، رهبری و استقلال کنترپوانتیک خود را از دست داد و صرفاً حمایت کننده ملودی شد در حالی که صداهای میانی فقط پرکننده هارمونی بودند. سبک روکوکو یا گالانت در مجامع باوقار اشرافی ظهور کرد و سبکی بسیار ظریف، دقیق، چابک، شوخ، آسان، پرجلال و شکوه بود. روکوکو همان شیوه زینت و آذین بیش از حد دوره باروک است ولی بدون بزرگی و عظمت. از سوی دیگر سبک اکسپرسیو (به معنی رسا و پرمعنی) در ارتباط بیشتری با طبقه متوسط جامعه قرار داشت و در کل سبک بورژاواها بود. این سبک برخلاف روکوکو نه تنها پرطمطراق و پرزینت نبود، بلکه گاهی به طور عمد و اغراق آمیزی ساده بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
به نام آنکه جان را فطرت آموخت
"موسیقی و تاثیرات آن بر موجودات"
گردآورندگان :
مریم سـاجدی پیربازاری
و
مونا پرویزی حمدی
پروژه درس: شیوه ارائه گفتاری و نوشتاری
استاد: سرکار خانم احیایی
رشته : کامپیوتر
دانشگاه: آزاد اسلامی – واحد کرج(سما)
زمستان 1386
فهرست صفحه:
پیش گفتار 8
پیدایش موسیقی .9
اجرای موسیقی 10
موسیقی سازی 10
موسیقی آوازی 11
موسیقی صحنه ای 12
موسیقی نظری(تئوریک) 12
مهمترین فصول مورد بحث تئوری موسیقی 12
تقسیم بندی موجود انواع موسیقی 13
موسیقی محلی 13
موسیقی ضربی- ضرب دار 13
موسیقی کلیسایی یا روحانی 14
موسیقی مذهبی ایران 14
موسیقی دراماتیک 15
موسیقی سنتی 15
موسیقی کلاسیک 16
موسیقی باستانی 16
موسیقی الکترواکوستیک 16
موسیقی الکترونیک 17
موسیقی درمانی 17
موسیقی درمانی چیست 17
تاریخچه موسیقی درمانی 18
موسیقی درمانی چگونه اثر می کند 18
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 109
مقدمه:
تا کنون با هر نوازندهی ساز کوبهای که برخورد داشتهام، نواختن را با زدن و کوفتن بر روی هر چیز در دسترس، آغاز کردهاید. پنداشت ما بر این است که اگر این کتاب را برداشتید، شما نیز از این قانون مستثنی نباشید. در نتیجه، اگر پیش از این هم، ساز کوبهای خاصی ننواخته یا هیچ دورهی آموزشی رسمی ندیده باشید، به هر حال نوازندهاید .
با نواختن ساز کوبهای، باستانیترین و دوستداشتنیترین ساز را گزینش کردهاید. در این کرهی خاکی، هیچ جایی پیدا نمی شود که شیوهی سنتی نواختن ساز کوبهای، در آن وجود نداشته باشد. در واقع همچنان که در صفحههای بعد، متوجه خواهید شد، نواختن ساز کوبهای، تفریحی جهانی است که هر کس بدون توجه به ذائقهاش در موسیقی، میتواند از آن لذت ببرد .
تا جایی که ممکن است، هدف در این کتاب، آشنا ساختن خواننده با گونههای سازهای کوبهای و نواختن سبکهای گوناگون است .
اگر شما هم مانند من بیندیشید، میتوانید درهمهی این روشها، لذت ویژهی آن را بیابید و با دانستن شیوههای گوناگون، از خود نوازندهای بسیار خوب و پویا بسازید .
فصل اول :
ورود به دنیای ریتم
بحثی که از مدتها پیش وجود دارد این است که آیا نت خوانی موسیقی، لازمهی کار نوازندهی سازهای کوبهای هست یا نه ؟ راستش را بخواهید ،نیازی به نت نیست. میتوانید نوازندهی توانایی باشید و هرگز به قطعهی موسیقی نگاه نکنید، ولی با این وجود، توانایی خواندن آن چه که بر روی کاغذ نوشته شده است میتواند درهای فراوانی را به روی نوازنده بگشاید. میتوانید با نوازندگانی بنشینید که هرگز آنها را ندیدهاید و آهنگی را بنوازید که هرگز پیش از این نشنیدهاید و آن را به بهترین شیوه، اجرا کنید یا اگر تنها با شنیدن، نتوانید قطعهای را اجرا کنید، میتوانید به فروشگاه محصولات محصولات موسیقی بروید و نسخهای از تک نوازی دلخواه خود را فراهم کرده و آن را بیاموزید. حتی میتوانید در اینترنت، ریتمها را با دیگر نوازندگان، رد و بدل کنید و ... این بخش را بخوانید، بیگمان متوجه خواهید شد که خواندن نت، آن اندازه هم دشوار نیست و هر زمانی را که برای یادگیری نت (تئوری موسیقی ) سپری کنید، ارزشمند و سودمند خواهد بود .
همان گونه که خودتان متوجه خواهید شد، افراد راههای گوناگونی را برای نواختن ریتمها به کار میبرند. در این کتاب، نت نویسی و روشهای حرفهای و رایج موسیقی بکار برده شده است. انجام این دستور، دو فایده ی مهم در بر دارد : نخست این که حتی اگر بخواهید نت سازهای دیگر را اجرا کنید ،پیش از این اصول پایههای نت خوانی را میدانید، دوم، این راه از راههای دیگر، به مراتب سادهتر و آشکارتر است .
اشاره
برای ادامه این کتاب ،اجباری به دانستن نت خوانی نیست. بیشتر ریتمهای نوشته شده در این کتاب، بر رویCD موجود هستند. تنها کاری که باید انجام دهید، گوش دادن به بخشهایی از CD است که در کنار هر ریتم، شمارهَی مربوط به آن نوشته شده است و به این گونه میتوانید شیوهی صدا دهی آن ریتم را بشنوید. در نتیجه میتوانید با ریتم موجود در CD بنوازید .
حتی میتوانید مهارتهای نتخوانی خود را از راه گوش دادن به CD، پشتیبانی کنید. تنها همزمان با شنیدن CD، به ریتم مربوط به آن نگاه کنید. هیچ گاه خواندن نت، بدون اشکال نیست .
آشنایی با الفبای موسیقی
فکر کنید که خواندن خط موسیقی، مانند خواندن این کتاب است. حروف، واژهها را به وجود میآورند و سرانجام، جمله و پس از آن پاراگراف و مانند اینها به وجود می آید. در موسیقی، با نتها و سکوتها سروکار دارید ( پس از این، در این بخش میتوانید ههی نتها و سکوتهای موجود در موسیقی را ببینید )، که در واقع نوع میزان را معین میکنند (میزان، همان واحد زمان در نت موسیقی است ). در پایان، میزان، بخشهای کوتاه موسیقی را به وجود می آورد که گرد آمدن آنها سبب آفرینش آهنگ یا قطعهی موسیقی میشود.
تبدیل به میکند ( نت سیاه. بنابراین برای زمان ، نت سیاه تنها یک ضرب میگیرد و در هر میزان چهار ضرب خواهید داشت .
ت) سرعت : این نشانه نشان میدهد که با توجه به ساعت یا مترونوم (وسیلهای که شمار زیادی از نوازندگان برای کمک به حفظ ریتم از آن استفاده میکنند برای آگاهی بیشتر از مترونومها، بخش هفدهم را بخوانید ) هر نت را با چه سرعتی باید نواخت. در تصویر 1-2، عدد رو به روی ن سیاه نشان می دهد که در هر دقیقه، چند ضرب نت سیاه اجرا میشود .
ث) نشانهی سبک : نشانهی سبک، بازگو کنندهی حس و یا یک سبک موسیقیای است که اجرا میشود. بسته به سازندهی ریتم، برخی از پارتیتورهای موسیقی، نشانهی سبک ندارند .
ج ) خط میزان : خط میزان، میزانها را از یکدیگر جدا می سازد هر میزان، یک گروه نتی است که کسر میزان آن را میشناساند. درتصویر 1-2، خط میزان پس از چهار ضرب میآید. داشتن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
موسیقی بر رشد، جوانه زنی و تکوین گیاهان موثر است
By سحر میرشاهی | On October 28, 2006 | In علوم کشاورزی | Rated
ساسان جعفر نیانتایج تحقیقات مختلف نشان میدهد که موسیقی بر پدیدههای متفاوت جوانه زدن، رشد، نمو و تکوین گیاهان و پدیدههای فیزیولوژیک مثل فتوسنتز و نیز زمان و میزان گل دهی و عملکرد گیاهان موثر است. ابتدا تصور بر این بود که هیچ احساس درک و حافظهای در گیاهان وجود ندارد ولی آزمایش های مختلف خلاف این مساله را ثابت کرده است. یکی از این آزمایش ها، آزمایش دکتر فوگل و ویلیام رس بود که با استفاده از ثبت امواج به وسیله لرزه نگاری الکترونیکی و تاثیر آب داغ بر ریشه گیاهان و آبیاری توام با نوازش اثر انرژی روی را روی گیاهان آزمایش کردند.
وی افزود: همچنین نتایج آزمایشهای دکتر باکستر که با استفاده از دستگاه دروغ سنجی که در برابر رطوبت تغییر حالتها را رسم میکرد و رسیدن آب با دمای مناسب به ریشه، منحنی کاملا شبیه منحنی حالت انسانی است که دچار هیجان شدید شده باشد و آزمایشهای دیگر که مربوط به نشان دادن اثر امواج الکترو مغناطیسی
روی گیاهان بود نشان دادند که گیاهان دارای حس و حافظه و درکت و شعور هستند و حتی توان برقراری روابط عاطفی با سایر جانداران و انسان را دارند پس اگر چنین است چرا امواج صوتی و موسیقی بر آنها موثر نباشند؟
در ادامه به آزمایشهای دیگری که برای سنجش تاثیر موسیقی بر گیاهان انجام شده، اشاره کرد و گفت: آزمایشهای انجام شده در سال 1940 به کمک موسیقی ممتد و متناوب و آزمایشهای Droty Retalluak در سال 1973 که شامل 8 ساعت تیمار گیاهان در هر شبانه روز با تنی یکنواخت و 30 ساعت تیمار گیاهان در هر شبانه روز در گیاهان کنترل بود نشان داد که گیاهان به تحریک صدای خارجی واکنش نشان میدهند و همچنین بعدا آزمایشهای زیادی نیز روی گیاهان انجام شد که همه اینها نشان داد که به طور کلی موسیقی بر پدیدههای متفاوت جوانهزنی، رشد و نمو، تکوین گیاهان، پدیدههای فیزیولوژیکی مثل فتوسنتز و نیز زمان و میزان گلدهی و عملکرد گیاهان موثر است و موسیقی روی شاخص و پدیدههای متفاوت زیستی گیاهان نوع و شدت اثر متفاوت دارد؛ البته اثر موسیقی به گونه گیاهان و به نوع موسیقی نیز بستگی دارد.
وی در پایان به برخی دورنماهای آینده این پژوهشها و نتایج آنها پرداخت و گفت: با بهرهگیری از نتایج ایین قبیل تحقیقات، گیاهانی با رشد و نمو و عملکرد بهتر و بسیار متفاوت با گیاهان کنونی و مقاوم به انواع آفتها و تنشهای محیطی به دست میایند و همچنین راههای بسیار ساده و جدید برای حفاظت از گیاهان در شرایط نامساعد ارائه میشود و در نتیجه با این روش میتوان از محیط زیست حفاظت کرده و از فقر و گرسنگی جلوگیری کرد.
http://www.sabziran.ir/index.php?action=recommends&rid=176&page=